تاریخ انتشار
چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۴۷
کد مطلب : ۴۶۸۵۳۱
در آرزوی مسئولیتپذیریِ مسئولان؛
من، «حسن روحانی»، حاکم ایران نبودم! / اعتدالِ اعتدالیون در قبال تحریم انتخابات
۰
کبنا ؛شیخ حسن روحانی به تازگی عباراتی را در یک پیام سیاسی به کار برده که به موجب آنها تصور می شود او، خود را مسئول اتفاقات حاکمیتی کشور در دوران دولت اعتدال نمیداند!
اعتمادآنلاین گزارش داد: شیخ حسن روحانی، رئیس جمهور سابق به تازگی در پیامی تصویری برای کنگره حزب اعتدال و توسعه گفته است:
"حکومتی قادر است به راحتی مسائل و مشکلات داخلیاش و یا مسائل و مشکلات منطقهای و بینالمللی خود را حل کند که از پشتوانه اکثریت قاطع مردم برخوردار باشد. متاسفانه در انتخابات سال ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ با این معضل مواجه شدیم که اکثریت جامعه از حاکمیت فاصله گرفتند و این فاصله و حکومت اقلیت مشکلاتی را به وجود میآورد و مردم گاهی به جای اینکه سخن خود را از طریق نمایندگان خود در مجلس یا نمایندگان خود در دولت بیان کنند، وقتی که اقلیت حاکم میشود گاهی ناچار میشوند از طریق اعتراض و یا خیابان حرفهای خود را بیان کنند. "
*اولا همه باید بدانند در جملات بالا کسی ادعا کرده "اکثریت جامعه در سالهای ۹۸ و ۱۴۰۰ از حاکمیت فاصله گرفتند" که در آن سالها حاکم اصلی کشور بوده و بیش از ۹۵ درصد اجرائیات و درآمدهای کشور را در اختیار داشته است.
یعنی شخص آقای روحانی نه کس دیگر!
معالوصف اما روحانی در تصورش؛ خود را مثل عنوان "آلیس در سرزمین عجایب" میبیند نه مثل حاکم ایران در طول ۸ سال دولت اعتدال.
و طبعا وقتی کسی اینچنین مسئولیتناپذیر، ناواقعی و بیمنطق باشد البته که باید هم مدعی آن حاکم فرضی سالهای ۹۸ و ۱۴۰۰ شود و در تقلا برای شکستن آیینه؛ آن حاکم فرضی را استنطاق کند!
لو فُرض که روحانی درست بگوید و علت کاهش مشارکت کسانی از مردم در آن دو انتخابات؛ نه توطئه خیانتبار "تحریم انتخابات از سوی اصلاحطلبان" که فاصله گرفتن از حاکمیت باشد.
این حاکم و این برگزار کننده انتخابات، چه کسی جز روحانی بوده و او چه کرده که مردم دچار نقار و فاصله شدهاند!؟
ما اگرچه با فرض روحانی مبنی بر فاصله گرفتن مردم کاملا مخالفیم اما این بیعدالتی و بیمنطقی او در محضر مردم را برنمیتابیم که با اینکه خود رئیسجمهور ایران بوده اما کأنه تقلا میکند حاکم کشور را کس دیگری معرفی کند.
ثانیا آقای روحانی گویا نمیداند –و البته بسیار بعید است که نداند- که برخی اصلاحطلبان ستادی چند سالی است که به دلیل رسیدن به سالهای پایانی عمر و تقلا برای آرزوی محال براندازی نظام اسلامی؛ توطئه خیانتبار "تحریم انتخابات" را در کنار عامالبلوی سازی فضای کشور روی میز گذاشتهاند.
توطئهای که به موجب آن قرار است از بام تا شام روی ذهن مردم عملیات روانی علیه انتخابات، علیه قانون و علیه مجریان انتخابات صورت گیرد تا به این وسیله کسانی فریب بخورند به انتخابات نیایند.
و دلیل کاهش مشارکت که قرار است در انتخابات آتی نیز تکرار شود، همین است و جز این نیست.
چه اینکه حتی عملکرد پر انتقاد روحانی در سالهای دولت اعتدال نیز آنچنان فاجعه نبود که به موجب آن کسی بخواهد تنها راه اصلاح و تنظیم مسیر در سیاست یعنی "صندوق رأی" را ذبح کند!
در خاتمه البته باید به یک سؤال نیز پاسخ داد و آن اینکه چرا فردی مثل روحانی اینچنین آسمان و ریسمان میکند تا یک تحلیل سیاسی برساخته و غلط را ارائه کند!؟
پاسخ این است که احتمالا او نخواسته به عهد نانویس خود و اصلاحطلبان خدشهای وارد کند و از همین رو به نرمی از کنار توطئه تحریم انتخابات عبور کرده تا در چارچوب تئوری موهوم حرکت در میان درست و غلط یا همان "اعتدالِ اعتدالیون" در بخش سایهی معرکه مشغول رفت و آمد باشد.
بماند که مردم ایران در حسرت رئیسجمهوری ماندهاند که خاضعنانه مسئولیت بپذیرد و پای درست و غلط آنچه خودش کرده است، بایستد...
در عین حال بیان این نکته ضروریست که روحانی در پیام مذکور بر این نکته هم تأکید کرده است که: "مسلماً خیابان مسیر خوبی برای حل معضلات یک کشور نیست. انفعال و قهر هم نمیتواند راهی برای دستیابی به اهداف بلند ملی باشد. اینجاست که باید اعتدالیون و همه آنهایی که معتقد به میانهروی هستند در جامعه امروز بتوانند فعالیت کنند. "
گزارهای خوب و درست که البته ماساژ نابجای مفهوم اعتراض خیابانی در مقدمهی آن و عدم اشاره به توطئه خیانتبار تحریم انتخابات؛ اجازه نمیدهد روحانی کاملا در سمت متقن و درست این مقطع از تاریخ قرار گیرد.
