تاریخ انتشار
دوشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۳۲
کد مطلب : ۴۹۵۳۶۷
پیشنهاد اندیشکده آمریکایی کوئینسی:
ترامپ عاشق توافق و ثبت یک دستاورد تاریخی با ایران است / ایران و آمریکا باید در ابتدا توافقی از جنس معامله ترامپ و کره شمالی منعقد کنند؛ این اتفاق، ظرف چند هفته شدنی است / چنین توافقی به همراه دست دادن پزشکیان و ترامپ میتواند از خرابکاریهای لابی نتانیاهو جلوگیری کند و مسیر را برای توافقی جامع و پایدار باز کند
۱
کبنا ؛اینکه دونالد ترامپ چه برنامهای در قبال ایران در دور دوم ریاست جمهوری اش دارد، همچنان سوژه تحلیل محافل رسانهای و سیاسی کشورهای عربی است، اسکای نیوز عربی به این موضوع پرداخته که دیپلماسی با جنگ، کدام یک مسیر تهران و واشنگتن در چهارسال آینده را تشکیل میدهند؟
به گزارش اسکای نیوز عربی، با توجه به تحولات اخیر در سیاست آمریکا در قبال ایران، تاکید دونالد ترامپ، رئیس جمهور جدید آمریکا بر ترجیح راه حل دیپلماتیک بر راه حل نظامی در برخورد با پرونده ایران، برجسته شده است.
موفق حرب، یک کارشناس امور آمریکا، در گفتوگو با اسکای نیوز به رویکرد واشنگتن در قبال ایران در دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ پرداخته و به تسلط وی به پرونده برنامه هستهای ایران و تصمیماتی که وی در قبال ایران در دوره نخست ریاست جمهوری اش گرفته بود، اشاره کرده است.
این کارشناس به اقدام ترامپ در ترور سردار سلیمانی در دور نخست ریاست جمهوریاش اشاره کرد و خاطرنشان کرد که ترامپ با وجود این اقدام نظامی، همواره در اظهارات خود بر تمایل اش برای یافتن راه حلهای دیپلماتیک در قبال تهران تاکید کرده است.
به گفته موفق حرب، ترامپ ترجیح میدهد یک «صلح ساز» باشد و به جای تشدید تنش نظامی با ایران، برای توافق کردن با ایران تلاش کند.
حرب همچنین ادعا کرد که ایران در حال حاضر در شرایط سخت اقتصادی و نظامی قرار دارد و همین امر باعث میشود ترامپ فکر کند که ممکن است زمان مناسبی برای توافق با تهران باشد.
حرب با بیان اینکه ترامپ شخصیتی است که توافق را دوست دارد، ایران را اکنون در موقعیت ضعیفی میبیند، موضوعی که به جای درگیری نظامی، شانس دستیابی به توافقات دیپلماتیک با ایران را افزایش میدهد.
این کارشناس عرب مدعی شده کارتهایی که نشان دهنده قدرت ایران بودند، مانند نفوذ این کشور در منطقه از طریق متحدان و بازوهای نظامی اش، اکنون به دلیل شرایط سوریه، عراق و لبنان، اکنون تضعیف شدهاند. مسالهای که گزینه دیپلماتیک را برای طرف آمریکایی جذابتر میکند.
این کارشناس عرب مسائل آمریکا توضیح میدهد که ترامپ به دنبال دستیابی به دستاوردهای تاریخی در چارچوب روابط با ایران است و در عین حال اذعان میکند که جزئیات توافق با تهران پیچیده خواهد بود.
این گزارش در پایان نوشته: به نظر میرسد ترامپ در شرایط کنونی طرفدار یک پیشنهاد دیپلماتیک برای ایران است که میتواند روابط بین دو کشور را پس از سالها تنش و درگیری تغییر دهد. دستیابی به این مهم تا حد زیادی به توانایی واشنگتن و تهران برای امتیاز دادن و دستیابی به توافقی که منافع هر دو طرف را برآورده میکند بستگی دارد، که همچنان در انتظار مذاکرات بیشتر و تماسهای سیاسی فشرده است.
با وجود گمانهزنیها درباره بازگرداندن کمپین "فشار حداکثری" علیه ایران، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، ترجیح خود برای یافتن راهحل دیپلماتیک برای تنشها با تهران را اعلام کرده است.
الدار ممدوف در اندیشکده آمریکایی «کوئینسی» نوشت: با وجود گمانهزنیها درباره بازگرداندن کمپین "فشار حداکثری" علیه ایران، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، ترجیح خود برای یافتن راهحل دیپلماتیک برای تنشها با تهران را اعلام کرده است.
