تاریخ انتشار
شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۳۰
کد مطلب : ۴۵۹۶۱۱
چرا عربستان مجبور به است به مصر کمک مالی کند؟
پشت پرده جنگ رسانهای عربستان و مصر
۰
کبنا ؛ علی باکیر استادیار پژوهشی مرکز علوم انسانی و اجتماعی ابن خلدون در دانشگاه قطر است. او روندهای ژئوپولیتیکی و امنیتی در خاورمیانه، سیاست قدرتهای بزرگ، رفتار کشورهای کوچک، خطرات و تهدیدات غیرمتعارف نوظهور را با تمرکز ویژه بر سیاستهای خارجی و دفاعی ترکیه، روابط ترکیه با کشورهای عربی و ترکیه با کشورهای حاشیه خلیج فارس دنبال میکند. دکتر باکیر دارای بیش از یک دهه تجربه به عنوان مشاور در همکاری با مقامهای ارشد، تصمیم گیرندگان برای نهادهای دولتی، غیر دولتی و بخش خصوصی در سراسر منطقه بوده است.
به گزارش فرارو به نقل از میدل ایست آی، فوران اخیر جنگ رسانهای بین شخصیتهای برجسته سعودی و مصری در حالی صورت میگیرد که درخواستهای مستمر قاهره برای حمایت پولی و تغییر سیاست کمکهای مالی ریاض وجود دارد. اگرچه مقامهای سعودی و مصری تا حد زیادی سکوت کرده اند، اما نبرد رسانهای در حال گسترش به عنوان یک جنگ رسانهای نیابتی بین دو دولت قلمداد میشود. "ترکی الحمد" نویسنده سعودی در اواخر ژانویه در توئیتی درباره عوامل کلیدی که مصر را به سوی ورطه سقوط سوق میدهند نوشته بود:" تسلط روزافزون ارتش بر اقتصاد دولتی، بوروکراسی سالخورده و مقاوم در برابر تغییر کشور، و فرهنگ عامهای که مشخصه آن تسلیم شدن و در انتظار دریافت کمک بودن است از عوامل اصلی هستند".
توئیتهای "حمد" که از نزدیکان محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی است جنجال برانگیز بودند و شخصیتهای طرفدار دولت مصر او را متهم به مداخله در امور داخلی آن کشور کردند. چند روز پس از آن "خالد الدخیل" یکی دیگر از دانشگاهیان برجسته سعودی در توئیتی درباره وضعیت اقتصادی و سیاسی مصر نوشت. او ریشه بحران کنونی در مصر را در حکومت نظامی آن کشور از سال ۱۹۵۲ میلادی به این سو دانست و تاکید کرد که این وضعیت است که اجازه نداده بدیلهای سیاسی و اقتصادی متفاوتی در مصر ظهور کنند. "علی شهابی" یکی دیگر از چهرههای نزدیک به محمد بن سلمان در توئیتی نوشت: "اشتهای اهدا کنندگان کمکهای مالی به مصر به شدت کاهش یافته است. مصر شبیه سیاهچالهای شده که هرگز بسته نخواهد شد مگر آن که دولت آن کشور بتوانند اصلاحات ساختاری ملموسی را انجام دهد". دیگر مفسران سعودی نیز این موضوع را تکرار کردند و این تصور ایجاد شد که این توئیتها پیامهای حکومت سعودی به "عبدالفتاح السیسی" رئیس جمهور مصر و تشکیلات نظامی آن کشور بوده است که تقریبا همه چیز از جمله اقتصاد را تحت کنترل خود دارد.
"عبدالرزاق توفیق" سردبیر روزنامه الجمهوریه مصر مقالهای مملو از توهین نسبت به عربستان سعودی منتشر کرد بدون آن که نامی از آن کشور برده شود. "قاهره ۲۴" یک وب سایت خبری که گفته میشود مرتبط با دستگاه امنیتی مصر است این مقاله را بازنشر کرد و نشان داد که هدف آن مقاله ارسال پیامی مستقیم خطاب به عربستان سعودی بوده است. رسانهها در هر دو کشور به شدت توسط دولتهای مربوطه شان کنترل میشوند.
