تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۱۹
کد مطلب : ۴۵۶۵۸۰
یادداشت؛
چگونگی حراست از میراث طبیعی مناطق بکر استان کهگیلویه و بویراحمد
سید چمران موسوی
۰
کبنا ؛
امروزه راههای روستایی با ایجاد منابع جدیدد درآمدی، به یک ساختار درآمد متنوعتر منجر میشود که میتواند آسیبپذیری خانواده به شوکهای اقتصادی را کاهش دهد. همچنین، به رشد اقتصادی و بالابردن کیفیت زندگی کمک کرده و با کاهش هزینههای تولید، امکان ایجاد تنوع فعالیتهای اقتصادی و ساخت سایر عوام تولید سازندهتر کمک کند.
بر خلاف تصور معمول که اساس تبلیغ و معرفی بهتر میراث طبیعی روستایی را توسعه شبکه معابر و راههای دسترسی و سهولت هرچه بیشتر مسیرهای دسترسی میداند، باید بیان کرد که شرط اصلی حراست از میراث طبیعی مناطق سکونتگاهی استان کمترین میزان مداخله در شبکه راههای دسترسی است. توسعه به معنای تسهیل مسیر موجب سرریز بیشتر جمعیت مسافران و پایه مداخلات هرچه بیشتر خواهد شد؛ و این یعنی دقیقاً امری غلط است که به دلیل سیاستگذاریهای غلط این حوزه گریبان گیر روستاها و مناطق بکر بسیاری تاکنون شده است.
این در حالی ست که گاهی اهالی برخی از این مناطق دانسته و ندانسته خود عاملی شدند تا این تجربه تلخ را تکرار نکرده و خواستار تغییرات بدون برنامه نشدهاند. با اِشراف به ارزشها و میراث مناطق خود سعی در حفظ هویت فرهنگی و محیطی منطقه خود کرده و در بحث جذب گردشگر افراط و تفریط، رویه نکرده و به اندازه برخورد کردهاند. در مثالی میتوان به یکی از جاذبههای طبیعی بکر روستایی در مسیر جاده دهدشت-پاتاوه (یا دیگر مناطق استان) اشاره نمود؛ مناطقی در دل رشته کوههای زاگرس، با چشماندازی بی نظیر که گردشگران را از میان خود عبور داده و به مقصد میرساند. مناطقی که به همت ساکنین خود حفظ شده و به نظر میرسد تمامی اهالی به فهم عمیقی از این هویت حفظ میراث طبیعی و زیستی رسیدهاند. البته متولیان راه نباید از این مسأله غافل شوند که برنامهریزی برای راه تنها به معنی اعمال تغییرات در فرم هندسی و برهم زدن نظم طبیعت نیست و روی دیگر سکه بی توجهی و رها کردن راه هم نیست.
راههای روستایی مانند سایر انواع راه نیازمند توسعه زیرساختهای ایمنی راه هستند. ضرورت به استقرار واحدهای پشتیبان راه، ضرورت توسعه امکانات راه نظیر مراکز خدمات گردشگری و حتی در سادهترین نوع نیاز، وجود ایستگاههای مناسب تأمین سوخت. راههای روستایی بیش از آن که نیاز به ایمنی از جنس معمول که در نهایت منتج به تحمیل هندسه به مسیر خواهد شد، داشته باشد؛ نیازمند القای حس امنیت در نظر مسافران است.
برنامه ریزان و متولیان راه باید با پیشبینی سهولت در ارتباط به وسیله روشهای جایگزین در مواقع ضروری از مداخلات بدون پشتوانه فکری در شبکه راههای روستایی و میراث فرهنگی طبیعی کشور پرهیز کنند. به عنوان نمونه با جانمایی محلهای مناسبی جهت فرود بالگرد میتوان ظرفیتهای سهولت ارتباطات ضروری را بالاتر برد و به بسترهای طبیعی و مناظر فرهنگی کشور نیز آسیب کمتری وارد نمود.
بی شک جذابیت مسیرهای پر پیچ و خم طبیعی خود بخشی از جاذبه سفر برای گردشگران طبیعت گرد خواهد بود؛ بهانهای برای فرار از یکنواختی و تکراری بی مبالات. نباید فراموش کرد که مقصود، مقصد خود را خواهد جست. مسافری که قصد سفر به دل طبیعت و تجربه مناظر زیبای طبیعی را دارد از تک تک لحظات سفر بهره خواهد برد. پس ضرورتی برای تحمیل مدلهای هندسی بیگانه نخواهد داشت. اگرچه که روی دیگر ماجرا رها شدن این گونه راهها در ذهن متولیان امر خواهد بود.
