تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۳۷
کد مطلب : ۴۱۳۶۴۹
واکاوی رفتار سیاسی محمد رحیم دهراب پور؛
آقای دهرابپور؛ قهرمان باش نه ضد قهرمان
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متن ارسالی؛ «من رأی شما را نخواستم، اگر راست میگفتی در بحث ریاست مرا همراهی میکردی!»
این عکس العمل تند از آقای دهراب پور نسبت به آقای نگین تاجی که هم طایفهای ایشان هم هست تنها اشاره جدی رسانهها به ماجرای پیچیده آن اتفاق بود، اما نکته برجسته و مستتر در آن، نه چگونگی و چیستی آن که ابهام بزرگ دیگر در کارنامه سیاسی جناب دهراب پور بود. سالهاست کسی نمیداند باید به وی به دید یه فعال با پشتوانه سیاسی نگرید یا یار ایل و تبار خویش که جمع این دو همیشه از محالات سیاسی ایشان بوده ست.
از خیلی از سیاسیون و دلسوزان که بپرسی در یک موضوع غالباً اشتراک نظر دارند، اینکه حاج دهراب پور کلاً آدم تصمیمهای ناگهانی است، دوست و رفیق برای خود نگه نمیدارد، تیپ شخصیتی ضد قهرمان دارد.. آنگاه که جریان سیاسی فعال میشود و همه میخواهند از شهد شیرین وحدت جریان بچشند ایشان هدایتخواه را وانهاده و با زارع عهد عشیرتی میبندد، طایفه تا میاید و از او قهرمان بسازد دوباره با زارع به هم میزند.. در ریاست جمهوری هم همان شد که گذشت.
با یک بررسی ساده میبینیم که افراد همسن و سال حاج دهراب پور کسانی همانند حاج مسعود حسینی، مرحوم نبی زاده، سید باقر موسوی، مرحوم مفتح، حاج بهرام تاج گردون، سید محمد موحد، محمود منطقیان، قادر لاهوتی و افرادی از این تیپ اجتماعی هستند که هر کدام در این نظام مسولیت های سنگین را بر عهده داشته و بعضاً، اکنون نیز سردمدار جریان، حرکت و موج اجتماعی بوده و یا هستند.
هنوز که هنوز است عدهای با یاد و نام مرحوم نبی زاده جایگاه اداری میگیرند و دو نفر اول مطرح جریان اصولگرای گچساران و باشت دست پرورده ان مرحوم هستند، هنوز که هنوز است و با وجود چندین سال فوت مرحوم مفتح پسرش بنام و یاد او و به واسطه دوستان پدر در جایگاه مدیر کلی یا عضویت شورای شهر یاسوج موقعیت اداری و اجتماعی کسب میکند، سید مسعود حسینی بعد از فرماندار، نماینده و استاندار شدن و در زمان بازنشستگی در کلبه شخصی خود در انتهای بلوار بویراحمد جریان اصولگرای بویراحمد و دنا را رهبری و مدیریت میکند،
سید باقر موسوی سالهاست که تهران نشین شده، اما کاندیدا برای بویراحمد و دنا تعیین میکند، حاج بهرام تاجگردون خود را همطراز بزرگان جریان هم فکرش به مانند سید اصلاحات میداند، منطقیان و لاهوتی با انتخاب کاندیدا مقابل همدیگر معادله رأی آوری را در حوزه کهگیلویه، چرام، بهمئی و لنده تغییر میدهند، سید محمد موحد بعد از 20 سال نمایندگی هنوز هواداران پر و پا قرصی دارد که او را تشویق به شرکت در انتخابات میکنند و بدون جریان و تشکیلات همیشه در فینال انتخابات در کهگیلویه قرار دارد، باید گفت تنها دلیلی که باعث شده این افراد اینگونه باشند و دهراب پور نشده تفاوت در ثبات قدم، در موضع و جهت فکری و رفتاری ست...منظور آن است که این افراد دارای مواضع ثابت و تعریف شده برای خود میباشند، از این شاخه به آن شاخه نپریدهاند و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
