تاریخ انتشار
سه شنبه ۲ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۳۹
کد مطلب : ۴۴۱۵۱۴
در سال تولید، پشتیبانیها، مانع زداییها؛
کارآفرینهایی که یکی یکی از گچساران میگریزند!
۰
کبنا ؛اگرچه امسال به نام تولید، پشتیبانیها، مانع زداییها نام گذاری شده ولی در عمل مانعها به حال خود باقی مانده است.
به گزارش کبنا نیوز، شهر کوچک گچساران که یدک کش نام «صنعتی بودن» است، تنها صنعتش صنعت نفت است، بنا بر گفته رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان، کل استان کهگیلویه و بویراحمد بدون احتساب نفت، تولید ناخالص ملی «نیم درصدی» دارد. حال با وجود دو شهرک صنعتی در شهرستان گچساران که عمدتاً کارگاههای غیرفعال دارند چه میزان تولیدی را از گچساران میتوانیم شاهد باشیم؟ و سهم گچساران از این «نیم درصد» چقدر است؟
قصه صنعتگرها و تولیدکنندههای گچساران قصه پرغصه ای است، تولیدکنندهای که با وجود نرخ بیکاری 16 درصد شهرستان و مشکلات موجود، قصد اشتغال زایی و کسب درآمد دارد، ولی سنگها و موانعی که جلوی پایش میاندازند موجب میشود با زیانی که کرده، عطای این کسب درآمد را به لقایش میبخشد.
تشویق مردم به تولید بیشتر شبیه جوک میماند، وقتی یکی یکی چکها به اجرا درمی آیند، بانکها از تولیدکنندهها حمایت نمیکنند، یارانهای برای کسب و کارهای کوچک وجود ندارد و عمده یارانهها برای کارخانهها و طرحهای بزرگ اقتصادی درنظر گرفته میشود.
کم بودن سهم کهگیلویه و بویراحمد از تسهیلات بانکی!
اینکه یک بانک در گچساران تلاش دارد بهترین عملکرد را داشته باشد و باید به مسئول خود در یاسوج پاسخ دهد، مسئول یاسوجی مجبور است به مسئول تهرانی پاسخگو باشد یکی از دلایل فشار بانکها به تولیدکنندهها برای پرداخت وام و تسهیلات است، از طرفی همواره سهم استان کهگیلویه و بویراحمد از تسهیلات کمترین میزان و در انتهای جدول استانها بوده است، معاون اقتصادی استانداری کهگیلویه و بویراحمد در این خصوص گفته است: از مجموع پول کشور تنها یک چهارم از یک درصد آن سهم استان است که باتوجه به جمعیت استان کهگیلویه و بویراحمد، حداقل باید یک درصد منابع پولی کشور در این استان باشد. همه اینها دست به دست هم میدهد و زنجیرهای را میسازد که مانعی از پیش پای تولیدکننده برنمی دارد بلکه مانع ایجاد میکند!
عدم هماهنگیهای سازمانی و بحثهای قومیتی!
یکی از کارآفرینان که امتیاز یک معدن گچ در گچساران را خریداری کرده نسبت به عدم هماهنگیهای سازمانی در ادارات شکایت میکند. محمدیان میگوید: یک معدن قدیمی در گچساران وجود داشت که امتیاز آن را گرفتم، مجوز منابع طبیعی را سال 92 گرفتیم. 5 سال پیش میتوانستیم کار را شروع کنیم چون خرید دستگاهها را انجام داده بودیم، ولی متأسفانه روند گرفتن مجوزات بسیار فرسایشی است، تا یکی از مجوزها را میگیرم، 6 ماه طول میکشد و مجوز دیگر باطل میشود. هیچ همکاری صورت نمیگیرد.
محمدیان که اصالتاً بویراحمدی است، میگوید: یک سری بحثهای قومیتی وجود دارد، می گویند تو بویراحمدی هستی گچساران چه میخواهی؟ من کارآفرینم دنبال کار هستم، من هم از همین استان هستم و فرقی نمیکند کجا باشم، چرا باید اینطور سنگ جلوی پای ما بیاندازند؟ مجوز انشعاب آب را گرفتهایم، برای گاز و برق اقدام کردهایم، باید برای محیط زیست اقدام کنیم.
