تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۰۲
کد مطلب : ۴۷۱۱۶۳
گفت و گوی اختصاصی کبنانیوز با فرزاد نجات نیا؛

فرصت احداث سد کلات با ندانم‌کاری و گعده‌ شبانه هوا شد/ به زیرساخت‌های رفاهی و ابتدایی همچون آب، برق، گاز و اینترنت می‌نازیم! منت آن را بر دوش مردم می‌گذاریم / غیرت داشته باشید پروژه‌های بزرگ را در مجلس پیگیری و التماس کنید / چرا جوان باید به نقطه‌ی بن‌بست بست برسد؟ /با هر شیوه‌ای که دین را روی طاقچه می‌گذارند و همه‌ی تلاش‌ها و شیطنت‌هایشان را تا روز انتخابات انجام می‌دهند /با چشم می‌بینند که نماینده برای جابه‌جایی معاون یک مدرسه وقت می‌گذارد

۱
فرصت احداث سد کلات با ندانم‌کاری و گعده‌ شبانه هوا شد/ به زیرساخت‌های رفاهی و ابتدایی همچون آب، برق، گاز و اینترنت می‌نازیم! منت آن را بر دوش مردم می‌گذاریم / غیرت داشته باشید پروژه‌های بزرگ را در مجلس پیگیری و التماس کنید / چرا جوان باید به نقطه‌ی بن‌بست بست برسد؟ /با هر شیوه‌ای که دین را روی طاقچه می‌گذارند و همه‌ی تلاش‌ها و شیطنت‌هایشان را تا روز انتخابات انجام می‌دهند /با چشم می‌بینند که نماینده برای جابه‌جایی معاون یک مدرسه وقت می‌گذارد
کبنا ؛
سید فرزاد نجات‌نیا با سوابق مدیریتی بالا آن هم در سن جوانی در این دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه کهگیلویه، بهمئی، لنده و چرام نامزد انتخابات شده است. پایگاه خبری و تحلیلی کبنا نیوز گفت و گویی در بخش‌ها و مسائل مختلف با وی انجام داده است که این گفت و گو بطور کامل تقدیم خوانندگان عزیز می‌شود. لازم به ذکر است که این گفت‌وگو قبل از زمان اعلام خبر تأییدصلاحیت‌ها انجام گرفته است.
از نگاه حضرتعالی در خصوص کهگیلویه بزرگ چه ظرفیت‌هایی دارد؛ و با توجه به اینکه شهرستان‌های چهارگانه دارای ظرفیت‌های مختلفی در بحث نیروی انسانی و معادن و هم زمین‌های حاصل‌خیز و کشاورزی و نفتی که در بهمئی وجود دارد اما همچنان این شهرستان‌ها عقب‌مانده است و به خوبی از طرح‌ها به‌نفع مردم و آبادانی منطقه استفاده نشده است. آیا به سوء‌مدیریت‌ها یاعدم کارایی و مطالبه‌گری نمایندگان مردم بر می‌گردد؟ 
نجات‌نیا: حقیقتا کهگیلویه بزرگ و استان کهگیلویه و بویراحمد ظرفیت‌های خوبی دارد. این استان منابعی دارد که از کشور متمایز است. در بحث آب که این استان با یک درصد مساحت کشور، ۱۰ درصد آب ایران را تولید می‌کند و همچنان سدهای مختلفی را متناسب با توپوگرافی منطقه و حوزه‌های آبریز احداث شده است که سالیان متمادی کمترین بهره و استفاده را مردم استان کهگیلویهد و بویراحمد برده‌اند؛ حتی نتوانستیم از حق‌آبه استان هم بهره‌مند شویم. همچون سدآبریز، سدهای چمشیر، مارگون، تنگ‌سرخ و خرسان. 
