تاریخ انتشار
جمعه ۱۰ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۱۳
کد مطلب : ۴۴۲۹۹۳
تحلیلی بر فضای سیاسی گچساران؛
قشقاییها با انتخابات 1402 چه میکنند؟
۰
کبنا ؛انتقادات شدید سرهنگ بمانی از غلام رضا تاجگردون، درگیری هواداران «علی فولادی وندا» با طرفداران «تاجگردون» در پارک بانوان گچساران، کل کل «احمد خورشیدی آزاد» و «تاجگردون» و دهها گزاره خبری دیگر از مهمترین رویدادهای داغ فضای سیاسی گچساران در سالهای اخیر بوده است. فضای سیاسی گچساران آنقدر شلخته و مورفولوژی آن بهم ریخته که به وضوح مورد تحلیل و بررسی قرار نمیگیرد.
پایگاه رأی و جمعیت واجد رأی همیشه یکی از معیارهای مهم در معادلات سیاسی به شمار میرود. در واقع سیاسیون اغلب از پایگاههای رأی به عنوان یکی از پتانسیلهای اجتماعی استفاده میکنند. در شهرستان گچساران؛ ایل بزرگ قشقایی، با جمعیت واجد رأیِ حدود 18 هزار نفری میتوانند یکی از طیفهای بسیار مهم، حداقل در منطقهی گچساران و باشت باشند. هر چند در سالهای اخیر صندوق این پایگاه اجتماعی بزرگ به دلایل متعدد از جمله پارادایم ناجور رهبران ایل قشقایی بر روی ریل درست و درمانی قرار نگرفت.
این در حالی است که این ایل بزرگ که برخوردار از نخبگان بسیاری است از پتانسیل زیادی برای معادلات سیاسی استانی و کشوری نیز برخوردار هستند. اما در دورههای مختلف انتخاباتی، وضعیت به گونهای رقم خورده که گویی از این پتانسیل، آنچنان که باید و شاید بهره گرفته نشده و متأسفانه عدهای معلوم چارچوب بنیادی فکری خود را غالب و پشت تریبونها فقط صدایشان را «بم» میکردند و نتیجهای هم برای فرهیختگان و جوانان این ایل حاصل نشد. ـفولادی وندا» و «خورشیدی» با وجود اینکه دو چهره اصولگرای شناخته شده هستند، در رقابت انتخاباتی 98 با غلامرضا تاجگردون، هومان عسکری که جوانی ناپخته و بیتجربه در عالم سیاست است را همراهی میکنند و او را به قربانگاه میدان سیاست میکشانند. اما زمانی که اعتبارنامه تاجگردون در مجلس رد میشود، در انتخابات میاندوره 1400 دیگر از هومان عسکری حمایتی نمیکنند، هیچ. در انتخابات میاندوره خورشیدی آزاد با ریحان محمدپور عکس میاندازد و فولادی وندا از حسینی حمایت میکند و هر دو این چهرههای اصولگرا که خود را از نمایندگان ایل قشقایی میدانند، فرزند ایل را تنها میگذارند که این اتفاق پالسهای سیاسی مهمی میتواند به دنبال داشته باشد. باید پرسید این پالسها شامل چه چیزی میتواند باشد و بر اساس چه فرکانسهایی در عالم سیاست میچرخد که منافع سیاسی تمام ایل را به دنبال ندارد؟
همچنین این کنشهای سیاسی دایه داران رهبری سیاسی قشقایی نتوانست بار مصیبت بیکاری را بر دوش نخبگان و جوانان این دیار بردارد. مذاکره ساختمان دولت (قشقاییها با استاندار کهگیلویه و بویراحمد) هم دستاوردی خاصی در بر نداشت. حرفی آمد و حرفی رفت. حضور قشقاییها در ساختمان دولت حتی نتوانست چای پای «آقایی» را برای شهرداری دوگنبدان مستحکم کند. به نظر میآید؛ دایه داران رهبری ایل قشقایی باید پارادوکسهای به وجود آمده را در کنشهای سیاسی خود تصحیح و با چاشنی منافع عمومی همراه کنند.
محور اصلی صحبتهای «سرهنگ بمانی» در مذاکرات ساختمان دولت، بخشداری مرکزی شهرستان گچساران برای یکی از قشقاییها بود. این سطح از توقع در واقع نشان دهنده بی خبری سرهنگ بمانی از ظرفیت بالای نخبگان و تحصیل کردههای ایل بزرگ قشقاییها بود. جوانی در همین جلسه زخم دردش را باز کرد و گقت: در ادارات شهرستان و استان کهگیلویه و بویراحمد کسی را نداریم که حرفها و مطالبات ما را بشنوند و جوانان ما اغلب بیکار هستند و سهمی در پتروشیمی و ادارات نداریم. به نظر میرسد که باید ابتدا زیرساخت ارتقاء جوانان و تحصیل کردگان این ایل را فریاد زد.
