فیلم| روایت یک سقوط: با یک تعارف در جمعی دوستانه شروع شد/ کارمند بودم، اما اخراج شدم، زنم طلاق گرفت، خانه‌ام رفت، همه چیزم رفت ...

هیچ‌کس صبح یک روز معمولی از خواب بیدار نمی‌شود با این تصمیم که «امروز می خواهم زندگی‌ام را به قهقرا ببرم». اعتیاد، مثل ریزش تدریجی خاک زیر پای کوهنوردی بی‌خبر است؛ آرام و بی‌صدا تو را فرو می‌برد، بی‌آنکه بفهمی سقوط، از کجا شروع شد. گاهی فاصله میان پاکی و تباهی، کشیدن یک سیگار آلوده در جمع دوستانی است که تو را به تباهی می رسانند. حکایت هم‌راه شدن با دوستان است، سیگاری دست‌به‌دست می‌چرخد، و کسی فکر نمی‌کند نام این لحظه، شروع اعتیاد باشد. اما مواد مخدر، بازی نمی‌فهمد، فقط کافی‌ست یک‌بار راهت را کج کنی، و بعد سقوط، بی‌هیاهو شروع می‌شود.
به گزارش کبنا نیوز، بر اساس داده‌های منتشرشده توسط مرکز تحقیقات سلامت روان و اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در سال ۱۴۰۲، میانگین سنی شروع مصرف مواد در استان کهگیلویه و بویراحمد به ۱۸ سال رسیده است عددی که عمق بحرانی خاموش را به‌وضوح نشان می‌دهد.
به گزارش کبنا نیوز، مصرف مواد مخدر همچنان یکی از جدی‌ترین معضلات اجتماعی در کشور به شمار می‌رود، معضلی که نه‌تنها خود یک بحران محسوب می‌شود، بلکه به‌عنوان منشأ و محرک بسیاری از آسیب‌های اجتماعی دیگر نیز شناخته می‌شود.
بر اساس آمار رسمی ستاد مبارزه با مواد مخدر، بیش از ۲.۸ میلیون نفر در کشور به‌طور مستمر یا تفننی مواد مخدر مصرف می‌کنند. از این تعداد، حدود ۱۰ درصد را زنان تشکیل می‌دهند که نسبت به دهه گذشته افزایش چشم‌گیری داشته است. همچنین میانگین سنی مصرف‌کنندگان در سال‌های اخیر کاهش یافته و به ۱۸ تا ۲۵ سال رسیده است؛ زنگ خطری که آینده‌ی اجتماعی کشور را تهدید می‌کند.
در استان کهگیلویه و بویراحمد نیز وضعیت نگران‌کننده‌ای وجود دارد. بنا بر اعلام شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان، بیش از ۱۲ هزار نفر در این استان به‌طور مستقیم درگیر اعتیاد هستند. نکته قابل تأمل آنکه نیمی از مصرف‌کنندگان زیر ۳۰ سال سن دارند و سهم مناطق روستایی و حاشیه‌نشین شهرها از این آسیب در حال افزایش است. رشد مصرف مواد صنعتی و روان‌گردان‌ها الگوی مصرف را از حالت سنتی به اشکال خطرناک‌تری تغییر داده است.
مصرف مواد مخدر در استان به‌طور مستقیم با سایر آسیب‌های اجتماعی همچون خشونت خانگی، ترک تحصیل، طلاق، خودکشی و بزهکاری نوجوانان در ارتباط است. گزارش‌های رسمی نشان می‌دهد در پرونده‌های خشونت‌ خانوادگی، اعتیاد یکی از متغیرهای غالب است.
تحلیلگران اجتماعی تأکید می‌کنند که برای مقابله با اعتیاد در استان، باید نگاه توسعه‌محور جایگزین نگاه صرفاً انتظامی شود. توانمندسازی اقتصادی، تقویت آموزش‌های پیشگیرانه در مدارس، افزایش تاب‌آوری اجتماعی خانواده‌ها و توسعه مراکز درمان و ترک اعتیاد در مناطق محروم، از جمله اقدامات ضروری برای کاهش این آسیب در کهگیلویه و بویراحمد است.
در ادامه، روایتی می‌خوانید از کسی که روزی در تاریکی اعتیاد گرفتار بود و امروز مسیر تازه‌ای را آغاز کرده است.

مردی که مقابل دوربین به گفت و گو نشسته است، نه شباهتی به تصویر کلیشه‌ای «معتاد خیابانی» دارد و نه دنبال پاک کردن گذشته‌اش است. واقعیتی تلخ و هولناک را بیان می کند: «کارمند بودم، زنم را از دست دادم، خانه‌ام رفت، ماشین‌م رفتند، تا کارتن خواب نشدم ول نکردم.» او یکی از ده‌ها یا صدها قربانی پنهان اعتیادی است که فقط بخاطر نه نگفتن به دوستانش درگیر یک بازی هولناک شده که دامن گیر تمام زندگی اش شد.
   