مسئله‌ی آب یک بحث جدی است. حوزه‌ی انرژی مناطق مختلف کشور در آینده فراتر از بحث نفت و گاز مورد مناقشه قرار خواهد گرفت. و همچنین استان منابع‌طبیعی بی‌نظیری دارد. در زمانی گروه‌های جهادی-دانشجویی سازمان ملی جوانان از تهران به دیشموک آمده بودند و می‌گفتند که «وجب به وجب این خاک زمین‌های حاصلخیز، درختان بلوط، اقلیم و جاذبه‌های گردشگری و ثروت دارد؛ اما اکثرا مردم این مناطق تحت پوشش کمیته امداد، بهزیستی و نهادهای حمایتی هستند» البته دولت‌ها وظیفه دارند که خدمات رفاهی ارائه دهند؛ اما طی این سال‌ها در مبحث خودکفایی، توانمندسازی زنان‌خانوار، اقتصاد خانواده، مشاغل‌خانگی، صنایع‌دستی و آنچه در طول تاریخ میراث‌دار آن بودیم باید اتفاقات بهتری رقم می‌خورد. و حتی زنانی که در طول شبانه‌روز در سیاه‌چادر بودند و گاهی خودشان سیاه‌چادر، گلیم و جاجیم تولید می‌کردند و در عین حال گوسفندداری و همسرداری می‌کردند و فرزندان زیادی را تقدیم جامعه می‌کردند و اکنون کمترین بهره را در این سال‌ها بردیم. روستانشینان به سمت شهرها مهاجرت کردند و روستاها خالی از سکنه، عاری از گردش مالی و تحولات اقتصادی شده است. 
در پیش‌بینی فرصت‌ها و امکانات که بخشی مربوط به نخبگان استان کهگیلویه و بویراحمد بود فضایی در استان اتفاق رقم خورد که در استان‌های دیگر امکان‌پذیر نیست. مثلا شهرستان‌های لردگان و نورآباد از حیث آداب و رسوم شباهت زیادی به این استان دارد؛ اما آن‌ها مجلس را به‌عنوان مهم‌ترین جایگاهی که می‌تواند ایفای نقش کند، برای توزیع امکانات و توسعه‌ی شهر و روستا فرصت‌ساز می‌دانند. 
در کشورهای جهان سوم این لابی‌ها و ارتباطات عواملی هستند که در سطح ملی آورده‌ای برای استان و مناطق داشته است. البته نباید اغراق کنیم و این استان را با استان‌های توسعه‌یافته همچون یزد و اصفهان مقایسه کنیم لذا این استان‌ها قدمت، فرهنگ، تاریخ و تمدن خود را حفظ کرده و از حیث نیروی انسانی بیشترین ظرفیت را ایجاد کردند. همچنین انباشت سرمایه‌های انسانی در استان‌های
توسعه‌یافته هدر نرفت و این سرمایه‌های انسانی در لایه‌های مهم تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری کشور کادرسازی کرده‌اند؛ و همان افراد در عرصه پیشرفت و آبادانی مناطق خود نقش ایفا کردند. 
در دوره‌ی سازندگی این امکان وجود داشت که شهرستان‌های کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده از مواهب پایین دست سدها بهره‌مند شوند. از جمله سد کلات که فرصت احداث آن با ندانم‌کاری و گعده‌ شبانه هوا شد. نماینده وقت با قدرتی که در دستش بود احداث را به بهانه‌ها و موضوعات دیگر از بین برد و آن فرصت‌سوزی تاریک و تاریخی را رقم زد؛ در حالی‌که این امکان وجود داشت که هم جاده پاتاوه-دهدشت یکی از جاده‌های طلایی کشور احداث شود و هم دشت‌های تشنه‌ی دهدشت و بخش مرکزی به سمت سوق، لنده و جغرافیای دیگر منطقه بهره‌مند شوند. 
مطالبه یک سوم حق‌آبه سد آبریز یکی از مطالبات مهم و به‌حق مردم است، علیرغم اینکه تمام مطالعات باستان‌شناسی، زیست‌محیطی و دستورات اجرایی برای احداث این طرح صورت گرفته اما تا کنون به نتیجه نرسیده است. در این سال‌ها حتی نتوانستیم از نفت، گاز و پتروشیمی به نفع منطقه استفاده کنیم. این عقب‌افتادگی تاریخی را نگاه کنید، خدمات و برنامه‌های توسعه دولت‌ها در استان‌های دیگر اجرا شده و این استان نسبت به استان‌های فارس، چهارمحال بختیاری، خوزستان، بوشهر، ایلام، لرستان و استان‌های جنوبی‌ها کمترین بهره را برده است. 
