تاریخ انتشار
شنبه ۱۶ تير ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۴۰
کد مطلب : ۴۰۱۳۱۹
یادداشت:
حاج بهرام تاجگردون تنها انقلابی تنها
سید قربانعلی موسوی شیرازی
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متن ارسالی
اوف بر توای روزگار که گاهی آنقدر مسامحه میکنی تا ذره ایی خودرا به قامت کوهی به دیگران عرضه کند چه ناباورانه نظاره گر مدعیان راستی میشوی وعیار ناخالص آنها را به مردم نشان نمیدهی، این نیست هر که کلاه نهاد سروری داند وهر که زبان گشود سخنوری داند که نه کلاه معیار سالار وسرور بودن است ونه لیچاره گویی دلیل سخندانی است، این مترسکی است که برای فریب عامه کلاه ترساندن نهاده و آن هو وجنجالی برای نشنیدن سخن حق از جانب مردم بر پای داشته است.
تاریخ استان وبه تبع آن تاریخ ایران اسلامی هرگز روند مبارزات مردم گچساران را در دوران ستم شاهی وپس از آن را فراموش نکرده و نخواهد کرد و بر برگ برگ آن حکایت راد مردی ودلیری جوانان ومردان مرد همچون بلادیان وبشارت ودیگران نوشته شده وبا هیچ ترفندی پاک نشده ونخواهد شد.
در همان دوران مبارزات بلادیان ها وبشارت ها مرد بزرگ ودانای دیگری که بهحق شهید زنده است نامش زبانزد خاص وعام شد وهنوز که هنوز است بیرق مبارزاتی به برکت نامش برافراشته است و گچساران رابا نام او میشناسند ونه نفت اش.
این مرد روزهای سخت انقلاب حاج بهرام تاجگردون است یکی از دهها افرادی بود که در حادثه بمب گذاری دفتر جمهوری اسلامی تهران مجروح وبه شهید زنده ملقب شد.
اینروزا دریوزهها ودیار فروشان به هر قیمت وبها لگام دهان گشوده والقاب شایسته وبایسته خودرا به این راد مرد روزهای انقلاب نثار نموده و آنچه در حق خود باید بدانند به ایشان نسبت میدهند، من حقیر یکی از کسانی هستم که در روزهای سخت انقلاب پشت سر حاج بهرام تاجگردون خیابانهای گچساران را در نوردیده و به همراه شهید بلادیان وبشارت ودیگر عزیزان فرامین امام راحل را فریاد زدیم ودیدیم خیلیها که بعد از پیروزی بر سفره آماده جلوس کردند وبیشتر از دیگران مدعی وسهم خواهی نمودند و اکنون نیز همانند همان زمان داعیه انقلابی گری دارند وحاج بهرام را به عناوین شایسته خویش ملبس میکنند.
مردم وبازماندگان حوادث انقلاب هنوز هم زندهاند تا بر حقانیت حاج بهرام مهر تایید زنند هر چند تاریخ این سامان هرگز آن روزهارا به فراموشی نخواهد سپرد چه دغل بازان منکر شوند ویا فریاد زنند وخود را میراث دار بدانند.
اگر ذرهایی وجدان باشد (که نیست وگرنه آنهمه محبت که تاجگردون در حق بعضی از این آقایان کرده فراموششان نمیشد) ودر تاریک خانه خویش به آن رجوع کنند هرگز نتوانند روشنی مبارزات حاج بهرام تاجگردون را نادیده بگیرند و تایید ننمایند.
اگر اکنون حاج غلامرضا تاجگردون اعتباری کسب نموده از قبل نام پر آوازه حاج بهرام بوده که توانسته نگاه سران قوم را معطوف خود نماید، البته بعد از تثبیت خویش وتوانایی خود توانست جایگاهی درخور بیابد وهمچنان در عرصه قدرت یکه تازی نماید.
اما روزهای اول فعالیت کسی جز نام تاجگردون که مختص حاج بهرام بود دیگری را نمیشناخت.
همه حجمه ها چه در حق حاج بهرام تاجگردون و چه در حق حاج غلامرضا همه حکایت از درماندگی رقبای آنها واطرافیان دارد که نتوانسته اینچنین در دل مردم بهواسطه خدمات چندین وچند ساله جای باز کنند و اکنون درماندهتر از پیش دست به خود زنی ودیگر زنی یازیدهاند واز این طریق شایدبتوانند خدشه ایی بر اینهمه خدمات وارد کنند، رهی خیال باطل بهقدری حجم خدمات این خانواده زیاد است که کمبودها وکاستی ها از حانب شان نتوانسته خللی بر روند مقبولیت خانواده تاجگردون وارد کند و همین عقده حقارت بد خواهان گشته تا با مستمسک قرار دادنشان عرض اندام نماید که بقول شاعر:
عرض خود میبری و زحمت ما میداری
-------------------------------
سید قربانعلی موسوی شیرازی
روزنامه نگار و فعال فرهنگی رسانهای چرام
اوف بر توای روزگار که گاهی آنقدر مسامحه میکنی تا ذره ایی خودرا به قامت کوهی به دیگران عرضه کند چه ناباورانه نظاره گر مدعیان راستی میشوی وعیار ناخالص آنها را به مردم نشان نمیدهی، این نیست هر که کلاه نهاد سروری داند وهر که زبان گشود سخنوری داند که نه کلاه معیار سالار وسرور بودن است ونه لیچاره گویی دلیل سخندانی است، این مترسکی است که برای فریب عامه کلاه ترساندن نهاده و آن هو وجنجالی برای نشنیدن سخن حق از جانب مردم بر پای داشته است.
