تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۴۰۴ ساعت ۲۲:۴۷
کد مطلب : ۵۰۳۶۹۳
فارن پالسی:
اسنپبک به معامله ایران و امریکا-اروپا منتهی میشود؟ / چرا تهران تن به تمدید اسنپبک نداد؟
۰
کبنا ؛سه کشور اروپایی امیدوارند که شمارش معکوس آغاز شده، تهران و واشنگتن را تحت فشار قرار دهد تا برای جلوگیری از جنگی دیگر و شاید بدتر، وارد گفتوگوهای تازه شوند. با این حال، مکانیسم ماشه قماری است که میتواند زمینهساز بازگشت به جنگ شود؛ مگر اینکه وزن دیپلماتیک بزرگی در پشت یک فرایند سیاسی قرار گیرد.
به گزارش کبنا نیوز، در ادامه این مطلب آمده: مکانیسم ماشه وعده بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل را میدهد؛ از جمله مسدود شدن داراییهای ایران در خارج، اعمال ممنوعیتهای مسافرتی و تحریم تسلیحاتی. کشورهای اروپایی همچنین در نظر دارند تحریمهای هستهای خود علیه ایران را نیز دوباره برقرار کنند؛ از جمله محدودیتهای گسترده بر بخشهای مالی و انرژی.
سه کشور اروپایی امیدوارند که شمارش معکوس آغاز شده، تهران و واشنگتن را تحت فشار قرار دهد تا برای جلوگیری از جنگی دیگر و شاید بدتر، وارد گفتوگوهای تازه شوند. با این حال، مکانیسم ماشه قماری است که میتواند زمینهساز بازگشت به جنگ شود؛ مگر اینکه وزن دیپلماتیک بزرگی در پشت یک فرایند سیاسی قرار گیرد.
اروپاییها در دوران نخست ریاستجمهوری ترامپ، علیرغم فشارها، از استفاده از مکانیسم ماشه خودداری کردند تا آن را بخشی از سیاست فشار حداکثری علیه ایران نسازند. (ایالات متحده بهطور کامل از اقدام کنونی حمایت کرده است.) دلیل اصلی اقدام اروپا در این مقطع آن است که ابزار مکانیسم ماشه—که یک سازوکار غیرقابل وتو برای بازگرداندن تحریمها علیه ایران در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل بود—در ماه اکتبر منقضی خواهد شد. اگر این ابزار منقضی شود، بازسازی اجماع بینالمللی بر سر تحریمهای جدید علیه ایران غیرممکن خواهد شد.
پیش از حملات اسرائیل و ایالات متحده به ایران در ژوئن، کشورهای اروپایی به تهران آشکارا گفته بودند که اگر فعالیتهای هستهای خود را محدود نکند، تا پایان تابستان مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد. اروپاییها ایران و آمریکا را تشویق کردند که به توافق جدیدی برسند که فعالیتهای هستهای ایران (که بسیار فراتر از محدودیتهای توافق ۲۰۱۵ رفته بود) را محدود کند و دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) را بهبود بخشد. امیدهایی وجود داشت که گفتوگوهای میانجیگری شده توسط عمان پیشرفتی ایجاد کند، حتی با وجود بنبست بزرگی که ناشی از اصرار ترامپ بر «صفر غنیسازی» اورانیوم در داخل ایران بود.
اما حمله غافلگیرکننده اسرائیل به ایران، و تصمیم ترامپ به بمباران تأسیسات کلیدی هستهای ایران برای نخستین بار، دیپلماسی را از مسیر خارج کرد. پس از توقف درگیریها، E3 به تهران پیشنهاد تمدید ششماهه مکانیسم ماشه را ارائه داد. این پیشنهاد از دید اروپا درست بود—حفظ اهرم تحریمها در حالی که به واشنگتن و تهران فضای سیاسی میداد تا به گفتوگو بازگردند.
این پیشنهاد تمدید اما به چند دلیل به بنبست خورد:
۱. شرایط غیرواقعی اروپا: آنها از ایران خواسته بودند دسترسی کامل به سایتهای هستهای خود را برای آژانس فراهم کند و موجودی عظیم اورانیوم غنیشده را که میتواند برای ساخت بمب استفاده شود، حسابرسی کند. اگرچه این درخواستها روی کاغذ منطقی و ذیل تعهدات ایران در معاهده NPT بودند، اما واقعیتهای سیاسی جدید ناشی از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل را نادیده میگرفتند.