به زیرساخت‌های رفاهی و ابتدایی همچون آب، برق، گاز و اینترنت می‌نازیم! منت آن را بر دوش مردم می‌گذاریم! مقدمه‌ی پیشرفت و توسعه را به اسم خودمان تمام می‌کنیم! در حالی‌که در برخی استان‌ها شاهد آسفالت صددرصدی راه‌های روستایی هستیم و یا در بحث دانشگاه‌ها و مراکز رشد و نوآوری و یا طرح‌های دانش‌بنیان در این استان هیچ‌کاری صورت نگرفته و در برخی استان‌ها مثل یزد میلیاردها تومان بودجه و اعتبار جذب شده است. 
نجات‌نیا با اشاره به آمار بیکاری و ظرفیت‌های اقتصادی، با بیان اینکه انباشت تنگناهای اقتصادی، مشکلات اشتغال و آسیب‌های اجتماعی در استان را شاهد هستیم، گفت: از سد کوثر گچساران ۷۰۰ کیلومتر آب تا خاک بندر لنگه حاشیه‌ی خلیج‌فارس تحت عنوان «طرح محرم» انتقال دادند و مردمان آن مناطق از آب شیرین کوثر استفاده می‌کنند و یا تپه‌های خشک بهبهان، شهرستان‌های مجاور و گاومیش‌های شادگان از آب سد مارون بهره‌مند هستند. اما مناطق پایین‌دست کهگیلویه که حوزه‌ی آبریز خودشان است و زیر آب رفته مناطقی که در این ۲۰ سال می‌توانستند از این آب بهره‌مند شوند حتی استفاده از آب آشامیدنی هم به‌صورت معلق مانده است؛ آب، منابع و انرژی استانی که به عنوان سرمایه‌های ملی در استان‌های دیگر استفاده می‌شود. اما فرزندان همین مناطق که برای لقمه نانی مجبورند به پتروشیمی عسلویه و ماهشهر بروند بچه‌ها را غیربومی حساب می‌کنند. 
استان‌هایی مثل کرمان در حال رایزنی برای باریکه‌ای راحت به اقتصاد دریا هستند. کهگیلویه و بویراحمد در این سال‌ها با برنامه‌ریزی‌های کلان و آمایش سرزمینی می‌توانست از سمت دیلم و گناوه و همچنین از سمت سربندر و ماهشهر به اقتصاد دریا دسترسی پیدا کند. اقتصاد دریا یک اقتصاد بسیار مهم در دنیا است؛ آن هم دریای آزاد که بسیاری از استان‌ها از این موهبت آن بهره‌مند نیستند. 
معادن استان کهگیلویه و بویراحمد را به صورت خام استخراج کرده و جلوی چشمانمان زیرساخت‌ها را نابود می‌کنند؛ متاسفانه از معادن، اشتغال و مسئولیت‌های اجتماعی بهره‌مند نشدیم. 
سال‌هایی که منابع مالی بیشتری بود می‌توانست
پروژه‌های عظیمی در استان احداث شود؛ اکنون دولت‌ها در دخل و خرج‌شان ماندند و به سختی این اتفاق رقم خواهد خورد. تا زیر ساخت، جاده ارتباطی، فرودگاه و ریل نباشد پیشرفت نخواهیم کرد. 
