تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۵۶
کد مطلب : ۴۰۶۲۲۲
حاشیهای بر مطلب «اگر انتخابات استانی شود ...»
برادر جان تفنگِ نفرتت را زمین بگذار
متن ارسالی
۴
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متن ارسالی: بعد از انتشار مطلبی با عنوان «اگر انتخابات استانی شود...» در سایت خبری کبنا یکی از مخاطبان سایت به آن واکنش نشان داده که از نظر خوانندگان میگذرد.
در روز دوشنبه مورخ ۱۰ دی ۱۳۹۷ نوشتهای با تیتر «اگر انتخابات استانی شود»[کلیک کنید] در رسانه وزین کبنا نیوز منتشر شد. که تنها میتوانیم بیان بداریم: "بسی خنده آمد خلق را"؛ آقای زارعی نماینده فعلی و گذشته مجلس شانسی ندارد؟ اما آقایان خادمی، وکیلی و غریبپور (همه هم محترم) شانس بالایی دارند؟ نه واقعاً چه فکری با خودت میکنی برادر؟ لااقل بیان میداشتی اگر زارعی نیاید بعد آنچنان میشود و اینچنین.
باری، ما به دنبال نگاشتن تحلیلی بر این به ظاهر تحلیل البته که آبکی و به معنای واقعی چیپ نیستیم. اما خیلی خلاصه و کوتاه دو سوال داریم که امیدواریم رسانه کبنا نیوز طبق اصول حرفهای و رسالت خود نسبت به نشر درخور آن اهتمام ورزد. نوشته عاری از توهین میباشد هرچند با توجه به اینکه به واسطه یک فرد مشخص و با گاها غفلتی که از جانب دستاندکاران محترم رسانه کبنا نیوز سر میزند بذر کینه، نفرت و دید از بالا و حتی تحقیر نسبت به یک سبد فکری حداقل ۴۰ هزار نفری به گونهای در قالب رسانه کبنا نیوز بروز میکند که ما حتی حقِ نزدیک شدن به توهین را برای خود محفوظ میداریم.
آن سوال کم اهمیتتر این است که یک فرد چه شخصیت درونی میتواند داشته باشد تا اینچنین بذر کینه و نفرت بپراکند، و در حالی که حتی از آوردن اسم فرد مورد نظرش ابا دارد اما ناجوانمردانه، غیرحرفهای و یکجانبه بر وی میشورد و در تخریبش کوشش میکند.
سوال پراهمیتتر خطاب به دستاندرکاران رسانه کبنا و شخص آقای کمایی پرسیده میشود؛ شما را چه میشود، که تلاشهای فردی برای ارتباطگیری با برخی شخصیتها، اغراض درونی و آرزوهای شخصیاش را در قالب تحلیل گروه سیاسی کبنا نیوز جا میزنید؟
اشتباه نشود ما مخالف نشر آن مطلب و مطالبی از این دست نبوده و نیستیم، اما رسانه رسالتی دارد و این رسالت برای رسانهی وزینی چون کبنا نیوز که توانسته جایگاهش را در بین کهگیلویه و بویراحمدیها پیدا کند دوچندان مهمتر و حساستر میشود. جا زدن چنین مطالبی در قالب تحلیل گروه سیاسیِ رسانهای با چنین جایگاهی، جز پراکندن تخم نفاق، ناامیدی و نفرت چه دستاورد دیگری خواهد داشت؟ جا دارد تاکید دوباره کنیم که ما مخالف کار کردن مطالبی از این دست نبوده و نیستیم حتی اگر احساس شود که نویسنده به دنبال امیال و ارتباطگیریهای شخصی خویش است، اما از آقای کمایی انتظار میرود که دیگر و حداقل اجازه ندهند ماستها در قیمهها ریخته شود.
