تاریخ انتشار
دوشنبه ۸ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۴۱
کد مطلب : ۴۱۳۲۹۱
یادداشت:
تناقض گویی به سبک جریان انحصار؛ «حاج کریم» را قربانی کردند؟
رضا مسعودی
۴
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛بخت با این جریان در سال 97 یار نیست و تمام برنامه ریزیهایشان تا به امروز با شکست روبهرو شده است و البته شاید این اتفاقات مصداق بارز «وَمَکروا وَمَکرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکرینَ» باشد.
اندک انحصار گرایان جریان اصولگرایی دم از دین، دیانت، انقلاب و ... میزند ولی میتوان شاهد تناقضات متعدد و متنوع در رفتار و گفتار آنها بود و با این عنوانها تنها دستاوردشان تشکیل باندهای قدرت و ثروت بوده است و البته دیگر حنایشان برای مردم رنگی ندارد، فعل و انفعالات این روزها درست بیانگر این بوده که سوت «مرگ سیاسی» آنان پایان امسال توسط مردم و به ویژه محرومین و نخبگان منزوی و افسرده در بویراحمد و دنا زده خواهد شد و زمستان سردی را خواهند داشت به گونهای که صدای شکستن استخوانهایشان تا فرسنگها به گوش خواهد رسید.
چند ماهی از معرفی «کریم فرخیانی» که شاید به امید وعدههای دل خوش کن 98 این گروه تصمیم گرفت لباس بازنشستگی بر تن کند و خود را اتوکشیده در بهارستان ببیند، حساب دو دوتای که شاید فرخیانی در محاسباتش اشتباه کرد و از مردم خیلی عقبتر بود.
حتی عوام و نزدیکان همین اندک افراد، بحث معرفی فرخیانی را به دلیل عدم اعتماد به معرفها جدی نگرفتند و در کوچه و خانه بحث بود که ایشان را آوردهاند تا بازی ناتمام با روشنفکر را به گمان خود تمام کنند ولی در نهایت حاج کریم را قربانی کردند و در مصاف با روشنفکر به بن بست رسیدند و با پیوستن بسیاری از خواص جریان اصول گرایی و حامیان دور گذشته جناب هدایتخواه، همچون اکثر مسئولین ستادهای انتخاباتی ایشان، بازی را به جناب روشنفکر ناخواسته واگذار کردهاند.
این روزها از انسجام تحسین برانگیز در جریان ندای وحدت به رهبری مهدی روشنفکر و حمایت بزرگ منشان، بزرگ زادگان، نخبگان علمی و سیاسی بویراحمد و دنای واحد، بر علیه منفعت محوری، تقسیم رفاقتی و قومیتی منابع و فرصتها به شدت ترسیدهاند و از هر حربهای برای ضربه زدن به این جریان مردمی استفاده میکنند ولی هر راهی را که میروند آخرش بن بست است و البته وعده خدا برای برخورد با مکر کنندگان همه چیز را برایشان خراب میکند.
با معرفی فرخیانی به عنوان نامزد نهایی جریان انحصار، مهدی روشنفکر برای اجماع یک شرط داشت و آن نیز این بود که با هم جلو میرویم و یک روز بعد از مهلت ثبت نام با هم مینشینم تا یکی شدنمان را حامیان تغییر وضع موجود ببینند، این پیشنهاد روشنفکر یک پیام داشت و آن این بود که «این جماعت قابل اعتماد نیست» و تا روز ثبت نام هم که باشد دبه در میاورند ولی با این حال حاج کریم خوش بین به آقایان بود و آقایان خوشبین بودند با حاج فرخیانی تفرقهای انداخته روشنفکر را کنار بزنند و خودشان پرچم را از فرخیانی بگیرند.
جریان فقط در حد یک نشست بی روح «حاج کریم فرخیانی» را به عنوان نامزد خود در انتخابات مجلس آینده معرفی کرد ولی دیگر خبری از خانه گردی و همراهی در مراسمات مختلف نبود و حتی در روز آئین گرامی داشت یاد و خاطره روحانی فقید آمیراحمد تقوی یکی از برنامههایشان این بود نکند فرخیانی خود را به ما برساند.
آنها این روزها خود علیه خود حرف میزنند به گونهای که گویی آلزایمر دارند و یا کلاً توان تشخیص کوچکترین مسئلهای را ندارند، خلقی پور مصاحبه میدهد که فرخیانی گزینه ما بوده و قوی وی را حمایت میکنیم اما درست چند روز بعد نشستی را با حضور برخی افراد در حسینیه امام علی (ع) برگزار میکنند تا مجمع عمومی شکل دهند تا این مجمع نیز شورایی را با هدف تعیین نامزد آنان در انتخابات آینده مشخص کنند که این درست تناقض گویی جریان انحصار را نشان میدهد زیرا اگر از فرخیانی عبور نکردهاید چه دلیلی دارد دنبال مجمع و انتخاب شورا برای انتخاب نفر بعد از فرخیانی باشید.
هرچند همین شورا نیز سرنوشتی درست شبیه شورای قبلی دارد که بعد از برگزاری 30 جلسه و بررسیها انجام شده به یکباره بدون نظر آنان «حاج کریم» را معرفی کردند تا روشنفکر را زمین گیر کنند ولی مردم از فتنه شوم آنان باخبر شدند و درسی به آنها دادند که بدون شک تاریخ در آینده از آن خواهد گفت.
این جماعت عمار پندار نباید مردم را بدون تفکر، تحلیل و اندیشه فرض کنند، از یک طرف دنبال تشکیل شورا باشند و از طرف دیگر آقای حاج حسینی خانه به خانه برای حمایت از دیگری بگردد بهتر است صادقانه از هم اکنون به مردم بگویند «تمام این بازیها برای آوردن فلان شخص بود و یا ...»
