تاریخ انتشار
دوشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۲۲:۱۴
کد مطلب : ۵۰۲۳۷۹
با ارسال متنی
امداد هوایی یا مدیریت زمینی؟بررسی فنی تاخیر پرواز اورژانس هوایی از زاویه تخصصی
۱
کبنا ؛بعداز انتشار توضیحات مسئول اورژانس شهرستان گچساران در خصوص مرگ یکی از کارکنان شرکت بهره برداری نفت گاز گچساران که در منطقه سولابدر اتفاق افتاد و همچنین توضیحاتی که مدیران شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران در خصوص این حادثه ارائه داده بودند، خلبان هم استانی(گچسارانی ) از پایگاه هوایی اصفهان به این اتفاق تلخ و صحبت های عنوان شده مسئولان این شهرستان، واکنش نشان داده است و با ارسال متنی خواستار انعکاس آن در پایگاه خبری کبنا نیوز شده است.
به گزارش کبنا نیوز: متن ارسالی خلبان مجید فرد به شرح زیر است:
وقتی بالگردهای طراحیشده برای شرایط سخت در ایران فعال هستند؛ چرا پرواز امدادی با تأخیر انجام شد؟

ابتدا باید از تلاشهای آقای دکتر غلامرضا تاجگردون قدردانی کرد که با پیگیریهای مداوم، اورژانس هوایی گچساران پس از پنج سال دوباره عملیاتی شد؛ اقدامی ارزشمند که جان بسیاری از هموطنان را در بحرانها نجات خواهد داد.
اما پس از حادثه اخیر در منطقه سولابدر، در توضیحات برخی مسئولان از عباراتی مانند «احتمال سقوط به دلیل شرایط جوی» و حتی استفاده از واژه «سانحه» بهکار گرفته شد که هر دو از نظر علمی جای تأمل جدی دارد.
در علوم هوانوردی، سانحه (Accident) تعریف دقیق و خاص خود را دارد و نمیتوان برای هر تأخیر یا مأموریت اجرا نشده، چنین واژهای را بهکار برد.
از سوی دیگر، ادعای «شرایط جوی نامساعد و خطر سقوط» طبق بررسیهای تخصصی کاملاً رد میشود.
بالگردهایی که در این حوزه استفاده میشوند، برای شرایط سخت اقلیمی ایران طراحی شدهاند و ویژگیهای آنها مشابه بالگردهای سری Bell 210 و مدلهای همخانواده است. این بالگردها مشخصاتی دارند که آنها را برای چنین مأموریتهایی ایدهآل میکند:
موتور قدرتمند توربوشفت با توان بیش از ۲۹۰۰ اسب بخار
توانایی پرواز در دمای بیش از ۵۰ درجه سانتیگراد در سطح دریا
قابلیت انجام مأموریت در ارتفاعات بالای ۴۰۰۰ متر از سطح دریا
طراحی ویژه برای شرایط گرم و مرتفع (Hot & High) و مقاومت در برابر گرد و غبار
ظرفیت بالای حمل بار و نفرات، مناسب برای مأموریتهای امدادی و انتقال پزشکی
با این مشخصات، طبیعی است که شرایط جوی روز حادثه با دمای حدود ۴۰ درجه سانتیگراد، ارتفاع منطقه سولابدر، مسیر پروازی و نوع مأموریت امداد پزشکی در محدوده توانمندی کامل این بالگرد قرار داشته است.
بررسیهای کارشناسی که توسط اینجانب و چند نفر از متخصصان توانمند پروازی انجام شد، نشان داد:
دمای محیط در زمان حادثه حدود ۴۰ درجه سانتیگراد بود که برای این کلاس از بالگردها کاملاً در محدوده استاندارد عملیاتی است.
سایر پارامترهای پروازی شامل چگالی ارتفاع (Density Altitude)، فشار هوا، وزن مأموریت و مسیر پروازی در محدوده ایمن و مجاز برای انجام پرواز بودند.
هیچ عامل فنی مرتبط با محدودیت عملکرد بالگرد برای این مأموریت وجود نداشت.
نکته مهمتر این است که بالگردهای مشابه همین شرکت سازنده، روزانه در صنعت نفت و گاز کشور بهطور میانگین بیش از ۲ ساعت پرواز مداوم در چندین سورت انجام میدهند؛ آن هم نه در شرایط عادی، بلکه در گرمای بالای ۴۵ درجه سانتیگراد، همراه با شرجی و رطوبت بالا در مناطق عملیاتی جنوب. این پروازها بدون وقفه و بهصورت روتین انجام میشود. پس چطور ممکن است که در شرایط آسانتر، پرواز امدادی حیاتی با تأخیر مواجه شود؟
این واقعیتها نشان میدهد که مشکل اصلی نه در توان بالگرد و نه در شرایط جوی، بلکه در مدیریت هماهنگی، تصمیمگیری سریع و بهکارگیری حداکثر ظرفیتها در زمان بحران بوده است.