مقاله "توفیق" حکم ریختن بنزین بر روی آتش را داشت و واکنش تند "عبدالله الفوزان" دبیرکل مرکز گفتگوی ملی ملک عبدالعزیز را در پی داشت. زمانی که بیم آن میرفت که این جنگ رسانهای از کنترل خارج شود ناگهان دستی نامرئی وارد عمل شد. مقاله توفیق از وب سایت الجمهوریه حذف شد و مقاله تازهای جایگزین آن شد که در آن او رژیم سعودی را مورد تمجید و ستایش قرار میداد و در آن تاکید کرده بود که روابط مصر و عربستان سعودی در نقطه اوج خود از نظر تاریخی قرار دارد و اشاره کرده بود دستهای اخوان المسلمین برای ایجاد اختلاف میان دو کشور در پشت پرده دیده میشود. به همین ترتیب، توئیتهای چند روزه پیش از آن نویسندگان برجسته سعودی نیز حذف شدند.
بدون چک سفید امضا
جنگ رسانهای چند روز پس از آن آغاز شد که "محمد الجدان" وزیر دارایی عربستان گفت که پادشاهی سعودی دیگر کمکهای خارجی بدون قید و شرط ارائه نمیدهد و خاطر نشان ساخت: "ما پیشتر کمکهای بلاعوض را بدون هیچ گونه محدودیتی ارائه میدادیم. اکنون در حال تغییر آن رویه هستیم. ما باید شاهد اصلاحات باشیم. ما میخواهیم کمک کنیم، اما از شما میخواهیم که نقش خود را ایفا کنید".
اگرچه "جدان" نام کشور خاصی را ذکر نکرد، اما سخنان او به طور خاص خطاب به مصر بود. غیبت ولیعهد سعودی در نشست ژانویه در ابوظبی که سیسی در آن شرکت کرد این تصور را تقویت کرد که پیام متوجه ارسال شده متوجه رئیس جمهور مصر و دستگاه نظامی آن کشور بوده است. این تنها نشست اخیری نبود که ولیعهد عربسان سعودی از شرکت در آن سرباز زده بود. او در نشست العلمین مصر در ماه آگوست گذشته که سران کشورهای امارات، بحرین، اردن و عراق را شامل میشد نیز شرکت نکرد.
تنشهای اخیر بین مصر و عربستان سعودی را میتوان با توافق نامه ۲۰۲۱ میلادی که به بحران چهار ساله خلیج فارس پایان داد مرتبط دانست.
در آن زمان، آن توافق به طور گسترده به عنوان یک تفاهم دوجانبه بین ریاض و دوحه تلقی میشد. با این وجود، برای حصول آن با سایر طرفین درگیری از جمله مصر مشروتی صورت نگرفت و سیسی در نشست العلاء شرکت نکرد.
پس از آن توافق اعضای کشورهای محاصره کننده قطر از جمله عربستان سعودی، امارات، مصر و بحرین شروع به ترسیم مسیرهای سیاست خارجی خود کردند. مصر تنها ماند و مجبور شد برای عادی سازی روابط با آن کشور کوچک غنی از گاز در خلیج فارس ترتیبات خود را با قطر انجام دهد. سیسی امیدوار بود که این تصمیم باعث حمایت مالی تازهای از سوی ریاض شود. پیش بینی او درست بود، اما بحران فعلی در مصر خودساخته است و به دلیل سیاستهای دولت مصر ایحاد شده است.
تا اواسط سال ۲۰۲۱ میلادی کل بدهی مصر به میزان ۳۹۲ میلیارد دلار افزایش یافت. امارات و عربستان سعودی هر دو از حامیان مالی و حامیان اصلی رژیم سیسی بودهاند. اندکی پس از به قدرت رسیدن او در سال ۲۰۱۳ میلادی مصر حدود ۴۲ میلیارد دلار از عربستان سعودی، امارات و کویت دریافت کرد و حمایت آن کشورها از مصر در طول سالیان متمادی ادامه یافته است. با این وجود، دولت مصر امروز به فروش داراییهای دولتی به عربستان سعودی و امارات متوسل شده است. ریاض هم چنین خواستار اصلاحات مشخص سیاسی و اقتصادی شده درخواستی که از سوی سیسی و تشکیلات نظامی با استقبال ضعیفی مواجه شده است.
