کبنا ؛دبیر سیاسی کبنا نیوز: بعد از انتخاب ابراهیم رئیسی در 28 خرداد 1400 به عنوان رئیس جمهور، گمانه زنیها راجع به وزرای دولت وی آغاز شد. یکی از مهمترین وزارتخانههای محل بحث و گمانه زنی وزارت کشور بود که هر چند در ابتدا از چندین گزینه شناخته شده برای آن نامبرده میشد اما در نهایت مطرح شدن یک نام غیر قابل پیش بینی هم سبب تعجب همگان شد و هم از همان ابتدا به میان آمدن نام وی عملاً هرگونه گمانه زنی برای دیگران را سلب کرد. وزیر کشور برای نمایندگان و بویژه نمایندگان شهرستانی مهمترین وزیر است. وجود صدها جایگاه مدیریتی در مجموعه وزارت کشور و تصمیم وزیر در انتخاب استانداران عامل اصلی این درجه از اهمیت است. بسیاری معتقدند یکی از دلایل انتخاب یک وزیر بدون سابقه کار سیاسی و جناحی و از مهمترین بخشهای نظامی و امنیتی کشور که سابقه فرماندهی سپاه قدس و همچنین وزارت دفاع در دولت محمود احمدی نژاد را دارد نوعی کنترل و مهار دخالتهای زیاد نمایندگان و سیاسیون در روند انتخاب و عملکرد استانداران میباشد.
اگر چنین برداشتی درست از آب درآید این موضوع در خوشبینانه ترین حالت کار را برای نمایندگان سخت خواهد کرد بویژه که جو عمومی مجلس در حمایت از وحیدی عملاً فرصت چانه زنی و لابی با وی را نیز به حداقل رسانده بود. بدون شک اکثر قریب به اتفاق نمایندگان و به احتمال زیاد نمایندگان استان مایل به دفاع در صحن علنی برای گزینه پیشنهادی وزارت کشور بودند اما چنین فرصتی باید از گردونه بخت قرعه کشی نصیب آنها میشد که چنین شانسی به نمایندگان استان نرسید. در مطلب- خبری که تیم رسانهای مهدی روشنفکر در هفته قبل به عنوان گزارش از عملکرد و فعالیت وی در تعامل با وزرا انتشار دادند جملهای را از روشنفکر در رابطه با وزیر پیشنهادی کشور ارائه دادند که تا حدودی نوع نگاه کل مجلس بود و روشنفکر با بیان این جمله که گفته بود:" به نظر میرسد همکاران نماینده نظر مناسبی در رابطه با حضرتعالی دارند و از حیث کسب رأی اعتماد انشالله حمایت قاطع مجلس را خواهید داشت" عملاً خواسته است ارادت خود را به مهمترین وزیر از زاویه دید نمایندگان شهرستانی اعلام کرده باشد. وحیدی اما در نطق دفاعیه خود سعی بر کلی گویی و تاکید بر سیاستهای کلی نظام و وصیت و توصیههای امام و رهبری داشت او تنها در یک مورد از مجلس به عنوان مهمترین بازوی مشورتی و نظارتی یاد کرد و گفت که در انتخاب استانداران با نمایندگان مشورت خواهد داشت که همین اشاره کافی بود تا صدای احسنت گویی نمایندگان بلند شود.
