تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۵۷
کد مطلب : ۴۵۸۱۳۱
کامبیز مهدیزاده:
ما باید به سمت شیوههای جدید حکمرانی برویم
۰
کبنا ؛
قرار بود افسار تورم را مهار کنند و سالانه یک میلیون واحد مسکن بسازند. دولتی که حسن روحانی را بارها مورد انتقاد تند و تیز خود قرار داده! حالا که یکسال و نیم از عمر آن میگذرد قیمت دلار به 44 هزارتومان و نرخ سکه به 20میلیون تومان رسیده، میزان تورم به 40 درصد و در برخی از کالاها نیز بنا به گفته اقتصاددانان به بیش از 100 درصد رسیده و برجام امروز جنازهای است که به زعم کامبیز مهدیزاده، فعال سیاسی تنها مراسم خاکسپاری برای او برگزار نشده است.
به گزارش کبنا، او همچنین جای عقلایی نظیر روحانی، ناطق و لاریجانی را در صحنه سیاسی کشور با توجه به بحرانهای موجود خالی میداند و درباره امکان حضور لاریجانی در انتخابات مجلس دوازدهم میگوید: «آقای لاریجانی برحسب واقعیتهای موجود همواره تصمیم گرفته و در صورت حضوردرانتخابات میتواند مرد ائتلاف برای کنترل بحران باشد.» در ادامه گفتوگوی «آرمان ملی» با کامبیز مهدیزاده فعال سیاسی و داماد حسن روحانی رئیس جمهور پیشین را میخوانید:
اولويت در مقطع کنوني، حاکم شدن و پايدار شدن فضاي اعتدال و آرامش در کشور است؛ راهکار حصول اين شرايط از ديدگاه جنابعالي چيست؟
متأسفانه فرهنگ عذرخواهي در کشور کمرنگ شده است. مسئولين، معاونين، وزرا بايد اگر خطايي يا اشتباهي در دولت رخ ميدهد از مردم عذرخواهي کنند. اخيراً آقاي قاليباف در يک برنامه تلويزيوني گفت: «اگر نيروي انتظامي در ماجراي اخير عذرخواهي ميکرد اتفاقات تلخ اخير به وقوع نميپيوست.» طي روزهاي اخير مقام معظم رهبري سخناني درباره تأثير وسوسه بر جوانان را مطرح کردند به اين مضمون که «باتوم نميتواند آن وسوسه را برطرف کند، آن وسوسه را تبيين ميتواند برطرف کند» فرداي آن روز، روزنامه جوان تيتري مبني بر لزوم باتوم براي برقراري امنيت منتشر کرد. ما دو نوع جريان نفوذ در کشور داريم نخست؛ افرادي که خود را تئوريسين و نظريهپرداز ميدانند و با سخنان تحريکآميز احساسات مردم را برميانگيزند. هنرمند، فوتباليست، بازيگر حرفي را به اشتباه مطرح کرده است و انتقادي کرده که شايد نبايد در آن مقطع مطرح ميشد؛ آيا بايد او را از کشتي پياده کرد؟ امروز کساني مانند مزدک ميرزاييها که از کشور رفتند آيا موافق ما هستند؟ ما بايد هر روز از تعداد مخالفانمان کم کنيم. مساله نفوذ دوم اينجاست؛ عدهاي هستند که ميخواهند صاحبنظران ونخبگان را به حاشيه برانند.
تفکر اعتدالي را چگونه ميتوان در کشور جاري کرد؟
عقلا افرادي هستند که قبل از انقلاب در طول مبارزات، بعد از انقلاب و سپس در جنگ همواره در اين سيستم حضور داشتهاند. ما بايد جلوي افراط و تفريط را بگيريم. ما افرادي نظير دکتر روحاني، باهنر، لاريجاني و ناطق را داريم اما امروز اين افراد کجا هستند و تا چه اندازه از ظرفيت اين افراد در پيشبرد اهداف کشور استفاده ميشود به خصوص آقاي رئيسي که گفته بود من ازهمه تفکرها استفاده خواهم کرد؛ در حالي که تفکري جز اصولگرايان در دولت حضور ندارند. نه ميانهروها و نه اعتداليون و نه اصلاحطلبان در دولت حضور ندارند. اخيراً مقام معظم رهبري اشارهاي کردند مبني بر اينکه شما وعدههايي را در انتخابات دادهايد اما تا به امروز آنطور که بايد و شايد، شاهد عملي شدن اين وعدهها نبوديم.
آقاي روحاني از شخصيتهايي است که همواره در مقاطع مختلف کشور اثرگذار بودند؛ چرا چندي است شاهد نقشآفريني ايشان نيستيم، آيا گلايههايي دارند؟
دکتر روحاني يک ديپلمات برجسته است. در سال 95 طي گفتوگويي با خبرگزاري ايلنا از او به عنوان شيخ تحريمشکن ياد کردم. او سايه جنگ را از ايران دور کرد اگر يک کار انجام داده باشد، همين کار بوده است. اگر روحاني همزمان با آغاز کار دولت از دولت انتقاد ميکرد؛ ميگفتند که دولت قبل اجازه نميدهد ما کار کنيم و اجازه نميدهد اين دولت موفق شود. بنابراين با اتخاذ صبر راهبردي دکتر روحاني، همه چيز عيان شد. عملکرد آقايان امروز مشخص است که در چه حوزههايي فعاليت کردهاند و چه نتيجهاي حاصل شده است. دکتر روحاني در جريان انقلاب، مبارزات و جنگ در جرگه افراد تاثيرگذار اين کشور بوده است اما برخي از افراد که نه سابقه انقلابي دارند و نه در جنگ بودند همواره درصدد حذف تفکر وي بودند که موفق نشدند. مخالفان وقتي نتوانستند روحاني را حذف کنند دست به تهمت عليه او زدند. امروز نزديک به دو سال از عمر دولت ميگذرد و مردم متوجه شدند که وي چه کارهايي را از سرعت اينترنت، فضاي مجازي، پهناي باند، روابط بينالملل و... انجام داده است. امروز ما تنها چند پلتفرم پخش فيلم در کشورداريم و برخي ميگويند که بايد فيلترش کنيم. چنين نگاهي بايد اصلاح شود.