او میگوید: من یک جنگ با استان باید داشته باشم و یک جنگ با تهرانیها، چون چنین معدنی در جنوب کشور بدون رقیب است و شرایط استراتژیکی خوبی برای صادرات دارد، در حالی که صنایع بزرگی در تهران نمیخواهند این صنعت در جنوب پا بگیرد.
بانکها و تسهیلات
محمدیان میگوید: در کارگروه استانی می گویند همه هماهنگ باشند ولی هیچ هماهنگی وجود ندارد.
داستان ادارات یک جا و داستان معرفی به بانک هم یک جای دیگر. این معدن درآمد بسیار خوبی دارد، نزدیک 1 و نیم میلیارد هزینه کردهایم، اگر پارسال وام داده بودند با 3 میلیارد راه میافتاد ولی الان با 5 میلیارد هم راه نمیافتد!
مرادنژاد یکی از صنعتگرهای شهرستان گچساران است، که به دلیل مشکلات مالی، کسادی بازار فروش، و گرانی مواد اولیه طی سالهای اخیر مشکلاتی برایش به وجود آمده است، مرادنژاد میگوید: تا دو سال پیش صادرات داشتیم، ولی در حال حاضر وسایل و آهن آلات گران شده است، خیلیها از خرید منصرف میشوند. بازار فروش مشکل دارد. بحث سرمایه در گردش و نقدینگی داریم.
وی میگوید: بخاطر تسهیلات بانکی با صندوق کارآفرینی امید مشکل دارم، قرار بوده یک سال بخاطر وام تنفس بدهند، ندادهاند الان بدهکارم و هر روز هم چکهایم به اجرا گذاشته میشود.
یارانه آهن
مرادنژاد میگوید: دو سال است که می گویند سهمیه آهن با نرخ کارخانه اصفهان یا اهواز میدهیم، در این دو سال ماهانه 25 تن سهمیه داریم ولی می گویند یکدفعه 500 میلیون تومان خرید کنیم، یک کسی که کسب و کار کوچکی دارد چطور 500 میلیون یکدفعه خرید کند! صنعت و معدن متولی امور است ولی در این استان صنعتگر نداریم، روال کار را بلد نیستند و اذیت میشویم.
او میگوید: من اگر در خراسان و اصفهان بودم وضعیتم خیلی بهتر از این بود، آنجا صنعتگر و تولیدکننده را درک میکنند.
حمایتهایی که حمایت نیست!
مراد نژاد میگوید: 20 میلیارد تومان برای کارخانه لوازم خانگی درخواست دادهام که کارخانهای با اشتغال زایی 50 نفر راه اندازی کنم که تا 100 نفر بصورت مستقیم جای اشتغال زایی هم دارد ولی پشیمان هستم، هر چه سریعتر کارهایم را بکنم از این استان میروم. اگر حمایت کردنها مثل حمایتهای الان باشد فایدهای ندارد. من خودم برای خودم لوازم خانگی میسازم ولی باید سرمایه در گردش بدهند تا کارخانه راه اندزی کنیم و تولید انبوه شود. الان حدود 30 کارخانه تولیدی در شهرک صنعتی هستند که اکثراً تعطیل هستند.
آقای عزیزی نیز یکی از تولیدکنندههای استان است که کارش را تعطیل کردهاند و طرح را بانک مصادره کرده است، او کارآفرین نمونه کشور در استان کهگیلویه و بویراحمد هم بوده، به گچساران آمده طرح فراوردههای لبنی را با 30 نفر اشتغال زایی مستقیم راه اندازی کند ولی به دلیل عدم حمایت دولت و بانکها کار تعطیل شد!