دسامبر گذشته در گزارشی منتشر شده از سوی سایت "آکسیوس" به نقل از مقامهای اسرائیلی اشاره شده بود که مصر اجرای توافقی برای واگذاری دو جزیره استراتژیک دریای سرخ (تیران و صنافیر) به عربستان سعودی را تنها یک هفته پیش از ضربالاجل در نظر گرفته شده متوقف کرده است. بسیاری از مصریها، از جمله شخصیتهای برجسته نظامی و سیاسی سابق، با این انتقال مالکیت جزایر مخالفت کردند و آن را مصداق تسلیم حقوق حاکمیت مصر در ازای دریافت حمایت مالی از ریاض دانستند.
رقابت عربستان و امارات
یکی دیگر از عواملی که ممکن است در افزایش تنشها بین عربستان سعودی و مصر نقش داشته باشد رقابت منطقهای تازه عربستان و امارات است. علیرغم تمام حمایتهایی که ریاض از سیسی به عمل آورده است به نظر میرسد که سیسی به اماراتیها نزدیکتر است تا به سعودی ها. توئیت اخیر "عبدالخالق عبدالله" از چهرههای دانشگاهی اماراتی که اغلب از او تحت عنوان عضوی از نزدیکترین افراد به حلقه حکام امارات یاد میشود باعث تقویت این گمانه زنی شده است. عبدالله در توئیت خود در بحبوحه جنگ رسانهای ریاض و قاهره تاکید کرد که محور چهار جانبه عربی متشکل از مصر، عربستان سعودی، امارات و بحرین به نقش خود پایان داده و به بخشی از تاریخ گذشته تبدیل شده و نشست اخیر ابوظبی پایههای یک محور تازه عربی را پی ریزی کرده است.
امارات متحده عربی بار دیگر در ماه گذشته در نشست جهانی دولتها (۲۰۲۳) میزبان سیسی بود جایی که رئیس جمهور مصر از اماراتیها به دلیل حمایت زودهنگام آنان از وی در زمان به قدرت رسیدن در سال ۲۰۱۳ میلادی تقدیر به عمل آورد.
او وضعیت کنونی اقتصاد مصر را با بیان این که در سطوح مختلف با چالشهای موازی روبرو است بدون اشاره به فساد و این واقعیت که رژیم نظامی مصر اقتصاد آن کشور را کنترل میکند توجیه نمود. مهمتر از همه آن که سیسی تلویحا با اشاره به تروریسم و نیروهای تاریک خاطر نشان ساخت که مصر بدون حمایت منطقهای قادر نبود سرپا بایستد.
اگرچه سیسی به ریاض یا محمد بن سلمان اشارهای نکرد، اما تنشهای اخیر را به نویسندگان متمایل و رسانههای اجتماعی نسبت داد و هشدار داده بود که اجازه ندهند این امر بر "روابط برادرانه" دو کشور تاثیر بگذارد.
در حالی که به نظر میرسد جنگ رسانهای در حال حاضر مهار شده تنش بین ریاض و قاهره هم چنان یک موضوع ادامه دار است. بعید به نظر میرسد که بحران مصر به خودی خود به خصوص در غیاب اصلاحات رادیکال رفع شود. برخی ناظران هنوز معتقدند که در نهایت سعودیها به دو دلیل مجبور به حمایت مالی از رژیم سیسی خواهند شد.
نخست آن که اگر رژیم نظامی مصر ساقط شود به احتمال زیاد اسلام گرایان دوباره جایگزین خواهند شد و البته عربستان سعودی چنین نتیجهای را نمیخواهد بنابراین، در نهایت به نجات رژیم نظامی مبادرت خواهد ورزید. دوم آن که اگر رژیم نظامی مصر سقوط کند ممکن است ان کشور به سوی هرج و مرج بلغزد و این موضوع برای سعودیها و البته برای اسرائیل و آمریکا خطرناک خواهد بود.
