تاریخ انتشار
دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۲۳
کد مطلب : ۴۴۹۳۱۵
یادداشتی از امید یعقوب زاده؛
«طوفانی تاریخی» در راه است؛ هشداری به دوستداران ایران!
۰
کبنا ؛این روزها اتفاقات و خبرهای خوبی را شاهد نیستیم؛ از وضعیت فاجعه بار اقتصادی تا مشکلات سیاسی و فرهنگی و محیط زیستی، کم آبی و مشکل ریزگردها در کشور؛ چه در حوزه داخلی و چه در حوزه خارجی؛ و همه اینها پدیدههای جدیدی هستند که تاریخ چنین مسایلی را در این سطح به یاد ندارد!
امید یعقوب زاده در آسیانیوز نوشت: این روزها اتفاقات و خبرهای خوبی را شاهد نیستیم. از وضعیت فاجعه بار اقتصادی تا مشکلات سیاسی و فرهنگی کشورمان چه در حوزه داخلی و چه در حوزه خارجی. مسائل و مشکلات محیط زیستی از قبیل ریزگردها نیز پدیده جدیدی است که تاریخ چنین مسئلهای را در این سطح به یاد ندارد.
بروز این مسائل و مشکلات و تشدید آن در چند سال اخیر که منجر به بغرنجتر شدن وضعیت کشور شده، شکل گیری فضای یاس و ناامیدی در بین تمام مردم ایران از عامه تا نخبگان را به دنبال داشته است. گزارههایی مثل اینکه (این کشور دیگر درست نمیشود) و یا اینکه: سرنوشت ونزوئلا در انتظار ماست و یا (هیچ آینده روشنی را نمیتوان دید) و صحبتها و اظهارنظرهایی این چنین که این روزها بسیار شنیده میشود.
اما سوالی که ذهن همه مردم ایران را به خود مشغول داشته آن است که سرانجام وضعیت کنونی چه خواهد شد؟ تاریخ میتواند به این سؤال پاسخ دهد.
مطالعه تاریخ و کسب بینش تاریخی لازمه پاسخ به مسائل بنیادین هر جامعهای است. تاریخ نه تنها چراغ راه آینده است بلکه میتواند در مسائل این چنینی امید بخش نیز باشد. با نگاهی به نظرات متفکرین حال حاضر کشورمان میتوان به این نتیجه رسید که بدترین سناریوهای پیش بینی شده برای آینده ایران 4 ویژگی دارند:
1- فروپاشی اقتصادی 2- قحطی 3- تجزیه کشور 4- حمله کشور خارجی به ایران. اما با رجوع به تاریخ میتوان دید که بدرترین سناریویی که برای آینده وضعیت کنونی یا طوفانی که در حال نزدیک شدن به ایران است ترسیم شده، در گذشتهای نه چندان دور و در دهه بیستم قرن گذشته تحقق پیدا کرده است!
در دهه بیستم قرن سیزدهم هجری شمسی و در جریان جنگ جهانی دوم ایران در مرحله اول توسط قوای متفقین اشغال شد، پس از آن یک فروپاشی اقتصادی را تجربه کرد، سپس قحطی نان دامن گیر مردم ایران شد و در برههای آذربایجان و کردستان عزیز از ایران جدا شدند.
اما تنها دو دهه بعد از این اتفاقات تأسف انگیز ایران به ثبات سیاسی بسیار مناسبی دست یافت و رشد اقتصادی 2 رقمی را تجربه کرد و از لحاظ منطقهای و بین المللی به وضعیت بسیار خوبی رسید.
نکته امید بخش این بررسی کوتاه تاریخی یادآوری این قانون تاریخی است که هیچ وضعیتی در تاریخ ابدی نیست و اگر قرار بر ابدی بودن یک وضعیت در طول تاریخ بود، اساساً تاریخ معنی پیدا نمیکرد. همان طور که وضعیت فاجعه بار دهه بیست پابرجا نماند، رشد اقتصادی 2 رقمی و ثبات و اعتبار بین المللی دهه 40 و 50 نیز باقی نماند.
