تاریخ انتشار
سه شنبه ۸ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۲۲
کد مطلب : ۵۰۴۵۸۸
یادداشت ارسالی؛
آقای تاجگردون؛ فاجعه نظام آموزشی را خوب متوجه نشدهاید! / به فکر گمنامی استان خود باشید
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛یادداشت ارسالی - اسلام ذوالقدرپور - حکمرانی مطلوب که دستور کار بیشتر دولتهای نظام جهانی در عصر کنونی است دارای مؤلفههایی است که مسئولیتپذیری ازجمله مهمترین مؤلفههای آن برشمرده میشود. اصل مسئولیتپذیری و پاسخگویی که خود پیامد مؤلفهای مهم مانند اثربخشی و کارایی است.
اصل مسئولیتپذیری و پاسخگویی که اکنون در نظام حکمرانی ایرانی در دستور کار نبوده و این روند پیامد ناکارآمدی و ناتوانی سیاستگذاران، دولتمردان و مدیران ارشد نظام اداری و سیاسی ایران است که در نهایت سبب شکلگیری روندی از نابسامانی و ناکارایی در حکمرانی ایران و افزایش ناخشنودی شهروندان میشود.
غلامرضا تاجگردون نماینده گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی در صفحه اینستاگرام خودگزارشی از دیدار با وزیر آموزشوپرورش ایران را بیان نمودهاند که عمق فاجعه مدیریت و مسئولیتپذیری را نشان داده، ناکارآمدی سیاستگذاران در دولت و مجلس را آشکار میکند!
بخش مهم شرح دیدار آقای تاجگردون با آقای کاظمی، چنین است «بعد از جلسه، جناب وزیر در محل دفتر کمیسیون حضور پیدا کرد. در خلال صحبت از اوضاعواحوال استانم سؤال کردم و بعد از کمی تأمل و بیان اسم مدیرکل محترم توسط من که به نظر میرسید فراموش کرده، گفت آره استان خوبیه و ما در چهارمحال مشکلی نداریم. وقتی دیدم اسم مدیرکل یادش نمیآید و وقتی اسم ایشان را میگویم، میفرماید چهارمحال، دیگه حرفی برای من نمیآید. ...»
همین یک بخش از دیدار وزیر آموزشوپرورش ایران با رئیس کمیسیون برنامه بودجه مجلس، مؤلفههایی از ناکارآمدی و ناتوانی مدیران و سیاستگذاران ارشد ایران را نشان میدهد که ابعاد فاجعهبار آن را میتوان چنین برشمرد:
1- بیتوجهی وزیر آموزشوپرورش: همین یک پاراگراف از دیدار دو سیاستگذار ارشد ایرانی، نشان میدهد علیرضا کاظمی بهعنوان وزیر آموزشوپرورش تسلط چندانی بر حوزه کاری خود ندارند، بلکه نام مدیرکل استانی خود را ندانسته و بدتر آن که نام استانهای ایران را نیز بهخوبی بلد نیستند!
کمدقتی وزیر آموزشوپرورش که قادر به تشخیص استان چهارمحالوبختیاری از استان کهگیلویه و بویراحمد نبود، عمق نگرانی نظام آموزشی ایران و روند آموزش و دانشافزایی در ایران را افشا میکند.
وقتی وزیر آموزشوپرورش با چند دهه پیشینه آموزشی و مدیریتی کلان در ایران، نمیتوانند دو استان را از یکدیگر تشخیص دهند، تکلیف فهم و اطلاعات دانشآموزان چه خواهد بود؟
2- فاجعه فراموشی استان کهگیلویه و بویراحمد: پاراگراف برجسته دیدار وزیر آموزشوپرورش با رئیس کمیسیون برنامهوبودجه مجلس، نشان میدهد ادعای چند ساله آقای غلامرضا تاجگردون که همواره خود را نماد سیاستمداری استان کهگیلویه و بویراحمد معرفی میکردند نیز ادعایی غیردقیق است، زیرا وزیر آموزشوپرورش نیز نمیدانند که غلامرضا تاجگردون یک نماینده از تنها سه نماینده استان کهگیلویه و بویراحمد هستند!