از این صحبتها که بگذریم، انتخابات 1402 گچساران یکی از داغترین انتخابات تاریخ این شهرستان خواهد بود. برادران حسینی، تاجگردونیها، زینلزاده، هومان عسکری، قشقاییها، باویها، همه و همه میخواهند نقشی داشته باشند. اینگونه مطرح میشود که سید ناصر تا الان نتوانسته به توقعات جامعه باشت و گچساران پاسخ درخوری بدهد. کار او از همه در انتخابات 1402 دشوارتر است. سید ناصر نه مطالبات هوادارانش را تاکنون اجابت کرده و نه اثرگذاریش بر اجتماع توانسته از او نماینده قدر بسازد. شرایط جامعه و وضعیت حاکم بر اقتصاد کشور نیز در کنش و واکنشها بیتأثیر نیست. همه این مسائل سبب میشود که سید ناصر حسینیپور برای انتخابات 1402 مارتن نفس گیری با سایر رقابیش داشته باشد. در رابطه با عملکرد سید ناصر و انتخابات پیش روز حرفهای بیشتری میزنیم.
قشقاییها در دوران «تاجگردون»، جایگاههای مدیریتی زیادی را تصاحب شدند. چیزی حدود 40 جایگاه مدیریتی به آنها در استان و خارج از استان رسید. پریوش نقدی معاون بهزیستی، سلحشوری رئیس سازمان برنامه و بودجه، بهرامی معاون بنیاد شهید و نوروز هاشمی رئیس دانشگاه فرهنگیان از جمله این انتصابات بود.
تاجگردون ارتباط بهتری با این ایل داشت. سید ناصر حسینی پور هنوز این ظرفیت بزرگ را ندیده و مشخص هم نیست که چه سیاستی را دنبال خواهد کرد.
حال باید پرسید در دورهی حسینیپور چه اتفاقی ممکن است رخ دهد و حسینیپور قصد دارد با این پایگاه اجتماعی چه کند؟ آیا قصد دارد شیوه تاجگردون را ادامه دهد و یا توجه چندانی به این پایگاه اجتماعی ندارد. سوالی که اتفاقات آینده تا حد زیادی میتواند به آن پاسخ دهد.
موضوع رد صلاحیت «آقایی» برای شهرداری دوگنبدان تاحد زیادی بین سید ناصر حسینی و قشقاییها فاصله انداخته است. سکوت حسینی پور نیز برای او سنگین خواهد بود. سید ناصر حسینی برای مسعود ظفری بیانیه داد و حتی مقابل نهادهای نظارتی موضع گرفت.
بر عکس؛ تاجگردون نظر خشک و خالیاش را در این خصوص بیان کرد و گفت که امیدوارم مشکل «آقایی» حل شود. تاجگردون حداقل با ابراز امیدواری نشان داد که از جایگاه ایل قشقایی در معادلات سیاسی آگاهی بیشتری دارد.
رد صلاحیت «آقایی»، بزرگان ایل قشقایی را بیشتر نگران کرده و به نظر میرسد میتواند به عنوان عاملی تأثیرگذار در افزایش اتحاد درون ایلی عمل کند و باعث شود بزرگان قشقایی به این نتیجه برسند که باید اختلافات درون ایلی را کمتر کنند. اما اگر فرزاد حیدری که از ایل قشقایی میباشد و این روزها بحث شهردار بودن او داغ است. انجام بگیرد، ممکن است از حجم این نگرانیها کاسته شود. آقایی از حمایت بالایی در بین اصولگرایان برخوردار نبود. با اینهمه به نظر میرسد که داستان انتخاب شهردار گچساران فعلاً ادامه دارد؛ چرا که شنیده شده است که اعضای شورای شهر بیش از آن که خود بازی کنند، در حال بازی خوردن هستند. نزدیکان حسینیپور و برخی از لیدرها هم راه خود را میروند. در نهایت نیز مشخص نیست که کفه ترازو به نفع چه کسی سنگین میشود و کماکان رایزنی در خودروها در پس کوچههای شهر در حال انجام است.
حال با این تفاسیر باید پرسید که قشقاییها در انتخابات 1402 قرار است چه کنند؟ آیا با اتحاد بیشتر و کاستن از اختلافات درونی میتوانند این بار موفق عمل کنند؟ امری که در آیندهای نه چندان دور میتوان به آن پاسخ داد.
