تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۱۶
کد مطلب : ۴۴۷۷۴۰
کبنا بررسی کرد
قسمت اول) پیشامدها و تحولات انتخاباتی در کهگیلویه و بویراحمد / خرامین میآید یا نمیآید؟
۴
کبنا ؛تا انتخابات دوازدهم مجلس شورای اسلامی از یک جهت زمان زیادی مانده است و از جهت دیگر نیز این زمان به سرعت باد خواهد گذشت. تحولات انتخاباتی اگر چه معطوف به سال انتخابات است اما در کهگیلویه و بویراحمد هر اتفاق و رخدادی را میتوان از دریچه انتخابات دید و به ارزیابی آن پرداخت. این پایگاه خبری طی مطالب و گزارشات زنجیر وار تا ایام انتخابات در سال 1402 پیشامدها و تحولات و اتفاقات انتخاباتی در سه حوزه انتخابیه استان را مورد تحلیل و ارزیابی قرار خواهد داد. در گام اول گمانه زنی حضور نامزدها در سه حوزه انتخابیه بررسی خواهد شد و در ادامه به شرایط عمومی سه نماینده فعلی خواهیم پرداخت و در ادامه متناسب با تحولات و اتفاقات مطالب و گزارشات ارائه خواهد شد.
در اولین قسمت از این مطالب شرایط عمومی و انتخاباتی حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون را بصورت مختصر و کوتاه بررسی خواهیم کرد و احتمال حضور یکی از گزینههای سیاسی در این حوزه انتخابیه مورد تحلیل و ارزیابی قرار خواهد گرفت.
حوزه انتخابیه بویراحمد و دنا و مارگون را باید در سه حوزه قوم زده استان قومیترین حوزه انتخابیه دانست که تعصبات و جبهه بندیها قومی بیش از دو حوزه انتخابیه دیگر استان حداقل در سالهای اخیر در آن دیده میشود.
جریانها و گروههای سیاسی در این حوزه انتخابیه ظهور و حضور کمی دارند و حتی مدیران جدید در استان بیش از گذشته با پارامترهای قومی و ایلی انتخاب و معرفی میشوند. نیروهای تشکیلاتی و عقیدتی یا به کنج انزوا رفتهاند و یا هم خود بخشی از همین پروسه قومیت در استان شدهاند.
به نظر میرسد این موضوع در حال تشدید است و دورنمایی از حل آن در مناسبات استان دیده نمیشود. دوری نیروهای سیاسی و نخبه که عملاً خود را در مقابل این فضا مستأصل میبینند به تقویت فضای قومی نیز کمک کرده است.
بعد از یک دهه از سیطره و نفوذ کامل غلام رضا تاجگردون بر عرصه سیاسی استان رد اعتبارنامه وی یک فرجه تنفسی در اختیار نمایندگان دو حوزه انتخابیه دیگر استان گذاشت تا از این فرصت طلایی استفاده کنند و در مسیر شعاری احیای عزتی که وعدهاش را داده بودند گام بردارند. البته تعریف درست و دقیقی از این عزت در دست نیست و کل مصداق آن منحصر بر معرفی و انتصاب مدیران در دستگاههای کل و شهرستانی است که در چنین فضایی و در انفعال محض سید ناصر حسینیپور فرصت عرض اندام بیشتری به سیدمحمد موحد و مهدی روشنفکر رسیده است که همین موضوع در مقطعی سبب اعتراض شدید امام جمعه گچساران به سیدناصر حسینی پور شد و وی از دو نماینده دیگر استان خواست که سهمیهای به گچساران بدهند.
با این وجود در چنین فضایی میدان بیشتری در اختیار موحد قرار گرفته است او البته یک نماینده سفت و پیگیر به نام مهدی روشنفکر در کنار خود دارد. هم مهدی روشنفکر و هم محمد موحد شدیداً متهم به توجه و انحصار در استفاده از یک منطقه و قوم مربوط به خود هستند البته این دو، این انتقاد را قبول ندارند و روشنفکر حتی بارها گفته است در نگاه من چنارستان منطقه نماینده قبلی با سیلارستان منطقه خودم تفاوتی ندارد که البته منتقدین می گویند از نگاه روانکاوانه این اندازه تاکید بر عدم تفاوت بیانگر وجود تفاوت است. هر چند منتقدین رادیکالتر معتقدند اساسی کار صورت نگرفته است که سهم سیلارستان باشد یا چنارستان.