بنابراین، عربستان سعودی به دلیل ترس از فروپاشی رژیم نظامی تامین مالی دولت مصر را ادامه خواهد داد و یا اسرائیل و امریکا آن کشور را مجبور به این کار خواهند ساخت. باید دید که آیا این پیشبینی درست خواهد بود یا خیر.
به گزارش فرارو به نقل از میدل ایست آی، فوران اخیر جنگ رسانهای بین شخصیتهای برجسته سعودی و مصری در حالی صورت میگیرد که درخواستهای مستمر قاهره برای حمایت پولی و تغییر سیاست کمکهای مالی ریاض وجود دارد. اگرچه مقامهای سعودی و مصری تا حد زیادی سکوت کرده اند، اما نبرد رسانهای در حال گسترش به عنوان یک جنگ رسانهای نیابتی بین دو دولت قلمداد میشود. "ترکی الحمد" نویسنده سعودی در اواخر ژانویه در توئیتی درباره عوامل کلیدی که مصر را به سوی ورطه سقوط سوق میدهند نوشته بود:" تسلط روزافزون ارتش بر اقتصاد دولتی، بوروکراسی سالخورده و مقاوم در برابر تغییر کشور، و فرهنگ عامهای که مشخصه آن تسلیم شدن و در انتظار دریافت کمک بودن است از عوامل اصلی هستند".
توئیتهای "حمد" که از نزدیکان محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی است جنجال برانگیز بودند و شخصیتهای طرفدار دولت مصر او را متهم به مداخله در امور داخلی آن کشور کردند. چند روز پس از آن "خالد الدخیل" یکی دیگر از دانشگاهیان برجسته سعودی در توئیتی درباره وضعیت اقتصادی و سیاسی مصر نوشت. او ریشه بحران کنونی در مصر را در حکومت نظامی آن کشور از سال ۱۹۵۲ میلادی به این سو دانست و تاکید کرد که این وضعیت است که اجازه نداده بدیلهای سیاسی و اقتصادی متفاوتی در مصر ظهور کنند. "علی شهابی" یکی دیگر از چهرههای نزدیک به محمد بن سلمان در توئیتی نوشت: "اشتهای اهدا کنندگان کمکهای مالی به مصر به شدت کاهش یافته است. مصر شبیه سیاهچالهای شده که هرگز بسته نخواهد شد مگر آن که دولت آن کشور بتوانند اصلاحات ساختاری ملموسی را انجام دهد". دیگر مفسران سعودی نیز این موضوع را تکرار کردند و این تصور ایجاد شد که این توئیتها پیامهای حکومت سعودی به "عبدالفتاح السیسی" رئیس جمهور مصر و تشکیلات نظامی آن کشور بوده است که تقریبا همه چیز از جمله اقتصاد را تحت کنترل خود دارد.
"عبدالرزاق توفیق" سردبیر روزنامه الجمهوریه مصر مقالهای مملو از توهین نسبت به عربستان سعودی منتشر کرد بدون آن که نامی از آن کشور برده شود. "قاهره ۲۴" یک وب سایت خبری که گفته میشود مرتبط با دستگاه امنیتی مصر است این مقاله را بازنشر کرد و نشان داد که هدف آن مقاله ارسال پیامی مستقیم خطاب به عربستان سعودی بوده است. رسانهها در هر دو کشور به شدت توسط دولتهای مربوطه شان کنترل میشوند.
