تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۰۸
کد مطلب : ۴۶۹۵۱۲
سید اسماعیل محمدیمهر در گفتوگو با کبنانیوز بررسی کرد
توسعه نیافتگی کهگیلویه و بویراحمد با نقشآفرینی مردم تغییر میکند / تفکر قومی و قبیلهای در سیاست مانع توسعه کهگیلویه بزرگ شده است / باید شایستهسالاری در انتخاب مدیران در اولویت باشد / در شهرستانهای کهگیلویه هیچ نشانی از صنعت نیست به جز نام خالی یک پتروشیمی / در دوره یازدهم تنها سه نماینده، کمیسیون قضایی و حقوقی را در اولویت خود قرار داده بودند
۱
کبنا ؛سید اسماعیل محمدیمهر، دانش آموخته رشته دکتری مهندس شیمی بیوشیمی و بیوتکنولوژی و نویسنده بیش از ۷ کتاب تخصصی و ۱۶ مقاله علمی پژوهشی در حوزه صنعت و پتروشیمی است. او در صنعت نفت و پتروشیمی شاغل و معتقد است که بین قبیله گرایی سیاسی و توسعه یافتگی اقتصادی تضاد و ناسازگاری متعددی وجود دارد و دستیابی همزمان به توسعه یافتگی و قبیله گرایی سیاسی ممکن نیست، بلکه با ظهور قبیله گرایی سیاسی، فرایند توسعه یافتگی با چالشهای متعددی روبه رو میشود که این چالشها برآیند و ثمره اصلی قبیله گرایی سیاسی است.
در ادامه گفتوگوی اسماعیل محمدی با کبنا نیوز را میخوانید.
۱- جناب آقای محمدی، قبل از اینکه وارد سؤالات تخصصی بشویم، با مردم کهگیلویه بزرگ مهمترین مباحثتان را آزادانه مطرح کنید.
وقتی سخن از مردم سالاری در یک حکومت به میان میآید ناگزیر فرآیند و نتیجه انتخابات اهمیتی مضاعف پیدا میکند و درنتیجه موضوع اصلی برای احزاب و جریانات سیاسی، ارائه پاسخ معتبر به دغدغه رأیدهندگان و جلب اعتماد آنها برای پیروزی درانتخابات خواهد بود. در این بین و در بحث کارزار انتخابات بیشترین عوامل مؤثر در مشارکت مردم عبارتند از: دوقطبی شدن کارزار انتخابات که مؤثر از تأیید صلاحیتهای کاندیداهای انتخاباتی میباشد، بروز هیجانات محیطی که مؤثر از حضور چهرههای شاخص در انتخابات میباشد، فرهنگ سیاسی جامعه و گفتمان تبلیغاتی حاکم بر شهرستان، و در آخر انتظارات رایدهندگان میباشد. با نگاهی به گذشته میتوان متوجه شد بیشترین تأثیر و تأثر از این عاملها را انتظارات رأیدهندگان و عملکرد حزب حاکم دانست، که نشان دهنده اهمیت پرداختن به دغدغه اصلی جامعه به عنوان انتظار محوری در فرآیند انتخاب جریان سیاسی و همچنین عملکرد حزب حاکم به عنوان ارائه پاسخ معتبر عملی به این انتظارات دانست. به گونهای که اگر نماینده منتخب نتواند این دغدغه را به خوبی شناسایی کند و درصدد رفع عملی این دغدغه برنیاید، به خودی خود مسیر را برای اقبال جامعه نسبت به جریان سیاسی رقیب گشوده است و به عبارت دیگر پیروزی نهایی در انتخابات از آن جریانی خواهد بود که دغدغه اصلی مردم را بهتر و زودتر فهم کرده و در پی ارائه پاسخ معتبر به این دغدغه برآمده است. لذا بیشترین دغدغه مردم شهرستان در برهه کنونی را میتوان معضل اشتغال، اعتیاد، ازدواج دانست که شهرستان کهگیلویه بزرگ در رأس این معضلات قرار دارد و باید نمایندگان منتخب مردم پاسخگو وعدههای عمل نشده خود باشند.