چرا استان به شبکه ریلی کشور وصل نیست؟ استان‌های همجوار از جمله اصفهان، فارس و خوزستان به شبکه ریلی جمهوری اسلامی وصل هستند. همچنین بسیاری از بخش‌های خصوصی آمادگی ریل‌گذاری را دارند و تنها مجوز سرمایه‌گذاری می‌خواهند که حتی برای مجوز احداث هم قدم برنداشتیم. در عوض نمایندگان ما وقت و انرژی خود را دنبال رایزنی برای یک وام مختصر و یا پروژه برای فلان شخص و پیمانکار هستند اگر همین انرژی را برای زیرساخت و پروژه‌های عظیم می‌گذاشتیم اکنون این وضعیت ما نبود. غیرت داشته باشید پروژه‌های بزرگ را در مجلس پیگیری کنید التماس کنید. من معاون پارلمانی بودم و با چندین وزیر کار کردم، با این فضا آشنا هستم. مذاکرات و پیگیری نمایندگان اثرگذار با وزرا و مقامات ارشد را می‌دیدم که برای استان خودشان در بالاترین سطح رایزنی می‌کردند تا در همه‌ی زمینه‌ها استان خودشان را آباد کنند. 
در سفری که به سربندر داشتم حدود ۲۰۵ کارگر فصلی تنها از دو روستای شهرستان لنده را دیدم که جهت تخلیه و بارگیری آنجا کارگری می‌کردند؛ در حالی‌که اشتغال باید در خود منطقه ایجاد شود. بیکاری بسیاری از آسیب‌های اجتماعی را ایجاد می‌کند. اگر اشتغال در خود منطقه ایجاد شود جوانان در کنار خانواده هستند. متاسفانه به نگهبانی، بارگیری و تخلیه در بنادر و مجموعه‌های اقتصادی جنوب کشور می‌نازیم! وضعیت کشاورزی هم این است که زنان و دختران استان در صیفی‌جات پایین دست آبی که از حوزه‌ی آبریز کشت می‌شود کارگری می‌کنند. حتی کمترین بهره را از حق‌آبه خودمان نگرفتیم. قطعا این اشتغال نیست. از طرفی وضعیت آسیب‌های اجتماعی در برخی از شهرستان‌ها اخبار امنیتی است و این اخبار را کمتر مخابره می‌کنند. این همه اقدام به خودکشی، چرا جوان عصر ارتباطات به این اتفاق هولناک فکر می‌کند. مبحث فقر؟ معیشتی؟ بحران عاطفی؟ عشق و عاشقی؟ چرا جوان باید به نقطه‌ی بن‌بست برسد؟ این یک سوال اساسی است که آقایان باید پاسخگو باشند. چه اندازه برای فرهنگ مردم کار کردیم؟ ما حتی در بحث اقتصاد نیاز به فرهنگ کار داریم، چقدر فرهنگ کار را توانستیم نهادینه کنیم؟ 
کبنا: عواملی را ذکر کردید که کهگیلویه بزرگ با این وضعیت‌هایی همچون حق‌آبه سدها و آسیب‌های اجتماعی مواجه شده است، کم‌کاری از ناحیه‌ی چه کسی بوده آیا مردم مطالبه‌گری نکردند یا مدیران خوبی نداشتند؟ 
نجات‌نیا: برخی از عقب‌ماندگی‌ها تاریخی است. مثلا زمانی آسفالت استان دیگری تمام می‌شد و بعد در استان ما آغاز می‌شد که بخشی از آن مربوط به رابطه‌ی مستقیم بین مردم و حاکمان در منطقه بوده است و صرفا نمی‌توان این مهم را حضور در عرصه‌ی سیاسی دانست. البته برخی از آقایان که اگر هنری هم داشتند بالاخره آن هنرشان را به نمایش گذاشتند.
یکی از اشکالات اساسی افراد عرصه سیاسی این است که در این سال‌ها گردش نخبگان اتفاق نیفتاد. متاسفانه حرف اول در انتخابات را پول و اشتغال می‌زند یعنی اگر به کسی در این مناطق کمترتوسعه یافته وعده‌ی اشتغال و پول بدهند رای می‌آورد. این افراد در این زمینه حرفه‌ای شدند. قراقبان‌های آن‌ها با شیطنت برای سازمان رای تدابیری را فراهم می‌کنند و با هر شیوه‌ای که دین را روی طاقچه می‌گذارند و همه‌ی تلاش‌ها و شیطنت‌هایشان را تا روز انتخابات انجام می‌دهند. از شناسنامه پاک کردن، چاپ شناسنامه، شناسنامه مُرده آوردن، افراد را تامین کردن، وعده‌ها
و وعیدهایی که دادند. این تیپ افراد باعث شدند که گردش نخبگان در طول این سال‌ها اتفاق نیفتد. در استان کهگیلویه و بویراحمد کمترین توجه به انباشت سرمایه‌های انسانی انجام شده است متاسفانه کمترین رشد را برای فرزندان استان در سطوح ملی فراهم کردند. در این سال‌ها گردش نخبگان اتفاق نیفتاده است.
