تاریخ انتشار
يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۲۶
کد مطلب : ۴۲۴۷۰۸
به یک احمد متوسلیان نیاز داریم!
سید علیرضا کریمی
۲
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛شاید معروفترین سکانس فیلم تحسین شده "ایستاده در غبار" همانجایی باشد که حاج احمد متوسلیان گوشی بیسیم را بالا میگیرد تا با زبان نشانهها با آنطرف خط حرف بزند. راوی روی تصویر میگوید: "آنجا یادم میآید احمد متوسلیان شاسی بیسیم را فشار میداد و صدای رگبار گلوله و شلیک آرپیجی و فریاد تکبیر شنیده میشد. میخواست بگوید صحنه جنگ، صد متری من است؛ همه درگیر شدهاند و غیر از من، همه آرپیجی دستشان است."
چه بسا باید اکنون هم، چنین صحنهای را شاهد باشیم. یعنی باز هم بیسیم را بالا بگیریم تا این بار نه صدای آر پی جی و گلوله که صدای معضلات اجتماعی و سایر مشکلات که در جامعه به سادگی قابل دیدن است به سمع و نظر مسئولان برسد.
دیروز در برنامه صبحگاهی شبکه خبر، نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه خیلی ساده و راحت گفت از قیمتها خبر ندارد. چندی پیش هم خبرنگاری با نمایندگان مجلس تماس گرفته بود و پرسیده بود قیمت تخم مرغ چقدر است و تقریبا همه یا نمیدانستند و یا قیمتهای چندین سال پیش را مطرح میکردند. به واقع اگر غیر از این بود باید تعجب میکردیم.
به نظر میرسد برخی مسئولان در دنیایی دیگر زندگی میکنند و مردم عادی در دنیایی دیگر. نه ما حرف این عده مسئولان ناپاسخگو را میفهمیم و نه آنها حرف ما را. مشکل از همین جا آغاز میشود دقیقا. یعنی آنها نمیدانند در جامعه و کف کوچهها و خیابانها چه میگذرد و ما هم نمیدانیم آنها در اتاقهای بزرگ و لاکچریشان چگونه تصمیم میگیرند که شرایط اینگونه است. بهنظر میرسد این آقایان، تنها افق دیدشان یک تلویزیون چند ده اینچی است، کولرگازی و چند میز و صندلی و دکور شیک و البته پنجرهای که در آن شهر در آرامش و امن است! در مسیر منزل و خدمت و جلسات نیز در خودروی با شیشههای دودی هستند و چیز خاصی به چشمشان نمیآید. نه ترافیکی، نه گرمایی، نه چراغ قرمزی!
از همین رو میگویم ای کاش احمد متوسلیانی بود و بیسیم را بالا میگرفت تا مسئولان بدانند دستپخت شان چه بوده! زبان ما که الکن است صراحتی متوسلیان وار نیاز است.
منبع: روزنامه آفتاب یزد
چه بسا باید اکنون هم، چنین صحنهای را شاهد باشیم. یعنی باز هم بیسیم را بالا بگیریم تا این بار نه صدای آر پی جی و گلوله که صدای معضلات اجتماعی و سایر مشکلات که در جامعه به سادگی قابل دیدن است به سمع و نظر مسئولان برسد.
دیروز در برنامه صبحگاهی شبکه خبر، نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه خیلی ساده و راحت گفت از قیمتها خبر ندارد. چندی پیش هم خبرنگاری با نمایندگان مجلس تماس گرفته بود و پرسیده بود قیمت تخم مرغ چقدر است و تقریبا همه یا نمیدانستند و یا قیمتهای چندین سال پیش را مطرح میکردند. به واقع اگر غیر از این بود باید تعجب میکردیم.
به نظر میرسد برخی مسئولان در دنیایی دیگر زندگی میکنند و مردم عادی در دنیایی دیگر. نه ما حرف این عده مسئولان ناپاسخگو را میفهمیم و نه آنها حرف ما را. مشکل از همین جا آغاز میشود دقیقا. یعنی آنها نمیدانند در جامعه و کف کوچهها و خیابانها چه میگذرد و ما هم نمیدانیم آنها در اتاقهای بزرگ و لاکچریشان چگونه تصمیم میگیرند که شرایط اینگونه است. بهنظر میرسد این آقایان، تنها افق دیدشان یک تلویزیون چند ده اینچی است، کولرگازی و چند میز و صندلی و دکور شیک و البته پنجرهای که در آن شهر در آرامش و امن است! در مسیر منزل و خدمت و جلسات نیز در خودروی با شیشههای دودی هستند و چیز خاصی به چشمشان نمیآید. نه ترافیکی، نه گرمایی، نه چراغ قرمزی!
از همین رو میگویم ای کاش احمد متوسلیانی بود و بیسیم را بالا میگرفت تا مسئولان بدانند دستپخت شان چه بوده! زبان ما که الکن است صراحتی متوسلیان وار نیاز است.
منبع: روزنامه آفتاب یزد