تاریخ انتشار
دوشنبه ۲ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۲:۴۵
کد مطلب : ۴۱۵۸۱۶
نقدی بر جلسه محمد علی وکیلی در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج؛
جلسه دانشجویی یا سنجش کاندیداتوری
محمود بیگدلی
۲
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛«خواه غفلت پیشه کن، خواه آگاهی گزین / ای عدم، فرصت دو روزی، هر چه میخواهی گزین»
در راستای اخبار انتشار یافته از جلسه انجمن اسلامی پیرو خط امام (ره) دانشگاه علوم پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد با محمدعلی وکیلی نماینده تهران بر آن شدم مطالبی را جهت روشنگری بیان دارم.
زمانی که جناب آقای وکیلی در روزنامه خود به چرایی غیبت اصلاح طلبان در دانشگاهها میپردازد، عنوان میکند؛ بیش از یک هفته بیشتر وقت خود را صرف مناظره در دانشگاهها نمودهام ولی از سوی تشکلهای اصلاح طلب دعوت نشدهام، حال اینکه روز ۱۶ آذر (روز دانشجو) متعلق به تشکلهای اصلاح طلب و روشنفکر سیاسی میباشد یا خیر، موضوع مورد بحث ما نیست، ولی گویا عملکرد خود و دوستان اصلاح طلبتان را در لیستهای به ظاهر “امید” فراموش کردهاید و عموم مردم، علی الخصوص تشکلها و جنبشهای مرتبط با خود را به کلی ناامید نموده تا جایی که همگی به کما رفتهاید.
آنجا که بحرانهای مرتبط با عملکرد، اعتماد نهادهای اجتماعی و وضعیت اقتصادی حاکم بر جامعه، به طور کلی دسترنج تیم “امیدتان”بوده و بستر ناامیدی جامعه را رقم زده است، شاه کلید رونق اقتصادی در دستان امیدیها بوده و هرگز نتوانستید قفل بحرانهای موجود را باز کنید و این معنایی جز فرو ریختن آن نخواهد داشت، بر این اساس، زنگ خطری جدی به صدا درآمده، حال آخرین سنگر اعتماد و رخوت سیاسی موجود در میان دانشگاهیان حکایت از شکست تیم امیدتان دارد، اینک که رخوت موجود حاصل ناامیدی اجتماعی شده است، بهتر نیست با صداقت در گفتار و صراحت در کلام با مردم زخم خورده زاگرس نشین که به قول خودتان، همواره سنگشان را بر سینه زدهاید، شیوه گفتمان خود را تغییر داده تا شاید مرهمی باشد بر قلب تیر خورده مردمانی که بازیچه سیاسیشدهاند؟ آری، خزان سیاسی کنونی در جامعه این چنین تعمیق یافته است، دیگر چپ و راست، اصلاح طلب و اصولگرا مقبولیتی در جامعه عمومی و در میان مردم ندارند، از دوم خرداد ۱۳۷۶ تاکنون، سیاست کلی کشور و مجلس در دست این دو جناح سیاسی بوده است که خواستگاه شخصی شده و مکانی برای تسویه حسابهای فردی بوده و هر کدام از این دو جناح به قدرت رسیدهاند تنها به تفکرات جناحی خود بها دادهاند و بزرگترین ضربه به عموم مردم وارد شده است.
آنجا که در مصاحبه با روزنامه اعتماد مهمترین مطالبات اصلاح طلبان را رفع حصر مینامید، آیا به مشکلات عدیده مردم از قبیل افزایش افسار گسیخته اجاره مسکن، اشتغال، گرانی اقلام ضروری خانوار، حقوق ناچیز کارگران (طبق آخرین آمار ارائه شده ۶۰ درصد مردم زیر خط فقر زندگی میکنند) و هزینههای هنگفت درمانی و هزاران درد بی درمان دیگر، فکر میکردید؟ آیا در زمان ۴ سال وکالت خود قدمی در خصوص حل گوشهای از مشکلات مردم برداشتید یا تنها به تفکرات و راهبرد سیاسی خود پنداشتید؟ جناب آقای دکتر وکیلی به قول آقای عبدالله نوری وزیر کشور دولت اصلاحات؛ مردمی که نان شب ندارند و شرمنده فرزندان خود هستند دغدغه رفع حصر ندارند، قطعاً اگر جوان بیکاری در خانه داشتید رفع حصر اولویتتان نبود. به نظر میآید نمایندهای که از شغل فرزندان خود آگاهی ندارد نمیتواند بر امور مجلس یک کشور نظارت داشته باشد. حکایت خدمات شما در رأس امور مجلس دهم به مثابه “ آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچ” میباشد.
