تاریخ انتشار
چهارشنبه ۷ تير ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۱۲
کد مطلب : ۴۶۴۱۱۰
ادامه واکنشها به انتخاب دبیرکل جدید جبهه اصلاحات؛
وکیلی: آذر منصوری هیچ رزومه قابل اعتنایی در فضای سیاسی ندارد / پیام این انتخاب اتخاذ رویکرد رادیکال و تقابلی با حاکمیت است
۰
کبنا ؛چرا ما در این نقطه هستیم که آقای نبوی کنار برود یا چرا نباید آقایان عارف، موسوی لاری و مرعشی نباشند که انسانهای عاقل و باتجربهای هستند؛ چرا موسوی خوئینیها نباید دبیرکل جبهه اصلاحطلبان بشود؟
برخی اصلاح طلبان نسبت به انتخاب آذر منصوری از عناصر تندروی جریان اصلاحات به عنوان دبیرکل جبهه اصلاحات واکنش نشان دادند.
غلامحسین کرباسچی، عضو برجسته کاگزاران معتقد است که باسابقه تر، سیاسی تر و توانمندتر از آذر منصوری هم برای ریاست جبهه اصلاحات بود اما به خاطر وقایع اخیر کشور تصمیم گرفته شد دبیرکل جبهه اصلاحات یک خانم باشد.
علی محمد نمازی، دیگر چهره اصلاح طلب می گوید که اگر رئیس جبهه اصلاحات مرعشی میشد، بهتر بود.
در مورد دیگر محمد علی وکیلی، مدیر مسئول روزنامه ابتکار و نماینده اصلاح طلب مجلس دهم معتقد است بهزاد نبوی رویکرد تعاملی و گفتمانی با حاکمیت به حسب مختلف داشت اما نظر برخی اصلاح طلبان بر کنشگری رادیکالتر و ورود به زمین بازی تقابلی است.
مدیرمسئول روزنامه ابتکار می گوید: معنای انتخاب خانم منصوری این است که آقای نبوی آدمی بوده که هزینه داده است و به علت اینکه هزینه داده، به علت کهولت سن و سیاستورزی باتجربه 50 ساله، او همچنان معتقد بود که روزنه سیاستورزی همچنان باید حفظ بشود و باید در کف منظومه جمهوری اسلامی حرکت کرد اما حالا فضا تغییر کرده و از سطح آقایان عارف و نبوی که وزنه سنگینی در فضای سیاستورزی محسوب می شدند، به خانم آذر منصوری میرسند که به نوعی هیچ رزومه قابل اعتنایی در فضای سیاسی نداشته است و افراد دیگری بودند که میتوانستند به جای آقای نبوی مسئولیت را به درستی برعهده بگیرند. بنده در جریان اینکه در آن جلسه چه گذشته است و فرایند انتخاب چه بوده است اطلاعی ندارم، اما مهم هم نیست که فرایند چیست، به هر حال ایشان اکنون نماد اصلاحات شده اند.
وکلیی افزود: نکته بنده در حال حاضر این است که چرا آقای بهزاد نبوی رفته است؟ بیش از اینکه نقدی به این باشد که چه کسی به عنوان رئیس جبهه اصلاحات انتخاب شده نقد این است که چرا آقای نبوی رفته است؟ چون رفتن آقای نبوی پیام دارد و آن نکتهای که شما در سؤالتان به درستی اشاره میکنید که چرا آقای عارف اصلا در این جبهه نیست؟ چرا آقای موسوی لاری نیست؟ آدمهای بزرگی میتوانستند باشند و نیستند. چرا این شیوخ دارای اعتبار در این جبهه نیستند؟ یک پیامش این است که جریان اصلاحطلب آنقدر به حوزه سیاستورزی ناامید شده است که این بزرگان ترجیح میدهند که بروند در کمای بیتفاوتی. اولین پیامش به نظر بنده این است که این جریان و این جبهه نسبت به حوزه سیاستورزی عمومی بیتفاوت باشد. خود این موضوع محصول دو اتفاق مهم است. اول اینکه یک شکاف مهمی بین اصلاحطلبی رسمی با بخشهای مختلف حکومت صورت گرفته و دومین اشکال که به نظر من اتفاق افتاده، شکافی است که بین جریان اصلاحطلبی و بدنه احزاب اصلاحطلب و هواداران اصلاحطلب اتفاق افتاده است و الان ما در شهرستانهای مختلف شاهد هستیم که یک ریزش عجیبی رخ داده. سومین دلیلش این است که مردم بیتفاوت شدهاند. ارزش افروده جریان اصلاحطلب در هماوردی با جریان پرقدرت اصولگرا کارتی بود به نام «مردم» و مردم به نظر بنده بیتفاوت شدهاند و به هر حال این پاشنه آشیل جریان اصلاحطلب شد که هرکدام از اینها که اگر درست باشد، خودش مباحث مختلفی دارد.
