تاریخ انتشار
جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۴۵
کد مطلب : ۴۴۲۴۷۹
کبنا گزارش می دهد؛
واکنشها به گزارش صداوسیما درباره «گوهر عشقی»
۰
کبنا ؛
صداوسیما با انتشار گزارشی در بخش خبری ۲۰:۳۰ مدعی شد که هیچکس به گوهر عشقی حمله نکرده و وی خودش به زمین افتاده است. واکنش مخاطبان چه بوده است؟ نقدهای مخاطبان را در این مطلب خواهید خواند.
برترینها: صداوسیما با انتشار گزارشی در بخش خبری ۲۰:۳۰ مدعی شد که هیچکس به گوهر عشقی حمله نکرده و وی خودش به زمین افتاده است.
این فیلم که توسط رسانه های خارجی همراه با برخی سخنان ضد و نقیض پخش شده، به روی مخاطب تاثیرگذاشته است. در این مطلب، دیدگاه های مخاطبان را همراه با یادداشت یک روزنامه نگار برای شما شرح خواهیم داد.
«محسن مهدیان (یک روزنامه نگار) درباره ماجرای گوهر عشقی در همشهری نوشته است: کار به قمار براندازها روی بی صداقتی یک پیرزن ندارم. از طعنهها و زخم زبانهای اهل فرصت نیز بگذریم. ای کاش حداقل به خاطر این چند روز اتهامی که به ایران زدند عذرخواهی کنند.
صداوسیما: گوهر عشقی خودش روی زمین افتاد
خود خانم گوهرعشقی نیز محل بحث نیست. معتقدم همان هایی که عبا از روی دوش پدر روح الله زم برداشتند و برای عمامه زمین زدنش سوت و کف زدند، همانها پای این پیرزن نشستند که خلاف صداقت بگوید تا سکه کاسبیشان شود.
اما مساله ما و شمائیم. مساله سوادرسانه است. چه میشود که باور میکنیم؟ چرا باید از سر برانگیختگی قضاوت کنیم؟ چرا اجازه میدهیم خناسان روی خطای هیجانی ما حساب باز کنند؟ زخم روی صورت پیرزن جای سرانگشت داشت. اما باور کردیم چون هیجان زدهایم. چون قضاوتهای اجتماعی ما از سر تائید اجتماعی دیگران است نه استدلالهای منطقی.
یک حرف را رسانه تکرار میکند و ما نیز به تکرار میافتیم تا از ترند روز عقب نمانیم. ماجرا پیچیده نبود. به راست و دروغش علم نداشتیم اما به سناریوهای رسانهای نیز سوظن نداشتیم؟ با سابقه این غدارهای مکار آشنا نبودیم؟ اینها از قاتل غزاله یک کودک معصوم نساختند؟ اینها از نجفی همسرکش، قربانی مبارزه با پرستو روایت نکردند؟
با کمترین تکانه احساسی و عاطفی از سوی رسانهها دچار خطای شناختی میشویم. زود باور میکنیم و زودتر از آن برای عقب نماندن از بازار مکاره لایک و فیو، دست به انشای به حکم میبریم. از سر غلیان و واکنشهای احساسی قضاوت میکنیم و بعد با استدلال تلاش میکنیم این قضاوت را برای دیگران توضیح دهیم. حال آنکه باید ماجرا برعکس باشد. جائی اگر علم نداریم، به منبع پیام توجه کنیم.
اما مردم در واکنشی برخلاف اظهارات محسن مهدیار در خصوص فیلم پخش شده از صدا و سیمای ملی در مورد نحوه زمین خوردن گوهر عشقی اینطور نوشته اند:
خشایار گفته: چرا دوربین مدار بسته زمان و تاریخ ندارد؟
علیرضا گفت: پخش کلیپ خانم گوهر عشقی گزاره مهمی را مطرح میکند. در میان نیروهای هوادار و جوانان انقلابی هنوز وحدانهای بیداری وجود دارد که برای ممانعت از ریزش آنها باید قانعشان کرد. حالا کلیپ هرچه که باشد.
ناخدا یکم گفت: حالا تو ویدیویی که صدا و سیما پخش کرد، گوهر عشقی چرا اینقدر تند می رفت؟
رضا اما نگاه دیگری به قضیه داشت، او نوشته بود: جریان گوهر عشقی فارغ از هر نگاه سیاسی و اجتماعی، نشون میده هنوز روی بی سوادی رسانه ای برخی از مردم ما میشه حساب کرد.
