تاریخ انتشار
شنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۵۷
کد مطلب : ۴۱۴۵۹۷
یادداشت ارسالی؛
راز تردید دکتر هدایتخواه؟! دوراهی اشراف - مستضعفین
۵
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛تا انتخابات مجلس یازدهم چند ماهی بیش باقی نمانده است و جریان اصولگرا هنوز در تکاپوی تعبیه‌ی ساز و کار
مناسب، نه به منظور رسیدن به گزینه واحد، که به منظور به بن بست کشاندن همه گزینه‌ها و تحمیلِ پنجمین حضورِ بد فرجام،
به دکتر ستار هدایتخواه در انتخابات است.
استاد اما، ظاهراً اینبار بر خلاف دوره‌های پیشین قصد دارند قبل از اعلام موافقت، ارزیابی ریسک کنند تا با بررسی فایده - هزینه‌ی حضور خود، تصمیمی را اتخاذ نمایند که پس از اسفند ۹۸، افکار عمومی او را بازنده اخلاقی انتخابات نداند!
نگارننده بر این باور است که دکتر هدایتخواه به چند دلیل درباره حضورِ تحت فشارِ اطرافیان در انتخابات، تردیدهای جدی و به حق دارد که ذیلاً به اهمان دلایل اشاره خواهد شد و البته با طرح چند پرسش تلاش می‌کنیم ذهن استاد عزیز را به دیگر جوانب این تصمیم مهم و حیاتی معطوف بداریم
۱. مسئولیت نمایندگی آستان قدس رضوی:
مسئولیت استاد در نمایندگی آستان قدس رضوی و عملکرد عدالت محورانه و محرومیت زدای آن دفتر در استان، طی دو سال اخیر، یکی از دلایل تردید استاد است.
ایشان به نیکی و درستی می‌دانند، که حضور در انتخابات، اجر همه‌ی آن خدمات را زائل و در نگاه افکار عمومی همه‌ی آن اقدامات، سوء استفاده از موقعیت، جهت زمینه سازیِ حضور ایشان در انتخابات تفسیر و تعبیر می‌گردد لذا تمایل ندارند، لجوجانه به میدان نبرد با قضاوت مردم بروند!
۲. بیانیه‌ی گام دوم انقلاب:
استاد هدایتخواه در جلسه معرفی کریم فرخیانی، به صراحت فرمودند،
در تمام دوره‌های قبل، تحت فشار اطرافیان و علیرغم میل باطنیِ خود وارد انتخابات شدم و نیز تاکید داشتند که بیانیه گام دوم انقلاب که از طرف مقام معظم رهبری ابلاغ گردید، تکلیف ِ حضور را از بنده سلب نموده است لذا به هیچ وجه قصد حضور در انتخابات را ندارم و البته تاکید داشتند هیچ گاه بداء حاصل نخواهد شد!
بدون تردید در صورت حضور ایشان در انتخابات، مردمان را دهن کجی به بیانیه گام دوم رهبری تفسیر خواهند!
و حتماً استاد خوش ندارند متهم به خلاف آنچه شوند که شاید برجسته‌ترین ویژگی اعتقادی و سیاسی خود می‌دانند (ولایتمداری) لذا حضور در انتخابات را با تأمل و تردید در دست بررسی دارند!
۳. تعدد کاندیدا در اردوگاه خودی:
دکتر هدایتخواه در جلسات مختلف بیان داشته‌اند که دوره‌ی قبل به شرط اجماع حداکثری و همراهی همه‌ی کاندیداهای ثبت نام کرده از جریان، در انتخابات حضور یافتم و البته هیچ گاه رأی ۴۰ هزارتایی روشنفکر را متصور نبودند لذا اینبار که از عزم راسخ روشنفکر برای حضور در انتخابات و افزایش چشم گیر سبد رأی ایشان اطمینان دارند حتماً درباره حضور خود با تأمل بیشتر بررسی خواهند کرد!
۴. تقابل با خاستگاهِ اصلی خود:
دکتر هدایتخواه به خوبی می‌دانند که حضور همزمان خود و روشنفکر در
انتخابات، اختلاف در جریان انقلابی را چنان عمیق و ریشه دار می‌کند که شاید سالیان سال زمان نیاز باشد تا امکان تعامل این دو گروه فراهم اید و چه بسا هرگز چنین اتفاقی نیفتد!
استاد هدایتخواه نیک می‌دانند، که خاستگاه اصلی ایشان و جریان انقلابی منطقه سفلی بوده و هست و نیز می‌دانند که حضور دوباره ایشان در مخالفت و رقابت با خاستگاه ِ اصلی جریان انقلابی، به معنای خداحافظی همیشگی با طرفداران و دوستداران حقیقی خود است لذا عقلایست اگر درباره حضور خود تردید داشته باشند و با تأمل عمل نمایند!