از منظر ایران، شفافیت درباره حساسترین بخشهای برنامه هستهای و دادن اطلاعات کلیدی درباره ذخایر اورانیوم، آخرین برگهای چانهزنی برای مذاکرات آتی با آمریکا بود. تهران حاضر نشد این کارتها را در معامله تمدید مکانیسم ماشه با اروپا بازی کند—معاملهای که هیچ تضمین امنیتی در برابر حملات اسرائیل یا منفعت اقتصادی برای ایران نداشت. در واقع، با توجه به تحریمهای آمریکا و محدودیتهای تجاری از سال ۲۰۱۸، ایران ضربه اقتصادی ناشی از مکانیسم ماشه را تا حد زیادی جذب کرده است.
۲. شکافهای داخلی در ایران: برخی در تهران سیگنال دادند که ممکن است شرایط بهبود یافته را بپذیرند، اما ایران پیشنهادهای متقابل قانعکنندهای ارائه نکرد. بخشی از حاکمیت حتی از فعال شدن مکانیسم ماشه استقبال کرد، چون معتقد بودند اروپا با این کار آخرین ابزار فشار خود را مصرف خواهد کرد.
۳. بیمیلی ترامپ به دیپلماسی: پس از حملات به تأسیسات ایران، او اعلام کرد برنامه هستهای «نابود» شده و فرستادهاش استیو ویتکوف نیز ایران را در اولویت پایین قرار داد. تهران که بیاعتنایی آمریکا را حس کرد، حتی ممکن است مکانیسم ماشه را راهی برای ایجاد بحرانی بداند که واشنگتن را دوباره پای میز مذاکره بیاورد.
اگر این سه عامل اصلاح نشوند و توافق تمدید ظرف ۳۰ روز به دست نیاید، مکانیسم ماشه اجرایی خواهد شد و بحرانهای متعددی را باز خواهد کرد. شورای امنیت دچار شکاف خواهد شد و روسیه و چین احتمالاً در اجرای آن کارشکنی خواهند کرد.
کشورهای مختلف در جهان تحت فشار قرار خواهند گرفت تا طرفی را انتخاب کنند، و ایران هماکنون تلاش کرده است حمایت کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای را در نشست این ماه جلب کند. ایران به صادرات نفت به چین ادامه خواهد داد و روسیه ممکن است تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل را نادیده بگیرد تا در ازای آن از حمایت ایران در اوکراین برخوردار شود.
مکانیسم ماشه بیشک ایران را به واکنش وادار خواهد کرد. تهران ممکن است همان اندک همکاری باقیمانده با آژانس را هم تعلیق کند. پارلمان تندرو ایران، که پیشتر موفق شده بود دسترسی آژانس را محدود کند، اکنون خواستار خروج کامل از NPT است. چنین اقداماتی بدون تردید دولت تندرو اسرائیل—که آشکارا گفته جنگش با ایران تمام نشده—را جسورتر خواهد کرد تا حملات را از سر بگیرد.
احتمال ازسرگیری جنگ ایران و اسرائیل بالا است؛ جنگی که خونینتر و پرهزینهتر خواهد بود و خطر درگیر شدن بیشتر آمریکا را به همراه دارد و منطقه را ویران خواهد کرد. حملات هرگز نمیتوانند دانش هستهای ایران را پاک کنند، و تاکنون نیز رهبران ایران را وادار نکردهاند که از آنچه حق خود در غنیسازی میدانند، دست بکشند. بلکه هر حملهای استدلالها در داخل ایران برای «ابهام هستهای»—یا حتی بدتر، ساخت سلاح هستهای—را برای تضمین بقا تقویت کرده است.
برای جلوگیری از این پیامد، کشورهای اروپایی باید دیپلماسی سطح بالا را با ترامپ و ایران شدت ببخشند. هدف فوری باید این باشد که ترامپ شخصاً وارد فرایند معامله با تهران شود، چرا که این پایدارترین مسیر برای جلوگیری از ایران هستهای است. یکی از راهها این است که ترامپ و رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکیان، در نشست شورای امنیت در جریان مجمع عمومی سازمان ملل با هم حضور یابند. چنین دیداری تاریخی خواهد بود، چرا که رئیسجمهور آمریکا و ایران هر دو حضور خواهند داشت.