کاربردیگری گفت: چرا گوهر عشقی الان باید دروغ بگوید؟ چرا در گذشته دروغ نگفته است؟
محمدعلی ابطحی معاون رییس جمهور اصلاحات در توییتی درباره گزارش تلویزیون درباره علت مجروح شدن گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی واکنش نشان داد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ابطحی در توییتر نوشت: در تلویزیون میگویند که مادر ستار بهشتی، سرش گیج خورده و به زمین افتاده. از همه لحظاتش هم فیلم پخش کرده و میگوید موتور سواری نبوده.من نمیدانم گزارش تلویزیون درست است یانه.
گفتم بگم این را که اگر گزارش تلویزیون درست باشد، مدیون نشیم.
واکنش گوهر عشقی به گزارش صداوسیما
اصلاحاتنیوز نوشت: صداوسیما با انتشار گزارشی در بخش خبری ۲۰:۳۰ مدعی شد که هیچکس به گوهر عشقی حمله نکرده و وی خودش به زمین افتاده است! که واکنش مادر ستار بهشتی را به دنبال داشت.
گوهر عشقی پس از پخش این گزارش در یک لایو اینستاگرامی گفت که او ۹ سال است دروغ نگفته و سپس پرسید که اگر این فیلم را داشتند چرا بعد از یک هفته آن را نشان دادهاند؟!
او همچنین گفت که او دُز دوم واکسنش را تابستان زده و آن روز قصد رفتن به امامزاده را داشته است.
واکنش عباس عبدی
عباس عبدی در صفحه شخصی خود نوشت: پیرو توییت بنده در باره خانم عشقی، برخی دوستان نظرم را درباره گزارش صدا و سیما در این باره پرسیدهاند.
آن توییت فقط حالات گوناگون و محتمل را گفته بود و هیچ ادعایی را تایید و تکذیب نکرده بود به همین دلیل دو طرف علیه آن فحاشی کردند.
اکنون که این گزارش منتشر شده، باید کارشناسان فیلم و روزنامهنگاران تحقیقی نظر دهند که آیا گزارش مستند و واقعی است یا به اصطلاح باگ دارد. تا همین الان هم تعدادی نقد و تحلیل در باره این گزارش نوشته شده که صدا و سیما حتما پاسخ خواهد داد. داوری نهایی هم با مردم است. در هر حال فراموش نکنیم، حتی اگر منطبق بر واقع هم باشد، مرجع اعلام کننده دو مشکل جدی دارد.
اول این که اگر در این گزارش ادعای آن خانم تایید میشد، آیا اجازه و امکان انتشار گزارش را داشتند؟
دوم این که سابقه این رسانه بیطرفی را مخدوش و اعتبار هر گونه ادعایی را با سوال مواجه میکند. آیا این رسانه هیچ گزارشی درباره وضعیت ستار بهشتی و ادعاهای مطرح شده در مرگ او را تولید و منتشر کرد؟
پرسش دیگر این که آیا امکان داشت که روزنامهنگاران مستقل در همان روز یا بعد یا حتی اکنون به محل بروند و در این مورد گزارش تهیه و منتشر کنند؟
خیلیها میپرسند که؛ اگر ادعای شما درست است پس چرا امکان تهیه خبر یا بازدید از فیلمهای ضبط شده در این رویداد و سایر موارد، برای روزنامهنگاران مستقل فراهم نیست؟ همین سوگیری برای نپذیرفتن هر ادعایی کافی است.
خیلی صریح بگویم. اگر کسی صدبار هم خلاف کرده باشد، برای صد و یکمین اتهام او، باز هم باید شواهد و دلیل کافی ارائه کرد. از این رو علیرغم مواردی که در گذشته از این کارها بوده است، باز هم باید شواهد کافی برای پذیرش ادعا داشت. لذا در صدد تایید و رد هیچ ادعایی نیستم.
ولی گزارش صدا و سیما هم هیچ مشکلی را حل نمیکند، زیرا مسأله نظام اطلاعرسانی بسیار مهمتر از این ماجرا است. موضوع این است که چرا این نوع کارها به حکومت میچسبد؟ ولو آن که دروغ باشد و چرا گزارش صدا و سیما قدرت اقناع ندارد؟ ولو این که درست باشه.
مشکل در فقدان رسانه واقعی و معتبر است. بقیه مسائل فرعی است و تا این مشکل وجود دارد مرز میان راست و دروغ به همین شکل سیال و نامتعین خواهد بود.
چرا با خود این خانم گفتگو نکردند و فیلم را به او نشان ندادند تا تناقض ادعاهایش را پاسخ دهد؟ حتما توجیهاتی برای این رفتار وجود دارد، ولی نتیجه همان بیاعتمادی فراگیر به رسانه رسمی است.
به نظرم بهتر است اجازه داده شود در مورد همین فیلم هم گزارش تحقیقی مستقل تهیه شود، این به سود صدا و سیما است.