تحلیل عملکرد روشنفکر در مطلب مستقلی در ادامه همین مطالب صورت خواهد گرفت. ولی فعلاً در جبهه بزرگی از مخالفین وی برخی تحرکات برای عرض اندام در مقابلش در جریان است.
برخی از گزینههای احتمالی احتمالاً از میان نامزدهای انتخابات قبلی خواهند بود. محمد بهرامی همچنان مصر به حضور در صحنه انتخابات است. اگر او این دوره هم بیاید این چهارمین حضور انتخاباتی وی خواهد بود. برخی منتقدین در شرایط فعلی بهرامی را جدیترین رقیب برای روشنفکر میدانند. نادر منتظریان دیگر نامزدی است که حضورش طبیعتاً باید برای دور جدید محتمل مینمود اما حالا زمزمههایی از بروز اختلاف در میان اصولگرایانِ همیشه دارای اختلاف به گوش میرسد و همین زمزمهها کار منتظریان برای حضور مجدد را با اما و اگر مواجه کرده است.
در کنار این گزینهها اما این روزها یک نام جدید برای انتخابات به گوش میرسد که به نسبت سایر گزینههای جدید، شناخته شدهتر و سیاسیتر است و این گزینه کسی نیست به غیر از شیرعلی خرامین که یکی از چهرههای مطرح اصولگرایی استان و رئیس ستاد شورای وحدت اصولگرایان حجه الاسلام رئیسی در استان بود. خرامین سابقه مسئولیتهای استانی نیز در کارنامه خود دارد و در چندین دوره صحبت جدی از حضور وی در صحنه انتخابات میشد که هر بار به علتی این اتفاق نیفتاد. اما حالا برخی رسانهها خبر از برنامه جدی انتخاباتی خرامین برای حوزه انتخابیه بویراحمد و دنا میدهند. اما وی تاکنون هیچ موضعگیری رسمی در این باره نداشته است.
از خرامین در ابتدای دولت ابراهیم رئیسی بعنوان یک از گزینههای استانداری استان نام برده میشد و تلاشهایی در این زمینه انجام گرفت اما در نهایت استانداری استان به یک گزینه بومی دیگر یعنی علی احمدزاده رسید، گزینهای که به اعتقاد بعضیها تاکنون عملکرد قابل قبولی از خود نشان نداده است. بعد از این خرامین به عنوان گزینه جدی ریاست علوم پزشکی به تهران معرفی شد و حتی گفته میشد جلسه مصاحبه و رضایت وزارت خانه از وی به خوبی پیش رفت. اما یک تقسیم بندی پشت پرده میان نمایندگان همه چیز را به هم ریخت. پیشتر جهاد کشاورزی و آموزش و پرورش استان، بعنوان دو مجموعه بزرگ استان به نیروهایی از دو حوزه انتخابیه بویراحمد و کهگیلویه رسیده بود و گچساران در این تقسیم بندی بی سهم مانده بود بویژه که زارع پور بعد از یک دوره موفق از آموزش و پرورش رفته بود و این موضوع حسینیهای بحرینی را زیر فشار افکار عمومی حوزه انتخابیهشان قرار داده بود و در این مسیر نیز استاندار و رئیس دفترش به جبهه حسینیها پیوسته بودند تا با وجود برخی مقاومتها و افشاگریها علیه محمد غلام نژاد بویژه به واسطه سابقه معاونت وی در دولت قبل و همچنین عکسی که از وی با تعرفه نام تاجگردون در دست به بیرون آمده بود. این سمت به هر ترتیبی بود به خرامین نرسید و گفته میشود وی بعد از این اتفاقاً در مقابل برخی پیشنهادات دیگر از جمله مدیرعاملی هلال احمر استان و معاون پشتیبانی استانداری حاضر به پذیرش این سمتها نشد تا این گمانه تقویت شود که وی برای انتخابات آینده مجلس برنامه جدی دارد.
خرامین در این مسیر البته با یک مانع جدی روبرو است و آن هم اشتراکات منطقهای با نماینده فعلی است هر چند او در طول فعالیت سیاسی خود اصرار داشته است خود را یک فرد سیاسی و دانشگاهی معرفی کند اما وجود چنین مانعی در مناسبات قومی استان را نمیتوان نادیده گرفت. از سوی دیگر رابطه خرامین و اصولگرایان سنتی با فراز و فرودهای زیادی همراه بوده است. خرامین با وجود صبغه بالای اصولگرایی، در همیشه احوال سویه مستقلانه خود را نیز حفظ کرده است. خرامین برای جلب حمایت اصولگرایان چند مانع جدی دارد. او بخوبی میداند که نادر منتظریان یک دور آمده است و رأی خوبی کسب کرده است و همچنان این توقع و انتظار میرود که با حمایت اصولگرایان یکبار دیگر در صحنه حاضر شود. اخیراً به مانند اکثر انتخاباتهای قبلی صحبت از احتمال حضور خلیفه خلقی پور نیز میشود. چهرهای که در تقسیمات مدیریتی نیز هیچ سهمی بدست نیاورد.