اشاره کرديد؛ تفاوتها ميان عملکردها آشکار است؛ اين تفاوتها را در چه ميدانيد؟
پس از گذشت نزديک به دو سال از عملکرد دولت در بسياري از حوزهها مشخص شده است؛ اکنون در روابط بينالملل ميبينيم که برجام در چه وضعيتي قرار گرفته است و در حوزه اقتصادي وضع تورم و قيمت سکه و دلار هم مشخص است. آقاي رئيسي، شخصي بود که در دولت روحاني گفته بود چه خوب که ما رئيسجمهور نشديم تا نرخ دلار 5 هزار تومان شود اما امروز، قيمت دلار به 44 هزارتومان و سکه به 25 هزار تومان افزايش يافته است. تورم در نقطهاي قرار گرفته که معيشت مردم دچارمشکل شده است. در 4 سال از عمر دولت اول روحاني و يک سال و نيم از عمر دولت دوم او، کشور از منظراقتصادي وضعيت مطلوبي داشت، تورم کنترل شده بود، قيمتها بيمحابا بالا نميرفت. دکتر روحاني و تيمش برجام را به سرانجام رساند اما ديوانهاي به نام ترامپ آمد و زير ميز زد و کشور را دچار سختي و بحران کرد. با اين وجود در پي انتخابات رياستجمهوري آمريکا، بايدن بر سر کار آمد و فرصت احياي برجام توسط دولت تدبير و اميد مهيا شد. در حالي که هر روز تيم مذاکره کننده براي احياي برجام اصرار ميکردند با ادبيات بسيار بدي با اين افراد برخورد ميشد تا جايي که ديگر انگيزهاي جهت احياي برجام براي تيم مذاکره کننده باقي نمانده بود. امروز برجام يک مرده متحرک است و آن ديوانه دارد برميگردد. در زمان دکتر روحاني زماني که به انتخابات رياستجمهوري آمريکا نزديک ميشديم؛ سراسرجهان نظاره گر نتيجه انتخابات آمريکا بودند، هيچ کشوري نميخواست در ايران سرمايهگذاري کند و خارج از چارچوب اقدام به کاري کند. اکنون يکسال ونيم تا انتخابات رياستجمهوري آمريکا زمان باقي است؛ بنابراين اگر بازهم برجام امضا شود ديگر کارآيي لازم را نخواهد داشت. زيرا تيم مذاکره کننده دولت سيزدهم، زمان طلايي براي احياي برجام را از دست داد. امروز با توجه به نزديک شدن انتخابات رياستجمهوري آمريکا و نيزاحتمال بازگشت مجدد ترامپ و در نتيجه تغييرات پيشرو در معادلات سياسي ايالات متحده برجام در اولويت نيست.
با اين اوصاف، برجام را تمام شده تلقي ميکنيد؟
به عقيده من، برجام شخص زندهاي بود که دولت قبل به دولت فعلي تحويل داد، اما امروز اين فرد مرده و فقط مراسم خاکسپارياش برگزار نشده است در غير اينصورت برجام امروز مانند ماري است که زهر ندارد.
کابينه آقاي رئيسي که به تعبير خود او برخاسته از نيروهاي جوان انقلابي هستند چه تفاوتي با کابينه حسن روحاني دارند؟
با نگاه اجمالي به ترکيب اعضاي کابينه دو دولت ما ميتوانيم اين دو کابينه را از منظر تجربه کاري، مسئوليتهاي دولتمردان در دولت تدبير و اميد و سطح تحصيلات با يکديگر مورد قياس قرار دهيم. دولت روحاني، افرادي را انتخاب کرده بود که از منظر سطح تحصيلات و دانش، افراد کارکشته و با تجربهاي بودند و در مسئوليتهاي دولتي حضور داشتند. مسائلي نظير جابهجايي اعضاي کابينه ديده شد که تعجب برانگيزبود. وزيري که در عرض يک شبانه و روز، معاون رئيسجمهور ميشود. چراکه اين ابهام به وجود ميآيد؛ اگر آن وزير، عملکردش مطلوب بود چرا اساسا عزل شد؟ اگر از عملکرد او راضي نبوديد، چطور به او سمت بالاتر ميدهيد و معاون رئيسجمهور ميشود؟! يا مساله اخير در بانک مرکزي، مشکل اين است که تصور ميکنيم با جابهجايي مهرهها و نشاندن آنها از اين طرف ميز به آنسوي ميز، تغييرات اساسي بهوجود ميآيد! در حالي که اين تفکر افراد است منجر به تغيير ميشود نه جابهجايي صندليها.
در مناظرههاي رياستجمهوري شاهد بوديم که رئيسي اعلام کرده بود برجام را به سفرههاي مردم گره نخواهيم زد، معيشت مردم بهبود پيدا خواهد کرد اما بعد خودش دست به جراحي اقتصادي زد و دلار به نرخ 44 هزار تومان رسيد، چه شد ابراهيم رئيسي که قلبا تمايل به بهبود وضعيت کشور داشت؛ امروز وضعيت اين گونه شده است؟
اگر فکر ميکنيم که با پشت ميز نشستن ميتوان قيمت مرغ، گوشت و دلار را پايين آورد در اشتباه هستيم با دستور که قيمت پايين نميآيد. درهمين مساله اخير، شرکاي راهبرديمان چگونه رفتار کردند؟ چين امروز کجاست؟ عراقي که قرار بود در دور زدن تحريمها به ما کمک کند امروز ماهيت تاريخي خليج فارس را کتمان ميکند. در زمان فوت مرحوم دعايي، برخي همه توانشان را به کار بردند تا فردي مديريت روزنامه اطلاعات را به عهده بگيرد که تندرو باشد و آنها همچنان بر طبل تندروي بکوبند اما با درايت مقام معظم رهبري، فردي برصندلي مديريت روزنامه تکيه زد که توانست تعادل را در روزنامه ايجاد کند. سفره مردم امروز کوچک شده است درحالي کشور ما منابع نفتي و گازي و معادن بزرگي دارد، اما وضعيت به همين منوال است. اکنون صحبتهايي ميشود مبني بر اينکه مردم اگر گوشت ندارند، مرغ بخورند و اگر مرغ ندارند، اشکنه بخورند در حالي که امروز ديگر اشکنه هم غذاي لاکچري شده است. در ديداري که مسئولين دولت با مراجع داشتند مراجع بهشدت از گرانيها انتقاد کردند.
