تاریخ انتشار
شنبه ۲۸ تير ۱۳۹۹ ساعت ۰۲:۲۰
کد مطلب : ۴۲۳۳۴۰
یادداشت؛
چرا مردم دروغباور شدهاند؟
محمدعلی وکیلی
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛موج شایعات و تخریبها پیرامون سند همکاری ایران و چین به حدی بود که چندین نوبت مسئولان وزارت خارجه مجبور به واکنش شدند. این دومین یادداشت هفتگی است که به این امر اختصاص میدهم. در سرمقاله شنبه گذشته نیز به همین موضوع پرداخته بودم. حجم اخبار به قدری است که در طول این یک هفته، این سند همکاری، از موضوعیت نیفتاد! حقیقتاً انگار حجم شایعات و اخبار غیررسمی زورش به اخبار رسمی میرسد. این یک شکست سنگین برای دستگاههای رسمیِ اطلاعرسانی است. اعتماد به اطلاعرسانیهای رسمی بهقدری پایین آمده است که حتی باوجود انتشار اسناد این توافق، باز از قدرت تخریبِ شایعات کاسته نشده است. چرا همواره مسئولان در پس هر توافقی باید انرژی هنگفتی بهپای تکذیبها و توجیه آن اقدام خرج کنند؟ آیا این نتیجه پنهان کاری و عدم شفافیت نیست؟ قطعاً اگر مردم را امین بدانیم و پیش اینکه دیگران مرجع افشای اخبار باشند، خود، اصل ماجرا را با مردم درمیان بگذاریم، سرنوشت این نخواهد بود و دوقطبیهای کاذب هم شکل نمیگیرد. اکنون بخش عظیمی از انرژی کشور، مصروف خنثیسازی شایعات میشود. قطعاً این وضعیت، مدل بهینه حکمرانی نیست. شبکههای اجتماعی این ظرفیت را داشت که بخشی از بارِ دستگاههای رسمی را به دوش بکشد و هزینه حکمرانی را پایین بیاورد، اما اینجا کارکرد کاملاً متفاوتی پیدا کرده است.
بهقدری با مردم پنهان کاری کردهایم که بیش از هر گروهی، شایعهسازان و تخریبچیان از بستر شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. چندان اعتمادها را سوزاندهایم که مردم دروغِ علیه ما را بیشتر از خبرِ راستِ ما باور میکنند. اما گذشته از اینکه وضع کنونی، آینه عملکرد ما است، معتقدم میتوان این ذهنیت حاکم بر حوزه عمومی را اصلاح کرد. میتوان اعتمادها را احیا کرد؛ اما به شرطی که دستکم به اندازه اعتمادِ ویران شده، رویهها را اصلاح کرد. قطعاً تغییراتِ جزئی، باورناپذیر است. چرا طرحهای شفافیتِ موضعی، هیچکدام نتوانسته است اعتماد جامعه را بازسازی کند؟ چرا برخوردهای مقطعی و محدود، امیدی در مردم نمیآفریند؟ همه به همین علت است که حجم ویرانیها با این تغییرات جزئی قابل مقایسه نیست. معتقدم هنوز این امید وجود دارد که با اصلاحات بنیادین و تغییرات جدی، اعتماد مردم احیا شود. در وضعیتی که میان دولت-ملت بیاعتمادی وجود داشته باشد، هر تغییر جزئی نه تنها اعتمادی نمیآفریند بلکه میتواند تبدیل به ضدخودش شود و به خدمت به خیانت ترجمه شود. اما به محض تغییر در وضعِ اعتمادِ دولت-ملت، همه چیز عوض خواهد شد و مردم با همدلی، تغییرات را فهم و دنبال میکنند. ما نیازمند یک تکانه جدی به میانجی یک اقدام جدی در مناسبات میان حکومت و ملت هستیم تا فضا عوض شود!
بهقدری با مردم پنهان کاری کردهایم که بیش از هر گروهی، شایعهسازان و تخریبچیان از بستر شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. چندان اعتمادها را سوزاندهایم که مردم دروغِ علیه ما را بیشتر از خبرِ راستِ ما باور میکنند. اما گذشته از اینکه وضع کنونی، آینه عملکرد ما است، معتقدم میتوان این ذهنیت حاکم بر حوزه عمومی را اصلاح کرد. میتوان اعتمادها را احیا کرد؛ اما به شرطی که دستکم به اندازه اعتمادِ ویران شده، رویهها را اصلاح کرد. قطعاً تغییراتِ جزئی، باورناپذیر است. چرا طرحهای شفافیتِ موضعی، هیچکدام نتوانسته است اعتماد جامعه را بازسازی کند؟ چرا برخوردهای مقطعی و محدود، امیدی در مردم نمیآفریند؟ همه به همین علت است که حجم ویرانیها با این تغییرات جزئی قابل مقایسه نیست. معتقدم هنوز این امید وجود دارد که با اصلاحات بنیادین و تغییرات جدی، اعتماد مردم احیا شود. در وضعیتی که میان دولت-ملت بیاعتمادی وجود داشته باشد، هر تغییر جزئی نه تنها اعتمادی نمیآفریند بلکه میتواند تبدیل به ضدخودش شود و به خدمت به خیانت ترجمه شود. اما به محض تغییر در وضعِ اعتمادِ دولت-ملت، همه چیز عوض خواهد شد و مردم با همدلی، تغییرات را فهم و دنبال میکنند. ما نیازمند یک تکانه جدی به میانجی یک اقدام جدی در مناسبات میان حکومت و ملت هستیم تا فضا عوض شود!
و حتی با عملکرد و مدیریت سایتها و فضای مجازی باعث تثبیت دروغها در ذهن مردم می شوید.
شما با همه ادعاهایتان و اینکه خود را افرادی باهوش و زیرک می دانید ، دروغ باورید، انوقت انتظار دارید مردم عادی دروغ باور نباشند.