ترامپ مدتهاست که به گفتوگوهای سطح بالا علاقه نشان داده، اما تهران سرسختانه در برابر دیدارهای دوجانبه تحت فشار حداکثری مقاومت کرده است. یک محیط بینالمللی میتواند برای رهبران ایران وجههحفظکننده باشد و بهعنوان اقدامی استثنایی در زمانهای استثنایی توجیه شود—زمانی که انتخاب میان بازگشت به جنگ یا دستیابی به صلح پایدار در برابرشان قرار دارد.
هدف دوم باید دستیابی به توافق تمدید از طریق یک قطعنامه جدید شورای امنیت باشد. زمانبندی مجمع عمومی امسال با همان بازه ۳۰ روزه پیش از اجرایی شدن مکانیسم ماشه همپوشانی دارد. در شورای امنیت، میتوان بر سر یک قطعنامه جدید توافق کرد که بر سه ستون استوار باشد: نخست، پایان دادن به حملات مستقیم نظامی میان ایران و اسرائیل؛ دوم، ترغیب به گفتوگوهای هستهای فشرده میان اعضای دائم شورای امنیت و ایران طی سال آینده؛ و سوم، تأیید یک تمدید ۱۲ ماهه مکانیسم ماشه در برابر ازسرگیری مذاکرات دیپلماتیک و توقف موقت غنیسازی و شفافیت بیشتر ایران در فعالیتهای هستهای.
اگرچه ایران احتمالاً با توقف غنیسازی مخالفت خواهد کرد، اما این در شرایط کنونی—پس از حملات آمریکا—یک واقعیت عملی است که شاید ایران بتواند آن را بپذیرد. شفافیت هم باید بهصورت مرحلهای اجرا شود—و ایران احتمالاً تا زمانی که این موضوع به رفع ملموس تحریمهای آمریکا گره نخورد، دسترسی کامل به آژانس نخواهد داد. یک راه برای افزایش شفافیت در مراحل اولیه این است که آژانس بازرسیها را صرفاً با حضور بازرسهای چینی و روسی (که ایران اعتماد بیشتری به آنها دارد) آغاز کند تا موجودی مواد شکافتپذیر ایران را حسابرسی کنند.
اگر E3 بتواند از مکانیسم ماشه برای ایجاد چنین گشایشی استفاده کند، نقش خود را بهعنوان یک بازیگر سیاسی تأثیرگذار دوباره تثبیت خواهد کرد. این روند البته آغاز مذاکراتی دشوارتر میان ایالات متحده و ایران برای رسیدن به یک توافق جامع جدید خواهد بود. اما اگر شکست بخورد، اروپا شریک دامنزدن به درگیری و رها کردن دو دهه مشارکت رده بالا در حوزه ایران خواهد شد.
به گزارش کبنا نیوز، در ادامه این مطلب آمده: مکانیسم ماشه وعده بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل را میدهد؛ از جمله مسدود شدن داراییهای ایران در خارج، اعمال ممنوعیتهای مسافرتی و تحریم تسلیحاتی. کشورهای اروپایی همچنین در نظر دارند تحریمهای هستهای خود علیه ایران را نیز دوباره برقرار کنند؛ از جمله محدودیتهای گسترده بر بخشهای مالی و انرژی.
سه کشور اروپایی امیدوارند که شمارش معکوس آغاز شده، تهران و واشنگتن را تحت فشار قرار دهد تا برای جلوگیری از جنگی دیگر و شاید بدتر، وارد گفتوگوهای تازه شوند. با این حال، مکانیسم ماشه قماری است که میتواند زمینهساز بازگشت به جنگ شود؛ مگر اینکه وزن دیپلماتیک بزرگی در پشت یک فرایند سیاسی قرار گیرد.
اروپاییها در دوران نخست ریاستجمهوری ترامپ، علیرغم فشارها، از استفاده از مکانیسم ماشه خودداری کردند تا آن را بخشی از سیاست فشار حداکثری علیه ایران نسازند. (ایالات متحده بهطور کامل از اقدام کنونی حمایت کرده است.) دلیل اصلی اقدام اروپا در این مقطع آن است که ابزار مکانیسم ماشه—که یک سازوکار غیرقابل وتو برای بازگرداندن تحریمها علیه ایران در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل بود—در ماه اکتبر منقضی خواهد شد. اگر این ابزار منقضی شود، بازسازی اجماع بینالمللی بر سر تحریمهای جدید علیه ایران غیرممکن خواهد شد.