کبنا: مهمترین موضوع و عامل توسعه‌نیافتگی که ذکر کردید این است که گردش نخبگان اتفاق نیفتاده، شناسنامه مردگان برای رای می‌آورند. چه اتفاق خوب باید بیفتد تا کهگیلویه بزرگ به توسعه برسد؟
نجات‌نیا: هر مدیری که چهارسال در سطح کلان پست گرفت. توانمندی، ایده‌ها، تراوشات فکری را متناسب با امکانات، نیازها و هویت‌ها را نشان می‌دهد. و اگر بیشتر از چهار سال اصرار بر ماندن کرد این یک اشتباه فاحش است. مثلا نمایندگان ادوار شهرستان نورآباد فقط یک دوره نماینده بودند، بعد از آن در سطح کشور بعنوان مقام ارشد وزارت کشور و در مجمع تشخیص مصلحت نظام توانستند ایفای نقش کنند مثل آقای امینی نائب رئیس شورای اسلامی که آقای افشانی را شهردار تهران کرد. اما در کهگیلویه و بویراحمد موارد حسادت‌ها، کینه‌توزی‌ها، اختلافات، ثلاث و بویراحمد و این‌ها را دامن می‌زدند. من به آقایان بزرگوار هم می‌گویم که اگر به خودتان رحم نمی‌کنید به مردم رحم کنید. در جلسه شورای تامین که با حضور کاندیدای استان برگزار شد، به آقای موحد گفتم که «آقای موحد شما سال ۶۱ کاندیدا بودید من سال ۶۱ تازه از قنداق در آمدم و ۲ساله بودم و الان امیرحسین من به سن تکلیف رسیده» اقتضای نسل خیلی متفاوت‌تر نسبت به گذشته شده است، این مسیر را باز کنید. مگر آقا در گام دوم انقلاب همین موضوع را مطرح نکردند! من هم باید آماده باشم که این جایگاه را تحویل نسل‌های بعد بدهیم. بچه‌های دهه هفتاد ادعا دارند که به ما بی‌توجهی شده است. 
فرصت احداث سد کلات با ندانم‌کاری و گعده‌ شبانه هوا شد/ به زیرساخت‌های رفاهی و ابتدایی همچون آب، برق، گاز و اینترنت می‌نازیم! منت آن را بر دوش مردم می‌گذاریم / غیرت داشته باشید پروژه‌های بزرگ را در مجلس پیگیری کنید، التماس کنید / چرا جوان باید به نقطه‌ی بن‌بست بست برسد؟ /با هر شیوه‌ای که دین را روی طاقچه می‌گذارند و همه‌ی تلاش‌ها و شیطنت‌هایشان را تا روز انتخابات انجام می‌دهند /با چشم می‌بینند که نماینده برای جابه‌جایی معاون یک مدرسه وقت می‌گذارد
همه فکرمی‌کنند که اگر با نماینده مجلس و برنده انتخابات نبودی، حیات و زندگی‌ات به خطر افتاده و از هستی ساقط‌ات می‌کنند. چون با چشم می‌بینند که نماینده برای جابه‌جایی معاون یک مدرسه وقت می‌گذارد و گاهی برای مستخدم یک اداره خورده فرمایشاتی دارند. مردم این‌ها را می‌بینند و فکر می‌کنند که اگر به نماینده وصل باشند مشکلاتشان برطرف می‌شود. در حالی‌که بنده چند دوره با نماینده برنده نبودم اما مدیرکل، دستیار وزیر و معاون وزیر شدم.