سوالی که در این مرقومه در محور سؤالات قرار میگیرد این است که حاج دهراب پور در این مدت چکار کرده و همانند افراد نامبرده در کجای فضای اجتماعی استان قرار دارد؟ با وجود آنکه از امتیازات خوبی برخوردار هست اما نه کسی حاضر است پیاده نظام او شود و نه کسی حاضر است که حاج دهراب پور پیاده نظامش شود، ایراد کار کجاست؟ چرا این همه متغیر و شناور بوده است؟ تا جائیکه ناچار میشود با وجود اینهمه تجربه، گذشت زمان، سن و سال و در زمان بازنشستگی، کاندیدای شورای شهر یاسوج شود تا در مقابل و یا کنار جوانان با انگیزه و توانمندی چون دکتر نگین تاجی، دکتر خوبانی، هدایت اکبری، احمدی کیش، اکبری تبار و آشنا قرار گیرد، به این دل خوش کند که نایب رئیس شورای اسلامی شهر یاسوج شده است، به این دل خوش باشد که در گروه اقلیت یا اکثریت شورای هفت نفره شهر یاسوج قرار گیرد و یک طرف نزاع و درگیری در شورای شهر باشد، بالاخره به این دل خوش باشد که یک روز مقدم شهردار یاسوج را ضعیفترین، ذلیلترین و کسی که با الفبای مدیریت آشنایی ندارد، مهره انتخابی و تحمیلی تاجگردون نماینده محترم گچساران و باشت، معرفی کند و الان چند صباحی یار غار وی باشد هر چند باید دید و حتماً میبینیم که این دوستی هم به سرنوشت دوستیهای دور و دراز وی خواهد رسید!
پاسخ این سؤال همان جواب سادهای بود که در چند سطر پیش داده شد.. دیده شدن در نقش یک ضد قهرمان.. ماجرای معروف" یا من بازی یا بازی خراب" و...
حالا که همه این اتفاقات افتاده است و زمان را برای رجعت مجالی نیست ولی ای کاش جناب دهرابپور به جای ماجراجویی در این سن و سال و تنه زدن و مجادله با جوانانی که برخی هم سن فرزندان ایشان هستند نصیحتهای مشفقانه یاران را میپذیرفتند و در نقش مشاور، فرصت را به جوانان میسپردند و راه اسلاف این شورا مانند چراغزاده و خلقی پور و خرسندیان و پناهی و...را میرفتند تا امروز نخواهند سر یک رییس شورا شدن اینگونه زور آزمایی کنند و بعد از پشت کردن به جریان سیاسی که در صدر لیست آنان بوده است با جوان هم طایفهای خود که هفده هزار رأی از همین مردم گرفته اینگونه با تشر صحبت کند..
کافیست نگاهی به عکس جمعی اعضای شورای اسلامی دوره پنجم شهر یاسوج بیندازید، و تفاوت سنی ایشان و شش نفر دیگر را ببینید تا گوشهای از این حرفها را باور کنید.
جناب دهراب پور!
کاش حالا که دوباره به صدر لیست جریان اصولگرایی در شهر یاسوج رسیده بودید به تعهدات و یا حتی توصیههای آنان کمی دقت میکردید و با پیش شرط نبود دکتر جاوید کمر به تولد مخلوق ناقص الخلقه «اقلیت و اکثریت» نمیکردید که بشود خروجی تحمیلی شهردار فعلی و حالا که نشد کاش یادتان میماند که همین آقای نگین تاجی با وجود گرفتن رأی اول از مردم دو سال در کنار شما در گروه اقلیت ماند تا تنها نباشید، هر چند امثال نگین تاجیها نیاز به حمایت شماها داشتند نه شما به آنان..
