تاریخ انتشار
شنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۵۹
کد مطلب : ۴۴۵۴۳۰
کبنا گزارش میدهد؛
بلای انتصابات قومی و طایفهای بر سر کهیگلویه و بویراحمد
۲
کبنا ؛
چندقطبی شدن و کشمکش جمعیت شهرستانها متشکل از اقوام در برابر چالشهای پیش روی پیشرفت، ابتداییترین نتیجه عملکرد طایفهای نمایندگان استان است.
به گزارش کبنا، پدیده انتصابات قومی و طایفهای در کهگیلویه و بویراحمد آنچنان در رسانهها و فضای مجازی مورد انتقاد قرار گرفته، که از فرط فراوانی شیرهاش کشیده شده است و شاید دیگر چندان اثرگذار نباشد. اما به جز این تیغ تیز انتقاد، رسانهها سلاح دیگری در دست ندارند.
در زمانی که شایستهسالاری و تخصصگرایی بدل به یکی از اصول اساسی حکمرانی خوب شده است، بسیار جای تعجب است که هر چه جلوتر میرویم در کهگیلویه و بویراحمد، انتصابات طایفهای و قومی، بیش از پیش شده و قبح آن در حال ریختن است. حتی گاهی اوقات علناً از سهم طایفههای مختلف در پستهای سیاسی سخن گفته میشود.
اگر قرار است که پستهای سیاسی سهم نمایندگان باشد و هر نمایندهای بخشی از ادارات و دستگاههای استانی را سهم خود و طایفهاش بداند، آیا بهتر نیست که آنها را صرفاً نماینده همان قوم و طایفه بدانیم نه نماینده کل حوزه انتخابیه؟
انتصابات قومی و طایفهای پیامدهای بسیاری میتواند داشته باشد. نمایندگان کهگیلویه و بویراحمد که معمولاً با پشتوانه ایلی و قبیلهای انتخاب شدهاند، چون خود را وامدار ایل و طایفه میبینند، مسیری در برابرشان قرار میگیرد که به جای پیگیری رشد و توسعه شهر، منطقه و استان، مشغول فعالیتهای محدود قومی شده و به دنبال انجام خواستههای افراد مؤثر هر فامیل و قبیله میروند. چرا که میپندارد در انتخابات آینده به لابی این افراد نیاز مبرم دارند، این در حالی است که مشغولیتهای اینچنینی نماینده، مانع اساسی در مسیر توسعه حوزه انتخابیهشان است. چرا که فرصتی برای پیگیری امور جمعی باقی نمیماند.
علاوه بر این چندقطبی شدن و کشمکش جمعیت شهرستانها متشکل از اقوام در برابر چالشهای پیش روی پیشرفت، ابتداییترین نتیجه چنین عملکردی است.
تأثیر بر انتصابات مدیران شهرستانی و استانی نتیجه دیگر است به شکلی که در انتصاب استاندار، فرمانداران و مدیران ارشد، وضعیت سهمیهای از اقوام ایجاد میشود و شایستهسالاری به کلی فراموش میگردد.
اما مهمترین پیامد آن برای استانی که در اغلب شاخصهای توسعه، در ردههای آخر قرار دارد، حکم تیر خلاص به مسیر توسعه استان است.
به گزارش کبنا، پدیده انتصابات قومی و طایفهای در کهگیلویه و بویراحمد آنچنان در رسانهها و فضای مجازی مورد انتقاد قرار گرفته، که از فرط فراوانی شیرهاش کشیده شده است و شاید دیگر چندان اثرگذار نباشد. اما به جز این تیغ تیز انتقاد، رسانهها سلاح دیگری در دست ندارند.
در زمانی که شایستهسالاری و تخصصگرایی بدل به یکی از اصول اساسی حکمرانی خوب شده است، بسیار جای تعجب است که هر چه جلوتر میرویم در کهگیلویه و بویراحمد، انتصابات طایفهای و قومی، بیش از پیش شده و قبح آن در حال ریختن است. حتی گاهی اوقات علناً از سهم طایفههای مختلف در پستهای سیاسی سخن گفته میشود.
اگر قرار است که پستهای سیاسی سهم نمایندگان باشد و هر نمایندهای بخشی از ادارات و دستگاههای استانی را سهم خود و طایفهاش بداند، آیا بهتر نیست که آنها را صرفاً نماینده همان قوم و طایفه بدانیم نه نماینده کل حوزه انتخابیه؟
انتصابات قومی و طایفهای پیامدهای بسیاری میتواند داشته باشد. نمایندگان کهگیلویه و بویراحمد که معمولاً با پشتوانه ایلی و قبیلهای انتخاب شدهاند، چون خود را وامدار ایل و طایفه میبینند، مسیری در برابرشان قرار میگیرد که به جای پیگیری رشد و توسعه شهر، منطقه و استان، مشغول فعالیتهای محدود قومی شده و به دنبال انجام خواستههای افراد مؤثر هر فامیل و قبیله میروند. چرا که میپندارد در انتخابات آینده به لابی این افراد نیاز مبرم دارند، این در حالی است که مشغولیتهای اینچنینی نماینده، مانع اساسی در مسیر توسعه حوزه انتخابیهشان است. چرا که فرصتی برای پیگیری امور جمعی باقی نمیماند.
علاوه بر این چندقطبی شدن و کشمکش جمعیت شهرستانها متشکل از اقوام در برابر چالشهای پیش روی پیشرفت، ابتداییترین نتیجه چنین عملکردی است.
تأثیر بر انتصابات مدیران شهرستانی و استانی نتیجه دیگر است به شکلی که در انتصاب استاندار، فرمانداران و مدیران ارشد، وضعیت سهمیهای از اقوام ایجاد میشود و شایستهسالاری به کلی فراموش میگردد.
اما مهمترین پیامد آن برای استانی که در اغلب شاخصهای توسعه، در ردههای آخر قرار دارد، حکم تیر خلاص به مسیر توسعه استان است.