تاریخ انتشار
دوشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۵
کد مطلب : ۴۹۱۹۹۱
داریوش سجادی: ترامپ تاریخسازی خواهد کرد
ترامپ متفاوت!
۰
کبنا ؛داریوش سجادی، روزنامهنگار مقیم آمریکا، میگوید بازگشت ترامپ به کاخ سفید ناممکن نیست.
اما باتوجه به تحلیل او ممکن است با ترامپ رئیس جمهورِ متفاوتی از دورههای قبل مواجه شویم. استدلال سجادی این بود که روسای جمهور به گواه تاریخ کارهای تاریخسازی کردهاند.
به گزارش کبنا، این تحلیلگر سیاسی در گفتوگو با انصاف نیوز همچنین توضیح داد که روی کار آمدن یک رئیس جمهور دموکرات لزوما به سود ایران نیست.
سجادی انتخابات ایران و انتخاب یک رئیس جمهور میانهرو را برای آمریکاییها بیاهمیت و نقش کشورمان در مسئلهی فلسطین را برایشان پررنگ میدانست.
بازگشت ترامپ چقدر محتمل است؟
غیرمحتمل نیست. آقای ترامپ یک بدنهی اجتماعی را توانستهاند از آن خود کنند که لزوما شیدای ترامپ هم نیست و در واقع یک نوع رای منفی نسبت به نظم موجود است. ترامپ به نوعی توانسته خود را نماد مخالفت با نظم موجود القا کند.
یعنی میخواهم بگویم که از زمان ظهور پدیدهی ترامپ در انتخابات قبلی ساختار دو قطبی ریپابلیک و دموکرات برای بدنهی جامعه شهروندی و رایدهندهی آمریکایی موجودیت و اصالت خودش را به نوعی از دست داده است.
ببینید بحرانهای متعدد اجتماعی و اقتصادی در آمریکا از سال ۱۹۷۰ به این طرف نه توسط جمهوریخواهان و نه توسط دموکراتها حل نشدند. همین باعث شد که رای منفی این میان به صورت سیال به وجود بیاید. یک نفر لازم بود که این رای را جمع کند و ترامپ توانست با مواضع اولتراناسیونالیستی خود این کار را کند.
به همین اعتبار میخواهم بگویم اینکه آقای ترامپ بتواند آرا را ببرد چیز غیر محتملی نیست. خصوصا که الان رقابتها در آمریکا خیلی نزدیک به هم است.
در این انتخابات خیلی نمیشود به آمارها تکیه کرد. با قوت گرفتن سوشال مدیا قدرت از دست رسانههای جریان اصلی بیرون آمده است و اعتباری به آنها نیست. کمااینکه در مورد غزه همین فضای مجازی توانست جو حاکم را بشکند.
حرفهای تند ترامپ علیه ایران را جدی نگیرید | در این دوره تاریخسازی خواهد کرد
اگر این بازگشت اتفاق بیفتد به نظرتان در روابط ایران و آمریکا چقدر اثرگذار خواهد بود؟
اولا حرفهایی مانند آنچه ترامپ خطاب به اسرائیل و زدن سایتهای هستهای ایران زد بیشتر شعارهای انتخاباتی است. آنها را جدی نگیرید.
اما آنچه که واقعیت دارد این است که در سنت سیاسی آمریکا ترامپ در صورت پیروزی در انتخابات دیگر ترامپ سابق نیست. چرا این حرف را میزنم؟ ببینید یک سنت سیاسی در آمریکا هست که روسای جمهور وقتی به دور دوم میرسند کارهای تاریخ ساز انجام خواهند داد.
دور دوم آخرین فرصت آن شخص برای حضور در این منصب است. دور اول ممکن است تلاش کنند حمایت لابهایی مانند آیپک را حفظ کنند اما دوم دوم دیگر اینطور نیست و تصمیمات تاریخی میگیرند مثلا بیل کلینتون یا اوباما در دور دومشان تلاشهایی برای تنشزدایی از روابط با ایران کردند. میخواهم بگویم که در صورت پیروزی نمیشود تلقی ترامپ سابق را داشت.
