تاریخ انتشار
يکشنبه ۶ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۴۰
کد مطلب : ۴۹۲۱۸۷
صهیونیستها که چند هفته از یک اقدام خارقالعاده علیه ایران سخن میگفتند دست به عملیات حداقلی زدند
پایان توهم بزرگ / حمله بومرنگی اسرائیل
۰
کبنا ؛در پی عملیات «وعده صادق ۲» از سوی ایران و واکنش موشکی گستردهای که ترس و وحشت را میان ساکنان سرزمینهای اشغالی به همراه داشت، اسرائیل در پاسخ به ایران، عملیاتی محدود را ترتیب داد. با وجود تبلیغات گستردهای که پیش از این از سوی مقامات اسرائیلی برای این حمله طرحریزی شده بود، درنهایت شاهد عملیات نظامی ضعیف و نامؤثر بودیم، این درحالی است که رژیمصهیونیستی مدتها بود ایران را تهدید به حمله نظامی میکرد و حتی مدعی شده بود در واکنش به عملیات وعده صادق 2 تأسیسات هستهای ایران را مورد هدف قرار میدهد. درنهایت تصویر خاصی از هدف قرار گرفتن مکانهای استراتژیک ایران منتشر نشد. اگرچه در این عملیات چند نیروی پدافند ارتش به مقام رفیع شهادت رسیدند اما این رقم بهمراتب کمتر از خسارات نظامی، روانی و انسانی است که رژیمصهیونیستی از حملات نظامی ایران متحمل شده. عملیات تبلیغاتی و نظامی اخیر اسرائیل علیه ایران، بیش از آنکه نمایشی از قدرت و اثربخشی نظامی باشد، به گافهای رسانهای و تصاویر جعلی منجر شد که نهتنها نتوانست افکار عمومی منطقه را قانع کند، بلکه موجی از تمسخر و انتقاد را بهدنبال داشت. از سالها پیش، رژیمصهیونیستی با تهدید به حمله نظامی، تلاش کرده بود ایران را از ادامه برنامه هستهای خود باز دارد و از نظر افکار عمومی جهان و منطقه، دربرابر ایران نمایش قدرت دهد. این تهدیدات معمولاً با هدف بازداشتن ایران از گسترش نفوذ منطقهای و ادامه فعالیتهای هستهای مطرح میشد. در این راستا پس از عملیات «وعده صادق ۲» از سوی ایران، مقامات اسرائیلی مدعی شدند تأسیسات هستهای ایران را هدف خواهند گرفت. انتشار تصاویر جعلی و بزرگنمایی درباره تعداد جنگندهها و اهداف موردحمله، نشان از ناتوانی اسرائیل در عملیاتی کردن تهدیدات خود و مواجهه با قدرت دفاعی و توان موشکی ایران دارد. اسرائیل اکنون با چالش بزرگی روبهرو است؛ از سویی با قدرت موشکی و پهپادی ایران و متحدان منطقهای آن مواجه است و از سوی دیگر جامعه داخلی و جهانی شاهد ناتوانی آن در اجرای تهدیدات مکرر علیه ایرانند.
به گزارش کبنا نیوز، ساعت 2و15دقيقه بامداد و در شرايطي كه مردم ايران در پايان تعطيلات پاياني هفته، مهياي نخستين روز يك هفته جديد ميشدند، خبر حمله اسراييل به برخي مناطق ايران در استانهاي ايلام، تهران و خوزستان روي خروجي خبرگزاريها قرار گرفت؛حملاتي كه با واكنش سريع و موثر پدافند هوايي ايران روبرو و مهار شد.
بلافاصله پس از اين حمله، وزارت خارجه در بيانيهاي رسمي اين اقدام رژيم صهيونيستي را «نقض آشكار منشور سازمان ملل متحد» اعلام و با انتشار بيانيهاي اعلام كرد: «ايران با ابتناي بر حق ذاتي دفاع مشروع كه در ماده ۵۱ منشور ملل متحد نيز منعكس شده است، خود را محق و موظف به دفاع در برابر اعمال تجاوزكارانه خارجي ميداند.» بسياري از تحليلگران اما منتظر بودند واكنش بازارها را به اين رخدادها ارزيابي كنند تا مشخص شود اين حملات آيا زمينهساز بروز بحران براي ايران بوده يا بسترساز ثبات؟ بورس كشور روز شنبه را يكسره سبزپوش آغاز كرد و طلا و ارز در دالان نزولي قرار گرفتند. با گذشت گرد و غبار دقايق اوليه پس از تجاوز آشكار اسراييل به خاك ايران، مشخص شد كه اسراييل نه تنها اقدامي در جهت بازدارندگي بيشتر برنداشته، بلكه خود را در معرض انتقادات دامنهدار داخلي و خارجي قرار داده است. بسياري از شهروندان اسراييلي با انتقاد از نتانياهو و دولت اسراييل در شبكههاي اجتماعي نسبت به اين واكنش انتقاد كرده و نوشتند، اين حمله بيشتر از اينكه ايرانيها را نگران كند و باعث التهاب آنها شود، جامعه اسراييل را در نگراني و التهاب فرو برده است.
در ميان رسانههاي داخلي ابتدا «ايرنا» از شنيده شدن چند صداي بلند انفجار به ويژه در غرب تهران خبر داد. اين خبرگزاري در ساعت 3 و 30 دقيقه بامداد نيز به نقل از يك منبع امنيتي اعلام كرد: برخي از صداهاي شنيده شده ناشي از فعاليت پدافند هوايي در تهران بوده و در جريان اين اتفاق پدافند هوايي موفق عمل كرده است. شبكه خبر نيز به صورت زيرنويس اين خبر را تاييد كرد. بر اساس بيانيه ارتش مشخص شد، «در جريان حمله نظامي اسراييل به ايران چهار نفر از رزمندگان ارتش به شهادت رسيدند.» حوالي ساعت 7 صبح نيز منابع مطلع به «تسنيم» خبر دادند: «تا لحظه انتشار اين خبر اصابت موشك يا ضربه به مراكز نظامي سپاه در غرب و جنوب غرب تهران اتفاق نيفتاده است. صداهاي شنيده شده مربوط به درگير شدن پدافند هوايي ارتش در ۳ نقطه اطراف تهران با اقدام نظامي اسراييلي بوده است.» از ميان مقامات اجرايي معاون اول رييسجمهور، محمدرضا عارف، به اين حوادث واكنش نشان داد و با انتشار پيامي در شبكه اجتماعي ايكس (تویيتر)، اقتدار ايران را عاملي دانست كه دشمنان را زبون و خوار ميكند. اين واكنشها نشاندهنده احساس ملي و يكپارچگي در مقابل تهديدات خارجي است.» ساير مقامات اجرايي از جمله سخنگوي دولت نيز نسبت به اين رخداد واكنش نشان داده و اين حمله را محكوم كردند.
