تاریخ انتشار
يکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۱۰
کد مطلب : ۴۷۰۶۹۸
یادداشت:
نقش آمارسازی در ابر فساد دبش! (به قلم: محمدعلی وکیلی)
۲
کبنا ؛ محمدعلی وکیلی در سرمقاله روزنامه ابتکار نوشت: در دنیا آمار نقش راهنما را ایفا میکند. تصمیمات درست با آمار درست معنا میدهد. در ایران هر کجا فسادی رخ میدهد، پیش از آن در آمار تقلب شده است. فساد در آمار نشانگر مدیریت در تاریکخانه است. مناسب است خاطرهای از بلبشویی آمار در ایران را به عنوان مقدمه ذکر کنم. در سال ۹۷ زمانی که دلار جهانگیری باب شد و کالاهای مشمول تعیین گردید، کاغذ مطبوعات از شمول ارز یارانهای (به بهانه اینکه سهم کاغذ مطبوعات بالای پانصد میلیون دلار است) خارج شد. با مراجعه همکاران مطبوعاتی و اطلاع از اینکه نیاز یکساله مطبوعات زیر چهل میلیون دلار میباشد، جلسهای با حضور وزرای مربوطه و رئیس بانک مرکزی در خدمت معاون اول جناب جهانگیری تشکیل شد.
بنده و برخی همکارانم با ارائه ادله ثابت کردیم که نیاز مطبوعات کمتر از چهل میلیون دلار است و عدد پانصد میلیون دلار ساختگی و غیر واقعی است. خوشبختانه در آن جلسه بر اساس آمار ارائه شده، چهل میلیون برای مطبوعات تصویب شد و با همان عدد کل نیاز مطبوعات برطرف شد ولی هیچگاه معلوم نشد که عدد پانصد میلیون از کجا ساخته و پرداخته شده بود و ذینفعان آن آمارسازی
کاذب چه کسانی بودند؟! در موارد دیگر نیز بارها شاهد آمارسازیهایی کاذب در بخشهای مختلف اقتصاد هستیم. فساد دبش هم با آمارسازی کاذب رخ داده است. در حالی که سقف چایی وارداتی حدود شصت و پنج هزار تن میباشد و با میانگین کیلویی دو دلار کمتر از دویست میلیون دلار ارز نیاز بوده است حال فاصله دویست میلیون دلار تا ۷/۳ میلیارد دلار درحقیقت فساد آمارسازی است.با این وصف خود قضاوت کنید که مدیران مربوطه چه چیز را مدیریت میکردهاند! و بیتالمال را با کدام شاقول آماری، صیانت مینمودند.
این به هم ریختگی آماری در تمام حوزهها و جود دارد با آمارهایی ساختگی، جلوی اجرای قانون واردات خودرو را میگیرند. با تکیه بر همین آمارهای ساختگی، حجم واردات ذرت به حدی بالا میرود که به ناچار گرفتار فساد در تاریخ مصرف میشوند ولی دیگر نهادههای دامی از جمله سویا کمبود اتفاق میافتد. از طریق بازی با آمار، ناگهان کشور گرفتار کمبود شیر خشک و ... میشود. آمار دادن مسئولان شبیه کسی است که ادعا میکند نقطه ایستادن او مرکزعالم است که نه قابل اثبات و نه قابلیت رد دارد.
دلیل دیگر بر آمارسازیهای مرسوم اینکه وضع کشور در آمارها با وضع کشور در واقعیت زندگی مردم فاصله معنادار پیدا کرده است.
بی تردید شلختگی آماری،خود مهمترین دلیل بر شلختگی مدیریتی است.
حساسیت دستگاههای نظارتی برصحت آمارهایی ارائه شده میتواند بخشی از منافذ فساد را ببندد.
بنده و برخی همکارانم با ارائه ادله ثابت کردیم که نیاز مطبوعات کمتر از چهل میلیون دلار است و عدد پانصد میلیون دلار ساختگی و غیر واقعی است. خوشبختانه در آن جلسه بر اساس آمار ارائه شده، چهل میلیون برای مطبوعات تصویب شد و با همان عدد کل نیاز مطبوعات برطرف شد ولی هیچگاه معلوم نشد که عدد پانصد میلیون از کجا ساخته و پرداخته شده بود و ذینفعان آن آمارسازی
کاذب چه کسانی بودند؟! در موارد دیگر نیز بارها شاهد آمارسازیهایی کاذب در بخشهای مختلف اقتصاد هستیم. فساد دبش هم با آمارسازی کاذب رخ داده است. در حالی که سقف چایی وارداتی حدود شصت و پنج هزار تن میباشد و با میانگین کیلویی دو دلار کمتر از دویست میلیون دلار ارز نیاز بوده است حال فاصله دویست میلیون دلار تا ۷/۳ میلیارد دلار درحقیقت فساد آمارسازی است.با این وصف خود قضاوت کنید که مدیران مربوطه چه چیز را مدیریت میکردهاند! و بیتالمال را با کدام شاقول آماری، صیانت مینمودند.
این به هم ریختگی آماری در تمام حوزهها و جود دارد با آمارهایی ساختگی، جلوی اجرای قانون واردات خودرو را میگیرند. با تکیه بر همین آمارهای ساختگی، حجم واردات ذرت به حدی بالا میرود که به ناچار گرفتار فساد در تاریخ مصرف میشوند ولی دیگر نهادههای دامی از جمله سویا کمبود اتفاق میافتد. از طریق بازی با آمار، ناگهان کشور گرفتار کمبود شیر خشک و ... میشود. آمار دادن مسئولان شبیه کسی است که ادعا میکند نقطه ایستادن او مرکزعالم است که نه قابل اثبات و نه قابلیت رد دارد.
دلیل دیگر بر آمارسازیهای مرسوم اینکه وضع کشور در آمارها با وضع کشور در واقعیت زندگی مردم فاصله معنادار پیدا کرده است.
بی تردید شلختگی آماری،خود مهمترین دلیل بر شلختگی مدیریتی است.
حساسیت دستگاههای نظارتی برصحت آمارهایی ارائه شده میتواند بخشی از منافذ فساد را ببندد.