تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۵۰
کد مطلب : ۱۴۴۹۷۱
آقای علیزاده؛ دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ ایمان محمدپورفتح
جناب آقای سیداکبر علیزاده
با سلام و احترام
گرچه حرف ها و تهمت های حضرتعالی در مصاحبه اخیرت با خبرنگاران را شایسته پاسخگویی نمی بینم و مصداق بارز « خود گویی و خود خندی، به به چه هنرمندی» می دانم وخوب می دانم که این عادت دیرینه شما و برخی از همفکران عزیز شماست که برای توجیه بیاخلاقیهایتان با سرپوش گذاشتن بر نادرستی رفتار یا سو پیشینه، اوضاع را تاریک نشان دهید و یا به عقاید طرف مقابل هجوم ببرید و این حرف تازه ای نیست و به آن عادت کرده ایم و می دانیم شها کسانی هستید که عادت کردهاید تاریکی بسازید تا بساط بنجل خود را با هر حیله و نیرنگی به فروش برسانید.
جناب آقای علیزاده
تکلیف شما و هم فکرانت مشخص است و مردم قضاوت می کنند و در این مورد حرفی نیست، اما وقتی مصاحبهها، یادداشتها و سخنان شما و دوستان همفکرت در چند ماه اخیر را رصد، کنار هم قرار داده و قدری در آنها تأمل نمودم، با خود اندیشیدم دلیل این همه تناقض در گفتار و رفتار چیست؟ آیا غیر از این است که حرف هایی که به زبان می آورید را باور نداشته و تنها از روی تظاهر و این که خود را فردی ولایی، ارزشی و انقلابی به جامعه معرفی کنید و مخالفین فکری خود را با چوب ضدیت با ولایت، انقلاب و ارزش ها از میدان خارج کنید، واقعیت وجودی خود را نشان نمیدهید و آن چه هستید را بر عکس به خورد جامعه می دهید؟
برادر عزیز!
این که صراحتا به توانایی های دکتر تاجگردون در سطح ملی اعتراف کرده و نقش ایشان در اقتصاد کشور را غیر قابل انکار می دانید هم جای تشکر دارد و هم جای تأمل!! این که از نقش ایشان در برنامه های توسعه ای اول تا سوم سخن گفته اید در حالی که برنامه اول در سال ۶۸ برای اجرا ابلاغ شد و دکتر تاجگردون از سال ۶۹ وارد ارکان مدیریتی وزارت اقتصاد شد، هم جای تأمل دارد!!
به این فرافکنی ها عادت دیرینه داریم و از آن می گذریم.
سوال هم نمی پرسم که چرا در زمانی که رشد اقتصادی کشور منفی ۵/۷ بود شما احساس مشکل نمیکردید؟ روزی که منزلت مردم زیر سوال میرفت و وضعیت اقتصادی به گونهای شده بود که ارزش پول ملی نزول کرده بود و بیقانونی بسیاری از حوزهها را فراگرفته بود و عدهای افتخار میکردند که بگویند مجلس در راس امور نیست، چرا صدایی از شما در نمی آمد؟
از همه این مسائل می گذرم،چون استفاده از ادبیات سخیف و اتهامات پراکنده از جمله روش های مبارزه سیاسی است که توسط طیف تندروی اصولگرایان بر علیه منتقدان و مخالفین فکری خود در طول ۳۵ سال گذشته رایج بوده است و مساله تازه ای نیست.
اما مهمترین مسئله ای که حقیر قصد پرداختن به آن را دارم، عدم ولایت پذیری شماست که روشن شده است…
سید بزرگوار!
بر چه اساسی برنامه های توسعه ای اول تا ششم را زیر سوال برده اید در حالی که سیاست کلی این برنامه ها همگی از طرف مقام معظم رهبری ابلاغ شده و بعد از تصویب به تایید ایشان رسیده است؟؟
شما که دکتر تاجگردون رو فتنه گر نامیده اید و برای این اتهامات واهی استناد کرده اید به حرف های مقام معظم رهبری، چطور تأیید ایشان را زیر سوال برده و در رد آن سخن گفته اید؟
حال با این اوصاف، دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟
بعد از انتخابات سال ۸۸ تا به امروز، شما و برخی از همفکرانت به این دلیل که عده ای به نظر شورای نگهبان تمکین نکردند، آنان را فتنه گر نامیده و می نامید. اما امروز عملکرد شورای نگهبان در تأیید دکتر تاجگردون را زیر سوال می برید و شورای نگهبان را به عدم بررسی مدارکی که بر علیه دکتر تاجگردون وجود داشته متهم می کنید؟ اگر قرار بر برچسب زنی باشد که شما از همه فتنه گرتری. چون هم امضا و تایید مقام معظم رهبری را زیر سوال بردید و هم شورای نگهبان که باز با نظر رهبری انتخاب و معرفی می شوند…
آیا مقام معظم رهبری و شورای نگهبان زمانی خوب عمل می کنند که در راستای اهداف شما حرکت کنند؟
در مملکتی که قرار است قانون حاکم باشد، تشخیص اینکه چه کسی فتنه گر است با قانون است یا با شما؟
سید عزیز!