در ادامه این مطلب آمده: در برنامه "هنیتی" شبکه فاکس نیوز در ۲۳ ژانویه، ترامپ گفت تنها چیزی که بر آن اصرار دارد این است که ایران "نباید سلاح هستهای داشته باشد. " نکته قابل توجه این است که او هیچ اشارهای به سیاستهای منطقهای ایران یا درگیریهایش با اسرائیل نکرد و همچنین تمایلی برای بمباران ایران یا تغییر رژیم در این کشور ابراز نکرد.
با توجه به اینکه رهبران ایران خود بارها تأکید کردهاند که به دنبال سلاح هستهای نیستند، توافق بین واشنگتن و تهران باید بهراحتی ممکن باشد.
در واقع، پس از انتخاب مسعود پزشکیان، رئیسجمهور اصلاحطلب، تهران آمادگی خود را برای مشارکت در دیپلماسی نشان داده است. جواد ظریف، معاون امور راهبردی پزشکیان، که برخی در تهران او را "رئیس جمهور ساز" مینامند، دیدگاه جدید و همکاریجویانه ایران را در مقالاتی در مجلات "فارن افرز" و "اکونومیست" توضیح داده و هفته گذشته در مجمع جهانی اقتصاد در داووس، سوئیس آن را بیشتر تبیین کرد.
با وجود اراده سیاسی آشکار در هر دو طرف، مسیر توافق چندان ساده نیست. زمینه این توافق بهطور قابل توجهی با سال ۲۰۱۵ که توافق هستهای معروف به برجام بین ایران و قدرتهای جهانی بهدست آمد، متفاوت است.
پس از خروج ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸ و ناکامی بایدن در احیای آن، ایران بهطور پیوسته برنامه خود را توسعه داده است. این شامل، از جمله، غنیسازی اورانیوم تا ۶۰ درصد، سطحی که امکان غنیسازی سریع تا ۹۰ درصد (سطح تسلیحاتی) را ایجاد میکند و نصب سانتریفیوژهای پیشرفتهتر است. به گفته کارشناس هستهای، کلسی داونپورت، ایران اکنون میتواند طی دو هفته مواد کافی برای ساخت پنج تا شش بمب تسلیحاتی تولید کند.
نگرانیها درباره این تحولات با دسترسی محدود آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران از سال ۲۰۲۱ تشدید شده است که خطر پراکندگی غیرقابل نظارت مواد هستهای به سایتهای اتمی دیگر را افزایش میدهد.
این وضعیت با تغییرات در گفتمان هستهای ایران پیچیدهتر میشود. موضع رسمی این است که تهران به دنبال سلاح اتمی نیست. فتوای آیتالله خامنهای که تسلیحات هستهای را ممنوع کرده، همچنان برقرار است.
با این حال، مجموعهای از ناکامیهای منطقهای، مانند حملات اسرائیل به متحد لبنانی ایران، و سقوط حکومت اسد در سوریه، که یکی دیگر از مهرههای کلیدی در "محور مقاومت" ایران است، انگیزههای قدرتمندی برای ایران ایجاد کرده تا به دنبال بازدارندگی هستهای باشد.
مقامات و سیاستگذاران اکنون بهطور آشکار امکان بازنگری در دکترین هستهای ایران به سمت تسلیحات آستانهای را مطرح میکنند. رفتار تهدیدآمیز نخستوزیر اسرائیل که برای حمله مستقیم به ایران (با کمک آمریکا، زیرا اسرائیل بهتنهایی توانایی چنین اقدامی را ندارد) فشار میآورد، تنها بیشتر تهران را به این مسیر سوق میدهد.
این مجموعه ملاحظات، تنها میزان اهمیت ماجرای ایران را برجسته میکند. مذاکرات فنی بر سر برنامه هستهای ایران با توجه به وضعیت پیشرفته آن طولانی و پیچیده خواهد بود. این مذاکرات همچنین باید در یک استراتژی منطقهای گستردهتر که به نگرانیهای امنیتی ایران رسیدگی میکند—در کنار دیگر بازیگران خاورمیانه—ادغام شود تا انگیزههای دستیابی به بازدارندگی هستهای را کاهش دهد.
تهران تصمیم به چراغ سبز نشان دادن به دیپلماسی با آمریکا گرفته است: اقتصاد بیمار ایران نیازمند نوعی کاهش تحریمهاست و این امر بدون نوعی توافق با ایالات متحده ممکن نیست.