پیش از حملات اسرائیل و ایالات متحده به ایران در ژوئن، کشورهای اروپایی به تهران آشکارا گفته بودند که اگر فعالیتهای هستهای خود را محدود نکند، تا پایان تابستان مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد. اروپاییها ایران و آمریکا را تشویق کردند که به توافق جدیدی برسند که فعالیتهای هستهای ایران (که بسیار فراتر از محدودیتهای توافق ۲۰۱۵ رفته بود) را محدود کند و دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) را بهبود بخشد. امیدهایی وجود داشت که گفتوگوهای میانجیگری شده توسط عمان پیشرفتی ایجاد کند، حتی با وجود بنبست بزرگی که ناشی از اصرار ترامپ بر «صفر غنیسازی» اورانیوم در داخل ایران بود.
اما حمله غافلگیرکننده اسرائیل به ایران، و تصمیم ترامپ به بمباران تأسیسات کلیدی هستهای ایران برای نخستین بار، دیپلماسی را از مسیر خارج کرد. پس از توقف درگیریها، E3 به تهران پیشنهاد تمدید ششماهه مکانیسم ماشه را ارائه داد. این پیشنهاد از دید اروپا درست بود—حفظ اهرم تحریمها در حالی که به واشنگتن و تهران فضای سیاسی میداد تا به گفتوگو بازگردند.
این پیشنهاد تمدید اما به چند دلیل به بنبست خورد:
۱. شرایط غیرواقعی اروپا: آنها از ایران خواسته بودند دسترسی کامل به سایتهای هستهای خود را برای آژانس فراهم کند و موجودی عظیم اورانیوم غنیشده را که میتواند برای ساخت بمب استفاده شود، حسابرسی کند. اگرچه این درخواستها روی کاغذ منطقی و ذیل تعهدات ایران در معاهده NPT بودند، اما واقعیتهای سیاسی جدید ناشی از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل را نادیده میگرفتند.
از منظر ایران، شفافیت درباره حساسترین بخشهای برنامه هستهای و دادن اطلاعات کلیدی درباره ذخایر اورانیوم، آخرین برگهای چانهزنی برای مذاکرات آتی با آمریکا بود. تهران حاضر نشد این کارتها را در معامله تمدید مکانیسم ماشه با اروپا بازی کند—معاملهای که هیچ تضمین امنیتی در برابر حملات اسرائیل یا منفعت اقتصادی برای ایران نداشت. در واقع، با توجه به تحریمهای آمریکا و محدودیتهای تجاری از سال ۲۰۱۸، ایران ضربه اقتصادی ناشی از مکانیسم ماشه را تا حد زیادی جذب کرده است.
۲. شکافهای داخلی در ایران: برخی در تهران سیگنال دادند که ممکن است شرایط بهبود یافته را بپذیرند، اما ایران پیشنهادهای متقابل قانعکنندهای ارائه نکرد. بخشی از حاکمیت حتی از فعال شدن مکانیسم ماشه استقبال کرد، چون معتقد بودند اروپا با این کار آخرین ابزار فشار خود را مصرف خواهد کرد.
۳. بیمیلی ترامپ به دیپلماسی: پس از حملات به تأسیسات ایران، او اعلام کرد برنامه هستهای «نابود» شده و فرستادهاش استیو ویتکوف نیز ایران را در اولویت پایین قرار داد. تهران که بیاعتنایی آمریکا را حس کرد، حتی ممکن است مکانیسم ماشه را راهی برای ایجاد بحرانی بداند که واشنگتن را دوباره پای میز مذاکره بیاورد.
اگر این سه عامل اصلاح نشوند و توافق تمدید ظرف ۳۰ روز به دست نیاید، مکانیسم ماشه اجرایی خواهد شد و بحرانهای متعددی را باز خواهد کرد. شورای امنیت دچار شکاف خواهد شد و روسیه و چین احتمالاً در اجرای آن کارشکنی خواهند کرد.
کشورهای مختلف در جهان تحت فشار قرار خواهند گرفت تا طرفی را انتخاب کنند، و ایران هماکنون تلاش کرده است حمایت کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای را در نشست این ماه جلب کند. ایران به صادرات نفت به چین ادامه خواهد داد و روسیه ممکن است تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل را نادیده بگیرد تا در ازای آن از حمایت ایران در اوکراین برخوردار شود.