ترامپ اهل معامله است
ترامپ مرد سیاست نیست، مرد بیزینس است و با منطق بیزینسی میتوان با او معامله کرد. به همین اعتبار هم آن حرفی که زد که آمادهی مذاکره با ایران است بنظرم قابل استناد است.
این ترامپ ترامپیست که در حال حاضر دغدغههای داخلیاش جدیتر است. مسائل اقتصادی و اجتماعی آمریکا خیلی سنگین شده و بیداد میکند خصوصا با جدال اقتصادیای که با چین برایش پیش آمده. او تلاش خواهد کرد تمرکزش بر سیاسیت داخلی آمریکا باشد . بعید نیست که ترامپ جدید در صورت پیروزی به سمت بهبود یا تنشزدایی از مناسباتش با ایران برود.
البته این به معنای این نیست که شرایط به قبل بازمیگردد چون پرونده ایران و آمریکا پرونده بسیار قطور و سنگین است اما در خصوص رویکردها احتمالا شاهد رویکردهای جدیدی باشیم.
ایران بیشترین مشکلات را در دورهی دموکراتها داشته است
در صورت ماندن دموکراتها در ریاست جمهوری چه فرصتی برای ایران پیش میآید؟ اصلا باقی ماندنشان برای ایران فرصت است؟
خیر، تجربه تاریخی نشان داده که دموکراتها علی رغم تمام داعیههای آزادیخواهی و حقوق بشریشان اتفاقا ایران بیشترین مشکلات را در دوره دموکراتها داشته. ما تحریمهای داماتو یا ایلسا را زمان کلینتون داشتیم. به همین اعتبار شاید بتوان گفت پیش فرض شما غلط است.
دموکرات یا جمهوریخواه به فکر منافع ملی ایران نیست. چیزی که ایران به صورت واقع بینانه باید روی آن تکیه کند، لخت کردن صورت قضیه است.
ببینید من همیشه گفتهام ما هشت سال و بلکه بیشتر سرمایه و فرصت خودمان را درگیر برجام کردیم که بتوانیم در مسئله هستهای برای آمریکا دلربایی کنیم. درحالیکه مسئلهی آمریکا هستهای یا حتی تروریسم نیست بلکه مسئله دموکراسی است.
اول باید مشکلمان با آمریکا را حل کنیم | حل نمیشود
من قبلا گفتهام اینجا هم تکرار میکنم مشکل اصلی آمریکاییها با ایران این است که در سال ۵۷ دولتی در ایران مستقر شد که پایگاه سنتی این کشور یعنی پهلوی را به زیر کشید و به آن هم اکتفا نکرد و در مقابل آن هژمونی آمریکایی چالشگری کرد. رژیمی مانند جمهوری اسلامی در غرب آسیا که ماندگاری هم داشته برای بقیهی کشورها در این ناحیه که به نوعی حیاط خلوت آمریکاست موضوعیت پیدا میکند پس باید آن را به لطایفالحیل از بین برد.
به همین اعتبار میخواهم بگویم که چه جمهوریخواه و چه دموکرات موظف است صورت قضیه رو برای خودش درست تعریف کند.
چرا از برجام چیزی حاصل نشد؟! چرا علیرغم مفاد توافق اروپاییها در ایران سرمایهگذاری نکردند؟! چون آمریکا اجازه نداد. اگر این دیگ آبش برای آمریکا نجوشد خود آمریکا زیر دیگ میزند.
هیچ امتیازی از دل برجام از طرف اروپاییها نیامد چون اول مشکل ایران با آمریکا باید حل شود. این مشکل هم بر اساس صورت قضیه که برایتان شرح دادم ماهیت چالشگرانهی رژیم ایران است.
قرار نیست بالاخره این چالش روزی حل شود؟
نه. من فکر نمیکنم این تضاد آنتاگونیستی که یکی از طرفین باید دچار استحاله بشود درست شود. تعارف هم نداریم. اگر قرار بود بشود زمان دولت آقای روحانی حل میشد. آقای روحانی همهی تخم مرغهایش را در سبد آنطرفیها گذاشت و تمام قد هم در دل مسئله رفت. حتی با مجوز آقا که بهشان اجازه داد رفتند. ولی خب دیدید از دل دولت آقای روحانی هم چیزی درنیامد. کما اینکه در دولتهای قبل و بعدش هم درنیامده. مگر اینکه یک نفر آب توبه را بر سر یکی از طرفین بریزد.