اکنون بحث این نیست که آیا باید با ایالات متحده وارد گفتوگو شد یا نه، بلکه در مورد چگونگی انجام آن است.
عناصر آیندهنگرتر، عمدتاً چهرههای دولت اصلاحطلب پزشکیان، موافقند که بهطور فعال به واشنگتن نزدیک شوند تا آینده مذاکرات را شکل دهند. اما مخالفان اصولگرا اصرار دارند که از آنجا که ایالات متحده طرفی بود که برجام را ترک کرد، باید اولین گام را برای جلب اعتماد تهران بردارد.
علاوه بر این، تندروها مشوق استراتژیک اندکی در معامله بر سر اهرم هستهای ایران در ازای کاهش تحریمها میبینند. در همین حال، اصولگرایان مطمئن هستند که شراکت استراتژیک با روسیه، بهویژه بندهای توافق اخیر که مربوط به همکاری نظامی و امنیتی است، میتواند به ایران میزانی از بازدارندگی در برابر حملات آینده از اسرائیل و یا ایالات متحده بدهد.
جریان حامی این ایده که ایالات متحده گامی در وهله اول بردارت، در حال حاضر در گفتوگوهای داخلی تهران دست بالا را دارند. با این حال، اصلاحطلبان بر این باورند که منتظر ماندن برای پیشنهاد ایالات متحده یک اشتباه و اتلاف وقت است. آنها احتمالاً بهدرستی ارزیابی میکنند که ترامپ مشتاق یک توافق سریع برای تقویت اعتبار صلحطلبانه خود است، بالاخص که پایان سریع جنگ در اوکراین غیرمحتمل به نظر میرسد، توافق ایران در این زمان میتواند دستیافتنی باشد.
توافقی محدود و چارچوبی بر اساس توافقی که ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری خود با کره شمالی امضا کرد میتواند بهعنوان یک نقشه راه عمل کند. به گفته منابع دیپلماتیک، چنین توافقی میتواند ظرف چند هفته آماده شود، اگر تصمیم سیاسی برای آن وجود داشته باشد.
نگرانیهای مشروعی، حتی در میان کسانی که چنین مسیری را در نظر میگیرند، درباره قابلیت پیگیری یک توافق جامعتر پس از این وجود دارد. با این حال، حتی یک توافق محدود که به دنبال آن یک گام بسیار نمادین، مانند دست دادن ترامپ و پزشکیان، انجام شود، میتواند به شدت تنشها را کاهش دهد، از خرابکاری لابی طرفدار نتانیاهو جلوگیری کند و زمان و فضای سیاسی برای مذاکره درباره یک توافق پایدار و جامع که به برنامه هستهای ایران، کاهش تحریمها و حتی وضعیت گستردهتر منطقهای بپردازد، به دست بیاورد.
در حالی که دیپلماسی با ایالات متحده هنوز در مرحله ابتدایی است، ایرانیها قبلاً با اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی (بریتانیا، فرانسه، آلمان) وارد تعامل شدهاند. تهران امیدی ندارد که اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی بدون ایالات متحده بتوانند برجام را احیا کنند. هدف این نشستها جلوگیری از نقش تخریبی آنها، مانند بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران پیش از مهلت اکتبر ۲۰۲۵ است. بریتانیا و فرانسه، بهعنوان اعضای شورای امنیت سازمان ملل و امضاکنندگان برجام، میتوانند بازگرداندن تحریمها را فعال کنند و این اقدام مشمول وتو نمیشود.
این مذاکرات همچنین برای ارسال پیام به واشنگتن است که تهران این بار در مورد توافق جدی است. مسیر رسیدن به برجام نیز ابتدا با مذاکرات ایران و سه کشور اروپایی هموار شد که ایالات متحده بعداً به آن پیوست. ایالات متحده انگیزه روشنی برای پیوستن به مذاکرات محتوایی در قالب گفتوگوهای چندجانبه دارد، زیرا در غیر این صورت، اگر تنها در مسیر دوجانبه با ایران وارد شود، این خطر وجود دارد که سه کشور اروپایی، به دلیل ترس از کنار گذاشته شدن در یک توافق بالقوه بین واشنگتن و تهران، نقش تخریبی ایفا کنند. این خطر بهویژه اکنون که روابط بین ایالات متحده و اتحادیه اروپا خود به سوی شرایط ناشناخته پیش میرود، جدیتر میشود.
