تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۲۲:۳۱
کد مطلب : ۴۹۳۴۸۲
اعتماد به دیوانه؛
دولت پزشکیان در تله مذاکره گرفتار می شود؟ / آدرسی غلطی که به دولت چهاردهم می دهند
۰
کبنا ؛این روزها در شرایطی که رئیسجمهور منتخب آمریکا در حال شاخ و شانه کشیدن برای خاورمیانه است، برخی جریانهای داخلی بیتوجه به پیشینه سیاستهای خصمانه ترامپ علیه ایران در دور نخست ریاستجمهوریاش، بار دیگر در حال کوک کردنساز «مذاکره» هستند؛ رویکردی که مصداق «آزموده را آزمودن خطاست» بهشمار میآید.
به گزارش کبنا به نقل از همشهری آنلاین، ترامپ در تازهترین موضعگیری خود پیرامون تحولات خاورمیانه، با انتشار پستی در شبکه اجتماعی «تروث» خط و نشان تازهای برای این منطقه کشید و ضمن تأکید بر «آزادی فوری گروگانهای اسرائیلی در غزه»، تهدید کرد چنانچه این گروگانها تا ۲۰ ژانویه، یعنی قبل از ورود او به کاخسفید، آزاد نشوند، خاورمیانه «تاوان سنگینی» خواهد داد. رئیسجمهور منتخب آمریکا همچنین تهدید کرد اگر این اتفاق نیفتد، «در خاورمیانه و برای مسئولانی که این «جنایات علیه بشریت» را انجام دادند، جهنمی واقعی به پا خواهد شد».
اگرچه ترامپ در تازهترین لفاظی خود، نامی از ایران نبرده و بهطورکلی «خاورمیانه» را مخاطب تهدیدهای خود قرار دادهاست، اما رویکردهای گذشته و همچنین ترکیب کابینه خود، بیش از هر چیز از راهبردهای خصمانه رئیسجمهور منتخب آمریکا علیه مردم ایران حکایت دارد؛ رویکردی که در دور نخست ریاستجمهوری ترامپ در چارچوب سیاست «فشارحداکثری» ظهور و بروز یافت.
در چنین شرایطی و با وجود اینکه چهرههای نزدیک به ترامپ نیز در هفتههای اخیر بر استمرار مواضع ضدایرانی ترامپ در دور دوم ریاستجمهوریاش تأکید میکنند، برخی جریانهای داخلی بار دیگر در تلاشند «مذاکره با ترامپ» را بهعنوان «تنها نسخه موجود» جلوه دهند؛ آدرس غلطی که برخی دولتهای گذشته نیز براساس آن، همه تخممرغهای خود را دراین سبد چیدند، اما درنهایت رهاورد نهایی، بدعهدی طرف مقابل و تحمیل فشارهای فزاینده اقتصادی به مردم بود.
با وجود این اما، برخی در داخل همچنان با پیش کشیدن این گزاره که «رئیسجمهور ایران آماده مذاکره با ترامپ است»، میکوشند دولت چهاردهم را نیز به مسیری هدایت کنند که نهتنها چشمانداز روشنی ندارد، بلکه دیوانهای را طرف اعتماد قرار میدهد که کارنامهای سیاه در انجام اقدامهای خصمانه علیه ایران دارد.
بایدها و نبایدهای مذاکره
دل بستن یکطرفه به «مذاکره» و القای اینکه این راه، «تنها گزینه» پیشروی کشور بهحساب میآید، در شرایطی است که ایران طی سالهای اخیر هیچگاه از مذاکره روی گردان نبوده، اما کارنامه طرفهای مقابل سرشار از بدعهدیهایی است که عبرت آن، باید همواره در مقابل دیدگان دولت چهاردهم و مذاکرهکنندگان باشد. براین اساس توجه به بایدها و نبایدهای راهبردی، بیشاز پیش ضروری است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
بایدها
- اهمیتزدایی از مذاکره: تصمیمسازان دولت چهاردهم با درپیش گرفتن چنین رویکردی، میتوانند از موضع قدرت با طرف مقابل مواجه شوند.
- توجه به ظرفیتهای داخلی: توجه ویژه به خنثیسازی تحریمها، میتواند برگ برندهای برای ایران در هر نوع مذاکره با طرفهای غربی باشد.