اما از همه مهمتر احتمال حضور شخص ستار هدایتخواه در صحنه انتخابات است که مفصل مورد بررسی قرار خواهد گرفت و اگر او بیاید طبیعتاً حجت برای اطرافیانش مشخص و روشن است.
فارغ از این احتمالات البته که نباید چندان روی موضوع و برنامه تشکیلاتی اصولگرایان استان حساب کرد آنها سالهاست در اختلاف و چند دستگی به سر میبرند و پیروزی دو دوره زارع و یک دوره روشنفکر دقیقاً نتیجه همین اختلافات بوده است و حتی بسیاریها رمز پیروزی مهدی روشنفکر را در عبور از این تشکیلات و ایستادن در مقابل آنها میدانند. ایستادن که کماکان ادامه دارد و روشنفکر حاضر به نشستن به این طیف نیست و بعید است این طیف نیز حاضر به دوستی با روشنفکر باشند.
خرامین یک چهره دانشگاهی و علمی است که در سالهای گذشته و با برخی سخنرانیها و نوشتن برخی مقالات حضور و ظهور بالایی در عرضه سیاسی و عمومی استان داشته است وی از مهمترین منتقدین برجام در استان بوده است که البته در این دولت از انتقادات و اظهارات برجامی خرامین خبری نیست. او هم چنین در چند مقطع با نگارش نامه به موسی خادمی استاندار وقت استان و همچنین غلام رضا تاجگردون فضای انتقادی تندی علیه تاجگردون بوجود آورد.
آمدن یا نیامدن خرامین همچنان در هالهای از ابهام است ولی بر کسی پوشیده نیست که وی به حضور تمایل دارد و قطعا در حال ارزیابی این موضوع است که آیا در 1402 بیاید یا 1406.
اما حضور وی در 1402 میتواند چالشهای جدی برای نماینده فعلی ایجاد کند و حتی به یک جبهه بندی جدید سیاسی در استان منتج شود. باید منتظر ماند تحولات از راه برسند و فضا بیشتر از آنچه امروز هست انتخاباتی شود تا دید که گزینههایی همچون خرامین میآیند و یا ترجیح میدهند این دوره یا سکوت کنند و یا در ائتلافهای بیرون از حضور در پی مهندسی فضا به سود خود باشند و یا اپوزیسیون عملکرد نماینده فعلی خواهند شد.
در اولین قسمت از این مطالب شرایط عمومی و انتخاباتی حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون را بصورت مختصر و کوتاه بررسی خواهیم کرد و احتمال حضور یکی از گزینههای سیاسی در این حوزه انتخابیه مورد تحلیل و ارزیابی قرار خواهد گرفت.
حوزه انتخابیه بویراحمد و دنا و مارگون را باید در سه حوزه قوم زده استان قومیترین حوزه انتخابیه دانست که تعصبات و جبهه بندیها قومی بیش از دو حوزه انتخابیه دیگر استان حداقل در سالهای اخیر در آن دیده میشود.
جریانها و گروههای سیاسی در این حوزه انتخابیه ظهور و حضور کمی دارند و حتی مدیران جدید در استان بیش از گذشته با پارامترهای قومی و ایلی انتخاب و معرفی میشوند. نیروهای تشکیلاتی و عقیدتی یا به کنج انزوا رفتهاند و یا هم خود بخشی از همین پروسه قومیت در استان شدهاند.
به نظر میرسد این موضوع در حال تشدید است و دورنمایی از حل آن در مناسبات استان دیده نمیشود. دوری نیروهای سیاسی و نخبه که عملاً خود را در مقابل این فضا مستأصل میبینند به تقویت فضای قومی نیز کمک کرده است.