۵. تصدیق اتهامات گذشته:
علیرغم تاکید دکتر هدایتخواه بر عدم حضور قطعی خود در انتخابات، مردم اما، تاکنون از این اعلام موضع استاد و طراحی‌های جریان اصولگرا به بازی‌های سیاسی استاد تعبیر می‌کنند و معتقدند این شگرد استاد است که رقبای درون گفتمانی را با این آمدن و نیامدن‌ها از میدان به در کنند و در آخر زمینه را برای حضور خود فراهم اورَند و این قضاوت، هرچند درباره صحت و حقیقتان تردید وجود داشته باشد،! لکن هرگز شکل گیری چنین قضاوتی در نگاه افکار عمومی، به مصلحت ایشان نخواهد بود، چه، حضور دیر هنگام ایشان علیرغم تاکیدات قبلی، یکی از چهار صاد اعتقادی ایشان (صداقت) را در معرض خطر جدی قرار خواهد داد و البته حضورش دستاوردی جز تصدیق اتهامات گذشته به ایشان نخواهد داشت لذا حق دارند درباره حضور خود با تردید و تأمل بررسی نمایند
۶. استخاره:
در همه دوره‌های قبل، استاد پس از رجوع به قران و با استخاره خوب وارد گودِ انتخابات شدند و البته نتیجه دو بار حضور ایشان شکست بود حتماً اینبار که به اعتراف خود استاد در جلسات مختلف، استخاره بد آمده است نتیجه‌ای بهتر از شکست عاید ایشان نخواهد شد و چه بسا هزینه‌های پیش گفته مزید بر شکست در انتخابات به ایشان تحمیل شوند لذا استاد حق دارند و باید با دیده تردید به حضور در انتخابات بنگرند!
۷. بی صداقتی خواص اصولگرا:
استاد به روشنی دیدند و دریافتند که دوره قبل کارگردانانی که با اعمال فشار زیاد، ایشان را برای حضور در انتخابات متقاعد نمودند یا مهر سکوت بر لب زدند و صرفاً به رأی خود بسنده کردند یا بستگان خود را با فلان کاندید پیوند دادند یا زمینه اجماع جریان رقیب را فراهم اوردند و خود به سفر فرنگ عازم شدند یا علیرغم توان اقناعی بالا از ایراد یک سخنرانی دریغ نمودند و ...
و اینگونه خود را در میانه میدان تنها دیدند لذا استاد نه تنها حق که تکلیف دارند درباره کیفیت حضور خود با تأمل بررسی نمایند!
نگارنده بر این باور است که در نگاه خواص جریان اصولگرا، دکتر هدایتخواه سهل الوصول ترین قربانی برای ادعای باطل و دروغین حفظ جریان است و این ظلم بزرگیست که به این چهره فرهنگی و ملی در جریان سیاست باز اصولگرا میشود و البته عامل این ظلم بزرگ، خلوص و صداقت استاد و ناخالصی و بی صداقتی بعضی خواص جریان اصولگراییست
نگارنده عمیقاً معتقد است، حضور دکتر هدایتخواه در انتخابات، حتی به فرض پیروزی، ایشان را درنگاه افکار عمومی، از همه مکارم اخلاقی که به آن شهره هستند خلع سلاح خواهد کرد لذا به نظر می‌رسد، تنها راه حفظ و زنده ماندن استاد در فضای سیاسی و فرهنگی استان، جدا کردن سر زلف و بند ناف ایشان، از چهره‌های تکراری و انحصارطلب جناح راست، که نمود عینی اشرافیت سیاسی هستند، می‌باشد و البته همه بدانند که دو قطبی مستضعفین - اشراف میدان جنگ تمام عیار انتخابات اسفند ۹۸ است و استاد باید در این دو راهی یک راه را انتخاب نمایند اشراف یا مستضعفین؟!
و اما چند پرسش از گروه فشار:
۱. چرا کسانی که به دروغ به دکتر هدایتخواه باغ سبز نشان می‌دهند خود به میدان رقابت با رقبا وارد نمی‌شوند؟!
۲. حضور همزمان اقایان روشنفکر و هدایتخواه و سوخت همزمان هر دو، عرصه را برای تاخت و تاز سیاسی چه کسانی باز خواهد کرد؟!
۳. در صورت حضور به بهانه حفظ جریان و به فرض شکست در انتخابات، استاد سوخت شده در عرصه سیاسی و فرهنگی با جریان نیم بند مانده چه کار می‌توانند بکنند؟
۴. ماندن جریان پسا استاد به نفع صاحبان انحصاری جریان خواهد بود یا استاد و مردم؟!
و دهها پرسش دیگر ...