یک توافق دوجانبه محدود که بتواند تنشها بین ایالات متحده و ایران را کاهش دهد و پس از آن مذاکرات عمیقتر چندجانبه با مشارکت امضاکنندگان اصلی برجام برگزار شود، به نظر میرسد واقعبینانهترین مسیر پیش رو باشد. با توجه به اراده سیاسی ظاهری که در میان همه بازیگران دخیل وجود دارد، اکنون زمان آن است که این مسیر ادامه یابد.
به گزارش اسکای نیوز عربی، با توجه به تحولات اخیر در سیاست آمریکا در قبال ایران، تاکید دونالد ترامپ، رئیس جمهور جدید آمریکا بر ترجیح راه حل دیپلماتیک بر راه حل نظامی در برخورد با پرونده ایران، برجسته شده است.
موفق حرب، یک کارشناس امور آمریکا، در گفتوگو با اسکای نیوز به رویکرد واشنگتن در قبال ایران در دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ پرداخته و به تسلط وی به پرونده برنامه هستهای ایران و تصمیماتی که وی در قبال ایران در دوره نخست ریاست جمهوری اش گرفته بود، اشاره کرده است.
این کارشناس به اقدام ترامپ در ترور سردار سلیمانی در دور نخست ریاست جمهوریاش اشاره کرد و خاطرنشان کرد که ترامپ با وجود این اقدام نظامی، همواره در اظهارات خود بر تمایل اش برای یافتن راه حلهای دیپلماتیک در قبال تهران تاکید کرده است.
به گفته موفق حرب، ترامپ ترجیح میدهد یک «صلح ساز» باشد و به جای تشدید تنش نظامی با ایران، برای توافق کردن با ایران تلاش کند.
حرب همچنین ادعا کرد که ایران در حال حاضر در شرایط سخت اقتصادی و نظامی قرار دارد و همین امر باعث میشود ترامپ فکر کند که ممکن است زمان مناسبی برای توافق با تهران باشد.
حرب با بیان اینکه ترامپ شخصیتی است که توافق را دوست دارد، ایران را اکنون در موقعیت ضعیفی میبیند، موضوعی که به جای درگیری نظامی، شانس دستیابی به توافقات دیپلماتیک با ایران را افزایش میدهد.
این کارشناس عرب مدعی شده کارتهایی که نشان دهنده قدرت ایران بودند، مانند نفوذ این کشور در منطقه از طریق متحدان و بازوهای نظامی اش، اکنون به دلیل شرایط سوریه، عراق و لبنان، اکنون تضعیف شدهاند. مسالهای که گزینه دیپلماتیک را برای طرف آمریکایی جذابتر میکند.
این کارشناس عرب مسائل آمریکا توضیح میدهد که ترامپ به دنبال دستیابی به دستاوردهای تاریخی در چارچوب روابط با ایران است و در عین حال اذعان میکند که جزئیات توافق با تهران پیچیده خواهد بود.
این گزارش در پایان نوشته: به نظر میرسد ترامپ در شرایط کنونی طرفدار یک پیشنهاد دیپلماتیک برای ایران است که میتواند روابط بین دو کشور را پس از سالها تنش و درگیری تغییر دهد. دستیابی به این مهم تا حد زیادی به توانایی واشنگتن و تهران برای امتیاز دادن و دستیابی به توافقی که منافع هر دو طرف را برآورده میکند بستگی دارد، که همچنان در انتظار مذاکرات بیشتر و تماسهای سیاسی فشرده است.
با وجود گمانهزنیها درباره بازگرداندن کمپین "فشار حداکثری" علیه ایران، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، ترجیح خود برای یافتن راهحل دیپلماتیک برای تنشها با تهران را اعلام کرده است.
الدار ممدوف در اندیشکده آمریکایی «کوئینسی» نوشت: با وجود گمانهزنیها درباره بازگرداندن کمپین "فشار حداکثری" علیه ایران، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، ترجیح خود برای یافتن راهحل دیپلماتیک برای تنشها با تهران را اعلام کرده است.
در ادامه این مطلب آمده: در برنامه "هنیتی" شبکه فاکس نیوز در ۲۳ ژانویه، ترامپ گفت تنها چیزی که بر آن اصرار دارد این است که ایران "نباید سلاح هستهای داشته باشد. " نکته قابل توجه این است که او هیچ اشارهای به سیاستهای منطقهای ایران یا درگیریهایش با اسرائیل نکرد و همچنین تمایلی برای بمباران ایران یا تغییر رژیم در این کشور ابراز نکرد.