البته آنچه گفتم به این معنا نیست که ایران در بنبست قرار میگیرد. اتفاقات نوینی در نظام بینالملل افتاده که گزینههای ایران را افزایش داده است. زمانی که انقلاب شد با یک نظام سیاسی دوقطبی در جهان مواجه بودیم که یک طرفش شوروی بود و یک طرفش آمریکا.
اما حالا به جهان نگاه کنید. الان غول اقتصادی چین از بطری خارج شده. قدرتها و اتحادیههای منطقهای برخلاف نظام هژمونیک آمریکا و اروپا در شانگهای و بریکس شکل گرفتهاند.
اینها دست ایران را باز میکند که برخلاف رویکرد غرب پسندانهی بخشی از دولتمردان ایران، جمهوری اسلامی بتواند از طریق اتحادیههای شرقی مثل بریکس یا شانگهای مشکلات خود را حل کند.
پس از تندرویهای اسرائیل دولت ایران دیگر چندان موضوعیت ندارد
روی کار آمدن دولتی میانهرو و نیز اقلیتی میانهرو در مجلس چه اثری در روابط دو کشور دار
این سوال را اگر مثلا سه، چهار ماه پیش از من میکردید پاسخی برای شما داشتم. اما ببینید بعد از وحشیبازی اسرائیل در منطقه، ابتکار عمل در ایران از دست دولت خارج شده و در دست نظامیان افتاده. چارهای هم نیست.
به نوعی دولت آقای پزشکیان به سایه رفت. در حال حاضر و به صورت اجتنابناپذیر نظامیان ابتکار عمل را به دست گرفتهاند و باید هم بگیرند چون در مقابلشان یک مهابت جنونآمیز به نام اسرائیل نشسته که صراحتا در تهران عملیات تروریستی انجام میدهد، نصرالله را میکشد و…
بنابراین الآن دیگر دولت آقای پزشکیان نه برای آمریکاییها و نه طرف اسرائیلی چندان موضوعیت ندارد. الان مساله مساله نظامیگریست. دیپلماسی محلی از اعراب به معنای کلاسیک خودش ندارد. حالا چه آقای پزشکیان در کاخ پاستور باشه چه شخص دیگری، چه اصولگرا و چه اصلاحطلب فرقی نمیکند.
انتخابات ایران برای آمریکاییها مهم نیست | نقش ایران در غزه برایشان مهم است
در آمریکا، چه بین سران آمریکایی و چه بین مردم، نگاه بخصوصی راجع به انتخابات ایران وجود ندارد؟
واقعیت این است که نه! الان از نظر افکار عمومی مسئله اصلی اگر قرار باشه در جایی قرار بگیرد مسئله غزه است. اما اتفاقا در همین ماجرای غزه هم ایران برد داشته است.
مثالی برای شما میزنم. بعد از عملیات وعده صادق گروهی ایرانی با پرچم ایران به تجمع دانشجویان آمریکایی آمدند. به محض دیده شدن پرچم جمهوری اسلامی دانشجویان شروع به تشویق کردند. ایران در حال حاضر در این موضوع تبدیل به برند شده است.
علی ای حال انتخابات ریاست جمهوری ایران فعلا دغدغه افکار عمومی آمریکا نیست.
کما اینکه سفر آقای پزشکیان به نیویورک نه در رسانههای آمریکا و نه در افکار آمریکا بولد نشد چون همه چیز تحتالشعاع ماجرای فلسطین و غزه و اسرائیل قرار گرفته بود. به همین دلیل من همان موقع هم گفتم که آقای پزشکیان بدترین موقع را برای سفر به نیویورک انتخاب کرد چون اولا ما در آمریکا دوران فترت قدرت رو داریم یعنی فعلا تکلیف کاخ سفید مشخص نیست و ثانیا تمرکز بیشتر بر مسئلهی فلسطین است.
