تاریخ انتشار
جمعه ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۱:۳۱
کد مطلب : ۵۰۰۹۴۹
گفت و گوی اختصاصی کبنانیوز با مجتبی شریعتی عضو هیئت علمی دانشگاه یاسوج:
شریعتی: جنگ بین ایران و اسرائیل نبرد تمدنی است / چرا نباید صلح و جنگ تحمیلی را بپذیریم؟ / اینکه چماق بالای سرمان بگیرند و بعد بگویند بیایید مذاکره کنید، مورد پذیرش ما نیست!/ مردم در این روزها سنگ تمام گذاشته اند
۰
کبنا ؛حدود یک هفته از تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک کشور عزیزمان میگذرد، هر چه به سمت جلو میرویم، تحلیل مسائل سیاسی و اجتماعی اهمیت بیشتری پیدا میکند، در همین خصوص با دکتر مجتبی شریعتی عضو هیئتعلمی دانشگاه در رشته روابط بینالملل گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید:
کبنا: در مورد اتفاقات اخیر بعد از تجاوز اسرائیل به خاک کشورمان صحبت بفرمایید؟
شریعتی: از ابتدای انقلاب اسلامی در هیچ جنگی شروعکننده نبودیم، این تجاوز هم در حالی شروع شد که روی میز مذاکره غیرمستقیم با آمریکا بودیم، سالهای زیادی است که درگیر مذاکره هستیم. عدهای از سیاسیون معتقدند راهکار برونرفت از مشکلات مذاکره است و عدهای مذاکره را فریب میدانند، ولی نظام جمهوری اسلامی بهخاطر وضعیت اقتصادی، تحریمهایی که علیه کشورمان شد، پیگیری غنیسازی و اهمیتی که مذاکره در نظر مردم داشت، در تمام این سالها همواره مذاکره را پیگیری کرد، تا جایی پیش رفتیم که دیدیم طرف آمریکایی قرارداد فیمابین را پاره کرد.
اصولاً ایران جنگطلب نبوده و نیست، و سابقه تاریخی کشور ما نشان داده با دخالتهای خارجی نتوانستهایم استقلال کشورمان را حفظ کنیم، نمونهاش دوره مصدق است، مصدق چهرهای ملیگرا و دلسوز ایران بود، اما به دلیل اعتمادی که به غرب داشت، در نهایت غرب با کودتایی مصدق را سرنگون کرد.
کبنا: اینکه چماق بالای سرمان بگیرند و بعد بگویند بیایید مذاکره کنید، مورد پذیرش ما نیست!
در همه مواردی که ایران بهغیراز توانمندی داخل اعتماد کرده، نتیجهاش خیانت شده است، لذا این ذهنیت تاریخی در ایرانیان وجود دارد که به خارجیها نمیشود اعتماد کرد. بااینهمه، اهمیت بهکارگیری زبان دیپلماسی و عقلانیت در تمام دنیا و نگاه مثبتی برخی از جریانهای سیاسی داخلی و مردم به مذاکره، موجب شد مذاکره را ادامه دهیم. اما تا کی؟ مذاکره زمانی ارزش دارد که برد، برد باشد، اگر بخواهیم مذاکرهای صورت دهیم که نتیجه آن برد یک طرف و باخت طرف دیگر باشد این مذاکره نیست، تجاوز است، نه با ابزار نظامی، بلکه با ابزار گفتمان و دیالوگ. اینکه چماق بالای سرمان بگیرند و بعد بگویند بیایید مذاکره کنید، مورد پذیرش ما نیست.
تاریخ نشان داده ملت ایران به دو دلیل هیچگاه زیر بار زور نرفته است؛ حتی در دوره قبل از انقلاب که مردم زور و توان نظامی نداشتند، بارها جلوی تجاوز خارجیها ایستادگی کردند. وجه اسلامیت انقلاب سال 57 ارزشهایی که در ذات ایرانیها وجود داشت، پررنگتر کرد، و مردم به این خودباوری رسیدند که میتوانیم مقابله و ایستادگی کنیم، نمونهاش دوره ۸ساله جنگ تحمیلی است که تمام دنیا در مقابل ما بود و ما تنها بودیم. از طرفی مردم ما با تأثیری که از فرهنگ عاشورایی گرفتهاند هیچگاه زیر بار ذلت نمیروند، اینها باعث شد مذاکرهای را بپذیریم که در آن اجبار نباشد، صلحی را بپذیریم که در آن اجبار نباشد. اینکه طرف غربی بخواهد با چماق با ما برخورد کنند و منافع خود را به اسم مذاکره به ما بقبولانند، هیچگاه طرف ایرانی این را نمیپذیرد.