کبنا: فرزاد نجات‌نیا به عنوان یک جوان که به عرصه سیاست پاگذاشتید، چه آرزویی برای کهگیلویه بزرگ دارد؟ 
نجات‌نیا: آرزوی من این است که مردم کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده حال دلشون خوش باشه. این را صادقانه می‌گویم آرزو دارم وقتی جوانی سر سفره پدر مادر بزرگوارشان می‌نشیند نگران اشتغال فرزندان نباشند، جوانان به آینده امیدوار باشد و آینده را روشن ببیند.
کبنا: آینده روشن چطوری در کهگیلویه بزرگ اتفاق می‌افتد؟ 
نجات‌نیا: یکی از مشکلاتی که در این منطقه هست نسل‌های نو عرصه‌های سیاسی و اجتماعی را کنار گذاشتند و اصلا دنیایشان متفاوت است با امثال ماهاست دنیایشان با بزرگ ترها متفاوت است و این نسل جوان و نوجوان امروزی یک مقدار دچار یاس و بریدن و این گسسته بین نسلی اگر بخواهد اتفاق نیفتد این که ما باید بستر را فراهم کنیم و دست خودشان بسپاریم.
کبنا: اگر مردم رای دهند و فرزاد نجات‌نیا نماینده مردم شود مهمترین کارهایی که مطالبه می‌کنید چیست؟ 
نجات‌نیا: توسعه انسانی و سرمایه انسانی خیلی مهم است. پیشرفت و آبادانی از دل سرمایه‌های انسانی می‌گذرد. یک جمله زیبایی پیامبر اکرم (س) دارد که می‌فرمایند: «من از فقر امت نمی‌ترسم، از سو تدبیر حاکمان بر مردم بیمناکم»
باید گردش نخبگان اتفاق بیفتد، در دوره‌ای که قرار است نماینده مردم باشم نخبگان در مجموعه اجرایی و دولت کار خواهند کرد. 
توصیه‌ام به کسانی که در این زمینه تصمیم می‌گیرند ضمن احترام به تفکیک قوا، قانون‌گذاری، نظارت بر حسن اجرای کار، حوزه‌ی اجرایی و بخشی که به دولت و سایر قوا بر می‌گردد این است که قشر جوان‌تر را استفاده کنند.
کبنا: یکی از عواملی که باعث می‌شود توسعه رقم بخورد این است که شایستگان در جایگاه خودشان قرار بگیرند. متاسفانه انتصابات در کهگیلویه بزرگ و استان کهگیلویه و بویراحمد از کانال‌های رفیق‌بازی، دوست‌بازی و قوم‌بازی است. حتی صاحب‌نظران و تریبون‌داران به این موضوع اعتراض دارند اما بازهم مدیران از کانال‌های قومیت‌ها و پایگاه رای بیرون می‌آیند و شایستگان بیرون می‌کشند و از طرفی هم توسعه اتفاق نمی‌افتد. آدم‌های کارآمد در جایگاه قرار نمی‌گیرند شما در این رابطه چه نظری دارید؟ چه برنامه‌ای برای بیرون رفتن از این وضعیت دارید؟ 
نجات‌نیا: بی‌عدالتی، تبعیض، ام‌الفساد یکی از مشکلات اساسی در استان کهگیلویه و بویراحمد است. معضل قومیت و منفعت‌گرایی دو اصل برای انتصابات در استان و در شهرستان‌ها شده و این به شدت مردم را نگران کرده است. آن آقای فرماندار و رئیس اداره که آدم وابسته به نماینده است، اگر شایسته و به حق بود که روی آن صندلی می‌نشست اما اگر شایسته نیست این جایگاه را نباید اشغال می‌کرد! 