تاریخ استان وبه تبع آن تاریخ ایران اسلامی هرگز روند مبارزات مردم گچساران را در دوران ستم شاهی وپس از آن را فراموش نکرده و نخواهد کرد و بر برگ برگ آن حکایت راد مردی ودلیری جوانان ومردان مرد همچون بلادیان وبشارت ودیگران نوشته شده وبا هیچ ترفندی پاک نشده ونخواهد شد.
در همان دوران مبارزات بلادیان ها وبشارت ها مرد بزرگ ودانای دیگری که بهحق شهید زنده است نامش زبانزد خاص وعام شد وهنوز که هنوز است بیرق مبارزاتی به برکت نامش برافراشته است و گچساران رابا نام او میشناسند ونه نفت اش.
این مرد روزهای سخت انقلاب حاج بهرام تاجگردون است یکی از دهها افرادی بود که در حادثه بمب گذاری دفتر جمهوری اسلامی تهران مجروح وبه شهید زنده ملقب شد.
اینروزا دریوزهها ودیار فروشان به هر قیمت وبها لگام دهان گشوده والقاب شایسته وبایسته خودرا به این راد مرد روزهای انقلاب نثار نموده و آنچه در حق خود باید بدانند به ایشان نسبت میدهند، من حقیر یکی از کسانی هستم که در روزهای سخت انقلاب پشت سر حاج بهرام تاجگردون خیابانهای گچساران را در نوردیده و به همراه شهید بلادیان وبشارت ودیگر عزیزان فرامین امام راحل را فریاد زدیم ودیدیم خیلیها که بعد از پیروزی بر سفره آماده جلوس کردند وبیشتر از دیگران مدعی وسهم خواهی نمودند و اکنون نیز همانند همان زمان داعیه انقلابی گری دارند وحاج بهرام را به عناوین شایسته خویش ملبس میکنند.
مردم وبازماندگان حوادث انقلاب هنوز هم زندهاند تا بر حقانیت حاج بهرام مهر تایید زنند هر چند تاریخ این سامان هرگز آن روزهارا به فراموشی نخواهد سپرد چه دغل بازان منکر شوند ویا فریاد زنند وخود را میراث دار بدانند.
اگر ذرهایی وجدان باشد (که نیست وگرنه آنهمه محبت که تاجگردون در حق بعضی از این آقایان کرده فراموششان نمیشد) ودر تاریک خانه خویش به آن رجوع کنند هرگز نتوانند روشنی مبارزات حاج بهرام تاجگردون را نادیده بگیرند و تایید ننمایند.
اگر اکنون حاج غلامرضا تاجگردون اعتباری کسب نموده از قبل نام پر آوازه حاج بهرام بوده که توانسته نگاه سران قوم را معطوف خود نماید، البته بعد از تثبیت خویش وتوانایی خود توانست جایگاهی درخور بیابد وهمچنان در عرصه قدرت یکه تازی نماید.
اما روزهای اول فعالیت کسی جز نام تاجگردون که مختص حاج بهرام بود دیگری را نمیشناخت.
همه حجمه ها چه در حق حاج بهرام تاجگردون و چه در حق حاج غلامرضا همه حکایت از درماندگی رقبای آنها واطرافیان دارد که نتوانسته اینچنین در دل مردم بهواسطه خدمات چندین وچند ساله جای باز کنند و اکنون درماندهتر از پیش دست به خود زنی ودیگر زنی یازیدهاند واز این طریق شایدبتوانند خدشه ایی بر اینهمه خدمات وارد کنند، رهی خیال باطل بهقدری حجم خدمات این خانواده زیاد است که کمبودها وکاستی ها از حانب شان نتوانسته خللی بر روند مقبولیت خانواده تاجگردون وارد کند و همین عقده حقارت بد خواهان گشته تا با مستمسک قرار دادنشان عرض اندام نماید که بقول شاعر:
عرض خود میبری و زحمت ما میداری
-------------------------------
سید قربانعلی موسوی شیرازی
روزنامه نگار و فعال فرهنگی رسانهای چرام