تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۳۱
کد مطلب : ۴۴۳۰۷۱
زهرا نژادبهرام» فعال حوزه زنان میگوید
گسترش کودک همسری به دلیل فقر در جامعه / سکوت معاونت زنان ریاست جمهوری
۰
کبنا ؛دولت سیزدهم به چه میزان به مسائل زنان توجه کرده است؟ آیا دولت در مورد مطالبات اصلی زنان جامعه در سه حوزه کلیدی اشتغال، امنیت و تأمین اجتماعی و رفع تبعیض رویکرد شاخصی را در پیشگرفته است؟ نژاد بهرام معتقد است: «معاونت زنان در دولت دوازدهم دارای برنامه بود درحالیکه در دولت سیزدهم برنامهای رسمی اعلام نشده است. هرکدام از دولتها رویکردهای مختلفی در مقابل زنان در پیشگرفتهاند که همواره یک رویکرد شاخصتر از بقیه بوده است. در دولتهای یازدهم و دوازدهم ارتقای سطح مدیریت زنان و حضور زنان در مدیریت کلان کشور در دستور کار قرار گرفته بود. این در حالی است که در دولت سیزدهم هیچ رویکرد شاخصی در پیشگرفته نشده است. امروز مطالبات اصلی زنان در سه حوزه اشتغال، امنیت و تأمین اجتماعی و رفع تبعیض قرار دارد. این سه حوزه برای زنان جامعه از اهمیت زیادی برخوردار است. این در حالی است که در هیچکدام از این حوزهها رویکرد شاخصی از سوی دولت سیزدهم مشاهده نمیشود». آرمان ملی در این رابطه با «زهرا نژادبهرام» فعال حوزه زنان و عضو سابق شورای شهر تهران گفتوگویی انجام داده که در ادامه آن را میخوانید.
مسائل زنان به چه میزان در اولویتهای مهم دولت قرار داشته است؟ آیا رویکردی که دولت نسبت به زنان در پیشگرفته متناسب با دغدغههای زنان جامعه قرار دارد؟
دولت سیزدهم برنامههای مختلفی در حوزه زنان ارائه داده بود و به همین دلیل انتظار میرفت شاهد تحولات مهمی در حوزه زنان باشیم. بااینوجود در عمل چنین اتفاقی رخ نداده و با بیبرنامگی در حوزه زنان مواجه هستیم که در بخشهای مختلف قابلمشاهده است. شاید بارزترین نمونه این وضعیت در لایحه بودجه بود که بودجه معاونت زنان ریاست جمهوری بهصورت مستقل در نظر گرفته نشد و در زیرمجموعه نهاد ریاست جمهوری تعریف شد. این اتفاقات نشان میدهد که دولت نسبت به مسائل زنان بیتوجه است. با حضور خانم خزعلی در معاونت زنان ریاست جمهوری این امیدواری به وجود آمده بود که شاید تحولاتی در حوزه زنان ایجاد شود که متأسفانه چنین اتفاقی رخ نداد. یکی از مهمترین مسائلی که زنان جامعه به دنبال آن بودند جمعبندی لایحه امنیت زنان بود که متأسفانه در مجلس مسکوت باقیمانده و دولت نیز پیگیریهای لازم را در این زمینه انجام نمیدهد. این اتفاق در حالی رخداده که ما در هفته گذشته شاهد اسیدپاشی روی زنان در شهر اندیشه بودیم. امروز 43 سال از عمر انقلاب اسلامی میگذرد و مسئولان در طول این سالها در ساختار اداری و بوروکراتیک کشور فعالیت کردهاند. همه مطالعات و پژوهشها نیز صورت گرفته و امروز به زمان عمل و اقدام رسیدهایم. مهمترین و کلیدیترین خواستههای زنان در کلانشهرها و شهرهای کوچک کاملأ مشخص است و موضوع جدیدی به آن اضافه نشده است. قرار نیست مطالبات جدیدی مطرح شود و بلکه قرار است بر اساس مطالعات و پژوهشهایی که در طول این سالها صورت گرفته راهکارهای عملی در دستور کار قرار بگیرد. ممکن است برای یک دولت موضوع اشتغال زنان در اولویت قرار داشته باشد و از سوی دیگر این احتمال وجود دارد که برای دولت دیگری مدیریت زنان در اولویتهای نخست قرار داشته باشد. البته این نکته به معنای این نیست که بقیه اولویتها فراموش شود. اگر وضعیت به این شکل باشد قابلقبول است. این در حالی است که در شرایط کنونی دولت در مقابل مشکلات زنان سکوت کرده و هیچ اقدام قابلتوجهی انجام نمیدهد.
