تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۲۱
کد مطلب : ۴۱۸۷۳۱
یادداشت ارسالی:
خانه نشینی برای رسیدن به روزهای خوب
ایمان نظری
۲
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛فردریک پرلز روانشناس شهیری بود که روانشناسی نظری پرلز تحت عنوان گشتالت درمانی را ابداع کرد.
پرلز در بخشی از نظریه درمانی خود اعتقاد به ایجاد "تماس روانشناختی " افراد باخود دارد که منظور وی از تماس روانشناختی: شناخت انسان از احساسات خود و شناخت حالتهای بدنی خود می باشد که اسم این شناختها را "آگاهی" میگذارد و انسانی که به این آگاهی رسیده باشد.
دارای تماس روانشناختی لازم با خود میباشد. نقطه سالم دیگر این "تماس روانشناختی " حفظ فاصله وآگاهی سالم انسان با دیگران و حفظ تمامیت روانشناختی خود میباشد. در مقابل نقطه منفی این تماس روانشناختی زمانی است که انسان در موضوعی نظیر یک انسان دیگر, یا ایدیولوژی یا ارزشی غرق میشود که به آن «جذبرانشناختی» میگوید و انسانی که دچار
جذب با دیگری یا موضوعی شده فردی خود باخته ست که فردیت خویش را از دست داده و از حوزه آگاهی و مسولیت پذیری رفتارهای خود خارج گردیده است و اعتقاد بی چون وچرا به آن موضوع پیدا میکند.
پرلز در بخشی دیگر از نظریه درمانی خویش میگوید که این "تماس روانشناختی و بدنی" دارای ۵ لایه میباشد که عبارتند از:
۱. لایه هراس (ترس)
که انسان واهمه دارد وبه شکل آگاهانه یا ناآگاهانه از از روبه رو شدن با کجیهای رفتاری خود.
۲. لایه تظاهر یاجعلی
که انسان در این لایه روانشناختی اقدام به وانمود کردن به چیزهایی میکند که واقعاً نداردیانیست.
۳. لایه بن بست
که دراین حالت روانشناختی انسان بین انجام دادن وندادن گیر افتاد و بین دوقطب متضاد نظیر شدن یا نشدن یا رفتن یا ماندن یا بودن یا نبودن و ... درگیر است.
۴. لایه درون پاشی که در دراین وضعیت درونی انسان به سطحی البته جزیی از آگاهی نزدیک شده است ودر تقلا است برای مسولیت وضعیتهای یا حالات زندگی ولو اتفاقات پرمخاطره که در این شکل انسان سعی دارد مسولیت آنچه وجود دارد را بپذیرد حتی با وجود دردهایی که آن موضوع یا کار دارد اما موانع درونی و مسولیت گریزی مانع پذیرش آن موضوع میشود.
۵. لایه برون پاشی که لایه انفجار روانشناختی وآگاهی کامل و مسولیت پذیری تمام نام دارد در این سطح درونی انسان مسولیت تصمیمات و اتفاقات و روابط و اجتماعی که درآن است را میپذیرد و به این آگاهی ودانستن نائل گردیده که من بایستی مسولانه رفتار کنم حتی اگر هزینه مضاعف برایم داشته باشد. و انسانی که دراین لایه از آگاهی قرار دارد مترصد پذیرش تلاش, بردباری و زندگی است و میکوشد مسولیت اقدامات خود رابپذیردحتی با درد فراوان ... این روزها شیوع بیماری ویروسی کرونا وانسانی که درمقابل آن قرار دارد نیازمند این است که ما چه مسولیتی را انتخاب کنیم.
آیا با «ترس روانشناختی» سعی در روبرونشدن با مسولیت پذیرش این بیماری قرار داریم؟
آیا با" تظاهر " سعی در کوچک کردن مشکل یا قوی نشان دادن خود به شکل جعلی هستیم؟
آیادر "بن بستی" بین مراقبت و کمک به خویش ودیگران قرار داریم یا سعی در بی خیالی داریم و قصد ادامه این دوگانگی را داریم؟
آیا در سعی در"درون پاشی" یا درونگری داریم و دنبال این هستیم فکری باید کرد؟
یا آیا به این سطح از شعور و "انفجار درونی" رسیدهایم که مسولیت پذیری فردی واجتماعی را تجریه کنیم و به دنبال یک انتخاب مسئولانه مبنی بر پذیرش مشکل و مراقبت از خویش هستیم مبنی بر رعایت فاصلهها, رعایت دقیق بهداشت فردی و اجتماعی و مسولیت خانه نشینی ولو با ضرر و زیانهای مالی...
"تماس روانشناختی "یعنی شناخت، آگاهی و پذیرش مسولیت توصیههای بهداشتی.
امیدارم که بدنبال " فعل خواستن " و "انتخاب" این "مسولیت" باشیم.
وبیش از آنکه دچار جذب روانشناختی حاکی از جذب بیماری و درگیری احساسی شدید مبنی براینکه من کرونا دارم یا توهم بیمار نشدن باشیم بدنبال ایجاب تماس روانشناختی یعنی آگاهی و اینکه من در برابر این اپیدمی اجتماعی چه مسولیتی دارم باشیم.