بنابراین با علم به تاریخ میتوان به این نتیجه رسید که وضعیت کنونی نیز همیشگی نخواهد بود. همان طور که سیف فرغانی شاعر قرن هفتم و هشتم هجری در واکنش به وضعیت نابسامان ایران در دوران هجوم مغولان به زیبایی به این قانون تاریخی اشاره کرده است:
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت ناچار کاروان شما نیز بگذرد
اما در برابر طوفانهای تاریخی چه باید کرد؟ در پاسخ به این سؤال باید پرسید که در برابر سیل آبهای سنگین و طوفانهای سهمگین طبیعی چه میتوان کرد؟ طبعاً هیچ انسان عاقلی سعی در غلبه بر سیل آبها یا طوفانها ندارد، چراکه توانایی ایستادن و غلبه بر این حوادث طبیعی را نخواهد داشت. بنابراین رفتار عقلانی پناه بردن به یک جای امن، تجهیز محل سکونت و تقویت خود قبل از وقوع بلایای طبیعی است.
در طوفانهای تاریخی نیز باید به همین شیوه عمل کرد. توضیح آنکه حتی کسانی که اهل فکر و اندیشه هستند و نسبت به مسائل و مشکلات موجود منفعل نیستند و سعی در بهبود اوضاع دارند، هیچ قدرتی برای مقابله در برابر طوفانهای تاریخی اینچنینی ندارند. واقعیت آن است که به جز سیاستمداران و ارباب قدرت هیچ کس دیگری یارای مقابله با چنین وضعیتهایی را نخواهد داشت و سعی در ایستادن در برابر طوفانهای تاریخی اتلاف وقت و از بین بردن سرمایههای این کشور است.
بنابراین پیشنهاد نگارنده به عنوان یکی از عاشقان ایران به دیگر عاشقان ایران این است که با توجه به قانون تاریخی عدم پایداری هیچ وضعیتی در تاریخ، ضمن حفظ امید به آینده، از برابر این طوفان حوادث که نشانههای آن کاملاً واضح و مبرهن است کنار رفته و با هدف بازسازی ایران بزرگ پس از تخریبهای گستردهای که تحقق خواهد یافت، به تقویت خود در ابعاد مختلف بپردازند.
برای اینکه تخریبهای به وجود آمده فعلی و خسارات بیشتری که در راه است هر چه سریعتر جبران شود، این مرز و بوم به دلسوزان و متفکرینی نیاز دارد که در پس این حوادث زنده مانده باشند و توانایی جبران این خسارات را داشته باشند./
پاینده باد ایران و ایرانیان
امید یعقوب زاده در آسیانیوز نوشت: این روزها اتفاقات و خبرهای خوبی را شاهد نیستیم. از وضعیت فاجعه بار اقتصادی تا مشکلات سیاسی و فرهنگی کشورمان چه در حوزه داخلی و چه در حوزه خارجی. مسائل و مشکلات محیط زیستی از قبیل ریزگردها نیز پدیده جدیدی است که تاریخ چنین مسئلهای را در این سطح به یاد ندارد.
بروز این مسائل و مشکلات و تشدید آن در چند سال اخیر که منجر به بغرنجتر شدن وضعیت کشور شده، شکل گیری فضای یاس و ناامیدی در بین تمام مردم ایران از عامه تا نخبگان را به دنبال داشته است. گزارههایی مثل اینکه (این کشور دیگر درست نمیشود) و یا اینکه: سرنوشت ونزوئلا در انتظار ماست و یا (هیچ آینده روشنی را نمیتوان دید) و صحبتها و اظهارنظرهایی این چنین که این روزها بسیار شنیده میشود.
اما سوالی که ذهن همه مردم ایران را به خود مشغول داشته آن است که سرانجام وضعیت کنونی چه خواهد شد؟ تاریخ میتواند به این سؤال پاسخ دهد.
مطالعه تاریخ و کسب بینش تاریخی لازمه پاسخ به مسائل بنیادین هر جامعهای است. تاریخ نه تنها چراغ راه آینده است بلکه میتواند در مسائل این چنینی امید بخش نیز باشد. با نگاهی به نظرات متفکرین حال حاضر کشورمان میتوان به این نتیجه رسید که بدترین سناریوهای پیش بینی شده برای آینده ایران 4 ویژگی دارند:
1- فروپاشی اقتصادی 2- قحطی 3- تجزیه کشور 4- حمله کشور خارجی به ایران. اما با رجوع به تاریخ میتوان دید که بدرترین سناریویی که برای آینده وضعیت کنونی یا طوفانی که در حال نزدیک شدن به ایران است ترسیم شده، در گذشتهای نه چندان دور و در دهه بیستم قرن گذشته تحقق پیدا کرده است!
