تاریخ انتشار
شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۰۱:۴۰
کد مطلب : ۴۶۸۰۸۳
یادداشت:
محمدعلی وکیلی: آیا ایران در نقطه درستی ایستاده است؟
۱
کبنا ؛محمدعلی وکیلی در سرمقاله این هفته روزنامه ابتکار نوشت: حمله غافلگیرکننده شنبه گذشته حماس و واکنش جنونآمیز رژیم صهیونیستی و قتل عام عمومی مردم مظلوم غزه، آرایش جدید جهانی و منطقهای را به وجود آورده است. به عبارتی حمله غرورآفرین حماس، خاورمیانه جدیدی را شکل خواهد داد. این حمله، صحنه را به شدت قطبیزه کرده، واقعیتیهای جدیدی به صحنه اضافه کرده و جهان و منطقه را آبستن اتفاقات جدید و عجیب کرده است. در نقطهای ایستادهایم که هر اتفاقی دیگر ناممکن نیست و شرایط پیشبینی ناپذیر شده است. اما درخصوص مواضع جمهوری اسلامی دیدگاههای مختلفی مطرح است.
به دلیل سالیان متمادی جنایات رژیم صهیونیستی کمتر وجدان بیداری وجود دارد که برای حماس و یا هر گروه فلسطینی حق دفاع و حق تهاجم قائل نباشد.
بیش از دو میلیون نفر، مردم مظلوم غزه سال ها در یک باریکه ای در زندان باز روزانه مرگ را تجربه میکنند. حال صبرشان لبریز شد و با فرمول، مرگ یکبار و شیون یکبار ،حصار شکستند و خود را از دیوار زندان غزه به بیرون پرتاب کردند. به صورت طبیعی پذیرش شکست امنیتی و نظامی رژیم آهنین صهیونیستی برای آنان و آمریکا و غرب ناممکن است. به همین سبب اینان تلاش کردند برای کاهش قبح این فضاحت، عاملی فراتر از گروه حماس بسازند؛ مطابق معمول انگشتها به طرف ایران نشانه رفت. در این میان برای متهم کردن ایران دو گروه بیشترین تلاش را کردند؛ اول بنیامین نتانیاهو نخست وزیر تندروی اسرائیل و دوم برخی خیره سران داخلی. برهمین اساس زمین درحال چرخش بود و بیم افتادن ایران در تله ذکرشده وجود داشت. اما با موضع گیری رهبری این تله خطرناک خنثی گردید.
به نظر نگارنده تصریح رهبری بر اینکه طراحی و حمله حماس کار خود آنان بوده یکی از درخشانترین مواضع در مقیاس منافع ملی ایران به حساب میآید. درواقع این موضع بهترین جایی بود که می توانستیم بایستیم. عجیب است همان کسانی که تا قبل از این موضع هشدار میدادند که ایران نباید در این تله بیفتد بعدها این موضع را عقبنشینی معنا کردند. پس حکیمانه ترین موضع اتخاذ گردید و ضمن تائید حمله اما به بی نقش بودن ایران در آن تصریح شد. ا
ز سویی دیگر موضع گیریی صریح آقایان خاتمی و سیدحسن خمینی مبنی بر تائید حق حمله حماس و اینکه ظلم تاریخی اسرائیل عامل چنین حقی بوده، نمودی از وحدت ملی در یک مسئله مهم و سرنوشت ساز بود؛ برعکس آنچه در بیانیه منسوب به جبهه اصلاحطلبان تحت عنوان خشونت ناموجه درخصوص طوفان الاقصی منتشر شده است (که مطمئن هستم این بیانیه بدون اطلاع اعضا و جزو جعلیات معمول رئیس جبهه می باشد).
بیتردید تاریخ طوفان الاقصی را فراموش نمیکند. خاکستر شدن غزه و قتل عام جنون آمیز مردمان بیپناهش و حتی انهدام سازمان رزم حماس، تغییری در سرنوشت روبه زوال رژیم صهیونیستی ایجاد نمیکند. مطابق قاعده کائنات ققنوس مقاومت و انتقام از زیر خاکسترهای غزه سربرخواهد آورد. اسرائیل و دولتهای غربی تصور میکند میتواند غزه را ویران کنند و برای همیشه سایه تهدید را از سر اسرائیل بردارند. حتی با همه فضاسازیها هنوز نتوانستهاند وجدان جوامع خود را با خود همراه کنند.
