تاریخ انتشار
چهارشنبه ۵ تير ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۰۵
کد مطلب : ۴۱۰۵۹۶
یادداشتی از غلامعباس امیدوار:
جناب زارعی؛ در حادثه دناکوه حقیقت معلوم شد/ استفاده انتخاباتی نکنید/ در سانحه سقوط هواپیما مدافع «آخوندی» بودید، نه مردم/ این هم سند
غلامعباس امیدوار
۳
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛غلام محمد زارعی روز یکشنه 3 تیرماه، در نطق میان دستور مجلس، درخواست قرائت گزارش حادثه سقوط هواپیمای پرواز تهران به یاسوج را داشته که به صورت منظم و همزمان در روز دوشنبه 4 تیرماه، برای انعکاس به سایتهای استانی ارائه شده است. این اظهارت جناب زارع بعد از حدود 15 ماه از این حادثه ناگوار، محل تأمل است؛ (لینک)
صبح روز 29 بهمن سال 96، پرواز 3704 تهران-یاسوج با برخورد به کوه دنا منجر به فوت حدود 60 نفر از هم استانیها و هموطنان شد که نوع، قدمت و نواقص هواپیما و همچنین فقدان سیستم رادار حداقلی مربوط به فرودگاه یاسوج و در مجموع قصور شرکت فرودگاهها و وزارت راه و شهرسازی، عوامل این حادثه ناگوار بودند.
این حادثه احساسات عمومی جامعه ایران و به خصوص مردم استان کهگیلویه و بویراحمد را جریحه دار کرد و در این میان، انگشت اتهام جامعه و نمایندگان مردم به سمت وزیر راه و شهرسازی نشانه رفت. مفقود شدن اجساد جانباختگان در ارتفاعات و برف و بوران و... جو عمومی جامعه ایران را به شدت متأثر کرد و فضای مجلس برای استیضاح آخوندی آماده شد. در اوایل اسفند 96 نامه استیضاح آخوندی با امضاء نمایندگان موافق استیضاح انتشار یافت که از جمله اولین امضاءها، امضای نمایندگان کهگیلویه و گچسارن بود. با اینکه بیشترین قربانیان این حادثه مربوط به شهرستانهای بویراحمد و دنا بودند و پرواز مربوط به فرودگاه یاسوج بود، علی القاعده باید نماینده بویراحمد مهمترین داعیه دار استیضاح میبود و وی درصدد گردآوری امضاء سایر نمایندگان کشور بر میآمد، اما متاسفانه جناب زارع نماینده بویراحمد، نه تنها به این کار قیام نکرد، بلکه مخالف استیضاح و مدافع سرسخت وزیر ناکارآمد، پر ادعا، گنده گو و طلبکار دولت و مردم بود که در یادداشتی به تاریخ 5 اسفند 96 تحت عنوان «حادثه دناکوه و رفتارشناسی نمایندگان استان در استیضاح آخوندی» به آن پرداخته شد. (لینک یاداشت)
حاج زارع در آن زمان در پاسخ به هجمههای رسانهای و مردمی مبنی بر عدم حمایت از استیضاح آخوندی، ادعا کرد که با اسیضاح کاری از پیش نمیرود و از آخوندی برای تجهیز فردوگاه یاسوج و راهها و ... قول مساعد گرفته است. اما تا به امروز هیچ آثاری از این وعدههای گفته شده زارعی نیست و آخوندی برای همیشه رفت و وضعیت فرودگاه یاسوج هیچ تفاوتی نکرد و پروازهای آن نیز کمتر شد!