ایرانیان به پشتبام رفتند صهیونیستها به زیرزمین
برخلاف گذشته که تهدیدات نظامی منطقهای و افزایش تنشها موجب نگرانیهایی در میان مردم ایران میشد، این بار شاهد واکنشی کاملاً متفاوت بودیم. در زمان حمله محدود اسرائیل، شهروندان ایرانی بهجای پناه بردن به پناهگاهها، به پشتبامها رفتند و با آرامش، این اقدام محدود نظامی را تماشا کردند. اقدامی که بیشتر در آن شلیکهای پدافند ایران مشهود بود تا پرتابههای اسرائیلی. انتشار تصاویر زندگی عادی مردم در ایران، شامل ورزش در پارکها، تردد عادی و ادامه فعالیتهای روزانه، مثل رفتن دانشآموزان به مدارس نشان داد حمله اسرائیل نتوانسته تأثیر روانی بر جامعه ایران بگذارد. این مسئله تفاوتی اساسی را نسبت به واکنشهای متداول ساکنان سرزمینهای اشغالی در زمان حملات مشابه نشان میدهد. پس از دو عملیات «وعده صادق»، اسرائیلیها به دلیل نگرانی از واکنش موشکی ایران، به پناهگاهها رفتند، حتی در زمان حمله اسرائیل این مقامات رژیمصهیونیستی بودند که به پناهگاه رفتند و از آنجا دستور حمله صادر کردند. این تفاوت در واکنشها بهنوعی تضعیف روانی اسرائیل و افزایش اعتمادبهنفس در میان ایرانیان را نمایان میکند و بر تأثیرگذاری ناکافی اقدامات محدود اسرائیل تأکید میکند. پس از این حمله و برخلاف گذشته که با افزایش تنشها، نرخ ارز و قیمت طلا و سکه بالا میرفت، این بار بازار بورس ایران یک روز سبز را تجربه کرد و نرخ دلار به کانال ۶۰ هزار تومان بازگشت. قیمت طلا نیز چند صد هزار تومان کاهش یافت و سکه تا سهمیلیون تومان افت قیمت داشت. این کاهش قیمتها و بازگشت آرامش به بازار نشاندهنده آن است که جامعه ایران، این حمله را نه بهعنوان تهدیدی جدی، بلکه بهعنوان پایانی بر تهدیدات اسرائیل تفسیر کرده است.
واکنشهای داخلی اسرائیل و انتقادها از ناکارآمدی عملیات
عملیات محدود اسرائیل واکنشهای منفی گستردهای نیز در داخل این رژیم بهدنبال داشت. آویگدور لیبرمن، رهبر حزب «اسرائیل خانه ما»، این حمله را بهعنوان یک نمایش و عملیات نمایشی توصیف کرد و از عدم تصمیم قاطع دولت اسرائیل انتقاد کرد. او از عملکرد دولت اسرائیل ابراز ناامیدی کرد و خواستار اتخاذ رویکردی قاطعتر و جدیتر در مقابل تهدیدات ایران شد. از دیدگاه لیبرمن، تنها اتکا به روابط عمومی و خرید سکوت از سوی دولت، نمیتواند اهداف اسرائیل را تأمین کند. تالی گوتلیو، از اعضای کنست و همحزبی نتانیاهو با بیان اینکه این حمله به ایران مایه تأسف است، ضمن انتقاد از این عملیات محدود اشاره کرد که ایران توانسته با حمله موشکی، اسرائیل را در موقعیتی تضعیفشده قرار دهد. از سوی دیگر، یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون دولت فعلی اسرائیل این حمله را بسیار ضعیف توصیف کرد و تصمیم دولت برای عدم حمله به اهداف استراتژیک و اقتصادی در ایران را اشتباه دانست. به اعتقاد او اسرائیل بایستی هزینه سنگینتری به ایران تحمیل میکرد و از فرصت بهوجود آمده برای ضربه زدن به زیرساختهای اقتصادی و نظامی ایران بهره میگرفت. این انتقادها بر شکافهای داخلی و اختلافات جدی در رویکردهای سیاسی اسرائیل نسبت به ایران دلالت دارد و نوعی بیاعتمادی به سیاستهای دولت کنونی را نشان میدهد.
اعتبار گندهگوییها مشخص شد
این حمله محدود ثابت کرد تهدیدات اسرائیل علیه ایران به دلایل مختلفی عملی نمیشود. اسرائیل به دلیل محدودیتهای جغرافیایی و راهبردی و همچنین ملاحظات سیاسی، نمیتواند عملیات گستردهای علیه ایران انجام دهد. درمجموع عملیات محدود اسرائیل علیه ایران نهتنها نتوانست اهداف نظامی و روانی خود را تأمین کند، بلکه باعث بروز واکنشهای منفی در داخل این رژیم شد و نوعی سردرگمی و بیاعتمادی نسبت به سیاستهای دولت اسرائیل ایجاد کرد. از سوی دیگر ایران با واکنش آرام خود توانست بهنوعی از این وضعیت بهرهبرداری کند و قدرت و اعتمادبهنفس خود را نشان دهد. این شرایط ضمن افزایش شکافهای داخلی اسرائیل میتواند موقعیت ایران را در معادلات منطقهای بهبود بخشد. حمله محدود اسرائیل نشان داد این رژیم در شرایط کنونی با توجه به تهدیدات متعدد از جانب گروههای مقاومت و همچنین قدرت موشکی و پهپادی ایران، توانایی چندانی برای ضربه زدن به اهداف استراتژیک را در ایران ندارد.
تصاویر عملیات ایران را به اسم عملیات اسرائیل میفروشند
دولت اسرائیل و رسانههای وابسته به آن تلاش کردند با انتشار تصاویر جعلی و بزرگنمایی از توان نظامی رژیمصهیونیستی، این حمله را بهعنوان پاسخی جدی و سنگین به ایران جلوه دهند. اما بررسیهای دقیقتر و واکنشهای تحلیلگران و کاربران در شبکههای اجتماعی، پرده از این نمایش تبلیغاتی و تناقضات متعدد آن برداشت. یواف گالانت، وزیر دفاع اسرائیل بهعنوان بخشی از تلاش برای بزرگنمایی حمله، تصاویری از آتشسوزی و حمله به تأسیسات ایرانی منتشر کرد که بعداً مشخص شد این تصاویر ارتباطی با حمله اخیر ندارند. به گفته یک خبرنگار اسرائیلی، گالانت درحالیکه خود در زیرزمین پناه گرفته بود، تصاویری از یک آتشسوزی در پالایشگاه تهران را منتشر کرد که درواقع به سال ۲۰۲۱ تعلق داشت و ارتباطی با حمله اخیر نداشت. این اشتباه بزرگ در انتشار تصاویر باعث شد بسیاری از کاربران و رسانهها بهویژه در کشورهای عربی، این اقدام را بهشدت تمسخر کنند. این اشتباهات رسانهای از سوی وزیر دفاع و ارتش اسرائیل، بهجای اینکه احساس قدرت و پیروزی را در میان مخاطبان ایجاد کند، به ایجاد تردید درباره صداقت اسرائیل در انتشار اطلاعات نظامی و اثربخشی این حمله منجر شد. استفاده از تصاویر جعلی برای پنهان کردن ناکارآمدی نظامی، تنها به بحران رسانهای اسرائیل دامن زد و نشان داد تلاش برای حفظ چهرهای مقتدر در میان مردم خود و جهان، به تناقضات و گافهای مکرر منجر شده است. رسانههای وابسته به اسرائیل نیز در این راستا گام برداشته و با انتشار تصاویر ادعایی و نادرست، تلاش کردهاند حمله اسرائیل را پرقدرت و موفق نشان دهند. شبکه العربیه در این میان بهطور خاص با بازنشر تصاویر عملیات «وعده صادق ۲» و انتساب آن به حمله اسرائیل، سعی داشت تصویری جعلی از موفقیت اسرائیل در این حمله ارائه دهد. تصاویر منتشرشده از سوی العربیه که متعلق به عملیات غرورآمیز ایران بود، نشاندهنده حملات موفقیتآمیز موشکی و قدرت تهاجمی ایران در مواجهه با تهدیدات اسرائیل بود، نه تصاویر اصیل از عملیات اسرائیلی. این اقدام العربیه بهسرعت در شبکههای اجتماعی موردتوجه قرار گرفت و کاربران با مقایسه این تصاویر و تصاویر واقعی عملیات، به تناقضات و گافهای رسانهای این شبکه پرداختند. نتیجه این نمایش رسانهای اشتباه، از دست دادن اعتماد مخاطبان و ایجاد موجی از تمسخر در رسانههای اجتماعی علیه اسرائیل و شبکههای همسو با آن است.