انتخاب استانداران یک فرآیند رسمی و سازمانی مشخص ندارد و معمولاً حاصل تصمیم مجموعه دولت و وزارت کشور، نمایندگان مجلس و سیاسیون ذی نفوذ در میان گروههای سیاسی و یا خود شهرستانها است و گاهی هم ممکن است یک یا دو ضلع از این مثلث در انتخاب یک استاندار نادیده گرفته شود. البته در معمول موارد حتی بر فرض عدم نظرخواهی و لیست از سوی یک یا دو ضلع دیگر اما در مجموع هماهنگیهایی انجام میشود. در هر دو دولت حسن روحانی با توجه به عدم پایگاه ثابت سیاسی و جریانی آن دولت و حضور یک نیروی معتدل اصولگرا در رأس وزارت کشور و البته همزمانی شروع آن دولت در سال 92 با یک مجلس کاملاً اصولگرا سبب شد استانداران با نظر و مشورت خواهی از نمایندگان و حتی دخالت آنها انتخاب شوند که در مورد دو استاندار اول دولت روحانی در استان این موضوع قابل بررسی و صحت سنجی است. در مورد استاندار سوم دولت تدبیر و امید اما به نظر میرسد که وی راسا از درون وزارت کشور انتخاب و معرفی شد. ولی کلانتری و بعدها معاون سیاسی و امنیتیاش به شدت در معرض انتقادات طرفداران دولت قرار گرفتند. منتقدین ادعا داشتند و دارند که کلانتری و جمالی با نمایندگان اصولگرای استان و بویژه مهدی روشنفکر هماهنگ و همکار هستند و این تیم مدیریتی کمترین قرابت را با شعارهای دولت حسن روحانی و حامیان آنها داشته است.
به نظر میرسد که این رویه در دولت فعلی که یک دولت جریانی است و با حضور وزیری همچون احمد وحیدی کمتر خواهد شد و بر خلاف دولت قبل که استانداران تکنوکرات منصوب میکرد دنبال استانداران ارزشی و ایدئولوژیک باشد. با این همه قطعاً منافذی برای ارتباط و اعمال نفوذ وجود خواهد داشت و اینک که احتمال معرفی نیروی مورد حمایت برای استانداری کهگیلویه و بویراحمد که محل بحث ماست به تنهایی برای نمایندگان امکان ندارد آنها تمام تلاش خود را برای حضور یک استاندار نزدیک به خود به کار خواهند گرفت و وارد لابیها و امکانهایی برای تحقق چنین مهمی خواهند شد. در روزهای گذشته لیستهای غیر رسمی زیادی در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که بعد از این تا انتصاب رسمی استانداران از این لیستها زیاد تولید و منتشر خواهد شد. در یکی از این لیستها برای هر استان نام 7 گزینه احتمالی آورده شده بود. لیستی که نمیتواند واقعی باشد چرا که نه وزیر جدید مستقر شده است و نه معاونین وی و نه هم تیم ارزیابی و مربوطه و بویژه کمیته انتصابات این حوزه که قطعاً در وزارت خانه تشکیل خواهد شد تشکیل گردیده است. پس به احتمال زیاد این لیستها توسط نزدیکان برخی از همین گزینهها تهیه و به اشتراک گذاشته شده است تا از این طریق بتوانند فضاسازی نمایند. هر چند برخی از این نامها بسیار محتمل است در دولت آینده برخی مناصب از جمله استانداریها را به دست آورند. تمرکز زیادی در بخشهای مختلف بر روی موضوع انتخاب و معرفی استانداران است چرا که استانداران جایگاه بسیار مهمی در مناسبات سیاسی کشور دارند و با انتخاب استانداران است که دولتها وارد فاز اجرایی میشوند و تغییرات و حضور نیرویهای وابسته در مناصب دولتی به اوج خود میرسد. غلامعلی حداد عادل که از نفوذ خوبی در این دولت برخوردار است دو هفته پیش از مدیران ستادهای استانی شورای ائتلاف خواست برای استانداری استانهای خود سه گزینه معرفی نمایند تا برای آن گزینهها لابی و پیگیری صورت گیرد.