وقتی مدیر پروژه قرارگاه خاتم انبیاء شدم، تیمی که برای دفتر فنی، اجرائیات، مدیرکل و رئیس را همه‌ از نخبگان کهگیلویه استفاده کردم. حتی در دوره‌ای که دستیار وزیر بودم دفترم را در اختیار بچه‌های کهگیلویه و بویراحمد گذاشتم. تا جایی که معاون وزیر در جذب اعضای هئیت علمی به من گفت که «باید در طبقه سوم وزارت علوم یک تابلو بزنم به استان کهگیلویه و بویراحمد خوش آمدید» و بعد می‌گفت: «افراد با جی‌پی‌اس به طبقه سوم وزارت علوم می‌روند!» و حتی افراد خارج از استان هم می‌شنیدند که فلانی آدم پاسخگویی است به بنده مراجعه می‌کردند. در دوره‌ای که وزارت ارتباطات بودم تمام تلاشم را برای توسعه استان می‌کردم تا جایی که وزیر ارتباطات در جمع‌های خصوصی‌تر بنده را خطاب قرار می‌داد و به معاونین می‌گفت: «از نجات‌نیا یاد بگیرید که همیشه به فکر استانش هست و من این را از ایمان طرف می‌دانم که نسبت به وطن و منطقه‌ی خودش محبت دارد و یادش هست که از کجا آمده» و به شوخی می‌گفت: «از طرف من هرکاری می‌خواهی برای استان انجام بده» که به همین خاطر برخی از روستاهایی که اینترنت نداشتند تمام تلاشم را برای آن روستا می‌کردم. حدود ۱۰ نفر از نخبگان کهگیلویه و بویراحمد را به وزارت ارتباطات از جمله پست بانک، سازمان تنظیم، در زیرساخت و بعنوان مدیرعامل ایرانسل معرفی کردم. قبل از من کسی از استان مدیرعامل ایرانسل نشد و بعد از ما هم کسی مدیرعامل ایرانسل نخواهد شد. در مبحث زیرساخت اینترنت و دیتا استان از رتبه ۲۸ کشوری به رتبه‌های ۱۰ استان اول رسید. 
وقتی معاونت پارلمانی وزارت راه و شهرسازی بودم، نقش اساسی در انتصابات استان‌ها داشتم و نخبگان استان را به عنوان معاون عمرانی به استاندارها معرفی می‌کردم. و حتی یکی از نخبگان بعنوان مدیرکل جهادکشاورزی هرمزگان معرفی شد اما ایشان نپذیرفت. مثلا آقای شهامت-معاون عمرانی استان را به عنوان مدیرکل امور شهرسازی استان‌های دیگر معرفی کردم. 
با وجود اینکه پایه‌های خودم سست بود و نتوانسته بودم پایه‌های خودم را سفت کنم چون پشتوانه‌ای نداشتم. اساسا نماینده و نمایندگان هم خیلی
پشتوانه‌های قابل اعتنایی نبودند. بعضی از معاونین در وزارت راه و شهرسازی از دولت‌های قبل بودند اما آنقدر پشتوانه‌هایشان محکم بود سرداران و مقامات ارشد نزد مرحوم «رستم قاسمی» می‌آمدند و پایه‌های آن معاون را سفت می‌کردند. اما به جای آنکه بنده را از سمت استان تقویت کنند ما را تخریب می‌کردند. به آقای شهامت توصیه کردم که اگر هم شما را معرفی کردم شما نپذیرید چون دوباره نامه‌ها از استان سرازیر شود که این نیروی آقای تاجگردون، با بهرامی رفیق بوده، نجات‌‌نیا بانی وضع موجود است، نجات‌نیا نیروی دولت قبل بوده از نیروهای انقلابی حمایت نمی‌کند. در حالی که آقای شهامت جز نیروهای انقلابی و از مهندسین خیلی خوب استان هستند. و اتفاقا بعضی از مهندسین توانمند استان که در حوزه‌ی عمرانی مهندس‌های کار بلد بودند بخاطر طیف فکری‌شان به دولت مردمی معرفی نمی‌کردم و یکی از دلایلی که من نتوانستم این مهندسین را در آن مقطع حمایت کنم یکی از دلایلش همین بود که از استان تخریب می‌کردند والا اگر پشتوانه استان را داشتم در خیلی از استان‌ها میتوانستم فرزندان کهگیلویه و بویراحمد را بفرستم.