فضای سیاسی هم نمیتواند منفک از فضای افکار عمومی و آنچه توضیح دادم باشد.
(تصویر شاخص این مصاحبه اثری از جان مک ناتون، نقاش آمریکاییست)
اما باتوجه به تحلیل او ممکن است با ترامپ رئیس جمهورِ متفاوتی از دورههای قبل مواجه شویم. استدلال سجادی این بود که روسای جمهور به گواه تاریخ کارهای تاریخسازی کردهاند.
به گزارش کبنا، این تحلیلگر سیاسی در گفتوگو با انصاف نیوز همچنین توضیح داد که روی کار آمدن یک رئیس جمهور دموکرات لزوما به سود ایران نیست.
سجادی انتخابات ایران و انتخاب یک رئیس جمهور میانهرو را برای آمریکاییها بیاهمیت و نقش کشورمان در مسئلهی فلسطین را برایشان پررنگ میدانست.
بازگشت ترامپ چقدر محتمل است؟
غیرمحتمل نیست. آقای ترامپ یک بدنهی اجتماعی را توانستهاند از آن خود کنند که لزوما شیدای ترامپ هم نیست و در واقع یک نوع رای منفی نسبت به نظم موجود است. ترامپ به نوعی توانسته خود را نماد مخالفت با نظم موجود القا کند.
یعنی میخواهم بگویم که از زمان ظهور پدیدهی ترامپ در انتخابات قبلی ساختار دو قطبی ریپابلیک و دموکرات برای بدنهی جامعه شهروندی و رایدهندهی آمریکایی موجودیت و اصالت خودش را به نوعی از دست داده است.
ببینید بحرانهای متعدد اجتماعی و اقتصادی در آمریکا از سال ۱۹۷۰ به این طرف نه توسط جمهوریخواهان و نه توسط دموکراتها حل نشدند. همین باعث شد که رای منفی این میان به صورت سیال به وجود بیاید. یک نفر لازم بود که این رای را جمع کند و ترامپ توانست با مواضع اولتراناسیونالیستی خود این کار را کند.
به همین اعتبار میخواهم بگویم اینکه آقای ترامپ بتواند آرا را ببرد چیز غیر محتملی نیست. خصوصا که الان رقابتها در آمریکا خیلی نزدیک به هم است.
در این انتخابات خیلی نمیشود به آمارها تکیه کرد. با قوت گرفتن سوشال مدیا قدرت از دست رسانههای جریان اصلی بیرون آمده است و اعتباری به آنها نیست. کمااینکه در مورد غزه همین فضای مجازی توانست جو حاکم را بشکند.
حرفهای تند ترامپ علیه ایران را جدی نگیرید | در این دوره تاریخسازی خواهد کرد
اگر این بازگشت اتفاق بیفتد به نظرتان در روابط ایران و آمریکا چقدر اثرگذار خواهد بود؟
اولا حرفهایی مانند آنچه ترامپ خطاب به اسرائیل و زدن سایتهای هستهای ایران زد بیشتر شعارهای انتخاباتی است. آنها را جدی نگیرید.
اما آنچه که واقعیت دارد این است که در سنت سیاسی آمریکا ترامپ در صورت پیروزی در انتخابات دیگر ترامپ سابق نیست. چرا این حرف را میزنم؟ ببینید یک سنت سیاسی در آمریکا هست که روسای جمهور وقتی به دور دوم میرسند کارهای تاریخ ساز انجام خواهند داد.
دور دوم آخرین فرصت آن شخص برای حضور در این منصب است. دور اول ممکن است تلاش کنند حمایت لابهایی مانند آیپک را حفظ کنند اما دوم دوم دیگر اینطور نیست و تصمیمات تاریخی میگیرند مثلا بیل کلینتون یا اوباما در دور دومشان تلاشهایی برای تنشزدایی از روابط با ایران کردند. میخواهم بگویم که در صورت پیروزی نمیشود تلقی ترامپ سابق را داشت.
ترامپ اهل معامله است
ترامپ مرد سیاست نیست، مرد بیزینس است و با منطق بیزینسی میتوان با او معامله کرد. به همین اعتبار هم آن حرفی که زد که آمادهی مذاکره با ایران است بنظرم قابل استناد است.