ائمه جمعهاي که در دولت روحاني به هر دليلي همواره انتقاد ميکردند حالا چرا با وجود افزايش نقطه به نقطه تورم، رکود و تشديد فشارهاي معيشتي برخي سکوت پيشه کردهاند؟
به خوبي به ياد دارم که ائمه جمعه بعضاً انتقاداتي را به دولت روحاني مطرح ميکردند يکي از اين عزيزان آقاي موحدي کرماني در نماز جمعهاي که خود نيز حضور داشتم در پاسخ شعار عدهاي که شعار تورم و گراني سر ميدادند حرف اين عده را تأييد ميکردند و ميگفتند دولتمردان پاسخگو باشند. در حالي که امروز بايد بيشتر نسبت به وضع معيشت موجود منتقد باشند!
عملکرد مجلس کنوني را چگونه ميبينيد؟
برخي تعاريف نظير مجلس انقلابي ايجاد شده که کمکي به بهبود شرايط نکرده است. اساساً مجلس انقلابي چه مفهومي دارد آيا ساير مردم انقلابي نيستند؟ امروز ميبينيم که منتقد اصلي دولت همين مجلس است. امروز ماه عسل دولت و مجلس تمام شده است، چراکه نزديک به انتخابات مجلس ميشويم و از آنجا که مردم نسبت به عملکرد اقتصادي دولت رضايت خاطر ندارند؛ نمايندهها بايد در قبال مردم پاسخگو باشند به همين دليل هم ژست انتقادي نسبت به دولت اتخاذ کردهاند و درمقابل دولت قرار گرفتند تا بتوانند عقبه رأي خود را داشته باشند.
با وجود چهرههاي اعتدالي مانند لاريجاني، انتخابات مجلس پيشرو را چطور ارزيابي ميکنيد؟ آيا مردم با توجه به رويکرد کنونيشان به افرادي نظير لاريجاني اقبال نشان خواهند داد؟
انتخابات مجلس بايد از چند جنبه مورد بررسي قرار بگيرد، نخست آنکه جمهوريت رکن نظام است و بدون انتخابات حاصل نخواهد شد. دوم اينکه براي برگزاري انتخابات پرشور بايد چند فاکتور داشته باشيم اول اينکه؛ شوراي نگهبان فضاي انتخابات را بازتر کنند. ما بايد به سمت نوسازي و شيوههاي جديد حکمراني پيش برويم و مهمتر از هر چيز، بايد درعمل نوع نگاهمان به نوسازي و حمکراني تغيير کند. بايد عقلاي به حاشيه رفته را به صحنه سياست بازگردانيم و به سمت اعتلاطلبي پيش برويم. مديريت کشور بايد علمي باشد. زماني ميزان و ملاک ترقي و پيشرفت کشورها؛ وجود کارخانه سيمان و ذوبآهن بود، تعداد دودکشهاي يک کشور نشان ميداد که کدام کشور مترقي و صنعتي است، اما امروز فناوري تعيين ميکند که کدام کشور پيشرفته است. بنابراين بايد از افکار تاريخ مصرف گذشته فاصله بگيريم. در رابطه با دکترلاريجاني بايد گفت که او يک شخصيت مستقل و ميانه روست. او مردي است که در صورت حضور در انتخابات ميتواند بخشي از اين پازل گمشدهاي باشد که اين يکدست سازي را بهم بزند. اين پازل ويژگي متفاوتي دارد و از يک وزن خاصي برخوردار است و در صورت حمايت اصلاحطلبان و اعتداليون از او بيشک نگراني رقيب را به دنبال خواهد داشت. دکتر لاريجاني به زعم بنده، جاماندهاي است که درصورت حضور درعرصه انتخابات ميتواند قطعات اين پازل را بههم بزند و اين مهم را در مجلس ثابت کرده است. شخصيت دکترلاريجاني واقع بين است و برحسب واقعيتهاي موجود همواره تصميم گرفته و در صورت حضور در انتخابات ميتواند مرد ائتلاف براي کنترل بحران باشد.
روحاني بارها در دوران مبارزه و جنگ تحميلي و نيز در برجام همواره تاثيرگذار بوده است؛ جايگاه روحاني را در معادلات آينده قدرت چگونه ميبينيد؟
روحاني مانند يک درخت تنومند است و يک درخت تنومند را نميتوان از ريشه کند. آقاي روحاني همواره جز نفرات تأثيرگذار بوده است. مخالفان حتي به اندازه يک وب سايت و درگاه نسبت به وي هراس دارند تا دو کلمه ايشان سخن ميگويد بر آشفته شده و عليه او جبهه ميگيرند و اين نيز بدين مفهوم است که او همچنان در صحنه قدرت حضور دارد و همچنين هراس مخالفان نسبت به او، نشان از وزن سياسي دکتر روحاني درصحنه قدرت است. اثرگذارياش تا جايي است که همچنان پس از اتمام دوران رياستجمهورياش نه تنها رسانههاي داخلي بلکه حتي رسانههاي خارجي سخنرانياش را پوشش ميدهند. روحاني همچنان در صحنه سياست اثرگذاراست عضو مجلس خبرگان رهبري است.