--------------------------------------
یادداشتی از رضا مسعودی
اندک انحصار گرایان جریان اصولگرایی دم از دین، دیانت، انقلاب و ... میزند ولی میتوان شاهد تناقضات متعدد و متنوع در رفتار و گفتار آنها بود و با این عنوانها تنها دستاوردشان تشکیل باندهای قدرت و ثروت بوده است و البته دیگر حنایشان برای مردم رنگی ندارد، فعل و انفعالات این روزها درست بیانگر این بوده که سوت «مرگ سیاسی» آنان پایان امسال توسط مردم و به ویژه محرومین و نخبگان منزوی و افسرده در بویراحمد و دنا زده خواهد شد و زمستان سردی را خواهند داشت به گونهای که صدای شکستن استخوانهایشان تا فرسنگها به گوش خواهد رسید.
چند ماهی از معرفی «کریم فرخیانی» که شاید به امید وعدههای دل خوش کن 98 این گروه تصمیم گرفت لباس بازنشستگی بر تن کند و خود را اتوکشیده در بهارستان ببیند، حساب دو دوتای که شاید فرخیانی در محاسباتش اشتباه کرد و از مردم خیلی عقبتر بود.
حتی عوام و نزدیکان همین اندک افراد، بحث معرفی فرخیانی را به دلیل عدم اعتماد به معرفها جدی نگرفتند و در کوچه و خانه بحث بود که ایشان را آوردهاند تا بازی ناتمام با روشنفکر را به گمان خود تمام کنند ولی در نهایت حاج کریم را قربانی کردند و در مصاف با روشنفکر به بن بست رسیدند و با پیوستن بسیاری از خواص جریان اصول گرایی و حامیان دور گذشته جناب هدایتخواه، همچون اکثر مسئولین ستادهای انتخاباتی ایشان، بازی را به جناب روشنفکر ناخواسته واگذار کردهاند.
این روزها از انسجام تحسین برانگیز در جریان ندای وحدت به رهبری مهدی روشنفکر و حمایت بزرگ منشان، بزرگ زادگان، نخبگان علمی و سیاسی بویراحمد و دنای واحد، بر علیه منفعت محوری، تقسیم رفاقتی و قومیتی منابع و فرصتها به شدت ترسیدهاند و از هر حربهای برای ضربه زدن به این جریان مردمی استفاده میکنند ولی هر راهی را که میروند آخرش بن بست است و البته وعده خدا برای برخورد با مکر کنندگان همه چیز را برایشان خراب میکند.
با معرفی فرخیانی به عنوان نامزد نهایی جریان انحصار، مهدی روشنفکر برای اجماع یک شرط داشت و آن نیز این بود که با هم جلو میرویم و یک روز بعد از مهلت ثبت نام با هم مینشینم تا یکی شدنمان را حامیان تغییر وضع موجود ببینند، این پیشنهاد روشنفکر یک پیام داشت و آن این بود که «این جماعت قابل اعتماد نیست» و تا روز ثبت نام هم که باشد دبه در میاورند ولی با این حال حاج کریم خوش بین به آقایان بود و آقایان خوشبین بودند با حاج فرخیانی تفرقهای انداخته روشنفکر را کنار بزنند و خودشان پرچم را از فرخیانی بگیرند.
جریان فقط در حد یک نشست بی روح «حاج کریم فرخیانی» را به عنوان نامزد خود در انتخابات مجلس آینده معرفی کرد ولی دیگر خبری از خانه گردی و همراهی در مراسمات مختلف نبود و حتی در روز آئین گرامی داشت یاد و خاطره روحانی فقید آمیراحمد تقوی یکی از برنامههایشان این بود نکند فرخیانی خود را به ما برساند.
آنها این روزها خود علیه خود حرف میزنند به گونهای که گویی آلزایمر دارند و یا کلاً توان تشخیص کوچکترین مسئلهای را ندارند، خلقی پور مصاحبه میدهد که فرخیانی گزینه ما بوده و قوی وی را حمایت میکنیم اما درست چند روز بعد نشستی را با حضور برخی افراد در حسینیه امام علی (ع) برگزار میکنند تا مجمع عمومی شکل دهند تا این مجمع نیز شورایی را با هدف تعیین نامزد آنان در انتخابات آینده مشخص کنند که این درست تناقض گویی جریان انحصار را نشان میدهد زیرا اگر از فرخیانی عبور نکردهاید چه دلیلی دارد دنبال مجمع و انتخاب شورا برای انتخاب نفر بعد از فرخیانی باشید.
هرچند همین شورا نیز سرنوشتی درست شبیه شورای قبلی دارد که بعد از برگزاری 30 جلسه و بررسیها انجام شده به یکباره بدون نظر آنان «حاج کریم» را معرفی کردند تا روشنفکر را زمین گیر کنند ولی مردم از فتنه شوم آنان باخبر شدند و درسی به آنها دادند که بدون شک تاریخ در آینده از آن خواهد گفت.
این جماعت عمار پندار نباید مردم را بدون تفکر، تحلیل و اندیشه فرض کنند، از یک طرف دنبال تشکیل شورا باشند و از طرف دیگر آقای حاج حسینی خانه به خانه برای حمایت از دیگری بگردد بهتر است صادقانه از هم اکنون به مردم بگویند «تمام این بازیها برای آوردن فلان شخص بود و یا ...»
--------------------------------------
یادداشتی از رضا مسعودی