تاریخ انتشار
شنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۰۹
کد مطلب : ۴۰۹۰۸۸
یادداشت| عارف لایق زاده
احیای تیم فوتبال «شهرداری یاسوج» چه تاثیری بر افزایش آسیب پذیری شهر در برابر مخاطرات طبیعی دارد
عارف لایق زاده
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متن ارسالی: پوپولیسم مخدری است اعتیادآور که در کوتاه مدت عامه را سرخوش میسازد، ولی در بلند مدت جامعه را مبتلا به مشقات بسیاری میکند، از نظر جامعه شناسان پوپولیسم به معنای عوام فریبی است و در مقابل خردگرایی قرار دارد.
بازشماری مهمترین مخاطرات تهران امروز و سایر کلانشهرهای ایران و همچنین بررسی علل شکل گیری و تشدید این مخاطرات در بستر زمان، بیانگر این واقعیت نامیمون است که یکی از اصلیترین علل کاهش تاب آوری شهرها، در اولویت بودن طرحهای عوام گرایانه و به تبع اولویت تخصیص منابع مالی به این طرحها در طی سالها و دهههای گذشته بوده است.
بررسی پیامدهای ناخوشایند یکی از عامترین و عوام گرایانه ترین طرحهای پوپولیستی که همواره مورد اقبال شهرداران و مدیریتهای شهری بوده است، در این مجال میتواند تصویری روشن و واقع بینانه از آثار زیانبار طرحهای پوپولیستی بر کاهش تاب آوری شهرها در برابر انواع مخاطرات ارائه نماید.
بحث پیرامون چگونگی شکل تعامل شهرداریها با ورزش حرفهای و قهرمانی خاصه تیم داری شهرداریها در ورزش حرفهای فوتبال همواره محل گفت وگوی کارشناسان بوده است. تیم داری شهرداریها در فوتبال حرفهای مصداقی بارز از طرحهای عوام گرایانه است، ادلههای نگارنده برای این مدعا از یک سوء استناد به تعریف طرحهای عوام گرایانه وشاخصه های ذکر شده دراین تعریف برای طرحهای پوپولیستی است و از سوی دیگر مرور مستندات قانونی، یافتههای متخصصین حوزههای جامعه شناسی و شهرسازی و اتکاء به تجارب مدیریت شهری، شهرهایی است که در طی سالهای گذشته در این رشته سرمایه گذاری کردهاند، میباشد.
طرحهای عوام گرایانه به مجموعه طرحهایی اطلاق میشود که با وجود ایرادات علمی، عملی، قانونی و منطقی به دلیل مقبولیت بین عوام جامعه از سوی افراد و نهادهای دولتی و عمومی که نیازمند حمایت عوام هستند مطرح، ارائه و اجرا میگردند.
بنا به تعریف ارائه شده یکی از شاخصههای شناخت طرحهای پوپولیستی، ایرادات قانونی وارده به این طرحها میباشد، ایراد قانونی بارز و جدی که به اقدام شهرداریها در رابطه با ورود به ورزش حرفهای واردمی باشد، مغایرت صریح چنین تصمیماتی با بخشنامه وزارت کشور است.
بخشنامهای که به جهت رفع ابهامات موجود در ماده 55 قانون شهرداریها در رابطه با وظیفه مدیریت شهری در حوزه ورزش تدوین و صادر شده است.
در سال 1393 بخشنامهای از طرف سازمان شهرداریها و دهیاریها با امضای وزیر برای شهرداریها ارسال شده که در آن اولویت ورزش شهرداریها ورزش همگانی و ورزش کارمندی معرفی شده است و در آن شهرداریها از تیم داری در ورزش منع شدهاند.
عدم مطابقت با مستندات و یافتههای علمی یکی دیگر از شاخصههای شناخت طرحهای پوپولیستی میباشد، تصمیم شهرداریها برای حضور در عرصه تیم داری حرفهای در تضاد با اساسیترین، اصل دانش برنامه ریزی شهری است چرا که در دانش شهرسازی پیش شرط سیاستگذاری ها، طرح ریزی ها و برنامه ریزی های شهری را، در نظر داشتن و پیروی از ضوابط وضع شده در اسناد بالادستی دانسته شده است.