چرا دولت نسبت به مسائل زنان سکوت کرده است؟
نیمی از جمعیت جامعه را زنان تشکیل میدهند و نیمی از آرایی که آقای رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری به دست آورده متعلق به زنان است. گفتمان انقلاب اسلامی گفتمان عدالت، استقلال و آزادی بود. به نظر میرسد این مفاهیم درباره زنان به حاشیه رانده شده است. به دلیل عدم تعامل مناسب بین دولت و مجلس قانونگذاریهایی صورت میگیرد که زنان در آنها بهعنوان متهم اصلی شناخته میشوند و کسانی که از این قوانین متضرر میشوند زنان هستند. بهعنوانمثال طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی که در مجلس مطرحشده بهصورت مستقیم در زندگی زنان تأثیرگذار است. اغلب زنان در فضای مجازی درزمینهی کارآفرینی و عرضه تولیدات خود فعالیت میکنند و فضای مجازی برای کسبوکار و درآمد آنها نقش تعیینکنندهای دارد. در چنین شرایطی معاونت زنان ریاست جمهوری باید به موضوع ورود کند اما در عمل چنین اتفاقی رخ نداده است. کسی به دنبال رهاشدگی فضای مجازی نیست و در همه دنیا قوانینی در این زمینه تدوینشده و نسبت به این موضوع حساسیت دارند. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی بهصورت مستدل این قانون را نقض کرده و عنوان کرده این قانون باید مورد بازبینی و بازنویسی مجدد قرار بگیرد تا هزینههای آن تا آنجا که امکان دارد کاهش پیدا کند. ما در عصر اطلاعات و ارتباطات زندگی میکنیم و ظرفیتی که فضای مجازی برای زنان و جوانان در راستای تولید اشتغال ایجاد کرده را نمیتوان نادیده گرفت.
جوانسازی جمعیت یکی از طرحهایی است که در دستور کار دولت و مجلس قرارگرفته است. این طرح به چه میزان به نقش زنان اهمیت داده است؟
در این طرح هیچ توجهی از جنبه تشویقی نسبت به مادران صورت نگرفته است. برخی تشویقها مانند شرایط شغلی و ایجاد مهدکودک وجود دارد اما کافی نیست و نمیتواند پاسخگویی نیازهای مادران جامعه باشد. واقعیت این است که در چنین طرحهایی به سبک زندگی زنان توجه نشده و انگار زنان را نمیبینند. تفاوتهای سبک زندگی بین مردان وزنان در این طرح موردتوجه قرار نگرفته است. همهچیز که با فشا به نتیجه نمیرسد و بسیاری از مسائل نیازمند فرهنگسازی و تشویق است. در این زمینه معاونت زنان ریاست جمهوری رویکرد مشخصی در پیش نگرفته و حتی بهعنوان مجری این طرح نیز انتخابشده است. مشخص نیست معاونت زنان چگونه میخواهد این طرح را اجرا کند و چه هدفی را در این زمینه دنبال خواهد کرد.