مقاله "توفیق" حکم ریختن بنزین بر روی آتش را داشت و واکنش تند "عبدالله الفوزان" دبیرکل مرکز گفتگوی ملی ملک عبدالعزیز را در پی داشت. زمانی که بیم آن میرفت که این جنگ رسانهای از کنترل خارج شود ناگهان دستی نامرئی وارد عمل شد. مقاله توفیق از وب سایت الجمهوریه حذف شد و مقاله تازهای جایگزین آن شد که در آن او رژیم سعودی را مورد تمجید و ستایش قرار میداد و در آن تاکید کرده بود که روابط مصر و عربستان سعودی در نقطه اوج خود از نظر تاریخی قرار دارد و اشاره کرده بود دستهای اخوان المسلمین برای ایجاد اختلاف میان دو کشور در پشت پرده دیده میشود. به همین ترتیب، توئیتهای چند روزه پیش از آن نویسندگان برجسته سعودی نیز حذف شدند.
بدون چک سفید امضا
جنگ رسانهای چند روز پس از آن آغاز شد که "محمد الجدان" وزیر دارایی عربستان گفت که پادشاهی سعودی دیگر کمکهای خارجی بدون قید و شرط ارائه نمیدهد و خاطر نشان ساخت: "ما پیشتر کمکهای بلاعوض را بدون هیچ گونه محدودیتی ارائه میدادیم. اکنون در حال تغییر آن رویه هستیم. ما باید شاهد اصلاحات باشیم. ما میخواهیم کمک کنیم، اما از شما میخواهیم که نقش خود را ایفا کنید".
اگرچه "جدان" نام کشور خاصی را ذکر نکرد، اما سخنان او به طور خاص خطاب به مصر بود. غیبت ولیعهد سعودی در نشست ژانویه در ابوظبی که سیسی در آن شرکت کرد این تصور را تقویت کرد که پیام متوجه ارسال شده متوجه رئیس جمهور مصر و دستگاه نظامی آن کشور بوده است. این تنها نشست اخیری نبود که ولیعهد عربسان سعودی از شرکت در آن سرباز زده بود. او در نشست العلمین مصر در ماه آگوست گذشته که سران کشورهای امارات، بحرین، اردن و عراق را شامل میشد نیز شرکت نکرد.
تنشهای اخیر بین مصر و عربستان سعودی را میتوان با توافق نامه ۲۰۲۱ میلادی که به بحران چهار ساله خلیج فارس پایان داد مرتبط دانست.
در آن زمان، آن توافق به طور گسترده به عنوان یک تفاهم دوجانبه بین ریاض و دوحه تلقی میشد. با این وجود، برای حصول آن با سایر طرفین درگیری از جمله مصر مشروتی صورت نگرفت و سیسی در نشست العلاء شرکت نکرد.
پس از آن توافق اعضای کشورهای محاصره کننده قطر از جمله عربستان سعودی، امارات، مصر و بحرین شروع به ترسیم مسیرهای سیاست خارجی خود کردند. مصر تنها ماند و مجبور شد برای عادی سازی روابط با آن کشور کوچک غنی از گاز در خلیج فارس ترتیبات خود را با قطر انجام دهد. سیسی امیدوار بود که این تصمیم باعث حمایت مالی تازهای از سوی ریاض شود. پیش بینی او درست بود، اما بحران فعلی در مصر خودساخته است و به دلیل سیاستهای دولت مصر ایحاد شده است.
تا اواسط سال ۲۰۲۱ میلادی کل بدهی مصر به میزان ۳۹۲ میلیارد دلار افزایش یافت. امارات و عربستان سعودی هر دو از حامیان مالی و حامیان اصلی رژیم سیسی بودهاند. اندکی پس از به قدرت رسیدن او در سال ۲۰۱۳ میلادی مصر حدود ۴۲ میلیارد دلار از عربستان سعودی، امارات و کویت دریافت کرد و حمایت آن کشورها از مصر در طول سالیان متمادی ادامه یافته است. با این وجود، دولت مصر امروز به فروش داراییهای دولتی به عربستان سعودی و امارات متوسل شده است. ریاض هم چنین خواستار اصلاحات مشخص سیاسی و اقتصادی شده درخواستی که از سوی سیسی و تشکیلات نظامی با استقبال ضعیفی مواجه شده است.