کبنا: دعوای ایران و آمریکا یک زمینه تاریخی دارد، آمریکا خودش صاحب فناوری هستهای است، بمب هستهای دارد، و از طرفی اسرائیل هم مرز ما نیست، ولی همه کشورهای غربی بهاضافه رژیم غاصب صهیونیستی روی غنیسازی فناوری هستهای با ما دعوا دارند، چرا؟
شریعتی: این خصومت ریشههای تاریخی دارد، قدرتیابی غرب در گروی استعمار شرق است. از دوره رنسانس که غرب توانست به مدد تکنولوژیهایی صاحب قدرت شود، آغاز این دوره با استعمار سایر کشورها شروع شد، همه جهان بهغیراز جهان غرب در این پازل استعماری قرار گرفت؛ لذا در دورهای شمال کشور در دست روسها بود و جنوب کشور در دست انگلیس بود، هر چند که ما کامل استعمار نشدیم، اما نیروی مستعمره بودیم.
قدرت و ثروت غرب بهخاطر تکنولوژی نیست، بهخاطر انباشت سرمایه از طریق استعمار است. ایران هم از نظر منابع کشوری غنی است و موقعیت جغرافیای استراتژیکی دارد، لذا در طول تاریخ همیشه مورد طمع قرار داشت و یک طعمه چربونرم برای استعمارگران محسوب میشده است.

جنگ بین ایران و اسرائیل نبرد تمدنی است
بایدن در یکی از اظهارات خود در تلآویو در جمع مردم صهیونیست این جمله عجیب را گفته بود که «اگر اسرائیل وجود نداشت، آمریکا برای منافعش یک اسرائیل خلق میکرد»، در واقع اسرائیل برای غارت منابع خاورمیانه ایجاد شده است، اگر اسرائیل نباشد، غرب نمیتواند بهراحتی در این منطقه منابع عظیم منطقه را ببرد. آمریکا به واسطه اسرائیل کشورهای منطقه را درگیر کرده، تسلیحات میفروشد، نفت را ارزان میبرد، فرهنگ خود را قالب کند؛ لذا جنگ بین ایران و اسرائیل تمدنی است، بین تمدنی که میخواهد مستقل باشد و زیر بار ظلم نمیرود، و تمدنی که خودش را حاکم و کدخدای دنیا میداند. اگر خودمان را بهعنوان تمدنی کهن بشناسیم، و اسلام را بهعنوان دینی که مفاهیم متعالی و ارزشهای انقلابی دارد، هیچگاه حاضر نمیشویم زیر بار استعمار برویم، لذا این نبرد دو کشور یا دو نظام سیاسی نیست، نبرد تمدنی است.
زمانی استعمار آشکار بود، اما امروز پنهان است، ژاپن کشور پیشرفتهای است؛ ولی اختیار نظامی ژاپن در دست آمریکا است، اختیار نظامی ترکیه در دست آمریکا است، در عربستان و کشورهای عربی پایگاههای نظامی آمریکایی وجود دارد؛ لذا همه اینها استعمار امریکا را پذیرفتهاند؛ چون تمدن ایرانی و اسلامی را ندارند. تا زمانی که به دنبال ملیگرایی و اسلامیت باشیم، استقلال کشور و جمهوریت برای ما مهم است، هر زمانی که به خطوط قرمز تمدن اسلامی و ایرانی تجاوز شود، جایی برای سکوت نمیماند.