بعد از یک دهه از سیطره و نفوذ کامل غلام رضا تاجگردون بر عرصه سیاسی استان رد اعتبارنامه وی یک فرجه تنفسی در اختیار نمایندگان دو حوزه انتخابیه دیگر استان گذاشت تا از این فرصت طلایی استفاده کنند و در مسیر شعاری احیای عزتی که وعدهاش را داده بودند گام بردارند. البته تعریف درست و دقیقی از این عزت در دست نیست و کل مصداق آن منحصر بر معرفی و انتصاب مدیران در دستگاههای کل و شهرستانی است که در چنین فضایی و در انفعال محض سید ناصر حسینیپور فرصت عرض اندام بیشتری به سیدمحمد موحد و مهدی روشنفکر رسیده است که همین موضوع در مقطعی سبب اعتراض شدید امام جمعه گچساران به سیدناصر حسینی پور شد و وی از دو نماینده دیگر استان خواست که سهمیهای به گچساران بدهند.
با این وجود در چنین فضایی میدان بیشتری در اختیار موحد قرار گرفته است او البته یک نماینده سفت و پیگیر به نام مهدی روشنفکر در کنار خود دارد. هم مهدی روشنفکر و هم محمد موحد شدیداً متهم به توجه و انحصار در استفاده از یک منطقه و قوم مربوط به خود هستند البته این دو، این انتقاد را قبول ندارند و روشنفکر حتی بارها گفته است در نگاه من چنارستان منطقه نماینده قبلی با سیلارستان منطقه خودم تفاوتی ندارد که البته منتقدین می گویند از نگاه روانکاوانه این اندازه تاکید بر عدم تفاوت بیانگر وجود تفاوت است. هر چند منتقدین رادیکالتر معتقدند اساسی کار صورت نگرفته است که سهم سیلارستان باشد یا چنارستان.
تحلیل عملکرد روشنفکر در مطلب مستقلی در ادامه همین مطالب صورت خواهد گرفت. ولی فعلاً در جبهه بزرگی از مخالفین وی برخی تحرکات برای عرض اندام در مقابلش در جریان است.
برخی از گزینههای احتمالی احتمالاً از میان نامزدهای انتخابات قبلی خواهند بود. محمد بهرامی همچنان مصر به حضور در صحنه انتخابات است. اگر او این دوره هم بیاید این چهارمین حضور انتخاباتی وی خواهد بود. برخی منتقدین در شرایط فعلی بهرامی را جدیترین رقیب برای روشنفکر میدانند. نادر منتظریان دیگر نامزدی است که حضورش طبیعتاً باید برای دور جدید محتمل مینمود اما حالا زمزمههایی از بروز اختلاف در میان اصولگرایانِ همیشه دارای اختلاف به گوش میرسد و همین زمزمهها کار منتظریان برای حضور مجدد را با اما و اگر مواجه کرده است.
در کنار این گزینهها اما این روزها یک نام جدید برای انتخابات به گوش میرسد که به نسبت سایر گزینههای جدید، شناخته شدهتر و سیاسیتر است و این گزینه کسی نیست به غیر از شیرعلی خرامین که یکی از چهرههای مطرح اصولگرایی استان و رئیس ستاد شورای وحدت اصولگرایان حجه الاسلام رئیسی در استان بود. خرامین سابقه مسئولیتهای استانی نیز در کارنامه خود دارد و در چندین دوره صحبت جدی از حضور وی در صحنه انتخابات میشد که هر بار به علتی این اتفاق نیفتاد. اما حالا برخی رسانهها خبر از برنامه جدی انتخاباتی خرامین برای حوزه انتخابیه بویراحمد و دنا میدهند. اما وی تاکنون هیچ موضعگیری رسمی در این باره نداشته است.
از خرامین در ابتدای دولت ابراهیم رئیسی بعنوان یک از گزینههای استانداری استان نام برده میشد و تلاشهایی در این زمینه انجام گرفت اما در نهایت استانداری استان به یک گزینه بومی دیگر یعنی علی احمدزاده رسید، گزینهای که به اعتقاد بعضیها تاکنون عملکرد قابل قبولی از خود نشان نداده است. بعد از این خرامین به عنوان گزینه جدی ریاست علوم پزشکی به تهران معرفی شد و حتی گفته میشد جلسه مصاحبه و رضایت وزارت خانه از وی به خوبی پیش رفت. اما یک تقسیم بندی پشت پرده میان نمایندگان همه چیز را به هم ریخت. پیشتر جهاد کشاورزی و آموزش و پرورش استان، بعنوان دو مجموعه بزرگ استان به نیروهایی از دو حوزه انتخابیه بویراحمد و کهگیلویه رسیده بود و گچساران در این تقسیم بندی بی سهم مانده بود بویژه که زارع پور بعد از یک دوره موفق از آموزش و پرورش رفته بود و این موضوع حسینیهای بحرینی را زیر فشار افکار عمومی حوزه انتخابیهشان قرار داده بود و در این مسیر نیز استاندار و رئیس دفترش به جبهه حسینیها پیوسته بودند تا با وجود برخی مقاومتها و افشاگریها علیه محمد غلام نژاد بویژه به واسطه سابقه معاونت وی در دولت قبل و همچنین عکسی که از وی با تعرفه نام تاجگردون در دست به بیرون آمده بود. این سمت به هر ترتیبی بود به خرامین نرسید و گفته میشود وی بعد از این اتفاقاً در مقابل برخی پیشنهادات دیگر از جمله مدیرعاملی هلال احمر استان و معاون پشتیبانی استانداری حاضر به پذیرش این سمتها نشد تا این گمانه تقویت شود که وی برای انتخابات آینده مجلس برنامه جدی دارد.