۲- پس از ۴۴ سال، تمام ظرفیتهای فکری، سیاسی، مدیریتی با حجم بزرگی از ذخایر بینظیر نیروی انسانی را به نحوی که شایسته مردم بود، بکار نگرفتند. نتیجه آن هم نرخ بالای بیکاری، فقر، محدودیتها و محرومیتهایی است که همه میدانیم. تحلیل جنابعالی را بشنویم.
خطه زرخیز شهرستان کهگیلویه بزرگ با همه ظرفیتهای کم نظیر در بسیاری از بخشها نظیر معدن، گردشگری، کشاورزی، همجواری با شهرستانهای داری صنعت نفت و پالایشگاهی و با همه تلاشهای صورت گرفته همچنان از مناطق کم برخوردار و توسعه نیافته کشور محسوب میشود که این مورد باید با نقش آفرینی مردم تغییر نماید. برای جبران این مهم باید شایسته سالاری در انتخاب مدیران در اولویت باشد و در ادامه میتوانیم با تشکیل کمیتههای تخصصی شامل؛ کمیته شناسایی و جذب نخبگان، فعالان و افراد مؤثر در حوزه سرمایهگذاری، کمیته شناسایی فرصتها و مزیتهای سرمایهگذاری در شهرستان، کمیته شناسایی و جذب سرمایهگذاران بخش خصوصی، عقب افتادگی را جبران و روند توسعه و اشتغال را سرعت بخشید.
۳- چرا سیاست در کهگیلویه بزرگ به اقتصاد مردم و توسعه شهرستان هیچ کمکی نمیکند؟
ریشه این مشکل در توسعه فکر سیاسی مردم شهرستانهایی است که تفکر قومی و قبیلهای دارند و این توسعه همواره با آسیبها و چالشهای گوناگونی مواجه بوده است. باید خاطر نشان شویم، قبیله گرایی برای هزاران سال واحد سازمانی اساسی جامعه خاورمیانه بوده است. قبیله گرایی ذاتی با دموکراسی در تضاد نیست و فقط هنگامی مانع سیستمهای دموکراتیک مانند احزاب سیاسی میشود که وفاداریهای قبیلهای بر سیستمهای کلی ملی و مردمی غلبه میکند. درواقع، ساختارهای قبیلهای، سازمانهای غیر دولتی بسیار قوی و فراگیری هستند که به حل بحرانهایی کمک میکند که نهاد رسمی قدرت قادر به حل کردن آن نیست. علاوه بر نقشی که قبیله گرایی در ساختار قضایی و حل وفصل آن دارد در ساختار اقتصادی نیز به عنوان پیشران توسعه در استان است. شکلگیری کلونیهای خانوادگی دربخش خصوصی اقتصاد، منجر به توسعه این بخش خواهد شد. در واقع، علت تضاد و کشمکش بین قبیلهگرایی و توسعهنیافتگی منوط به نقشآفرینی قبیلهگرایی در عرصههای مختلف سیاسی است. به طور کلی، نگاه قبیله محوری به معنای قبیلهخواهی، مانع توسعه استان کهگیلویه و بویراحمد خواهد شد؛ ولی اگر قبیلهمحوری به این معنا باشد که تصمیم گیرندگان شهرستان با نگاه عدالت اجتماعی قبیله را در توسعه شهرستان به کار گیرند، باعث توسعه اقتصادی، رفاهی و سیاسی میشوند؛ بنابراین بستگی به این دارد که قبیله محوری، قبیله خواهی یا قبیله خوانی باشد. یعنی مسئولان همه قبیلهها را در مکان، زمان و درفرصت مناسب در توسعه شهرستان مشارکت دهند که این نتیجه مثبتی در توسعه دارد. اگر همه اقوام و قبیلهها را بخواهیم و بخوانیم و آنها را به صورت متوازن مشارکت دهیم، خود باعث کمک به توسعه استان میشود؛ اما اگر تنها برای اقوام و قبیله خود تلاش شود، این خود مانع توسعه است. مخلص کلام این است که بین قبیلهگرایی سیاسی و توسعهیافتگی اقتصادی تضاد و ناسازگاری متعددی وجود دارد و دستیابی همزمان به توسعهیافتگی و قبیلهگرایی سیاسی ممکن نیست، بلکه با ظهور قبیلهگرایی سیاسی، فرایند توسعه یافتگی با چالشهای متعددی روبه رو میشود که این چالشها برآیند و ثمره اصلی قبیله گرایی سیاسی است. بر این اساس، قبیله گرایی سیاسی ارتباط متضاد ومتناقضی با توسعه اقصاد دارد و توسعه زمانی در جامعه گسترش پیدا میکند که تفکرهای سنتی در آن جامعه نقش آفرینی محدودی داشته باشد.