- مذاکره از موضع قدرت: تنها مذاکرهای میتواند برای کشور «دستاورد» بهحساب آید که از موضع اقتدار باشد، در غیراینصورت نتیجه ملموسی برای کشور بهدنبال نخواهد داشت.
- تمرکز مذاکراتی: مذاکره با طرفهای غربی تنها باید بر رفع تحریمها متمرکز باشد. نباید به طرف مقابل اجازه داد با پیش کشیدن موضوعهای مختلف، مذاکرات را وارد مارپیچ امتیازگیری کند.
- تدوین سناریوهای مختلف: نکته اساسی این است که در مواجهه با طرف غربی، باید با سناریوهای مختلفی دور میز مذاکره حاضر شد تا دست مذاکرهکنندگان در پیشبرد راهبردهای مدنظر باز باشد.
- مذاکره معطوف به نتیجه: سابقه مذاکراتی ایران و غرب نشان میدهد نباید به طرف مقابل اجازه داد مذاکره را به مسیر «مذاکره برای مذاکره» بکشاند؛ راهبردی که امتیازگیری از ایران از اصلیترین اهداف آن است.
- توجه به توازن منطقهای: یکی از اساسیترین موضوعهایی که میتواند راهگشای هر نوع مذاکرهای باشد، توسعه همکاریهای منطقهای برای عبور از فشارهای غربی است.
- توجه به سود و زیانها: هر نوع مذاکره اصولا باید با درنظر گرفتن سود و زیانهای موجود باشد، آنهم براساس تجربههای گذشته
نبایدها
- پیوند نزدن همه امور به مذاکره: نباید تجربه گذشته تکرار شود؛ تجربهای که با چیدن همه تخممرغها در سبد مذاکره، از بسیاری ظرفیتهای داخلی غفلت شد.
- بیتوجهی به فریبهای تبلیغاتی: یکی از مهمترین ابزارهای غرب برای مذاکره، اعمال فشارهای رسانهای و تبلیغاتی است که توجه به آنها از ضروریات هر مذاکرهای است.
- خودداری از بیاعتماد کردن شرکای راهبردی: سرمایهگذاری بیش از اندازه بر موضوع «مذاکره با غرب» نباید مانند تجربههای گذشته، زمینهساز دور شدن ایران از شرکای راهبردیاش شود.
- مارپیچ امتیازدهی: نباید به طرفهای غربی اجازه داد با اعمال فشارهای چندوجهی، ایران را در جریان مذاکرات وارد «مارپیچ امتیازدهی» کنند.
- دوری از توافق بیتضمین: تجربههای گذشته نشان میدهد نباید وارد مذاکره و توافقی شد که طرفهای مقابل در برابر اجرای تعهدهای خود، تضمین ملموس و کارآمدی ارائه نمیدهند.
- خودداری از سیاهنمایی: طی هفتهها و ماههای اخیر شاهد برخی تصویرسازیهایی از وضعیت کشور توسط برخی مقامهای دولتی بودهایم که میتواند به مثابه پالسی به طرف مقابل بهمنظور اعمال فشارهای فزاینده بر ایران باشد.
- عدماعتماد به وعدهها: هر نوع مذاکره و توافقی با طرفهای مقابل نباید بر مبنای اعتماد به وعدههای طرف مقابل استوار شود، چراکه مانند تجربههای گذشته، نتایج زیانباری برای کشور بهدنبال خواهد داشت.
- مقاومت در مقابل زیادهخواهیها: مذاکره با طرفهای غربی باید با توجه به این نکته باشد که زیادهخواهی و گسترش دادن دایره مطالبات و خواستهها از ایران، از اصلیترین رویکردهای مذاکراتی طرفهای غربی است.
- فریب نخوردن در بازی پلیس خوب و بد: تجربه مذاکرات گذشته نشان میدهد در هر نوع مذاکرهای با طرف غربی نباید وارد پازل بازی «پلیس خوب؛ پلیس بد» آمریکاییها و اروپاییها شد.