در دهه بیستم قرن سیزدهم هجری شمسی و در جریان جنگ جهانی دوم ایران در مرحله اول توسط قوای متفقین اشغال شد، پس از آن یک فروپاشی اقتصادی را تجربه کرد، سپس قحطی نان دامن گیر مردم ایران شد و در برههای آذربایجان و کردستان عزیز از ایران جدا شدند.
اما تنها دو دهه بعد از این اتفاقات تأسف انگیز ایران به ثبات سیاسی بسیار مناسبی دست یافت و رشد اقتصادی 2 رقمی را تجربه کرد و از لحاظ منطقهای و بین المللی به وضعیت بسیار خوبی رسید.
نکته امید بخش این بررسی کوتاه تاریخی یادآوری این قانون تاریخی است که هیچ وضعیتی در تاریخ ابدی نیست و اگر قرار بر ابدی بودن یک وضعیت در طول تاریخ بود، اساساً تاریخ معنی پیدا نمیکرد. همان طور که وضعیت فاجعه بار دهه بیست پابرجا نماند، رشد اقتصادی 2 رقمی و ثبات و اعتبار بین المللی دهه 40 و 50 نیز باقی نماند.
بنابراین با علم به تاریخ میتوان به این نتیجه رسید که وضعیت کنونی نیز همیشگی نخواهد بود. همان طور که سیف فرغانی شاعر قرن هفتم و هشتم هجری در واکنش به وضعیت نابسامان ایران در دوران هجوم مغولان به زیبایی به این قانون تاریخی اشاره کرده است:
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت ناچار کاروان شما نیز بگذرد
اما در برابر طوفانهای تاریخی چه باید کرد؟ در پاسخ به این سؤال باید پرسید که در برابر سیل آبهای سنگین و طوفانهای سهمگین طبیعی چه میتوان کرد؟ طبعاً هیچ انسان عاقلی سعی در غلبه بر سیل آبها یا طوفانها ندارد، چراکه توانایی ایستادن و غلبه بر این حوادث طبیعی را نخواهد داشت. بنابراین رفتار عقلانی پناه بردن به یک جای امن، تجهیز محل سکونت و تقویت خود قبل از وقوع بلایای طبیعی است.
در طوفانهای تاریخی نیز باید به همین شیوه عمل کرد. توضیح آنکه حتی کسانی که اهل فکر و اندیشه هستند و نسبت به مسائل و مشکلات موجود منفعل نیستند و سعی در بهبود اوضاع دارند، هیچ قدرتی برای مقابله در برابر طوفانهای تاریخی اینچنینی ندارند. واقعیت آن است که به جز سیاستمداران و ارباب قدرت هیچ کس دیگری یارای مقابله با چنین وضعیتهایی را نخواهد داشت و سعی در ایستادن در برابر طوفانهای تاریخی اتلاف وقت و از بین بردن سرمایههای این کشور است.
بنابراین پیشنهاد نگارنده به عنوان یکی از عاشقان ایران به دیگر عاشقان ایران این است که با توجه به قانون تاریخی عدم پایداری هیچ وضعیتی در تاریخ، ضمن حفظ امید به آینده، از برابر این طوفان حوادث که نشانههای آن کاملاً واضح و مبرهن است کنار رفته و با هدف بازسازی ایران بزرگ پس از تخریبهای گستردهای که تحقق خواهد یافت، به تقویت خود در ابعاد مختلف بپردازند.
برای اینکه تخریبهای به وجود آمده فعلی و خسارات بیشتری که در راه است هر چه سریعتر جبران شود، این مرز و بوم به دلسوزان و متفکرینی نیاز دارد که در پس این حوادث زنده مانده باشند و توانایی جبران این خسارات را داشته باشند./
پاینده باد ایران و ایرانیان