به عنوان یکی از نخبگان علمی کهگیلویه چه ملاکهایی را برای انتخابات اسفند ۱۴۰۲ به جوانان بویژه دانشگاهیان توصیه میکنید؟
منتخب مردم باید دارای کفایت باشد، مدیریّت لازم را داشته باشد، مردمی باشد، لبریز از امید و ایمان باشد. اگر یک آدم ناامید و افسردهای را ما در رأس یک کاری گذاشتیم، خب پیدا است که این کار پیش نخواهد رفت؛ باید لبریز از امید باشند. معتقد به توانمندیهای جوانان شهرستان باشد. بایستی کسانی بر سر کار بیایند که معتقد به مردم شهرستان باشند، معتقد به جوانها باشند و واقعاً عنصر جوان را قدر بداند، عملکرد انقلابی و جهادی داشته باشد و حقیقتاً عدالتخواه باشد؛ نه اینکه به لقلقهی زبان اسم عدالت و اقتصاد و پیشرفت آورده بشود؛ به معنای واقعی کلمه عدالتخواه و اقتصاددان و مدیر باشد و ضدّفساد باشد. یک چنین نمایندهای انشاءالله اگر انتخاب شود، آن وقت میتواند چندین مدیر جوان و مؤمن را در بخشهای گوناگون از صدر تا ذیل بگمارد و با توان جوانان و دانشگاهیان کار شهرستان سامان خوبی پیدا میکند.
به نظر شما چرا باید دوباره برگردیم به سالهای سیاستبازی توسعه ستیز؟
جامعهای که زعمای آن از علم سیاست بیبهره باشند قطعاً روبه افول خواهد رفت. مردم کهگیلویه جزء ممتازترین مردم ایران هستند و از نظر علمی و فنی نخبگان کهگیلویهای میتوانند با فرزندان هر کدام از منطقههای کشور رقابت کنند و سرآمد باشند اما کمترین حضور را در کانونهای قدرت ندارند، در صف مدیرکلهای وزارتخانهها جای آنها خالیست. در شهرستانهای کهگیلویه هیچ نشانی از صنعت نیست به جز نام خالی یک پتروشیمی و جادههایمان رنگ خون گرفتهاند. اما چرا؟ اگر مدیر یا مسئولی کاری در مدت بیست و اندی سال نکرده است مطمئناً اکنون نیز نمیتواند. مردم باید بدانند هر مدیری باید پاسخگوی وعدهها و اعمال خود در زمان مدیریت خود باشد. اگر چنین مطالبهای وجود داشته باشد، مردم به روشنی خواهند دید که عرصه رقابت از وعده دادن به عمل تبدیل خواهد شد.
سخن آخرتان را بشنویم.
واقعاً مایه تأسف است که بعد از چندین دوره نمایندگی فعلی در مجلس، کماکان نماینده شهرستان ما عضو کمیسیونی از مجلس میباشد که از کم طرفدارترین کمیسیونهای مجلس است. در دوره یازدهم تنها سه نماینده، کمیسیون قضایی و حقوقی را در اولویت خود قرار داده بودند. کمیسیونهای برتر مانند کمیسیون انرژی، برنامه و بودجه، صنایع و معادن از کمیسیونهای مؤثر در پیشرفت حوزه انتخابی است. به طور مثال شهرستان گچساران با حضور نمایندگی تاجگردون در کمیسیون برنامه و بودجه شاهد تحول در صنعت و پتروشیمی و جاده و... بود که این مهم با نبود ایشان در مسند نمایندگی در هالهای از ابهام فرو رفت. همچنین در دوره نمایندگی عدل هاشمیپور تنها در ۴ سال شهرستان کهگیلویه با صنعت و سازندگی آشنا شد که این امر نیازمند زمان برای پیگیری و تحقق اهداف صنعتی بود که متأسفانه این روند در مقطع زمانی کنونی اگر نگوییم قطع شده است بلکه به کندی پیش میرود. در آخر از مردم شریف کهگیلویه بزرگ خواهشمندم با تفکر و تحقیق، بدون تعصب و قومگرایی، با نگاه به عملکرد کاندیداهای انتخاباتی در زمان تصدی مسئولیت یا مدیریت در هر مسندی، و تنها به امید پیشرفت صنعت، تسریع روند اشتغال جوانان، شایسته سالاری مدیران به جای قوم سالاری، رای بدهند.
