تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۲۷
کد مطلب : ۴۶۷۹۵۷
پژمان نیک اقبال در گفت و گوی اختصاصی با کبنانیوز؛
خیلی از مشکلات کهگیلویه و بویراحمد بخاطر نبود منابع انسانی شاخص در سطح ملی است / در استان اصفهان وقتی بحث منابع و منافع پیش میآید، همه نمایندگان، اصولگرایان و اصلاح طلبان کنار هم مینشینند / در کهگیلویه و بویراحمد افراد همواره سعی در خنثی کردن هم دارند و اتحاد و یکدلی شکل نمیگیرد / نشستن نخبههای استان در کنار هم فارغ از خط و خطوط سیاسی بهترین راهکار است /اگر نمایندهای ۱۰ پروژه بزرگ را پیگیری کند بهتر است تا در بیمارستانی تخصصی پرستاری را جابه جا کند / اگر ایران ایالتی شود، کهگیلویه و بویراحمد ثروتمندترین نقطه جهان می شود / شاید خیلیها اینطور تصور میکردند که من فقط به سردسیر توجه دارم
۲
کبنا ؛
پژمان نیک اقبالی از فرزندان استان کهگیلویه و بویراحمد است که در حوزههای مختلف استان و پستهای مهم استانی مسئولیت داشته است، نیک اقبالی معاون عمرانی استاندار، مدیرکل راه و شهرسازی بوده و سابقه شهرداری سیسخت را نیز دارد. نیک اقبال نیز مسیر توسعه را در اتحاد میداند. او میگوید: در استانی مثل اصفهان وقتی بحث منابع و منافع پیش میآید، همه نمایندگان اصفهان از اصولگرایان و اصلاح طلبان کنار هم مینشینند و منافع اصفهان را در نظر میگیرند، ولی متأسفانه در استان کهگیلویه و بویراحمد بخاطر رفتارهایی مثل پیشی گرفتن از همدیگر و عقب زدن یکدیگر، افراد همواره سعی در خنثی کردن دارند و اتحاد و یکدلی شکل نمیگیرد. گفت و گوی اختصاصی کبنا نیوز با نیک اقبال را در ادامه میخوانید:
چرا توسعه در استان کهگیلویه و بویراحمد آنگونه که باید و شاید شکل نمیگیرد؟
در کل کشور و به تبع در استان کهگیلویه و بویراحمد سند آمایش سرزمین که ظرفیتهای کلی هر منطقهای در آن نوشته شده است و استعدادهای منطقه را نشان میدهد اجرا نشده است. ذوب اهن را در دل کویر احداث میکنیم و بعد برای تأمین آب آن با مشکل مواجه میشویم، که با انتقال آب از استانهای کهگیلویه و بویراحمد یا چهارمحال وضعیت چالشبرانگیزی را برای این استانها ایجاد میکنیم.
در کهگیلویه و بویراحمد ظرفیتهای متعددی وجود دارد، در شهرستانها ظرفیتهای مختلف صنعتی، کشاورزی، گردشگری داریم. به تبع وقتی اعتباری در حوزه گردشگری منظور میشود اولویتها باید برای شهرستانهایی باشد که ظرفیت گردشگری دارند. اگر اعتباری برای بحث کشاورزی منظور میشود باید اولویت را به شهرستانی بدهیم که ظرفیت کشاورزی دارد.
برنامه آمایش سرزمین در کهگیلویه و بویراحمد گردشگری، آب، کشاورزی و صنعت را پیشران عنوان کرده است. ولی به گردشگری توجه نشد، در کل دنیا برای بحث گردشگری و درآمدزایی از این صنعت، زیرساختها را فراهم کردهاند. متأسفانه خیلی از مشکلات استان بخاطر این است که در سطح ملی منابع انسانی شاخصی نداریم، بنابراین قدرت چانه زنی ما کم میشود.
ایراداتی در سطح بودجهریزی وجود دارد
از طرفی ایراداتی در سطح بودجهریزی وجود دارد؛ زمانی که آقای حجتی وزیر کشاورزی دوره قبل از شیراز به سمت کهگیلویه و بویراحمد میآمدند، من به عنوان معاون عمرانی استاندارایشان را همراهی میکردم، آقای وزیر در مورد استان از من پرسیدند، من توضیحاتی درباره راهها دادم و گفتم یک راه اهن یاسوج اقلید هم وجود دارد، ایشان گفتند راه آهن به درد استان کهگیلویه و بویراحمد نمیخورد! شما بیایید همین پول را هزینه راههای استان کنید! من گفتم چون بودجهریزی در کل کشور ما به گونهای است که به کدِ پروژه اعتبار میدهند، اگر پروژهای به اسم راه آهن وجود داشته باشد اعتبار میگیرد، اگر این پروژه نباشد اعتباری نمیدهند و این پول خرج راههای استان نمیشود. لذا ردیفهای بودجهای ما مشکل دارد و هر کسی به هر طریقی سعی میکند اعتبار بگیرد.
کهگیلویه و بویراحمد از قطار توسعه عقب افتاده است
علت دوم این است که استان ما از قطار توسعه عقب افتاده است، زمانی که استانهای دیگر با دلار ۷ هزار تومانی زیرساختهای اصلی و جادههایشان را ساختند، ما جاده نداشتیم و به دنبال کوره راه بودیم، زمانی که ما به دنبال جادهسازی بودیم، آنها آزادراههایشان را میساختند، زمانی که فرودگاه نداشتیم، استانهای دیگر به دنبال بینالمللی کردن فرودگاههایشان بودند.
