تاریخ انتشار
دوشنبه ۲ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۲۳:۳۶
کد مطلب : ۴۹۰۹۶۹
جزئیات تازه از فاجعه معدن طبس / معدنچیان فرصت استفاده از ماسک را پیدا نکردند / یکی از قربانیان روز حادثه پدر شد / پدر نجاتیافته در جستجوی پسر فوت شده
۰
کبنا ؛عملیات جستوجو در معدن «معدنجوی طبس» در حالی ادامه دارد که تیمهای امدادی تا عصر دیروز موفق شدند پیکرهای ۳۸ قربانی را بیرون بکشند.
عملیات جستوجو در معدن «معدنجوی طبس» در حالی ادامه دارد که تیمهای امدادی تا عصر دیروز موفق شدند پیکرهای ۳۸ قربانی را بیرون بکشند. اما هنوز تلاشها برای رسیدن به انتهای تونل بلوک C، جایی که ۱۴ نفر از کارگران در آنجا محبوس هستند ادامه داشت و پیشبینی شده بود که تا پایان شب، این عملیات به پایان برسد. این گزارش جزئیات عملیات تیمهای امدادی و سرگذشت دردناک برخی از قربانیان معدن است.
معدن زغالسنگ «معدنجوی طبس»، متشکل از ۳ بلوک A، B و C است و شامگاه شنبه، دهها کارگر شیفت شب در داخل تونلها سرگرم کار بودند که حوالی ساعت ۹ شب، حادثه هولناکی رخ داد.
حادثه در تونل بلوک C رقم خورد. جایی که به گفته شاهدان، برخورد پیکور کارگران با دیواره تونل باعث باز شدن یک حفره گاز متان شد و ورود گاز به داخل تونل، انفجار هولناکی را رقم زد. این اما همه ماجرا نبود، چرا که گازی که به داخل تونل وارد شده بود، به سرعت فضای تونلهای بلوک B و C را در برگرفت و فاجعهای هولناک را رقم زد.
سعید قلی زاده ثالث، نجاتگر و مسئول شیفت پایگاههای هلال احمر طبس در گفت وگو با همشهری میگوید: در زمان حادثه، دهها کارگر در بلوکهای سه گانه معدن مشغول کار بودند. خوشبختانه بلوک A هیچ ارتباطی با دو بلوک دیگر ندارد و به همین دلیل اتفاقی برای کارگران حاضر در آن بلوک رخ نداده بود.
او ادامه میدهد: به محض رسیدن به معدن به سوی بلوک C که انفجار در آنجا رخ داده بود، رفتیم. اما به دلیل فشار زیاد و حجم بالای گاز متان، نمیتوانستیم وارد تونلها شویم. واحد ایمنی معدن به نام گروه تخصصی HSE که آموزشهای ویژه دیدهاند و دارای روشها و ابزار خاصی هستند، فقط اجازه ورود به داخل تونل را داشتند و تیم اول به عنوان ارزیاب و جست و جوگر وارد تول شدند، اما به دلیل حجم زیاد گاز نتوانسته بودند وارد بلوک C شوند. این در حالی بود که عوامل فنی معدن اقدامات خروج گاز متان را آغاز کردند و در تلاش بودند با استفاده از توربین، هوا را از یک طرف وارد کنند تا گاز از طرف دیگر بیرون برود.
به سوی بلوک B
وضعیت بحرانی در بلوک C، اجازه انجام هیچگونه عملیاتی را به امدادگران نداد. در این شرایط آنها به سوی بلوک B رفتند، جایی که ورود گاز متان باعث برجای گذاشتن کشته و مصدومان زیادی شده بود.
قلیزاده ثالث ادامه میدهد: بلوکهای C و B در عمق ۱۸۰۰ متری به هم وصل میشوند و به همین دلیل ورود گاز باعث خفگی کارگران حاضر در بلوک B شده بود. شدت انفجار و گاز متان مانند رودی مواج به گروه معدنچیان برخورد کرده بود و خیلی از آنها را در کسری از ثانیه، خشک کرده بود. به طوری که حتی فرصت حرکت به آنها نداده بود.