در ادامه گفتوگوی اسماعیل محمدی با کبنا نیوز را میخوانید.
۱- جناب آقای محمدی، قبل از اینکه وارد سؤالات تخصصی بشویم، با مردم کهگیلویه بزرگ مهمترین مباحثتان را آزادانه مطرح کنید.
وقتی سخن از مردم سالاری در یک حکومت به میان میآید ناگزیر فرآیند و نتیجه انتخابات اهمیتی مضاعف پیدا میکند و درنتیجه موضوع اصلی برای احزاب و جریانات سیاسی، ارائه پاسخ معتبر به دغدغه رأیدهندگان و جلب اعتماد آنها برای پیروزی درانتخابات خواهد بود. در این بین و در بحث کارزار انتخابات بیشترین عوامل مؤثر در مشارکت مردم عبارتند از: دوقطبی شدن کارزار انتخابات که مؤثر از تأیید صلاحیتهای کاندیداهای انتخاباتی میباشد، بروز هیجانات محیطی که مؤثر از حضور چهرههای شاخص در انتخابات میباشد، فرهنگ سیاسی جامعه و گفتمان تبلیغاتی حاکم بر شهرستان، و در آخر انتظارات رایدهندگان میباشد. با نگاهی به گذشته میتوان متوجه شد بیشترین تأثیر و تأثر از این عاملها را انتظارات رأیدهندگان و عملکرد حزب حاکم دانست، که نشان دهنده اهمیت پرداختن به دغدغه اصلی جامعه به عنوان انتظار محوری در فرآیند انتخاب جریان سیاسی و همچنین عملکرد حزب حاکم به عنوان ارائه پاسخ معتبر عملی به این انتظارات دانست. به گونهای که اگر نماینده منتخب نتواند این دغدغه را به خوبی شناسایی کند و درصدد رفع عملی این دغدغه برنیاید، به خودی خود مسیر را برای اقبال جامعه نسبت به جریان سیاسی رقیب گشوده است و به عبارت دیگر پیروزی نهایی در انتخابات از آن جریانی خواهد بود که دغدغه اصلی مردم را بهتر و زودتر فهم کرده و در پی ارائه پاسخ معتبر به این دغدغه برآمده است. لذا بیشترین دغدغه مردم شهرستان در برهه کنونی را میتوان معضل اشتغال، اعتیاد، ازدواج دانست که شهرستان کهگیلویه بزرگ در رأس این معضلات قرار دارد و باید نمایندگان منتخب مردم پاسخگو وعدههای عمل نشده خود باشند.
۲- پس از ۴۴ سال، تمام ظرفیتهای فکری، سیاسی، مدیریتی با حجم بزرگی از ذخایر بینظیر نیروی انسانی را به نحوی که شایسته مردم بود، بکار نگرفتند. نتیجه آن هم نرخ بالای بیکاری، فقر، محدودیتها و محرومیتهایی است که همه میدانیم. تحلیل جنابعالی را بشنویم.