شایع شده بود که زارعی برای اینکه بتواند یکی از نیروهای وابسته به خود را به مسند مدیرکلی راه و شهرسازی استان بنشاند و چند پیمان راه سازی را کارسازی کند، به حادثه دناکوه و آن همه جان باخته مظلوم پشت کرد! اما بعد از مدتها در دمادم انتخابات سعی در یادآوری این حادثه دارد و صرفاً در جملهای خبری بیان کرده؛ «روند رسیدگی به پرونده سقوط هواپیما در قوه قضائیه مطلوب بوده است». این خبر را هر مقام قضایی و یا هر خبرنگاری و یا روابط عمومی دادگستری نیز میتوان انتشار دهد، اما باید گفت حال که به قول شما قوه قضائیه پرونده سقوط را به طور مطلوب رسیدگی میکند، چه ربطی به عملکرد شما دارد؟ جناب زارع باید پاسخ دهد که قوه مقننه (که پر از نمایندگانی همچون زارع است) در این خصوص چه کاری کرده و آیا توانست وزیر مربوطه را استیضاح کند و خود به عنوان یک نماینده وظیفه خویش را در این راستا به فرجام رساند و به سوگند خود در اصل 67 قانون اساسی مبنی بر دفاع از حقوق ملت و خدمت به مردم پایبند بوده است یا نه؟!
زارعی باید بداند که نطقهای خالی از محتوای پیش، میان و پس و بعد از دستور، چندان برای وی کارنامه نخواهد شد و نماینده آن است که در جلسات مهم رسیدگی به طرحها و لوایح دقیق و مهم اظهارنظر کند و یا در جلسات مهم سیاسی مجلس در خصوص موضوعات مهم (همچون استیضاحها و...) نطق نماید و دولتمردان را به چالش بکشد.
دیگر مردم عادی هم داستان این نطقها را میدانند که در هر جلسه رسمی به جز جلسات بررسی لوایح برنامه توسعه، بودجه سالانه و استیضاح یا رأی اعتماد به وزیران، 3 نفر از نمایندگان میتوانند به نوبت و طبق فهرستی که از قبل به قید قرعه توسط هیأت رئیسه تنظیم شده، حداکثر به مدت 7 دقیقه صحبت نمایند و نمایندگان حق واگذاری وقت خود به دیگر نمایندگان را نیز دارند. این نطقها یک طرفه و غیر چالشی هستند و غالباً نمایندگان شهرستانهای کوچک و یا نمایندگان سطح پایین از این فرصت مقرر در ماده 106 آیین نامه داخلی مجلس استفاده مینمایند و درباره مسائل حوزه انتخابیه صحبت میکنند که غالب نمایندگان مجلس به این نطقها چندان گوش نمیدهند. نطقهای زارعی در مجلس از این جنس هستند و چه بسا که وقت دیگر نمایندگان مجلس را نیز به اجاره ببرد که هر چند روزی یک فایل از نطقهای وی انتشار مییابد.
اساساً زارع مرد استیضاح نبوده و گویی نمیداند که یکی از صلاحیتهای نمایندگان استیضاح وزراست و در این 8 سال حضور در مجلس (2 سال دولت احمدی نژاد و 6 سال دولت روحانی)، در هیچ جلسه استیضاحی صحبت نکرده و گویی در این 8 سال، همه وزراء از نظر وی کارآمد بودند و لزوم به استیضاح و یا طرح سؤال از آنها نبوده است. حاج زارع در نامه استیضاحهای این 8 سال، حتی امضاء کننده نبوده؛ صحبت در جلسات استیضاح پیشکش که زبان ولی الکن است.
البته هنگامی که رئیس دانشگاه یاسوج که از نزدیکان وی بود، عزل شد تلاش ناقصی برای استیضاح وزیر علوم داشت که نتوانست امضای کافی (10 نفر) برای اعلام وصول آن جمع آوری نماید.
با این توصیفات باید به جناب زارع گفت که قرائت گزارش سانحه دناکوه چه فایده دارد، وقتی امثال شما شهامت پیگیری و بازخواست مقامات مسبب و مقصر را نداشته باشید. شما که شهامت برخورد و استیضاح وزیر، آنهم در بحبوحه حادثه که افکار عمومی ایران مطالبه گر و پشتیبان استیضاح بود را نداشتید، هم اکنون که اثر روانی قضیه از بین رفته و تا حدودی حادثه در ذهن جامعه کم رنگ شده و برخی از مسببین (از جمله آخوندی) رفتهاند، چکار میتوانید بکنید؟
جامعه دریافته که چنین اظهارات و حرکات نمایشی نه به قصد رفع دغدغه مردم، بلکه شوی تبلیغاتی در آستانه انتخابات است و گرنه جناب زارع همان اسفند 96 میبایست از داغ دل خانواده حادثه دیدگان و قصور تجهیزات فرودگاهی و هوایی یاسوج میگفت. بایسته است جناب زارعی حادثه جان باختن هموطنان را محل استفاده انتخاباتی ننماید که این بی حرمتی به پر کشیدگان دناکوست ...