اگر کشور ناگزير به تجربه شرايط ناگوار دوران احمدينژاد و قطعنامه سازمان ملل شود؛ ممکن است يکبار ديگر از ظرفيت دکتر روحاني و ظريف استفاده شود؟
آقاي روحاني همواره گفتهاند که من آماده کمک کردن هستم يکي از دلايل سکوتش هم اين بود تا دولت اگر به راستي ميخواهد کاري کند در اين مسير بتواند گام بردارد. ظريف، تختروانچي و عراقچي و صالحي ظرفيتهايي براي کشورند که نبايد آنها را کنار گذاشت.
توجه به کشورهاي شرق مانند چين و روسيه تا چه اندازه به گره گشايي از مشکلات اقتصادي کشور ميانجامد؟
چينيها بر اساس خرد جمعي تصميم ميگيرند. در سال 1960 توليد ناخالص چين 60 ميليارد دلار بوده است و اين رقم امروز چيزي در حدود 14 هزار و سيصد ميليارد دلار است و از سال 2001 تا 2021 اقتصادچين 7 برابر افزايش يافته است و اين يک پيام دارد و آنکه چين ميخواهد خود را به آمريکا نزديک کند. عدهاي بر اين تصورند که آمريکا از لحاظ اقتصادي افول پيدا کرده در حالي که چنين نيست و در واقع چين رشد پيداکرده است. امروز توليد ناخالص ملي آمريکا 21 تريليون دلار است درصورتي که توليد ناخالص چين 15 تريليون دلار است و آمريکا همچنان قدرت اول اقتصادي دنيا است. اروپاييها ميخواهند اکنون از نقشه آمريکا در قبال ايران استفاده کنند تا چين را از تهران دور کنند؛ همانطور که آمريکا چين را از روسيه دور کرد. در وقايع اخير ديديم که مقامات چيني عليه جزاير سه گانه و کشورمان صحبت کردند و چه سرمايهگذاري عظيمي را طي اين سالها در کشورهاي عربي انجام دادهاند و امروز چين مديريت چهل و اندي از بنادر جهان را برعهده دارد و از آنها براي رشد اقتصادي خود بهره ميبرد. به همين دليل به اعراب نزديک شده است درحالي روسيه در جنگ اوکراين گرفتار شده و ارزش پول ملياش کاهش يافته است. به نظر شما آيا چين همکاري اقتصادي خود باآمريکا را رها ميکند تا در جبهه ايران قرار بگيرد؟ پاسخ مشخص است خير. آيا چين اين ريسک را ميپذيرد تا اين حجم معاملات را رها کند وتحريمها را به جان بخرد؟ خير چنين نيست. روسيه هم کشور بزرگ وبرخوردار از منابع عمده است اما دو تفاوت عمده ميان چين و روسيه وجود دارد. حاکميتي که امروز در چين مديريت ميکند يک نگاه دو سويه دارد اما حاکميت موجود در روسيه نگاهش امنيتي است بنابراين بايد به سمت کشورهايي رفت که موقعيت اقتصادي قوياي دارند اما چون برجام به سرانجام نرسيده اين کشورها از ما فاصه ميگيرند. امروز ما عضو پيمان شانگهاي هستيم اين امر چه تاثيري بر روي سفره مردم گذاشته است و چه زماني قرار است اثرگذارباشد؟ تا زماني که برجام به سرانجام نرسد..
اخيرا مصوبهاي تحت عنوان مولدسازي داراييها در دستور کار مجلس قرار گرفت؛ با توجه به انتقادهاي موجود، اجرايي شدن اين طرح چه وضعيتي را پيش روي ايران قرار ميدهد؟
رشد اقتصادي بايد درست انجام شود. فرض بر اينکه به عنوان مثال پسرخانواده ازدواج ميکند و پدر اين خانواده سه سکه به او ميدهد وميگويد پسرم مايحتاج خود را رفع کن. پسر با فروش يک سکه اقساط عقب مانده خود را پرداخت ميکند با فروش سکه دوم مايحتاج زندگي خود را تأمين ميکند با فروش سکه سوم قسط شهريه مدرسه فرزندش را پرداخت ميکند اما پس از آن بايد چه کار کند؟ آيا مشکلات او حل شده است؟ پاسخ خير است، امروز نه برجام به سرانجام رسيده که بتوان با کشورهاي ديگر وارد مراوده شويم و نه ايران ميتواند قرض کند و يا به دليل تحريمها طلبهايش را پس بگيرد؛ بنابراين ناگزيراست فرش زير پايش رابفروشد. و اين در حالي است که همچنان ارزش پول ملي پايينتر ميآيد، جنگ اقتصادي عليه کشور حاکم شده و منابع ارزي هنوز آزاد نشده است. حال اگر قرار به اجرايي شدن اين طرح باتوجه به شرايط خاص کشور است بايد اين طرح با شفافيت کامل اجرا شود.
به عنوان پرسش پاياني، طي ماههاي اخير همزمان با آغاز اعتراضات در ايران، مولانا عبدالحميد اظهاراتي را در نماز جمعه زاهدان مطرح کرد، اين اظهارات را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
ما بايد از بيان اظهاراتي که باعث ايجاد نفاق و تفرقه در کشور ميشود، پرهيز کنيم. مولوي عبدالحميد از روحاني در انتخابات سال 92 به رئيسي در انتخابات 1400 رسيد. او طي مصاحبهاي گفته بود دولت روحاني کاري براي اهل تسنن انجام نداد اين کم لطفي است. دولت روحاني تنها دولتي بود که سفير اهل تسنن، معاون سياسي اهل تسنن، فرماندار و معاون وزير اهل تسنن برگزيده بود اگر نسبت به دولتهاي قبل مقايسه کنيم به خوبي به درستي اين مهم پي ميبيريم که دولت روحاني چه کار کرده است. ما بايد اظهاراتي را مطرح کنيم که باعث ايجاد اختلاف ميان شيعه و سني نشود. کشور ما در يک شرايط بسيار حساس به سر ميبرد بايد از بيان صحبتهايي که باعث تحريک افکار عمومي ميشود، پرهيز کنيم.