بیشتر بخوانید:
نشست قشقاییهای گچساران با استاندار کهگیلویه و بویراحمد / علی فولادیوندا: آقای استاندار عدالت اجتماعی را رعایت کنید ما دیگر هیچ توقعی نداریم / بیکاری جوانان قشقایی را زمین گیر کرده است
تنها کارخانه گچساران با فشار و بدبختی در دوره فرمانداری احمدزاده احداث شد / کسی که در گچساران دست ترک ها را بلند کرد آقای دکتر احمدزاده بود
پایگاه رأی و جمعیت واجد رأی همیشه یکی از معیارهای مهم در معادلات سیاسی به شمار میرود. در واقع سیاسیون اغلب از پایگاههای رأی به عنوان یکی از پتانسیلهای اجتماعی استفاده میکنند. در شهرستان گچساران؛ ایل بزرگ قشقایی، با جمعیت واجد رأیِ حدود 18 هزار نفری میتوانند یکی از طیفهای بسیار مهم، حداقل در منطقهی گچساران و باشت باشند. هر چند در سالهای اخیر صندوق این پایگاه اجتماعی بزرگ به دلایل متعدد از جمله پارادایم ناجور رهبران ایل قشقایی بر روی ریل درست و درمانی قرار نگرفت.
این در حالی است که این ایل بزرگ که برخوردار از نخبگان بسیاری است از پتانسیل زیادی برای معادلات سیاسی استانی و کشوری نیز برخوردار هستند. اما در دورههای مختلف انتخاباتی، وضعیت به گونهای رقم خورده که گویی از این پتانسیل، آنچنان که باید و شاید بهره گرفته نشده و متأسفانه عدهای معلوم چارچوب بنیادی فکری خود را غالب و پشت تریبونها فقط صدایشان را «بم» میکردند و نتیجهای هم برای فرهیختگان و جوانان این ایل حاصل نشد. ـفولادی وندا» و «خورشیدی» با وجود اینکه دو چهره اصولگرای شناخته شده هستند، در رقابت انتخاباتی 98 با غلامرضا تاجگردون، هومان عسکری که جوانی ناپخته و بیتجربه در عالم سیاست است را همراهی میکنند و او را به قربانگاه میدان سیاست میکشانند. اما زمانی که اعتبارنامه تاجگردون در مجلس رد میشود، در انتخابات میاندوره 1400 دیگر از هومان عسکری حمایتی نمیکنند، هیچ. در انتخابات میاندوره خورشیدی آزاد با ریحان محمدپور عکس میاندازد و فولادی وندا از حسینی حمایت میکند و هر دو این چهرههای اصولگرا که خود را از نمایندگان ایل قشقایی میدانند، فرزند ایل را تنها میگذارند که این اتفاق پالسهای سیاسی مهمی میتواند به دنبال داشته باشد. باید پرسید این پالسها شامل چه چیزی میتواند باشد و بر اساس چه فرکانسهایی در عالم سیاست میچرخد که منافع سیاسی تمام ایل را به دنبال ندارد؟
همچنین این کنشهای سیاسی دایه داران رهبری سیاسی قشقایی نتوانست بار مصیبت بیکاری را بر دوش نخبگان و جوانان این دیار بردارد. مذاکره ساختمان دولت (قشقاییها با استاندار کهگیلویه و بویراحمد) هم دستاوردی خاصی در بر نداشت. حرفی آمد و حرفی رفت. حضور قشقاییها در ساختمان دولت حتی نتوانست چای پای «آقایی» را برای شهرداری دوگنبدان مستحکم کند. به نظر میآید؛ دایه داران رهبری ایل قشقایی باید پارادوکسهای به وجود آمده را در کنشهای سیاسی خود تصحیح و با چاشنی منافع عمومی همراه کنند.
محور اصلی صحبتهای «سرهنگ بمانی» در مذاکرات ساختمان دولت، بخشداری مرکزی شهرستان گچساران برای یکی از قشقاییها بود. این سطح از توقع در واقع نشان دهنده بی خبری سرهنگ بمانی از ظرفیت بالای نخبگان و تحصیل کردههای ایل بزرگ قشقاییها بود. جوانی در همین جلسه زخم دردش را باز کرد و گقت: در ادارات شهرستان و استان کهگیلویه و بویراحمد کسی را نداریم که حرفها و مطالبات ما را بشنوند و جوانان ما اغلب بیکار هستند و سهمی در پتروشیمی و ادارات نداریم. به نظر میرسد که باید ابتدا زیرساخت ارتقاء جوانان و تحصیل کردگان این ایل را فریاد زد.