آقای کمایی این نوع نگاه که شما اجازهاش دادهاید تا در قالب گروه سیاسی کبنا نیوز خودش را معرفی کند، آنقدر تنگنظر و کینهتوز بوده است که حتی بیم داشته است عکس چهرهی اصلی هدف تخریبش را در بین دیگر چهرهها بیاورد، مگر ممنوعالتصویرش کردهاید؟ خدا پدر آدمهای کنونی در قدرت را بیامرزد؛ اگر قدرت دست این نوع نگاه تنگنظرانه بود که تاکنون این سرزمین، دیار ممنوعالتصویرها شده بود.
نویسنده نفرتپراکن! زحمت کشیدهای و برای آقای خداداد غریبپور نسخه و شرط "یارگیری" برای موفقیت تجویز کردهای؟ البته که این نسخهای است که از ملزومات موفقیت هر سیاستمدار و مدیری میباشد. اما اگر مرادت از یارگیری آقای غریبپور، گرفتن تو به عنوان یارش میباشد، زینهار که آقای غریبپور باید بداند...استغفرالله.
به والله که حداقل در حال حاضر هدف اصلی ما پرداختن به حق بودن یا ناحق بودن "تخریب کردن یا نکردن یک کاندیدا خاص" نیست. اما شما خواسته یا ناخواسته با این رویکردتان هواداران احتمالی این کاندیدا را نشانه رفتهاید و میروید، شما غیرحرفهای و ناشیانه قریب به ۴۰ هزار رای از سبد رای بویراحمد و دنا را نادیده گرفتهاید.
همه آن ۴۰ هزار رای، همه قومی؟ همه قبیلهای؟ تو روشنفکر! تو آزاداندیش! ما همه تریبالیسم؟ تو حافظ مرزهای دموکراسی!. به قول حسین ریوندی: "تو خووووب! تو اوکیییی! تو بالاااا، مااا پایین."
برادرجان سرت سلامت و این سخن پایانی را از زبان من دوستدار خودت به تقلید از فریدون مشیری و با تصور آواز دلنشین استاد شجریان بشنو:
[نفرتت] را زمین بگذار
که من بیزارم از [نشر این نوشتار]
تفنگ دست تو یعنی زبان آتش و آهن
[زبان نفرت و کینه]...
... گرفتم در همه احوال حق گویی و حق جویی
و حق با توست،
ولی حق را ـ برادر جان ـ به زور این زبانِ [نفرت و کینه (و همواره یک طرفه)] نباید جست!
در روز دوشنبه مورخ ۱۰ دی ۱۳۹۷ نوشتهای با تیتر «اگر انتخابات استانی شود»[کلیک کنید] در رسانه وزین کبنا نیوز منتشر شد. که تنها میتوانیم بیان بداریم: "بسی خنده آمد خلق را"؛ آقای زارعی نماینده فعلی و گذشته مجلس شانسی ندارد؟ اما آقایان خادمی، وکیلی و غریبپور (همه هم محترم) شانس بالایی دارند؟ نه واقعاً چه فکری با خودت میکنی برادر؟ لااقل بیان میداشتی اگر زارعی نیاید بعد آنچنان میشود و اینچنین.
باری، ما به دنبال نگاشتن تحلیلی بر این به ظاهر تحلیل البته که آبکی و به معنای واقعی چیپ نیستیم. اما خیلی خلاصه و کوتاه دو سوال داریم که امیدواریم رسانه کبنا نیوز طبق اصول حرفهای و رسالت خود نسبت به نشر درخور آن اهتمام ورزد. نوشته عاری از توهین میباشد هرچند با توجه به اینکه به واسطه یک فرد مشخص و با گاها غفلتی که از جانب دستاندکاران محترم رسانه کبنا نیوز سر میزند بذر کینه، نفرت و دید از بالا و حتی تحقیر نسبت به یک سبد فکری حداقل ۴۰ هزار نفری به گونهای در قالب رسانه کبنا نیوز بروز میکند که ما حتی حقِ نزدیک شدن به توهین را برای خود محفوظ میداریم.
آن سوال کم اهمیتتر این است که یک فرد چه شخصیت درونی میتواند داشته باشد تا اینچنین بذر کینه و نفرت بپراکند، و در حالی که حتی از آوردن اسم فرد مورد نظرش ابا دارد اما ناجوانمردانه، غیرحرفهای و یکجانبه بر وی میشورد و در تخریبش کوشش میکند.