به گزارش کبنا، او همچنین جای عقلایی نظیر روحانی، ناطق و لاریجانی را در صحنه سیاسی کشور با توجه به بحرانهای موجود خالی میداند و درباره امکان حضور لاریجانی در انتخابات مجلس دوازدهم میگوید: «آقای لاریجانی برحسب واقعیتهای موجود همواره تصمیم گرفته و در صورت حضوردرانتخابات میتواند مرد ائتلاف برای کنترل بحران باشد.» در ادامه گفتوگوی «آرمان ملی» با کامبیز مهدیزاده فعال سیاسی و داماد حسن روحانی رئیس جمهور پیشین را میخوانید:
اولويت در مقطع کنوني، حاکم شدن و پايدار شدن فضاي اعتدال و آرامش در کشور است؛ راهکار حصول اين شرايط از ديدگاه جنابعالي چيست؟
متأسفانه فرهنگ عذرخواهي در کشور کمرنگ شده است. مسئولين، معاونين، وزرا بايد اگر خطايي يا اشتباهي در دولت رخ ميدهد از مردم عذرخواهي کنند. اخيراً آقاي قاليباف در يک برنامه تلويزيوني گفت: «اگر نيروي انتظامي در ماجراي اخير عذرخواهي ميکرد اتفاقات تلخ اخير به وقوع نميپيوست.» طي روزهاي اخير مقام معظم رهبري سخناني درباره تأثير وسوسه بر جوانان را مطرح کردند به اين مضمون که «باتوم نميتواند آن وسوسه را برطرف کند، آن وسوسه را تبيين ميتواند برطرف کند» فرداي آن روز، روزنامه جوان تيتري مبني بر لزوم باتوم براي برقراري امنيت منتشر کرد. ما دو نوع جريان نفوذ در کشور داريم نخست؛ افرادي که خود را تئوريسين و نظريهپرداز ميدانند و با سخنان تحريکآميز احساسات مردم را برميانگيزند. هنرمند، فوتباليست، بازيگر حرفي را به اشتباه مطرح کرده است و انتقادي کرده که شايد نبايد در آن مقطع مطرح ميشد؛ آيا بايد او را از کشتي پياده کرد؟ امروز کساني مانند مزدک ميرزاييها که از کشور رفتند آيا موافق ما هستند؟ ما بايد هر روز از تعداد مخالفانمان کم کنيم. مساله نفوذ دوم اينجاست؛ عدهاي هستند که ميخواهند صاحبنظران ونخبگان را به حاشيه برانند.
تفکر اعتدالي را چگونه ميتوان در کشور جاري کرد؟
عقلا افرادي هستند که قبل از انقلاب در طول مبارزات، بعد از انقلاب و سپس در جنگ همواره در اين سيستم حضور داشتهاند. ما بايد جلوي افراط و تفريط را بگيريم. ما افرادي نظير دکتر روحاني، باهنر، لاريجاني و ناطق را داريم اما امروز اين افراد کجا هستند و تا چه اندازه از ظرفيت اين افراد در پيشبرد اهداف کشور استفاده ميشود به خصوص آقاي رئيسي که گفته بود من ازهمه تفکرها استفاده خواهم کرد؛ در حالي که تفکري جز اصولگرايان در دولت حضور ندارند. نه ميانهروها و نه اعتداليون و نه اصلاحطلبان در دولت حضور ندارند. اخيراً مقام معظم رهبري اشارهاي کردند مبني بر اينکه شما وعدههايي را در انتخابات دادهايد اما تا به امروز آنطور که بايد و شايد، شاهد عملي شدن اين وعدهها نبوديم.
آقاي روحاني از شخصيتهايي است که همواره در مقاطع مختلف کشور اثرگذار بودند؛ چرا چندي است شاهد نقشآفريني ايشان نيستيم، آيا گلايههايي دارند؟
دکتر روحاني يک ديپلمات برجسته است. در سال 95 طي گفتوگويي با خبرگزاري ايلنا از او به عنوان شيخ تحريمشکن ياد کردم. او سايه جنگ را از ايران دور کرد اگر يک کار انجام داده باشد، همين کار بوده است. اگر روحاني همزمان با آغاز کار دولت از دولت انتقاد ميکرد؛ ميگفتند که دولت قبل اجازه نميدهد ما کار کنيم و اجازه نميدهد اين دولت موفق شود. بنابراين با اتخاذ صبر راهبردي دکتر روحاني، همه چيز عيان شد. عملکرد آقايان امروز مشخص است که در چه حوزههايي فعاليت کردهاند و چه نتيجهاي حاصل شده است. دکتر روحاني در جريان انقلاب، مبارزات و جنگ در جرگه افراد تاثيرگذار اين کشور بوده است اما برخي از افراد که نه سابقه انقلابي دارند و نه در جنگ بودند همواره درصدد حذف تفکر وي بودند که موفق نشدند. مخالفان وقتي نتوانستند روحاني را حذف کنند دست به تهمت عليه او زدند. امروز نزديک به دو سال از عمر دولت ميگذرد و مردم متوجه شدند که وي چه کارهايي را از سرعت اينترنت، فضاي مجازي، پهناي باند، روابط بينالملل و... انجام داده است. امروز ما تنها چند پلتفرم پخش فيلم در کشورداريم و برخي ميگويند که بايد فيلترش کنيم. چنين نگاهي بايد اصلاح شود.