نماینده اصلاح طلب مجلس دهم گفت: در پایان باید بگویم به لحاظ صورتبندی اینکه چرا ما در این نقطه هستیم که آقای نبوی کنار برود یا چرا نباید آقایان عارف، موسوی لاری و مرعشی نباشند که انسانهای عاقل و باتجربهای هستند؛ چرا موسوی خوئینیها نباید دبیرکل جبهه اصلاحطلبان بشود؟ میشود صدها نفر برشمرد که میتوانند اینها دبیرکل جبهه اصلاحطلبان باشند و بشوند نماد اصلاحطلب که هرکدامش یک پیام به جامعه میدهد. این چراها و چراهای دیگر هرکدام یک پیامی دارد.
وکیلی افزود: وقتی آقای نبوی از ریاست جبهه اصلاحات می رود، معنایش این است که کف و سقف جریان اصلاحات با یک دیگر خیلی فاصله گرفته است. کف و سقف به این معنا که الان در جریان اصول گرا از پایداری های و عدالتخواه ها به لحاظ تعقلی و گفتمانی تا آقایان لاریجانی و باهنر که از لحاظ گفتمانی به نوعی نزدیک به جریان اعتدالی و اصلاحات هستند قرار دارند. در اصلاح طلبی هم یک زمانی کف و سقف این گونه بود که نهایتا یک دعوایی بود بین ماهایی که حکومت محور بودیم با جامعه محورها. این جا به جایی و رفتن بهزاد نبوی بیان این است که کف و سقف جا به جا شده و این نشان از این است که پلتفرم سیاست ورزی دارد تغییر می کند، تصور کنید در جریان اصول گرا و به اصطلاح انقلابی آقای محصولی بشود رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و خب مثلا اگر چنین اتفاقی بیفتد نشان از یک پلتفرم جدیدی است در سیاست ورزی، یا مثلا آقای احمدی نژاد را بیاورند به عنوان رئیس شورای ائتلاف و این تغییر آقای نبوی و آمدن خانم منصوری نشان دهنده چنین تغییر و رویکردی است.
برخی اصلاح طلبان نسبت به انتخاب آذر منصوری از عناصر تندروی جریان اصلاحات به عنوان دبیرکل جبهه اصلاحات واکنش نشان دادند.
غلامحسین کرباسچی، عضو برجسته کاگزاران معتقد است که باسابقه تر، سیاسی تر و توانمندتر از آذر منصوری هم برای ریاست جبهه اصلاحات بود اما به خاطر وقایع اخیر کشور تصمیم گرفته شد دبیرکل جبهه اصلاحات یک خانم باشد.
علی محمد نمازی، دیگر چهره اصلاح طلب می گوید که اگر رئیس جبهه اصلاحات مرعشی میشد، بهتر بود.
در مورد دیگر محمد علی وکیلی، مدیر مسئول روزنامه ابتکار و نماینده اصلاح طلب مجلس دهم معتقد است بهزاد نبوی رویکرد تعاملی و گفتمانی با حاکمیت به حسب مختلف داشت اما نظر برخی اصلاح طلبان بر کنشگری رادیکالتر و ورود به زمین بازی تقابلی است.
مدیرمسئول روزنامه ابتکار می گوید: معنای انتخاب خانم منصوری این است که آقای نبوی آدمی بوده که هزینه داده است و به علت اینکه هزینه داده، به علت کهولت سن و سیاستورزی باتجربه 50 ساله، او همچنان معتقد بود که روزنه سیاستورزی همچنان باید حفظ بشود و باید در کف منظومه جمهوری اسلامی حرکت کرد اما حالا فضا تغییر کرده و از سطح آقایان عارف و نبوی که وزنه سنگینی در فضای سیاستورزی محسوب می شدند، به خانم آذر منصوری میرسند که به نوعی هیچ رزومه قابل اعتنایی در فضای سیاسی نداشته است و افراد دیگری بودند که میتوانستند به جای آقای نبوی مسئولیت را به درستی برعهده بگیرند. بنده در جریان اینکه در آن جلسه چه گذشته است و فرایند انتخاب چه بوده است اطلاعی ندارم، اما مهم هم نیست که فرایند چیست، به هر حال ایشان اکنون نماد اصلاحات شده اند.