کبنا: چرا نباید صلح و جنگ تحمیلی را بپذیریم؟ امروز اسرائیل آلت دست آمریکا برای پیشبرد اهدافش است، امروز آمریکا به ما میگوید باید در این پازل بازی کنید، چون با اهداف ما سازگار است، اما ایران نمیتواند حرف زور را بپذیرد، ما دورههای مختلفی را دیدهایم که کشور ما به غرب اعتماد کرد، بارها مصدق به آمریکا رفت به امید اینکه در مقابل انگلیس به او کمک شود. در دوران گذشته به روسیه علیه بریتانیا امید بستیم. در دوره دیگر در جریان برجام از خیلی از مواضع کوتاه آمدیم؛ ولی غرب هیچگاه حاضر نشد از اهداف و برنامههای خود کوتاه بیاید. باتوجهبه فرهنگ اسلامی و ایرانی قطعاً نمیتوانیم صلحی را بالاجبار بپذیریم. هر چند که هیچگاه شروعکننده جنگ نیستیم، و ما داریم از خودمان دفاع میکنیم.
اسرائیل و آمریکا این پلن را در جاهای دیگری اجرا کردند. ترامپ و نتانیاهو از طریق مشاوران خود که خائنین میهن اسلامی هستند، شناخت دقیقی از ایران به دست نیاوردند و محاسباتشان اشتباه بود، تصور آنها این بود که با زدن بالهای جمهوری اسلامی از جمله حزبالله، و اجرای عملیات رعدآسا در فرصت محدود جمهوری اسلامی را از پای در میآورد؛ با زدن فرماندهان نظامی کشور و ایجاد اختلال در سیستم نظامی و امنیتی.
از ماههای قبل عواملی وارد کشور شده و گوشههایی از کشور فعالیتهای خرابکارانه انجام دادند. همینطور باتوجهبه نارضایتیهای داخلی اقتصادی، حضور کمرنگ مردم در انتخابات، فشار خارجی، تصور میکردند روز اول سیستم را مختل میکنند و در روز دوم و سوم شورشهایی در داخل کشور اتفاق میافتد و بهراحتی جمهوری اسلامی را ساقط میکنند؛ تصورشان این بوده که این عملیات حتی به 6 روز نمیکشد؛ اتفاقی که در لیبی، سوریه و سایر کشورها افتاده است. اما برعکس شد.
تمام تحلیلگران نظامی و سیاسی این نظر را دارند که امکان ندارد کشوری که اطرافش کامل محاصره است، از نظر هوایی نمیتواند خارج از مرزهایش برود، و با قدرتهای بینالمللی مثل آمریکا و اروپا و اسرائیل روبرو است، اصلیترین فرماندهان نظامی خود را از دست بدهد، پدافندهایش از کار بیفتد، بتواند دوام بیاورد، و تصور میکردند کار جمهوری اسلامی تمام میشود و اصلاً نیازی به ورود آمریکا نیست.
اما اتفاقی که افتاد این بود که با سه پدیده خاص و ناشناخته مواجه شدند؛ اول سرعت بازسازی است، علیرغم اینکه در یک اشراف اطلاعاتی کامل فرماندهان نظامی ما را زدند، خیلی از پدافندهای ما را از کار انداختند، عملاً یک کشور مستأصل شدیم، اما به فاصله چند ساعت فرماندهان نظامی جایگزین شدند، پدافندها را به دست گرفتیم، نه اینکه خوب عمل کرده باشیم، گاهی احساس میشود از این بهتر نمیشد. این یک اتفاق خارقالعاده سیاسی و نظامی است که در تاریخ جنگهای جهانی سابقه ندارد.
در کتاب هنر جنگ که «سون تزو» به آن اشاره میکند، وقتی فرماندهان یک جنگ را از بین ببرید آن سپاه شکستخورده است، ولی در ایران بهسرعت همه چیز ترمیم شد، و جمهوری اسلامی که عدهای در محافل داخلی تصور میکردند «موشکهایش از شیراز شلیک میشود و به بهبهان نمیرسد، روی سیمها گیر میکند»، الان به جایی رسیده که مدرنترین پدافند دشمن را از کار میاندازد، دشمنی که به تمام سرویسهای اطلاعاتی دنیا وصل است. در حساسترین مناطق اسرائیل موشک نقطهزنی میکند که این برای برخی از محافل داخلی قابلباور نبود.