اشاره کرديد؛ تفاوتها ميان عملکردها آشکار است؛ اين تفاوتها را در چه ميدانيد؟
پس از گذشت نزديک به دو سال از عملکرد دولت در بسياري از حوزهها مشخص شده است؛ اکنون در روابط بينالملل ميبينيم که برجام در چه وضعيتي قرار گرفته است و در حوزه اقتصادي وضع تورم و قيمت سکه و دلار هم مشخص است. آقاي رئيسي، شخصي بود که در دولت روحاني گفته بود چه خوب که ما رئيسجمهور نشديم تا نرخ دلار 5 هزار تومان شود اما امروز، قيمت دلار به 44 هزارتومان و سکه به 25 هزار تومان افزايش يافته است. تورم در نقطهاي قرار گرفته که معيشت مردم دچارمشکل شده است. در 4 سال از عمر دولت اول روحاني و يک سال و نيم از عمر دولت دوم او، کشور از منظراقتصادي وضعيت مطلوبي داشت، تورم کنترل شده بود، قيمتها بيمحابا بالا نميرفت. دکتر روحاني و تيمش برجام را به سرانجام رساند اما ديوانهاي به نام ترامپ آمد و زير ميز زد و کشور را دچار سختي و بحران کرد. با اين وجود در پي انتخابات رياستجمهوري آمريکا، بايدن بر سر کار آمد و فرصت احياي برجام توسط دولت تدبير و اميد مهيا شد. در حالي که هر روز تيم مذاکره کننده براي احياي برجام اصرار ميکردند با ادبيات بسيار بدي با اين افراد برخورد ميشد تا جايي که ديگر انگيزهاي جهت احياي برجام براي تيم مذاکره کننده باقي نمانده بود. امروز برجام يک مرده متحرک است و آن ديوانه دارد برميگردد. در زمان دکتر روحاني زماني که به انتخابات رياستجمهوري آمريکا نزديک ميشديم؛ سراسرجهان نظاره گر نتيجه انتخابات آمريکا بودند، هيچ کشوري نميخواست در ايران سرمايهگذاري کند و خارج از چارچوب اقدام به کاري کند. اکنون يکسال ونيم تا انتخابات رياستجمهوري آمريکا زمان باقي است؛ بنابراين اگر بازهم برجام امضا شود ديگر کارآيي لازم را نخواهد داشت. زيرا تيم مذاکره کننده دولت سيزدهم، زمان طلايي براي احياي برجام را از دست داد. امروز با توجه به نزديک شدن انتخابات رياستجمهوري آمريکا و نيزاحتمال بازگشت مجدد ترامپ و در نتيجه تغييرات پيشرو در معادلات سياسي ايالات متحده برجام در اولويت نيست.
با اين اوصاف، برجام را تمام شده تلقي ميکنيد؟
به عقيده من، برجام شخص زندهاي بود که دولت قبل به دولت فعلي تحويل داد، اما امروز اين فرد مرده و فقط مراسم خاکسپارياش برگزار نشده است در غير اينصورت برجام امروز مانند ماري است که زهر ندارد.
کابينه آقاي رئيسي که به تعبير خود او برخاسته از نيروهاي جوان انقلابي هستند چه تفاوتي با کابينه حسن روحاني دارند؟
با نگاه اجمالي به ترکيب اعضاي کابينه دو دولت ما ميتوانيم اين دو کابينه را از منظر تجربه کاري، مسئوليتهاي دولتمردان در دولت تدبير و اميد و سطح تحصيلات با يکديگر مورد قياس قرار دهيم. دولت روحاني، افرادي را انتخاب کرده بود که از منظر سطح تحصيلات و دانش، افراد کارکشته و با تجربهاي بودند و در مسئوليتهاي دولتي حضور داشتند. مسائلي نظير جابهجايي اعضاي کابينه ديده شد که تعجب برانگيزبود. وزيري که در عرض يک شبانه و روز، معاون رئيسجمهور ميشود. چراکه اين ابهام به وجود ميآيد؛ اگر آن وزير، عملکردش مطلوب بود چرا اساسا عزل شد؟ اگر از عملکرد او راضي نبوديد، چطور به او سمت بالاتر ميدهيد و معاون رئيسجمهور ميشود؟! يا مساله اخير در بانک مرکزي، مشکل اين است که تصور ميکنيم با جابهجايي مهرهها و نشاندن آنها از اين طرف ميز به آنسوي ميز، تغييرات اساسي بهوجود ميآيد! در حالي که اين تفکر افراد است منجر به تغيير ميشود نه جابهجايي صندليها.
در مناظرههاي رياستجمهوري شاهد بوديم که رئيسي اعلام کرده بود برجام را به سفرههاي مردم گره نخواهيم زد، معيشت مردم بهبود پيدا خواهد کرد اما بعد خودش دست به جراحي اقتصادي زد و دلار به نرخ 44 هزار تومان رسيد، چه شد ابراهيم رئيسي که قلبا تمايل به بهبود وضعيت کشور داشت؛ امروز وضعيت اين گونه شده است؟
اگر فکر ميکنيم که با پشت ميز نشستن ميتوان قيمت مرغ، گوشت و دلار را پايين آورد در اشتباه هستيم با دستور که قيمت پايين نميآيد. درهمين مساله اخير، شرکاي راهبرديمان چگونه رفتار کردند؟ چين امروز کجاست؟ عراقي که قرار بود در دور زدن تحريمها به ما کمک کند امروز ماهيت تاريخي خليج فارس را کتمان ميکند. در زمان فوت مرحوم دعايي، برخي همه توانشان را به کار بردند تا فردي مديريت روزنامه اطلاعات را به عهده بگيرد که تندرو باشد و آنها همچنان بر طبل تندروي بکوبند اما با درايت مقام معظم رهبري، فردي برصندلي مديريت روزنامه تکيه زد که توانست تعادل را در روزنامه ايجاد کند. سفره مردم امروز کوچک شده است درحالي کشور ما منابع نفتي و گازي و معادن بزرگي دارد، اما وضعيت به همين منوال است. اکنون صحبتهايي ميشود مبني بر اينکه مردم اگر گوشت ندارند، مرغ بخورند و اگر مرغ ندارند، اشکنه بخورند در حالي که امروز ديگر اشکنه هم غذاي لاکچري شده است. در ديداري که مسئولين دولت با مراجع داشتند مراجع بهشدت از گرانيها انتقاد کردند.