در کشوری که تأمین و نگهداری چنین ناوگانی با وجود محدودیتهای اقتصادی و تحریم، کاری دشوار و پرهزینه است، ضروری است که مدیریت اورژانس هوایی با رویکرد علمی، بهرهگیری از نیروهای متخصص و برنامهریزی دقیق انجام شود. احیای اورژانس هوایی یک دستاورد ارزشمند است، اما برای اثربخشی واقعی، نیازمند مدیریت قوی، آموزشهای تخصصی و آمادگی کامل در لحظات حیاتی هستیم؛ چرا که در امداد، هر ثانیه تفاوت میان زندگی و مرگ است.
با احترام
خلبان مجید فرد
به گزارش کبنا نیوز: متن ارسالی خلبان مجید فرد به شرح زیر است:
وقتی بالگردهای طراحیشده برای شرایط سخت در ایران فعال هستند؛ چرا پرواز امدادی با تأخیر انجام شد؟

ابتدا باید از تلاشهای آقای دکتر غلامرضا تاجگردون قدردانی کرد که با پیگیریهای مداوم، اورژانس هوایی گچساران پس از پنج سال دوباره عملیاتی شد؛ اقدامی ارزشمند که جان بسیاری از هموطنان را در بحرانها نجات خواهد داد.
اما پس از حادثه اخیر در منطقه سولابدر، در توضیحات برخی مسئولان از عباراتی مانند «احتمال سقوط به دلیل شرایط جوی» و حتی استفاده از واژه «سانحه» بهکار گرفته شد که هر دو از نظر علمی جای تأمل جدی دارد.
در علوم هوانوردی، سانحه (Accident) تعریف دقیق و خاص خود را دارد و نمیتوان برای هر تأخیر یا مأموریت اجرا نشده، چنین واژهای را بهکار برد.
از سوی دیگر، ادعای «شرایط جوی نامساعد و خطر سقوط» طبق بررسیهای تخصصی کاملاً رد میشود.
بالگردهایی که در این حوزه استفاده میشوند، برای شرایط سخت اقلیمی ایران طراحی شدهاند و ویژگیهای آنها مشابه بالگردهای سری Bell 210 و مدلهای همخانواده است. این بالگردها مشخصاتی دارند که آنها را برای چنین مأموریتهایی ایدهآل میکند:
موتور قدرتمند توربوشفت با توان بیش از ۲۹۰۰ اسب بخار
توانایی پرواز در دمای بیش از ۵۰ درجه سانتیگراد در سطح دریا
قابلیت انجام مأموریت در ارتفاعات بالای ۴۰۰۰ متر از سطح دریا
طراحی ویژه برای شرایط گرم و مرتفع (Hot & High) و مقاومت در برابر گرد و غبار
ظرفیت بالای حمل بار و نفرات، مناسب برای مأموریتهای امدادی و انتقال پزشکی
با این مشخصات، طبیعی است که شرایط جوی روز حادثه با دمای حدود ۴۰ درجه سانتیگراد، ارتفاع منطقه سولابدر، مسیر پروازی و نوع مأموریت امداد پزشکی در محدوده توانمندی کامل این بالگرد قرار داشته است.
بررسیهای کارشناسی که توسط اینجانب و چند نفر از متخصصان توانمند پروازی انجام شد، نشان داد:
دمای محیط در زمان حادثه حدود ۴۰ درجه سانتیگراد بود که برای این کلاس از بالگردها کاملاً در محدوده استاندارد عملیاتی است.
سایر پارامترهای پروازی شامل چگالی ارتفاع (Density Altitude)، فشار هوا، وزن مأموریت و مسیر پروازی در محدوده ایمن و مجاز برای انجام پرواز بودند.
هیچ عامل فنی مرتبط با محدودیت عملکرد بالگرد برای این مأموریت وجود نداشت.
نکته مهمتر این است که بالگردهای مشابه همین شرکت سازنده، روزانه در صنعت نفت و گاز کشور بهطور میانگین بیش از ۲ ساعت پرواز مداوم در چندین سورت انجام میدهند؛ آن هم نه در شرایط عادی، بلکه در گرمای بالای ۴۵ درجه سانتیگراد، همراه با شرجی و رطوبت بالا در مناطق عملیاتی جنوب. این پروازها بدون وقفه و بهصورت روتین انجام میشود. پس چطور ممکن است که در شرایط آسانتر، پرواز امدادی حیاتی با تأخیر مواجه شود؟
این واقعیتها نشان میدهد که مشکل اصلی نه در توان بالگرد و نه در شرایط جوی، بلکه در مدیریت هماهنگی، تصمیمگیری سریع و بهکارگیری حداکثر ظرفیتها در زمان بحران بوده است.
در کشوری که تأمین و نگهداری چنین ناوگانی با وجود محدودیتهای اقتصادی و تحریم، کاری دشوار و پرهزینه است، ضروری است که مدیریت اورژانس هوایی با رویکرد علمی، بهرهگیری از نیروهای متخصص و برنامهریزی دقیق انجام شود. احیای اورژانس هوایی یک دستاورد ارزشمند است، اما برای اثربخشی واقعی، نیازمند مدیریت قوی، آموزشهای تخصصی و آمادگی کامل در لحظات حیاتی هستیم؛ چرا که در امداد، هر ثانیه تفاوت میان زندگی و مرگ است.
با احترام
خلبان مجید فرد