در گیر و دار انتخابات و تغییرات دولت، همه چیز فراموش شد
عزیزی میگوید: طرح توجیهی مربط به سال 96 بود، سال 97 استارت خورد، تا کار شروع شد، قیمت دلار بالا رفت و تسهیلاتی که مورد نیاز بود کفاف کار را نمیداد، 2 میلیارد پرداخت کردند، قول همکاری دادند که تسهیلات اضافه کنند، 3 میلیارد تصویب کردند ولی بانک زیر بار نرفت و کارگروه اقتصادی استان هم همکاری نکرد. 75 درصد در کار پیشرفت داشتیم، ولی در گیر و دار انتخابات و تغییرات دولت، همه چیز فراموش شد.
من هم توان ادامه کار نداشتم، مرتب ضامنها مراجعه میکردند، چکها را اجرا میگذاشتند.
او بصورت جزئیتر میگوید: کارگروه متشکل از اداره کار، دادستانی و ... برج 10 پارسال مصوبهای داشتند که با توجه به نظر کارشناس دادگستری تسهیلات داده شود، کارشناس 4 میلیارد تومان تشخیص داده بود، 3 میلیارد برایم نوشتند، همینطور طول کشید و تسهیلات ندادند، بعد از تعطیلات نوروز، و بعد انتخابات شد و بعد گفتند چنین چیزی نیست و همکاری نشد.
عزیزی میگوید: من کارآفرین نمونه کشوری و استانی بودم، در یاسوج هم فراوردههای گوشتی داشتم و آن را فروختهام. 3 سال وقت گذاشتم، هر چه داشتم از شیراز فروختم و آوردم گچساران، ولی ارزشی نداشت. بانک گفت میخواهیم مصادره کنیم، و مصادره کرد، من هم وکیل گذاشتم کارها را انجام بدهد و خودم برگشتهام شیراز.
عزیزی در مورد ادارات گچساران میگوید: دستگاههای اجرایی گچساران همگی ارجاع به یاسوج میدهند، صندوق کارآفرینی امید هم به یاسوج ارجاع میدهد، عملاً بصورت نمایندگی هستند.
بستر جذب سرمایه گذار فراهم شود
ادارات همیشه مانع بزرگی بر سر راه کارآفرینان بودهاند، تجربیات تلخ بسته شدن واحدهای تولیدکننده در شهرکهای صنعتی گچساران را با یک جستجو در رسانهها میتوان شاهد بود. از دخیل کردن کج سلیقگی مدیران ادارات در به راه افتادن یک واحد تولیدی گرفته تا بوروکراسی اداری، کاهلی مدیران در حمایت از تولیدکننده، عدم حمایت بانکهای شهرستان همگی مانعی هستند برای اینکه کارآفرین و تولیدکننده در این ماراتن هزار مانع کم بیاورد و پا پس بکشد. احمدزاده استاندار کهگیلویه و بویراحمد پیش از این در خصوص جذب سرمایه گذاران و اشتغال زایی گفته است: مشکل بزرگ در استان بحث اشتغال است که در این زمینه باید بستری فراهم شود تا سرمایه گذار با خیالی آسوده در استان سرمایه گذاری کند. نگاه باید کارکردی باشد و از سرمایه گذار حمایت کنیم زیرا زمانی که سرمایه گذار در استان احساس ناامنی کند دیگر حاضر به سرمایه گذاری نیست. سیاست دولت تغییر و تحول در معیشت مردم استان است که باید درآمد پایدار ایجاد کرد و به سمت ایجاد صنایع بزرگ گام برداریم.
همچنین ارمغانی مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان در گفت و گو با کبنا گفته است: در حال حاضر در بخش صنعت، 506 واحد تولیدی داریم که 107 واحدشان غیرفعال هستند. 80 درصد 399 واحد دیگر زیر ظرفیت خود کار میکنند. 20 درصد دیگر، شامل شرکتهای بزرگ مثل شرکتهای وابسته به نفت وگاز است. اینکه تولید ناخالص داخلی استان کهگیلویه وبویراحمد پایین است یکی از دلایلش این است که این واحدهای تولیدی یا تعطیل هستند یا زیر ظرفیت دارند کار میکنند.