این امدادگر ادامه میدهد: گاز متان بی بو و رنگ است و سنگیی ندارد، آهسته فرد را گیج میکند و به کما میبرد و باعث خشک شدن بدن میشود. ۳۰ کارگر حتی فرصت بازکردن ماسک نجات برای استنشاق اکسیژن را پیدا نکرده بودند.
وی میافزاید: ما اجساد ۳۰ قربانی را از معدن خارج کردیم و این در حالی بود که عدهای مصدوم شده بودند که به آمبولانسها منتقل شدند.
پس از اتمام عملیات جستوجو در بلوک B، تلاشها برای دستیابی به بلوک دیگر ادامه یافت و تیمهای نجات موفق شدند با خارج کردن گاز وارد تونل شوند؛ تونلی که به یک شیب ملایم به سمت پایین، حدود ۱۸۰۰ متر طول داشت و امدادگران باید هر ده متر به ده متر گاز را تخلیه و در تونل پیش میرفتند. آنها با این روش توانستند تا عصر دیروز به ۵۰ متری انتهای تونل برسند و در این میان اجساد ۸ قربانی دیگر را از معدن خارج کنند و تلاش آنها برای رسیدن به ۱۴ کارگر باقیمانده همچنان ادامه داشت.
سرنوشتهایی از جنس غم
زندگی هر کدام از قربانیان معدن، روایتی از درد و رنج است اما در این میان سرگذشت برخی از آنها دل امدادگران را به درد آورد.
قلیزاده ثالث میگوید: پدر و پسری از گنبدکاووس بودند که با هم در معدن کار میکردند. آنها در در دقایق پایانی کار خود بودند که موج انفجار آنها را از هم جدا کرد. پدر بعد از اینکه نجات یافته بود به دنبال پسر جوانش میگشت اما او را نمییافت. هرچه بیشتر میگشت اثری از پسرش پیدا نمیکرد. تااینکه بعد از ساعتها گشتن جسد پسرش را در حالیکه لباسها و کفشهایش پاره شده بود در یکی از گاریهای معدن پیدا کرد.
جواد روز حادثه پدر شده بود
او ادامه میدهد: یکی از قربانیان جواد بهشتی نام داشت که از طبس برای کار در معدن آمده بود، ساعاتی قبل از حادثه شنیده بود که دخترش عصر همان روز به دنیا آمده است. با شوق و آرزوی دیدن دخترش در حال انجام کارهایش بود تا با تحویل دادن شیفتش آماده رفتن به خانه شود و خبر نداشت که این آخرین شیفت کاریاش است. پیکر بیجان او در حالی پیدا شد که در همان لحظه اولیه حادثه جان باخته بود.
یک گروه ۱۵ نفره
مسئول شیفت پایگاههای هلال احمر طبس میگوید: ۱۵ نفر از کارگران اهل استانهای شمالی از جمله گلستان بودند. آن شب، آخرین شیفت کاریشان بودند. بعد پایان شیفت، ۲ هفته کاریشان تمام میشد و میتوانستند به شهر و دیار خود برای دیدن خانواههایشان بروند. حتی گروه جایگزین آنها نیز از شمال کشور به طبس آمده و قرار بود از روز بعد کارشان را شروع کنند. انفجار اما اجازه تعویض شیفت را به هیچ یک نداد.
علت انفجار چه بود
از عمق ۲۰۰ متر زمین که پایین تر برویم، حفرههای گازی وجود دارد. قلیزاده ثالث توضیح میدهد: کارگران در عمق ۸۰۰ متری کار میکردند. فشار گاز زیر ۲ درصد و نرمال بوده است. کارگران در حال پیکور زدن بودند که در یک آن پشت زغال سنگ میدان گازی عمقی باز شد و به بیرون نشت کرد. در این لحظه که فشار گاز بین ۵ تا ۱۰ درصد شده بود، ناگهان جرقهای باعث انفجار شده است، حال این جرقه از کجا بوده هنوز مشخص نیست.