علیه فراموشی
تأکید برخی رسانهها و جریانهای سیاسی داخلی بر «لزوم مذاکره با ترامپ» آنهم برای دستیابی به توافقی تازه در شرایطی است که تجربه دوره نخست ریاستجمهوری او، سرشار از بدعهدیها و رویکردهای خصمانه دونالد ترامپ در مواجهه با ایران است که در ادامه به بررسی برخی از آنها میپردازیم.
۱
قانون کاتسا
۱۱ مردادماه ۱۳۹۶
یکی از نمودهای بدعهدی ترامپ علیه ایران، امضای مصوبه کنگره آمریکا با نام «قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریم»، موسوم به «کاتسا» بود که پیش از خروج این کشور از برجام، زمینهساز اعمال تحریمهای تازه علیه ایران و نقض برجام شد.
۲
خروج از برجام
۱۸ اردیبهشتماه ۱۳۹۷
ترامپ با امضای فرمانی، از توافق برجام خارج شد؛ آنهم با وجود مخالفت شرکای اروپایی خود؛ اقدامی که از مهمترین بدعهدیهای ترامپ علیه ایران به شمار میرود.
۳
تروریستی اعلام کردن سپاهپاسداران
۱۹ فروردینماه ۱۳۹۸
ترامپ در اقدامی بیسابقه، سپاه پاسداران را، بهعنوان «یک واحد نظامی دولتی» در فهرست ادعایی «سازمانهای تروریستی» قرار داد.
۴
سیاست «فشار حداکثری»
۱۴آبانماه ۱۳۹۷
دولت آمریکا با اعمال تحریمهای گسترده علیه بخشهای مختلف در ایران، بهصورت رسمی سیاست «فشارحداکثری» علیه مردم ایران را کلید زد.
۵
ترور شهید سلیمانی
۱۳ دیماه ۱۳۹۸
صدور فرمان ترور شهید حاج قاسم سلیمانی، بهعنوان مقام بلندپایه نظامی ایران، آنهم در جریان یک سفر رسمی دیپلماتیک به عراق، از نمودهای بدعهدیها و رویکردهای خصمانه رئیسجمهور منتخب آمریکا در قبال ایران است.
۶
تهدید رسمی علیه ایران
۱۵دیماه۱۳۹۸
ترامپ طی پستی در فضایمجازی، بهصورت رسمی ایران را تهدید کرد که «ما ۵۲ سایت ایران را هدف قرار میدهیم، برخی از آنها در سطح بسیار بالا و مهم برای ایران و فرهنگ ایران است»؛ تهدیدی که از نشانههای رفتاری بارز رئیسجمهور آمریکا بهحساب میآید.
به گزارش کبنا به نقل از همشهری آنلاین، ترامپ در تازهترین موضعگیری خود پیرامون تحولات خاورمیانه، با انتشار پستی در شبکه اجتماعی «تروث» خط و نشان تازهای برای این منطقه کشید و ضمن تأکید بر «آزادی فوری گروگانهای اسرائیلی در غزه»، تهدید کرد چنانچه این گروگانها تا ۲۰ ژانویه، یعنی قبل از ورود او به کاخسفید، آزاد نشوند، خاورمیانه «تاوان سنگینی» خواهد داد. رئیسجمهور منتخب آمریکا همچنین تهدید کرد اگر این اتفاق نیفتد، «در خاورمیانه و برای مسئولانی که این «جنایات علیه بشریت» را انجام دادند، جهنمی واقعی به پا خواهد شد».
اگرچه ترامپ در تازهترین لفاظی خود، نامی از ایران نبرده و بهطورکلی «خاورمیانه» را مخاطب تهدیدهای خود قرار دادهاست، اما رویکردهای گذشته و همچنین ترکیب کابینه خود، بیش از هر چیز از راهبردهای خصمانه رئیسجمهور منتخب آمریکا علیه مردم ایران حکایت دارد؛ رویکردی که در دور نخست ریاستجمهوری ترامپ در چارچوب سیاست «فشارحداکثری» ظهور و بروز یافت.
در چنین شرایطی و با وجود اینکه چهرههای نزدیک به ترامپ نیز در هفتههای اخیر بر استمرار مواضع ضدایرانی ترامپ در دور دوم ریاستجمهوریاش تأکید میکنند، برخی جریانهای داخلی بار دیگر در تلاشند «مذاکره با ترامپ» را بهعنوان «تنها نسخه موجود» جلوه دهند؛ آدرس غلطی که برخی دولتهای گذشته نیز براساس آن، همه تخممرغهای خود را دراین سبد چیدند، اما درنهایت رهاورد نهایی، بدعهدی طرف مقابل و تحمیل فشارهای فزاینده اقتصادی به مردم بود.
