انحصار طلبی اصولگرایان استان – همان همیشگی ها

کبنا ؛همان همیشگی‌ها، بهترین نام برای حلقه‌ی همیشگی اصولگرایان استان کهگیلویه و بویراحمد که هر اتفاق سیاسی در استان رقم می‌خورد، خودشان خالصانه (!) تمام زحمات را به دوش می‌کشند.
اگر جبهه‌ای تشکیل شود مانند جمنا، خودشان کنار هم می‌نشینند و تصمیم می‌گیرند که عضو جمنا باشند، اگر انتخابات ریاست جمهوری شود، کنار هم می‌نشینند و ستادها را تقسیم می‌کنند.
اگر بحث انتخاب کاندیدا برای انتخابات مجلس باشد، گرد هم می‌نشینند و به عنوان نمایندگان مردم انقلابی استان (!) در یک شوک خبری آقای فرخیانی را انتخاب می‌کنند.
و اما پس از مدتی، بر حسب یک سری تحلیل‌هایی که خدا از آنها آگاه هست، امر بر آنها مشتبه می‌شود که نه! فرخیانی گزینه‌ی خوبی نیست! بازخورد خوبی نگرفتیم.
نه به آن جلسه معارفه و آن چند هزار نفری که آمده بودند و چشم امیدشان به شما بود، نه به اینکه شب می‌خوابید صبح از خواب پا می‌شوید و حس می‌کنید گزینه‌ی خوبی انتخاب نکرده‌اید.
دوستان حلقه‌ی قدرت!
لازم نبود با این همه سر و صدا آقای فرخیانی را معرفی کنید و به صورت چراغ خاموش کنارش بزنید! از غار تنهایی خودتان بیرون بیایید، اندکی هم از بقیه نظر خواهی کنید. ولله که تمام فکر سیاسی استان مربوط به آقایان مسعود حسینی، خلقی پور، پیوند، دانشی و ... نیست.
ولله که اگر از بقیه‌ی افراد پیر و جوان این جریان سؤال می‌پرسیدید با هزار و یک دلیل و منطق برایتان اثبات می‌کردند که فرخیانی را معرفی نکنید. چقد باید سطح تحلیل تصمیم گیران سیاسی یک جریان پایین باشد که تمامی نیروهای انقلابی ریز و درشت، از آنها بهتر تحلیل کنند؟ چه شد که فرخیانی معرفی شد؟ و چه شد که فرخیانی کنار زده شد؟
حال به راستی که موضوع آقای فرخیانی نیست و به هیچ وجه حرفی از خوبی و بدی ایشان نمی‌زنیم. اما این چه روحیه‌ی " فقط ما می‌فهمیم " ای در  جریان اصولگرایی رخنه کرده که فکر می‌کنند همان هفت هشت ده نفر همیشگی می‌توانند بهترین تصمیم را بگیرند؟
این قدرت طلبی سر دراز دارد! و شاید بزرگ‌ترین شخص قربانی این جریان ستار هدایت خواه باشد. اگر فیلم مصاحبه آقای خلقی پور با یکی از تیم‌های مستند ساز استان را مشاهده کنید، بارها و بارها ایشان ذات این تیم همیشه در رأس را نمایان می‌کند. وقتی که مجری از او می‌خواهد که در مورد عملکرد آقای هدایت خواه در زمان نمایندگی صحبت کنند، ایشان می گویند: " آقای هدایت خواه باید در این فاز بود که از قدرتش، از نفوذش استفاده می‌کرد و معامله می‌کرد! " و برای مثال، زمان استیضاح مرحوم کردان (وزیری با مدرک دیپلم!) را مثال می‌زنند و می گویند:
" اگر آقای هدایت خواه از استیضاح کردان منصرف می‌شدند، حداقل می‌توانستند 2 یا 3 استاندار را عوض کند! شاید می‌توانستند چند معاون وزیر عوض کنند و از نیروهایی که دارند استفاده کنند "
ولی آن زمان آقای هدایت خواه در جواب خواهش‌های آقای خلقی پور  برای پیشنهاد "معامله" و "استفاده از قدرتش" می گویند: "من به تکلیف خودم عمل می‌کنم تا در فردای قیامت پاسخگو نباشم. "
و این ماییم که می‌خواهیم به گزینه‌ی پیشنهادی دوستانی امثال ایشان رأی بدهیم.
و این مسائل هست که نشان می‌دهد جنس ستار هدایت خواه با حلقه‌ی دور و برش متفاوت است و  ایشان بزرگ‌ترین قربانی این حلقه خواهد بود. زیرا این "تکلیف شناسی" و این "قدرت طلبی و مصلحت اندیشی" هرگز تا ابد در یک قالب یکدیگر را تحمل نخواهند کرد. (امیدواریم!)
پس بزرگ‌ترین نیاز حلقه جریان اصولگرایی که فقط اسم "اصولگرایی" را یدک می‌کشد، پوست اندازی است. اما نه پوست اندازی که آن‌ها می‌خواهند. نه جوان گرایی مد نظر آنها که موجب بدبختی روی بدختی می‌شود. نه ورود آقازاده‌های گزینش شده برای استفاده‌ی جریانات  از آنها به عنوان عروسک خیمه شب بازی. نه چهره کردن شخصیت‌هایی که از خود هیچ چیزی ندارند و از نردبان همین حلقه‌ی اصولگرایی بالا رفته‌اند!
و کلام آخر اینکه آقایان و خانم‌های حلقه‌ی اصولگرایی استان، تا کی؟ تا کی شما برای ما تصمیم خواهید گرفت؟ تا چند سال دیگر می‌خواهید با نیامدن آقای هدایت خواه دور هم بنشینید و بین همان چند اسم همیشگی دنبال گزینه‌ی نجات بویراحمد و دنا بگردید؟
شما فکر می‌کنید جریانی که به آقای هدایت خواه 40 و خورده‌ای هزار رأی داد به حاج آقا پناهی و خلقی پور و فرخیانی چند رأی می‌دهد؟ والسلام با شعری از سهراب سپهری:

جای مردان سیاست بنشانید درخت
که هوا تازه شود...
به خدا ایمان آرید،
به خدایی که به ما بیلچه داد
تا بکاریم نهال آلو

........................
محمد محمدی نیا