الان ما در زیرساختهای اصلی مشکل داریم، راههای استان، فرودگاه استان، اتصال استان به آزادراههای کشور، بخصوص اتصال مرکز استان به آزادراه شیراز اصفهان، که فقط ۶۰ کیلومتر با ما فاصله دارد، میتواند کهگیلویه و بویراحمد را از بن بست نجات دهد. خط راه آهن به عنوان یک پیشران، زیرساختی است که میتواند استان را تغییر زیادی دهد، اما هنوز این پروژهها عملی نشده است.
نبود فرزندان استان در جایگاههای ملی
مهمتر از همه این عوامل، نبود جایگاه مناسب برای فرزندان استان در سطح کلان کشور است، بخصوص در شرایط جدید که کمترین میزان نیرو را در سطح کشور داریم، و وقتی قدرت چانه زنی ما پایین بیاید، نمیتوانیم آنگونه که باید و شاید از استان خود دفاع کنیم.
در کنار این خودزنیهای قومیتی، سیاسی، خودزنیهایی که ناشی از فرهنگ غلط در استان است، جای خالی اتحاد و همدلی در کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد. در استانی مثل اصفهان وقتی بحث منابع و منافع پیش میآید، همه نمایندگان اصفهان از اصولگرایان و اصلاح طلبان کنار هم مینشینند و منافع اصفهان را در نظر میگیرند، ولی متأسفانه در استان کهگیلویه و بویراحمد بخاطر رفتارهایی مثل پیشی گرفتن از همدیگر و عقب زدن یکدیگر، افراد همواره سعی در خنثی کردن دارند و اتحاد و یکدلی شکل نمیگیرد.
اگر مردم احساس کنند سرنوشتشان تغییر میکند، پای صندوقهای رأی حاضر خواهند شد
امروز اگر مردم احساس کنند با انتخابات سرنوشت و آینذهشان تغییر میکند، هم پای صندوقهای انتخابات حاضر خواهند شد و هم افراد خوب را انتخاب میکنند، ولی اگر تصور کنند انتخابشان تأثیری ندارد و با این انتخاب قومیت گرایی، جناح گرایی، باندبازی و انحصارطلبی افزایش مییابد، مطمئن باشید رغبت مردم برای حضور در انتخابات کمتر خواهد شد.
به نظر من علت توسعه نیافتگی کهگیلویه و بویراحمد نداشتن برنامه خوب و مدون و آمایش سرزمین، تضادهای محلی و قومی، نداشتن جایگاههای خوب ملی است. کما اینکه وقتی فرزندان استان به جایگاهی میرسند، حتی در سطح کشور سعی در حذف آنان میشود. چه در مجلس و معاونتهای وزرا، افرادی را داشتهایم که برخی از آنها برای وزارت نیز معرفی شدند ولی هیچگاه اجازه ندادند در این جایگاه قرار بگیرند.
اگر ایران ایالتی شود، کهگیلویه و بویراحمد ثروتمندترین نقطه جهان میشود
کهگیلویه و بویراحمد نه استان مرزی است که مشکلات امنیتی داشته باشد، نه استانی است که تخریب شده باشد و نیاز به بازسازی داشته باشد، همینطور صاحب منابع طبیعی و انسانی بالایی است.
همه ظرفیتها در استان ما وجود دارد. اگر زمانی ایران تبدیل به کشوری ایالتی شود، کهگیلویه و بویراحمد با توجه به سرانهها و ذخایر زیرزمینی که دارد، ثروتمندترین نقطه جهان خواهد شد و حتی از کشوری مثل قطر ثروتمندتر میشود، ولی الان متأسفانه برای ذخایر زیرزمینی در سطح ملی تصمیمگیری میشود و ذخایر آب خودمان را هم از خودمان دریغ میکنند، ما برای احداث سد آبریز چالش زیادی داریم. اما سدهایی که استفادهای برای ما ندارد مثل سد خرسان، کوثر، تنگ سرخ، مارون که برای اراضی پایین دست است بدون حاشیه ساخته شدند. بنابراین پتانسیلهای استان بالا است ولی این ظرفیتها خوب بکار گرفته نشدهاند، یا اینکه برای برخی منابع تصمیم گیرنده در سطح ملی است و استان نمیتواند تصمیمگیری کند.
راهکار چیست؟
راهکار اول اتحاد، همدلی، همراهی و همبستگی مردم استان، پرهیز از منطقه گرایی و سردسیری و گرمسیری، نشستن نخبههای استان در کنار هم فارغ از خط و خطوط سیاسی است. در وهله بعدی اجرای درست آمایش سرزمین استان است. جایی مثل دهدشت ظرفیت کشاورزی دارد، گچساران ظرفیت صنعتی دارد، سی سخت بویراحمد و دنا ظرفیت گردشگری دارد، لنده ظرفیت معدن دارد، با توجه به استعدادهای هر منطقه باید برای آن منطقه برنامه داشته باشیم، نه اینکه به برخی مناطق توجه شود و به برخی مناطق توجهی نشود.
دستگاههای تخصصی باید فارغ از مسائل سیاسی و جغرافیایی و قومیتی اداره شوند
تا زمانی که مسأله قومیت را به عنوان عامل پررنگ در استان دخالت دهیم و جناحهای سیاسی بر اساس مسائل قومیتی در جزء جزء مسائل استان تصمیمگیری کنند، حتی مراکز تخصصی خط و خطوط سیاسی را ملاک قرار دادهاند، جاهایی مثل آموزش و پرورش، دانشگاهها، جاهای تخصصی، باید فارغ از این مسائل اداره شوند تا پیشران شوند. دانشگاه علوم پزشکی، دانشگاه یاسوج، آموزش و پرورش، سازمان مدیریت و برنامهریزی، امور آب، راه و شهرسازی دستگاههای تخصصی هستند و باید فارغ از مسائل سیاسی و جغرافیایی و قومیتی اداره شوند. در هیچ جای کشور مثل استان کهگیلویه و بویراحمد تغییر و تحولات مدیران بصورت صفر تا صد انجام نمیگیرد.