عملیات جستوجو در معدن «معدنجوی طبس» در حالی ادامه دارد که تیمهای امدادی تا عصر دیروز موفق شدند پیکرهای ۳۸ قربانی را بیرون بکشند. اما هنوز تلاشها برای رسیدن به انتهای تونل بلوک C، جایی که ۱۴ نفر از کارگران در آنجا محبوس هستند ادامه داشت و پیشبینی شده بود که تا پایان شب، این عملیات به پایان برسد. این گزارش جزئیات عملیات تیمهای امدادی و سرگذشت دردناک برخی از قربانیان معدن است.
معدن زغالسنگ «معدنجوی طبس»، متشکل از ۳ بلوک A، B و C است و شامگاه شنبه، دهها کارگر شیفت شب در داخل تونلها سرگرم کار بودند که حوالی ساعت ۹ شب، حادثه هولناکی رخ داد.
حادثه در تونل بلوک C رقم خورد. جایی که به گفته شاهدان، برخورد پیکور کارگران با دیواره تونل باعث باز شدن یک حفره گاز متان شد و ورود گاز به داخل تونل، انفجار هولناکی را رقم زد. این اما همه ماجرا نبود، چرا که گازی که به داخل تونل وارد شده بود، به سرعت فضای تونلهای بلوک B و C را در برگرفت و فاجعهای هولناک را رقم زد.
سعید قلی زاده ثالث، نجاتگر و مسئول شیفت پایگاههای هلال احمر طبس در گفت وگو با همشهری میگوید: در زمان حادثه، دهها کارگر در بلوکهای سه گانه معدن مشغول کار بودند. خوشبختانه بلوک A هیچ ارتباطی با دو بلوک دیگر ندارد و به همین دلیل اتفاقی برای کارگران حاضر در آن بلوک رخ نداده بود.
او ادامه میدهد: به محض رسیدن به معدن به سوی بلوک C که انفجار در آنجا رخ داده بود، رفتیم. اما به دلیل فشار زیاد و حجم بالای گاز متان، نمیتوانستیم وارد تونلها شویم. واحد ایمنی معدن به نام گروه تخصصی HSE که آموزشهای ویژه دیدهاند و دارای روشها و ابزار خاصی هستند، فقط اجازه ورود به داخل تونل را داشتند و تیم اول به عنوان ارزیاب و جست و جوگر وارد تول شدند، اما به دلیل حجم زیاد گاز نتوانسته بودند وارد بلوک C شوند. این در حالی بود که عوامل فنی معدن اقدامات خروج گاز متان را آغاز کردند و در تلاش بودند با استفاده از توربین، هوا را از یک طرف وارد کنند تا گاز از طرف دیگر بیرون برود.
به سوی بلوک B
وضعیت بحرانی در بلوک C، اجازه انجام هیچگونه عملیاتی را به امدادگران نداد. در این شرایط آنها به سوی بلوک B رفتند، جایی که ورود گاز متان باعث برجای گذاشتن کشته و مصدومان زیادی شده بود.
قلیزاده ثالث ادامه میدهد: بلوکهای C و B در عمق ۱۸۰۰ متری به هم وصل میشوند و به همین دلیل ورود گاز باعث خفگی کارگران حاضر در بلوک B شده بود. شدت انفجار و گاز متان مانند رودی مواج به گروه معدنچیان برخورد کرده بود و خیلی از آنها را در کسری از ثانیه، خشک کرده بود. به طوری که حتی فرصت حرکت به آنها نداده بود.