شورای ائتلاف در استان کهگیلویه و بویراحمد متعلق به تیم ستار هدایتخواه بود که ریاست آن بر عهده خلیفه خلقی پور بود و در روزهای گذشته اخباری غیر رسمی از پیگیری ستار هدایتخواه برای یک گزینه جوان وابسته به خود برای سمت استانداری کهگیلویه و بویراحمد به گوش میرسید. گزینه این شورا و یا به تعبیر بهتر هدایتخواه قطعاً کمترین امکان تفاهم با نمایندگان و بویژه نماینده بویراحمد را خواهد داشت موضوعی که عکس آن نیز صادق است و در میان نیروهای درجه اول وابسته به نماینده بویراحمد و دو نماینده دیگر نیز گزینهای که بتواند مجموع شرایط را در استان کهگیلویه و بویراحمد و تهران داشته باشد به سختی پیدا میشود. اما ستاد شورای ائتلاف هر اندازه هم ستاد قدرتمندی باشد که با توجه به کنار رفتن نیکزاد و عدم وجود نشان و یا خبری از منوچهر متکی به عنوان رئیس ستاد شورای وحدت از مناسبات دولت در حال حاضر قویترین ستاد خواهد بود ستادهای بسیار دیگری نیز در سطح استانها و بویژه کهگیلویه وبویراحمد فعال بودند که برخی از آنها هم ممکن است از طریق برخی کانالها گزینههایی را معرفی کنند. اندکی بعد از انتخابات ریاست جمهوری از مردم خواسته شد با حضور در سامانه معرفی مدیران برای دولت گزینههای مستعد و توانمند معرفی شوند که همین موضوع سبب هجوم گروهها و افراد مختلف برای بازار گرمی در این سامانه شد و تعداد زیادی از کهگیلویه و بویراحمدیها خود را گزینه وزارت خانههای مختلف مستعد معرفی کردند اما در نهایت و در موضوع معرفی وزرا ثابت شد سامانه تنها یک سرگرمی بود و امکان کوچکی برای افرادی که دوست داشتن دیده شوند و البته اگر هم دیده شده باشند جدی گرفته نشدند.
نظر سنجیها یکی دیگر از فضاهایی بوده و هست که برخی سایتها به صورت سلیقهای بر صفحه سایت خود ارائه میکنند. برخی از این نظرسنجی چنان نسنجیده و غیر واقعی هستند که نیروهای غیر همسو با دولت نیز معرفی میشوند. در این نظرسنجیها معمولاً شاخصهای واقعی و حتی اداری لحاظ نمیشود. نگاهی به سابقه و روزمه استاندارانی که در طول سالیان گذشته به استان آمدهاند و رفتهاند نشان میدهد که استانداران بر اساس یک سری ملاک و معیار انتخاب میشوند. از جمله اینکه فرد یک چهره نیمه ملی باشد و معمولاً سابقه فعالیت در مجموعه وزارت کشور و یا سابقه کار سیاسی کلان از جمله نمایندگی مجلس را در کارنامه و سابقه خود داشته باشد. با این وجود هنوز بر روی معرفی و انتصاب گزینه بومی و غیربومی بحثهایی در محافل رسانههای و سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد در جریان است. وجود نیروی بومی کمی سخت است نه به آن معنا که چنین ظرفیتی از اساس وجود ندارد بلکه بیشتر رزومه، کارنامه، امکان لابی و وحدت نظر بر روی یک گزینه درون استانی و بومی وجود ندارد. دو تجربه استانداری نیروی بومی در استان قبل از این محل ارجاع محافل سیاسی و رسانهای است. خود اصولگرایان و بخش زیادی از جامعه سیاسی و رسانهای استان تجربه سید مسعود حسینی را یک تجربه ناموفق میدانند. درمورد سید موسی خادمی نیز برخی طیفهای درون اصلاح طلبی بویژه در شهرستان کهگیلویه انتقادات تندی نسبت به عملکرد آن چه آنها خود آن را تعصبات قومی خادمی میخوانند وی را استاندار ناموفق میدانند. اما گروهی نیز معتقدند خادمی با وجود هم استانی بودند حداقل از دو استاندار قبل و دو استاندار بعد از خود بهتر و موفقتر عمل کرد. گروهی نیز معتقدند کهگیلویه و بویراحمد محل آزمون و خطا نیست و استاندار غیر بومی اتفاقاً یک انتخاب خوب است به شرطی که یک غیر بومی توانمند باشد نه اینکه کسانی معرفی شوند که تنها برای بالا رفتن رزومه و سابقه معرفی میشوند که چنین افرادی نه دلشان از اول با کار است و نه هم کاری از دستشان ساخته خواهد بود.
