تاریخ انتشار
جمعه ۱۸ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۴
کد مطلب : ۴۱۱۷۹۵
یادداشت سیاسی |
تکههای یک پازل؛ از ویلاسازیهای سروک تا دست رد فلان امام جمعه به سینه نیازمند
مصطفی جوزانی
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متن ارسالی: تکه پازلهایی از یک چندگانه را کنار هم بچینیم، به مثابه برنامهای نانوشته شدهاند، که دست در دست هم داده تا پمپاژ ناامیدی در رگهای جامعه باشند و حس بدبینی مردم به نظام را تقویت کنند.
از رئیس جمهور و بیان دوباره اطلاعات عجیب و غریب از شرایط کشور و ندیدن اوضاع نابسامانی که گریبان مردم را چسبیده و حالا حالاها ول کن آن نیست، یا از نمایندهای که خود از مسببین شرایط وخیم اقتصاد در کشور است و در این شرایط هم دست از شومن بازیهای تبلیغاتی برنداشته و دنبال مقصر میگردد! از باستی هیلزها، ویلاسازیهای سروک و تنگ تکابها گرفته که گویای اوضاع نابرابر اجتماعی و بی عدالتی در تقسیم بندی ثروت است، تا مسئولینی که همزمان بر صندلی ریاست و مدیریت تکیه دادهاند و اسناد متقن روابط نامتعارف و بعضاً جنسی آنها به سطح جامعه سرازیر میگردد! تا سهل انگاری که از سوی دفتر فلان امام جمعه در زدن دست رد به سینه فلان نیازمند، رخ میدهد. همه تکههای این پازل هستند.
اگر تقسیم بندی از دشمنان این نظام داشته باشیم در هر حالتی به دو گروه خواهیم رسید. گروه اول کلیه براندازان و کشورهایی مانند آمریکا، انگلیس، فرانسه و حتی آن گروه مدنظر آقای ظریف یعنی گروه ب که از جمهوری خواهان تندروی آمریکایی تشکیل شده، گرفته تا ارتجاع منطقه و گروهک رجوی و دیگر گروهای مدعی خواهد بود. و از سویی گروهی داخلی و قطعاً خطرناکتری که، جبههای متشکل از آن تکههای پازل در کشور هستند.
چهل سال از عمر نظام گذشته است، چشم انداز بیست و پنج ساله آینده که جهان بدون اسرائیل را متصور است را در سیاست خارجی ترسیم کردهایم، چون هیچ خطری و یا داشتن واهمه از سوی گروه اول را جدی حساب نکرده و نمیکنیم.
اسلام را برخلاف نظری که با شمشیر غالب شد، ایرانیها با دلهایشان پذیرا بودند. همچنانکه دست رد بر سینه فرهنگ مغول زدند و آنها را در فرهنگ ایرانی خود هضم کردند. قرنهاست در برابر هر کنشی که فرهنگ، اعتقادات و هویت آنان را نشانه رفته است واکنشی سهمگین داشتهاند. بنابراین نداشتن ترس و واهمه و همچنین جدی نگرفتن خطراتی که از سوی جبهه خارج از مرزها بوده، امری تاریخی است و به امروز و دیروز ارتباطی ندارد. اما در همین ایام از سوی جبهه داخلی که مجمع مشترکی از بی عرضه بودنها، خیانتها و فسادهای کلانی میباشد، هم فقر را تجربه کردهایم! در مقطعی خیانت بار حتی خاک هم دست دادهایم! و از همه مهمتر طعم تلخ تحقیر را هم چشیدهایم.
بنابراین خود آمریکا و کلیه عوامل جبهه خارجی به آن وعدهای که سی سال پیش داده شد و گفت آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، به یقین رسیده است. در نهایت تمامی تمرکز خود را بر روی این جبهه قرار میدهد و بی تفاوت از کنار این تکههای پازل نخواهد گذشت.
-------------------------------
مصطفی جوزانی
از رئیس جمهور و بیان دوباره اطلاعات عجیب و غریب از شرایط کشور و ندیدن اوضاع نابسامانی که گریبان مردم را چسبیده و حالا حالاها ول کن آن نیست، یا از نمایندهای که خود از مسببین شرایط وخیم اقتصاد در کشور است و در این شرایط هم دست از شومن بازیهای تبلیغاتی برنداشته و دنبال مقصر میگردد! از باستی هیلزها، ویلاسازیهای سروک و تنگ تکابها گرفته که گویای اوضاع نابرابر اجتماعی و بی عدالتی در تقسیم بندی ثروت است، تا مسئولینی که همزمان بر صندلی ریاست و مدیریت تکیه دادهاند و اسناد متقن روابط نامتعارف و بعضاً جنسی آنها به سطح جامعه سرازیر میگردد! تا سهل انگاری که از سوی دفتر فلان امام جمعه در زدن دست رد به سینه فلان نیازمند، رخ میدهد. همه تکههای این پازل هستند.
اگر تقسیم بندی از دشمنان این نظام داشته باشیم در هر حالتی به دو گروه خواهیم رسید. گروه اول کلیه براندازان و کشورهایی مانند آمریکا، انگلیس، فرانسه و حتی آن گروه مدنظر آقای ظریف یعنی گروه ب که از جمهوری خواهان تندروی آمریکایی تشکیل شده، گرفته تا ارتجاع منطقه و گروهک رجوی و دیگر گروهای مدعی خواهد بود. و از سویی گروهی داخلی و قطعاً خطرناکتری که، جبههای متشکل از آن تکههای پازل در کشور هستند.
چهل سال از عمر نظام گذشته است، چشم انداز بیست و پنج ساله آینده که جهان بدون اسرائیل را متصور است را در سیاست خارجی ترسیم کردهایم، چون هیچ خطری و یا داشتن واهمه از سوی گروه اول را جدی حساب نکرده و نمیکنیم.
اسلام را برخلاف نظری که با شمشیر غالب شد، ایرانیها با دلهایشان پذیرا بودند. همچنانکه دست رد بر سینه فرهنگ مغول زدند و آنها را در فرهنگ ایرانی خود هضم کردند. قرنهاست در برابر هر کنشی که فرهنگ، اعتقادات و هویت آنان را نشانه رفته است واکنشی سهمگین داشتهاند. بنابراین نداشتن ترس و واهمه و همچنین جدی نگرفتن خطراتی که از سوی جبهه خارج از مرزها بوده، امری تاریخی است و به امروز و دیروز ارتباطی ندارد. اما در همین ایام از سوی جبهه داخلی که مجمع مشترکی از بی عرضه بودنها، خیانتها و فسادهای کلانی میباشد، هم فقر را تجربه کردهایم! در مقطعی خیانت بار حتی خاک هم دست دادهایم! و از همه مهمتر طعم تلخ تحقیر را هم چشیدهایم.
بنابراین خود آمریکا و کلیه عوامل جبهه خارجی به آن وعدهای که سی سال پیش داده شد و گفت آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، به یقین رسیده است. در نهایت تمامی تمرکز خود را بر روی این جبهه قرار میدهد و بی تفاوت از کنار این تکههای پازل نخواهد گذشت.
-------------------------------
مصطفی جوزانی