اگر استان کهگیلویه و بویراحمد بهجای تنها سه نماینده در مجلس، 10 نماینده داشت، ناشناس بودن استان و نمایندگانش را میشد توجیه کرد، اما وقتی که وزیر آموزشوپرورش کشور، غلامرضا تاجگردون برجستهترین و شناختهشدهترین نماینده استان که سیاستگذار اصلی برنامهوبودجه کشور هستند را نمیشناسند، عمق محرومیت و فراموشی استان کهگیلویه و بویراحمد در مناسبات قدرت و سیاستگذاری عمومی ایران را نمایان میکنند!
کهگیلویه و بویراحمد که در دولت چهاردهم دارای سه نماینده در ساختار قدرت دولت است. سید ضیا هاشمی معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیسجمهور، سید کامل تقوی نژاد دبیر هیئت دولت و سید ستار هاشمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات هستند، اما کنش چندانی در مناسبات قدرت ملی برای گشایش و توسعه استان خود ندارند بهگونهای که استان زادگاه آنان همچنان با استانی دیگر، اشتباه پنداشته میشود.
3- معدل دانشآموزان یا معدل مدیران ارشد: کاهش میانگین نمرات دانشآموزان ایران در چند سال گذشته به یک چالش بزرگ برای نظام آموزشی و سیاستگذاران ایران تبدیل شده است. میانگین نمراتی که دیگر نمیتواند مؤلفه سنجش سواد و دانش ایرانیان باشد.
ناکارآمدی و بیتدبیری و کمکاری برخی از مدیران سبب شکلگیری روندی از کاهش میانگین نمرات دانشآموزان شده است. مدیران و سیاستگذاران ارشدی که قادر به فهم تفاوت دو استان نبوده و شناختی از مدیران ارشد حوزه وزارتی خود ندارند.
باتوجهبه این روند ناکارآمدی مدیران ارشد، میبایست نگران چالش کاهش شدید و فراگیر معدل سواد و اطلاعات مدیران و سیاستگذاران ایرانی بود و نه کاهش معدل دانشآموزان ایرانی!
شرح دیدار وزیر آموزشوپرورش با رئیس کمیسیون برنامه بودجه مجلس که روایت آن از سوی آقای تاجگردون منتشر شده است، نشان میدهد که بعضی از کارگزاران نظام سیاسی و اداری مسئولیتپذیری نداشته و پاسخگوی مسائل حوزه کاری خود نیستند، زیرا توانمندی و کارایی لازم برای چنین جایگاهی را ندارند.
شرح دیدار علیرضا کاظمی وزیر آموزشوپرورش ایران با غلامرضا تاجگردون رئیس کمیسیون برنامهوبودجه مجلس که دو سیاستگذار ارشد حکمرانی قلمداد میشوند، نهتنها یک ایراد بزرگ در نظام آموزشی و بیدقتی وزیر آموزشوپرورش را فاش نموده است، بلکه یک اعتراف به شکست برای غلامرضا تاجگردون است، شکستی که غلامرضا تاجگردون بعد از یک دهه ریاست مهمترین کمیسیون مجلس شورای اسلامی، نتوانستهاند استان خود را برای سیاستمداران و دولتمردان ارشد ایران معرفی و برجسته سازد!
به نظر میرسد آقای تاجگردون عمق فاجعه دیدار با وزیر آموزشوپرورش را بهخوبی درک نکردهاند، فاجعه بیدقتی و یا کمکاری وزیر آموزشوپرورش بلکه بدتر از آن گمنامی و محرومیت استان کهگیلویه و بویراحمد در نظام حکمرانی ایران.