اولین استاندار دولت تدبیر و امید در اواخر شهریور ماه در میان بهت و تعجب فعالین سیاسی که پیگیر گزینههای دیگری بودند معرفی شد. معرفی سید موسی خادمی که بعدها مشخص شد حمایت سفت و سخت تاجگردون و بزرگواری و همراهی زارعی را با خود داشت سبب اعتراضات جزیی چند چهره سیاسی استان در خیابان فاطمی تهران در جلوی وزارت کشور شد، اعتراضات بی اثری که چهار سال بعد همانها در نقطه مقابل وقتی که خادمی از استان رفت معترض رفتن وی شدند. چهارشنبه سوم مهرماه 1392 بود که رحمانی فضلی در میان یک تشریفات بالا با حضور در سالن آمفی تئاتر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد که در بیرون از سالن و چمنهای اطراف اداره کل جمع زیادی از دوستان و هم طایفهایهای استاندار جدید تجمع کرده بودند خادمی را معرفی و حسین صابری را تودیع کرد. اینک و بعد از نزدیک به حدود 8 سال بعد از آن روز همین روزها باید منتظر اعلام رسمی یک چهره جدید به عنوان استاندار و معرفی وی توسط یکی از جدیترین وزرای دولت سیزدهم یعنی احمد وحیدی باشیم و کلانتری و جمالی با وجود همه مقبولیتی که در بین نمایندگان اصولگرای استان دارند بدرقه خواهند شد. هر استانداری با هر سطح از استقلال ادعایی که بیاید قطعاً مجبور و قائل به برخی ملاحظات و محدودیت و رعایت چهارچوبهایی خواهد بود. خواسته یا ناخواسته استاندار برخی هماهنگیهای تعریف شده و یا از سر ملاحظه را با نمایندگان خواهد داشت و نمایندگان به نسبت ظرفیت وجودی و ارتباطی خود نیز میدان بازی و امکان مانور خلق خواهند کرد. انتخاب استاندار و معرفی وی در کهگیلویه و بویراحمد را باید نقطه آغاز و ثقل تحولات پیش رو در استان دانست و قطعاً نگرش و نوع رفتار استاندار آینده تعیین کننده مسائل بسیاری در بخشهای مختلف خواهد بود.
میانگین عمر استانداران در کهگیلویه و بویراحمد تقریباً دو سال است و همین که فردی کار خود را در اتاق بزرگ طبقه دوم ساختمان فرسوده استانداری شروع کرد حدس و گمان از رفتنش به میان خواهد آمد و فشارها و انتظارات بالا خواهد گرفت و در چشم به هم زدنی جلسه تودیع وی فرا خواهد رسید.
اگر چنین برداشتی درست از آب درآید این موضوع در خوشبینانه ترین حالت کار را برای نمایندگان سخت خواهد کرد بویژه که جو عمومی مجلس در حمایت از وحیدی عملاً فرصت چانه زنی و لابی با وی را نیز به حداقل رسانده بود. بدون شک اکثر قریب به اتفاق نمایندگان و به احتمال زیاد نمایندگان استان مایل به دفاع در صحن علنی برای گزینه پیشنهادی وزارت کشور بودند اما چنین فرصتی باید از گردونه بخت قرعه کشی نصیب آنها میشد که چنین شانسی به نمایندگان استان نرسید. در مطلب- خبری که تیم رسانهای مهدی روشنفکر در هفته قبل به عنوان گزارش از عملکرد و فعالیت وی در تعامل با وزرا انتشار دادند جملهای را از روشنفکر در رابطه با وزیر پیشنهادی کشور ارائه دادند که تا حدودی نوع نگاه کل مجلس بود و روشنفکر با بیان این جمله که گفته بود:" به نظر میرسد همکاران نماینده نظر مناسبی در رابطه با حضرتعالی دارند و از حیث کسب رأی اعتماد انشالله حمایت قاطع مجلس را خواهید داشت" عملاً خواسته است ارادت خود را به مهمترین وزیر از زاویه دید نمایندگان شهرستانی اعلام کرده باشد. وحیدی اما در نطق دفاعیه خود سعی بر کلی گویی و تاکید بر سیاستهای کلی نظام و وصیت و توصیههای امام و رهبری داشت او تنها در یک مورد از مجلس به عنوان مهمترین بازوی مشورتی و نظارتی یاد کرد و گفت که در انتخاب استانداران با نمایندگان مشورت خواهد داشت که همین اشاره کافی بود تا صدای احسنت گویی نمایندگان بلند شود.