100 جنگنده را در تصاویر جمعهشب بیابید
عملیات «وعده صادق» ایران بهعنوان پاسخی به تهدیدات مکرر اسرائیل، بهوضوح تفاوتی بزرگ در سطح رسانهای و روانی با حمله محدود اسرائیل داشت. در جریان این عملیات، تصاویر واضحی از شلیک موشکهای ایران و برخوردهای موفقیتآمیز آنها به اهداف اسرائیلی منتشر شد و با استقبال کاربران منطقه، بازنشر گستردهای داشت. این تصاویر که غرور ملی ایرانیان را نشان میداد، تأثیرگذاری روانی و اجتماعی عمیقی در منطقه و حتی در میان ساکنان سرزمینهای اشغالی داشت. در مقابل، تصاویر منتشرشده از سوی اسرائیل از حمله به تهران، بیشتر شلیکهای پدافند هوایی ایران را نشان میدادند و هیچگونه نشانهای از برخوردهای مؤثر و گسترده که ادعای اسرائیل درباره حضور ۱۰۰ جنگنده را تأیید کند، در آنها مشاهده نمیشد. سعید زیاد، تحلیلگر سیاسی شبکه الجزیره با اشاره به ناکارآمدی عملیات اسرائیل و مقایسه آن با عملیات «وعده صادق»، اظهار داشت که نیروی هوایی اسرائیل تاکنون نشان داده تنها قادر به حمله به اهدافی همچون چادرهای آوارگان، بیمارستانها و خانههای غیرنظامیان است. او تأکید کرد عدم انتشار تصاویر قابلاعتنا از حمله اسرائیل، نشانهای از شکست رسانهای و نظامی این عملیات محسوب میشود. تحلیلگر الجزیره همچنین به این نکته اشاره کرد که برخلاف حملات موشکی ایران، اسرائیل قادر به هدفگیری دقیق و مؤثر در حملات خود نیست و برای توجیه این ناتوانی، به انتشار تصاویر جعلی و ادعاهای نادرست روی آورده است. یک کاربر عرب در واکنش به این عملیات به شوخی نوشت هدف از عملیات اسرائیل بیدار کردن مردم ایران برای نماز صبح بود. این انتقادها و تحلیلها بر ضعف راهبردی اسرائیل دربرابر ایران و ناتوانی در انجام عملیاتهای جدی و گسترده تأکید دارند. یکی از بزرگترین تناقضات در ادعای اسرائیل، تعداد جنگندههای شرکتکننده در این عملیات است. منابع اسرائیلی اعلام کردند حدود ۱۰۰ جنگنده در این حمله حضور داشتند، اما این ادعا با تصاویر و شواهد موجود همخوانی ندارد. علاوه بر آن، ابهامات بسیاری درباره مسیر عبور و نقطه شلیک این جنگندهها نیز مطرح است. با توجه به وجود سامانههای پدافندی قوی در ایران و دشواریهای جغرافیایی و مسافتی، این پرسش همچنان باقی است که آیا این جنگندهها واقعاً توانستهاند از سامانههای دفاعی عبور کنند و بهطور مؤثر به اهدافی در تهران حمله کنند یا خیر. اسرائیل همچنین ادعا کرده بود به ۲۰ هدف حمله کرده، اما ایران این ادعا را تکذیب کرده و حجم خسارات احتمالی نیز تاکنون روشن نشده است. این تناقضات و ابهامات موجب شده کاربران و تحلیلگران با بازنشر تصاویر ادعایی اسرائیل، به عدم تطابق آنها با واقعیت اشاره و این حمله را نمایشی از ناکارآمدی و شکست رسانهای اسرائیل معرفی کنند.
نباید در دام بزرگنمایی و کوچکنمایی حمله افتاد
برای بررسی حمله اخیر اسرائیل به ایران، باید از دام بزرگنمایی و کوچکنمایی فاصله گرفت. اگرچه جمعهشب تصویری مطلقاً شکستخورده از عملیات اسرائیل ارائه شد اما دو رویکرد نادرست در تحلیلهای این ماجرا وجود دارد؛ رویکرد اول متعلق به کسانی است که تصویر تقویتشده از اسرائیل را میپذیرند و قدرت نظامی ایران را دستکم میگیرند. این گروه با نادیده گرفتن دروغپردازیهای اسرائیل، ممکن است در مواجهه با واکنشهای تهاجمی ایران دچار شگفتی شوند و توان موشکی و دفاعی تهران را انکار کنند. رویکرد دوم برای کسانی است که تنها به ابعاد نظامی توجه میکنند و سایر عوامل سیاسی و راهبردی را نادیده میگیرند. این افراد ممکن است کوچکنمایی حمله و توصیه به عدم واکنش ایران را پیشنهاد کنند، درحالیکه چنین اقدامی میتواند اسرائیل را به اقدامات تنشزای بیشتری ترغیب کند. برای پیشگیری از اشتباهات راهبردی، لازم است ابعاد مختلف این رویداد بهدقت تحلیل شود تا پاسخی هوشمندانه، به دور از شتابزدگی و متناسب دربرابر اسرائیل اتخاذ شود تا همچنان اعتماد به توانمندیهای دفاعی ایران حفظ شود.
يوسف مولايي: اسراييل به دنبال پذيرش آتش بس است / مطابق حقوق بينالملل حق اقدام متقابل براي ايران محفوظ است
يوسف مولايي استاد روابط بينالملل در گفتوگو با اعتماد در خصوص ماجراجويي بامداد شنبه اسراييل ميگويد: «اسراييل نشان داده كه نظام بينالملل برايش از كمترين اهميتي برخوردار نيست. در حقوق بينالملل، اقدام نظامي كشورها تنها از 2طريق صورت ميگيرد. اقدام نظامي عليه ساير كشورها، يا بايد بر اساس اصل دفاع مشروط باشد يا اينكه مبتني بر مصوبات و قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل صورت گيرد. هيچكدام از اين زمينهها ايجاد نشده كه اسراييل مبتني بر آن بخواهد اقدامي صورت دهد، بنابراين از منظر حقوق بينالملل اقدام بامداد شنبه اسراييل عليه ايران مجاز نيست.»
مولايي ادامه ميدهد: «اسراييل رويهاي جديد را بنيانگذاري كرده و آن اقدام پيشگيرانه و پيشدستانه در مواجهه با ساير كشورهاست كه از منظر حقوق بينالملل بيمعناست. كشوري نميتواند عليه كشور ديگري اقدامي صورت دهد به اين بهانه كه ممكن است در آينده اقدامي صورت دهد. هرچند ايران ميتواند در مواجهه با تعرض اسراييل اقدام متقابل را صورت دهد اما استفاده از ديپلماسي همواره روش معقولتري براي پيشبرد اهداف كلان و منافع ملي كشورهاست.»