در سفر آقای رئیس جمهور گفتند برخی از پروژهها فعال میشوند ولی نشد
در سفر آقای رئیس جمهور گفتند برخی از پروژهها فعال میشوند ولی نشد، برخی از پروژهها فقط در حد کلنگ زنی بوده ولی الان آیا آثاری از شروع عملیات اجرایی میبینیم؟ نباید مردم راامیدوار کنیم و بعد از مدتی هیچ خروجی حاصل نشود و مردم ناامید شوند. مسئولان باید واقعیت را بگویند، قطعاً نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که صددرصد موضوعات حل میشود، نباید توقعات مردم را بالا برد ولی پروژههایی تعریف شوند که توان اجرای آن باشد. گاهی پروژههایی تعریف شده ولی به آن توجهی نمیشود، یک مدیر پروژه را تعریف میکند، دیگری آن را تعطیل میکند. در حالی که پروژهها را باید مثل دوی امدادی فرض کنیم، باید مشعل را به نفر بعد برسانیم و نفر بعد هم به دیگری برساند. برخی از پروژههای ما در دوی امدادی مسیرشان قطع شده است. افراد با نگاه منطقهای پروژهای را تعطیل میکنند. در حال حاضر پروژههای شاخصی داریم که راکد هستند و پشت آنها نگاههای سیاسی یا قومیتی یا جغرافیایی است، تا زمانی که این نگاهها هست استان ما پیشرفت نخواهد کرد.
وقتی انتصابات از کانالهای سیاسی و انتخاباتی انجام میشود اصل شایسته سالاری رعایت نمیشود، چطور میتوان توسعه و ابادانی را به ارمغان آورد؟
زمانی که بنده معاون عمرانی استاندار کهگیلویه و بویراحمد بودم نگاهم کلان و کلی بود و دیشموک و سی سخت برایم فرقی نمیکرد، سردسیر و گرمسیر برایم تفاوتی نداشت، چپ و راست برایم فرقی نداشت، مهم نبود برایم چه کسی کنارم کار میکند. آقای جاوید با یک نگاه خاص کنار بنده بود و شاید مردم قضاوت بکنند، در زمان آقای جاوید کارهای بسیار خوبی انجام شده است. آقای استاندار (خادمی) و بنده معاون عمرانی زمانی که دیدیمایشان میخواهد کار کند با او همکاری کردیم. بارها گفتیم ما کل استان را به یک دید نگاه میکنیم ولی انصافا شاید خیلیها اینطور تصور میکردند که من فقط به سردسیر توجه دارم در صورتی که اینگونه نبود. برای دیشموک، سی سخت و گچساران کار میکردیم و در زمان مدیرکلیام در راه و شهرسازی در سی سخت و مابقی شهرهای استان کار کردیم. محور سی سخت به یاسوج مورد بازدید رئیس جمهور پس از زلزله قرار گرفت و اعتباری برای آن تخصیص دادند، ۲ تونل اجرا شد و یک پل طراحی شد. بارها اخباری مبنی بر اینکه تنها برای جاده سی سخت اعتبار میگذارند منتشر شد، اما همزمان جادههای لنده، تشان، گچساران، اصفهان، شیراز و غیره داشت کار میشد. فضای مطبوعاتی در استان ما از یک طرف رشد خوبی داشته است و از یک طرف اینقدر باز و آزاد است که هر کسی میتواند اظهارنظرهای غیرکارشناسی انجام دهد.
به جای اینکه حمایت بشوم کنارزده شدم
در جایگاههای مختلف از جمله شهردار سی سخت، هیأت مدیره سازمان نظام مهندسی، در سازمان نوسازی، زندانها سالها کار کردم و به جای اینکه حمایت بشوم و در جایگاه بهتری قرار بگیرم به واسطه موضوعات خاص، کنارزده شدم. در جایگاههای مختلف از جمله شهردار سی سخت، هیأت مدیره سازمان نظام مهندسی، در سازمان نوسازی، زندانها سالها کار کردم و به جای اینکه حمایت بشوم و در جایگاه بهتری قرار به واسطه موضوعات خاص، کنارزده شدم. کسی در استان حاضر نیست پس از اینکه در جایگاه استاندار و یا معاون استاندار بودن باشد بیاید در جایگاه پایینتر قرار بگیرد اما من به خاطر عشقی که به کارم داشتم حاضر شدم در جایگاه مدیرکلی راه و شهرسازی قرار بگیرم و مورد انتقاد قرار گرفتم.
حتی سایت کبنا چندین بار انتقاد کرد، کمک نکردیم که فرزندان کهگیلویه و بویراحمد به عنوان نیروهای شاخص رشد کنند. همکلاسی من در تمام دولتها در زمان احمدی نژاد مدیرکل نوسازی مدارس استان گیلان، مدیرکل نوسازی تهران و در زمان آقای روحانی معاون عمرانی استانداری مازندران و در خود دوران روحانی رئیس سازمان ملی زمین و مسکن و در دولت آقای رئیسی همچنان یکی از معاونان وزیر است. چطور میشود بچههای بقیه استانها میتوانند در همه دولتها بمانند و کار کنند اما در استان ما هنوز سایتها خبر میزنند فلانی بازمانده دولت قبل است. مگر با آمدن دولت جدید باید تمام افراد کنار بروند؟ بنده بارها گفتهام در کشور ژاپن اتاق بحرانی وجود دارد که این اتاق از افراد نخبه فارغ از جریانهای سیاسی برای مواقع بحرانی در این اتاق نشسته و تصمیمگیری میکنند.