هرچه ایماژ و جعل میکنند باز ناتوان از توجیه جنایت خود هستند. باز مجبورند رسانهها و مردم را به عدم همراهی و عدم پرسش از جنایات اسرائیل در غزه تهدید کنند. سرنوشت این جنگ نامشخص است. قطعاً غیرت و خون سایر مسلمانان به جوش خواهد آمد و معلوم نیست چه شود. اما در هیچ سناریویی سایه تهدید از سر اسرائیل برداشته نمی شود و هرچه امروز بیشتر قساوت می ورزد و جنایت میکند فردا دست انتقام تاریخ سیلی سخت تری به او می زند. هر خانه ای را به ستم خراب می کنند از آن مخروبه مبارزانی متولد می شود. این سنت پروردگار است که “از ازل تا به ابد فرصت مظلومان است”!
به دلیل سالیان متمادی جنایات رژیم صهیونیستی کمتر وجدان بیداری وجود دارد که برای حماس و یا هر گروه فلسطینی حق دفاع و حق تهاجم قائل نباشد.
بیش از دو میلیون نفر، مردم مظلوم غزه سال ها در یک باریکه ای در زندان باز روزانه مرگ را تجربه میکنند. حال صبرشان لبریز شد و با فرمول، مرگ یکبار و شیون یکبار ،حصار شکستند و خود را از دیوار زندان غزه به بیرون پرتاب کردند. به صورت طبیعی پذیرش شکست امنیتی و نظامی رژیم آهنین صهیونیستی برای آنان و آمریکا و غرب ناممکن است. به همین سبب اینان تلاش کردند برای کاهش قبح این فضاحت، عاملی فراتر از گروه حماس بسازند؛ مطابق معمول انگشتها به طرف ایران نشانه رفت. در این میان برای متهم کردن ایران دو گروه بیشترین تلاش را کردند؛ اول بنیامین نتانیاهو نخست وزیر تندروی اسرائیل و دوم برخی خیره سران داخلی. برهمین اساس زمین درحال چرخش بود و بیم افتادن ایران در تله ذکرشده وجود داشت. اما با موضع گیری رهبری این تله خطرناک خنثی گردید.
به نظر نگارنده تصریح رهبری بر اینکه طراحی و حمله حماس کار خود آنان بوده یکی از درخشانترین مواضع در مقیاس منافع ملی ایران به حساب میآید. درواقع این موضع بهترین جایی بود که می توانستیم بایستیم. عجیب است همان کسانی که تا قبل از این موضع هشدار میدادند که ایران نباید در این تله بیفتد بعدها این موضع را عقبنشینی معنا کردند. پس حکیمانه ترین موضع اتخاذ گردید و ضمن تائید حمله اما به بی نقش بودن ایران در آن تصریح شد. ا
ز سویی دیگر موضع گیریی صریح آقایان خاتمی و سیدحسن خمینی مبنی بر تائید حق حمله حماس و اینکه ظلم تاریخی اسرائیل عامل چنین حقی بوده، نمودی از وحدت ملی در یک مسئله مهم و سرنوشت ساز بود؛ برعکس آنچه در بیانیه منسوب به جبهه اصلاحطلبان تحت عنوان خشونت ناموجه درخصوص طوفان الاقصی منتشر شده است (که مطمئن هستم این بیانیه بدون اطلاع اعضا و جزو جعلیات معمول رئیس جبهه می باشد).
بیتردید تاریخ طوفان الاقصی را فراموش نمیکند. خاکستر شدن غزه و قتل عام جنون آمیز مردمان بیپناهش و حتی انهدام سازمان رزم حماس، تغییری در سرنوشت روبه زوال رژیم صهیونیستی ایجاد نمیکند. مطابق قاعده کائنات ققنوس مقاومت و انتقام از زیر خاکسترهای غزه سربرخواهد آورد. اسرائیل و دولتهای غربی تصور میکند میتواند غزه را ویران کنند و برای همیشه سایه تهدید را از سر اسرائیل بردارند. حتی با همه فضاسازیها هنوز نتوانستهاند وجدان جوامع خود را با خود همراه کنند.
هرچه ایماژ و جعل میکنند باز ناتوان از توجیه جنایت خود هستند. باز مجبورند رسانهها و مردم را به عدم همراهی و عدم پرسش از جنایات اسرائیل در غزه تهدید کنند. سرنوشت این جنگ نامشخص است. قطعاً غیرت و خون سایر مسلمانان به جوش خواهد آمد و معلوم نیست چه شود. اما در هیچ سناریویی سایه تهدید از سر اسرائیل برداشته نمی شود و هرچه امروز بیشتر قساوت می ورزد و جنایت میکند فردا دست انتقام تاریخ سیلی سخت تری به او می زند. هر خانه ای را به ستم خراب می کنند از آن مخروبه مبارزانی متولد می شود. این سنت پروردگار است که “از ازل تا به ابد فرصت مظلومان است”!