از این صحبتها که بگذریم، انتخابات 1402 گچساران یکی از داغترین انتخابات تاریخ این شهرستان خواهد بود. برادران حسینی، تاجگردونیها، زینلزاده، هومان عسکری، قشقاییها، باویها، همه و همه میخواهند نقشی داشته باشند. اینگونه مطرح میشود که سید ناصر تا الان نتوانسته به توقعات جامعه باشت و گچساران پاسخ درخوری بدهد. کار او از همه در انتخابات 1402 دشوارتر است. سید ناصر نه مطالبات هوادارانش را تاکنون اجابت کرده و نه اثرگذاریش بر اجتماع توانسته از او نماینده قدر بسازد. شرایط جامعه و وضعیت حاکم بر اقتصاد کشور نیز در کنش و واکنشها بیتأثیر نیست. همه این مسائل سبب میشود که سید ناصر حسینیپور برای انتخابات 1402 مارتن نفس گیری با سایر رقابیش داشته باشد. در رابطه با عملکرد سید ناصر و انتخابات پیش روز حرفهای بیشتری میزنیم.
قشقاییها در دوران «تاجگردون»، جایگاههای مدیریتی زیادی را تصاحب شدند. چیزی حدود 40 جایگاه مدیریتی به آنها در استان و خارج از استان رسید. پریوش نقدی معاون بهزیستی، سلحشوری رئیس سازمان برنامه و بودجه، بهرامی معاون بنیاد شهید و نوروز هاشمی رئیس دانشگاه فرهنگیان از جمله این انتصابات بود.
تاجگردون ارتباط بهتری با این ایل داشت. سید ناصر حسینی پور هنوز این ظرفیت بزرگ را ندیده و مشخص هم نیست که چه سیاستی را دنبال خواهد کرد.
حال باید پرسید در دورهی حسینیپور چه اتفاقی ممکن است رخ دهد و حسینیپور قصد دارد با این پایگاه اجتماعی چه کند؟ آیا قصد دارد شیوه تاجگردون را ادامه دهد و یا توجه چندانی به این پایگاه اجتماعی ندارد. سوالی که اتفاقات آینده تا حد زیادی میتواند به آن پاسخ دهد.
موضوع رد صلاحیت «آقایی» برای شهرداری دوگنبدان تاحد زیادی بین سید ناصر حسینی و قشقاییها فاصله انداخته است. سکوت حسینی پور نیز برای او سنگین خواهد بود. سید ناصر حسینی برای مسعود ظفری بیانیه داد و حتی مقابل نهادهای نظارتی موضع گرفت.
بر عکس؛ تاجگردون نظر خشک و خالیاش را در این خصوص بیان کرد و گفت که امیدوارم مشکل «آقایی» حل شود. تاجگردون حداقل با ابراز امیدواری نشان داد که از جایگاه ایل قشقایی در معادلات سیاسی آگاهی بیشتری دارد.
رد صلاحیت «آقایی»، بزرگان ایل قشقایی را بیشتر نگران کرده و به نظر میرسد میتواند به عنوان عاملی تأثیرگذار در افزایش اتحاد درون ایلی عمل کند و باعث شود بزرگان قشقایی به این نتیجه برسند که باید اختلافات درون ایلی را کمتر کنند. اما اگر فرزاد حیدری که از ایل قشقایی میباشد و این روزها بحث شهردار بودن او داغ است. انجام بگیرد، ممکن است از حجم این نگرانیها کاسته شود. آقایی از حمایت بالایی در بین اصولگرایان برخوردار نبود. با اینهمه به نظر میرسد که داستان انتخاب شهردار گچساران فعلاً ادامه دارد؛ چرا که شنیده شده است که اعضای شورای شهر بیش از آن که خود بازی کنند، در حال بازی خوردن هستند. نزدیکان حسینیپور و برخی از لیدرها هم راه خود را میروند. در نهایت نیز مشخص نیست که کفه ترازو به نفع چه کسی سنگین میشود و کماکان رایزنی در خودروها در پس کوچههای شهر در حال انجام است.
حال با این تفاسیر باید پرسید که قشقاییها در انتخابات 1402 قرار است چه کنند؟ آیا با اتحاد بیشتر و کاستن از اختلافات درونی میتوانند این بار موفق عمل کنند؟ امری که در آیندهای نه چندان دور میتوان به آن پاسخ داد.
بیشتر بخوانید:
نشست قشقاییهای گچساران با استاندار کهگیلویه و بویراحمد / علی فولادیوندا: آقای استاندار عدالت اجتماعی را رعایت کنید ما دیگر هیچ توقعی نداریم / بیکاری جوانان قشقایی را زمین گیر کرده است
تنها کارخانه گچساران با فشار و بدبختی در دوره فرمانداری احمدزاده احداث شد / کسی که در گچساران دست ترک ها را بلند کرد آقای دکتر احمدزاده بود