افرادی که دارای تجربه هستند نباید کنار گذاشته شوند و فراموش شوند
در کشور ما وقتی یک نفر میآید و دارای تجربه میشود و میتواند یک مشکل را حل کند کنار گذاشته میشود و بچههای استان همین حال را دارند. ضمن احترام به وضعیت فعلی، در جایگاههای ملی، هم اکنون چند استاندار و معاون وزیر از فرزندان بومی این استان هستند؟ در سازمان برنامه و بودجه کشور چقدر نقش داریم، در مجلس شورای اسلامی نمایندگان ما چقدر توانستهاند از پروژهها و ظرفیتهای استان دفاع کنند، کادرسازیهایی انجام شد اما همه چیز رها شد. یک سری افرادی هستند که دارای تجربه هستند و یا دارای تجربه شدهاند که نباید کنار گذاشته شوند و فراموش شوند. به افراد با تجربه توجهی نشد و کنار گذاشته شدند و واقعاً دلزده شدند. حتی در جلسات مشورتی پیرامون استان کسی حاضر نیست از چنین افرادی در جلسه دعوت کند و گفتنی است در جلسه ایثارگران و جانبازان هم تشکیل میشوند، آنهایی که سابقه ایثارگری و جانبازی دارند، دعوت نمیشوند. کنار گذاشتن نخبهها در هر جامعهای قطعاً فرار نخبهها را در پی دارد که فرار نخبهها از استان به خارج از استان و در سطح ملی به خارج از کشور صورت گیرد. که ضرر آن را در دراز مدت استان و سپس کشور خواهد کرد. کسانی وارد حوزه انتخابات بشوند که توانایی کار در این حوزه را داشته باشند. به صرف اینکه فرض کنید مدرکی را با عنوان دکترا داشته باشیم و یا پشتوانه قومیت و یا جریان و گروه کافی نیست برای اینکه خودمان را به عرصه بیاوریم. باید ظرفیت این کار را در خومان ببینیم و در خلوت خود بین خود و خدایمان دودو تا چهار تا کنیم و ببینیم بهتر از من کسی هست که کار را به عهده بگیرد و اگر چنین کسی بود باید خودمان را کنار بکشیم تا بقیه بیایند. باید برویم و خواهش کنیم کسانی که این ظرفیت را دارند بیایند و آنان ر به این جایگاه دعوت کنیم.
نمایندهای که کار نکرده، هنوز نمیداند راه فلان وزارتخانه کجاست
امروز کشور ما به افراد کاردان همه جانبه نیاز دارد، کسی که در زمینههای عمرانی، اجرایی، اقتصادی و فرهنگی و روابط اجتماعی حرف برای گفتن داشته باشد. نمایندهای که قبلش کار نکرده تا چهار سال فقط باید دنبال این باشد که اعتبار، بودجه، ردیف چیست و راه فلان وزارتخانه کجاست. چهار سال تمام شد و وقت مردم گرفته شد. کسی که در حوزه اجرایی و مدیریتی بوده و راه را از قبل میداند در یک ماه میتواند کارها را انجام دهد، البته نمایندگانی از این دست در استان داشتهایم که موفق بودهاند.
اگر از نگاه سیاسی به سمت نگاه قومی رفتیم؛ تا زمانی که مردم ما فارغ از این نگاهها انسانهایی را انتخاب نکنند که شایسته باشند انتظارات ما از نماینده مجلس ممکن است برآورده نشود. اگر از نگاه سیاسی به سمت نگاه قومی رفتیم و تا زمانی که مردم ما فارغ از این نگاهها انسانهایی را انتخاب نکنند که شایسته باشند انتظارات ما از نماینده مجلس ممکن است برآورده نشود. مردم فارغ از گروهبندیهای سیاسی و گروهبندیهای خط و مرزهای طایفهای به افرادی رای دهند که واقعاً شایسته این موضوع باشد. نگاه نماینده نباید معطوف به مسائل جزئی و ریز استان باشد و نمایندهای که خود را سرگرم مسائل جزئی میکند قطعاً نمیتوان به مسائل کل برسد.
اگر نمایندهای ۱۰ پروژه بزرگ را پیگیری کند که نفعش به همه مردم برسد بهتر است تا اینکه در یک بیمارستانی تخصصی پرستاری را به دلیل اینکه حامی نماینده نبوده جابه جا کند و کسی را انتخاب کند که هیچ تخصصی ندارد؛ اینها بازی با جان مردم است. یا در آموزش و پرورش ما در سطح پایین ورود کنیم و در حد معلم و مسئول یک مدرسه اظهار نظر شود، چه برسد به اینکه در انتخاب مدیران دخالت شود. مردم به کسانی که واقعاً صلاحیت این کار را از لحاظ شخصیتی دارند رای بدهند و نگاه قومیتی و جغرافیایی حذف بشود. زمینه شجاعت نمایندگان برای اظهار نظر و بحث در مجلس هم فراهم شود.