یکی از دغدغههای اصلی زنان جامعه موضوع مدیریت و حضور آنان در سطح تصمیمگیری کلان جامعه است. دولت در این زمینه چه رویکردی را دنبال میکند؟
موضوع نگرانکننده این است که در سکوت معاونت زنان ریاست جمهوری همه پستهایی که درگذشته در اختیار زنان قرار داشته در شرایط کنونی در اختیار مردان قرار میگیرد و معاونت زنان نیز هیچ واکنشی نسبت به این موضوع نشان نمیدهد. درگذشته در هیات دولت سه زن حضور داشتند اما امروز تنها یک زن حضور دارد. در چشمانداز ششم توسعه سهم 30 درصدی برای مدیریت زنان در نظر گرفتهشده است. این در حالی است که در عمل چنین اتفاقی رخ نداده و پستهایی که درگذشته در اختیار زنان قرار داشته نیز در حال واگذاری به مردان است. همه این اتفاقات نیز در سکوت معاونت زنان رخ میدهد. البته مخاطب من تنها معاونت زنان ریاست جمهوری نیست و بلکه روی سخنم با دولت آقای رئیسی است که نسبت به مسائل زنان حساسیت در حد انتظار را ندارد. این وضعیت زیبنده زنان جامعه نیست. این نوع خوانشها درگذشته مورداستفاده قرارگرفته و نتیجه نداده و به همین دلیل امروز دوباره به چارچوب گفتمان انقلاب بازگشته است. انقلابی بودن تنها به حرف زدن نیست که عدهای عنوان کنند ما به دنبال تشکیل دولت انقلابی و مردمی هستیم و بلکه باید در عمل این موضوع برای مردم اثبات شود. استقلال، آزادی و عدالت در همه ابعاد زندگی ازجمله مهمترین شعارهایی است که در انقلاب اسلامی سال 57 مطرحشده است. سؤال این است که چه عدالتی درباره زنان صورت گرفته است؟ چرا امروز رویکردهایی در مدیریت جامعه در دستور کار قرارگرفته که برخلاف عدالت جنسیتی و مطالبه زنان جامعه است؟ درگذشته عنوان میشد زنان دارای تحصیلات نیستند. این در حالی است که در شرایط کنونی نزدیک به 90 درصد زنان جامعه باسواد هستند و 60 درصد فارغالتحصیلان دانشگاههای کشور را زنان تشکیل میدهند. دولت سیزدهم برنامه رسمی برای زنان اعلام نکرده است. حتی برای زنان سرپرست خانوار نیز این وضعیت حاکم است. برنامههایی که در دولتهای یازدهم و دوازدهم برای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار دنبال میشد امروز با سکوت مواجه شده است. دولت سیزدهم درباره زنان تنها به گفتاردرمانی میپردازد و در عمل گامی برای تحقق مطالبات زنان جامعه برنداشته است.
یکی از موضـــوعات مهمــی که با حساسیتهای افکار عمومی جامعــه نیزهمراه بود تشویق برخی به کودک همسری بود. به نظر شما ترویج کودک همسری در جامعه چه پیامدهایی به همراه خواهد داشت؟
در ابتدا که این موضوع مطرح شد خانم خزعلی بهعنوان معاون زنان ریاست جمهوری عنوان کردند با این موضوع مخالف هستند. این در حالی است که در عمل شاهد اوجگیری این موضوع در جامعه هستیم و برخی بهصورت علنی خانوادهها را به کودک همسری تشویق میکنند. بر اساس آمارهایی که منتشرشده میزان کودک همسری در سال 1399 و بهار 1400 در مناطق مختلف کشور بهشدت افزایش پیداکرده است. سؤال اینجاست که بر چه اساس و مبنایی خانوادهها را به کودک همسری