جناب حاجی، باید اذعان و قبول کرد که در این مدت طولانی یعنی چهل سال بعد از انقلاب اسلامی 1357، هر آنچه در توان داشتید عرضه کردید، از سال 1382 تا 1392 عضو و رئیس شورای اسلامی شهر یاسوج بودید، در خیلی از فعالیتهای انتخاباتی تلاش کردید اما کشمکشها و درگیریها و خدمات هم گذشته.. باید فرزند عصر خویش باشیم و به تناسب آن قدم برداریم..
باید بدانیم بلایی که دامنگیر خیلی از بزرگان و پیشکسوتان اعم از چپ و راست، اصلاح طلب و اصولگرا شده است آن است که فکر میکنند فقط عمل، سخن و ادعای آنان درست است و باید همه آحاد مردم و نخبگان؛ اندیشه، گفتار و کردار خود را با گفتمان پیشکسوتها تطبیق دهند وگرنه از دایره خودی و حتی فامیلی خارج شدهاند، این نوع نگرش، شیوه جدید انجماد ساختاری و تئوریک است که متاسفانه چپ و راست، اصولگرا و اصلاح طلب نمیشناسد، زیرا اعتقادی به سیر تغییر و تحول جامعه و گفتمان مردم ندارند، بیایید همه واقع بین باشیم.. گذشته، حال و آینده خود، نظام و جوانان را ببینیم، توجهی به منشور مقام معظم رهبری موسوم به گام دوم هم داشته باشیم تا با روشهای مرسوم عرصه را از ما نگرفتهاند خودمان عرصه را به جوانترها بدهیم و مشاور و راهنمای آنان باشیم.. امروز نوبت امثال جوانانی است که تعدادی از آنان هم اکنون در شورای اسلامی شهر یاسوج در کنار شما قرار گرفتهاند، شما از یک نسل میآیید با تمام مؤلفههای همان نسل و مختص همان زمان و اینان متعلق به عصر خویش میباشند.
جناب حاجی.. حال که به سال سوم این شورا رسیدهایم کاش لااقل قهرمانی بر علیه گذشته خویش باشید نه یک ضد قهرمان!
موفق باشید.
-----------------------------------------------------
داریوش موسوی - برگرفته از رسانهها
این عکس العمل تند از آقای دهراب پور نسبت به آقای نگین تاجی که هم طایفهای ایشان هم هست تنها اشاره جدی رسانهها به ماجرای پیچیده آن اتفاق بود، اما نکته برجسته و مستتر در آن، نه چگونگی و چیستی آن که ابهام بزرگ دیگر در کارنامه سیاسی جناب دهراب پور بود. سالهاست کسی نمیداند باید به وی به دید یه فعال با پشتوانه سیاسی نگرید یا یار ایل و تبار خویش که جمع این دو همیشه از محالات سیاسی ایشان بوده ست.
از خیلی از سیاسیون و دلسوزان که بپرسی در یک موضوع غالباً اشتراک نظر دارند، اینکه حاج دهراب پور کلاً آدم تصمیمهای ناگهانی است، دوست و رفیق برای خود نگه نمیدارد، تیپ شخصیتی ضد قهرمان دارد.. آنگاه که جریان سیاسی فعال میشود و همه میخواهند از شهد شیرین وحدت جریان بچشند ایشان هدایتخواه را وانهاده و با زارع عهد عشیرتی میبندد، طایفه تا میاید و از او قهرمان بسازد دوباره با زارع به هم میزند.. در ریاست جمهوری هم همان شد که گذشت.
با یک بررسی ساده میبینیم که افراد همسن و سال حاج دهراب پور کسانی همانند حاج مسعود حسینی، مرحوم نبی زاده، سید باقر موسوی، مرحوم مفتح، حاج بهرام تاج گردون، سید محمد موحد، محمود منطقیان، قادر لاهوتی و افرادی از این تیپ اجتماعی هستند که هر کدام در این نظام مسولیت های سنگین را بر عهده داشته و بعضاً، اکنون نیز سردمدار جریان، حرکت و موج اجتماعی بوده و یا هستند.