اینکه کی و چطور رونق کارآفرینی و سرمایه گذاری در استان کهگیلویه و بویراحمد اتفاق می افتد، همگی بستگی به عزم جهادی مدیران و همدلی با تولیدکنندهها دارد، که تاکنون این اتفاق مبارک نیفتاده است.
به گزارش کبنا نیوز، شهر کوچک گچساران که یدک کش نام «صنعتی بودن» است، تنها صنعتش صنعت نفت است، بنا بر گفته رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان، کل استان کهگیلویه و بویراحمد بدون احتساب نفت، تولید ناخالص ملی «نیم درصدی» دارد. حال با وجود دو شهرک صنعتی در شهرستان گچساران که عمدتاً کارگاههای غیرفعال دارند چه میزان تولیدی را از گچساران میتوانیم شاهد باشیم؟ و سهم گچساران از این «نیم درصد» چقدر است؟
قصه صنعتگرها و تولیدکنندههای گچساران قصه پرغصه ای است، تولیدکنندهای که با وجود نرخ بیکاری 16 درصد شهرستان و مشکلات موجود، قصد اشتغال زایی و کسب درآمد دارد، ولی سنگها و موانعی که جلوی پایش میاندازند موجب میشود با زیانی که کرده، عطای این کسب درآمد را به لقایش میبخشد.
تشویق مردم به تولید بیشتر شبیه جوک میماند، وقتی یکی یکی چکها به اجرا درمی آیند، بانکها از تولیدکنندهها حمایت نمیکنند، یارانهای برای کسب و کارهای کوچک وجود ندارد و عمده یارانهها برای کارخانهها و طرحهای بزرگ اقتصادی درنظر گرفته میشود.
کم بودن سهم کهگیلویه و بویراحمد از تسهیلات بانکی!
اینکه یک بانک در گچساران تلاش دارد بهترین عملکرد را داشته باشد و باید به مسئول خود در یاسوج پاسخ دهد، مسئول یاسوجی مجبور است به مسئول تهرانی پاسخگو باشد یکی از دلایل فشار بانکها به تولیدکنندهها برای پرداخت وام و تسهیلات است، از طرفی همواره سهم استان کهگیلویه و بویراحمد از تسهیلات کمترین میزان و در انتهای جدول استانها بوده است، معاون اقتصادی استانداری کهگیلویه و بویراحمد در این خصوص گفته است: از مجموع پول کشور تنها یک چهارم از یک درصد آن سهم استان است که باتوجه به جمعیت استان کهگیلویه و بویراحمد، حداقل باید یک درصد منابع پولی کشور در این استان باشد. همه اینها دست به دست هم میدهد و زنجیرهای را میسازد که مانعی از پیش پای تولیدکننده برنمی دارد بلکه مانع ایجاد میکند!
عدم هماهنگیهای سازمانی و بحثهای قومیتی!
یکی از کارآفرینان که امتیاز یک معدن گچ در گچساران را خریداری کرده نسبت به عدم هماهنگیهای سازمانی در ادارات شکایت میکند. محمدیان میگوید: یک معدن قدیمی در گچساران وجود داشت که امتیاز آن را گرفتم، مجوز منابع طبیعی را سال 92 گرفتیم. 5 سال پیش میتوانستیم کار را شروع کنیم چون خرید دستگاهها را انجام داده بودیم، ولی متأسفانه روند گرفتن مجوزات بسیار فرسایشی است، تا یکی از مجوزها را میگیرم، 6 ماه طول میکشد و مجوز دیگر باطل میشود. هیچ همکاری صورت نمیگیرد.
محمدیان که اصالتاً بویراحمدی است، میگوید: یک سری بحثهای قومیتی وجود دارد، می گویند تو بویراحمدی هستی گچساران چه میخواهی؟ من کارآفرینم دنبال کار هستم، من هم از همین استان هستم و فرقی نمیکند کجا باشم، چرا باید اینطور سنگ جلوی پای ما بیاندازند؟ مجوز انشعاب آب را گرفتهایم، برای گاز و برق اقدام کردهایم، باید برای محیط زیست اقدام کنیم.