تشویق میکنند درحالیکه این دختران سرمایه اجتماعی و مادران فردای جامعه هستند. این نکته نشان میدهد که ما در مقوله توجه به خانواده ضعیف عمل کردهایم و به خانواده اهمیت لازم را ندادهایم. چرا باید دختری که در سن کودکی قرار دارد و هنوز با چالشهای زندگی بهصورت جدی مواجه نشده در موقعیت ازدواج قرار داده شود. در خانواده هم مادر باید نقش خود را درک کند و هم پدر باید بداند چه وظایفی بر عهدهاش است. چطور یک کودک دهساله میتواند چنین درکی از وضعیت خانواده و نقش خود بهعنوان همسر و مادر داشته باشد. در قانون بهصراحت عنوانشده سن ازدواج دختران باید 14 سال باشد. این در حالی است که ما با چنین رویکردهایی قانون را نیز زیر پا گذاشتهایم. در کتاب درسی دختران سن ازدواج دختران را بالای 10 سال ذکر کرده است. این اقدام چه سنخیتی با قانون دارد و چرا برخلاف قانون عمل میشود؟ چرا ما در کتابهای درسی چنین مفاهیمی را به دختران خود آموزش میدهیم؟ مثلاینکه برخی یادشان رفته در چه عصری زندگی میکنند؟ ما در چهلوسه سال گذشته همواره گفتمان انقلاب اسلامی را فریاد زدهایم که عدالت و آزادی مهمترین ارکان آن هستند. نباید در مقابل اقداماتی مانند کودک همسری سکوت کرد و اجازه داد این اتفاق در جامعه رخ بدهد.
آیا وضعیت اشتغال زنان نسبت به گذشته بهتر شده است؟ دولت چه رویکردی در این زمینه در پیشگرفته است؟
در شرایط کنونی میزان بیکاری زنان دو برابر مردان است. در طول دوران شیوع ویروس کرونا بیشترین میزان اشتغالی که از بین رفت در حوزه زنان صورت گرفت. دلیل این اتفاق نیز این بود که بیشترین شغلهای زنان درزمینهی خدمات بود که با کرونا تعطیل شد. سؤال این است که پس از واکسیناسیون چه تلاشی برای بازگشت شغلهای ازدسترفته زنان صورت گرفت؟ شرایط به شکلی پیش رفته که فقر شکل زنانه به خود گرفته و روزبهروز زنان جامعه فقیرتر میشوند. انتظار از دولت سیزدهم این است که ظرفیتهای خوبی برای اشتغال زنان ایجاد کند. امروز زنان نیاز دارند نیازهای اقتصادی خود را مرتفع کنند. این در حالی است که با ادبیات دیگری نسبت به مشکلات زنان مواجه میشویم. متأسفانه مجلس در این زمینه یکقدم از دولت جلوتر است. مهمترین قانونی که مطالبه زنان جامعه بود و مجلس میتوانست آن را به قانون تبدیل کند لایحه امنیت زنان است که بیش از یک سال است در مجلس مسکوت باقیمانده است.
آیا دولت به دلیل اینکه وقت و انرژی خود را روی حل مشکلات اقتصادی و بینالمللی قرار داده از مسائل زنان غفلت کرده است؟
به نظر من رسیدگی به مسائل زنان از ابتدا در دستور کار دولت قرار نداشته است و ارتباطی به مشکلات اقتصادی و بینالمللی ندارد. حتی اگر از ابتدا در دستور کار قرار نداشته در شرایط کنونی که میتواند در دستور کار قرار بگیرد. این در حالی است که در شرایط کنونی نیز این اتفاق رخ نمیدهد. نیمی از جمعیت کشور را زنان تشکیل میدهد و دغدغه این میزان از جمعیت باید در اولویتهای نخست دولت قرار داشته باشد. نمیتوان واقعیتهای زندگی زنان را نادیده گرفت.