این امدادگر ادامه میدهد: گاز متان بی بو و رنگ است و سنگیی ندارد، آهسته فرد را گیج میکند و به کما میبرد و باعث خشک شدن بدن میشود. ۳۰ کارگر حتی فرصت بازکردن ماسک نجات برای استنشاق اکسیژن را پیدا نکرده بودند.
وی میافزاید: ما اجساد ۳۰ قربانی را از معدن خارج کردیم و این در حالی بود که عدهای مصدوم شده بودند که به آمبولانسها منتقل شدند.
پس از اتمام عملیات جستوجو در بلوک B، تلاشها برای دستیابی به بلوک دیگر ادامه یافت و تیمهای نجات موفق شدند با خارج کردن گاز وارد تونل شوند؛ تونلی که به یک شیب ملایم به سمت پایین، حدود ۱۸۰۰ متر طول داشت و امدادگران باید هر ده متر به ده متر گاز را تخلیه و در تونل پیش میرفتند. آنها با این روش توانستند تا عصر دیروز به ۵۰ متری انتهای تونل برسند و در این میان اجساد ۸ قربانی دیگر را از معدن خارج کنند و تلاش آنها برای رسیدن به ۱۴ کارگر باقیمانده همچنان ادامه داشت.
سرنوشتهایی از جنس غم
زندگی هر کدام از قربانیان معدن، روایتی از درد و رنج است اما در این میان سرگذشت برخی از آنها دل امدادگران را به درد آورد.
قلیزاده ثالث میگوید: پدر و پسری از گنبدکاووس بودند که با هم در معدن کار میکردند. آنها در در دقایق پایانی کار خود بودند که موج انفجار آنها را از هم جدا کرد. پدر بعد از اینکه نجات یافته بود به دنبال پسر جوانش میگشت اما او را نمییافت. هرچه بیشتر میگشت اثری از پسرش پیدا نمیکرد. تااینکه بعد از ساعتها گشتن جسد پسرش را در حالیکه لباسها و کفشهایش پاره شده بود در یکی از گاریهای معدن پیدا کرد.
جواد روز حادثه پدر شده بود
او ادامه میدهد: یکی از قربانیان جواد بهشتی نام داشت که از طبس برای کار در معدن آمده بود، ساعاتی قبل از حادثه شنیده بود که دخترش عصر همان روز به دنیا آمده است. با شوق و آرزوی دیدن دخترش در حال انجام کارهایش بود تا با تحویل دادن شیفتش آماده رفتن به خانه شود و خبر نداشت که این آخرین شیفت کاریاش است. پیکر بیجان او در حالی پیدا شد که در همان لحظه اولیه حادثه جان باخته بود.
یک گروه ۱۵ نفره
مسئول شیفت پایگاههای هلال احمر طبس میگوید: ۱۵ نفر از کارگران اهل استانهای شمالی از جمله گلستان بودند. آن شب، آخرین شیفت کاریشان بودند. بعد پایان شیفت، ۲ هفته کاریشان تمام میشد و میتوانستند به شهر و دیار خود برای دیدن خانواههایشان بروند. حتی گروه جایگزین آنها نیز از شمال کشور به طبس آمده و قرار بود از روز بعد کارشان را شروع کنند. انفجار اما اجازه تعویض شیفت را به هیچ یک نداد.
علت انفجار چه بود
از عمق ۲۰۰ متر زمین که پایین تر برویم، حفرههای گازی وجود دارد. قلیزاده ثالث توضیح میدهد: کارگران در عمق ۸۰۰ متری کار میکردند. فشار گاز زیر ۲ درصد و نرمال بوده است. کارگران در حال پیکور زدن بودند که در یک آن پشت زغال سنگ میدان گازی عمقی باز شد و به بیرون نشت کرد. در این لحظه که فشار گاز بین ۵ تا ۱۰ درصد شده بود، ناگهان جرقهای باعث انفجار شده است، حال این جرقه از کجا بوده هنوز مشخص نیست.
مرجع : همشهری آنلاین