تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۵۷
کد مطلب : ۴۱۵۷۱۰
یادداشت سیاسی/
جریان خزنده، رفتار زننده و گفتار گزنده
۳
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛دکتر وکیلی، نمایندهی مردم محترم تهران، به دعوت انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد، ساعاتی میهمان یاسوج و جرجانی بود.
از حواشی قبل از مراسم، استیلایِ شرار شبیخونِ قصاوت، بر انوار سیمگونِ صداقتِ بخشی از متولیانِ شهرستانی که بگذریم، رفتار میهمان، بازتابِ فرهنگ در برابر پرتاب سنگِ میزبان بود.
در همان زمان کوتاه، سخنرانِ جلسه، ثابت کرد که این زمین، برای دلواپسانِ همهی طیفها، زمینهی ترس است و البته گنجینهی درس!
اتمسفر حاکم بر سالن، انجا که باد کلهی، بولتن خوانانِ دانشجونما با دسته بیلی خوابید، بهانهای شد که پس از سالها، لبخندِ رضایت بر لبان مستمعین بنشیند.
اما اصل داستان، پس از پایان جلسه شروع شد.
موجی از تخریبی بی سابقه، علیه این فرزند بویراحمد راه افتاد. تخریب چیان گرچه از گروههای مختلفی بودند، یک گروه کسانیکه برای رضای دیگران سنگ میزنند و برای نیاز خود زنگ. گروهی دیگر کسانیکه سر زیر برف، دچار ولنگاری سیاسی و سهل انگاری اجتماعیاند.
گروهی دیگر، لاک غفلت بر بینش خویش کشیده و مغاک ملالت چشیدهاند. اما وجه مشترک همهی اینان، استیصال از درک صحیح شرایط موجود، است. دل به بنای شکستنی و جان به بقای گسستنی خوش کردهاند. اما شاید بتوان مهاد این تخریبها را از لابلای صحبتهای سخنران یافت.
۱- برخلاف صحبتهای دفاعیِ سالهای اخیرِ اصلاح طلبان، هجومی بودن سخنان دکتر وکیلی، به مثابهی آب در لانهی مورچه، کرکسانِ کَمینی و مگسانِ گرد شیرینی را نواخت. بر بادکنکِ قدر قدرتیِ قهرمانانِ خیالی سوزن زنهار زد و با ارائهی تعریف نویی از حکمرانیِ عقلایی، وظایف و تکالیف وکلای مردم را بیان کرد تا تشت رسواییِ ادعایِ مضحک مادریِ دایهها، از بام بیفتد.
۲-استقبال و همراهی مستمعین با جمله جملهی سخنرانی این مَثَلِ ساری و ضرب المثلِ جاریِ
(آنچه که از دل براید...) را متبلور کرد تا حسادت حاسدین راقلقلک و مرضِ مغرضین را تحریک کند.
۳-تخریب چیان، اعم از طیف مخالف و رقیب سیاسی تا رفیق سیاسی، با تخیُل یا تحلیلِ (آمادگی برای ایثار و آزادگی برای پیکارِ) انتخاباتی، ترسشان از حوزهی اختیار بیرون افتاد.
۴-تاباندن پروژکتور شفافیت بر گفتمان ِ «تاریک»ی که سپهر سیاسی حوزه را فرا گرفته و کژفهمی بخشی از سیاسیون بر ظلمت آن افزوده است نیز عامل انگیزانندهای قوی میباشد.
تجمیع موارد انگیزشی ذکر شده، این گروهها را در تخریب همنوا کرد تا ازین رهگذر، بر ترس خود فائق آیند که این مرد نه طوفان میشناسد و نه از بوران میهراسد. هرچند قفس تنهایی اورا به محبس تنگنایی نمیاندازد اما، اما، اما بی پروا گفته اعتماد خلق را حکومت طلق میداند. و این هراس انگیز و هولناک است برای انانکه در تاختن اسب قدرت از شناختن کُنه حقیقت غافل مانده و در فراق نور به باتلاق غرور در غلطیدهاند.