هنوز که هنوز است عدهای با یاد و نام مرحوم نبی زاده جایگاه اداری میگیرند و دو نفر اول مطرح جریان اصولگرای گچساران و باشت دست پرورده ان مرحوم هستند، هنوز که هنوز است و با وجود چندین سال فوت مرحوم مفتح پسرش بنام و یاد او و به واسطه دوستان پدر در جایگاه مدیر کلی یا عضویت شورای شهر یاسوج موقعیت اداری و اجتماعی کسب میکند، سید مسعود حسینی بعد از فرماندار، نماینده و استاندار شدن و در زمان بازنشستگی در کلبه شخصی خود در انتهای بلوار بویراحمد جریان اصولگرای بویراحمد و دنا را رهبری و مدیریت میکند،
سید باقر موسوی سالهاست که تهران نشین شده، اما کاندیدا برای بویراحمد و دنا تعیین میکند، حاج بهرام تاجگردون خود را همطراز بزرگان جریان هم فکرش به مانند سید اصلاحات میداند، منطقیان و لاهوتی با انتخاب کاندیدا مقابل همدیگر معادله رأی آوری را در حوزه کهگیلویه، چرام، بهمئی و لنده تغییر میدهند، سید محمد موحد بعد از 20 سال نمایندگی هنوز هواداران پر و پا قرصی دارد که او را تشویق به شرکت در انتخابات میکنند و بدون جریان و تشکیلات همیشه در فینال انتخابات در کهگیلویه قرار دارد، باید گفت تنها دلیلی که باعث شده این افراد اینگونه باشند و دهراب پور نشده تفاوت در ثبات قدم، در موضع و جهت فکری و رفتاری ست...منظور آن است که این افراد دارای مواضع ثابت و تعریف شده برای خود میباشند، از این شاخه به آن شاخه نپریدهاند و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
سوالی که در این مرقومه در محور سؤالات قرار میگیرد این است که حاج دهراب پور در این مدت چکار کرده و همانند افراد نامبرده در کجای فضای اجتماعی استان قرار دارد؟ با وجود آنکه از امتیازات خوبی برخوردار هست اما نه کسی حاضر است پیاده نظام او شود و نه کسی حاضر است که حاج دهراب پور پیاده نظامش شود، ایراد کار کجاست؟ چرا این همه متغیر و شناور بوده است؟ تا جائیکه ناچار میشود با وجود اینهمه تجربه، گذشت زمان، سن و سال و در زمان بازنشستگی، کاندیدای شورای شهر یاسوج شود تا در مقابل و یا کنار جوانان با انگیزه و توانمندی چون دکتر نگین تاجی، دکتر خوبانی، هدایت اکبری، احمدی کیش، اکبری تبار و آشنا قرار گیرد، به این دل خوش کند که نایب رئیس شورای اسلامی شهر یاسوج شده است، به این دل خوش باشد که در گروه اقلیت یا اکثریت شورای هفت نفره شهر یاسوج قرار گیرد و یک طرف نزاع و درگیری در شورای شهر باشد، بالاخره به این دل خوش باشد که یک روز مقدم شهردار یاسوج را ضعیفترین، ذلیلترین و کسی که با الفبای مدیریت آشنایی ندارد، مهره انتخابی و تحمیلی تاجگردون نماینده محترم گچساران و باشت، معرفی کند و الان چند صباحی یار غار وی باشد هر چند باید دید و حتماً میبینیم که این دوستی هم به سرنوشت دوستیهای دور و دراز وی خواهد رسید!
پاسخ این سؤال همان جواب سادهای بود که در چند سطر پیش داده شد.. دیده شدن در نقش یک ضد قهرمان.. ماجرای معروف" یا من بازی یا بازی خراب" و...