دسامبر گذشته در گزارشی منتشر شده از سوی سایت "آکسیوس" به نقل از مقامهای اسرائیلی اشاره شده بود که مصر اجرای توافقی برای واگذاری دو جزیره استراتژیک دریای سرخ (تیران و صنافیر) به عربستان سعودی را تنها یک هفته پیش از ضربالاجل در نظر گرفته شده متوقف کرده است. بسیاری از مصریها، از جمله شخصیتهای برجسته نظامی و سیاسی سابق، با این انتقال مالکیت جزایر مخالفت کردند و آن را مصداق تسلیم حقوق حاکمیت مصر در ازای دریافت حمایت مالی از ریاض دانستند.
رقابت عربستان و امارات
یکی دیگر از عواملی که ممکن است در افزایش تنشها بین عربستان سعودی و مصر نقش داشته باشد رقابت منطقهای تازه عربستان و امارات است. علیرغم تمام حمایتهایی که ریاض از سیسی به عمل آورده است به نظر میرسد که سیسی به اماراتیها نزدیکتر است تا به سعودی ها. توئیت اخیر "عبدالخالق عبدالله" از چهرههای دانشگاهی اماراتی که اغلب از او تحت عنوان عضوی از نزدیکترین افراد به حلقه حکام امارات یاد میشود باعث تقویت این گمانه زنی شده است. عبدالله در توئیت خود در بحبوحه جنگ رسانهای ریاض و قاهره تاکید کرد که محور چهار جانبه عربی متشکل از مصر، عربستان سعودی، امارات و بحرین به نقش خود پایان داده و به بخشی از تاریخ گذشته تبدیل شده و نشست اخیر ابوظبی پایههای یک محور تازه عربی را پی ریزی کرده است.
امارات متحده عربی بار دیگر در ماه گذشته در نشست جهانی دولتها (۲۰۲۳) میزبان سیسی بود جایی که رئیس جمهور مصر از اماراتیها به دلیل حمایت زودهنگام آنان از وی در زمان به قدرت رسیدن در سال ۲۰۱۳ میلادی تقدیر به عمل آورد.
او وضعیت کنونی اقتصاد مصر را با بیان این که در سطوح مختلف با چالشهای موازی روبرو است بدون اشاره به فساد و این واقعیت که رژیم نظامی مصر اقتصاد آن کشور را کنترل میکند توجیه نمود. مهمتر از همه آن که سیسی تلویحا با اشاره به تروریسم و نیروهای تاریک خاطر نشان ساخت که مصر بدون حمایت منطقهای قادر نبود سرپا بایستد.
اگرچه سیسی به ریاض یا محمد بن سلمان اشارهای نکرد، اما تنشهای اخیر را به نویسندگان متمایل و رسانههای اجتماعی نسبت داد و هشدار داده بود که اجازه ندهند این امر بر "روابط برادرانه" دو کشور تاثیر بگذارد.
در حالی که به نظر میرسد جنگ رسانهای در حال حاضر مهار شده تنش بین ریاض و قاهره هم چنان یک موضوع ادامه دار است. بعید به نظر میرسد که بحران مصر به خودی خود به خصوص در غیاب اصلاحات رادیکال رفع شود. برخی ناظران هنوز معتقدند که در نهایت سعودیها به دو دلیل مجبور به حمایت مالی از رژیم سیسی خواهند شد.
نخست آن که اگر رژیم نظامی مصر ساقط شود به احتمال زیاد اسلام گرایان دوباره جایگزین خواهند شد و البته عربستان سعودی چنین نتیجهای را نمیخواهد بنابراین، در نهایت به نجات رژیم نظامی مبادرت خواهد ورزید. دوم آن که اگر رژیم نظامی مصر سقوط کند ممکن است ان کشور به سوی هرج و مرج بلغزد و این موضوع برای سعودیها و البته برای اسرائیل و آمریکا خطرناک خواهد بود.
بنابراین، عربستان سعودی به دلیل ترس از فروپاشی رژیم نظامی تامین مالی دولت مصر را ادامه خواهد داد و یا اسرائیل و امریکا آن کشور را مجبور به این کار خواهند ساخت. باید دید که آیا این پیشبینی درست خواهد بود یا خیر.