مکانیسم ماشه بیشک ایران را به واکنش وادار خواهد کرد. تهران ممکن است همان اندک همکاری باقیمانده با آژانس را هم تعلیق کند. پارلمان تندرو ایران، که پیشتر موفق شده بود دسترسی آژانس را محدود کند، اکنون خواستار خروج کامل از NPT است. چنین اقداماتی بدون تردید دولت تندرو اسرائیل—که آشکارا گفته جنگش با ایران تمام نشده—را جسورتر خواهد کرد تا حملات را از سر بگیرد.
احتمال ازسرگیری جنگ ایران و اسرائیل بالا است؛ جنگی که خونینتر و پرهزینهتر خواهد بود و خطر درگیر شدن بیشتر آمریکا را به همراه دارد و منطقه را ویران خواهد کرد. حملات هرگز نمیتوانند دانش هستهای ایران را پاک کنند، و تاکنون نیز رهبران ایران را وادار نکردهاند که از آنچه حق خود در غنیسازی میدانند، دست بکشند. بلکه هر حملهای استدلالها در داخل ایران برای «ابهام هستهای»—یا حتی بدتر، ساخت سلاح هستهای—را برای تضمین بقا تقویت کرده است.
برای جلوگیری از این پیامد، کشورهای اروپایی باید دیپلماسی سطح بالا را با ترامپ و ایران شدت ببخشند. هدف فوری باید این باشد که ترامپ شخصاً وارد فرایند معامله با تهران شود، چرا که این پایدارترین مسیر برای جلوگیری از ایران هستهای است. یکی از راهها این است که ترامپ و رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکیان، در نشست شورای امنیت در جریان مجمع عمومی سازمان ملل با هم حضور یابند. چنین دیداری تاریخی خواهد بود، چرا که رئیسجمهور آمریکا و ایران هر دو حضور خواهند داشت.
ترامپ مدتهاست که به گفتوگوهای سطح بالا علاقه نشان داده، اما تهران سرسختانه در برابر دیدارهای دوجانبه تحت فشار حداکثری مقاومت کرده است. یک محیط بینالمللی میتواند برای رهبران ایران وجههحفظکننده باشد و بهعنوان اقدامی استثنایی در زمانهای استثنایی توجیه شود—زمانی که انتخاب میان بازگشت به جنگ یا دستیابی به صلح پایدار در برابرشان قرار دارد.
هدف دوم باید دستیابی به توافق تمدید از طریق یک قطعنامه جدید شورای امنیت باشد. زمانبندی مجمع عمومی امسال با همان بازه ۳۰ روزه پیش از اجرایی شدن مکانیسم ماشه همپوشانی دارد. در شورای امنیت، میتوان بر سر یک قطعنامه جدید توافق کرد که بر سه ستون استوار باشد: نخست، پایان دادن به حملات مستقیم نظامی میان ایران و اسرائیل؛ دوم، ترغیب به گفتوگوهای هستهای فشرده میان اعضای دائم شورای امنیت و ایران طی سال آینده؛ و سوم، تأیید یک تمدید ۱۲ ماهه مکانیسم ماشه در برابر ازسرگیری مذاکرات دیپلماتیک و توقف موقت غنیسازی و شفافیت بیشتر ایران در فعالیتهای هستهای.
اگرچه ایران احتمالاً با توقف غنیسازی مخالفت خواهد کرد، اما این در شرایط کنونی—پس از حملات آمریکا—یک واقعیت عملی است که شاید ایران بتواند آن را بپذیرد. شفافیت هم باید بهصورت مرحلهای اجرا شود—و ایران احتمالاً تا زمانی که این موضوع به رفع ملموس تحریمهای آمریکا گره نخورد، دسترسی کامل به آژانس نخواهد داد. یک راه برای افزایش شفافیت در مراحل اولیه این است که آژانس بازرسیها را صرفاً با حضور بازرسهای چینی و روسی (که ایران اعتماد بیشتری به آنها دارد) آغاز کند تا موجودی مواد شکافتپذیر ایران را حسابرسی کنند.
اگر E3 بتواند از مکانیسم ماشه برای ایجاد چنین گشایشی استفاده کند، نقش خود را بهعنوان یک بازیگر سیاسی تأثیرگذار دوباره تثبیت خواهد کرد. این روند البته آغاز مذاکراتی دشوارتر میان ایالات متحده و ایران برای رسیدن به یک توافق جامع جدید خواهد بود. اما اگر شکست بخورد، اروپا شریک دامنزدن به درگیری و رها کردن دو دهه مشارکت رده بالا در حوزه ایران خواهد شد.