وکلیی افزود: نکته بنده در حال حاضر این است که چرا آقای بهزاد نبوی رفته است؟ بیش از اینکه نقدی به این باشد که چه کسی به عنوان رئیس جبهه اصلاحات انتخاب شده نقد این است که چرا آقای نبوی رفته است؟ چون رفتن آقای نبوی پیام دارد و آن نکتهای که شما در سؤالتان به درستی اشاره میکنید که چرا آقای عارف اصلا در این جبهه نیست؟ چرا آقای موسوی لاری نیست؟ آدمهای بزرگی میتوانستند باشند و نیستند. چرا این شیوخ دارای اعتبار در این جبهه نیستند؟ یک پیامش این است که جریان اصلاحطلب آنقدر به حوزه سیاستورزی ناامید شده است که این بزرگان ترجیح میدهند که بروند در کمای بیتفاوتی. اولین پیامش به نظر بنده این است که این جریان و این جبهه نسبت به حوزه سیاستورزی عمومی بیتفاوت باشد. خود این موضوع محصول دو اتفاق مهم است. اول اینکه یک شکاف مهمی بین اصلاحطلبی رسمی با بخشهای مختلف حکومت صورت گرفته و دومین اشکال که به نظر من اتفاق افتاده، شکافی است که بین جریان اصلاحطلبی و بدنه احزاب اصلاحطلب و هواداران اصلاحطلب اتفاق افتاده است و الان ما در شهرستانهای مختلف شاهد هستیم که یک ریزش عجیبی رخ داده. سومین دلیلش این است که مردم بیتفاوت شدهاند. ارزش افروده جریان اصلاحطلب در هماوردی با جریان پرقدرت اصولگرا کارتی بود به نام «مردم» و مردم به نظر بنده بیتفاوت شدهاند و به هر حال این پاشنه آشیل جریان اصلاحطلب شد که هرکدام از اینها که اگر درست باشد، خودش مباحث مختلفی دارد.
نماینده اصلاح طلب مجلس دهم گفت: در پایان باید بگویم به لحاظ صورتبندی اینکه چرا ما در این نقطه هستیم که آقای نبوی کنار برود یا چرا نباید آقایان عارف، موسوی لاری و مرعشی نباشند که انسانهای عاقل و باتجربهای هستند؛ چرا موسوی خوئینیها نباید دبیرکل جبهه اصلاحطلبان بشود؟ میشود صدها نفر برشمرد که میتوانند اینها دبیرکل جبهه اصلاحطلبان باشند و بشوند نماد اصلاحطلب که هرکدامش یک پیام به جامعه میدهد. این چراها و چراهای دیگر هرکدام یک پیامی دارد.
وکیلی افزود: وقتی آقای نبوی از ریاست جبهه اصلاحات می رود، معنایش این است که کف و سقف جریان اصلاحات با یک دیگر خیلی فاصله گرفته است. کف و سقف به این معنا که الان در جریان اصول گرا از پایداری های و عدالتخواه ها به لحاظ تعقلی و گفتمانی تا آقایان لاریجانی و باهنر که از لحاظ گفتمانی به نوعی نزدیک به جریان اعتدالی و اصلاحات هستند قرار دارند. در اصلاح طلبی هم یک زمانی کف و سقف این گونه بود که نهایتا یک دعوایی بود بین ماهایی که حکومت محور بودیم با جامعه محورها. این جا به جایی و رفتن بهزاد نبوی بیان این است که کف و سقف جا به جا شده و این نشان از این است که پلتفرم سیاست ورزی دارد تغییر می کند، تصور کنید در جریان اصول گرا و به اصطلاح انقلابی آقای محصولی بشود رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و خب مثلا اگر چنین اتفاقی بیفتد نشان از یک پلتفرم جدیدی است در سیاست ورزی، یا مثلا آقای احمدی نژاد را بیاورند به عنوان رئیس شورای ائتلاف و این تغییر آقای نبوی و آمدن خانم منصوری نشان دهنده چنین تغییر و رویکردی است.