بااینشرایط شاید بهتوان ادعا نمود که استان کهگیلویه و بویراحمد همچنان در ساختار سیاسی و اداری گمنام و محروم است و بخش مهم این گمنامی و محرومیت پیامد ناتوانی و سستی اراده بعضی از نمایندگان این استان در مجلس و بدنه دولت بوده است که بخش مهمی از این گمنامی و محرومیت اداری و سیاسی کهگیلویه و بویراحمد به رویکرد سیاسی و نمایندگی شخص آقای غلامرضا تاجگردون بازمیگردد.
اصل مسئولیتپذیری و پاسخگویی که اکنون در نظام حکمرانی ایرانی در دستور کار نبوده و این روند پیامد ناکارآمدی و ناتوانی سیاستگذاران، دولتمردان و مدیران ارشد نظام اداری و سیاسی ایران است که در نهایت سبب شکلگیری روندی از نابسامانی و ناکارایی در حکمرانی ایران و افزایش ناخشنودی شهروندان میشود.
غلامرضا تاجگردون نماینده گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی در صفحه اینستاگرام خودگزارشی از دیدار با وزیر آموزشوپرورش ایران را بیان نمودهاند که عمق فاجعه مدیریت و مسئولیتپذیری را نشان داده، ناکارآمدی سیاستگذاران در دولت و مجلس را آشکار میکند!
بخش مهم شرح دیدار آقای تاجگردون با آقای کاظمی، چنین است «بعد از جلسه، جناب وزیر در محل دفتر کمیسیون حضور پیدا کرد. در خلال صحبت از اوضاعواحوال استانم سؤال کردم و بعد از کمی تأمل و بیان اسم مدیرکل محترم توسط من که به نظر میرسید فراموش کرده، گفت آره استان خوبیه و ما در چهارمحال مشکلی نداریم. وقتی دیدم اسم مدیرکل یادش نمیآید و وقتی اسم ایشان را میگویم، میفرماید چهارمحال، دیگه حرفی برای من نمیآید. ...»
همین یک بخش از دیدار وزیر آموزشوپرورش ایران با رئیس کمیسیون برنامه بودجه مجلس، مؤلفههایی از ناکارآمدی و ناتوانی مدیران و سیاستگذاران ارشد ایران را نشان میدهد که ابعاد فاجعهبار آن را میتوان چنین برشمرد:
1- بیتوجهی وزیر آموزشوپرورش: همین یک پاراگراف از دیدار دو سیاستگذار ارشد ایرانی، نشان میدهد علیرضا کاظمی بهعنوان وزیر آموزشوپرورش تسلط چندانی بر حوزه کاری خود ندارند، بلکه نام مدیرکل استانی خود را ندانسته و بدتر آن که نام استانهای ایران را نیز بهخوبی بلد نیستند!
کمدقتی وزیر آموزشوپرورش که قادر به تشخیص استان چهارمحالوبختیاری از استان کهگیلویه و بویراحمد نبود، عمق نگرانی نظام آموزشی ایران و روند آموزش و دانشافزایی در ایران را افشا میکند.
وقتی وزیر آموزشوپرورش با چند دهه پیشینه آموزشی و مدیریتی کلان در ایران، نمیتوانند دو استان را از یکدیگر تشخیص دهند، تکلیف فهم و اطلاعات دانشآموزان چه خواهد بود؟
2- فاجعه فراموشی استان کهگیلویه و بویراحمد: پاراگراف برجسته دیدار وزیر آموزشوپرورش با رئیس کمیسیون برنامهوبودجه مجلس، نشان میدهد ادعای چند ساله آقای غلامرضا تاجگردون که همواره خود را نماد سیاستمداری استان کهگیلویه و بویراحمد معرفی میکردند نیز ادعایی غیردقیق است، زیرا وزیر آموزشوپرورش نیز نمیدانند که غلامرضا تاجگردون یک نماینده از تنها سه نماینده استان کهگیلویه و بویراحمد هستند!