بزرگی میفرماید؛ خرابی کار مملکت از دو چیز است: نداشتن مردان عالم و لایق، نبودن آنها و عدم نظارت بر کارهای مملکت. محمد علی وکیلی در جایی میگوید، در مدت زمان وکالت خود در مجلس، بیش از ۲۰۰۰ نفر از جوانان و اندیشمندان استان را در تهران و در سطوح ملی مشغول به کار نمودهام، سؤال اینجاست! اگر شما چنین قدرت و نفوذی دارید چگونه فرزندتان در یک شرکت کاغذی مشغول شده است؟ لطفاً با مردم رو راست باشید. یا اینکه نام ۲۰۰ نفر از آنان را رسانهای فرمایید، مابقی پیشکش، (البته بجز بستگان و دوستانی که به کار گماردهاید). اگر چنین اظهارنظری واقعیت دارد پس نیازی به تخریب سایر رقبا و کاندیداها نمیباشد و اگر با همین فرمان مسیر خدمت را ادامه دهید قطعاً با اختلافی فاحش به بهارستان راه خواهید یافت، ولی این را بدانید که مردم آگاه به مسائل پیرامون خود هستند و با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود.
اینک به نکات اصلی و پیرامون صحبتهایی که در جلسه اخیرتان در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج صورت گرفته میپردازم، زمانی که یاس و ناامیدی مردم فهیم ایران از عملکرد برخی هم پیمانان شما، فضای سیاسی و اقتصادی کشور را دربر گرفت و امیدتان در لیست امید ناامید گردید، تصمیم گرفتید با استفاده از تریبون آزاد و در جمع تعدادی از هواداران خود، سنجشی برای کاندیداتوری مجدد و اینبار در حوزه بویراحمد و دنا صورت دهید، البته که این تنها هدف شما نبوده و با آبی آبی خواندن و تخریب دیگر نماینده همکار در بهارستان ادب را نیک به جای آوردید! گرچه اهدافتان برای همگان روشن است لیکن سؤال اینجاست چطور بعد از ۴ سال همکاری با ایشان در مجلس، آبتان از یک جوی بالا نمیرود؟ حتماً شنیدهاید که میگن؛ آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه! هرچند طی تجربه حضورتان در مجلس مشخص گردید آبی از شما گرم نمیشود! پس بهتر است جایگاه سیاسی و اجتماعی خود را بیش از این تخریب ننمایید، راستی شنیدهاید؛ آخر شاه منشی، کاه کشی است! با این حال آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب! بهتر است بدانید به جاآوردن صله رحم از بدو اسلام تاکنون سفارش شده و اجابت آن امری ضروری است، هرچند جنابعالی به عنوان استاد فلسفه و منطق این را بهتر از هر کسی میدانید، لذا به واسطه اطلاع از مراد و اجابت این آیین حسنه، گره از کار بسیاری همتباران و موکلین نماینده محترم در چنین محافلی گشوده میشود، چرا که اکثر نمایندگان را بعد از پذیرش صندلی قدرت دیگر کسی زیارت نمیکند، البته این موضوع برای شما که از بالا به پایین مسائل را رصد میکنید اتفاق نیفتاده و نخواهد افتاد چرا که این موضوعات به نوعی عادت دیرینه ما شهرستانیها است و اما پایتخت نشینان با آن بیگانه هستند.