با وجود این اما، برخی در داخل همچنان با پیش کشیدن این گزاره که «رئیسجمهور ایران آماده مذاکره با ترامپ است»، میکوشند دولت چهاردهم را نیز به مسیری هدایت کنند که نهتنها چشمانداز روشنی ندارد، بلکه دیوانهای را طرف اعتماد قرار میدهد که کارنامهای سیاه در انجام اقدامهای خصمانه علیه ایران دارد.
بایدها و نبایدهای مذاکره
دل بستن یکطرفه به «مذاکره» و القای اینکه این راه، «تنها گزینه» پیشروی کشور بهحساب میآید، در شرایطی است که ایران طی سالهای اخیر هیچگاه از مذاکره روی گردان نبوده، اما کارنامه طرفهای مقابل سرشار از بدعهدیهایی است که عبرت آن، باید همواره در مقابل دیدگان دولت چهاردهم و مذاکرهکنندگان باشد. براین اساس توجه به بایدها و نبایدهای راهبردی، بیشاز پیش ضروری است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
بایدها
- اهمیتزدایی از مذاکره: تصمیمسازان دولت چهاردهم با درپیش گرفتن چنین رویکردی، میتوانند از موضع قدرت با طرف مقابل مواجه شوند.
- توجه به ظرفیتهای داخلی: توجه ویژه به خنثیسازی تحریمها، میتواند برگ برندهای برای ایران در هر نوع مذاکره با طرفهای غربی باشد.
- مذاکره از موضع قدرت: تنها مذاکرهای میتواند برای کشور «دستاورد» بهحساب آید که از موضع اقتدار باشد، در غیراینصورت نتیجه ملموسی برای کشور بهدنبال نخواهد داشت.
- تمرکز مذاکراتی: مذاکره با طرفهای غربی تنها باید بر رفع تحریمها متمرکز باشد. نباید به طرف مقابل اجازه داد با پیش کشیدن موضوعهای مختلف، مذاکرات را وارد مارپیچ امتیازگیری کند.
- تدوین سناریوهای مختلف: نکته اساسی این است که در مواجهه با طرف غربی، باید با سناریوهای مختلفی دور میز مذاکره حاضر شد تا دست مذاکرهکنندگان در پیشبرد راهبردهای مدنظر باز باشد.
- مذاکره معطوف به نتیجه: سابقه مذاکراتی ایران و غرب نشان میدهد نباید به طرف مقابل اجازه داد مذاکره را به مسیر «مذاکره برای مذاکره» بکشاند؛ راهبردی که امتیازگیری از ایران از اصلیترین اهداف آن است.
- توجه به توازن منطقهای: یکی از اساسیترین موضوعهایی که میتواند راهگشای هر نوع مذاکرهای باشد، توسعه همکاریهای منطقهای برای عبور از فشارهای غربی است.
- توجه به سود و زیانها: هر نوع مذاکره اصولا باید با درنظر گرفتن سود و زیانهای موجود باشد، آنهم براساس تجربههای گذشته
نبایدها
- پیوند نزدن همه امور به مذاکره: نباید تجربه گذشته تکرار شود؛ تجربهای که با چیدن همه تخممرغها در سبد مذاکره، از بسیاری ظرفیتهای داخلی غفلت شد.
- بیتوجهی به فریبهای تبلیغاتی: یکی از مهمترین ابزارهای غرب برای مذاکره، اعمال فشارهای رسانهای و تبلیغاتی است که توجه به آنها از ضروریات هر مذاکرهای است.
- خودداری از بیاعتماد کردن شرکای راهبردی: سرمایهگذاری بیش از اندازه بر موضوع «مذاکره با غرب» نباید مانند تجربههای گذشته، زمینهساز دور شدن ایران از شرکای راهبردیاش شود.
- مارپیچ امتیازدهی: نباید به طرفهای غربی اجازه داد با اعمال فشارهای چندوجهی، ایران را در جریان مذاکرات وارد «مارپیچ امتیازدهی» کنند.