خداوند در قرآن کریم سوره مائده آیه ۸ می فرمایند؛ (.... و دشمنی با گروهی شما را وادار نسازد که عدالت نورزید، دادگری پیشه سازید که این به تقوا نزدیکتر است..)
علیهذا با توجه به این نص قرآنی نباید در قضاوت ها، داوری ها، سخن ها و عملکردمان نسبت به دیگران حتی دشمنان از جاده عدل و انصاف خارج شویم.
براستی مگر در روایات ما توصیه نشده که« سیدالاعمال، الانصاف»؟
جناب آقای علیزاده
پایبندی به ارزش های دینی با شعار و حرف پوچ محقق نمی شود، بلکه هر فردی که داعیه ارزشی، انقلابی و ولایی بودن دارد، می بایست آن را در مرحله عمل به منصه ظهور برساند نه فقط در حرف و سخن گفتن. چرا که « دو صد گفته چون نیم کردار نیست»
خداوند در قرآن کریم که قانون زندگی ما مسلمانان بوده و سبک زندگی را به ما ارئه می کند، می فرمایند؛ «لم تقولون ما لاتفعلون» ویا در احادیث منقول از معصومین ما آمده است که « الدین کله العمل» کل دین عمل است.
بنابرین واعظ غیر متعظ بودن و تو به فرمای کم توبه کن بودن مشکلی را حل نمی کند و به تعبیر زیبای لسان الغیب حافظ شیرازی «وعظ بی عملان واجب است نشنیدن»
وسخن آخر این که؛
شیوهٔ واعظ آن بود که نخست
فعل خود را کند به قول، درست
چون شود کار او موافق گفت
گرد دهد پند غیر، نیست شگفت
زشت باشد که عیب خودپوشی
واندر افشای دیگران کوشی
و من الله توفیق
* ۹۴/۹/۱۵
جناب آقای سیداکبر علیزاده
با سلام و احترام
گرچه حرف ها و تهمت های حضرتعالی در مصاحبه اخیرت با خبرنگاران را شایسته پاسخگویی نمی بینم و مصداق بارز « خود گویی و خود خندی، به به چه هنرمندی» می دانم وخوب می دانم که این عادت دیرینه شما و برخی از همفکران عزیز شماست که برای توجیه بیاخلاقیهایتان با سرپوش گذاشتن بر نادرستی رفتار یا سو پیشینه، اوضاع را تاریک نشان دهید و یا به عقاید طرف مقابل هجوم ببرید و این حرف تازه ای نیست و به آن عادت کرده ایم و می دانیم شها کسانی هستید که عادت کردهاید تاریکی بسازید تا بساط بنجل خود را با هر حیله و نیرنگی به فروش برسانید.
جناب آقای علیزاده
تکلیف شما و هم فکرانت مشخص است و مردم قضاوت می کنند و در این مورد حرفی نیست، اما وقتی مصاحبهها، یادداشتها و سخنان شما و دوستان همفکرت در چند ماه اخیر را رصد، کنار هم قرار داده و قدری در آنها تأمل نمودم، با خود اندیشیدم دلیل این همه تناقض در گفتار و رفتار چیست؟ آیا غیر از این است که حرف هایی که به زبان می آورید را باور نداشته و تنها از روی تظاهر و این که خود را فردی ولایی، ارزشی و انقلابی به جامعه معرفی کنید و مخالفین فکری خود را با چوب ضدیت با ولایت، انقلاب و ارزش ها از میدان خارج کنید، واقعیت وجودی خود را نشان نمیدهید و آن چه هستید را بر عکس به خورد جامعه می دهید؟
برادر عزیز!
این که صراحتا به توانایی های دکتر تاجگردون در سطح ملی اعتراف کرده و نقش ایشان در اقتصاد کشور را غیر قابل انکار می دانید هم جای تشکر دارد و هم جای تأمل!! این که از نقش ایشان در برنامه های توسعه ای اول تا سوم سخن گفته اید در حالی که برنامه اول در سال ۶۸ برای اجرا ابلاغ شد و دکتر تاجگردون از سال ۶۹ وارد ارکان مدیریتی وزارت اقتصاد شد، هم جای تأمل دارد!!
