تاریخ انتشار
شنبه ۲۷ فروردين ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۰۲
کد مطلب : ۴۴۷۰۳۳
کبنا گزارش می دهد؛
مهدوی مطلق: مبنای تحلیلهای سیاسی ما اسلام سیاسی است
۰
کبنا ؛دوره تحلیل سیاسی جوانان با حضور شهرام مهدوی مطلق فرماندار شهرستان بویراحمد برگزار شد.
به گزارش کبنا نیوز، این دوره به همت نهضت جوانان انقلابی تحلیلگر با همکاری قرب فرهنگی بقیه الله و به مدت دو روز در یاسوج برگزار شد.
متن سخنرانی مهدوی مطلق در این همایش دو روزه به شرح زیر است:
جریان شناسی سیاسی را باید از ریل اندیشهها شروع کنیم و در گام دوم دیگر وقت تلف کردن برای پرونده خوانی افراد و جریانات برای تحلیل سیاسی روش مناسبی نیست.
اگر جریان شناسی سیاسی را بر اساس روشهای معین دنبال کنیم و در تحلیلهای سیاسی هم رهیافتهای علوم انسانی را در فرایند شناخت جریانات سیاسی بکار بگیریم؛ به جای شناخت موردی افراد و جریانات به شناخت اندیشهها خواهیم رسید و زودتر میتوانیم به یک جمع بندی برسیم.
جوانان انقلابی باید بر اساس یک انسجام و سازمان ذهنی مشخص به تحلیل و شناخت جریانات سیاسی بپردازند و گرنه دچار پراکنده گویی براساس سلایق مختلف خواهند شد و امروزه در تحلیلهای سیاسی تاحدودی دچار پراکنده گویی و روایت مختلف از یک جریان سیاسی هستیم.
مبنای تحلیلهای سیاسی ما اسلام سیاسی است و هرجریانی را در مواجه با اسلام سیاسی یا همان مواجه دین با سیاست میسنجیم و قضاوت میکنیم.
در مواجهه دین با سیاست برخی معتقدند که دین باید تابع سیاست باشد و یا برعکس، برخی دیگر معتقد به سازگاری دین و سیاست یا همان تساهل و تسامح هستند و عدهای هم اساساً اعتقادی به ترکیب دین و سیاست ندارند، وحدت دین و سیاست یا همان یکی بودن دین و سیاست نیز از دیگر مدلهای ارزیابی اندیشههاست که مدل مورد نظر امامین انقلاب همان سیاست عین دیانت و دیانت عین سیاست (وحدت دین و سیاست) میباشد و شاخص ارزیابی ما از جریانات سیاسی و شناسایی و تحلیل آنان نیز بر همین مبانی اندیشهای است.
این مدلها را میتوان بر داریم و روی هرکدام از جریانات سیاسی بگذاریم و نسبت به آنها در حوزه اندیشه قضاوت و اظهار نظر نماییم.
مدلهای دیگر روش جریان شناسی سیاسی نیز عبارتند از:
_ روش گفتمان که در این روش دقیقاً میتوان اندیشه افراد را متوجه بشویم چرا که هر جریان سیاسی الزاماً دارای مواضع و مکتوبه و خطابههایی است که معمولاً کلید واژههای مشترکی در این مواضع وجود دارد که گفتمان و سبک گفتاری و کرداری آنها محسوب میشود و از این گفتمان نوع بینش اعتقادی و رویکرد آنان را می توانتشخیص داد و شناخت.
_روش تطور گفتمانی، در این روش به سابقه گفتمان افراد و جریانات سیاسی باید مراجعه کرد و نیاز به مطالعه تاریخی دارد و در این تطور گفتمانی افراد در فرایند تاریخ میتوان به طور دقیق نسبت به ثبات یا عدم ثبات گفتمانی افراد و جریانات سیاسی پی ببریم. به این معنا که افراد و جریانات سیاسی تا چه اندازه از ثبات گفتمان برخوردار هستند.
ثبات و عدم ثبات گفتمانی افراد در ادوار مختلف حکمرانی نظام یک تابلوی روشنی از جریانات سیاسی جلوی چشم ترسیم میشود و میتوان بر آن اساس به شناخت رسید. برای مثال بیانیه یک جریان سیاسی در دهه اول، دهه دوم و تا دهه چهارم انقلاب را بگذاریم کنار هم، میتوانیم میزان ثبات یا انحراف در مواضع و عملکرد جریانات سیاسی را دقیقاً متوجه شویم.
جریانی که اول انقلاب معتقد به اقتصاد دولتی و خودش را ضد سرمایه داری معرفی میکرد؛ الان چگونه در دامن سرمایه داری افتاده و در دفاع از آن بیانیه صادر میکند و ... .
روش دیگر شناخت جریانات سیاسی؛ نحوهی مواجه با آنان با بحرانهای ملی است که نوعی راست آزمایی برای محک جریانات سیاسی است که در موقع بحران (سیل، زلزله و ...) چگونه رفتار میکنند؟
برخی جریانات در بحرانها دلسوزانه که وارد نمیشوند، هیچ: تازه یادشان میاید که مطالبه گری کنند.