صبح روز 29 بهمن سال 96، پرواز 3704 تهران-یاسوج با برخورد به کوه دنا منجر به فوت حدود 60 نفر از هم استانیها و هموطنان شد که نوع، قدمت و نواقص هواپیما و همچنین فقدان سیستم رادار حداقلی مربوط به فرودگاه یاسوج و در مجموع قصور شرکت فرودگاهها و وزارت راه و شهرسازی، عوامل این حادثه ناگوار بودند.
این حادثه احساسات عمومی جامعه ایران و به خصوص مردم استان کهگیلویه و بویراحمد را جریحه دار کرد و در این میان، انگشت اتهام جامعه و نمایندگان مردم به سمت وزیر راه و شهرسازی نشانه رفت. مفقود شدن اجساد جانباختگان در ارتفاعات و برف و بوران و... جو عمومی جامعه ایران را به شدت متأثر کرد و فضای مجلس برای استیضاح آخوندی آماده شد. در اوایل اسفند 96 نامه استیضاح آخوندی با امضاء نمایندگان موافق استیضاح انتشار یافت که از جمله اولین امضاءها، امضای نمایندگان کهگیلویه و گچسارن بود. با اینکه بیشترین قربانیان این حادثه مربوط به شهرستانهای بویراحمد و دنا بودند و پرواز مربوط به فرودگاه یاسوج بود، علی القاعده باید نماینده بویراحمد مهمترین داعیه دار استیضاح میبود و وی درصدد گردآوری امضاء سایر نمایندگان کشور بر میآمد، اما متاسفانه جناب زارع نماینده بویراحمد، نه تنها به این کار قیام نکرد، بلکه مخالف استیضاح و مدافع سرسخت وزیر ناکارآمد، پر ادعا، گنده گو و طلبکار دولت و مردم بود که در یادداشتی به تاریخ 5 اسفند 96 تحت عنوان «حادثه دناکوه و رفتارشناسی نمایندگان استان در استیضاح آخوندی» به آن پرداخته شد. (لینک یاداشت)
حاج زارع در آن زمان در پاسخ به هجمههای رسانهای و مردمی مبنی بر عدم حمایت از استیضاح آخوندی، ادعا کرد که با اسیضاح کاری از پیش نمیرود و از آخوندی برای تجهیز فردوگاه یاسوج و راهها و ... قول مساعد گرفته است. اما تا به امروز هیچ آثاری از این وعدههای گفته شده زارعی نیست و آخوندی برای همیشه رفت و وضعیت فرودگاه یاسوج هیچ تفاوتی نکرد و پروازهای آن نیز کمتر شد!
شایع شده بود که زارعی برای اینکه بتواند یکی از نیروهای وابسته به خود را به مسند مدیرکلی راه و شهرسازی استان بنشاند و چند پیمان راه سازی را کارسازی کند، به حادثه دناکوه و آن همه جان باخته مظلوم پشت کرد! اما بعد از مدتها در دمادم انتخابات سعی در یادآوری این حادثه دارد و صرفاً در جملهای خبری بیان کرده؛ «روند رسیدگی به پرونده سقوط هواپیما در قوه قضائیه مطلوب بوده است». این خبر را هر مقام قضایی و یا هر خبرنگاری و یا روابط عمومی دادگستری نیز میتوان انتشار دهد، اما باید گفت حال که به قول شما قوه قضائیه پرونده سقوط را به طور مطلوب رسیدگی میکند، چه ربطی به عملکرد شما دارد؟ جناب زارع باید پاسخ دهد که قوه مقننه (که پر از نمایندگانی همچون زارع است) در این خصوص چه کاری کرده و آیا توانست وزیر مربوطه را استیضاح کند و خود به عنوان یک نماینده وظیفه خویش را در این راستا به فرجام رساند و به سوگند خود در اصل 67 قانون اساسی مبنی بر دفاع از حقوق ملت و خدمت به مردم پایبند بوده است یا نه؟!