انتخاب استانداران یک فرآیند رسمی و سازمانی مشخص ندارد و معمولاً حاصل تصمیم مجموعه دولت و وزارت کشور، نمایندگان مجلس و سیاسیون ذی نفوذ در میان گروههای سیاسی و یا خود شهرستانها است و گاهی هم ممکن است یک یا دو ضلع از این مثلث در انتخاب یک استاندار نادیده گرفته شود. البته در معمول موارد حتی بر فرض عدم نظرخواهی و لیست از سوی یک یا دو ضلع دیگر اما در مجموع هماهنگیهایی انجام میشود. در هر دو دولت حسن روحانی با توجه به عدم پایگاه ثابت سیاسی و جریانی آن دولت و حضور یک نیروی معتدل اصولگرا در رأس وزارت کشور و البته همزمانی شروع آن دولت در سال 92 با یک مجلس کاملاً اصولگرا سبب شد استانداران با نظر و مشورت خواهی از نمایندگان و حتی دخالت آنها انتخاب شوند که در مورد دو استاندار اول دولت روحانی در استان این موضوع قابل بررسی و صحت سنجی است. در مورد استاندار سوم دولت تدبیر و امید اما به نظر میرسد که وی راسا از درون وزارت کشور انتخاب و معرفی شد. ولی کلانتری و بعدها معاون سیاسی و امنیتیاش به شدت در معرض انتقادات طرفداران دولت قرار گرفتند. منتقدین ادعا داشتند و دارند که کلانتری و جمالی با نمایندگان اصولگرای استان و بویژه مهدی روشنفکر هماهنگ و همکار هستند و این تیم مدیریتی کمترین قرابت را با شعارهای دولت حسن روحانی و حامیان آنها داشته است.
به نظر میرسد که این رویه در دولت فعلی که یک دولت جریانی است و با حضور وزیری همچون احمد وحیدی کمتر خواهد شد و بر خلاف دولت قبل که استانداران تکنوکرات منصوب میکرد دنبال استانداران ارزشی و ایدئولوژیک باشد. با این همه قطعاً منافذی برای ارتباط و اعمال نفوذ وجود خواهد داشت و اینک که احتمال معرفی نیروی مورد حمایت برای استانداری کهگیلویه و بویراحمد که محل بحث ماست به تنهایی برای نمایندگان امکان ندارد آنها تمام تلاش خود را برای حضور یک استاندار نزدیک به خود به کار خواهند گرفت و وارد لابیها و امکانهایی برای تحقق چنین مهمی خواهند شد. در روزهای گذشته لیستهای غیر رسمی زیادی در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که بعد از این تا انتصاب رسمی استانداران از این لیستها زیاد تولید و منتشر خواهد شد. در یکی از این لیستها برای هر استان نام 7 گزینه احتمالی آورده شده بود. لیستی که نمیتواند واقعی باشد چرا که نه وزیر جدید مستقر شده است و نه معاونین وی و نه هم تیم ارزیابی و مربوطه و بویژه کمیته انتصابات این حوزه که قطعاً در وزارت خانه تشکیل خواهد شد تشکیل گردیده است. پس به احتمال زیاد این لیستها توسط نزدیکان برخی از همین گزینهها تهیه و به اشتراک گذاشته شده است تا از این طریق بتوانند فضاسازی نمایند. هر چند برخی از این نامها بسیار محتمل است در دولت آینده برخی مناصب از جمله استانداریها را به دست آورند. تمرکز زیادی در بخشهای مختلف بر روی موضوع انتخاب و معرفی استانداران است چرا که استانداران جایگاه بسیار مهمی در مناسبات سیاسی کشور دارند و با انتخاب استانداران است که دولتها وارد فاز اجرایی میشوند و تغییرات و حضور نیرویهای وابسته در مناصب دولتی به اوج خود میرسد. غلامعلی حداد عادل که از نفوذ خوبی در این دولت برخوردار است دو هفته پیش از مدیران ستادهای استانی شورای ائتلاف خواست برای استانداری استانهای خود سه گزینه معرفی نمایند تا برای آن گزینهها لابی و پیگیری صورت گیرد.