در پایان امید است میان این بهشت و جهنم، مردم فهیم و همیشه در صحنه بویراحمد و دنا، فریب این میتینگهای سیاسی را نخورده و با انتخاب چهرهای دلسوز، کاردان و با تجربه، مردمی و به دور از سیاست، آینده روشنی برای خویش بسازند.
----------------------------------
محمود بیگدلی
در راستای اخبار انتشار یافته از جلسه انجمن اسلامی پیرو خط امام (ره) دانشگاه علوم پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد با محمدعلی وکیلی نماینده تهران بر آن شدم مطالبی را جهت روشنگری بیان دارم.
زمانی که جناب آقای وکیلی در روزنامه خود به چرایی غیبت اصلاح طلبان در دانشگاهها میپردازد، عنوان میکند؛ بیش از یک هفته بیشتر وقت خود را صرف مناظره در دانشگاهها نمودهام ولی از سوی تشکلهای اصلاح طلب دعوت نشدهام، حال اینکه روز ۱۶ آذر (روز دانشجو) متعلق به تشکلهای اصلاح طلب و روشنفکر سیاسی میباشد یا خیر، موضوع مورد بحث ما نیست، ولی گویا عملکرد خود و دوستان اصلاح طلبتان را در لیستهای به ظاهر “امید” فراموش کردهاید و عموم مردم، علی الخصوص تشکلها و جنبشهای مرتبط با خود را به کلی ناامید نموده تا جایی که همگی به کما رفتهاید.
آنجا که بحرانهای مرتبط با عملکرد، اعتماد نهادهای اجتماعی و وضعیت اقتصادی حاکم بر جامعه، به طور کلی دسترنج تیم “امیدتان”بوده و بستر ناامیدی جامعه را رقم زده است، شاه کلید رونق اقتصادی در دستان امیدیها بوده و هرگز نتوانستید قفل بحرانهای موجود را باز کنید و این معنایی جز فرو ریختن آن نخواهد داشت، بر این اساس، زنگ خطری جدی به صدا درآمده، حال آخرین سنگر اعتماد و رخوت سیاسی موجود در میان دانشگاهیان حکایت از شکست تیم امیدتان دارد، اینک که رخوت موجود حاصل ناامیدی اجتماعی شده است، بهتر نیست با صداقت در گفتار و صراحت در کلام با مردم زخم خورده زاگرس نشین که به قول خودتان، همواره سنگشان را بر سینه زدهاید، شیوه گفتمان خود را تغییر داده تا شاید مرهمی باشد بر قلب تیر خورده مردمانی که بازیچه سیاسیشدهاند؟ آری، خزان سیاسی کنونی در جامعه این چنین تعمیق یافته است، دیگر چپ و راست، اصلاح طلب و اصولگرا مقبولیتی در جامعه عمومی و در میان مردم ندارند، از دوم خرداد ۱۳۷۶ تاکنون، سیاست کلی کشور و مجلس در دست این دو جناح سیاسی بوده است که خواستگاه شخصی شده و مکانی برای تسویه حسابهای فردی بوده و هر کدام از این دو جناح به قدرت رسیدهاند تنها به تفکرات جناحی خود بها دادهاند و بزرگترین ضربه به عموم مردم وارد شده است.
آنجا که در مصاحبه با روزنامه اعتماد مهمترین مطالبات اصلاح طلبان را رفع حصر مینامید، آیا به مشکلات عدیده مردم از قبیل افزایش افسار گسیخته اجاره مسکن، اشتغال، گرانی اقلام ضروری خانوار، حقوق ناچیز کارگران (طبق آخرین آمار ارائه شده ۶۰ درصد مردم زیر خط فقر زندگی میکنند) و هزینههای هنگفت درمانی و هزاران درد بی درمان دیگر، فکر میکردید؟ آیا در زمان ۴ سال وکالت خود قدمی در خصوص حل گوشهای از مشکلات مردم برداشتید یا تنها به تفکرات و راهبرد سیاسی خود پنداشتید؟ جناب آقای دکتر وکیلی به قول آقای عبدالله نوری وزیر کشور دولت اصلاحات؛ مردمی که نان شب ندارند و شرمنده فرزندان خود هستند دغدغه رفع حصر ندارند، قطعاً اگر جوان بیکاری در خانه داشتید رفع حصر اولویتتان نبود. به نظر میآید نمایندهای که از شغل فرزندان خود آگاهی ندارد نمیتواند بر امور مجلس یک کشور نظارت داشته باشد. حکایت خدمات شما در رأس امور مجلس دهم به مثابه “ آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچ” میباشد.