خطه زرخیز شهرستان کهگیلویه بزرگ با همه ظرفیتهای کم نظیر در بسیاری از بخشها نظیر معدن، گردشگری، کشاورزی، همجواری با شهرستانهای داری صنعت نفت و پالایشگاهی و با همه تلاشهای صورت گرفته همچنان از مناطق کم برخوردار و توسعه نیافته کشور محسوب میشود که این مورد باید با نقش آفرینی مردم تغییر نماید. برای جبران این مهم باید شایسته سالاری در انتخاب مدیران در اولویت باشد و در ادامه میتوانیم با تشکیل کمیتههای تخصصی شامل؛ کمیته شناسایی و جذب نخبگان، فعالان و افراد مؤثر در حوزه سرمایهگذاری، کمیته شناسایی فرصتها و مزیتهای سرمایهگذاری در شهرستان، کمیته شناسایی و جذب سرمایهگذاران بخش خصوصی، عقب افتادگی را جبران و روند توسعه و اشتغال را سرعت بخشید.
۳- چرا سیاست در کهگیلویه بزرگ به اقتصاد مردم و توسعه شهرستان هیچ کمکی نمیکند؟
ریشه این مشکل در توسعه فکر سیاسی مردم شهرستانهایی است که تفکر قومی و قبیلهای دارند و این توسعه همواره با آسیبها و چالشهای گوناگونی مواجه بوده است. باید خاطر نشان شویم، قبیله گرایی برای هزاران سال واحد سازمانی اساسی جامعه خاورمیانه بوده است. قبیله گرایی ذاتی با دموکراسی در تضاد نیست و فقط هنگامی مانع سیستمهای دموکراتیک مانند احزاب سیاسی میشود که وفاداریهای قبیلهای بر سیستمهای کلی ملی و مردمی غلبه میکند. درواقع، ساختارهای قبیلهای، سازمانهای غیر دولتی بسیار قوی و فراگیری هستند که به حل بحرانهایی کمک میکند که نهاد رسمی قدرت قادر به حل کردن آن نیست. علاوه بر نقشی که قبیله گرایی در ساختار قضایی و حل وفصل آن دارد در ساختار اقتصادی نیز به عنوان پیشران توسعه در استان است. شکلگیری کلونیهای خانوادگی دربخش خصوصی اقتصاد، منجر به توسعه این بخش خواهد شد. در واقع، علت تضاد و کشمکش بین قبیلهگرایی و توسعهنیافتگی منوط به نقشآفرینی قبیلهگرایی در عرصههای مختلف سیاسی است. به طور کلی، نگاه قبیله محوری به معنای قبیلهخواهی، مانع توسعه استان کهگیلویه و بویراحمد خواهد شد؛ ولی اگر قبیلهمحوری به این معنا باشد که تصمیم گیرندگان شهرستان با نگاه عدالت اجتماعی قبیله را در توسعه شهرستان به کار گیرند، باعث توسعه اقتصادی، رفاهی و سیاسی میشوند؛ بنابراین بستگی به این دارد که قبیله محوری، قبیله خواهی یا قبیله خوانی باشد. یعنی مسئولان همه قبیلهها را در مکان، زمان و درفرصت مناسب در توسعه شهرستان مشارکت دهند که این نتیجه مثبتی در توسعه دارد. اگر همه اقوام و قبیلهها را بخواهیم و بخوانیم و آنها را به صورت متوازن مشارکت دهیم، خود باعث کمک به توسعه استان میشود؛ اما اگر تنها برای اقوام و قبیله خود تلاش شود، این خود مانع توسعه است. مخلص کلام این است که بین قبیلهگرایی سیاسی و توسعهیافتگی اقتصادی تضاد و ناسازگاری متعددی وجود دارد و دستیابی همزمان به توسعهیافتگی و قبیلهگرایی سیاسی ممکن نیست، بلکه با ظهور قبیلهگرایی سیاسی، فرایند توسعه یافتگی با چالشهای متعددی روبه رو میشود که این چالشها برآیند و ثمره اصلی قبیله گرایی سیاسی است. بر این اساس، قبیله گرایی سیاسی ارتباط متضاد ومتناقضی با توسعه اقصاد دارد و توسعه زمانی در جامعه گسترش پیدا میکند که تفکرهای سنتی در آن جامعه نقش آفرینی محدودی داشته باشد.