حالا که همه این اتفاقات افتاده است و زمان را برای رجعت مجالی نیست ولی ای کاش جناب دهرابپور به جای ماجراجویی در این سن و سال و تنه زدن و مجادله با جوانانی که برخی هم سن فرزندان ایشان هستند نصیحتهای مشفقانه یاران را میپذیرفتند و در نقش مشاور، فرصت را به جوانان میسپردند و راه اسلاف این شورا مانند چراغزاده و خلقی پور و خرسندیان و پناهی و...را میرفتند تا امروز نخواهند سر یک رییس شورا شدن اینگونه زور آزمایی کنند و بعد از پشت کردن به جریان سیاسی که در صدر لیست آنان بوده است با جوان هم طایفهای خود که هفده هزار رأی از همین مردم گرفته اینگونه با تشر صحبت کند..
کافیست نگاهی به عکس جمعی اعضای شورای اسلامی دوره پنجم شهر یاسوج بیندازید، و تفاوت سنی ایشان و شش نفر دیگر را ببینید تا گوشهای از این حرفها را باور کنید.
جناب دهراب پور!
کاش حالا که دوباره به صدر لیست جریان اصولگرایی در شهر یاسوج رسیده بودید به تعهدات و یا حتی توصیههای آنان کمی دقت میکردید و با پیش شرط نبود دکتر جاوید کمر به تولد مخلوق ناقص الخلقه «اقلیت و اکثریت» نمیکردید که بشود خروجی تحمیلی شهردار فعلی و حالا که نشد کاش یادتان میماند که همین آقای نگین تاجی با وجود گرفتن رأی اول از مردم دو سال در کنار شما در گروه اقلیت ماند تا تنها نباشید، هر چند امثال نگین تاجیها نیاز به حمایت شماها داشتند نه شما به آنان..
جناب حاجی، باید اذعان و قبول کرد که در این مدت طولانی یعنی چهل سال بعد از انقلاب اسلامی 1357، هر آنچه در توان داشتید عرضه کردید، از سال 1382 تا 1392 عضو و رئیس شورای اسلامی شهر یاسوج بودید، در خیلی از فعالیتهای انتخاباتی تلاش کردید اما کشمکشها و درگیریها و خدمات هم گذشته.. باید فرزند عصر خویش باشیم و به تناسب آن قدم برداریم..
باید بدانیم بلایی که دامنگیر خیلی از بزرگان و پیشکسوتان اعم از چپ و راست، اصلاح طلب و اصولگرا شده است آن است که فکر میکنند فقط عمل، سخن و ادعای آنان درست است و باید همه آحاد مردم و نخبگان؛ اندیشه، گفتار و کردار خود را با گفتمان پیشکسوتها تطبیق دهند وگرنه از دایره خودی و حتی فامیلی خارج شدهاند، این نوع نگرش، شیوه جدید انجماد ساختاری و تئوریک است که متاسفانه چپ و راست، اصولگرا و اصلاح طلب نمیشناسد، زیرا اعتقادی به سیر تغییر و تحول جامعه و گفتمان مردم ندارند، بیایید همه واقع بین باشیم.. گذشته، حال و آینده خود، نظام و جوانان را ببینیم، توجهی به منشور مقام معظم رهبری موسوم به گام دوم هم داشته باشیم تا با روشهای مرسوم عرصه را از ما نگرفتهاند خودمان عرصه را به جوانترها بدهیم و مشاور و راهنمای آنان باشیم.. امروز نوبت امثال جوانانی است که تعدادی از آنان هم اکنون در شورای اسلامی شهر یاسوج در کنار شما قرار گرفتهاند، شما از یک نسل میآیید با تمام مؤلفههای همان نسل و مختص همان زمان و اینان متعلق به عصر خویش میباشند.
جناب حاجی.. حال که به سال سوم این شورا رسیدهایم کاش لااقل قهرمانی بر علیه گذشته خویش باشید نه یک ضد قهرمان!
موفق باشید.
-----------------------------------------------------
داریوش موسوی - برگرفته از رسانهها
با دیدن برخورد شما در این دوره شورا و کوتاه امدن شما در حق مردم بخصوص عوارض نامتعارف که از مردم از سوی شهرداری گرفته میشود ،به این متن فوق الذکر،ایمان دارم
درپایان؛اقای حاج دهرابپور!!
راهی که میروید به ترکستان است