خرامین در این مسیر البته با یک مانع جدی روبرو است و آن هم اشتراکات منطقهای با نماینده فعلی است هر چند او در طول فعالیت سیاسی خود اصرار داشته است خود را یک فرد سیاسی و دانشگاهی معرفی کند اما وجود چنین مانعی در مناسبات قومی استان را نمیتوان نادیده گرفت. از سوی دیگر رابطه خرامین و اصولگرایان سنتی با فراز و فرودهای زیادی همراه بوده است. خرامین با وجود صبغه بالای اصولگرایی، در همیشه احوال سویه مستقلانه خود را نیز حفظ کرده است. خرامین برای جلب حمایت اصولگرایان چند مانع جدی دارد. او بخوبی میداند که نادر منتظریان یک دور آمده است و رأی خوبی کسب کرده است و همچنان این توقع و انتظار میرود که با حمایت اصولگرایان یکبار دیگر در صحنه حاضر شود. اخیراً به مانند اکثر انتخاباتهای قبلی صحبت از احتمال حضور خلیفه خلقی پور نیز میشود. چهرهای که در تقسیمات مدیریتی نیز هیچ سهمی بدست نیاورد.
اما از همه مهمتر احتمال حضور شخص ستار هدایتخواه در صحنه انتخابات است که مفصل مورد بررسی قرار خواهد گرفت و اگر او بیاید طبیعتاً حجت برای اطرافیانش مشخص و روشن است.
فارغ از این احتمالات البته که نباید چندان روی موضوع و برنامه تشکیلاتی اصولگرایان استان حساب کرد آنها سالهاست در اختلاف و چند دستگی به سر میبرند و پیروزی دو دوره زارع و یک دوره روشنفکر دقیقاً نتیجه همین اختلافات بوده است و حتی بسیاریها رمز پیروزی مهدی روشنفکر را در عبور از این تشکیلات و ایستادن در مقابل آنها میدانند. ایستادن که کماکان ادامه دارد و روشنفکر حاضر به نشستن به این طیف نیست و بعید است این طیف نیز حاضر به دوستی با روشنفکر باشند.
خرامین یک چهره دانشگاهی و علمی است که در سالهای گذشته و با برخی سخنرانیها و نوشتن برخی مقالات حضور و ظهور بالایی در عرضه سیاسی و عمومی استان داشته است وی از مهمترین منتقدین برجام در استان بوده است که البته در این دولت از انتقادات و اظهارات برجامی خرامین خبری نیست. او هم چنین در چند مقطع با نگارش نامه به موسی خادمی استاندار وقت استان و همچنین غلام رضا تاجگردون فضای انتقادی تندی علیه تاجگردون بوجود آورد.
آمدن یا نیامدن خرامین همچنان در هالهای از ابهام است ولی بر کسی پوشیده نیست که وی به حضور تمایل دارد و قطعا در حال ارزیابی این موضوع است که آیا در 1402 بیاید یا 1406.
اما حضور وی در 1402 میتواند چالشهای جدی برای نماینده فعلی ایجاد کند و حتی به یک جبهه بندی جدید سیاسی در استان منتج شود. باید منتظر ماند تحولات از راه برسند و فضا بیشتر از آنچه امروز هست انتخاباتی شود تا دید که گزینههایی همچون خرامین میآیند و یا ترجیح میدهند این دوره یا سکوت کنند و یا در ائتلافهای بیرون از حضور در پی مهندسی فضا به سود خود باشند و یا اپوزیسیون عملکرد نماینده فعلی خواهند شد.
مثلا خرامین میخواد چه کار کنه
الکی معرکه گیری نکنید