به این فرافکنی ها عادت دیرینه داریم و از آن می گذریم.
سوال هم نمی پرسم که چرا در زمانی که رشد اقتصادی کشور منفی ۵/۷ بود شما احساس مشکل نمیکردید؟ روزی که منزلت مردم زیر سوال میرفت و وضعیت اقتصادی به گونهای شده بود که ارزش پول ملی نزول کرده بود و بیقانونی بسیاری از حوزهها را فراگرفته بود و عدهای افتخار میکردند که بگویند مجلس در راس امور نیست، چرا صدایی از شما در نمی آمد؟
از همه این مسائل می گذرم،چون استفاده از ادبیات سخیف و اتهامات پراکنده از جمله روش های مبارزه سیاسی است که توسط طیف تندروی اصولگرایان بر علیه منتقدان و مخالفین فکری خود در طول ۳۵ سال گذشته رایج بوده است و مساله تازه ای نیست.
اما مهمترین مسئله ای که حقیر قصد پرداختن به آن را دارم، عدم ولایت پذیری شماست که روشن شده است…
سید بزرگوار!
بر چه اساسی برنامه های توسعه ای اول تا ششم را زیر سوال برده اید در حالی که سیاست کلی این برنامه ها همگی از طرف مقام معظم رهبری ابلاغ شده و بعد از تصویب به تایید ایشان رسیده است؟؟
شما که دکتر تاجگردون رو فتنه گر نامیده اید و برای این اتهامات واهی استناد کرده اید به حرف های مقام معظم رهبری، چطور تأیید ایشان را زیر سوال برده و در رد آن سخن گفته اید؟
حال با این اوصاف، دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟
بعد از انتخابات سال ۸۸ تا به امروز، شما و برخی از همفکرانت به این دلیل که عده ای به نظر شورای نگهبان تمکین نکردند، آنان را فتنه گر نامیده و می نامید. اما امروز عملکرد شورای نگهبان در تأیید دکتر تاجگردون را زیر سوال می برید و شورای نگهبان را به عدم بررسی مدارکی که بر علیه دکتر تاجگردون وجود داشته متهم می کنید؟ اگر قرار بر برچسب زنی باشد که شما از همه فتنه گرتری. چون هم امضا و تایید مقام معظم رهبری را زیر سوال بردید و هم شورای نگهبان که باز با نظر رهبری انتخاب و معرفی می شوند…
آیا مقام معظم رهبری و شورای نگهبان زمانی خوب عمل می کنند که در راستای اهداف شما حرکت کنند؟
در مملکتی که قرار است قانون حاکم باشد، تشخیص اینکه چه کسی فتنه گر است با قانون است یا با شما؟
سید عزیز!
خداوند در قرآن کریم سوره مائده آیه ۸ می فرمایند؛ (.... و دشمنی با گروهی شما را وادار نسازد که عدالت نورزید، دادگری پیشه سازید که این به تقوا نزدیکتر است..)
علیهذا با توجه به این نص قرآنی نباید در قضاوت ها، داوری ها، سخن ها و عملکردمان نسبت به دیگران حتی دشمنان از جاده عدل و انصاف خارج شویم.
براستی مگر در روایات ما توصیه نشده که« سیدالاعمال، الانصاف»؟
جناب آقای علیزاده
پایبندی به ارزش های دینی با شعار و حرف پوچ محقق نمی شود، بلکه هر فردی که داعیه ارزشی، انقلابی و ولایی بودن دارد، می بایست آن را در مرحله عمل به منصه ظهور برساند نه فقط در حرف و سخن گفتن. چرا که « دو صد گفته چون نیم کردار نیست»
خداوند در قرآن کریم که قانون زندگی ما مسلمانان بوده و سبک زندگی را به ما ارئه می کند، می فرمایند؛ «لم تقولون ما لاتفعلون» ویا در احادیث منقول از معصومین ما آمده است که « الدین کله العمل» کل دین عمل است.
بنابرین واعظ غیر متعظ بودن و تو به فرمای کم توبه کن بودن مشکلی را حل نمی کند و به تعبیر زیبای لسان الغیب حافظ شیرازی «وعظ بی عملان واجب است نشنیدن»
وسخن آخر این که؛
شیوهٔ واعظ آن بود که نخست
فعل خود را کند به قول، درست
چون شود کار او موافق گفت
گرد دهد پند غیر، نیست شگفت
زشت باشد که عیب خودپوشی
واندر افشای دیگران کوشی
و من الله توفیق
* ۹۴/۹/۱۵