شورای ائتلاف در استان کهگیلویه و بویراحمد متعلق به تیم ستار هدایتخواه بود که ریاست آن بر عهده خلیفه خلقی پور بود و در روزهای گذشته اخباری غیر رسمی از پیگیری ستار هدایتخواه برای یک گزینه جوان وابسته به خود برای سمت استانداری کهگیلویه و بویراحمد به گوش میرسید. گزینه این شورا و یا به تعبیر بهتر هدایتخواه قطعاً کمترین امکان تفاهم با نمایندگان و بویژه نماینده بویراحمد را خواهد داشت موضوعی که عکس آن نیز صادق است و در میان نیروهای درجه اول وابسته به نماینده بویراحمد و دو نماینده دیگر نیز گزینهای که بتواند مجموع شرایط را در استان کهگیلویه و بویراحمد و تهران داشته باشد به سختی پیدا میشود. اما ستاد شورای ائتلاف هر اندازه هم ستاد قدرتمندی باشد که با توجه به کنار رفتن نیکزاد و عدم وجود نشان و یا خبری از منوچهر متکی به عنوان رئیس ستاد شورای وحدت از مناسبات دولت در حال حاضر قویترین ستاد خواهد بود ستادهای بسیار دیگری نیز در سطح استانها و بویژه کهگیلویه وبویراحمد فعال بودند که برخی از آنها هم ممکن است از طریق برخی کانالها گزینههایی را معرفی کنند. اندکی بعد از انتخابات ریاست جمهوری از مردم خواسته شد با حضور در سامانه معرفی مدیران برای دولت گزینههای مستعد و توانمند معرفی شوند که همین موضوع سبب هجوم گروهها و افراد مختلف برای بازار گرمی در این سامانه شد و تعداد زیادی از کهگیلویه و بویراحمدیها خود را گزینه وزارت خانههای مختلف مستعد معرفی کردند اما در نهایت و در موضوع معرفی وزرا ثابت شد سامانه تنها یک سرگرمی بود و امکان کوچکی برای افرادی که دوست داشتن دیده شوند و البته اگر هم دیده شده باشند جدی گرفته نشدند.