اعتمادآنلاین گزارش داد: شیخ حسن روحانی، رئیس جمهور سابق به تازگی در پیامی تصویری برای کنگره حزب اعتدال و توسعه گفته است:
"حکومتی قادر است به راحتی مسائل و مشکلات داخلیاش و یا مسائل و مشکلات منطقهای و بینالمللی خود را حل کند که از پشتوانه اکثریت قاطع مردم برخوردار باشد. متاسفانه در انتخابات سال ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ با این معضل مواجه شدیم که اکثریت جامعه از حاکمیت فاصله گرفتند و این فاصله و حکومت اقلیت مشکلاتی را به وجود میآورد و مردم گاهی به جای اینکه سخن خود را از طریق نمایندگان خود در مجلس یا نمایندگان خود در دولت بیان کنند، وقتی که اقلیت حاکم میشود گاهی ناچار میشوند از طریق اعتراض و یا خیابان حرفهای خود را بیان کنند. "
*اولا همه باید بدانند در جملات بالا کسی ادعا کرده "اکثریت جامعه در سالهای ۹۸ و ۱۴۰۰ از حاکمیت فاصله گرفتند" که در آن سالها حاکم اصلی کشور بوده و بیش از ۹۵ درصد اجرائیات و درآمدهای کشور را در اختیار داشته است.
یعنی شخص آقای روحانی نه کس دیگر!
معالوصف اما روحانی در تصورش؛ خود را مثل عنوان "آلیس در سرزمین عجایب" میبیند نه مثل حاکم ایران در طول ۸ سال دولت اعتدال.
و طبعا وقتی کسی اینچنین مسئولیتناپذیر، ناواقعی و بیمنطق باشد البته که باید هم مدعی آن حاکم فرضی سالهای ۹۸ و ۱۴۰۰ شود و در تقلا برای شکستن آیینه؛ آن حاکم فرضی را استنطاق کند!
لو فُرض که روحانی درست بگوید و علت کاهش مشارکت کسانی از مردم در آن دو انتخابات؛ نه توطئه خیانتبار "تحریم انتخابات از سوی اصلاحطلبان" که فاصله گرفتن از حاکمیت باشد.
این حاکم و این برگزار کننده انتخابات، چه کسی جز روحانی بوده و او چه کرده که مردم دچار نقار و فاصله شدهاند!؟
ما اگرچه با فرض روحانی مبنی بر فاصله گرفتن مردم کاملا مخالفیم اما این بیعدالتی و بیمنطقی او در محضر مردم را برنمیتابیم که با اینکه خود رئیسجمهور ایران بوده اما کأنه تقلا میکند حاکم کشور را کس دیگری معرفی کند.
ثانیا آقای روحانی گویا نمیداند –و البته بسیار بعید است که نداند- که برخی اصلاحطلبان ستادی چند سالی است که به دلیل رسیدن به سالهای پایانی عمر و تقلا برای آرزوی محال براندازی نظام اسلامی؛ توطئه خیانتبار "تحریم انتخابات" را در کنار عامالبلوی سازی فضای کشور روی میز گذاشتهاند.
توطئهای که به موجب آن قرار است از بام تا شام روی ذهن مردم عملیات روانی علیه انتخابات، علیه قانون و علیه مجریان انتخابات صورت گیرد تا به این وسیله کسانی فریب بخورند به انتخابات نیایند.
و دلیل کاهش مشارکت که قرار است در انتخابات آتی نیز تکرار شود، همین است و جز این نیست.
چه اینکه حتی عملکرد پر انتقاد روحانی در سالهای دولت اعتدال نیز آنچنان فاجعه نبود که به موجب آن کسی بخواهد تنها راه اصلاح و تنظیم مسیر در سیاست یعنی "صندوق رأی" را ذبح کند!
در خاتمه البته باید به یک سؤال نیز پاسخ داد و آن اینکه چرا فردی مثل روحانی اینچنین آسمان و ریسمان میکند تا یک تحلیل سیاسی برساخته و غلط را ارائه کند!؟
پاسخ این است که احتمالا او نخواسته به عهد نانویس خود و اصلاحطلبان خدشهای وارد کند و از همین رو به نرمی از کنار توطئه تحریم انتخابات عبور کرده تا در چارچوب تئوری موهوم حرکت در میان درست و غلط یا همان "اعتدالِ اعتدالیون" در بخش سایهی معرکه مشغول رفت و آمد باشد.
بماند که مردم ایران در حسرت رئیسجمهوری ماندهاند که خاضعنانه مسئولیت بپذیرد و پای درست و غلط آنچه خودش کرده است، بایستد...
در عین حال بیان این نکته ضروریست که روحانی در پیام مذکور بر این نکته هم تأکید کرده است که: "مسلماً خیابان مسیر خوبی برای حل معضلات یک کشور نیست. انفعال و قهر هم نمیتواند راهی برای دستیابی به اهداف بلند ملی باشد. اینجاست که باید اعتدالیون و همه آنهایی که معتقد به میانهروی هستند در جامعه امروز بتوانند فعالیت کنند. "
گزارهای خوب و درست که البته ماساژ نابجای مفهوم اعتراض خیابانی در مقدمهی آن و عدم اشاره به توطئه خیانتبار تحریم انتخابات؛ اجازه نمیدهد روحانی کاملا در سمت متقن و درست این مقطع از تاریخ قرار گیرد.