سوال پراهمیتتر خطاب به دستاندرکاران رسانه کبنا و شخص آقای کمایی پرسیده میشود؛ شما را چه میشود، که تلاشهای فردی برای ارتباطگیری با برخی شخصیتها، اغراض درونی و آرزوهای شخصیاش را در قالب تحلیل گروه سیاسی کبنا نیوز جا میزنید؟
اشتباه نشود ما مخالف نشر آن مطلب و مطالبی از این دست نبوده و نیستیم، اما رسانه رسالتی دارد و این رسالت برای رسانهی وزینی چون کبنا نیوز که توانسته جایگاهش را در بین کهگیلویه و بویراحمدیها پیدا کند دوچندان مهمتر و حساستر میشود. جا زدن چنین مطالبی در قالب تحلیل گروه سیاسیِ رسانهای با چنین جایگاهی، جز پراکندن تخم نفاق، ناامیدی و نفرت چه دستاورد دیگری خواهد داشت؟ جا دارد تاکید دوباره کنیم که ما مخالف کار کردن مطالبی از این دست نبوده و نیستیم حتی اگر احساس شود که نویسنده به دنبال امیال و ارتباطگیریهای شخصی خویش است، اما از آقای کمایی انتظار میرود که دیگر و حداقل اجازه ندهند ماستها در قیمهها ریخته شود.
آقای کمایی این نوع نگاه که شما اجازهاش دادهاید تا در قالب گروه سیاسی کبنا نیوز خودش را معرفی کند، آنقدر تنگنظر و کینهتوز بوده است که حتی بیم داشته است عکس چهرهی اصلی هدف تخریبش را در بین دیگر چهرهها بیاورد، مگر ممنوعالتصویرش کردهاید؟ خدا پدر آدمهای کنونی در قدرت را بیامرزد؛ اگر قدرت دست این نوع نگاه تنگنظرانه بود که تاکنون این سرزمین، دیار ممنوعالتصویرها شده بود.
نویسنده نفرتپراکن! زحمت کشیدهای و برای آقای خداداد غریبپور نسخه و شرط "یارگیری" برای موفقیت تجویز کردهای؟ البته که این نسخهای است که از ملزومات موفقیت هر سیاستمدار و مدیری میباشد. اما اگر مرادت از یارگیری آقای غریبپور، گرفتن تو به عنوان یارش میباشد، زینهار که آقای غریبپور باید بداند...استغفرالله.
به والله که حداقل در حال حاضر هدف اصلی ما پرداختن به حق بودن یا ناحق بودن "تخریب کردن یا نکردن یک کاندیدا خاص" نیست. اما شما خواسته یا ناخواسته با این رویکردتان هواداران احتمالی این کاندیدا را نشانه رفتهاید و میروید، شما غیرحرفهای و ناشیانه قریب به ۴۰ هزار رای از سبد رای بویراحمد و دنا را نادیده گرفتهاید.
همه آن ۴۰ هزار رای، همه قومی؟ همه قبیلهای؟ تو روشنفکر! تو آزاداندیش! ما همه تریبالیسم؟ تو حافظ مرزهای دموکراسی!. به قول حسین ریوندی: "تو خووووب! تو اوکیییی! تو بالاااا، مااا پایین."
برادرجان سرت سلامت و این سخن پایانی را از زبان من دوستدار خودت به تقلید از فریدون مشیری و با تصور آواز دلنشین استاد شجریان بشنو:
[نفرتت] را زمین بگذار
که من بیزارم از [نشر این نوشتار]
تفنگ دست تو یعنی زبان آتش و آهن
[زبان نفرت و کینه]...
... گرفتم در همه احوال حق گویی و حق جویی
و حق با توست،
ولی حق را ـ برادر جان ـ به زور این زبانِ [نفرت و کینه (و همواره یک طرفه)] نباید جست!