برخی نمایندگان ما در جریان سیاسی کل کشور حل میشوند
برخی نمایندگان ما در جریان سیاسی کل کشور حل میشوند و انجا اظهار نظری نمیکنند. وابسته به یک گروه و یا فراکسیون میشوند و چون آن فراکسیون بله یا نه گفته میشود باید نماینده مستقل از اینها جرات داشته باشد حرفاش را به کرسی بنشاند. امروز نیاز است هر سه نماینده استان در کنار استاندار هم افزایی بکنند. رقابت عمرانی نمایندگان به نفع مردم است. مردم ما رشد و نمود خوبی داشتهاند و تجزیه و تحلیل آنها به مسائل بالاست اما گاهی اوقات تحت تأثیر یک موجی قرار میگیرند که ناخواسته به سمت و سویی خاص میروند. باید از این موج سواریها و جریان سواریها کنار بکشیم و در یک فضای منطقی رای بدهیم.
برخی نمایندگان حتی در تراز منطقهای هم نبودهاند
شما هم به عنوان یک رسانه زمینه این انتخاب خوب را با مصاحبه هاتون و سؤال و جوابها و گفت و گوهای رو در رو در رسانهها و صدا و سیما مورد قضاوت مردم قرار دهید. ما نمایندگان در تراز ملی داریم و داشتهایم اما کسانی هم بودهاند که نه تنها در تراز ملی بلکه در تراز منطقهای هم نتوانستهاند در حد یک انسان معمولی به وظایف خود عمل بکنند.
چرا توسعه در استان کهگیلویه و بویراحمد آنگونه که باید و شاید شکل نمیگیرد؟
در کل کشور و به تبع در استان کهگیلویه و بویراحمد سند آمایش سرزمین که ظرفیتهای کلی هر منطقهای در آن نوشته شده است و استعدادهای منطقه را نشان میدهد اجرا نشده است. ذوب اهن را در دل کویر احداث میکنیم و بعد برای تأمین آب آن با مشکل مواجه میشویم، که با انتقال آب از استانهای کهگیلویه و بویراحمد یا چهارمحال وضعیت چالشبرانگیزی را برای این استانها ایجاد میکنیم.
در کهگیلویه و بویراحمد ظرفیتهای متعددی وجود دارد، در شهرستانها ظرفیتهای مختلف صنعتی، کشاورزی، گردشگری داریم. به تبع وقتی اعتباری در حوزه گردشگری منظور میشود اولویتها باید برای شهرستانهایی باشد که ظرفیت گردشگری دارند. اگر اعتباری برای بحث کشاورزی منظور میشود باید اولویت را به شهرستانی بدهیم که ظرفیت کشاورزی دارد.
برنامه آمایش سرزمین در کهگیلویه و بویراحمد گردشگری، آب، کشاورزی و صنعت را پیشران عنوان کرده است. ولی به گردشگری توجه نشد، در کل دنیا برای بحث گردشگری و درآمدزایی از این صنعت، زیرساختها را فراهم کردهاند. متأسفانه خیلی از مشکلات استان بخاطر این است که در سطح ملی منابع انسانی شاخصی نداریم، بنابراین قدرت چانه زنی ما کم میشود.
ایراداتی در سطح بودجهریزی وجود دارد
از طرفی ایراداتی در سطح بودجهریزی وجود دارد؛ زمانی که آقای حجتی وزیر کشاورزی دوره قبل از شیراز به سمت کهگیلویه و بویراحمد میآمدند، من به عنوان معاون عمرانی استاندارایشان را همراهی میکردم، آقای وزیر در مورد استان از من پرسیدند، من توضیحاتی درباره راهها دادم و گفتم یک راه اهن یاسوج اقلید هم وجود دارد، ایشان گفتند راه آهن به درد استان کهگیلویه و بویراحمد نمیخورد! شما بیایید همین پول را هزینه راههای استان کنید! من گفتم چون بودجهریزی در کل کشور ما به گونهای است که به کدِ پروژه اعتبار میدهند، اگر پروژهای به اسم راه آهن وجود داشته باشد اعتبار میگیرد، اگر این پروژه نباشد اعتباری نمیدهند و این پول خرج راههای استان نمیشود. لذا ردیفهای بودجهای ما مشکل دارد و هر کسی به هر طریقی سعی میکند اعتبار بگیرد.
کهگیلویه و بویراحمد از قطار توسعه عقب افتاده است
علت دوم این است که استان ما از قطار توسعه عقب افتاده است، زمانی که استانهای دیگر با دلار ۷ هزار تومانی زیرساختهای اصلی و جادههایشان را ساختند، ما جاده نداشتیم و به دنبال کوره راه بودیم، زمانی که ما به دنبال جادهسازی بودیم، آنها آزادراههایشان را میساختند، زمانی که فرودگاه نداشتیم، استانهای دیگر به دنبال بینالمللی کردن فرودگاههایشان بودند.
الان ما در زیرساختهای اصلی مشکل داریم، راههای استان، فرودگاه استان، اتصال استان به آزادراههای کشور، بخصوص اتصال مرکز استان به آزادراه شیراز اصفهان، که فقط ۶۰ کیلومتر با ما فاصله دارد، میتواند کهگیلویه و بویراحمد را از بن بست نجات دهد. خط راه آهن به عنوان یک پیشران، زیرساختی است که میتواند استان را تغییر زیادی دهد، اما هنوز این پروژهها عملی نشده است.
نبود فرزندان استان در جایگاههای ملی
مهمتر از همه این عوامل، نبود جایگاه مناسب برای فرزندان استان در سطح کلان کشور است، بخصوص در شرایط جدید که کمترین میزان نیرو را در سطح کشور داریم، و وقتی قدرت چانه زنی ما پایین بیاید، نمیتوانیم آنگونه که باید و شاید از استان خود دفاع کنیم.