طرح پرسش‌های فوق و تأمل استاد در پاسخ آنها، شاید تنها بضاعت نگارنده برای کمک به استاد هدایتخواه در اتخاذ تصمیم درست باشد
والعاقبه للمتقین
------------------------
لیندا کیانی
مناسب، نه به منظور رسیدن به گزینه واحد، که به منظور به بن بست کشاندن همه گزینه‌ها و تحمیلِ پنجمین حضورِ بد فرجام،
به دکتر ستار هدایتخواه در انتخابات است.
استاد اما، ظاهراً اینبار بر خلاف دوره‌های پیشین قصد دارند قبل از اعلام موافقت، ارزیابی ریسک کنند تا با بررسی فایده - هزینه‌ی حضور خود، تصمیمی را اتخاذ نمایند که پس از اسفند ۹۸، افکار عمومی او را بازنده اخلاقی انتخابات نداند!
نگارننده بر این باور است که دکتر هدایتخواه به چند دلیل درباره حضورِ تحت فشارِ اطرافیان در انتخابات، تردیدهای جدی و به حق دارد که ذیلاً به اهمان دلایل اشاره خواهد شد و البته با طرح چند پرسش تلاش می‌کنیم ذهن استاد عزیز را به دیگر جوانب این تصمیم مهم و حیاتی معطوف بداریم
۱. مسئولیت نمایندگی آستان قدس رضوی:
مسئولیت استاد در نمایندگی آستان قدس رضوی و عملکرد عدالت محورانه و محرومیت زدای آن دفتر در استان، طی دو سال اخیر، یکی از دلایل تردید استاد است.
ایشان به نیکی و درستی می‌دانند، که حضور در انتخابات، اجر همه‌ی آن خدمات را زائل و در نگاه افکار عمومی همه‌ی آن اقدامات، سوء استفاده از موقعیت، جهت زمینه سازیِ حضور ایشان در انتخابات تفسیر و تعبیر می‌گردد لذا تمایل ندارند، لجوجانه به میدان نبرد با قضاوت مردم بروند!
۲. بیانیه‌ی گام دوم انقلاب:
استاد هدایتخواه در جلسه معرفی کریم فرخیانی، به صراحت فرمودند،
در تمام دوره‌های قبل، تحت فشار اطرافیان و علیرغم میل باطنیِ خود وارد انتخابات شدم و نیز تاکید داشتند که بیانیه گام دوم انقلاب که از طرف مقام معظم رهبری ابلاغ گردید، تکلیف ِ حضور را از بنده سلب نموده است لذا به هیچ وجه قصد حضور در انتخابات را ندارم و البته تاکید داشتند هیچ گاه بداء حاصل نخواهد شد!
بدون تردید در صورت حضور ایشان در انتخابات، مردمان را دهن کجی به بیانیه گام دوم رهبری تفسیر خواهند!
و حتماً استاد خوش ندارند متهم به خلاف آنچه شوند که شاید برجسته‌ترین ویژگی اعتقادی و سیاسی خود می‌دانند (ولایتمداری) لذا حضور در انتخابات را با تأمل و تردید در دست بررسی دارند!
۳. تعدد کاندیدا در اردوگاه خودی:
دکتر هدایتخواه در جلسات مختلف بیان داشته‌اند که دوره‌ی قبل به شرط اجماع حداکثری و همراهی همه‌ی کاندیداهای ثبت نام کرده از جریان، در انتخابات حضور یافتم و البته هیچ گاه رأی ۴۰ هزارتایی روشنفکر را متصور نبودند لذا اینبار که از عزم راسخ روشنفکر برای حضور در انتخابات و افزایش چشم گیر سبد رأی ایشان اطمینان دارند حتماً درباره حضور خود با تأمل بیشتر بررسی خواهند کرد!
۴. تقابل با خاستگاهِ اصلی خود:
دکتر هدایتخواه به خوبی می‌دانند که حضور همزمان خود و روشنفکر در
انتخابات، اختلاف در جریان انقلابی را چنان عمیق و ریشه دار می‌کند که شاید سالیان سال زمان نیاز باشد تا امکان تعامل این دو گروه فراهم اید و چه بسا هرگز چنین اتفاقی نیفتد!
استاد هدایتخواه نیک می‌دانند، که خاستگاه اصلی ایشان و جریان انقلابی منطقه سفلی بوده و هست و نیز می‌دانند که حضور دوباره ایشان در مخالفت و رقابت با خاستگاه ِ اصلی جریان انقلابی، به معنای خداحافظی همیشگی با طرفداران و دوستداران حقیقی خود است لذا عقلایست اگر درباره حضور خود تردید داشته باشند و با تأمل عمل نمایند!