_{این فیلم مستند کار مشترکی از سوی معاونت فضای مجازی دادستانی مرکز کهگیلویه و بویراحمد و مرکز متنای کهگیلویه و بویراحمد است}.
من کارمند بودم. یک زندگی معمولی داشتم. اما گرفتار شدم...

کارم را از دست دادم، همسر و فرزندم رفتند، خانه‌ام از هم پاشید. حالا دو سال است که پاکم و دارم زندگی را از نو می‌سازم.

 سؤال: چطور گرفتار شدید؟

همه‌چیز از دوران دبیرستان شروع شد. دوستان نابابی داشتم. شب‌ها در خیابان و محله‌ها پرسه می‌زدیم. با چند نفر از دوستان یک خانه مجردی گرفته بودیم. می‌نشستیم، شب‌نشینی می‌کردیم، یکبار یکی از دوستان که مواد مصرف می کرد برای دورهمی و وقت گذرانی تریاک آورد، می‌گفتیم یک بار مصرف کنیم، حال می‌دهد...

همه‌چیز از روی ناآگاهی بود. اصلاً نمی‌دانستیم قرار است چه بلایی سرمان بیاید. مواد مصرف کردم و بعد ول کردم، درسم را تمام کردم، وارد دانشگاه شدم، باز مصرف کردم. فکر نمی‌کردم جدی شود. اما کم‌کم عادت شد، بعد تبدیل به یک روند مداوم... ازدواج کردم، ولی مصرف متوقف نشد.

بعد از تریاک رفتیم سراغ مواد روان‌گردان. بعد از آن، هروئین... یکی از دوستان گفت: «تریاک خیلی زمان‌بر و دردسرساز است؛ پیکنیک و منقل و مکان می خواهد. یک ماده جدید آمده، سریع اثر می‌گذارد و راحت‌تر است...»

ما هم پذیرفتیم. استفاده کردیم. دیدیم خیلی راحت می‌شود تهیه‌اش کرد. نیازی به مکان خاصی هم ندارد. 

سؤال: شیشه را از کی شروع کردید؟

بعد از مدتی، شیشه هم اضافه شد. می‌گفتند مکمل همان ماده قبلی است. دیگر هم‌زمان مصرف می‌کردیم.

با شیشه، توهمات سنگینی می‌زدم.  هیچ‌چیز نمی‌فهمیدم. کارم را از دست دادم. همسرم طلاق گرفت. عکس‌ آن روزهایی که معتاد بودم را هنوز همراه دارم؛ همیشه همراهم است که یادم بماند چه بر سرم آمد و الان کجا ایستاده ام.

سؤال: چند سال درگیر اعتیاد بودید؟

حدود ۲۷ سال. بارها ترک کردم، اما نمی‌دانستم چطور واقعا ادامه دهم. یکی‌دو بار هم به جلسات معتادان گمنام رفتم، ولی بدون راهنما، رها کردم. این‌بار آخر، نزدیک به دو سال است که پاکم.

در ابتدا فقط خدا کمکم کرد. بعد یکی از مسئولان همین مرکز، آقای حیدری، در حیاط یک جمله به من گفت که برایم تبدیل به یک جرقه شد. من دیگر ناامید شده بودم. می‌گفتم برای چه باید تلاش کنم وقتی نه خانواده‌ای دارم، نه امیدی. ولی همان یک جمله، مسیر زندگی‌ام را تغییر داد.

سؤال: الان وضعیت‌تان چگونه است؟

الان حدود دو سال است که پاکم. کار کردم، یک گوشی خریدم، در حوزه برق ساختمان و تعمیر لوازم خانگی آموزش دیدم. مدرک گرفتم. اگر خدا بخواهد، یک وام بگیرم و کارم را راه بیندازم. دارم زندگی‌ام را از نو می‌سازم.

سؤال: در دوران مصرف، چقدر هزینه کردید؟

خیلی زیاد...ماشینم را فروختم، لوازم منزلم را یکی‌یکی فروختم. به جایی رسید که فقط درآمدم را صرف مواد می‌کردم. واقعاً همه‌چیز از دست رفت. تا کارتن خواب نشدم ول نکردم.

سؤال: به جوان‌هایی که در سن شما هستند و تازه با مواد آشنا می‌شوند، چه توصیه‌ای دارید؟

به پدر و مادرها می‌گویم اگر فرزندشان ساعت دو شب بیرون از خانه است، باید از او بپرسند کجاست. نباید بی‌تفاوت باشند.

به خود جوان‌ها هم می‌گویم: نگذار دیر شود. نگذار همه‌چیز را از دست بدهی. از همان ابتدا جلویش را بگیر. هیچ‌کس فکر نمی‌کند که روزی معتاد می‌شود... اما می‌شوی، خیلی راحت.