در کنار این خودزنیهای قومیتی، سیاسی، خودزنیهایی که ناشی از فرهنگ غلط در استان است، جای خالی اتحاد و همدلی در کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد. در استانی مثل اصفهان وقتی بحث منابع و منافع پیش میآید، همه نمایندگان اصفهان از اصولگرایان و اصلاح طلبان کنار هم مینشینند و منافع اصفهان را در نظر میگیرند، ولی متأسفانه در استان کهگیلویه و بویراحمد بخاطر رفتارهایی مثل پیشی گرفتن از همدیگر و عقب زدن یکدیگر، افراد همواره سعی در خنثی کردن دارند و اتحاد و یکدلی شکل نمیگیرد.
اگر مردم احساس کنند سرنوشتشان تغییر میکند، پای صندوقهای رأی حاضر خواهند شد
امروز اگر مردم احساس کنند با انتخابات سرنوشت و آینذهشان تغییر میکند، هم پای صندوقهای انتخابات حاضر خواهند شد و هم افراد خوب را انتخاب میکنند، ولی اگر تصور کنند انتخابشان تأثیری ندارد و با این انتخاب قومیت گرایی، جناح گرایی، باندبازی و انحصارطلبی افزایش مییابد، مطمئن باشید رغبت مردم برای حضور در انتخابات کمتر خواهد شد.
به نظر من علت توسعه نیافتگی کهگیلویه و بویراحمد نداشتن برنامه خوب و مدون و آمایش سرزمین، تضادهای محلی و قومی، نداشتن جایگاههای خوب ملی است. کما اینکه وقتی فرزندان استان به جایگاهی میرسند، حتی در سطح کشور سعی در حذف آنان میشود. چه در مجلس و معاونتهای وزرا، افرادی را داشتهایم که برخی از آنها برای وزارت نیز معرفی شدند ولی هیچگاه اجازه ندادند در این جایگاه قرار بگیرند.
اگر ایران ایالتی شود، کهگیلویه و بویراحمد ثروتمندترین نقطه جهان میشود
کهگیلویه و بویراحمد نه استان مرزی است که مشکلات امنیتی داشته باشد، نه استانی است که تخریب شده باشد و نیاز به بازسازی داشته باشد، همینطور صاحب منابع طبیعی و انسانی بالایی است.
همه ظرفیتها در استان ما وجود دارد. اگر زمانی ایران تبدیل به کشوری ایالتی شود، کهگیلویه و بویراحمد با توجه به سرانهها و ذخایر زیرزمینی که دارد، ثروتمندترین نقطه جهان خواهد شد و حتی از کشوری مثل قطر ثروتمندتر میشود، ولی الان متأسفانه برای ذخایر زیرزمینی در سطح ملی تصمیمگیری میشود و ذخایر آب خودمان را هم از خودمان دریغ میکنند، ما برای احداث سد آبریز چالش زیادی داریم. اما سدهایی که استفادهای برای ما ندارد مثل سد خرسان، کوثر، تنگ سرخ، مارون که برای اراضی پایین دست است بدون حاشیه ساخته شدند. بنابراین پتانسیلهای استان بالا است ولی این ظرفیتها خوب بکار گرفته نشدهاند، یا اینکه برای برخی منابع تصمیم گیرنده در سطح ملی است و استان نمیتواند تصمیمگیری کند.
راهکار چیست؟
راهکار اول اتحاد، همدلی، همراهی و همبستگی مردم استان، پرهیز از منطقه گرایی و سردسیری و گرمسیری، نشستن نخبههای استان در کنار هم فارغ از خط و خطوط سیاسی است. در وهله بعدی اجرای درست آمایش سرزمین استان است. جایی مثل دهدشت ظرفیت کشاورزی دارد، گچساران ظرفیت صنعتی دارد، سی سخت بویراحمد و دنا ظرفیت گردشگری دارد، لنده ظرفیت معدن دارد، با توجه به استعدادهای هر منطقه باید برای آن منطقه برنامه داشته باشیم، نه اینکه به برخی مناطق توجه شود و به برخی مناطق توجهی نشود.
دستگاههای تخصصی باید فارغ از مسائل سیاسی و جغرافیایی و قومیتی اداره شوند
تا زمانی که مسأله قومیت را به عنوان عامل پررنگ در استان دخالت دهیم و جناحهای سیاسی بر اساس مسائل قومیتی در جزء جزء مسائل استان تصمیمگیری کنند، حتی مراکز تخصصی خط و خطوط سیاسی را ملاک قرار دادهاند، جاهایی مثل آموزش و پرورش، دانشگاهها، جاهای تخصصی، باید فارغ از این مسائل اداره شوند تا پیشران شوند. دانشگاه علوم پزشکی، دانشگاه یاسوج، آموزش و پرورش، سازمان مدیریت و برنامهریزی، امور آب، راه و شهرسازی دستگاههای تخصصی هستند و باید فارغ از مسائل سیاسی و جغرافیایی و قومیتی اداره شوند. در هیچ جای کشور مثل استان کهگیلویه و بویراحمد تغییر و تحولات مدیران بصورت صفر تا صد انجام نمیگیرد.