طرح جامع ورزش مهمترین سند بالادستی در حوزه ورزش کشور است که تدوین آن ماحصل تلاش و همکاری جمعی از اساتید دانشگا ها و متخصصین حوزههای سیاستگذاری، مدیریت، مدیریت ورزش، اقتصاد و ... است. در این طرح ورزش کشور به چهار دسته تقسیم شده ورزش حرفهای، قهرمانی، همگانی و تربیتی که در این دسته بندی متولی هر کدام نیز مشخص شده و متولی ورزش همگانی شهرداری معرفی شده است.
شهرسازان و جامعه شناسان تاب آوری را میزان توانایی شهر برای سازماندهی مجدد خود در مواقع بحران تعریف نمودهاند، به همین سبب پارکها، فضای های ورزشی و سایر فضاهای باز شهری نقش مهمی در افزایش تاب آوری شهرها در برابر بحرانهای طبیعی و انسان ساخت دارند، زیرا پارکها و فضاهای ورزشی یکی از اولین پیشنهادها برای هدایت و اسکان جمعیت و یا استقرار پایگاههای امدادرسانی در مواقع بحران هستند. مروری بر تجربه شهرداریهایی که به عرصه تیم داری حرفهای ورود پیدا کردهاند نشان میدهد، سهم اعظم بودجه بخش ورزش که در بودجه سالانه پیشبینی شده باست صرف هزینههای گزاف تیم فوتبال شده است و در مواردی نیز از سایر ردیفهای بودجه، تحت عناوین مختلف به تیم فوتبال شهرداری کمک شده است.
در چنین شرایطی دیگر، شهرداری نه قادر به توسعه فضاهای ورزشهای همگانی با محوریت ورزش محلهای است و نه توان نگهداشت زیرساختهای موجود در بخش ورزش را دارد.
تیم داری شهرداریها در فوتبال حرفهای از نظر منطقی هم جایز نیست، به عنوان مثال میتوان به تصمیم اخیر مدیریت شهری، شهر یاسوج به جهت تجدید حیات تیم فوتبال شهردای یاسوج اشاره کرد.
شهر یاسوج در یک دهه گذشته شاهد مهاجرت فزایندهای بوده است، این میزان از مهاجرت و رشد جمعیت در طی سالهای اخیر موجب رشد سریع حاشیه نشینی و کاهش مداوم سرانههای ورزشی، آموزشی، فراغتی، بهداشتی و درمانی و ... در این شهر شده است.
سرعت گسترش حاشیه نشینی، عدم کفایت تسهیلات، تجهیزات و خدمات شهری و همچنین اقتصاد غیر پویای شهر یاسوج، این شهر را در سالهای اخیر مبتلا به مسائل، معضلات و مشکلات فراوانی نموده است، مسائل، معضلات و مشکلاتی که در صورت عدم چاره اندیشی در بستر زمان به بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی تبدیل میشوند، بحرانهایی که به کاهش کیفیت زیست و هر چه مخاطره آمیزتر شدن این شهر منجرخواهد شد.
نسخه جامعه شناسان و شهرسازان برای چنین شهرهایی تدوین و اجرای طرحهای توانمندسازی خانوارهای ساکن در بافت های حاشیه نشین و همچنین هدایت و تخصیص حداکثری منابع جهت توسعه و ارتقاء سرانههای ورزشی، فراغتی، فضای سبز محلهای، آموزشی و ... در شهر، خاصه مناطق کمتر توسعه یافته و حاشیه نشین میباشد.
شوربختانه در چنین شرایطی مدیریت شهری یاسوج فارغ از وظیفه قانونی که قانون گذار برای این نهاد اجتماعی در حوزه ورزش تعیین و تعریف نموده (اشاره به بخشنامه وزارت کشور و مفاد اصل 138 قانون اساسی) قصد تجدید حیات تیم فوتبال شهرداری را دارد، آن هم در شرایطی که محلات حاشیه نشین این شهر فاقد فضاهای ورزشی مناسب و کافی هستند، فضاهایی که در شرایط عادی میتوانند محل تخلیه انرژی نوجوانان و جوانانی باشد که در معرض انواع آسیبهای اجتماعی هستند و در مواقع بحران این فضاهای چند منظوره به خوبی میتوانند مامن خانوارهای آسیب دیده از بلایای طبیعی باشند.