رویکرد معاونت زنان ریاست جمهوری در دولت سیزدهم چه تفاوتهایی با دولت دوازدهم دارد؟ کدام نوع مدیریت بیشتر با مطالبات زنان جامعه همخوانی داشت؟
معاونت زنان در دولت دوازدهم دارای برنامه بود درحالیکه در دولت سیزدهم تا کنون برنامه رسمی در این حوزه اعلام نشده است. هرکدام از دولتها رویکردهای مختلفی در مقابل زنان در پیشگرفتهاند که همواره یک رویکرد شاخصتر از بقیه بوده است. در دولتهای یازدهم و دوازدهم ارتقای سطح مدیریت زنان و حضور زنان در مدیریت کلان کشور در دستور کار قرارگرفته بود. این در حالی است که در دولت سیزدهم رویکرد شاخصی فعلاً در پیشگرفته نشده است. امروز مطالبات اصلی زنان در سه حوزه اشتغال، امنیت و تأمین اجتماعی و رفع تبعیض قرار دارد. این سه حوزه برای زنان جامعه از اهمیت زیادی برخوردار است. این در حالی است که در هیچکدام از این حوزهها رویکرد شاخصی از سوی دولت سیزدهم مشاهده نمیشود.
مسائل زنان به چه میزان در اولویتهای مهم دولت قرار داشته است؟ آیا رویکردی که دولت نسبت به زنان در پیشگرفته متناسب با دغدغههای زنان جامعه قرار دارد؟
دولت سیزدهم برنامههای مختلفی در حوزه زنان ارائه داده بود و به همین دلیل انتظار میرفت شاهد تحولات مهمی در حوزه زنان باشیم. بااینوجود در عمل چنین اتفاقی رخ نداده و با بیبرنامگی در حوزه زنان مواجه هستیم که در بخشهای مختلف قابلمشاهده است. شاید بارزترین نمونه این وضعیت در لایحه بودجه بود که بودجه معاونت زنان ریاست جمهوری بهصورت مستقل در نظر گرفته نشد و در زیرمجموعه نهاد ریاست جمهوری تعریف شد. این اتفاقات نشان میدهد که دولت نسبت به مسائل زنان بیتوجه است. با حضور خانم خزعلی در معاونت زنان ریاست جمهوری این امیدواری به وجود آمده بود که شاید تحولاتی در حوزه زنان ایجاد شود که متأسفانه چنین اتفاقی رخ نداد. یکی از مهمترین مسائلی که زنان جامعه به دنبال آن بودند جمعبندی لایحه امنیت زنان بود که متأسفانه در مجلس مسکوت باقیمانده و دولت نیز پیگیریهای لازم را در این زمینه انجام نمیدهد. این اتفاق در حالی رخداده که ما در هفته گذشته شاهد اسیدپاشی روی زنان در شهر اندیشه بودیم. امروز 43 سال از عمر انقلاب اسلامی میگذرد و مسئولان در طول این سالها در ساختار اداری و بوروکراتیک کشور فعالیت کردهاند. همه مطالعات و پژوهشها نیز صورت گرفته و امروز به زمان عمل و اقدام رسیدهایم. مهمترین و کلیدیترین خواستههای زنان در کلانشهرها و شهرهای کوچک کاملأ مشخص است و موضوع جدیدی به آن اضافه نشده است. قرار نیست مطالبات جدیدی مطرح شود و بلکه قرار است بر اساس مطالعات و پژوهشهایی که در طول این سالها صورت گرفته راهکارهای عملی در دستور کار قرار بگیرد. ممکن است برای یک دولت موضوع اشتغال زنان در اولویت قرار داشته باشد و از سوی دیگر این احتمال وجود دارد که برای دولت دیگری مدیریت زنان در اولویتهای نخست قرار داشته باشد. البته این نکته به معنای این نیست که بقیه اولویتها فراموش شود. اگر وضعیت به این شکل باشد قابلقبول است. این در حالی است که در شرایط کنونی دولت در مقابل مشکلات زنان سکوت کرده و هیچ اقدام قابلتوجهی انجام نمیدهد.