در سفر آقای رئیس جمهور گفتند برخی از پروژهها فعال میشوند ولی نشد
در سفر آقای رئیس جمهور گفتند برخی از پروژهها فعال میشوند ولی نشد، برخی از پروژهها فقط در حد کلنگ زنی بوده ولی الان آیا آثاری از شروع عملیات اجرایی میبینیم؟ نباید مردم راامیدوار کنیم و بعد از مدتی هیچ خروجی حاصل نشود و مردم ناامید شوند. مسئولان باید واقعیت را بگویند، قطعاً نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که صددرصد موضوعات حل میشود، نباید توقعات مردم را بالا برد ولی پروژههایی تعریف شوند که توان اجرای آن باشد. گاهی پروژههایی تعریف شده ولی به آن توجهی نمیشود، یک مدیر پروژه را تعریف میکند، دیگری آن را تعطیل میکند. در حالی که پروژهها را باید مثل دوی امدادی فرض کنیم، باید مشعل را به نفر بعد برسانیم و نفر بعد هم به دیگری برساند. برخی از پروژههای ما در دوی امدادی مسیرشان قطع شده است. افراد با نگاه منطقهای پروژهای را تعطیل میکنند. در حال حاضر پروژههای شاخصی داریم که راکد هستند و پشت آنها نگاههای سیاسی یا قومیتی یا جغرافیایی است، تا زمانی که این نگاهها هست استان ما پیشرفت نخواهد کرد.
وقتی انتصابات از کانالهای سیاسی و انتخاباتی انجام میشود اصل شایسته سالاری رعایت نمیشود، چطور میتوان توسعه و ابادانی را به ارمغان آورد؟
زمانی که بنده معاون عمرانی استاندار کهگیلویه و بویراحمد بودم نگاهم کلان و کلی بود و دیشموک و سی سخت برایم فرقی نمیکرد، سردسیر و گرمسیر برایم تفاوتی نداشت، چپ و راست برایم فرقی نداشت، مهم نبود برایم چه کسی کنارم کار میکند. آقای جاوید با یک نگاه خاص کنار بنده بود و شاید مردم قضاوت بکنند، در زمان آقای جاوید کارهای بسیار خوبی انجام شده است. آقای استاندار (خادمی) و بنده معاون عمرانی زمانی که دیدیمایشان میخواهد کار کند با او همکاری کردیم. بارها گفتیم ما کل استان را به یک دید نگاه میکنیم ولی انصافا شاید خیلیها اینطور تصور میکردند که من فقط به سردسیر توجه دارم در صورتی که اینگونه نبود. برای دیشموک، سی سخت و گچساران کار میکردیم و در زمان مدیرکلیام در راه و شهرسازی در سی سخت و مابقی شهرهای استان کار کردیم. محور سی سخت به یاسوج مورد بازدید رئیس جمهور پس از زلزله قرار گرفت و اعتباری برای آن تخصیص دادند، ۲ تونل اجرا شد و یک پل طراحی شد. بارها اخباری مبنی بر اینکه تنها برای جاده سی سخت اعتبار میگذارند منتشر شد، اما همزمان جادههای لنده، تشان، گچساران، اصفهان، شیراز و غیره داشت کار میشد. فضای مطبوعاتی در استان ما از یک طرف رشد خوبی داشته است و از یک طرف اینقدر باز و آزاد است که هر کسی میتواند اظهارنظرهای غیرکارشناسی انجام دهد.
به جای اینکه حمایت بشوم کنارزده شدم
در جایگاههای مختلف از جمله شهردار سی سخت، هیأت مدیره سازمان نظام مهندسی، در سازمان نوسازی، زندانها سالها کار کردم و به جای اینکه حمایت بشوم و در جایگاه بهتری قرار بگیرم به واسطه موضوعات خاص، کنارزده شدم. در جایگاههای مختلف از جمله شهردار سی سخت، هیأت مدیره سازمان نظام مهندسی، در سازمان نوسازی، زندانها سالها کار کردم و به جای اینکه حمایت بشوم و در جایگاه بهتری قرار به واسطه موضوعات خاص، کنارزده شدم. کسی در استان حاضر نیست پس از اینکه در جایگاه استاندار و یا معاون استاندار بودن باشد بیاید در جایگاه پایینتر قرار بگیرد اما من به خاطر عشقی که به کارم داشتم حاضر شدم در جایگاه مدیرکلی راه و شهرسازی قرار بگیرم و مورد انتقاد قرار گرفتم.
حتی سایت کبنا چندین بار انتقاد کرد، کمک نکردیم که فرزندان کهگیلویه و بویراحمد به عنوان نیروهای شاخص رشد کنند. همکلاسی من در تمام دولتها در زمان احمدی نژاد مدیرکل نوسازی مدارس استان گیلان، مدیرکل نوسازی تهران و در زمان آقای روحانی معاون عمرانی استانداری مازندران و در خود دوران روحانی رئیس سازمان ملی زمین و مسکن و در دولت آقای رئیسی همچنان یکی از معاونان وزیر است. چطور میشود بچههای بقیه استانها میتوانند در همه دولتها بمانند و کار کنند اما در استان ما هنوز سایتها خبر میزنند فلانی بازمانده دولت قبل است. مگر با آمدن دولت جدید باید تمام افراد کنار بروند؟ بنده بارها گفتهام در کشور ژاپن اتاق بحرانی وجود دارد که این اتاق از افراد نخبه فارغ از جریانهای سیاسی برای مواقع بحرانی در این اتاق نشسته و تصمیمگیری میکنند.