این ترامپ ترامپیست که در حال حاضر دغدغههای داخلیاش جدیتر است. مسائل اقتصادی و اجتماعی آمریکا خیلی سنگین شده و بیداد میکند خصوصا با جدال اقتصادیای که با چین برایش پیش آمده. او تلاش خواهد کرد تمرکزش بر سیاسیت داخلی آمریکا باشد . بعید نیست که ترامپ جدید در صورت پیروزی به سمت بهبود یا تنشزدایی از مناسباتش با ایران برود.
البته این به معنای این نیست که شرایط به قبل بازمیگردد چون پرونده ایران و آمریکا پرونده بسیار قطور و سنگین است اما در خصوص رویکردها احتمالا شاهد رویکردهای جدیدی باشیم.
ایران بیشترین مشکلات را در دورهی دموکراتها داشته است
در صورت ماندن دموکراتها در ریاست جمهوری چه فرصتی برای ایران پیش میآید؟ اصلا باقی ماندنشان برای ایران فرصت است؟
خیر، تجربه تاریخی نشان داده که دموکراتها علی رغم تمام داعیههای آزادیخواهی و حقوق بشریشان اتفاقا ایران بیشترین مشکلات را در دوره دموکراتها داشته. ما تحریمهای داماتو یا ایلسا را زمان کلینتون داشتیم. به همین اعتبار شاید بتوان گفت پیش فرض شما غلط است.
دموکرات یا جمهوریخواه به فکر منافع ملی ایران نیست. چیزی که ایران به صورت واقع بینانه باید روی آن تکیه کند، لخت کردن صورت قضیه است.
ببینید من همیشه گفتهام ما هشت سال و بلکه بیشتر سرمایه و فرصت خودمان را درگیر برجام کردیم که بتوانیم در مسئله هستهای برای آمریکا دلربایی کنیم. درحالیکه مسئلهی آمریکا هستهای یا حتی تروریسم نیست بلکه مسئله دموکراسی است.
اول باید مشکلمان با آمریکا را حل کنیم | حل نمیشود
من قبلا گفتهام اینجا هم تکرار میکنم مشکل اصلی آمریکاییها با ایران این است که در سال ۵۷ دولتی در ایران مستقر شد که پایگاه سنتی این کشور یعنی پهلوی را به زیر کشید و به آن هم اکتفا نکرد و در مقابل آن هژمونی آمریکایی چالشگری کرد. رژیمی مانند جمهوری اسلامی در غرب آسیا که ماندگاری هم داشته برای بقیهی کشورها در این ناحیه که به نوعی حیاط خلوت آمریکاست موضوعیت پیدا میکند پس باید آن را به لطایفالحیل از بین برد.
به همین اعتبار میخواهم بگویم که چه جمهوریخواه و چه دموکرات موظف است صورت قضیه رو برای خودش درست تعریف کند.
چرا از برجام چیزی حاصل نشد؟! چرا علیرغم مفاد توافق اروپاییها در ایران سرمایهگذاری نکردند؟! چون آمریکا اجازه نداد. اگر این دیگ آبش برای آمریکا نجوشد خود آمریکا زیر دیگ میزند.
هیچ امتیازی از دل برجام از طرف اروپاییها نیامد چون اول مشکل ایران با آمریکا باید حل شود. این مشکل هم بر اساس صورت قضیه که برایتان شرح دادم ماهیت چالشگرانهی رژیم ایران است.
قرار نیست بالاخره این چالش روزی حل شود؟
نه. من فکر نمیکنم این تضاد آنتاگونیستی که یکی از طرفین باید دچار استحاله بشود درست شود. تعارف هم نداریم. اگر قرار بود بشود زمان دولت آقای روحانی حل میشد. آقای روحانی همهی تخم مرغهایش را در سبد آنطرفیها گذاشت و تمام قد هم در دل مسئله رفت. حتی با مجوز آقا که بهشان اجازه داد رفتند. ولی خب دیدید از دل دولت آقای روحانی هم چیزی درنیامد. کما اینکه در دولتهای قبل و بعدش هم درنیامده. مگر اینکه یک نفر آب توبه را بر سر یکی از طرفین بریزد.