ائمه جمعهاي که در دولت روحاني به هر دليلي همواره انتقاد ميکردند حالا چرا با وجود افزايش نقطه به نقطه تورم، رکود و تشديد فشارهاي معيشتي برخي سکوت پيشه کردهاند؟
به خوبي به ياد دارم که ائمه جمعه بعضاً انتقاداتي را به دولت روحاني مطرح ميکردند يکي از اين عزيزان آقاي موحدي کرماني در نماز جمعهاي که خود نيز حضور داشتم در پاسخ شعار عدهاي که شعار تورم و گراني سر ميدادند حرف اين عده را تأييد ميکردند و ميگفتند دولتمردان پاسخگو باشند. در حالي که امروز بايد بيشتر نسبت به وضع معيشت موجود منتقد باشند!
عملکرد مجلس کنوني را چگونه ميبينيد؟
برخي تعاريف نظير مجلس انقلابي ايجاد شده که کمکي به بهبود شرايط نکرده است. اساساً مجلس انقلابي چه مفهومي دارد آيا ساير مردم انقلابي نيستند؟ امروز ميبينيم که منتقد اصلي دولت همين مجلس است. امروز ماه عسل دولت و مجلس تمام شده است، چراکه نزديک به انتخابات مجلس ميشويم و از آنجا که مردم نسبت به عملکرد اقتصادي دولت رضايت خاطر ندارند؛ نمايندهها بايد در قبال مردم پاسخگو باشند به همين دليل هم ژست انتقادي نسبت به دولت اتخاذ کردهاند و درمقابل دولت قرار گرفتند تا بتوانند عقبه رأي خود را داشته باشند.
با وجود چهرههاي اعتدالي مانند لاريجاني، انتخابات مجلس پيشرو را چطور ارزيابي ميکنيد؟ آيا مردم با توجه به رويکرد کنونيشان به افرادي نظير لاريجاني اقبال نشان خواهند داد؟
انتخابات مجلس بايد از چند جنبه مورد بررسي قرار بگيرد، نخست آنکه جمهوريت رکن نظام است و بدون انتخابات حاصل نخواهد شد. دوم اينکه براي برگزاري انتخابات پرشور بايد چند فاکتور داشته باشيم اول اينکه؛ شوراي نگهبان فضاي انتخابات را بازتر کنند. ما بايد به سمت نوسازي و شيوههاي جديد حکمراني پيش برويم و مهمتر از هر چيز، بايد درعمل نوع نگاهمان به نوسازي و حمکراني تغيير کند. بايد عقلاي به حاشيه رفته را به صحنه سياست بازگردانيم و به سمت اعتلاطلبي پيش برويم. مديريت کشور بايد علمي باشد. زماني ميزان و ملاک ترقي و پيشرفت کشورها؛ وجود کارخانه سيمان و ذوبآهن بود، تعداد دودکشهاي يک کشور نشان ميداد که کدام کشور مترقي و صنعتي است، اما امروز فناوري تعيين ميکند که کدام کشور پيشرفته است. بنابراين بايد از افکار تاريخ مصرف گذشته فاصله بگيريم. در رابطه با دکترلاريجاني بايد گفت که او يک شخصيت مستقل و ميانه روست. او مردي است که در صورت حضور در انتخابات ميتواند بخشي از اين پازل گمشدهاي باشد که اين يکدست سازي را بهم بزند. اين پازل ويژگي متفاوتي دارد و از يک وزن خاصي برخوردار است و در صورت حمايت اصلاحطلبان و اعتداليون از او بيشک نگراني رقيب را به دنبال خواهد داشت. دکتر لاريجاني به زعم بنده، جاماندهاي است که درصورت حضور درعرصه انتخابات ميتواند قطعات اين پازل را بههم بزند و اين مهم را در مجلس ثابت کرده است. شخصيت دکترلاريجاني واقع بين است و برحسب واقعيتهاي موجود همواره تصميم گرفته و در صورت حضور در انتخابات ميتواند مرد ائتلاف براي کنترل بحران باشد.
روحاني بارها در دوران مبارزه و جنگ تحميلي و نيز در برجام همواره تاثيرگذار بوده است؛ جايگاه روحاني را در معادلات آينده قدرت چگونه ميبينيد؟
روحاني مانند يک درخت تنومند است و يک درخت تنومند را نميتوان از ريشه کند. آقاي روحاني همواره جز نفرات تأثيرگذار بوده است. مخالفان حتي به اندازه يک وب سايت و درگاه نسبت به وي هراس دارند تا دو کلمه ايشان سخن ميگويد بر آشفته شده و عليه او جبهه ميگيرند و اين نيز بدين مفهوم است که او همچنان در صحنه قدرت حضور دارد و همچنين هراس مخالفان نسبت به او، نشان از وزن سياسي دکتر روحاني درصحنه قدرت است. اثرگذارياش تا جايي است که همچنان پس از اتمام دوران رياستجمهورياش نه تنها رسانههاي داخلي بلکه حتي رسانههاي خارجي سخنرانياش را پوشش ميدهند. روحاني همچنان در صحنه سياست اثرگذاراست عضو مجلس خبرگان رهبري است.