او میگوید: من یک جنگ با استان باید داشته باشم و یک جنگ با تهرانیها، چون چنین معدنی در جنوب کشور بدون رقیب است و شرایط استراتژیکی خوبی برای صادرات دارد، در حالی که صنایع بزرگی در تهران نمیخواهند این صنعت در جنوب پا بگیرد.
بانکها و تسهیلات
محمدیان میگوید: در کارگروه استانی می گویند همه هماهنگ باشند ولی هیچ هماهنگی وجود ندارد.
داستان ادارات یک جا و داستان معرفی به بانک هم یک جای دیگر. این معدن درآمد بسیار خوبی دارد، نزدیک 1 و نیم میلیارد هزینه کردهایم، اگر پارسال وام داده بودند با 3 میلیارد راه میافتاد ولی الان با 5 میلیارد هم راه نمیافتد!
مرادنژاد یکی از صنعتگرهای شهرستان گچساران است، که به دلیل مشکلات مالی، کسادی بازار فروش، و گرانی مواد اولیه طی سالهای اخیر مشکلاتی برایش به وجود آمده است، مرادنژاد میگوید: تا دو سال پیش صادرات داشتیم، ولی در حال حاضر وسایل و آهن آلات گران شده است، خیلیها از خرید منصرف میشوند. بازار فروش مشکل دارد. بحث سرمایه در گردش و نقدینگی داریم.
وی میگوید: بخاطر تسهیلات بانکی با صندوق کارآفرینی امید مشکل دارم، قرار بوده یک سال بخاطر وام تنفس بدهند، ندادهاند الان بدهکارم و هر روز هم چکهایم به اجرا گذاشته میشود.
یارانه آهن
مرادنژاد میگوید: دو سال است که می گویند سهمیه آهن با نرخ کارخانه اصفهان یا اهواز میدهیم، در این دو سال ماهانه 25 تن سهمیه داریم ولی می گویند یکدفعه 500 میلیون تومان خرید کنیم، یک کسی که کسب و کار کوچکی دارد چطور 500 میلیون یکدفعه خرید کند! صنعت و معدن متولی امور است ولی در این استان صنعتگر نداریم، روال کار را بلد نیستند و اذیت میشویم.
او میگوید: من اگر در خراسان و اصفهان بودم وضعیتم خیلی بهتر از این بود، آنجا صنعتگر و تولیدکننده را درک میکنند.
حمایتهایی که حمایت نیست!
مراد نژاد میگوید: 20 میلیارد تومان برای کارخانه لوازم خانگی درخواست دادهام که کارخانهای با اشتغال زایی 50 نفر راه اندازی کنم که تا 100 نفر بصورت مستقیم جای اشتغال زایی هم دارد ولی پشیمان هستم، هر چه سریعتر کارهایم را بکنم از این استان میروم. اگر حمایت کردنها مثل حمایتهای الان باشد فایدهای ندارد. من خودم برای خودم لوازم خانگی میسازم ولی باید سرمایه در گردش بدهند تا کارخانه راه اندزی کنیم و تولید انبوه شود. الان حدود 30 کارخانه تولیدی در شهرک صنعتی هستند که اکثراً تعطیل هستند.
آقای عزیزی نیز یکی از تولیدکنندههای استان است که کارش را تعطیل کردهاند و طرح را بانک مصادره کرده است، او کارآفرین نمونه کشور در استان کهگیلویه و بویراحمد هم بوده، به گچساران آمده طرح فراوردههای لبنی را با 30 نفر اشتغال زایی مستقیم راه اندازی کند ولی به دلیل عدم حمایت دولت و بانکها کار تعطیل شد!
در گیر و دار انتخابات و تغییرات دولت، همه چیز فراموش شد
عزیزی میگوید: طرح توجیهی مربط به سال 96 بود، سال 97 استارت خورد، تا کار شروع شد، قیمت دلار بالا رفت و تسهیلاتی که مورد نیاز بود کفاف کار را نمیداد، 2 میلیارد پرداخت کردند، قول همکاری دادند که تسهیلات اضافه کنند، 3 میلیارد تصویب کردند ولی بانک زیر بار نرفت و کارگروه اقتصادی استان هم همکاری نکرد. 75 درصد در کار پیشرفت داشتیم، ولی در گیر و دار انتخابات و تغییرات دولت، همه چیز فراموش شد.