افرادی که دارای تجربه هستند نباید کنار گذاشته شوند و فراموش شوند
در کشور ما وقتی یک نفر میآید و دارای تجربه میشود و میتواند یک مشکل را حل کند کنار گذاشته میشود و بچههای استان همین حال را دارند. ضمن احترام به وضعیت فعلی، در جایگاههای ملی، هم اکنون چند استاندار و معاون وزیر از فرزندان بومی این استان هستند؟ در سازمان برنامه و بودجه کشور چقدر نقش داریم، در مجلس شورای اسلامی نمایندگان ما چقدر توانستهاند از پروژهها و ظرفیتهای استان دفاع کنند، کادرسازیهایی انجام شد اما همه چیز رها شد. یک سری افرادی هستند که دارای تجربه هستند و یا دارای تجربه شدهاند که نباید کنار گذاشته شوند و فراموش شوند. به افراد با تجربه توجهی نشد و کنار گذاشته شدند و واقعاً دلزده شدند. حتی در جلسات مشورتی پیرامون استان کسی حاضر نیست از چنین افرادی در جلسه دعوت کند و گفتنی است در جلسه ایثارگران و جانبازان هم تشکیل میشوند، آنهایی که سابقه ایثارگری و جانبازی دارند، دعوت نمیشوند. کنار گذاشتن نخبهها در هر جامعهای قطعاً فرار نخبهها را در پی دارد که فرار نخبهها از استان به خارج از استان و در سطح ملی به خارج از کشور صورت گیرد. که ضرر آن را در دراز مدت استان و سپس کشور خواهد کرد. کسانی وارد حوزه انتخابات بشوند که توانایی کار در این حوزه را داشته باشند. به صرف اینکه فرض کنید مدرکی را با عنوان دکترا داشته باشیم و یا پشتوانه قومیت و یا جریان و گروه کافی نیست برای اینکه خودمان را به عرصه بیاوریم. باید ظرفیت این کار را در خومان ببینیم و در خلوت خود بین خود و خدایمان دودو تا چهار تا کنیم و ببینیم بهتر از من کسی هست که کار را به عهده بگیرد و اگر چنین کسی بود باید خودمان را کنار بکشیم تا بقیه بیایند. باید برویم و خواهش کنیم کسانی که این ظرفیت را دارند بیایند و آنان ر به این جایگاه دعوت کنیم.
نمایندهای که کار نکرده، هنوز نمیداند راه فلان وزارتخانه کجاست
امروز کشور ما به افراد کاردان همه جانبه نیاز دارد، کسی که در زمینههای عمرانی، اجرایی، اقتصادی و فرهنگی و روابط اجتماعی حرف برای گفتن داشته باشد. نمایندهای که قبلش کار نکرده تا چهار سال فقط باید دنبال این باشد که اعتبار، بودجه، ردیف چیست و راه فلان وزارتخانه کجاست. چهار سال تمام شد و وقت مردم گرفته شد. کسی که در حوزه اجرایی و مدیریتی بوده و راه را از قبل میداند در یک ماه میتواند کارها را انجام دهد، البته نمایندگانی از این دست در استان داشتهایم که موفق بودهاند.
اگر از نگاه سیاسی به سمت نگاه قومی رفتیم؛ تا زمانی که مردم ما فارغ از این نگاهها انسانهایی را انتخاب نکنند که شایسته باشند انتظارات ما از نماینده مجلس ممکن است برآورده نشود. اگر از نگاه سیاسی به سمت نگاه قومی رفتیم و تا زمانی که مردم ما فارغ از این نگاهها انسانهایی را انتخاب نکنند که شایسته باشند انتظارات ما از نماینده مجلس ممکن است برآورده نشود. مردم فارغ از گروهبندیهای سیاسی و گروهبندیهای خط و مرزهای طایفهای به افرادی رای دهند که واقعاً شایسته این موضوع باشد. نگاه نماینده نباید معطوف به مسائل جزئی و ریز استان باشد و نمایندهای که خود را سرگرم مسائل جزئی میکند قطعاً نمیتوان به مسائل کل برسد.
اگر نمایندهای ۱۰ پروژه بزرگ را پیگیری کند که نفعش به همه مردم برسد بهتر است تا اینکه در یک بیمارستانی تخصصی پرستاری را به دلیل اینکه حامی نماینده نبوده جابه جا کند و کسی را انتخاب کند که هیچ تخصصی ندارد؛ اینها بازی با جان مردم است. یا در آموزش و پرورش ما در سطح پایین ورود کنیم و در حد معلم و مسئول یک مدرسه اظهار نظر شود، چه برسد به اینکه در انتخاب مدیران دخالت شود. مردم به کسانی که واقعاً صلاحیت این کار را از لحاظ شخصیتی دارند رای بدهند و نگاه قومیتی و جغرافیایی حذف بشود. زمینه شجاعت نمایندگان برای اظهار نظر و بحث در مجلس هم فراهم شود.
برخی نمایندگان ما در جریان سیاسی کل کشور حل میشوند
برخی نمایندگان ما در جریان سیاسی کل کشور حل میشوند و انجا اظهار نظری نمیکنند. وابسته به یک گروه و یا فراکسیون میشوند و چون آن فراکسیون بله یا نه گفته میشود باید نماینده مستقل از اینها جرات داشته باشد حرفاش را به کرسی بنشاند. امروز نیاز است هر سه نماینده استان در کنار استاندار هم افزایی بکنند. رقابت عمرانی نمایندگان به نفع مردم است. مردم ما رشد و نمود خوبی داشتهاند و تجزیه و تحلیل آنها به مسائل بالاست اما گاهی اوقات تحت تأثیر یک موجی قرار میگیرند که ناخواسته به سمت و سویی خاص میروند. باید از این موج سواریها و جریان سواریها کنار بکشیم و در یک فضای منطقی رای بدهیم.
برخی نمایندگان حتی در تراز منطقهای هم نبودهاند
شما هم به عنوان یک رسانه زمینه این انتخاب خوب را با مصاحبه هاتون و سؤال و جوابها و گفت و گوهای رو در رو در رسانهها و صدا و سیما مورد قضاوت مردم قرار دهید. ما نمایندگان در تراز ملی داریم و داشتهایم اما کسانی هم بودهاند که نه تنها در تراز ملی بلکه در تراز منطقهای هم نتوانستهاند در حد یک انسان معمولی به وظایف خود عمل بکنند.