آری پوپولیسم اولویتها را نه بر اساس نیازهای شهر که متناسب با امیال افراد و گروههای سیاسی تعیین مینماید، سخن از تاب آوری را مقابله با خواست جمعی جامعه قلمداد میکنند و منابع مالی را به طرحهای رو بنایی اختصاص میدهند و این چنین است که شهرها مخاطره آمیز میشوند.
--------------------------------
عارف لایق زاده - شهرساز
--------------------------------
بازشماری مهمترین مخاطرات تهران امروز و سایر کلانشهرهای ایران و همچنین بررسی علل شکل گیری و تشدید این مخاطرات در بستر زمان، بیانگر این واقعیت نامیمون است که یکی از اصلیترین علل کاهش تاب آوری شهرها، در اولویت بودن طرحهای عوام گرایانه و به تبع اولویت تخصیص منابع مالی به این طرحها در طی سالها و دهههای گذشته بوده است.
بررسی پیامدهای ناخوشایند یکی از عامترین و عوام گرایانه ترین طرحهای پوپولیستی که همواره مورد اقبال شهرداران و مدیریتهای شهری بوده است، در این مجال میتواند تصویری روشن و واقع بینانه از آثار زیانبار طرحهای پوپولیستی بر کاهش تاب آوری شهرها در برابر انواع مخاطرات ارائه نماید.
بحث پیرامون چگونگی شکل تعامل شهرداریها با ورزش حرفهای و قهرمانی خاصه تیم داری شهرداریها در ورزش حرفهای فوتبال همواره محل گفت وگوی کارشناسان بوده است. تیم داری شهرداریها در فوتبال حرفهای مصداقی بارز از طرحهای عوام گرایانه است، ادلههای نگارنده برای این مدعا از یک سوء استناد به تعریف طرحهای عوام گرایانه وشاخصه های ذکر شده دراین تعریف برای طرحهای پوپولیستی است و از سوی دیگر مرور مستندات قانونی، یافتههای متخصصین حوزههای جامعه شناسی و شهرسازی و اتکاء به تجارب مدیریت شهری، شهرهایی است که در طی سالهای گذشته در این رشته سرمایه گذاری کردهاند، میباشد.
طرحهای عوام گرایانه به مجموعه طرحهایی اطلاق میشود که با وجود ایرادات علمی، عملی، قانونی و منطقی به دلیل مقبولیت بین عوام جامعه از سوی افراد و نهادهای دولتی و عمومی که نیازمند حمایت عوام هستند مطرح، ارائه و اجرا میگردند.
بنا به تعریف ارائه شده یکی از شاخصههای شناخت طرحهای پوپولیستی، ایرادات قانونی وارده به این طرحها میباشد، ایراد قانونی بارز و جدی که به اقدام شهرداریها در رابطه با ورود به ورزش حرفهای واردمی باشد، مغایرت صریح چنین تصمیماتی با بخشنامه وزارت کشور است.
بخشنامهای که به جهت رفع ابهامات موجود در ماده 55 قانون شهرداریها در رابطه با وظیفه مدیریت شهری در حوزه ورزش تدوین و صادر شده است.
در سال 1393 بخشنامهای از طرف سازمان شهرداریها و دهیاریها با امضای وزیر برای شهرداریها ارسال شده که در آن اولویت ورزش شهرداریها ورزش همگانی و ورزش کارمندی معرفی شده است و در آن شهرداریها از تیم داری در ورزش منع شدهاند.
عدم مطابقت با مستندات و یافتههای علمی یکی دیگر از شاخصههای شناخت طرحهای پوپولیستی میباشد، تصمیم شهرداریها برای حضور در عرصه تیم داری حرفهای در تضاد با اساسیترین، اصل دانش برنامه ریزی شهری است چرا که در دانش شهرسازی پیش شرط سیاستگذاری ها، طرح ریزی ها و برنامه ریزی های شهری را، در نظر داشتن و پیروی از ضوابط وضع شده در اسناد بالادستی دانسته شده است.
طرح جامع ورزش مهمترین سند بالادستی در حوزه ورزش کشور است که تدوین آن ماحصل تلاش و همکاری جمعی از اساتید دانشگا ها و متخصصین حوزههای سیاستگذاری، مدیریت، مدیریت ورزش، اقتصاد و ... است. در این طرح ورزش کشور به چهار دسته تقسیم شده ورزش حرفهای، قهرمانی، همگانی و تربیتی که در این دسته بندی متولی هر کدام نیز مشخص شده و متولی ورزش همگانی شهرداری معرفی شده است.