اين استاد روابط بينالملل يادآور ميشود: «براي درك موضوع، ما بايد از حوزه حقوق و روابط روتين بينالملل خارج شويم و ببينيم اين نوع رخدادها در چهارچوب كداميك از تئوريهاي روابط بينالملل قابل فهم است. اساسا حمله اسراييل به ايران اين حق را براي ايران محفوظ ميدارد كه پاسخ مناسبي به اقدام تجاوزكارانه اسراييل دهد. اقدامات اسراييل به گونهاي است كه تنش را تا بينهايت در سطح منطقه و جهان بالا ميبرد. ايران يا بايد به اندازهاي خود را در حوزههاي مختلف اقتصادي، نظامي، امنيتي و راهبردي قدرتمند سازد كه بازدارندگي ايجاد كند يا اينكه در مسير ديپلماسي و جلبتوجه افكار عمومي جهان گام بردارد. ايران بايد به افكار عمومي جهاني بقبولاند كه اسراييل نظم و امنيت را در منطقه به هم زده است. ايران از اين طريق با جلبتوجه افكار عمومي جهاني و با فشار كشورهاي صلحطلب هم ميتواند نوع خاصي از بازدارندگي را ايجاد كند.» او ادامه ميدهد: «بازدارندگي در برههاي ممكن است به صورت فردي و با محوريت يك كشور خاص اعمال شود و زماني هم با مشاركت جهاني و با حضور جامعه بينالملل محقق. در اين شرايط جامعه جهاني به طرف متجاوزگر فشار وارد ميكند كه از ادامه اقداماتي كه نظم و امنيت بينالملل را به هم ميزند، خودداري كند. به نظرم ايران بايد تلاش كند در هر دو حوزه توان خود را افزايش دهد. يعني ضمن ايجاد بازدارندگي ژئواستراتژيك، ابزارهاي ديپلماتيك را هم به كار بگيرد تا افكار عمومي جهاني و كشورهاي صلحطلب را معطوف جنايات اسراييل كند.» مولايي با اشاره به دستاوردهاي قابل توجه دولت چهاردهم در حوزه ديپلماسي ميگويد: «تداوم اين روند ميتواند دستاوردهاي قابل توجهي براي ايران به دنبال داشته باشد.» او خاطرنشان ميكند: « نظر شخصي من اين است كه تخاصمات منطقهاي به زودي پايان ميگيرد و مذاكرات صلح خاورميانه وارد مرحله جديدي ميشود. واقع آن است كه اسراييل ديگر توانايي به دوش كشيدن بار سنگين هزينههاي مادي، نظامي و اجتماعي اين نبرد را ندارد. بنابراين تلاش ميكند با روشهاي مختلف زمينههاي آتشبس را فراهم سازد. با توجه به وضعيت منطقه، ساير كشورها تلاش ميكنند زمينههاي پايان دادن به تنش را فراهم سازند. نبايد فراموش كرد كه اسراييل بيش از 43هزار فلسطيني را به خاك و خون كشيده است، ايران در مراحل بعد بايد از ظرفيت نهادهاي بينالمللي و افكار عمومي جهاني براي محكوميت اسراييل استفاده كند.»
محسن جليلوند: اسراييل به دنبال تصاعد بحران است / مسوولان اقدامات لازم براي افزايش انسجام اجتماعي را در دستور كار قرار دهند
در شرايطي كه يوسف مولايي معتقد است اسراييل به زودي تن به آتشبس ميدهد و تلاش ميكند خود را از اين مخمصه نجات دهد. محسن جليلوند از زاويه ديگري به اين بحث ورود كرده و ميگويد اسراييل تلاش دارد، آتش تنازعات را در منطقه گستردهتر سازد، بنابراين اين ايران است كه با به كارگيري ديپلماسي فعال بايد زمينه پايان تنازعات منطقه را فراهم سازد. او نیز در گفتوگو با اعتماد با اشاره به تئوري تنازعات پينگپنگي ميگويد: «اسراييل امروز وارد زنجيرهاي از تنازعات مستمر با طرفهاي مختلف منطقه از جمله ايران شده و بعيد است به سادگي بتواند از اين بحران خارج شود. در شرايط فعلي تئوري تصاعد بحرانها در مواجهه اين دو طرف شكل گرفته و بعيد است اين روند صعودي در كوتاهمدت متوقف شود.»
جليلوند در پاسخ به پرسش «اعتماد» در اين خصوص كه كشورهاي مختلفي در منطقه و جهان حمله اسراييل را محكوم كردهاند، اين محكوميتها واجد چه معنايي است؟ ميگويد: « اين محكوميتها كه از عراق و عربستان و قطر گرفته تا اردن و امارات و مصر و تركيه و... را شامل ميشود ماحصل ديپلماسي دورهاي و فعال عباس عراقچي در كشورهاي منطقه است. مشخص نيست در نشستهاي وزير امورخارجه ايران با مسوولان ساير كشورها چه مسائلي مطرح شده كه كشورهاي منطقه، اقدام به محكوميت حمله اسراييل كردهاند. نبايد فراموش كرد اين كشورها در نوبتهاي قبل كه اسراييل دست به ماجراجويي عليه ايران و ساير كشورها ميزد، اقدام به محكوميت نميكردند.»
او ادامه ميدهد: «اسراييل اما به نظام بينالملل و ضرورتهاي جهاني بيتوجه است. مگر غير از اين است كه در جريان كشتار بيش از 43هزار فلسطيني همه جهان اسراييل را محكوم كردند و خواستار پايان نبرد شدند. براي اسراييل اين محكوميتها فاقد اهميت است. موضوع براي اسراييل از تهديد امنيتي به تهديد موجوديتي شيفت كرده و ديگر براي اين رژيم اهميت ندارد كه افكار عمومي جهاني چه تصوراتي از اين رژيم دارند. از سوي ديگر اسراييل روي حاميان قدرتمند خود در غرب حساب باز كرده و مبتني بر آن دست به اقدامات ماجراجويانه ميزند.»
جليلوند تاكيد ميكند: «ماجراجويي بامداد شنبه اسراييل نه به اندازهاي بود كه براي اسراييل بازدارندگي ايجاد كند و نه در حوزه ديپلماسي ميتواند دستاوردي براي اين كشور محسوب شود. اين اقدام اسراييل هم در مسير اقدامات قبلي اين رژيم، نوعي اقدام شتابزده بدون تاثيرگذاري لازم بود. معتقدم اسراييل از اين اقدامات حاشيهساز به دنبال آن است كه ايران را مجاب به پاسخ كند تا بتواند زنجيره تنازع در منطقه را تداوم بخشد و امريكا را ناچار به دخالت كند. ايران بايد با نهايت هوشياري راهبردهاي آينده خود را طراحي و اجرا كند.»
جليلوند در پاسخ به پرسش ديگري در اين زمينه كه اگر اسراييل ميخواست ايران را مجاب به پاسخ كند، آيا عاقلانهتر نبود كه اقدام نظامي وسيعتري را عليه ايران صورت ميداد؟ يادآور شد: «راهبرد اسراييل در خصوص ايران مدتهاست كه بر تعميق شكاف ميان حكومت و ملت متمركز شده است. اين رژيم به خصوص پس از رخدادهاي سال 1401 تلاش ميكند اين شكاف را بيشتر كند. اسراييل معتقد است كه وجه خشونتبار اين شكاف در رخدادهاي سال 1401 ظهور كرد و وجوه مسالمتآميزتر آن در ماجراي انتخابات 1403 نمايان شد. اسراييل نگران است دست به اقدماتي بزند كه باعث افزايش انسجام اجتماعي در داخل شود. به همين دليل است كه نتانياهو مدام تاكيد ميكند كه با مردم ايران خصومتي ندارد.» او ادامه ميدهد: « وقتي راهبرد دشمن تا اين اندازه روشن است، مشخص است كه مسوولان كشور بايد در چند سطح راهبردهاي مناسبي را اتخاذ كنند. قبل از هر اقدامي سياستگذاران و تصميمسازان ايراني بايد از هر اقدامي كه باعث تعميق شكاف ميان دولت-ملت شود، پرهيز كنند. درجه انسجام اجتماعي در سطح داخلي ايران بايد در عاليترين شكل بروز يابد. دولت اگر ميتواند دست به اقداماتي بزند كه باعث افزايش رضايتمندي عمومي شود بلافاصله بايد آن را در دستور كار قرار دهد. در سطح دوم، سياستگذاران و تصميمسازان كشور بايد به دنبال توسعه مناسبات ارتباطي با همسايگان و كشورهاي منطقه باشند. محكوميت حمله اسراييل توسط اكثريت قريب به اتفاق كشورهاي منطقه نشان داد كه ديپلماسي دولت چهاردهم در حوزههاي راهبردي و ارتباطي موفقیتآميز بوده و نتايج خوبي به دنبال داشته است. در سطح سوم هم ايران بايد تلاش كند از طريق روابط بينالملل و جلبتوجه افكار عمومي بينالمللي به جنايت اسراييل اين رژيم را در گوشه رينگ نظام بينالملل گير بيندازد.» اين استاد روابط بينالملل خاطرنشان ميكند: «از منظر عملي ايران بايد تلاش كند، ابتدا اسراييل را ناچار به پذيرش آتشبس در غزه و پس از آن در لبنان كند. در واقع نتانياهو راهبرد گسترش نزاع در منطقه را به اين صورت دنبال ميكند كه ابتدا غزه را به آتش و خون بكشاند، سپس لبنان را تهديد كند و نهايتا آتش نزاع در منطقه را متوجه ايران كند. ايران بايد اين مسير را معكوس سازد. ابتدا آتش جنگ را در غزه خاموش كند، سپس در لبنان و نهايتا از گسترش آتش نزاع به ساير نقاط منطقه جلوگيري كند.»