بعد از اتفاقات روز اول و شهید کردن بالاترین مسئولان نظامی کشور، مسئله خاص و پیچیدهای رخ داد، ایرانیانی که از نظر سیاسی با جمهوری اسلامی زاویه زیادی دارند، مدافع ایران شدهاند، در انتخاب بین جمهوری اسلامی و اسرائیل، انتخاب بین جمهوری اسلامی و آمریکا، انتخاب بین جمهوری اسلامی و رضا پهلوی، جمهور اسلامی را انتخاب میکنند. یکی از خبرنگاران توییت زده بود که یکی از دشمنان سرسخت جمهوری اسلامی به دنبال این هست که بچههایش را برای دفاع از ایران بفرستد. طیف روشنفکری، جریانهای سیاسی که بهسختی در انتخابات تأیید صلاحیت میشوند، بسیار جلوتر از خیلی از افراد دیگری که مسئولیت دارند، دارند از این کشور دفاع میکنند؛ لذا حوادث تجاوزکارانه روز اول به طور عجیبی انسجام ملی ایجاد کرد و اختلافات کنار گذاشته شد.
جمهوری اسلامی هوشمندانهتر از چیزی است که میبینیم. ولایتفقیه مثل نوری است که توانسته پایههای جمهوری اسلامی را حفظ کند و در ادامه هم حفظ میکند. جمهوری اسلامی ساختار مستحکم و پیچیدهای دارد. ملت ایران در این روزها صحنههای زیبایی از تعاملات انسانی را رقم زدهاند که ستودنی است.
کبنا: نکتهای یا توصیهای برای مردم دارید؟
کوچکتر از آنم که بخواهم توصیهای داشته باشم. مردم ایران پیچیده و ناشناخته، غیور و شرافتمند هستند، در این روزها صحنههای زیبایی از تعاملات انسانی را رقم زدهاند، علیرغم همه سختیهایی که وجود دارد ایستادهاند. ما با ابرقدرت و کدخدای جهانی در حال جنگ هستیم. سالهای سال است که همه راههای مذاکره را رفتهایم که غرب حق ایران را در فناوری هستهای به رسمیت بشناسد و بداند که نمیخواهیم زیر بیرق آمریکا باشیم.
در مذاکرات به دنبال این هستیم که حقوحقوق ما رعایت شود، اما ما با یک حیوان درنده روبرو هستیم که منطق برای او جایگاهی ندارد. منطقی جلو رفتیم؛ ولی نتیجه نگرفتیم. در ادامه دوراه داریم، اول اینکه از همه منافع آرمانی و ملیمان بگذریم و تبدیل به مستعمره شویم، یا باید بجنگیم تا این حیوان درنده از پای در بیاید، آمریکا آمریکای قدیم نیست و توان اینکه در چند جبهه وارد شود ندارد، هنوز نتوانسته مسئله اوکراین را حل کند، با یمن وارد جنگ شده و نتوانسته بر یمن غلبه کند، ترامپ در داخل کشور مخالفان جدی دارد.
اگر این جنگ ادامه پیدا کند، در داخل نظام اجتماعی اسرائیل تنشهای شدیدی را شاهد خواهیم بود، چون در اسرائیل مردم بهسختی عادت ندارد، نه فرهنگ غنی ایرانی را دارند که شجاعت و عزت و مقاومت را به فرزندان خودآموزش دهند، نه فرهنگ اسلامی که بفهمند عزت و ذلت در کربلا چیست! دو پاسپورتیاند و اگر مسئلهای پیش بیاید سریعاً به دنبال راه فرار میگردند، الان دولت صهیونیستی راهها را بسته و کسی نمیتواند فرار کند وگرنه هیچکس نمیماند.
مردم ما باید کمی صبور باشند، همانطوری که به بهترین نحوی تاکنون عمل کردهاند. خیلی از مسئولان باید امروز بیایند دستوپای مردم را ببوسند بهخاطر کمکاریهایی که داشتهاند. مردم در این روزها سنگ تمام گذاشتهاند، شاید در ادامه جنگ سختیهایی هم داشته باشیم، اما اگر میخواهیم نتیجه بگیریم باید متحد باشیم. دوم اینکه در این نبرد خیلی از قهرمانان ملی ما توسط خائنین داخلی کشته شدهاند، اما به حمدالله تعداد اینها بسیار کم شده است. اما ممکن است مثل جریانهای منافقین و بهائیت و گروههای خارجی که در خدمت غرب هستند، ممکن است در ادامه در داخل کشور فعال شوند، مردم باید هوشمند باشند.