کبنا: چرا مسئولیت‌های شما یکسال، هفت ماه و کوتاه‌مدت بوده است؟ 
نجات‌نیا: شخصی که از وزرای ادوار مختلف حکم می‌گیرد باید حتما توانمند باشد. شاید یکبار با رابطه به وزارت بروید اما حتما باید شایستگی و توانمندی داشته باشید تا به مدت هفت ماه به عنوان نفر دوم در پست معاونت وزارت راه و شهرسازی فعالیت کنید، این نشان بر توانمندی طرف است.
من پشتوانه‌ای نداشتم در همان مقطع هم گلایه داشتم که تیم آقای قالیباف رئیس مجلس آن جایگاه را به عنوان معاونت پارلمانی می‌خواستند و به همین جهت دست‌هایی پشت صحنه بود که به هر قیمتی بنده را حذف کنند. از روزی که منصوب شدم هفته به هفته می‌گفتند که «نجات‌نیا» را می‌خواهند عزل کنند اما وزیر راه و شهرسازی، توانمندی، صداقت، پیگیری و عملکرد بنده را در استان‌ها مشاهده می‌کرد و پشت من را ایستاده بود و از بنده دفاع می‌کرد و می‌گفت: «آقای نجات‌نیا فشارهای زیادی به خاطر انتصاب شما ایجاد می‌کنند، من نمیخواستم شما را عزل کنم» و دوباره یک جو رسانه‌ای سنگینی برای موضوعی که وجود خارجی نداشت ایجاد کردند و گفتند که: «نجات‌نیا وعده کربلا کرده» من اصلا پولی ندادم و اصلا چنین پولی در اختیار معاون وزیر نبود که کسی را بفرستم کربلا، بلکه من به عنوان کسی که تشکل اجتماعی داشتم گفتم که دو کودکی که نوه جانباز و فرزند شهید بودند را با خانواده به کربلا می‌فرستم. این یک چیز معمول هست من بعد از وزارت راه هم از طریق این تشکل به کربلا فرستادم، قبلش هم می‌فرستادم. 
نجات‌نیا در پایان به مردم شهرستان‌های کهگیلویه، چرام، لنده و بهمئی یادآور شد: یکی از موضوعات مهمی که باید به آن توجه کرد تا برای چندمین بار اشتباه نکنیم این است که بدانیم آزمودن را آزدمودن خطاست. 
به گزارش کبنا، در سابقه‌ی مدیریتی فرزاد نجات‌نیا معاونت تلفیق بودجه امور مجلس وزارت راه و شهرسازی، مدیرکل منطقه ویژه اقتصادی و فرودگاه بین‌المللی، مسئول ارتباطات مردمی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، مدیریت پروژه‌های آبرسانی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء، مشاور و سرپرست حوزه ریاست مرکز جذب اعضای هیات علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و مشاور معاون امور قوا و شوراهای مجمع تشخیص مصلحت نظام و مدیرکل بازرسی منطقه ویژه وجود دارد. پیش از این مدیرعاملی گروه ساختمانی معلم را عهده‌دار بود که احیای دارایی ۱۴۰۰ میلیارد تومانی فرهنگیان را در کارنامه مدیریتی خود ثبت کرد.
نام شما

آدرس ايميل شما

عباس عبدی: کاری نکنید مردم به جای پول با طلا و دلار معامله کنند

عباس عبدی: کاری نکنید مردم به جای پول با طلا و دلار معامله کنند

عبدی ایده ستاندن مالیات به زور ولو با رنگ و لعاب قانون را نادرست می داند و می‌گوید: کوشش ...
آیا آمریکا مستقیم وارد جنگ خواهد شد؟

آیا آمریکا مستقیم وارد جنگ خواهد شد؟

در روز‌های اخیر گزارش‌ها حاکی از هشدار آمریکا نسبت به حمله علیه مواضع گروه انصار الله ...
چرا اقتصاددانان «رابینسون کروزوئه» را دوست دارند؟

چرا اقتصاددانان «رابینسون کروزوئه» را دوست دارند؟

کتاب‌های درسی اقتصاد تک نفره کروزوئه را به‌عنوان نوعی معیار معرفی می‌کنند که می‌توان ...
1