به گزارش کبنا نیوز، ساعت 2و15دقيقه بامداد و در شرايطي كه مردم ايران در پايان تعطيلات پاياني هفته، مهياي نخستين روز يك هفته جديد ميشدند، خبر حمله اسراييل به برخي مناطق ايران در استانهاي ايلام، تهران و خوزستان روي خروجي خبرگزاريها قرار گرفت؛حملاتي كه با واكنش سريع و موثر پدافند هوايي ايران روبرو و مهار شد.
بلافاصله پس از اين حمله، وزارت خارجه در بيانيهاي رسمي اين اقدام رژيم صهيونيستي را «نقض آشكار منشور سازمان ملل متحد» اعلام و با انتشار بيانيهاي اعلام كرد: «ايران با ابتناي بر حق ذاتي دفاع مشروع كه در ماده ۵۱ منشور ملل متحد نيز منعكس شده است، خود را محق و موظف به دفاع در برابر اعمال تجاوزكارانه خارجي ميداند.» بسياري از تحليلگران اما منتظر بودند واكنش بازارها را به اين رخدادها ارزيابي كنند تا مشخص شود اين حملات آيا زمينهساز بروز بحران براي ايران بوده يا بسترساز ثبات؟ بورس كشور روز شنبه را يكسره سبزپوش آغاز كرد و طلا و ارز در دالان نزولي قرار گرفتند. با گذشت گرد و غبار دقايق اوليه پس از تجاوز آشكار اسراييل به خاك ايران، مشخص شد كه اسراييل نه تنها اقدامي در جهت بازدارندگي بيشتر برنداشته، بلكه خود را در معرض انتقادات دامنهدار داخلي و خارجي قرار داده است. بسياري از شهروندان اسراييلي با انتقاد از نتانياهو و دولت اسراييل در شبكههاي اجتماعي نسبت به اين واكنش انتقاد كرده و نوشتند، اين حمله بيشتر از اينكه ايرانيها را نگران كند و باعث التهاب آنها شود، جامعه اسراييل را در نگراني و التهاب فرو برده است.
در ميان رسانههاي داخلي ابتدا «ايرنا» از شنيده شدن چند صداي بلند انفجار به ويژه در غرب تهران خبر داد. اين خبرگزاري در ساعت 3 و 30 دقيقه بامداد نيز به نقل از يك منبع امنيتي اعلام كرد: برخي از صداهاي شنيده شده ناشي از فعاليت پدافند هوايي در تهران بوده و در جريان اين اتفاق پدافند هوايي موفق عمل كرده است. شبكه خبر نيز به صورت زيرنويس اين خبر را تاييد كرد. بر اساس بيانيه ارتش مشخص شد، «در جريان حمله نظامي اسراييل به ايران چهار نفر از رزمندگان ارتش به شهادت رسيدند.» حوالي ساعت 7 صبح نيز منابع مطلع به «تسنيم» خبر دادند: «تا لحظه انتشار اين خبر اصابت موشك يا ضربه به مراكز نظامي سپاه در غرب و جنوب غرب تهران اتفاق نيفتاده است. صداهاي شنيده شده مربوط به درگير شدن پدافند هوايي ارتش در ۳ نقطه اطراف تهران با اقدام نظامي اسراييلي بوده است.» از ميان مقامات اجرايي معاون اول رييسجمهور، محمدرضا عارف، به اين حوادث واكنش نشان داد و با انتشار پيامي در شبكه اجتماعي ايكس (تویيتر)، اقتدار ايران را عاملي دانست كه دشمنان را زبون و خوار ميكند. اين واكنشها نشاندهنده احساس ملي و يكپارچگي در مقابل تهديدات خارجي است.» ساير مقامات اجرايي از جمله سخنگوي دولت نيز نسبت به اين رخداد واكنش نشان داده و اين حمله را محكوم كردند.
ایرانیان به پشتبام رفتند صهیونیستها به زیرزمین
برخلاف گذشته که تهدیدات نظامی منطقهای و افزایش تنشها موجب نگرانیهایی در میان مردم ایران میشد، این بار شاهد واکنشی کاملاً متفاوت بودیم. در زمان حمله محدود اسرائیل، شهروندان ایرانی بهجای پناه بردن به پناهگاهها، به پشتبامها رفتند و با آرامش، این اقدام محدود نظامی را تماشا کردند. اقدامی که بیشتر در آن شلیکهای پدافند ایران مشهود بود تا پرتابههای اسرائیلی. انتشار تصاویر زندگی عادی مردم در ایران، شامل ورزش در پارکها، تردد عادی و ادامه فعالیتهای روزانه، مثل رفتن دانشآموزان به مدارس نشان داد حمله اسرائیل نتوانسته تأثیر روانی بر جامعه ایران بگذارد. این مسئله تفاوتی اساسی را نسبت به واکنشهای متداول ساکنان سرزمینهای اشغالی در زمان حملات مشابه نشان میدهد. پس از دو عملیات «وعده صادق»، اسرائیلیها به دلیل نگرانی از واکنش موشکی ایران، به پناهگاهها رفتند، حتی در زمان حمله اسرائیل این مقامات رژیمصهیونیستی بودند که به پناهگاه رفتند و از آنجا دستور حمله صادر کردند. این تفاوت در واکنشها بهنوعی تضعیف روانی اسرائیل و افزایش اعتمادبهنفس در میان ایرانیان را نمایان میکند و بر تأثیرگذاری ناکافی اقدامات محدود اسرائیل تأکید میکند. پس از این حمله و برخلاف گذشته که با افزایش تنشها، نرخ ارز و قیمت طلا و سکه بالا میرفت، این بار بازار بورس ایران یک روز سبز را تجربه کرد و نرخ دلار به کانال ۶۰ هزار تومان بازگشت. قیمت طلا نیز چند صد هزار تومان کاهش یافت و سکه تا سهمیلیون تومان افت قیمت داشت. این کاهش قیمتها و بازگشت آرامش به بازار نشاندهنده آن است که جامعه ایران، این حمله را نه بهعنوان تهدیدی جدی، بلکه بهعنوان پایانی بر تهدیدات اسرائیل تفسیر کرده است.