من هم توان ادامه کار نداشتم، مرتب ضامنها مراجعه میکردند، چکها را اجرا میگذاشتند.
او بصورت جزئیتر میگوید: کارگروه متشکل از اداره کار، دادستانی و ... برج 10 پارسال مصوبهای داشتند که با توجه به نظر کارشناس دادگستری تسهیلات داده شود، کارشناس 4 میلیارد تومان تشخیص داده بود، 3 میلیارد برایم نوشتند، همینطور طول کشید و تسهیلات ندادند، بعد از تعطیلات نوروز، و بعد انتخابات شد و بعد گفتند چنین چیزی نیست و همکاری نشد.
عزیزی میگوید: من کارآفرین نمونه کشوری و استانی بودم، در یاسوج هم فراوردههای گوشتی داشتم و آن را فروختهام. 3 سال وقت گذاشتم، هر چه داشتم از شیراز فروختم و آوردم گچساران، ولی ارزشی نداشت. بانک گفت میخواهیم مصادره کنیم، و مصادره کرد، من هم وکیل گذاشتم کارها را انجام بدهد و خودم برگشتهام شیراز.
عزیزی در مورد ادارات گچساران میگوید: دستگاههای اجرایی گچساران همگی ارجاع به یاسوج میدهند، صندوق کارآفرینی امید هم به یاسوج ارجاع میدهد، عملاً بصورت نمایندگی هستند.
بستر جذب سرمایه گذار فراهم شود
ادارات همیشه مانع بزرگی بر سر راه کارآفرینان بودهاند، تجربیات تلخ بسته شدن واحدهای تولیدکننده در شهرکهای صنعتی گچساران را با یک جستجو در رسانهها میتوان شاهد بود. از دخیل کردن کج سلیقگی مدیران ادارات در به راه افتادن یک واحد تولیدی گرفته تا بوروکراسی اداری، کاهلی مدیران در حمایت از تولیدکننده، عدم حمایت بانکهای شهرستان همگی مانعی هستند برای اینکه کارآفرین و تولیدکننده در این ماراتن هزار مانع کم بیاورد و پا پس بکشد. احمدزاده استاندار کهگیلویه و بویراحمد پیش از این در خصوص جذب سرمایه گذاران و اشتغال زایی گفته است: مشکل بزرگ در استان بحث اشتغال است که در این زمینه باید بستری فراهم شود تا سرمایه گذار با خیالی آسوده در استان سرمایه گذاری کند. نگاه باید کارکردی باشد و از سرمایه گذار حمایت کنیم زیرا زمانی که سرمایه گذار در استان احساس ناامنی کند دیگر حاضر به سرمایه گذاری نیست. سیاست دولت تغییر و تحول در معیشت مردم استان است که باید درآمد پایدار ایجاد کرد و به سمت ایجاد صنایع بزرگ گام برداریم.
همچنین ارمغانی مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان در گفت و گو با کبنا گفته است: در حال حاضر در بخش صنعت، 506 واحد تولیدی داریم که 107 واحدشان غیرفعال هستند. 80 درصد 399 واحد دیگر زیر ظرفیت خود کار میکنند. 20 درصد دیگر، شامل شرکتهای بزرگ مثل شرکتهای وابسته به نفت وگاز است. اینکه تولید ناخالص داخلی استان کهگیلویه وبویراحمد پایین است یکی از دلایلش این است که این واحدهای تولیدی یا تعطیل هستند یا زیر ظرفیت دارند کار میکنند.
اینکه کی و چطور رونق کارآفرینی و سرمایه گذاری در استان کهگیلویه و بویراحمد اتفاق می افتد، همگی بستگی به عزم جهادی مدیران و همدلی با تولیدکنندهها دارد، که تاکنون این اتفاق مبارک نیفتاده است.