همدلی مهم است. هر گونه بحثی که اختلافافکنی میکند باید کنار گذاشته شود، الان بحثهای قومیتی و جریانهای سیاسی کنار گذاشته شود، ممکن است در ادامه راه هم صدماتی ببینیم، ولی مهم نتیجه ارزشمندی است که کسب میکنیم، آوردهای که نسلهای آینده ما بتوانند مراحل پیشرفت و ترقی ایران را ببینید.
کبنا: در مورد اتفاقات اخیر بعد از تجاوز اسرائیل به خاک کشورمان صحبت بفرمایید؟
شریعتی: از ابتدای انقلاب اسلامی در هیچ جنگی شروعکننده نبودیم، این تجاوز هم در حالی شروع شد که روی میز مذاکره غیرمستقیم با آمریکا بودیم، سالهای زیادی است که درگیر مذاکره هستیم. عدهای از سیاسیون معتقدند راهکار برونرفت از مشکلات مذاکره است و عدهای مذاکره را فریب میدانند، ولی نظام جمهوری اسلامی بهخاطر وضعیت اقتصادی، تحریمهایی که علیه کشورمان شد، پیگیری غنیسازی و اهمیتی که مذاکره در نظر مردم داشت، در تمام این سالها همواره مذاکره را پیگیری کرد، تا جایی پیش رفتیم که دیدیم طرف آمریکایی قرارداد فیمابین را پاره کرد.
اصولاً ایران جنگطلب نبوده و نیست، و سابقه تاریخی کشور ما نشان داده با دخالتهای خارجی نتوانستهایم استقلال کشورمان را حفظ کنیم، نمونهاش دوره مصدق است، مصدق چهرهای ملیگرا و دلسوز ایران بود، اما به دلیل اعتمادی که به غرب داشت، در نهایت غرب با کودتایی مصدق را سرنگون کرد.
کبنا: اینکه چماق بالای سرمان بگیرند و بعد بگویند بیایید مذاکره کنید، مورد پذیرش ما نیست!
در همه مواردی که ایران بهغیراز توانمندی داخل اعتماد کرده، نتیجهاش خیانت شده است، لذا این ذهنیت تاریخی در ایرانیان وجود دارد که به خارجیها نمیشود اعتماد کرد. بااینهمه، اهمیت بهکارگیری زبان دیپلماسی و عقلانیت در تمام دنیا و نگاه مثبتی برخی از جریانهای سیاسی داخلی و مردم به مذاکره، موجب شد مذاکره را ادامه دهیم. اما تا کی؟ مذاکره زمانی ارزش دارد که برد، برد باشد، اگر بخواهیم مذاکرهای صورت دهیم که نتیجه آن برد یک طرف و باخت طرف دیگر باشد این مذاکره نیست، تجاوز است، نه با ابزار نظامی، بلکه با ابزار گفتمان و دیالوگ. اینکه چماق بالای سرمان بگیرند و بعد بگویند بیایید مذاکره کنید، مورد پذیرش ما نیست.
تاریخ نشان داده ملت ایران به دو دلیل هیچگاه زیر بار زور نرفته است؛ حتی در دوره قبل از انقلاب که مردم زور و توان نظامی نداشتند، بارها جلوی تجاوز خارجیها ایستادگی کردند. وجه اسلامیت انقلاب سال 57 ارزشهایی که در ذات ایرانیها وجود داشت، پررنگتر کرد، و مردم به این خودباوری رسیدند که میتوانیم مقابله و ایستادگی کنیم، نمونهاش دوره ۸ساله جنگ تحمیلی است که تمام دنیا در مقابل ما بود و ما تنها بودیم. از طرفی مردم ما با تأثیری که از فرهنگ عاشورایی گرفتهاند هیچگاه زیر بار ذلت نمیروند، اینها باعث شد مذاکرهای را بپذیریم که در آن اجبار نباشد، صلحی را بپذیریم که در آن اجبار نباشد. اینکه طرف غربی بخواهد با چماق با ما برخورد کنند و منافع خود را به اسم مذاکره به ما بقبولانند، هیچگاه طرف ایرانی این را نمیپذیرد.