واکنشهای داخلی اسرائیل و انتقادها از ناکارآمدی عملیات
عملیات محدود اسرائیل واکنشهای منفی گستردهای نیز در داخل این رژیم بهدنبال داشت. آویگدور لیبرمن، رهبر حزب «اسرائیل خانه ما»، این حمله را بهعنوان یک نمایش و عملیات نمایشی توصیف کرد و از عدم تصمیم قاطع دولت اسرائیل انتقاد کرد. او از عملکرد دولت اسرائیل ابراز ناامیدی کرد و خواستار اتخاذ رویکردی قاطعتر و جدیتر در مقابل تهدیدات ایران شد. از دیدگاه لیبرمن، تنها اتکا به روابط عمومی و خرید سکوت از سوی دولت، نمیتواند اهداف اسرائیل را تأمین کند. تالی گوتلیو، از اعضای کنست و همحزبی نتانیاهو با بیان اینکه این حمله به ایران مایه تأسف است، ضمن انتقاد از این عملیات محدود اشاره کرد که ایران توانسته با حمله موشکی، اسرائیل را در موقعیتی تضعیفشده قرار دهد. از سوی دیگر، یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون دولت فعلی اسرائیل این حمله را بسیار ضعیف توصیف کرد و تصمیم دولت برای عدم حمله به اهداف استراتژیک و اقتصادی در ایران را اشتباه دانست. به اعتقاد او اسرائیل بایستی هزینه سنگینتری به ایران تحمیل میکرد و از فرصت بهوجود آمده برای ضربه زدن به زیرساختهای اقتصادی و نظامی ایران بهره میگرفت. این انتقادها بر شکافهای داخلی و اختلافات جدی در رویکردهای سیاسی اسرائیل نسبت به ایران دلالت دارد و نوعی بیاعتمادی به سیاستهای دولت کنونی را نشان میدهد.
اعتبار گندهگوییها مشخص شد
این حمله محدود ثابت کرد تهدیدات اسرائیل علیه ایران به دلایل مختلفی عملی نمیشود. اسرائیل به دلیل محدودیتهای جغرافیایی و راهبردی و همچنین ملاحظات سیاسی، نمیتواند عملیات گستردهای علیه ایران انجام دهد. درمجموع عملیات محدود اسرائیل علیه ایران نهتنها نتوانست اهداف نظامی و روانی خود را تأمین کند، بلکه باعث بروز واکنشهای منفی در داخل این رژیم شد و نوعی سردرگمی و بیاعتمادی نسبت به سیاستهای دولت اسرائیل ایجاد کرد. از سوی دیگر ایران با واکنش آرام خود توانست بهنوعی از این وضعیت بهرهبرداری کند و قدرت و اعتمادبهنفس خود را نشان دهد. این شرایط ضمن افزایش شکافهای داخلی اسرائیل میتواند موقعیت ایران را در معادلات منطقهای بهبود بخشد. حمله محدود اسرائیل نشان داد این رژیم در شرایط کنونی با توجه به تهدیدات متعدد از جانب گروههای مقاومت و همچنین قدرت موشکی و پهپادی ایران، توانایی چندانی برای ضربه زدن به اهداف استراتژیک را در ایران ندارد.
تصاویر عملیات ایران را به اسم عملیات اسرائیل میفروشند
دولت اسرائیل و رسانههای وابسته به آن تلاش کردند با انتشار تصاویر جعلی و بزرگنمایی از توان نظامی رژیمصهیونیستی، این حمله را بهعنوان پاسخی جدی و سنگین به ایران جلوه دهند. اما بررسیهای دقیقتر و واکنشهای تحلیلگران و کاربران در شبکههای اجتماعی، پرده از این نمایش تبلیغاتی و تناقضات متعدد آن برداشت. یواف گالانت، وزیر دفاع اسرائیل بهعنوان بخشی از تلاش برای بزرگنمایی حمله، تصاویری از آتشسوزی و حمله به تأسیسات ایرانی منتشر کرد که بعداً مشخص شد این تصاویر ارتباطی با حمله اخیر ندارند. به گفته یک خبرنگار اسرائیلی، گالانت درحالیکه خود در زیرزمین پناه گرفته بود، تصاویری از یک آتشسوزی در پالایشگاه تهران را منتشر کرد که درواقع به سال ۲۰۲۱ تعلق داشت و ارتباطی با حمله اخیر نداشت. این اشتباه بزرگ در انتشار تصاویر باعث شد بسیاری از کاربران و رسانهها بهویژه در کشورهای عربی، این اقدام را بهشدت تمسخر کنند. این اشتباهات رسانهای از سوی وزیر دفاع و ارتش اسرائیل، بهجای اینکه احساس قدرت و پیروزی را در میان مخاطبان ایجاد کند، به ایجاد تردید درباره صداقت اسرائیل در انتشار اطلاعات نظامی و اثربخشی این حمله منجر شد. استفاده از تصاویر جعلی برای پنهان کردن ناکارآمدی نظامی، تنها به بحران رسانهای اسرائیل دامن زد و نشان داد تلاش برای حفظ چهرهای مقتدر در میان مردم خود و جهان، به تناقضات و گافهای مکرر منجر شده است. رسانههای وابسته به اسرائیل نیز در این راستا گام برداشته و با انتشار تصاویر ادعایی و نادرست، تلاش کردهاند حمله اسرائیل را پرقدرت و موفق نشان دهند. شبکه العربیه در این میان بهطور خاص با بازنشر تصاویر عملیات «وعده صادق ۲» و انتساب آن به حمله اسرائیل، سعی داشت تصویری جعلی از موفقیت اسرائیل در این حمله ارائه دهد. تصاویر منتشرشده از سوی العربیه که متعلق به عملیات غرورآمیز ایران بود، نشاندهنده حملات موفقیتآمیز موشکی و قدرت تهاجمی ایران در مواجهه با تهدیدات اسرائیل بود، نه تصاویر اصیل از عملیات اسرائیلی. این اقدام العربیه بهسرعت در شبکههای اجتماعی موردتوجه قرار گرفت و کاربران با مقایسه این تصاویر و تصاویر واقعی عملیات، به تناقضات و گافهای رسانهای این شبکه پرداختند. نتیجه این نمایش رسانهای اشتباه، از دست دادن اعتماد مخاطبان و ایجاد موجی از تمسخر در رسانههای اجتماعی علیه اسرائیل و شبکههای همسو با آن است.