با توجه به اینکه رهبران ایران خود بارها تأکید کردهاند که به دنبال سلاح هستهای نیستند، توافق بین واشنگتن و تهران باید بهراحتی ممکن باشد.
در واقع، پس از انتخاب مسعود پزشکیان، رئیسجمهور اصلاحطلب، تهران آمادگی خود را برای مشارکت در دیپلماسی نشان داده است. جواد ظریف، معاون امور راهبردی پزشکیان، که برخی در تهران او را "رئیس جمهور ساز" مینامند، دیدگاه جدید و همکاریجویانه ایران را در مقالاتی در مجلات "فارن افرز" و "اکونومیست" توضیح داده و هفته گذشته در مجمع جهانی اقتصاد در داووس، سوئیس آن را بیشتر تبیین کرد.
با وجود اراده سیاسی آشکار در هر دو طرف، مسیر توافق چندان ساده نیست. زمینه این توافق بهطور قابل توجهی با سال ۲۰۱۵ که توافق هستهای معروف به برجام بین ایران و قدرتهای جهانی بهدست آمد، متفاوت است.
پس از خروج ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸ و ناکامی بایدن در احیای آن، ایران بهطور پیوسته برنامه خود را توسعه داده است. این شامل، از جمله، غنیسازی اورانیوم تا ۶۰ درصد، سطحی که امکان غنیسازی سریع تا ۹۰ درصد (سطح تسلیحاتی) را ایجاد میکند و نصب سانتریفیوژهای پیشرفتهتر است. به گفته کارشناس هستهای، کلسی داونپورت، ایران اکنون میتواند طی دو هفته مواد کافی برای ساخت پنج تا شش بمب تسلیحاتی تولید کند.
نگرانیها درباره این تحولات با دسترسی محدود آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران از سال ۲۰۲۱ تشدید شده است که خطر پراکندگی غیرقابل نظارت مواد هستهای به سایتهای اتمی دیگر را افزایش میدهد.
این وضعیت با تغییرات در گفتمان هستهای ایران پیچیدهتر میشود. موضع رسمی این است که تهران به دنبال سلاح اتمی نیست. فتوای آیتالله خامنهای که تسلیحات هستهای را ممنوع کرده، همچنان برقرار است.
با این حال، مجموعهای از ناکامیهای منطقهای، مانند حملات اسرائیل به متحد لبنانی ایران، و سقوط حکومت اسد در سوریه، که یکی دیگر از مهرههای کلیدی در "محور مقاومت" ایران است، انگیزههای قدرتمندی برای ایران ایجاد کرده تا به دنبال بازدارندگی هستهای باشد.
مقامات و سیاستگذاران اکنون بهطور آشکار امکان بازنگری در دکترین هستهای ایران به سمت تسلیحات آستانهای را مطرح میکنند. رفتار تهدیدآمیز نخستوزیر اسرائیل که برای حمله مستقیم به ایران (با کمک آمریکا، زیرا اسرائیل بهتنهایی توانایی چنین اقدامی را ندارد) فشار میآورد، تنها بیشتر تهران را به این مسیر سوق میدهد.
این مجموعه ملاحظات، تنها میزان اهمیت ماجرای ایران را برجسته میکند. مذاکرات فنی بر سر برنامه هستهای ایران با توجه به وضعیت پیشرفته آن طولانی و پیچیده خواهد بود. این مذاکرات همچنین باید در یک استراتژی منطقهای گستردهتر که به نگرانیهای امنیتی ایران رسیدگی میکند—در کنار دیگر بازیگران خاورمیانه—ادغام شود تا انگیزههای دستیابی به بازدارندگی هستهای را کاهش دهد.
تهران تصمیم به چراغ سبز نشان دادن به دیپلماسی با آمریکا گرفته است: اقتصاد بیمار ایران نیازمند نوعی کاهش تحریمهاست و این امر بدون نوعی توافق با ایالات متحده ممکن نیست.
اکنون بحث این نیست که آیا باید با ایالات متحده وارد گفتوگو شد یا نه، بلکه در مورد چگونگی انجام آن است.
عناصر آیندهنگرتر، عمدتاً چهرههای دولت اصلاحطلب پزشکیان، موافقند که بهطور فعال به واشنگتن نزدیک شوند تا آینده مذاکرات را شکل دهند. اما مخالفان اصولگرا اصرار دارند که از آنجا که ایالات متحده طرفی بود که برجام را ترک کرد، باید اولین گام را برای جلب اعتماد تهران بردارد.