کبنا: دعوای ایران و آمریکا یک زمینه تاریخی دارد، آمریکا خودش صاحب فناوری هستهای است، بمب هستهای دارد، و از طرفی اسرائیل هم مرز ما نیست، ولی همه کشورهای غربی بهاضافه رژیم غاصب صهیونیستی روی غنیسازی فناوری هستهای با ما دعوا دارند، چرا؟
شریعتی: این خصومت ریشههای تاریخی دارد، قدرتیابی غرب در گروی استعمار شرق است. از دوره رنسانس که غرب توانست به مدد تکنولوژیهایی صاحب قدرت شود، آغاز این دوره با استعمار سایر کشورها شروع شد، همه جهان بهغیراز جهان غرب در این پازل استعماری قرار گرفت؛ لذا در دورهای شمال کشور در دست روسها بود و جنوب کشور در دست انگلیس بود، هر چند که ما کامل استعمار نشدیم، اما نیروی مستعمره بودیم.
قدرت و ثروت غرب بهخاطر تکنولوژی نیست، بهخاطر انباشت سرمایه از طریق استعمار است. ایران هم از نظر منابع کشوری غنی است و موقعیت جغرافیای استراتژیکی دارد، لذا در طول تاریخ همیشه مورد طمع قرار داشت و یک طعمه چربونرم برای استعمارگران محسوب میشده است.

جنگ بین ایران و اسرائیل نبرد تمدنی است
بایدن در یکی از اظهارات خود در تلآویو در جمع مردم صهیونیست این جمله عجیب را گفته بود که «اگر اسرائیل وجود نداشت، آمریکا برای منافعش یک اسرائیل خلق میکرد»، در واقع اسرائیل برای غارت منابع خاورمیانه ایجاد شده است، اگر اسرائیل نباشد، غرب نمیتواند بهراحتی در این منطقه منابع عظیم منطقه را ببرد. آمریکا به واسطه اسرائیل کشورهای منطقه را درگیر کرده، تسلیحات میفروشد، نفت را ارزان میبرد، فرهنگ خود را قالب کند؛ لذا جنگ بین ایران و اسرائیل تمدنی است، بین تمدنی که میخواهد مستقل باشد و زیر بار ظلم نمیرود، و تمدنی که خودش را حاکم و کدخدای دنیا میداند. اگر خودمان را بهعنوان تمدنی کهن بشناسیم، و اسلام را بهعنوان دینی که مفاهیم متعالی و ارزشهای انقلابی دارد، هیچگاه حاضر نمیشویم زیر بار استعمار برویم، لذا این نبرد دو کشور یا دو نظام سیاسی نیست، نبرد تمدنی است.
زمانی استعمار آشکار بود، اما امروز پنهان است، ژاپن کشور پیشرفتهای است؛ ولی اختیار نظامی ژاپن در دست آمریکا است، اختیار نظامی ترکیه در دست آمریکا است، در عربستان و کشورهای عربی پایگاههای نظامی آمریکایی وجود دارد؛ لذا همه اینها استعمار امریکا را پذیرفتهاند؛ چون تمدن ایرانی و اسلامی را ندارند. تا زمانی که به دنبال ملیگرایی و اسلامیت باشیم، استقلال کشور و جمهوریت برای ما مهم است، هر زمانی که به خطوط قرمز تمدن اسلامی و ایرانی تجاوز شود، جایی برای سکوت نمیماند.
کبنا: چرا نباید صلح و جنگ تحمیلی را بپذیریم؟ امروز اسرائیل آلت دست آمریکا برای پیشبرد اهدافش است، امروز آمریکا به ما میگوید باید در این پازل بازی کنید، چون با اهداف ما سازگار است، اما ایران نمیتواند حرف زور را بپذیرد، ما دورههای مختلفی را دیدهایم که کشور ما به غرب اعتماد کرد، بارها مصدق به آمریکا رفت به امید اینکه در مقابل انگلیس به او کمک شود. در دوران گذشته به روسیه علیه بریتانیا امید بستیم. در دوره دیگر در جریان برجام از خیلی از مواضع کوتاه آمدیم؛ ولی غرب هیچگاه حاضر نشد از اهداف و برنامههای خود کوتاه بیاید. باتوجهبه فرهنگ اسلامی و ایرانی قطعاً نمیتوانیم صلحی را بالاجبار بپذیریم. هر چند که هیچگاه شروعکننده جنگ نیستیم، و ما داریم از خودمان دفاع میکنیم.