به عنوان یکی از نخبگان علمی کهگیلویه چه ملاکهایی را برای انتخابات اسفند ۱۴۰۲ به جوانان بویژه دانشگاهیان توصیه میکنید؟
منتخب مردم باید دارای کفایت باشد، مدیریّت لازم را داشته باشد، مردمی باشد، لبریز از امید و ایمان باشد. اگر یک آدم ناامید و افسردهای را ما در رأس یک کاری گذاشتیم، خب پیدا است که این کار پیش نخواهد رفت؛ باید لبریز از امید باشند. معتقد به توانمندیهای جوانان شهرستان باشد. بایستی کسانی بر سر کار بیایند که معتقد به مردم شهرستان باشند، معتقد به جوانها باشند و واقعاً عنصر جوان را قدر بداند، عملکرد انقلابی و جهادی داشته باشد و حقیقتاً عدالتخواه باشد؛ نه اینکه به لقلقهی زبان اسم عدالت و اقتصاد و پیشرفت آورده بشود؛ به معنای واقعی کلمه عدالتخواه و اقتصاددان و مدیر باشد و ضدّفساد باشد. یک چنین نمایندهای انشاءالله اگر انتخاب شود، آن وقت میتواند چندین مدیر جوان و مؤمن را در بخشهای گوناگون از صدر تا ذیل بگمارد و با توان جوانان و دانشگاهیان کار شهرستان سامان خوبی پیدا میکند.
به نظر شما چرا باید دوباره برگردیم به سالهای سیاستبازی توسعه ستیز؟
جامعهای که زعمای آن از علم سیاست بیبهره باشند قطعاً روبه افول خواهد رفت. مردم کهگیلویه جزء ممتازترین مردم ایران هستند و از نظر علمی و فنی نخبگان کهگیلویهای میتوانند با فرزندان هر کدام از منطقههای کشور رقابت کنند و سرآمد باشند اما کمترین حضور را در کانونهای قدرت ندارند، در صف مدیرکلهای وزارتخانهها جای آنها خالیست. در شهرستانهای کهگیلویه هیچ نشانی از صنعت نیست به جز نام خالی یک پتروشیمی و جادههایمان رنگ خون گرفتهاند. اما چرا؟ اگر مدیر یا مسئولی کاری در مدت بیست و اندی سال نکرده است مطمئناً اکنون نیز نمیتواند. مردم باید بدانند هر مدیری باید پاسخگوی وعدهها و اعمال خود در زمان مدیریت خود باشد. اگر چنین مطالبهای وجود داشته باشد، مردم به روشنی خواهند دید که عرصه رقابت از وعده دادن به عمل تبدیل خواهد شد.
سخن آخرتان را بشنویم.
واقعاً مایه تأسف است که بعد از چندین دوره نمایندگی فعلی در مجلس، کماکان نماینده شهرستان ما عضو کمیسیونی از مجلس میباشد که از کم طرفدارترین کمیسیونهای مجلس است. در دوره یازدهم تنها سه نماینده، کمیسیون قضایی و حقوقی را در اولویت خود قرار داده بودند. کمیسیونهای برتر مانند کمیسیون انرژی، برنامه و بودجه، صنایع و معادن از کمیسیونهای مؤثر در پیشرفت حوزه انتخابی است. به طور مثال شهرستان گچساران با حضور نمایندگی تاجگردون در کمیسیون برنامه و بودجه شاهد تحول در صنعت و پتروشیمی و جاده و... بود که این مهم با نبود ایشان در مسند نمایندگی در هالهای از ابهام فرو رفت. همچنین در دوره نمایندگی عدل هاشمیپور تنها در ۴ سال شهرستان کهگیلویه با صنعت و سازندگی آشنا شد که این امر نیازمند زمان برای پیگیری و تحقق اهداف صنعتی بود که متأسفانه این روند در مقطع زمانی کنونی اگر نگوییم قطع شده است بلکه به کندی پیش میرود. در آخر از مردم شریف کهگیلویه بزرگ خواهشمندم با تفکر و تحقیق، بدون تعصب و قومگرایی، با نگاه به عملکرد کاندیداهای انتخاباتی در زمان تصدی مسئولیت یا مدیریت در هر مسندی، و تنها به امید پیشرفت صنعت، تسریع روند اشتغال جوانان، شایسته سالاری مدیران به جای قوم سالاری، رای بدهند.