۵. تصدیق اتهامات گذشته:
علیرغم تاکید دکتر هدایتخواه بر عدم حضور قطعی خود در انتخابات، مردم اما، تاکنون از این اعلام موضع استاد و طراحی‌های جریان اصولگرا به بازی‌های سیاسی استاد تعبیر می‌کنند و معتقدند این شگرد استاد است که رقبای درون گفتمانی را با این آمدن و نیامدن‌ها از میدان به در کنند و در آخر زمینه را برای حضور خود فراهم اورَند و این قضاوت، هرچند درباره صحت و حقیقتان تردید وجود داشته باشد،! لکن هرگز شکل گیری چنین قضاوتی در نگاه افکار عمومی، به مصلحت ایشان نخواهد بود، چه، حضور دیر هنگام ایشان علیرغم تاکیدات قبلی، یکی از چهار صاد اعتقادی ایشان (صداقت) را در معرض خطر جدی قرار خواهد داد و البته حضورش دستاوردی جز تصدیق اتهامات گذشته به ایشان نخواهد داشت لذا حق دارند درباره حضور خود با تردید و تأمل بررسی نمایند
۶. استخاره:
در همه دوره‌های قبل، استاد پس از رجوع به قران و با استخاره خوب وارد گودِ انتخابات شدند و البته نتیجه دو بار حضور ایشان شکست بود حتماً اینبار که به اعتراف خود استاد در جلسات مختلف، استخاره بد آمده است نتیجه‌ای بهتر از شکست عاید ایشان نخواهد شد و چه بسا هزینه‌های پیش گفته مزید بر شکست در انتخابات به ایشان تحمیل شوند لذا استاد حق دارند و باید با دیده تردید به حضور در انتخابات بنگرند!
۷. بی صداقتی خواص اصولگرا:
استاد به روشنی دیدند و دریافتند که دوره قبل کارگردانانی که با اعمال فشار زیاد، ایشان را برای حضور در انتخابات متقاعد نمودند یا مهر سکوت بر لب زدند و صرفاً به رأی خود بسنده کردند یا بستگان خود را با فلان کاندید پیوند دادند یا زمینه اجماع جریان رقیب را فراهم اوردند و خود به سفر فرنگ عازم شدند یا علیرغم توان اقناعی بالا از ایراد یک سخنرانی دریغ نمودند و ...
و اینگونه خود را در میانه میدان تنها دیدند لذا استاد نه تنها حق که تکلیف دارند درباره کیفیت حضور خود با تأمل بررسی نمایند!
نگارنده بر این باور است که در نگاه خواص جریان اصولگرا، دکتر هدایتخواه سهل الوصول ترین قربانی برای ادعای باطل و دروغین حفظ جریان است و این ظلم بزرگیست که به این چهره فرهنگی و ملی در جریان سیاست باز اصولگرا میشود و البته عامل این ظلم بزرگ، خلوص و صداقت استاد و ناخالصی و بی صداقتی بعضی خواص جریان اصولگراییست
نگارنده عمیقاً معتقد است، حضور دکتر هدایتخواه در انتخابات، حتی به فرض پیروزی، ایشان را درنگاه افکار عمومی، از همه مکارم اخلاقی که به آن شهره هستند خلع سلاح خواهد کرد لذا به نظر می‌رسد، تنها راه حفظ و زنده ماندن استاد در فضای سیاسی و فرهنگی استان، جدا کردن سر زلف و بند ناف ایشان، از چهره‌های تکراری و انحصارطلب جناح راست، که نمود عینی اشرافیت سیاسی هستند، می‌باشد و البته همه بدانند که دو قطبی مستضعفین - اشراف میدان جنگ تمام عیار انتخابات اسفند ۹۸ است و استاد باید در این دو راهی یک راه را انتخاب نمایند اشراف یا مستضعفین؟!
و اما چند پرسش از گروه فشار:
۱. چرا کسانی که به دروغ به دکتر هدایتخواه باغ سبز نشان می‌دهند خود به میدان رقابت با رقبا وارد نمی‌شوند؟!
۲. حضور همزمان اقایان روشنفکر و هدایتخواه و سوخت همزمان هر دو، عرصه را برای تاخت و تاز سیاسی چه کسانی باز خواهد کرد؟!
۳. در صورت حضور به بهانه حفظ جریان و به فرض شکست در انتخابات، استاد سوخت شده در عرصه سیاسی و فرهنگی با جریان نیم بند مانده چه کار می‌توانند بکنند؟
۴. ماندن جریان پسا استاد به نفع صاحبان انحصاری جریان خواهد بود یا استاد و مردم؟!
و دهها پرسش دیگر ...
طرح پرسش‌های فوق و تأمل استاد در پاسخ آنها، شاید تنها بضاعت نگارنده برای کمک به استاد هدایتخواه در اتخاذ تصمیم درست باشد
والعاقبه للمتقین
------------------------
لیندا کیانی
اما متاسفنه عده ای منفعت طلب هم دکتر هدایتخواه را خراب می کنند هم به جریان ضربه می زنند