100 جنگنده را در تصاویر جمعهشب بیابید
عملیات «وعده صادق» ایران بهعنوان پاسخی به تهدیدات مکرر اسرائیل، بهوضوح تفاوتی بزرگ در سطح رسانهای و روانی با حمله محدود اسرائیل داشت. در جریان این عملیات، تصاویر واضحی از شلیک موشکهای ایران و برخوردهای موفقیتآمیز آنها به اهداف اسرائیلی منتشر شد و با استقبال کاربران منطقه، بازنشر گستردهای داشت. این تصاویر که غرور ملی ایرانیان را نشان میداد، تأثیرگذاری روانی و اجتماعی عمیقی در منطقه و حتی در میان ساکنان سرزمینهای اشغالی داشت. در مقابل، تصاویر منتشرشده از سوی اسرائیل از حمله به تهران، بیشتر شلیکهای پدافند هوایی ایران را نشان میدادند و هیچگونه نشانهای از برخوردهای مؤثر و گسترده که ادعای اسرائیل درباره حضور ۱۰۰ جنگنده را تأیید کند، در آنها مشاهده نمیشد. سعید زیاد، تحلیلگر سیاسی شبکه الجزیره با اشاره به ناکارآمدی عملیات اسرائیل و مقایسه آن با عملیات «وعده صادق»، اظهار داشت که نیروی هوایی اسرائیل تاکنون نشان داده تنها قادر به حمله به اهدافی همچون چادرهای آوارگان، بیمارستانها و خانههای غیرنظامیان است. او تأکید کرد عدم انتشار تصاویر قابلاعتنا از حمله اسرائیل، نشانهای از شکست رسانهای و نظامی این عملیات محسوب میشود. تحلیلگر الجزیره همچنین به این نکته اشاره کرد که برخلاف حملات موشکی ایران، اسرائیل قادر به هدفگیری دقیق و مؤثر در حملات خود نیست و برای توجیه این ناتوانی، به انتشار تصاویر جعلی و ادعاهای نادرست روی آورده است. یک کاربر عرب در واکنش به این عملیات به شوخی نوشت هدف از عملیات اسرائیل بیدار کردن مردم ایران برای نماز صبح بود. این انتقادها و تحلیلها بر ضعف راهبردی اسرائیل دربرابر ایران و ناتوانی در انجام عملیاتهای جدی و گسترده تأکید دارند. یکی از بزرگترین تناقضات در ادعای اسرائیل، تعداد جنگندههای شرکتکننده در این عملیات است. منابع اسرائیلی اعلام کردند حدود ۱۰۰ جنگنده در این حمله حضور داشتند، اما این ادعا با تصاویر و شواهد موجود همخوانی ندارد. علاوه بر آن، ابهامات بسیاری درباره مسیر عبور و نقطه شلیک این جنگندهها نیز مطرح است. با توجه به وجود سامانههای پدافندی قوی در ایران و دشواریهای جغرافیایی و مسافتی، این پرسش همچنان باقی است که آیا این جنگندهها واقعاً توانستهاند از سامانههای دفاعی عبور کنند و بهطور مؤثر به اهدافی در تهران حمله کنند یا خیر. اسرائیل همچنین ادعا کرده بود به ۲۰ هدف حمله کرده، اما ایران این ادعا را تکذیب کرده و حجم خسارات احتمالی نیز تاکنون روشن نشده است. این تناقضات و ابهامات موجب شده کاربران و تحلیلگران با بازنشر تصاویر ادعایی اسرائیل، به عدم تطابق آنها با واقعیت اشاره و این حمله را نمایشی از ناکارآمدی و شکست رسانهای اسرائیل معرفی کنند.
نباید در دام بزرگنمایی و کوچکنمایی حمله افتاد
برای بررسی حمله اخیر اسرائیل به ایران، باید از دام بزرگنمایی و کوچکنمایی فاصله گرفت. اگرچه جمعهشب تصویری مطلقاً شکستخورده از عملیات اسرائیل ارائه شد اما دو رویکرد نادرست در تحلیلهای این ماجرا وجود دارد؛ رویکرد اول متعلق به کسانی است که تصویر تقویتشده از اسرائیل را میپذیرند و قدرت نظامی ایران را دستکم میگیرند. این گروه با نادیده گرفتن دروغپردازیهای اسرائیل، ممکن است در مواجهه با واکنشهای تهاجمی ایران دچار شگفتی شوند و توان موشکی و دفاعی تهران را انکار کنند. رویکرد دوم برای کسانی است که تنها به ابعاد نظامی توجه میکنند و سایر عوامل سیاسی و راهبردی را نادیده میگیرند. این افراد ممکن است کوچکنمایی حمله و توصیه به عدم واکنش ایران را پیشنهاد کنند، درحالیکه چنین اقدامی میتواند اسرائیل را به اقدامات تنشزای بیشتری ترغیب کند. برای پیشگیری از اشتباهات راهبردی، لازم است ابعاد مختلف این رویداد بهدقت تحلیل شود تا پاسخی هوشمندانه، به دور از شتابزدگی و متناسب دربرابر اسرائیل اتخاذ شود تا همچنان اعتماد به توانمندیهای دفاعی ایران حفظ شود.
يوسف مولايي: اسراييل به دنبال پذيرش آتش بس است / مطابق حقوق بينالملل حق اقدام متقابل براي ايران محفوظ است
يوسف مولايي استاد روابط بينالملل در گفتوگو با اعتماد در خصوص ماجراجويي بامداد شنبه اسراييل ميگويد: «اسراييل نشان داده كه نظام بينالملل برايش از كمترين اهميتي برخوردار نيست. در حقوق بينالملل، اقدام نظامي كشورها تنها از 2طريق صورت ميگيرد. اقدام نظامي عليه ساير كشورها، يا بايد بر اساس اصل دفاع مشروط باشد يا اينكه مبتني بر مصوبات و قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل صورت گيرد. هيچكدام از اين زمينهها ايجاد نشده كه اسراييل مبتني بر آن بخواهد اقدامي صورت دهد، بنابراين از منظر حقوق بينالملل اقدام بامداد شنبه اسراييل عليه ايران مجاز نيست.»
مولايي ادامه ميدهد: «اسراييل رويهاي جديد را بنيانگذاري كرده و آن اقدام پيشگيرانه و پيشدستانه در مواجهه با ساير كشورهاست كه از منظر حقوق بينالملل بيمعناست. كشوري نميتواند عليه كشور ديگري اقدامي صورت دهد به اين بهانه كه ممكن است در آينده اقدامي صورت دهد. هرچند ايران ميتواند در مواجهه با تعرض اسراييل اقدام متقابل را صورت دهد اما استفاده از ديپلماسي همواره روش معقولتري براي پيشبرد اهداف كلان و منافع ملي كشورهاست.»
اين استاد روابط بينالملل يادآور ميشود: «براي درك موضوع، ما بايد از حوزه حقوق و روابط روتين بينالملل خارج شويم و ببينيم اين نوع رخدادها در چهارچوب كداميك از تئوريهاي روابط بينالملل قابل فهم است. اساسا حمله اسراييل به ايران اين حق را براي ايران محفوظ ميدارد كه پاسخ مناسبي به اقدام تجاوزكارانه اسراييل دهد. اقدامات اسراييل به گونهاي است كه تنش را تا بينهايت در سطح منطقه و جهان بالا ميبرد. ايران يا بايد به اندازهاي خود را در حوزههاي مختلف اقتصادي، نظامي، امنيتي و راهبردي قدرتمند سازد كه بازدارندگي ايجاد كند يا اينكه در مسير ديپلماسي و جلبتوجه افكار عمومي جهان گام بردارد. ايران بايد به افكار عمومي جهاني بقبولاند كه اسراييل نظم و امنيت را در منطقه به هم زده است. ايران از اين طريق با جلبتوجه افكار عمومي جهاني و با فشار كشورهاي صلحطلب هم ميتواند نوع خاصي از بازدارندگي را ايجاد كند.» او ادامه ميدهد: «بازدارندگي در برههاي ممكن است به صورت فردي و با محوريت يك كشور خاص اعمال شود و زماني هم با مشاركت جهاني و با حضور جامعه بينالملل محقق. در اين شرايط جامعه جهاني به طرف متجاوزگر فشار وارد ميكند كه از ادامه اقداماتي كه نظم و امنيت بينالملل را به هم ميزند، خودداري كند. به نظرم ايران بايد تلاش كند در هر دو حوزه توان خود را افزايش دهد. يعني ضمن ايجاد بازدارندگي ژئواستراتژيك، ابزارهاي ديپلماتيك را هم به كار بگيرد تا افكار عمومي جهاني و كشورهاي صلحطلب را معطوف جنايات اسراييل كند.» مولايي با اشاره به دستاوردهاي قابل توجه دولت چهاردهم در حوزه ديپلماسي ميگويد: «تداوم اين روند ميتواند دستاوردهاي قابل توجهي براي ايران به دنبال داشته باشد.» او خاطرنشان ميكند: « نظر شخصي من اين است كه تخاصمات منطقهاي به زودي پايان ميگيرد و مذاكرات صلح خاورميانه وارد مرحله جديدي ميشود. واقع آن است كه اسراييل ديگر توانايي به دوش كشيدن بار سنگين هزينههاي مادي، نظامي و اجتماعي اين نبرد را ندارد. بنابراين تلاش ميكند با روشهاي مختلف زمينههاي آتشبس را فراهم سازد. با توجه به وضعيت منطقه، ساير كشورها تلاش ميكنند زمينههاي پايان دادن به تنش را فراهم سازند. نبايد فراموش كرد كه اسراييل بيش از 43هزار فلسطيني را به خاك و خون كشيده است، ايران در مراحل بعد بايد از ظرفيت نهادهاي بينالمللي و افكار عمومي جهاني براي محكوميت اسراييل استفاده كند.»