......................................................
سید چمران موسوی، پژوهشگر شهری
بر خلاف تصور معمول که اساس تبلیغ و معرفی بهتر میراث طبیعی روستایی را توسعه شبکه معابر و راههای دسترسی و سهولت هرچه بیشتر مسیرهای دسترسی میداند، باید بیان کرد که شرط اصلی حراست از میراث طبیعی مناطق سکونتگاهی استان کمترین میزان مداخله در شبکه راههای دسترسی است. توسعه به معنای تسهیل مسیر موجب سرریز بیشتر جمعیت مسافران و پایه مداخلات هرچه بیشتر خواهد شد؛ و این یعنی دقیقاً امری غلط است که به دلیل سیاستگذاریهای غلط این حوزه گریبان گیر روستاها و مناطق بکر بسیاری تاکنون شده است.
این در حالی ست که گاهی اهالی برخی از این مناطق دانسته و ندانسته خود عاملی شدند تا این تجربه تلخ را تکرار نکرده و خواستار تغییرات بدون برنامه نشدهاند. با اِشراف به ارزشها و میراث مناطق خود سعی در حفظ هویت فرهنگی و محیطی منطقه خود کرده و در بحث جذب گردشگر افراط و تفریط، رویه نکرده و به اندازه برخورد کردهاند. در مثالی میتوان به یکی از جاذبههای طبیعی بکر روستایی در مسیر جاده دهدشت-پاتاوه (یا دیگر مناطق استان) اشاره نمود؛ مناطقی در دل رشته کوههای زاگرس، با چشماندازی بی نظیر که گردشگران را از میان خود عبور داده و به مقصد میرساند. مناطقی که به همت ساکنین خود حفظ شده و به نظر میرسد تمامی اهالی به فهم عمیقی از این هویت حفظ میراث طبیعی و زیستی رسیدهاند. البته متولیان راه نباید از این مسأله غافل شوند که برنامهریزی برای راه تنها به معنی اعمال تغییرات در فرم هندسی و برهم زدن نظم طبیعت نیست و روی دیگر سکه بی توجهی و رها کردن راه هم نیست.
راههای روستایی مانند سایر انواع راه نیازمند توسعه زیرساختهای ایمنی راه هستند. ضرورت به استقرار واحدهای پشتیبان راه، ضرورت توسعه امکانات راه نظیر مراکز خدمات گردشگری و حتی در سادهترین نوع نیاز، وجود ایستگاههای مناسب تأمین سوخت. راههای روستایی بیش از آن که نیاز به ایمنی از جنس معمول که در نهایت منتج به تحمیل هندسه به مسیر خواهد شد، داشته باشد؛ نیازمند القای حس امنیت در نظر مسافران است.
برنامه ریزان و متولیان راه باید با پیشبینی سهولت در ارتباط به وسیله روشهای جایگزین در مواقع ضروری از مداخلات بدون پشتوانه فکری در شبکه راههای روستایی و میراث فرهنگی طبیعی کشور پرهیز کنند. به عنوان نمونه با جانمایی محلهای مناسبی جهت فرود بالگرد میتوان ظرفیتهای سهولت ارتباطات ضروری را بالاتر برد و به بسترهای طبیعی و مناظر فرهنگی کشور نیز آسیب کمتری وارد نمود.
بی شک جذابیت مسیرهای پر پیچ و خم طبیعی خود بخشی از جاذبه سفر برای گردشگران طبیعت گرد خواهد بود؛ بهانهای برای فرار از یکنواختی و تکراری بی مبالات. نباید فراموش کرد که مقصود، مقصد خود را خواهد جست. مسافری که قصد سفر به دل طبیعت و تجربه مناظر زیبای طبیعی را دارد از تک تک لحظات سفر بهره خواهد برد. پس ضرورتی برای تحمیل مدلهای هندسی بیگانه نخواهد داشت. اگرچه که روی دیگر ماجرا رها شدن این گونه راهها در ذهن متولیان امر خواهد بود.
......................................................
سید چمران موسوی، پژوهشگر شهری