نظر سنجیها یکی دیگر از فضاهایی بوده و هست که برخی سایتها به صورت سلیقهای بر صفحه سایت خود ارائه میکنند. برخی از این نظرسنجی چنان نسنجیده و غیر واقعی هستند که نیروهای غیر همسو با دولت نیز معرفی میشوند. در این نظرسنجیها معمولاً شاخصهای واقعی و حتی اداری لحاظ نمیشود. نگاهی به سابقه و روزمه استاندارانی که در طول سالیان گذشته به استان آمدهاند و رفتهاند نشان میدهد که استانداران بر اساس یک سری ملاک و معیار انتخاب میشوند. از جمله اینکه فرد یک چهره نیمه ملی باشد و معمولاً سابقه فعالیت در مجموعه وزارت کشور و یا سابقه کار سیاسی کلان از جمله نمایندگی مجلس را در کارنامه و سابقه خود داشته باشد. با این وجود هنوز بر روی معرفی و انتصاب گزینه بومی و غیربومی بحثهایی در محافل رسانههای و سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد در جریان است. وجود نیروی بومی کمی سخت است نه به آن معنا که چنین ظرفیتی از اساس وجود ندارد بلکه بیشتر رزومه، کارنامه، امکان لابی و وحدت نظر بر روی یک گزینه درون استانی و بومی وجود ندارد. دو تجربه استانداری نیروی بومی در استان قبل از این محل ارجاع محافل سیاسی و رسانهای است. خود اصولگرایان و بخش زیادی از جامعه سیاسی و رسانهای استان تجربه سید مسعود حسینی را یک تجربه ناموفق میدانند. درمورد سید موسی خادمی نیز برخی طیفهای درون اصلاح طلبی بویژه در شهرستان کهگیلویه انتقادات تندی نسبت به عملکرد آن چه آنها خود آن را تعصبات قومی خادمی میخوانند وی را استاندار ناموفق میدانند. اما گروهی نیز معتقدند خادمی با وجود هم استانی بودند حداقل از دو استاندار قبل و دو استاندار بعد از خود بهتر و موفقتر عمل کرد. گروهی نیز معتقدند کهگیلویه و بویراحمد محل آزمون و خطا نیست و استاندار غیر بومی اتفاقاً یک انتخاب خوب است به شرطی که یک غیر بومی توانمند باشد نه اینکه کسانی معرفی شوند که تنها برای بالا رفتن رزومه و سابقه معرفی میشوند که چنین افرادی نه دلشان از اول با کار است و نه هم کاری از دستشان ساخته خواهد بود.
اولین استاندار دولت تدبیر و امید در اواخر شهریور ماه در میان بهت و تعجب فعالین سیاسی که پیگیر گزینههای دیگری بودند معرفی شد. معرفی سید موسی خادمی که بعدها مشخص شد حمایت سفت و سخت تاجگردون و بزرگواری و همراهی زارعی را با خود داشت سبب اعتراضات جزیی چند چهره سیاسی استان در خیابان فاطمی تهران در جلوی وزارت کشور شد، اعتراضات بی اثری که چهار سال بعد همانها در نقطه مقابل وقتی که خادمی از استان رفت معترض رفتن وی شدند. چهارشنبه سوم مهرماه 1392 بود که رحمانی فضلی در میان یک تشریفات بالا با حضور در سالن آمفی تئاتر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد که در بیرون از سالن و چمنهای اطراف اداره کل جمع زیادی از دوستان و هم طایفهایهای استاندار جدید تجمع کرده بودند خادمی را معرفی و حسین صابری را تودیع کرد. اینک و بعد از نزدیک به حدود 8 سال بعد از آن روز همین روزها باید منتظر اعلام رسمی یک چهره جدید به عنوان استاندار و معرفی وی توسط یکی از جدیترین وزرای دولت سیزدهم یعنی احمد وحیدی باشیم و کلانتری و جمالی با وجود همه مقبولیتی که در بین نمایندگان اصولگرای استان دارند بدرقه خواهند شد. هر استانداری با هر سطح از استقلال ادعایی که بیاید قطعاً مجبور و قائل به برخی ملاحظات و محدودیت و رعایت چهارچوبهایی خواهد بود. خواسته یا ناخواسته استاندار برخی هماهنگیهای تعریف شده و یا از سر ملاحظه را با نمایندگان خواهد داشت و نمایندگان به نسبت ظرفیت وجودی و ارتباطی خود نیز میدان بازی و امکان مانور خلق خواهند کرد. انتخاب استاندار و معرفی وی در کهگیلویه و بویراحمد را باید نقطه آغاز و ثقل تحولات پیش رو در استان دانست و قطعاً نگرش و نوع رفتار استاندار آینده تعیین کننده مسائل بسیاری در بخشهای مختلف خواهد بود.
میانگین عمر استانداران در کهگیلویه و بویراحمد تقریباً دو سال است و همین که فردی کار خود را در اتاق بزرگ طبقه دوم ساختمان فرسوده استانداری شروع کرد حدس و گمان از رفتنش به میان خواهد آمد و فشارها و انتظارات بالا خواهد گرفت و در چشم به هم زدنی جلسه تودیع وی فرا خواهد رسید.