تاریخ انتشار
شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۵۹
کد مطلب : ۴۴۰۹۵۵
حمله تند و تیز محمد تقی فهیم به رامبد جوان و «خندوانه»
۱
کبنا ؛یک منتقد با تاکید بر ضرورت بازنگری در تولید و پخش «خندوانه»، تصریح کرد که رویکرد این برنامه بیشتر باعث خشم میشود تا خنده!
به گزارش کبنا و به نقل از ایسنا، محمد تقی فهیم ـ منتقد سینما و تلویزیون ـ در واکنش به خبر ساخت فصل جدید برنامه «خندوانه» و صحبتهای رامبد جوان درباره بازگشت این برنامه به تلویزیون، نوشته است:
«وقتی رفتی نفهمیدیم کی رفته، حالا که آمدی فهمیدیم هشتصد تا برنامه رفتی.»
فهیم در ادامه آورده است: «چه خوب میشد که در برنامه بازنگری آقای جبلی برنامه «خندوانه» هم مورد بررسی قرار گیرد.
بی تردید تاکشوها در صورت سلامت درون و بیرونشان، میتواند در راستای ایجاد فضای شاد و تزریق امیدواری و سرزندگی به جامعه ایفای نقش کنند. وقتی تاک شوها موفقاند که مجری و درون مایه کار، سمت مردم ایستاده باشند و از درون مردم به سمت مدیریتهای ناکارآمد و ناهنجاری اجتماعی نمک پاشی کنند. مثلا «دور همی» تا حدودی توفیقش را از این رهگذر کسب میکند. اما «خندوانه» که تمام هم و غمش دستور خندیدن است و شعار باحالی میدهد، نه تنها رویکردی مبتذل دارد که حتی باعش خشم لایههای جدی مردم میشود. آثار نمایشی به طور عام وقتی باعث افسرده زدایی و شادابی میشوند که مخاطب با آن همذات پنداری کند و دچار تحول روحی و تخلیه بغضهای نهفته اش گردد. تاک شوها در مقام سهلالوصولترین نوع نمایش، قدرت تغییر جهت جامعه از خشم به صلح را دارند و حال باید دید که «خندوانه» در قالب خندههای تصنعی با هشتصد برنامه توانسته به این مهم نائل آید برای رسیدن به پاسخ این پرسش، علاوه بر نظر سنجی از محیطهای دانشگاهی و کارشناسان رسانه، باید تیمی متشکل از روانشناس و جامعه شناس به تحلیل و بررسی آن بپردازند.»
این منتقد با مقایسه نمونههای موفق تاک شو در جهان با برنامه «خندوانه»، خاطر نشان کرده: در این رابطه خوب است که به تجربه تاک شوهای موفق جهانی مراجعه شود. مثلا استندآپ کمدینی، چون جان استوارت که فردای برنامهاش همه مخاطبان با حال خوش و انرژی مضاعفی سرکار میرفتند، آیا مانند مجری ما دستور خندیدن میداد یا با نوع اجرا و محتوای کارش، ضمن خنداندن، در کنار مطالبه گری مردم میایستاد؟
فهیم در این زمینه افزوده است: مجری موفقی، چون اپرا وینفری چه کاری میکرد که غولی مانند مایکل جکسون وقتی دعوت میشد، از خوشحالی تا استودیو، معلق زنان میرفت. همچنان که میشل اوباما وقتی دعوت میشد به خاطر ذوق و هیجان سه شب قبلش خواب و خوراک نداشت. آیا وینفری مردم را دعوت به خندین میکرد یا، چون با مطالب نغز کنایه آمیزش چنان جریانی در حمایت از سیاه پوستان راه انداخت که همه وینفری را در کنار خودشان میدیدند.
این منتقد در پایان نوشته است: ««خندوانه» خودش با شکم سیر میخندد و البته خندهای هم میگیرد. ولی رویکرد جدیاش به جای لبخند، خشم را به چهرهها تحمیل میکند.»
به گزارش کبنا و به نقل از ایسنا، محمد تقی فهیم ـ منتقد سینما و تلویزیون ـ در واکنش به خبر ساخت فصل جدید برنامه «خندوانه» و صحبتهای رامبد جوان درباره بازگشت این برنامه به تلویزیون، نوشته است:
«وقتی رفتی نفهمیدیم کی رفته، حالا که آمدی فهمیدیم هشتصد تا برنامه رفتی.»
فهیم در ادامه آورده است: «چه خوب میشد که در برنامه بازنگری آقای جبلی برنامه «خندوانه» هم مورد بررسی قرار گیرد.
بی تردید تاکشوها در صورت سلامت درون و بیرونشان، میتواند در راستای ایجاد فضای شاد و تزریق امیدواری و سرزندگی به جامعه ایفای نقش کنند. وقتی تاک شوها موفقاند که مجری و درون مایه کار، سمت مردم ایستاده باشند و از درون مردم به سمت مدیریتهای ناکارآمد و ناهنجاری اجتماعی نمک پاشی کنند. مثلا «دور همی» تا حدودی توفیقش را از این رهگذر کسب میکند. اما «خندوانه» که تمام هم و غمش دستور خندیدن است و شعار باحالی میدهد، نه تنها رویکردی مبتذل دارد که حتی باعش خشم لایههای جدی مردم میشود. آثار نمایشی به طور عام وقتی باعث افسرده زدایی و شادابی میشوند که مخاطب با آن همذات پنداری کند و دچار تحول روحی و تخلیه بغضهای نهفته اش گردد. تاک شوها در مقام سهلالوصولترین نوع نمایش، قدرت تغییر جهت جامعه از خشم به صلح را دارند و حال باید دید که «خندوانه» در قالب خندههای تصنعی با هشتصد برنامه توانسته به این مهم نائل آید برای رسیدن به پاسخ این پرسش، علاوه بر نظر سنجی از محیطهای دانشگاهی و کارشناسان رسانه، باید تیمی متشکل از روانشناس و جامعه شناس به تحلیل و بررسی آن بپردازند.»
این منتقد با مقایسه نمونههای موفق تاک شو در جهان با برنامه «خندوانه»، خاطر نشان کرده: در این رابطه خوب است که به تجربه تاک شوهای موفق جهانی مراجعه شود. مثلا استندآپ کمدینی، چون جان استوارت که فردای برنامهاش همه مخاطبان با حال خوش و انرژی مضاعفی سرکار میرفتند، آیا مانند مجری ما دستور خندیدن میداد یا با نوع اجرا و محتوای کارش، ضمن خنداندن، در کنار مطالبه گری مردم میایستاد؟
فهیم در این زمینه افزوده است: مجری موفقی، چون اپرا وینفری چه کاری میکرد که غولی مانند مایکل جکسون وقتی دعوت میشد، از خوشحالی تا استودیو، معلق زنان میرفت. همچنان که میشل اوباما وقتی دعوت میشد به خاطر ذوق و هیجان سه شب قبلش خواب و خوراک نداشت. آیا وینفری مردم را دعوت به خندین میکرد یا، چون با مطالب نغز کنایه آمیزش چنان جریانی در حمایت از سیاه پوستان راه انداخت که همه وینفری را در کنار خودشان میدیدند.
این منتقد در پایان نوشته است: ««خندوانه» خودش با شکم سیر میخندد و البته خندهای هم میگیرد. ولی رویکرد جدیاش به جای لبخند، خشم را به چهرهها تحمیل میکند.»