بزرگی میفرماید؛ خرابی کار مملکت از دو چیز است: نداشتن مردان عالم و لایق، نبودن آنها و عدم نظارت بر کارهای مملکت. محمد علی وکیلی در جایی میگوید، در مدت زمان وکالت خود در مجلس، بیش از ۲۰۰۰ نفر از جوانان و اندیشمندان استان را در تهران و در سطوح ملی مشغول به کار نمودهام، سؤال اینجاست! اگر شما چنین قدرت و نفوذی دارید چگونه فرزندتان در یک شرکت کاغذی مشغول شده است؟ لطفاً با مردم رو راست باشید. یا اینکه نام ۲۰۰ نفر از آنان را رسانهای فرمایید، مابقی پیشکش، (البته بجز بستگان و دوستانی که به کار گماردهاید). اگر چنین اظهارنظری واقعیت دارد پس نیازی به تخریب سایر رقبا و کاندیداها نمیباشد و اگر با همین فرمان مسیر خدمت را ادامه دهید قطعاً با اختلافی فاحش به بهارستان راه خواهید یافت، ولی این را بدانید که مردم آگاه به مسائل پیرامون خود هستند و با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود.
اینک به نکات اصلی و پیرامون صحبتهایی که در جلسه اخیرتان در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج صورت گرفته میپردازم، زمانی که یاس و ناامیدی مردم فهیم ایران از عملکرد برخی هم پیمانان شما، فضای سیاسی و اقتصادی کشور را دربر گرفت و امیدتان در لیست امید ناامید گردید، تصمیم گرفتید با استفاده از تریبون آزاد و در جمع تعدادی از هواداران خود، سنجشی برای کاندیداتوری مجدد و اینبار در حوزه بویراحمد و دنا صورت دهید، البته که این تنها هدف شما نبوده و با آبی آبی خواندن و تخریب دیگر نماینده همکار در بهارستان ادب را نیک به جای آوردید! گرچه اهدافتان برای همگان روشن است لیکن سؤال اینجاست چطور بعد از ۴ سال همکاری با ایشان در مجلس، آبتان از یک جوی بالا نمیرود؟ حتماً شنیدهاید که میگن؛ آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه! هرچند طی تجربه حضورتان در مجلس مشخص گردید آبی از شما گرم نمیشود! پس بهتر است جایگاه سیاسی و اجتماعی خود را بیش از این تخریب ننمایید، راستی شنیدهاید؛ آخر شاه منشی، کاه کشی است! با این حال آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب! بهتر است بدانید به جاآوردن صله رحم از بدو اسلام تاکنون سفارش شده و اجابت آن امری ضروری است، هرچند جنابعالی به عنوان استاد فلسفه و منطق این را بهتر از هر کسی میدانید، لذا به واسطه اطلاع از مراد و اجابت این آیین حسنه، گره از کار بسیاری همتباران و موکلین نماینده محترم در چنین محافلی گشوده میشود، چرا که اکثر نمایندگان را بعد از پذیرش صندلی قدرت دیگر کسی زیارت نمیکند، البته این موضوع برای شما که از بالا به پایین مسائل را رصد میکنید اتفاق نیفتاده و نخواهد افتاد چرا که این موضوعات به نوعی عادت دیرینه ما شهرستانیها است و اما پایتخت نشینان با آن بیگانه هستند.
در پایان امید است میان این بهشت و جهنم، مردم فهیم و همیشه در صحنه بویراحمد و دنا، فریب این میتینگهای سیاسی را نخورده و با انتخاب چهرهای دلسوز، کاردان و با تجربه، مردمی و به دور از سیاست، آینده روشنی برای خویش بسازند.
----------------------------------
محمود بیگدلی