زارعی باید بداند که نطقهای خالی از محتوای پیش، میان و پس و بعد از دستور، چندان برای وی کارنامه نخواهد شد و نماینده آن است که در جلسات مهم رسیدگی به طرحها و لوایح دقیق و مهم اظهارنظر کند و یا در جلسات مهم سیاسی مجلس در خصوص موضوعات مهم (همچون استیضاحها و...) نطق نماید و دولتمردان را به چالش بکشد.
دیگر مردم عادی هم داستان این نطقها را میدانند که در هر جلسه رسمی به جز جلسات بررسی لوایح برنامه توسعه، بودجه سالانه و استیضاح یا رأی اعتماد به وزیران، 3 نفر از نمایندگان میتوانند به نوبت و طبق فهرستی که از قبل به قید قرعه توسط هیأت رئیسه تنظیم شده، حداکثر به مدت 7 دقیقه صحبت نمایند و نمایندگان حق واگذاری وقت خود به دیگر نمایندگان را نیز دارند. این نطقها یک طرفه و غیر چالشی هستند و غالباً نمایندگان شهرستانهای کوچک و یا نمایندگان سطح پایین از این فرصت مقرر در ماده 106 آیین نامه داخلی مجلس استفاده مینمایند و درباره مسائل حوزه انتخابیه صحبت میکنند که غالب نمایندگان مجلس به این نطقها چندان گوش نمیدهند. نطقهای زارعی در مجلس از این جنس هستند و چه بسا که وقت دیگر نمایندگان مجلس را نیز به اجاره ببرد که هر چند روزی یک فایل از نطقهای وی انتشار مییابد.
اساساً زارع مرد استیضاح نبوده و گویی نمیداند که یکی از صلاحیتهای نمایندگان استیضاح وزراست و در این 8 سال حضور در مجلس (2 سال دولت احمدی نژاد و 6 سال دولت روحانی)، در هیچ جلسه استیضاحی صحبت نکرده و گویی در این 8 سال، همه وزراء از نظر وی کارآمد بودند و لزوم به استیضاح و یا طرح سؤال از آنها نبوده است. حاج زارع در نامه استیضاحهای این 8 سال، حتی امضاء کننده نبوده؛ صحبت در جلسات استیضاح پیشکش که زبان ولی الکن است.
البته هنگامی که رئیس دانشگاه یاسوج که از نزدیکان وی بود، عزل شد تلاش ناقصی برای استیضاح وزیر علوم داشت که نتوانست امضای کافی (10 نفر) برای اعلام وصول آن جمع آوری نماید.
با این توصیفات باید به جناب زارع گفت که قرائت گزارش سانحه دناکوه چه فایده دارد، وقتی امثال شما شهامت پیگیری و بازخواست مقامات مسبب و مقصر را نداشته باشید. شما که شهامت برخورد و استیضاح وزیر، آنهم در بحبوحه حادثه که افکار عمومی ایران مطالبه گر و پشتیبان استیضاح بود را نداشتید، هم اکنون که اثر روانی قضیه از بین رفته و تا حدودی حادثه در ذهن جامعه کم رنگ شده و برخی از مسببین (از جمله آخوندی) رفتهاند، چکار میتوانید بکنید؟
جامعه دریافته که چنین اظهارات و حرکات نمایشی نه به قصد رفع دغدغه مردم، بلکه شوی تبلیغاتی در آستانه انتخابات است و گرنه جناب زارع همان اسفند 96 میبایست از داغ دل خانواده حادثه دیدگان و قصور تجهیزات فرودگاهی و هوایی یاسوج میگفت. بایسته است جناب زارعی حادثه جان باختن هموطنان را محل استفاده انتخاباتی ننماید که این بی حرمتی به پر کشیدگان دناکوست ...