نکته پایانی این که دو طرف نظام اطلاعرسانی در این ماجراها دو روی یک سکه هستند. باید مواظب بود که هیچگاه در بازی این دو طرف وارد نشد.
برترینها: صداوسیما با انتشار گزارشی در بخش خبری ۲۰:۳۰ مدعی شد که هیچکس به گوهر عشقی حمله نکرده و وی خودش به زمین افتاده است.
این فیلم که توسط رسانه های خارجی همراه با برخی سخنان ضد و نقیض پخش شده، به روی مخاطب تاثیرگذاشته است. در این مطلب، دیدگاه های مخاطبان را همراه با یادداشت یک روزنامه نگار برای شما شرح خواهیم داد.
«محسن مهدیان (یک روزنامه نگار) درباره ماجرای گوهر عشقی در همشهری نوشته است: کار به قمار براندازها روی بی صداقتی یک پیرزن ندارم. از طعنهها و زخم زبانهای اهل فرصت نیز بگذریم. ای کاش حداقل به خاطر این چند روز اتهامی که به ایران زدند عذرخواهی کنند.
صداوسیما: گوهر عشقی خودش روی زمین افتاد
خود خانم گوهرعشقی نیز محل بحث نیست. معتقدم همان هایی که عبا از روی دوش پدر روح الله زم برداشتند و برای عمامه زمین زدنش سوت و کف زدند، همانها پای این پیرزن نشستند که خلاف صداقت بگوید تا سکه کاسبیشان شود.
اما مساله ما و شمائیم. مساله سوادرسانه است. چه میشود که باور میکنیم؟ چرا باید از سر برانگیختگی قضاوت کنیم؟ چرا اجازه میدهیم خناسان روی خطای هیجانی ما حساب باز کنند؟ زخم روی صورت پیرزن جای سرانگشت داشت. اما باور کردیم چون هیجان زدهایم. چون قضاوتهای اجتماعی ما از سر تائید اجتماعی دیگران است نه استدلالهای منطقی.
یک حرف را رسانه تکرار میکند و ما نیز به تکرار میافتیم تا از ترند روز عقب نمانیم. ماجرا پیچیده نبود. به راست و دروغش علم نداشتیم اما به سناریوهای رسانهای نیز سوظن نداشتیم؟ با سابقه این غدارهای مکار آشنا نبودیم؟ اینها از قاتل غزاله یک کودک معصوم نساختند؟ اینها از نجفی همسرکش، قربانی مبارزه با پرستو روایت نکردند؟
با کمترین تکانه احساسی و عاطفی از سوی رسانهها دچار خطای شناختی میشویم. زود باور میکنیم و زودتر از آن برای عقب نماندن از بازار مکاره لایک و فیو، دست به انشای به حکم میبریم. از سر غلیان و واکنشهای احساسی قضاوت میکنیم و بعد با استدلال تلاش میکنیم این قضاوت را برای دیگران توضیح دهیم. حال آنکه باید ماجرا برعکس باشد. جائی اگر علم نداریم، به منبع پیام توجه کنیم.
اما مردم در واکنشی برخلاف اظهارات محسن مهدیار در خصوص فیلم پخش شده از صدا و سیمای ملی در مورد نحوه زمین خوردن گوهر عشقی اینطور نوشته اند:
خشایار گفته: چرا دوربین مدار بسته زمان و تاریخ ندارد؟
علیرضا گفت: پخش کلیپ خانم گوهر عشقی گزاره مهمی را مطرح میکند. در میان نیروهای هوادار و جوانان انقلابی هنوز وحدانهای بیداری وجود دارد که برای ممانعت از ریزش آنها باید قانعشان کرد. حالا کلیپ هرچه که باشد.
ناخدا یکم گفت: حالا تو ویدیویی که صدا و سیما پخش کرد، گوهر عشقی چرا اینقدر تند می رفت؟
رضا اما نگاه دیگری به قضیه داشت، او نوشته بود: جریان گوهر عشقی فارغ از هر نگاه سیاسی و اجتماعی، نشون میده هنوز روی بی سوادی رسانه ای برخی از مردم ما میشه حساب کرد.
کاربردیگری گفت: چرا گوهر عشقی الان باید دروغ بگوید؟ چرا در گذشته دروغ نگفته است؟
محمدعلی ابطحی معاون رییس جمهور اصلاحات در توییتی درباره گزارش تلویزیون درباره علت مجروح شدن گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی واکنش نشان داد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ابطحی در توییتر نوشت: در تلویزیون میگویند که مادر ستار بهشتی، سرش گیج خورده و به زمین افتاده. از همه لحظاتش هم فیلم پخش کرده و میگوید موتور سواری نبوده.من نمیدانم گزارش تلویزیون درست است یانه.