و روشهای دیگری از جمله جامعه شناسی معرفت احزاب و گروهها، تطبیق عملکردها با اصول اساسی انقلاب مثل خط امامین انقلاب، قانون اساسی، سیاستهای کلان و ... است.
به گزارش کبنا نیوز، این دوره به همت نهضت جوانان انقلابی تحلیلگر با همکاری قرب فرهنگی بقیه الله و به مدت دو روز در یاسوج برگزار شد.
متن سخنرانی مهدوی مطلق در این همایش دو روزه به شرح زیر است:
جریان شناسی سیاسی را باید از ریل اندیشهها شروع کنیم و در گام دوم دیگر وقت تلف کردن برای پرونده خوانی افراد و جریانات برای تحلیل سیاسی روش مناسبی نیست.
اگر جریان شناسی سیاسی را بر اساس روشهای معین دنبال کنیم و در تحلیلهای سیاسی هم رهیافتهای علوم انسانی را در فرایند شناخت جریانات سیاسی بکار بگیریم؛ به جای شناخت موردی افراد و جریانات به شناخت اندیشهها خواهیم رسید و زودتر میتوانیم به یک جمع بندی برسیم.
جوانان انقلابی باید بر اساس یک انسجام و سازمان ذهنی مشخص به تحلیل و شناخت جریانات سیاسی بپردازند و گرنه دچار پراکنده گویی براساس سلایق مختلف خواهند شد و امروزه در تحلیلهای سیاسی تاحدودی دچار پراکنده گویی و روایت مختلف از یک جریان سیاسی هستیم.
مبنای تحلیلهای سیاسی ما اسلام سیاسی است و هرجریانی را در مواجه با اسلام سیاسی یا همان مواجه دین با سیاست میسنجیم و قضاوت میکنیم.
در مواجهه دین با سیاست برخی معتقدند که دین باید تابع سیاست باشد و یا برعکس، برخی دیگر معتقد به سازگاری دین و سیاست یا همان تساهل و تسامح هستند و عدهای هم اساساً اعتقادی به ترکیب دین و سیاست ندارند، وحدت دین و سیاست یا همان یکی بودن دین و سیاست نیز از دیگر مدلهای ارزیابی اندیشههاست که مدل مورد نظر امامین انقلاب همان سیاست عین دیانت و دیانت عین سیاست (وحدت دین و سیاست) میباشد و شاخص ارزیابی ما از جریانات سیاسی و شناسایی و تحلیل آنان نیز بر همین مبانی اندیشهای است.
این مدلها را میتوان بر داریم و روی هرکدام از جریانات سیاسی بگذاریم و نسبت به آنها در حوزه اندیشه قضاوت و اظهار نظر نماییم.
مدلهای دیگر روش جریان شناسی سیاسی نیز عبارتند از:
_ روش گفتمان که در این روش دقیقاً میتوان اندیشه افراد را متوجه بشویم چرا که هر جریان سیاسی الزاماً دارای مواضع و مکتوبه و خطابههایی است که معمولاً کلید واژههای مشترکی در این مواضع وجود دارد که گفتمان و سبک گفتاری و کرداری آنها محسوب میشود و از این گفتمان نوع بینش اعتقادی و رویکرد آنان را می توانتشخیص داد و شناخت.
_روش تطور گفتمانی، در این روش به سابقه گفتمان افراد و جریانات سیاسی باید مراجعه کرد و نیاز به مطالعه تاریخی دارد و در این تطور گفتمانی افراد در فرایند تاریخ میتوان به طور دقیق نسبت به ثبات یا عدم ثبات گفتمانی افراد و جریانات سیاسی پی ببریم. به این معنا که افراد و جریانات سیاسی تا چه اندازه از ثبات گفتمان برخوردار هستند.
ثبات و عدم ثبات گفتمانی افراد در ادوار مختلف حکمرانی نظام یک تابلوی روشنی از جریانات سیاسی جلوی چشم ترسیم میشود و میتوان بر آن اساس به شناخت رسید. برای مثال بیانیه یک جریان سیاسی در دهه اول، دهه دوم و تا دهه چهارم انقلاب را بگذاریم کنار هم، میتوانیم میزان ثبات یا انحراف در مواضع و عملکرد جریانات سیاسی را دقیقاً متوجه شویم.
جریانی که اول انقلاب معتقد به اقتصاد دولتی و خودش را ضد سرمایه داری معرفی میکرد؛ الان چگونه در دامن سرمایه داری افتاده و در دفاع از آن بیانیه صادر میکند و ... .
روش دیگر شناخت جریانات سیاسی؛ نحوهی مواجه با آنان با بحرانهای ملی است که نوعی راست آزمایی برای محک جریانات سیاسی است که در موقع بحران (سیل، زلزله و ...) چگونه رفتار میکنند؟
برخی جریانات در بحرانها دلسوزانه که وارد نمیشوند، هیچ: تازه یادشان میاید که مطالبه گری کنند.
و روشهای دیگری از جمله جامعه شناسی معرفت احزاب و گروهها، تطبیق عملکردها با اصول اساسی انقلاب مثل خط امامین انقلاب، قانون اساسی، سیاستهای کلان و ... است.