به امید پذیرش این شرایط و انتخاب مسولیت خانه نشینی برای رسیدن به روزهای خوب.
-----------------------------------
ایمان نظری
دکتری روانشناسی سلامتی
----------------------------------
پرلز در بخشی از نظریه درمانی خود اعتقاد به ایجاد "تماس روانشناختی " افراد باخود دارد که منظور وی از تماس روانشناختی: شناخت انسان از احساسات خود و شناخت حالتهای بدنی خود می باشد که اسم این شناختها را "آگاهی" میگذارد و انسانی که به این آگاهی رسیده باشد.
دارای تماس روانشناختی لازم با خود میباشد. نقطه سالم دیگر این "تماس روانشناختی " حفظ فاصله وآگاهی سالم انسان با دیگران و حفظ تمامیت روانشناختی خود میباشد. در مقابل نقطه منفی این تماس روانشناختی زمانی است که انسان در موضوعی نظیر یک انسان دیگر, یا ایدیولوژی یا ارزشی غرق میشود که به آن «جذبرانشناختی» میگوید و انسانی که دچار
جذب با دیگری یا موضوعی شده فردی خود باخته ست که فردیت خویش را از دست داده و از حوزه آگاهی و مسولیت پذیری رفتارهای خود خارج گردیده است و اعتقاد بی چون وچرا به آن موضوع پیدا میکند.
پرلز در بخشی دیگر از نظریه درمانی خویش میگوید که این "تماس روانشناختی و بدنی" دارای ۵ لایه میباشد که عبارتند از:
۱. لایه هراس (ترس)
که انسان واهمه دارد وبه شکل آگاهانه یا ناآگاهانه از از روبه رو شدن با کجیهای رفتاری خود.
۲. لایه تظاهر یاجعلی
که انسان در این لایه روانشناختی اقدام به وانمود کردن به چیزهایی میکند که واقعاً نداردیانیست.
۳. لایه بن بست
که دراین حالت روانشناختی انسان بین انجام دادن وندادن گیر افتاد و بین دوقطب متضاد نظیر شدن یا نشدن یا رفتن یا ماندن یا بودن یا نبودن و ... درگیر است.
۴. لایه درون پاشی که در دراین وضعیت درونی انسان به سطحی البته جزیی از آگاهی نزدیک شده است ودر تقلا است برای مسولیت وضعیتهای یا حالات زندگی ولو اتفاقات پرمخاطره که در این شکل انسان سعی دارد مسولیت آنچه وجود دارد را بپذیرد حتی با وجود دردهایی که آن موضوع یا کار دارد اما موانع درونی و مسولیت گریزی مانع پذیرش آن موضوع میشود.
۵. لایه برون پاشی که لایه انفجار روانشناختی وآگاهی کامل و مسولیت پذیری تمام نام دارد در این سطح درونی انسان مسولیت تصمیمات و اتفاقات و روابط و اجتماعی که درآن است را میپذیرد و به این آگاهی ودانستن نائل گردیده که من بایستی مسولانه رفتار کنم حتی اگر هزینه مضاعف برایم داشته باشد. و انسانی که دراین لایه از آگاهی قرار دارد مترصد پذیرش تلاش, بردباری و زندگی است و میکوشد مسولیت اقدامات خود رابپذیردحتی با درد فراوان ... این روزها شیوع بیماری ویروسی کرونا وانسانی که درمقابل آن قرار دارد نیازمند این است که ما چه مسولیتی را انتخاب کنیم.
آیا با «ترس روانشناختی» سعی در روبرونشدن با مسولیت پذیرش این بیماری قرار داریم؟
آیا با" تظاهر " سعی در کوچک کردن مشکل یا قوی نشان دادن خود به شکل جعلی هستیم؟
آیادر "بن بستی" بین مراقبت و کمک به خویش ودیگران قرار داریم یا سعی در بی خیالی داریم و قصد ادامه این دوگانگی را داریم؟
آیا در سعی در"درون پاشی" یا درونگری داریم و دنبال این هستیم فکری باید کرد؟
یا آیا به این سطح از شعور و "انفجار درونی" رسیدهایم که مسولیت پذیری فردی واجتماعی را تجریه کنیم و به دنبال یک انتخاب مسئولانه مبنی بر پذیرش مشکل و مراقبت از خویش هستیم مبنی بر رعایت فاصلهها, رعایت دقیق بهداشت فردی و اجتماعی و مسولیت خانه نشینی ولو با ضرر و زیانهای مالی...
"تماس روانشناختی "یعنی شناخت، آگاهی و پذیرش مسولیت توصیههای بهداشتی.
امیدارم که بدنبال " فعل خواستن " و "انتخاب" این "مسولیت" باشیم.
وبیش از آنکه دچار جذب روانشناختی حاکی از جذب بیماری و درگیری احساسی شدید مبنی براینکه من کرونا دارم یا توهم بیمار نشدن باشیم بدنبال ایجاب تماس روانشناختی یعنی آگاهی و اینکه من در برابر این اپیدمی اجتماعی چه مسولیتی دارم باشیم.
به امید پذیرش این شرایط و انتخاب مسولیت خانه نشینی برای رسیدن به روزهای خوب.
-----------------------------------
ایمان نظری
دکتری روانشناسی سلامتی
----------------------------------