علاوه بر این، تندروها مشوق استراتژیک اندکی در معامله بر سر اهرم هستهای ایران در ازای کاهش تحریمها میبینند. در همین حال، اصولگرایان مطمئن هستند که شراکت استراتژیک با روسیه، بهویژه بندهای توافق اخیر که مربوط به همکاری نظامی و امنیتی است، میتواند به ایران میزانی از بازدارندگی در برابر حملات آینده از اسرائیل و یا ایالات متحده بدهد.
جریان حامی این ایده که ایالات متحده گامی در وهله اول بردارت، در حال حاضر در گفتوگوهای داخلی تهران دست بالا را دارند. با این حال، اصلاحطلبان بر این باورند که منتظر ماندن برای پیشنهاد ایالات متحده یک اشتباه و اتلاف وقت است. آنها احتمالاً بهدرستی ارزیابی میکنند که ترامپ مشتاق یک توافق سریع برای تقویت اعتبار صلحطلبانه خود است، بالاخص که پایان سریع جنگ در اوکراین غیرمحتمل به نظر میرسد، توافق ایران در این زمان میتواند دستیافتنی باشد.
توافقی محدود و چارچوبی بر اساس توافقی که ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری خود با کره شمالی امضا کرد میتواند بهعنوان یک نقشه راه عمل کند. به گفته منابع دیپلماتیک، چنین توافقی میتواند ظرف چند هفته آماده شود، اگر تصمیم سیاسی برای آن وجود داشته باشد.
نگرانیهای مشروعی، حتی در میان کسانی که چنین مسیری را در نظر میگیرند، درباره قابلیت پیگیری یک توافق جامعتر پس از این وجود دارد. با این حال، حتی یک توافق محدود که به دنبال آن یک گام بسیار نمادین، مانند دست دادن ترامپ و پزشکیان، انجام شود، میتواند به شدت تنشها را کاهش دهد، از خرابکاری لابی طرفدار نتانیاهو جلوگیری کند و زمان و فضای سیاسی برای مذاکره درباره یک توافق پایدار و جامع که به برنامه هستهای ایران، کاهش تحریمها و حتی وضعیت گستردهتر منطقهای بپردازد، به دست بیاورد.
در حالی که دیپلماسی با ایالات متحده هنوز در مرحله ابتدایی است، ایرانیها قبلاً با اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی (بریتانیا، فرانسه، آلمان) وارد تعامل شدهاند. تهران امیدی ندارد که اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی بدون ایالات متحده بتوانند برجام را احیا کنند. هدف این نشستها جلوگیری از نقش تخریبی آنها، مانند بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران پیش از مهلت اکتبر ۲۰۲۵ است. بریتانیا و فرانسه، بهعنوان اعضای شورای امنیت سازمان ملل و امضاکنندگان برجام، میتوانند بازگرداندن تحریمها را فعال کنند و این اقدام مشمول وتو نمیشود.
این مذاکرات همچنین برای ارسال پیام به واشنگتن است که تهران این بار در مورد توافق جدی است. مسیر رسیدن به برجام نیز ابتدا با مذاکرات ایران و سه کشور اروپایی هموار شد که ایالات متحده بعداً به آن پیوست. ایالات متحده انگیزه روشنی برای پیوستن به مذاکرات محتوایی در قالب گفتوگوهای چندجانبه دارد، زیرا در غیر این صورت، اگر تنها در مسیر دوجانبه با ایران وارد شود، این خطر وجود دارد که سه کشور اروپایی، به دلیل ترس از کنار گذاشته شدن در یک توافق بالقوه بین واشنگتن و تهران، نقش تخریبی ایفا کنند. این خطر بهویژه اکنون که روابط بین ایالات متحده و اتحادیه اروپا خود به سوی شرایط ناشناخته پیش میرود، جدیتر میشود.
یک توافق دوجانبه محدود که بتواند تنشها بین ایالات متحده و ایران را کاهش دهد و پس از آن مذاکرات عمیقتر چندجانبه با مشارکت امضاکنندگان اصلی برجام برگزار شود، به نظر میرسد واقعبینانهترین مسیر پیش رو باشد. با توجه به اراده سیاسی ظاهری که در میان همه بازیگران دخیل وجود دارد، اکنون زمان آن است که این مسیر ادامه یابد.
لطفا منتشر کنید .