اسرائیل و آمریکا این پلن را در جاهای دیگری اجرا کردند. ترامپ و نتانیاهو از طریق مشاوران خود که خائنین میهن اسلامی هستند، شناخت دقیقی از ایران به دست نیاوردند و محاسباتشان اشتباه بود، تصور آنها این بود که با زدن بالهای جمهوری اسلامی از جمله حزبالله، و اجرای عملیات رعدآسا در فرصت محدود جمهوری اسلامی را از پای در میآورد؛ با زدن فرماندهان نظامی کشور و ایجاد اختلال در سیستم نظامی و امنیتی.
از ماههای قبل عواملی وارد کشور شده و گوشههایی از کشور فعالیتهای خرابکارانه انجام دادند. همینطور باتوجهبه نارضایتیهای داخلی اقتصادی، حضور کمرنگ مردم در انتخابات، فشار خارجی، تصور میکردند روز اول سیستم را مختل میکنند و در روز دوم و سوم شورشهایی در داخل کشور اتفاق میافتد و بهراحتی جمهوری اسلامی را ساقط میکنند؛ تصورشان این بوده که این عملیات حتی به 6 روز نمیکشد؛ اتفاقی که در لیبی، سوریه و سایر کشورها افتاده است. اما برعکس شد.
تمام تحلیلگران نظامی و سیاسی این نظر را دارند که امکان ندارد کشوری که اطرافش کامل محاصره است، از نظر هوایی نمیتواند خارج از مرزهایش برود، و با قدرتهای بینالمللی مثل آمریکا و اروپا و اسرائیل روبرو است، اصلیترین فرماندهان نظامی خود را از دست بدهد، پدافندهایش از کار بیفتد، بتواند دوام بیاورد، و تصور میکردند کار جمهوری اسلامی تمام میشود و اصلاً نیازی به ورود آمریکا نیست.
اما اتفاقی که افتاد این بود که با سه پدیده خاص و ناشناخته مواجه شدند؛ اول سرعت بازسازی است، علیرغم اینکه در یک اشراف اطلاعاتی کامل فرماندهان نظامی ما را زدند، خیلی از پدافندهای ما را از کار انداختند، عملاً یک کشور مستأصل شدیم، اما به فاصله چند ساعت فرماندهان نظامی جایگزین شدند، پدافندها را به دست گرفتیم، نه اینکه خوب عمل کرده باشیم، گاهی احساس میشود از این بهتر نمیشد. این یک اتفاق خارقالعاده سیاسی و نظامی است که در تاریخ جنگهای جهانی سابقه ندارد.
در کتاب هنر جنگ که «سون تزو» به آن اشاره میکند، وقتی فرماندهان یک جنگ را از بین ببرید آن سپاه شکستخورده است، ولی در ایران بهسرعت همه چیز ترمیم شد، و جمهوری اسلامی که عدهای در محافل داخلی تصور میکردند «موشکهایش از شیراز شلیک میشود و به بهبهان نمیرسد، روی سیمها گیر میکند»، الان به جایی رسیده که مدرنترین پدافند دشمن را از کار میاندازد، دشمنی که به تمام سرویسهای اطلاعاتی دنیا وصل است. در حساسترین مناطق اسرائیل موشک نقطهزنی میکند که این برای برخی از محافل داخلی قابلباور نبود.

بعد از اتفاقات روز اول و شهید کردن بالاترین مسئولان نظامی کشور، مسئله خاص و پیچیدهای رخ داد، ایرانیانی که از نظر سیاسی با جمهوری اسلامی زاویه زیادی دارند، مدافع ایران شدهاند، در انتخاب بین جمهوری اسلامی و اسرائیل، انتخاب بین جمهوری اسلامی و آمریکا، انتخاب بین جمهوری اسلامی و رضا پهلوی، جمهور اسلامی را انتخاب میکنند. یکی از خبرنگاران توییت زده بود که یکی از دشمنان سرسخت جمهوری اسلامی به دنبال این هست که بچههایش را برای دفاع از ایران بفرستد. طیف روشنفکری، جریانهای سیاسی که بهسختی در انتخابات تأیید صلاحیت میشوند، بسیار جلوتر از خیلی از افراد دیگری که مسئولیت دارند، دارند از این کشور دفاع میکنند؛ لذا حوادث تجاوزکارانه روز اول به طور عجیبی انسجام ملی ایجاد کرد و اختلافات کنار گذاشته شد.