اگر استان کهگیلویه و بویراحمد بهجای تنها سه نماینده در مجلس، 10 نماینده داشت، ناشناس بودن استان و نمایندگانش را میشد توجیه کرد، اما وقتی که وزیر آموزشوپرورش کشور، غلامرضا تاجگردون برجستهترین و شناختهشدهترین نماینده استان که سیاستگذار اصلی برنامهوبودجه کشور هستند را نمیشناسند، عمق محرومیت و فراموشی استان کهگیلویه و بویراحمد در مناسبات قدرت و سیاستگذاری عمومی ایران را نمایان میکنند!
کهگیلویه و بویراحمد که در دولت چهاردهم دارای سه نماینده در ساختار قدرت دولت است. سید ضیا هاشمی معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیسجمهور، سید کامل تقوی نژاد دبیر هیئت دولت و سید ستار هاشمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات هستند، اما کنش چندانی در مناسبات قدرت ملی برای گشایش و توسعه استان خود ندارند بهگونهای که استان زادگاه آنان همچنان با استانی دیگر، اشتباه پنداشته میشود.
3- معدل دانشآموزان یا معدل مدیران ارشد: کاهش میانگین نمرات دانشآموزان ایران در چند سال گذشته به یک چالش بزرگ برای نظام آموزشی و سیاستگذاران ایران تبدیل شده است. میانگین نمراتی که دیگر نمیتواند مؤلفه سنجش سواد و دانش ایرانیان باشد.
ناکارآمدی و بیتدبیری و کمکاری برخی از مدیران سبب شکلگیری روندی از کاهش میانگین نمرات دانشآموزان شده است. مدیران و سیاستگذاران ارشدی که قادر به فهم تفاوت دو استان نبوده و شناختی از مدیران ارشد حوزه وزارتی خود ندارند.
باتوجهبه این روند ناکارآمدی مدیران ارشد، میبایست نگران چالش کاهش شدید و فراگیر معدل سواد و اطلاعات مدیران و سیاستگذاران ایرانی بود و نه کاهش معدل دانشآموزان ایرانی!
شرح دیدار وزیر آموزشوپرورش با رئیس کمیسیون برنامه بودجه مجلس که روایت آن از سوی آقای تاجگردون منتشر شده است، نشان میدهد که بعضی از کارگزاران نظام سیاسی و اداری مسئولیتپذیری نداشته و پاسخگوی مسائل حوزه کاری خود نیستند، زیرا توانمندی و کارایی لازم برای چنین جایگاهی را ندارند.
شرح دیدار علیرضا کاظمی وزیر آموزشوپرورش ایران با غلامرضا تاجگردون رئیس کمیسیون برنامهوبودجه مجلس که دو سیاستگذار ارشد حکمرانی قلمداد میشوند، نهتنها یک ایراد بزرگ در نظام آموزشی و بیدقتی وزیر آموزشوپرورش را فاش نموده است، بلکه یک اعتراف به شکست برای غلامرضا تاجگردون است، شکستی که غلامرضا تاجگردون بعد از یک دهه ریاست مهمترین کمیسیون مجلس شورای اسلامی، نتوانستهاند استان خود را برای سیاستمداران و دولتمردان ارشد ایران معرفی و برجسته سازد!
به نظر میرسد آقای تاجگردون عمق فاجعه دیدار با وزیر آموزشوپرورش را بهخوبی درک نکردهاند، فاجعه بیدقتی و یا کمکاری وزیر آموزشوپرورش بلکه بدتر از آن گمنامی و محرومیت استان کهگیلویه و بویراحمد در نظام حکمرانی ایران.
بااینشرایط شاید بهتوان ادعا نمود که استان کهگیلویه و بویراحمد همچنان در ساختار سیاسی و اداری گمنام و محروم است و بخش مهم این گمنامی و محرومیت پیامد ناتوانی و سستی اراده بعضی از نمایندگان این استان در مجلس و بدنه دولت بوده است که بخش مهمی از این گمنامی و محرومیت اداری و سیاسی کهگیلویه و بویراحمد به رویکرد سیاسی و نمایندگی شخص آقای غلامرضا تاجگردون بازمیگردد.