چرا دولت نسبت به مسائل زنان سکوت کرده است؟
نیمی از جمعیت جامعه را زنان تشکیل میدهند و نیمی از آرایی که آقای رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری به دست آورده متعلق به زنان است. گفتمان انقلاب اسلامی گفتمان عدالت، استقلال و آزادی بود. به نظر میرسد این مفاهیم درباره زنان به حاشیه رانده شده است. به دلیل عدم تعامل مناسب بین دولت و مجلس قانونگذاریهایی صورت میگیرد که زنان در آنها بهعنوان متهم اصلی شناخته میشوند و کسانی که از این قوانین متضرر میشوند زنان هستند. بهعنوانمثال طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی که در مجلس مطرحشده بهصورت مستقیم در زندگی زنان تأثیرگذار است. اغلب زنان در فضای مجازی درزمینهی کارآفرینی و عرضه تولیدات خود فعالیت میکنند و فضای مجازی برای کسبوکار و درآمد آنها نقش تعیینکنندهای دارد. در چنین شرایطی معاونت زنان ریاست جمهوری باید به موضوع ورود کند اما در عمل چنین اتفاقی رخ نداده است. کسی به دنبال رهاشدگی فضای مجازی نیست و در همه دنیا قوانینی در این زمینه تدوینشده و نسبت به این موضوع حساسیت دارند. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی بهصورت مستدل این قانون را نقض کرده و عنوان کرده این قانون باید مورد بازبینی و بازنویسی مجدد قرار بگیرد تا هزینههای آن تا آنجا که امکان دارد کاهش پیدا کند. ما در عصر اطلاعات و ارتباطات زندگی میکنیم و ظرفیتی که فضای مجازی برای زنان و جوانان در راستای تولید اشتغال ایجاد کرده را نمیتوان نادیده گرفت.
جوانسازی جمعیت یکی از طرحهایی است که در دستور کار دولت و مجلس قرارگرفته است. این طرح به چه میزان به نقش زنان اهمیت داده است؟
در این طرح هیچ توجهی از جنبه تشویقی نسبت به مادران صورت نگرفته است. برخی تشویقها مانند شرایط شغلی و ایجاد مهدکودک وجود دارد اما کافی نیست و نمیتواند پاسخگویی نیازهای مادران جامعه باشد. واقعیت این است که در چنین طرحهایی به سبک زندگی زنان توجه نشده و انگار زنان را نمیبینند. تفاوتهای سبک زندگی بین مردان وزنان در این طرح موردتوجه قرار نگرفته است. همهچیز که با فشا به نتیجه نمیرسد و بسیاری از مسائل نیازمند فرهنگسازی و تشویق است. در این زمینه معاونت زنان ریاست جمهوری رویکرد مشخصی در پیش نگرفته و حتی بهعنوان مجری این طرح نیز انتخابشده است. مشخص نیست معاونت زنان چگونه میخواهد این طرح را اجرا کند و چه هدفی را در این زمینه دنبال خواهد کرد.