شهرسازان و جامعه شناسان تاب آوری را میزان توانایی شهر برای سازماندهی مجدد خود در مواقع بحران تعریف نمودهاند، به همین سبب پارکها، فضای های ورزشی و سایر فضاهای باز شهری نقش مهمی در افزایش تاب آوری شهرها در برابر بحرانهای طبیعی و انسان ساخت دارند، زیرا پارکها و فضاهای ورزشی یکی از اولین پیشنهادها برای هدایت و اسکان جمعیت و یا استقرار پایگاههای امدادرسانی در مواقع بحران هستند. مروری بر تجربه شهرداریهایی که به عرصه تیم داری حرفهای ورود پیدا کردهاند نشان میدهد، سهم اعظم بودجه بخش ورزش که در بودجه سالانه پیشبینی شده باست صرف هزینههای گزاف تیم فوتبال شده است و در مواردی نیز از سایر ردیفهای بودجه، تحت عناوین مختلف به تیم فوتبال شهرداری کمک شده است.
در چنین شرایطی دیگر، شهرداری نه قادر به توسعه فضاهای ورزشهای همگانی با محوریت ورزش محلهای است و نه توان نگهداشت زیرساختهای موجود در بخش ورزش را دارد.
تیم داری شهرداریها در فوتبال حرفهای از نظر منطقی هم جایز نیست، به عنوان مثال میتوان به تصمیم اخیر مدیریت شهری، شهر یاسوج به جهت تجدید حیات تیم فوتبال شهردای یاسوج اشاره کرد.
شهر یاسوج در یک دهه گذشته شاهد مهاجرت فزایندهای بوده است، این میزان از مهاجرت و رشد جمعیت در طی سالهای اخیر موجب رشد سریع حاشیه نشینی و کاهش مداوم سرانههای ورزشی، آموزشی، فراغتی، بهداشتی و درمانی و ... در این شهر شده است.
سرعت گسترش حاشیه نشینی، عدم کفایت تسهیلات، تجهیزات و خدمات شهری و همچنین اقتصاد غیر پویای شهر یاسوج، این شهر را در سالهای اخیر مبتلا به مسائل، معضلات و مشکلات فراوانی نموده است، مسائل، معضلات و مشکلاتی که در صورت عدم چاره اندیشی در بستر زمان به بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی تبدیل میشوند، بحرانهایی که به کاهش کیفیت زیست و هر چه مخاطره آمیزتر شدن این شهر منجرخواهد شد.
نسخه جامعه شناسان و شهرسازان برای چنین شهرهایی تدوین و اجرای طرحهای توانمندسازی خانوارهای ساکن در بافت های حاشیه نشین و همچنین هدایت و تخصیص حداکثری منابع جهت توسعه و ارتقاء سرانههای ورزشی، فراغتی، فضای سبز محلهای، آموزشی و ... در شهر، خاصه مناطق کمتر توسعه یافته و حاشیه نشین میباشد.
شوربختانه در چنین شرایطی مدیریت شهری یاسوج فارغ از وظیفه قانونی که قانون گذار برای این نهاد اجتماعی در حوزه ورزش تعیین و تعریف نموده (اشاره به بخشنامه وزارت کشور و مفاد اصل 138 قانون اساسی) قصد تجدید حیات تیم فوتبال شهرداری را دارد، آن هم در شرایطی که محلات حاشیه نشین این شهر فاقد فضاهای ورزشی مناسب و کافی هستند، فضاهایی که در شرایط عادی میتوانند محل تخلیه انرژی نوجوانان و جوانانی باشد که در معرض انواع آسیبهای اجتماعی هستند و در مواقع بحران این فضاهای چند منظوره به خوبی میتوانند مامن خانوارهای آسیب دیده از بلایای طبیعی باشند.
آری پوپولیسم اولویتها را نه بر اساس نیازهای شهر که متناسب با امیال افراد و گروههای سیاسی تعیین مینماید، سخن از تاب آوری را مقابله با خواست جمعی جامعه قلمداد میکنند و منابع مالی را به طرحهای رو بنایی اختصاص میدهند و این چنین است که شهرها مخاطره آمیز میشوند.
--------------------------------
عارف لایق زاده - شهرساز
--------------------------------