اگر کشور ناگزير به تجربه شرايط ناگوار دوران احمدينژاد و قطعنامه سازمان ملل شود؛ ممکن است يکبار ديگر از ظرفيت دکتر روحاني و ظريف استفاده شود؟
آقاي روحاني همواره گفتهاند که من آماده کمک کردن هستم يکي از دلايل سکوتش هم اين بود تا دولت اگر به راستي ميخواهد کاري کند در اين مسير بتواند گام بردارد. ظريف، تختروانچي و عراقچي و صالحي ظرفيتهايي براي کشورند که نبايد آنها را کنار گذاشت.
توجه به کشورهاي شرق مانند چين و روسيه تا چه اندازه به گره گشايي از مشکلات اقتصادي کشور ميانجامد؟
چينيها بر اساس خرد جمعي تصميم ميگيرند. در سال 1960 توليد ناخالص چين 60 ميليارد دلار بوده است و اين رقم امروز چيزي در حدود 14 هزار و سيصد ميليارد دلار است و از سال 2001 تا 2021 اقتصادچين 7 برابر افزايش يافته است و اين يک پيام دارد و آنکه چين ميخواهد خود را به آمريکا نزديک کند. عدهاي بر اين تصورند که آمريکا از لحاظ اقتصادي افول پيدا کرده در حالي که چنين نيست و در واقع چين رشد پيداکرده است. امروز توليد ناخالص ملي آمريکا 21 تريليون دلار است درصورتي که توليد ناخالص چين 15 تريليون دلار است و آمريکا همچنان قدرت اول اقتصادي دنيا است. اروپاييها ميخواهند اکنون از نقشه آمريکا در قبال ايران استفاده کنند تا چين را از تهران دور کنند؛ همانطور که آمريکا چين را از روسيه دور کرد. در وقايع اخير ديديم که مقامات چيني عليه جزاير سه گانه و کشورمان صحبت کردند و چه سرمايهگذاري عظيمي را طي اين سالها در کشورهاي عربي انجام دادهاند و امروز چين مديريت چهل و اندي از بنادر جهان را برعهده دارد و از آنها براي رشد اقتصادي خود بهره ميبرد. به همين دليل به اعراب نزديک شده است درحالي روسيه در جنگ اوکراين گرفتار شده و ارزش پول ملياش کاهش يافته است. به نظر شما آيا چين همکاري اقتصادي خود باآمريکا را رها ميکند تا در جبهه ايران قرار بگيرد؟ پاسخ مشخص است خير. آيا چين اين ريسک را ميپذيرد تا اين حجم معاملات را رها کند وتحريمها را به جان بخرد؟ خير چنين نيست. روسيه هم کشور بزرگ وبرخوردار از منابع عمده است اما دو تفاوت عمده ميان چين و روسيه وجود دارد. حاکميتي که امروز در چين مديريت ميکند يک نگاه دو سويه دارد اما حاکميت موجود در روسيه نگاهش امنيتي است بنابراين بايد به سمت کشورهايي رفت که موقعيت اقتصادي قوياي دارند اما چون برجام به سرانجام نرسيده اين کشورها از ما فاصه ميگيرند. امروز ما عضو پيمان شانگهاي هستيم اين امر چه تاثيري بر روي سفره مردم گذاشته است و چه زماني قرار است اثرگذارباشد؟ تا زماني که برجام به سرانجام نرسد..
اخيرا مصوبهاي تحت عنوان مولدسازي داراييها در دستور کار مجلس قرار گرفت؛ با توجه به انتقادهاي موجود، اجرايي شدن اين طرح چه وضعيتي را پيش روي ايران قرار ميدهد؟
رشد اقتصادي بايد درست انجام شود. فرض بر اينکه به عنوان مثال پسرخانواده ازدواج ميکند و پدر اين خانواده سه سکه به او ميدهد وميگويد پسرم مايحتاج خود را رفع کن. پسر با فروش يک سکه اقساط عقب مانده خود را پرداخت ميکند با فروش سکه دوم مايحتاج زندگي خود را تأمين ميکند با فروش سکه سوم قسط شهريه مدرسه فرزندش را پرداخت ميکند اما پس از آن بايد چه کار کند؟ آيا مشکلات او حل شده است؟ پاسخ خير است، امروز نه برجام به سرانجام رسيده که بتوان با کشورهاي ديگر وارد مراوده شويم و نه ايران ميتواند قرض کند و يا به دليل تحريمها طلبهايش را پس بگيرد؛ بنابراين ناگزيراست فرش زير پايش رابفروشد. و اين در حالي است که همچنان ارزش پول ملي پايينتر ميآيد، جنگ اقتصادي عليه کشور حاکم شده و منابع ارزي هنوز آزاد نشده است. حال اگر قرار به اجرايي شدن اين طرح باتوجه به شرايط خاص کشور است بايد اين طرح با شفافيت کامل اجرا شود.
به عنوان پرسش پاياني، طي ماههاي اخير همزمان با آغاز اعتراضات در ايران، مولانا عبدالحميد اظهاراتي را در نماز جمعه زاهدان مطرح کرد، اين اظهارات را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
ما بايد از بيان اظهاراتي که باعث ايجاد نفاق و تفرقه در کشور ميشود، پرهيز کنيم. مولوي عبدالحميد از روحاني در انتخابات سال 92 به رئيسي در انتخابات 1400 رسيد. او طي مصاحبهاي گفته بود دولت روحاني کاري براي اهل تسنن انجام نداد اين کم لطفي است. دولت روحاني تنها دولتي بود که سفير اهل تسنن، معاون سياسي اهل تسنن، فرماندار و معاون وزير اهل تسنن برگزيده بود اگر نسبت به دولتهاي قبل مقايسه کنيم به خوبي به درستي اين مهم پي ميبيريم که دولت روحاني چه کار کرده است. ما بايد اظهاراتي را مطرح کنيم که باعث ايجاد اختلاف ميان شيعه و سني نشود. کشور ما در يک شرايط بسيار حساس به سر ميبرد بايد از بيان صحبتهايي که باعث تحريک افکار عمومي ميشود، پرهيز کنيم.