یکی از دغدغههای اصلی زنان جامعه موضوع مدیریت و حضور آنان در سطح تصمیمگیری کلان جامعه است. دولت در این زمینه چه رویکردی را دنبال میکند؟
موضوع نگرانکننده این است که در سکوت معاونت زنان ریاست جمهوری همه پستهایی که درگذشته در اختیار زنان قرار داشته در شرایط کنونی در اختیار مردان قرار میگیرد و معاونت زنان نیز هیچ واکنشی نسبت به این موضوع نشان نمیدهد. درگذشته در هیات دولت سه زن حضور داشتند اما امروز تنها یک زن حضور دارد. در چشمانداز ششم توسعه سهم 30 درصدی برای مدیریت زنان در نظر گرفتهشده است. این در حالی است که در عمل چنین اتفاقی رخ نداده و پستهایی که درگذشته در اختیار زنان قرار داشته نیز در حال واگذاری به مردان است. همه این اتفاقات نیز در سکوت معاونت زنان رخ میدهد. البته مخاطب من تنها معاونت زنان ریاست جمهوری نیست و بلکه روی سخنم با دولت آقای رئیسی است که نسبت به مسائل زنان حساسیت در حد انتظار را ندارد. این وضعیت زیبنده زنان جامعه نیست. این نوع خوانشها درگذشته مورداستفاده قرارگرفته و نتیجه نداده و به همین دلیل امروز دوباره به چارچوب گفتمان انقلاب بازگشته است. انقلابی بودن تنها به حرف زدن نیست که عدهای عنوان کنند ما به دنبال تشکیل دولت انقلابی و مردمی هستیم و بلکه باید در عمل این موضوع برای مردم اثبات شود. استقلال، آزادی و عدالت در همه ابعاد زندگی ازجمله مهمترین شعارهایی است که در انقلاب اسلامی سال 57 مطرحشده است. سؤال این است که چه عدالتی درباره زنان صورت گرفته است؟ چرا امروز رویکردهایی در مدیریت جامعه در دستور کار قرارگرفته که برخلاف عدالت جنسیتی و مطالبه زنان جامعه است؟ درگذشته عنوان میشد زنان دارای تحصیلات نیستند. این در حالی است که در شرایط کنونی نزدیک به 90 درصد زنان جامعه باسواد هستند و 60 درصد فارغالتحصیلان دانشگاههای کشور را زنان تشکیل میدهند. دولت سیزدهم برنامه رسمی برای زنان اعلام نکرده است. حتی برای زنان سرپرست خانوار نیز این وضعیت حاکم است. برنامههایی که در دولتهای یازدهم و دوازدهم برای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار دنبال میشد امروز با سکوت مواجه شده است. دولت سیزدهم درباره زنان تنها به گفتاردرمانی میپردازد و در عمل گامی برای تحقق مطالبات زنان جامعه برنداشته است.
یکی از موضـــوعات مهمــی که با حساسیتهای افکار عمومی جامعــه نیزهمراه بود تشویق برخی به کودک همسری بود. به نظر شما ترویج کودک همسری در جامعه چه پیامدهایی به همراه خواهد داشت؟
در ابتدا که این موضوع مطرح شد خانم خزعلی بهعنوان معاون زنان ریاست جمهوری عنوان کردند با این موضوع مخالف هستند. این در حالی است که در عمل شاهد اوجگیری این موضوع در جامعه هستیم و برخی بهصورت علنی خانوادهها را به کودک همسری تشویق میکنند. بر اساس آمارهایی که منتشرشده میزان کودک همسری در سال 1399 و بهار 1400 در مناطق مختلف کشور بهشدت افزایش پیداکرده است. سؤال اینجاست که بر چه اساس و مبنایی خانوادهها را به کودک همسری تشویق میکنند درحالیکه این دختران سرمایه اجتماعی و مادران فردای جامعه هستند. این نکته نشان میدهد که ما در مقوله توجه به خانواده ضعیف عمل کردهایم و به خانواده اهمیت لازم را ندادهایم. چرا باید دختری که در سن کودکی قرار دارد و هنوز با چالشهای زندگی بهصورت جدی مواجه نشده در موقعیت ازدواج قرار داده شود. در خانواده هم مادر باید نقش خود را درک کند و هم پدر باید بداند چه وظایفی بر عهدهاش است. چطور یک کودک دهساله میتواند چنین درکی از وضعیت خانواده و نقش خود بهعنوان همسر و مادر داشته باشد. در قانون بهصراحت عنوانشده سن ازدواج دختران باید 14 سال باشد. این در حالی است که ما با چنین رویکردهایی قانون را نیز زیر پا گذاشتهایم. در کتاب درسی دختران سن ازدواج دختران را بالای 10 سال ذکر کرده است. این اقدام چه سنخیتی با قانون دارد و چرا برخلاف قانون عمل میشود؟ چرا ما در کتابهای درسی چنین مفاهیمی را به دختران خود آموزش میدهیم؟ مثلاینکه برخی یادشان رفته در چه عصری زندگی میکنند؟ ما در چهلوسه سال گذشته همواره گفتمان انقلاب اسلامی را فریاد زدهایم که عدالت و آزادی مهمترین ارکان آن هستند. نباید در مقابل اقداماتی مانند کودک همسری سکوت کرد و اجازه داد این اتفاق در جامعه رخ بدهد.