- دوری از توافق بیتضمین: تجربههای گذشته نشان میدهد نباید وارد مذاکره و توافقی شد که طرفهای مقابل در برابر اجرای تعهدهای خود، تضمین ملموس و کارآمدی ارائه نمیدهند.
- خودداری از سیاهنمایی: طی هفتهها و ماههای اخیر شاهد برخی تصویرسازیهایی از وضعیت کشور توسط برخی مقامهای دولتی بودهایم که میتواند به مثابه پالسی به طرف مقابل بهمنظور اعمال فشارهای فزاینده بر ایران باشد.
- عدماعتماد به وعدهها: هر نوع مذاکره و توافقی با طرفهای مقابل نباید بر مبنای اعتماد به وعدههای طرف مقابل استوار شود، چراکه مانند تجربههای گذشته، نتایج زیانباری برای کشور بهدنبال خواهد داشت.
- مقاومت در مقابل زیادهخواهیها: مذاکره با طرفهای غربی باید با توجه به این نکته باشد که زیادهخواهی و گسترش دادن دایره مطالبات و خواستهها از ایران، از اصلیترین رویکردهای مذاکراتی طرفهای غربی است.
- فریب نخوردن در بازی پلیس خوب و بد: تجربه مذاکرات گذشته نشان میدهد در هر نوع مذاکرهای با طرف غربی نباید وارد پازل بازی «پلیس خوب؛ پلیس بد» آمریکاییها و اروپاییها شد.
علیه فراموشی
تأکید برخی رسانهها و جریانهای سیاسی داخلی بر «لزوم مذاکره با ترامپ» آنهم برای دستیابی به توافقی تازه در شرایطی است که تجربه دوره نخست ریاستجمهوری او، سرشار از بدعهدیها و رویکردهای خصمانه دونالد ترامپ در مواجهه با ایران است که در ادامه به بررسی برخی از آنها میپردازیم.
۱
قانون کاتسا
۱۱ مردادماه ۱۳۹۶
یکی از نمودهای بدعهدی ترامپ علیه ایران، امضای مصوبه کنگره آمریکا با نام «قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریم»، موسوم به «کاتسا» بود که پیش از خروج این کشور از برجام، زمینهساز اعمال تحریمهای تازه علیه ایران و نقض برجام شد.
۲
خروج از برجام
۱۸ اردیبهشتماه ۱۳۹۷
ترامپ با امضای فرمانی، از توافق برجام خارج شد؛ آنهم با وجود مخالفت شرکای اروپایی خود؛ اقدامی که از مهمترین بدعهدیهای ترامپ علیه ایران به شمار میرود.
۳
تروریستی اعلام کردن سپاهپاسداران
۱۹ فروردینماه ۱۳۹۸
ترامپ در اقدامی بیسابقه، سپاه پاسداران را، بهعنوان «یک واحد نظامی دولتی» در فهرست ادعایی «سازمانهای تروریستی» قرار داد.
۴
سیاست «فشار حداکثری»
۱۴آبانماه ۱۳۹۷
دولت آمریکا با اعمال تحریمهای گسترده علیه بخشهای مختلف در ایران، بهصورت رسمی سیاست «فشارحداکثری» علیه مردم ایران را کلید زد.
۵
ترور شهید سلیمانی
۱۳ دیماه ۱۳۹۸
صدور فرمان ترور شهید حاج قاسم سلیمانی، بهعنوان مقام بلندپایه نظامی ایران، آنهم در جریان یک سفر رسمی دیپلماتیک به عراق، از نمودهای بدعهدیها و رویکردهای خصمانه رئیسجمهور منتخب آمریکا در قبال ایران است.
۶
تهدید رسمی علیه ایران
۱۵دیماه۱۳۹۸
ترامپ طی پستی در فضایمجازی، بهصورت رسمی ایران را تهدید کرد که «ما ۵۲ سایت ایران را هدف قرار میدهیم، برخی از آنها در سطح بسیار بالا و مهم برای ایران و فرهنگ ایران است»؛ تهدیدی که از نشانههای رفتاری بارز رئیسجمهور آمریکا بهحساب میآید.