جمهوری اسلامی هوشمندانهتر از چیزی است که میبینیم. ولایتفقیه مثل نوری است که توانسته پایههای جمهوری اسلامی را حفظ کند و در ادامه هم حفظ میکند. جمهوری اسلامی ساختار مستحکم و پیچیدهای دارد. ملت ایران در این روزها صحنههای زیبایی از تعاملات انسانی را رقم زدهاند که ستودنی است.
کبنا: نکتهای یا توصیهای برای مردم دارید؟
کوچکتر از آنم که بخواهم توصیهای داشته باشم. مردم ایران پیچیده و ناشناخته، غیور و شرافتمند هستند، در این روزها صحنههای زیبایی از تعاملات انسانی را رقم زدهاند، علیرغم همه سختیهایی که وجود دارد ایستادهاند. ما با ابرقدرت و کدخدای جهانی در حال جنگ هستیم. سالهای سال است که همه راههای مذاکره را رفتهایم که غرب حق ایران را در فناوری هستهای به رسمیت بشناسد و بداند که نمیخواهیم زیر بیرق آمریکا باشیم.
در مذاکرات به دنبال این هستیم که حقوحقوق ما رعایت شود، اما ما با یک حیوان درنده روبرو هستیم که منطق برای او جایگاهی ندارد. منطقی جلو رفتیم؛ ولی نتیجه نگرفتیم. در ادامه دوراه داریم، اول اینکه از همه منافع آرمانی و ملیمان بگذریم و تبدیل به مستعمره شویم، یا باید بجنگیم تا این حیوان درنده از پای در بیاید، آمریکا آمریکای قدیم نیست و توان اینکه در چند جبهه وارد شود ندارد، هنوز نتوانسته مسئله اوکراین را حل کند، با یمن وارد جنگ شده و نتوانسته بر یمن غلبه کند، ترامپ در داخل کشور مخالفان جدی دارد.
اگر این جنگ ادامه پیدا کند، در داخل نظام اجتماعی اسرائیل تنشهای شدیدی را شاهد خواهیم بود، چون در اسرائیل مردم بهسختی عادت ندارد، نه فرهنگ غنی ایرانی را دارند که شجاعت و عزت و مقاومت را به فرزندان خودآموزش دهند، نه فرهنگ اسلامی که بفهمند عزت و ذلت در کربلا چیست! دو پاسپورتیاند و اگر مسئلهای پیش بیاید سریعاً به دنبال راه فرار میگردند، الان دولت صهیونیستی راهها را بسته و کسی نمیتواند فرار کند وگرنه هیچکس نمیماند.
مردم ما باید کمی صبور باشند، همانطوری که به بهترین نحوی تاکنون عمل کردهاند. خیلی از مسئولان باید امروز بیایند دستوپای مردم را ببوسند بهخاطر کمکاریهایی که داشتهاند. مردم در این روزها سنگ تمام گذاشتهاند، شاید در ادامه جنگ سختیهایی هم داشته باشیم، اما اگر میخواهیم نتیجه بگیریم باید متحد باشیم. دوم اینکه در این نبرد خیلی از قهرمانان ملی ما توسط خائنین داخلی کشته شدهاند، اما به حمدالله تعداد اینها بسیار کم شده است. اما ممکن است مثل جریانهای منافقین و بهائیت و گروههای خارجی که در خدمت غرب هستند، ممکن است در ادامه در داخل کشور فعال شوند، مردم باید هوشمند باشند.
همدلی مهم است. هر گونه بحثی که اختلافافکنی میکند باید کنار گذاشته شود، الان بحثهای قومیتی و جریانهای سیاسی کنار گذاشته شود، ممکن است در ادامه راه هم صدماتی ببینیم، ولی مهم نتیجه ارزشمندی است که کسب میکنیم، آوردهای که نسلهای آینده ما بتوانند مراحل پیشرفت و ترقی ایران را ببینید.