باری؛ جریانی خزنده، با رفتاری زننده، رو به گفتاری گزنده اوردند که بوی کینه و بخل و حسادتش مشامها را آزرده.
-------------------------
داریوش ارجمند
-------------------------
از حواشی قبل از مراسم، استیلایِ شرار شبیخونِ قصاوت، بر انوار سیمگونِ صداقتِ بخشی از متولیانِ شهرستانی که بگذریم، رفتار میهمان، بازتابِ فرهنگ در برابر پرتاب سنگِ میزبان بود.
در همان زمان کوتاه، سخنرانِ جلسه، ثابت کرد که این زمین، برای دلواپسانِ همهی طیفها، زمینهی ترس است و البته گنجینهی درس!
اتمسفر حاکم بر سالن، انجا که باد کلهی، بولتن خوانانِ دانشجونما با دسته بیلی خوابید، بهانهای شد که پس از سالها، لبخندِ رضایت بر لبان مستمعین بنشیند.
اما اصل داستان، پس از پایان جلسه شروع شد.
موجی از تخریبی بی سابقه، علیه این فرزند بویراحمد راه افتاد. تخریب چیان گرچه از گروههای مختلفی بودند، یک گروه کسانیکه برای رضای دیگران سنگ میزنند و برای نیاز خود زنگ. گروهی دیگر کسانیکه سر زیر برف، دچار ولنگاری سیاسی و سهل انگاری اجتماعیاند.
گروهی دیگر، لاک غفلت بر بینش خویش کشیده و مغاک ملالت چشیدهاند. اما وجه مشترک همهی اینان، استیصال از درک صحیح شرایط موجود، است. دل به بنای شکستنی و جان به بقای گسستنی خوش کردهاند. اما شاید بتوان مهاد این تخریبها را از لابلای صحبتهای سخنران یافت.
۱- برخلاف صحبتهای دفاعیِ سالهای اخیرِ اصلاح طلبان، هجومی بودن سخنان دکتر وکیلی، به مثابهی آب در لانهی مورچه، کرکسانِ کَمینی و مگسانِ گرد شیرینی را نواخت. بر بادکنکِ قدر قدرتیِ قهرمانانِ خیالی سوزن زنهار زد و با ارائهی تعریف نویی از حکمرانیِ عقلایی، وظایف و تکالیف وکلای مردم را بیان کرد تا تشت رسواییِ ادعایِ مضحک مادریِ دایهها، از بام بیفتد.
۲-استقبال و همراهی مستمعین با جمله جملهی سخنرانی این مَثَلِ ساری و ضرب المثلِ جاریِ
(آنچه که از دل براید...) را متبلور کرد تا حسادت حاسدین راقلقلک و مرضِ مغرضین را تحریک کند.
۳-تخریب چیان، اعم از طیف مخالف و رقیب سیاسی تا رفیق سیاسی، با تخیُل یا تحلیلِ (آمادگی برای ایثار و آزادگی برای پیکارِ) انتخاباتی، ترسشان از حوزهی اختیار بیرون افتاد.
۴-تاباندن پروژکتور شفافیت بر گفتمان ِ «تاریک»ی که سپهر سیاسی حوزه را فرا گرفته و کژفهمی بخشی از سیاسیون بر ظلمت آن افزوده است نیز عامل انگیزانندهای قوی میباشد.
تجمیع موارد انگیزشی ذکر شده، این گروهها را در تخریب همنوا کرد تا ازین رهگذر، بر ترس خود فائق آیند که این مرد نه طوفان میشناسد و نه از بوران میهراسد. هرچند قفس تنهایی اورا به محبس تنگنایی نمیاندازد اما، اما، اما بی پروا گفته اعتماد خلق را حکومت طلق میداند. و این هراس انگیز و هولناک است برای انانکه در تاختن اسب قدرت از شناختن کُنه حقیقت غافل مانده و در فراق نور به باتلاق غرور در غلطیدهاند.
باری؛ جریانی خزنده، با رفتاری زننده، رو به گفتاری گزنده اوردند که بوی کینه و بخل و حسادتش مشامها را آزرده.
-------------------------
داریوش ارجمند
-------------------------
زيبا نوشتي ✌🏻