گفتم بگم این را که اگر گزارش تلویزیون درست باشد، مدیون نشیم.
واکنش گوهر عشقی به گزارش صداوسیما
اصلاحاتنیوز نوشت: صداوسیما با انتشار گزارشی در بخش خبری ۲۰:۳۰ مدعی شد که هیچکس به گوهر عشقی حمله نکرده و وی خودش به زمین افتاده است! که واکنش مادر ستار بهشتی را به دنبال داشت.
گوهر عشقی پس از پخش این گزارش در یک لایو اینستاگرامی گفت که او ۹ سال است دروغ نگفته و سپس پرسید که اگر این فیلم را داشتند چرا بعد از یک هفته آن را نشان دادهاند؟!
او همچنین گفت که او دُز دوم واکسنش را تابستان زده و آن روز قصد رفتن به امامزاده را داشته است.
واکنش عباس عبدی
عباس عبدی در صفحه شخصی خود نوشت: پیرو توییت بنده در باره خانم عشقی، برخی دوستان نظرم را درباره گزارش صدا و سیما در این باره پرسیدهاند.
آن توییت فقط حالات گوناگون و محتمل را گفته بود و هیچ ادعایی را تایید و تکذیب نکرده بود به همین دلیل دو طرف علیه آن فحاشی کردند.
اکنون که این گزارش منتشر شده، باید کارشناسان فیلم و روزنامهنگاران تحقیقی نظر دهند که آیا گزارش مستند و واقعی است یا به اصطلاح باگ دارد. تا همین الان هم تعدادی نقد و تحلیل در باره این گزارش نوشته شده که صدا و سیما حتما پاسخ خواهد داد. داوری نهایی هم با مردم است. در هر حال فراموش نکنیم، حتی اگر منطبق بر واقع هم باشد، مرجع اعلام کننده دو مشکل جدی دارد.
اول این که اگر در این گزارش ادعای آن خانم تایید میشد، آیا اجازه و امکان انتشار گزارش را داشتند؟
دوم این که سابقه این رسانه بیطرفی را مخدوش و اعتبار هر گونه ادعایی را با سوال مواجه میکند. آیا این رسانه هیچ گزارشی درباره وضعیت ستار بهشتی و ادعاهای مطرح شده در مرگ او را تولید و منتشر کرد؟
پرسش دیگر این که آیا امکان داشت که روزنامهنگاران مستقل در همان روز یا بعد یا حتی اکنون به محل بروند و در این مورد گزارش تهیه و منتشر کنند؟
خیلیها میپرسند که؛ اگر ادعای شما درست است پس چرا امکان تهیه خبر یا بازدید از فیلمهای ضبط شده در این رویداد و سایر موارد، برای روزنامهنگاران مستقل فراهم نیست؟ همین سوگیری برای نپذیرفتن هر ادعایی کافی است.
خیلی صریح بگویم. اگر کسی صدبار هم خلاف کرده باشد، برای صد و یکمین اتهام او، باز هم باید شواهد و دلیل کافی ارائه کرد. از این رو علیرغم مواردی که در گذشته از این کارها بوده است، باز هم باید شواهد کافی برای پذیرش ادعا داشت. لذا در صدد تایید و رد هیچ ادعایی نیستم.
ولی گزارش صدا و سیما هم هیچ مشکلی را حل نمیکند، زیرا مسأله نظام اطلاعرسانی بسیار مهمتر از این ماجرا است. موضوع این است که چرا این نوع کارها به حکومت میچسبد؟ ولو آن که دروغ باشد و چرا گزارش صدا و سیما قدرت اقناع ندارد؟ ولو این که درست باشه.
مشکل در فقدان رسانه واقعی و معتبر است. بقیه مسائل فرعی است و تا این مشکل وجود دارد مرز میان راست و دروغ به همین شکل سیال و نامتعین خواهد بود.
چرا با خود این خانم گفتگو نکردند و فیلم را به او نشان ندادند تا تناقض ادعاهایش را پاسخ دهد؟ حتما توجیهاتی برای این رفتار وجود دارد، ولی نتیجه همان بیاعتمادی فراگیر به رسانه رسمی است.
به نظرم بهتر است اجازه داده شود در مورد همین فیلم هم گزارش تحقیقی مستقل تهیه شود، این به سود صدا و سیما است.
نکته پایانی این که دو طرف نظام اطلاعرسانی در این ماجراها دو روی یک سکه هستند. باید مواظب بود که هیچگاه در بازی این دو طرف وارد نشد.