آیا وضعیت اشتغال زنان نسبت به گذشته بهتر شده است؟ دولت چه رویکردی در این زمینه در پیشگرفته است؟
در شرایط کنونی میزان بیکاری زنان دو برابر مردان است. در طول دوران شیوع ویروس کرونا بیشترین میزان اشتغالی که از بین رفت در حوزه زنان صورت گرفت. دلیل این اتفاق نیز این بود که بیشترین شغلهای زنان درزمینهی خدمات بود که با کرونا تعطیل شد. سؤال این است که پس از واکسیناسیون چه تلاشی برای بازگشت شغلهای ازدسترفته زنان صورت گرفت؟ شرایط به شکلی پیش رفته که فقر شکل زنانه به خود گرفته و روزبهروز زنان جامعه فقیرتر میشوند. انتظار از دولت سیزدهم این است که ظرفیتهای خوبی برای اشتغال زنان ایجاد کند. امروز زنان نیاز دارند نیازهای اقتصادی خود را مرتفع کنند. این در حالی است که با ادبیات دیگری نسبت به مشکلات زنان مواجه میشویم. متأسفانه مجلس در این زمینه یکقدم از دولت جلوتر است. مهمترین قانونی که مطالبه زنان جامعه بود و مجلس میتوانست آن را به قانون تبدیل کند لایحه امنیت زنان است که بیش از یک سال است در مجلس مسکوت باقیمانده است.
آیا دولت به دلیل اینکه وقت و انرژی خود را روی حل مشکلات اقتصادی و بینالمللی قرار داده از مسائل زنان غفلت کرده است؟
به نظر من رسیدگی به مسائل زنان از ابتدا در دستور کار دولت قرار نداشته است و ارتباطی به مشکلات اقتصادی و بینالمللی ندارد. حتی اگر از ابتدا در دستور کار قرار نداشته در شرایط کنونی که میتواند در دستور کار قرار بگیرد. این در حالی است که در شرایط کنونی نیز این اتفاق رخ نمیدهد. نیمی از جمعیت کشور را زنان تشکیل میدهد و دغدغه این میزان از جمعیت باید در اولویتهای نخست دولت قرار داشته باشد. نمیتوان واقعیتهای زندگی زنان را نادیده گرفت.
رویکرد معاونت زنان ریاست جمهوری در دولت سیزدهم چه تفاوتهایی با دولت دوازدهم دارد؟ کدام نوع مدیریت بیشتر با مطالبات زنان جامعه همخوانی داشت؟
معاونت زنان در دولت دوازدهم دارای برنامه بود درحالیکه در دولت سیزدهم تا کنون برنامه رسمی در این حوزه اعلام نشده است. هرکدام از دولتها رویکردهای مختلفی در مقابل زنان در پیشگرفتهاند که همواره یک رویکرد شاخصتر از بقیه بوده است. در دولتهای یازدهم و دوازدهم ارتقای سطح مدیریت زنان و حضور زنان در مدیریت کلان کشور در دستور کار قرارگرفته بود. این در حالی است که در دولت سیزدهم رویکرد شاخصی فعلاً در پیشگرفته نشده است. امروز مطالبات اصلی زنان در سه حوزه اشتغال، امنیت و تأمین اجتماعی و رفع تبعیض قرار دارد. این سه حوزه برای زنان جامعه از اهمیت زیادی برخوردار است. این در حالی است که در هیچکدام از این حوزهها رویکرد شاخصی از سوی دولت سیزدهم مشاهده نمیشود.