البته آنچه گفتم به این معنا نیست که ایران در بنبست قرار میگیرد. اتفاقات نوینی در نظام بینالملل افتاده که گزینههای ایران را افزایش داده است. زمانی که انقلاب شد با یک نظام سیاسی دوقطبی در جهان مواجه بودیم که یک طرفش شوروی بود و یک طرفش آمریکا.
اما حالا به جهان نگاه کنید. الان غول اقتصادی چین از بطری خارج شده. قدرتها و اتحادیههای منطقهای برخلاف نظام هژمونیک آمریکا و اروپا در شانگهای و بریکس شکل گرفتهاند.
اینها دست ایران را باز میکند که برخلاف رویکرد غرب پسندانهی بخشی از دولتمردان ایران، جمهوری اسلامی بتواند از طریق اتحادیههای شرقی مثل بریکس یا شانگهای مشکلات خود را حل کند.
پس از تندرویهای اسرائیل دولت ایران دیگر چندان موضوعیت ندارد
روی کار آمدن دولتی میانهرو و نیز اقلیتی میانهرو در مجلس چه اثری در روابط دو کشور دار
این سوال را اگر مثلا سه، چهار ماه پیش از من میکردید پاسخی برای شما داشتم. اما ببینید بعد از وحشیبازی اسرائیل در منطقه، ابتکار عمل در ایران از دست دولت خارج شده و در دست نظامیان افتاده. چارهای هم نیست.
به نوعی دولت آقای پزشکیان به سایه رفت. در حال حاضر و به صورت اجتنابناپذیر نظامیان ابتکار عمل را به دست گرفتهاند و باید هم بگیرند چون در مقابلشان یک مهابت جنونآمیز به نام اسرائیل نشسته که صراحتا در تهران عملیات تروریستی انجام میدهد، نصرالله را میکشد و…
بنابراین الآن دیگر دولت آقای پزشکیان نه برای آمریکاییها و نه طرف اسرائیلی چندان موضوعیت ندارد. الان مساله مساله نظامیگریست. دیپلماسی محلی از اعراب به معنای کلاسیک خودش ندارد. حالا چه آقای پزشکیان در کاخ پاستور باشه چه شخص دیگری، چه اصولگرا و چه اصلاحطلب فرقی نمیکند.
انتخابات ایران برای آمریکاییها مهم نیست | نقش ایران در غزه برایشان مهم است
در آمریکا، چه بین سران آمریکایی و چه بین مردم، نگاه بخصوصی راجع به انتخابات ایران وجود ندارد؟
واقعیت این است که نه! الان از نظر افکار عمومی مسئله اصلی اگر قرار باشه در جایی قرار بگیرد مسئله غزه است. اما اتفاقا در همین ماجرای غزه هم ایران برد داشته است.
مثالی برای شما میزنم. بعد از عملیات وعده صادق گروهی ایرانی با پرچم ایران به تجمع دانشجویان آمریکایی آمدند. به محض دیده شدن پرچم جمهوری اسلامی دانشجویان شروع به تشویق کردند. ایران در حال حاضر در این موضوع تبدیل به برند شده است.
علی ای حال انتخابات ریاست جمهوری ایران فعلا دغدغه افکار عمومی آمریکا نیست.
کما اینکه سفر آقای پزشکیان به نیویورک نه در رسانههای آمریکا و نه در افکار آمریکا بولد نشد چون همه چیز تحتالشعاع ماجرای فلسطین و غزه و اسرائیل قرار گرفته بود. به همین دلیل من همان موقع هم گفتم که آقای پزشکیان بدترین موقع را برای سفر به نیویورک انتخاب کرد چون اولا ما در آمریکا دوران فترت قدرت رو داریم یعنی فعلا تکلیف کاخ سفید مشخص نیست و ثانیا تمرکز بیشتر بر مسئلهی فلسطین است.
فضای سیاسی هم نمیتواند منفک از فضای افکار عمومی و آنچه توضیح دادم باشد.
(تصویر شاخص این مصاحبه اثری از جان مک ناتون، نقاش آمریکاییست)