محسن جليلوند: اسراييل به دنبال تصاعد بحران است / مسوولان اقدامات لازم براي افزايش انسجام اجتماعي را در دستور كار قرار دهند
در شرايطي كه يوسف مولايي معتقد است اسراييل به زودي تن به آتشبس ميدهد و تلاش ميكند خود را از اين مخمصه نجات دهد. محسن جليلوند از زاويه ديگري به اين بحث ورود كرده و ميگويد اسراييل تلاش دارد، آتش تنازعات را در منطقه گستردهتر سازد، بنابراين اين ايران است كه با به كارگيري ديپلماسي فعال بايد زمينه پايان تنازعات منطقه را فراهم سازد. او نیز در گفتوگو با اعتماد با اشاره به تئوري تنازعات پينگپنگي ميگويد: «اسراييل امروز وارد زنجيرهاي از تنازعات مستمر با طرفهاي مختلف منطقه از جمله ايران شده و بعيد است به سادگي بتواند از اين بحران خارج شود. در شرايط فعلي تئوري تصاعد بحرانها در مواجهه اين دو طرف شكل گرفته و بعيد است اين روند صعودي در كوتاهمدت متوقف شود.»
جليلوند در پاسخ به پرسش «اعتماد» در اين خصوص كه كشورهاي مختلفي در منطقه و جهان حمله اسراييل را محكوم كردهاند، اين محكوميتها واجد چه معنايي است؟ ميگويد: « اين محكوميتها كه از عراق و عربستان و قطر گرفته تا اردن و امارات و مصر و تركيه و... را شامل ميشود ماحصل ديپلماسي دورهاي و فعال عباس عراقچي در كشورهاي منطقه است. مشخص نيست در نشستهاي وزير امورخارجه ايران با مسوولان ساير كشورها چه مسائلي مطرح شده كه كشورهاي منطقه، اقدام به محكوميت حمله اسراييل كردهاند. نبايد فراموش كرد اين كشورها در نوبتهاي قبل كه اسراييل دست به ماجراجويي عليه ايران و ساير كشورها ميزد، اقدام به محكوميت نميكردند.»
او ادامه ميدهد: «اسراييل اما به نظام بينالملل و ضرورتهاي جهاني بيتوجه است. مگر غير از اين است كه در جريان كشتار بيش از 43هزار فلسطيني همه جهان اسراييل را محكوم كردند و خواستار پايان نبرد شدند. براي اسراييل اين محكوميتها فاقد اهميت است. موضوع براي اسراييل از تهديد امنيتي به تهديد موجوديتي شيفت كرده و ديگر براي اين رژيم اهميت ندارد كه افكار عمومي جهاني چه تصوراتي از اين رژيم دارند. از سوي ديگر اسراييل روي حاميان قدرتمند خود در غرب حساب باز كرده و مبتني بر آن دست به اقدامات ماجراجويانه ميزند.»
جليلوند تاكيد ميكند: «ماجراجويي بامداد شنبه اسراييل نه به اندازهاي بود كه براي اسراييل بازدارندگي ايجاد كند و نه در حوزه ديپلماسي ميتواند دستاوردي براي اين كشور محسوب شود. اين اقدام اسراييل هم در مسير اقدامات قبلي اين رژيم، نوعي اقدام شتابزده بدون تاثيرگذاري لازم بود. معتقدم اسراييل از اين اقدامات حاشيهساز به دنبال آن است كه ايران را مجاب به پاسخ كند تا بتواند زنجيره تنازع در منطقه را تداوم بخشد و امريكا را ناچار به دخالت كند. ايران بايد با نهايت هوشياري راهبردهاي آينده خود را طراحي و اجرا كند.»
جليلوند در پاسخ به پرسش ديگري در اين زمينه كه اگر اسراييل ميخواست ايران را مجاب به پاسخ كند، آيا عاقلانهتر نبود كه اقدام نظامي وسيعتري را عليه ايران صورت ميداد؟ يادآور شد: «راهبرد اسراييل در خصوص ايران مدتهاست كه بر تعميق شكاف ميان حكومت و ملت متمركز شده است. اين رژيم به خصوص پس از رخدادهاي سال 1401 تلاش ميكند اين شكاف را بيشتر كند. اسراييل معتقد است كه وجه خشونتبار اين شكاف در رخدادهاي سال 1401 ظهور كرد و وجوه مسالمتآميزتر آن در ماجراي انتخابات 1403 نمايان شد. اسراييل نگران است دست به اقدماتي بزند كه باعث افزايش انسجام اجتماعي در داخل شود. به همين دليل است كه نتانياهو مدام تاكيد ميكند كه با مردم ايران خصومتي ندارد.» او ادامه ميدهد: « وقتي راهبرد دشمن تا اين اندازه روشن است، مشخص است كه مسوولان كشور بايد در چند سطح راهبردهاي مناسبي را اتخاذ كنند. قبل از هر اقدامي سياستگذاران و تصميمسازان ايراني بايد از هر اقدامي كه باعث تعميق شكاف ميان دولت-ملت شود، پرهيز كنند. درجه انسجام اجتماعي در سطح داخلي ايران بايد در عاليترين شكل بروز يابد. دولت اگر ميتواند دست به اقداماتي بزند كه باعث افزايش رضايتمندي عمومي شود بلافاصله بايد آن را در دستور كار قرار دهد. در سطح دوم، سياستگذاران و تصميمسازان كشور بايد به دنبال توسعه مناسبات ارتباطي با همسايگان و كشورهاي منطقه باشند. محكوميت حمله اسراييل توسط اكثريت قريب به اتفاق كشورهاي منطقه نشان داد كه ديپلماسي دولت چهاردهم در حوزههاي راهبردي و ارتباطي موفقیتآميز بوده و نتايج خوبي به دنبال داشته است. در سطح سوم هم ايران بايد تلاش كند از طريق روابط بينالملل و جلبتوجه افكار عمومي بينالمللي به جنايت اسراييل اين رژيم را در گوشه رينگ نظام بينالملل گير بيندازد.» اين استاد روابط بينالملل خاطرنشان ميكند: «از منظر عملي ايران بايد تلاش كند، ابتدا اسراييل را ناچار به پذيرش آتشبس در غزه و پس از آن در لبنان كند. در واقع نتانياهو راهبرد گسترش نزاع در منطقه را به اين صورت دنبال ميكند كه ابتدا غزه را به آتش و خون بكشاند، سپس لبنان را تهديد كند و نهايتا آتش نزاع در منطقه را متوجه ايران كند. ايران بايد اين مسير را معكوس سازد. ابتدا آتش جنگ را در غزه خاموش كند، سپس در لبنان و نهايتا از گسترش آتش نزاع به ساير نقاط منطقه جلوگيري كند.»