تاریخ انتشار
يکشنبه ۶ تير ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۵۰
کد مطلب : ۴۳۶۲۱۷
محمدعلی وکیلی؛
برادرِ روحانی چوب لای چرخ دولت گذاشت/ مردم از اصلاحطلبان به ستوه آمدهاند/ افراطیهای اصلاحطلب همنوا با براندازان هستند/ از جبهه اصلاحات فقط ابتذال باقیمانده است/ افراطیهای اصلاحطلب باید تسویه شوند/ بیرون رفتن علویتبار را باید به فال نیک گرفت
۲
کبنا ؛نماینده مجلس دهم و فعال اصلاح طلب معتقد است امثال علوی تبار جز هزینهسازی چیزی برای اصلاحطلبان ندارند و براندازان باید تسویه شوند.
به گزارش کبنا به نقل از مشرق، چپ ها خودشان را دوباره احیا میکنند، این آغاز سخنان یکی از اعضای جبهه اصلاحات پس از شکست در انتخابات است. محمدعلی وکیلی نماینده سابق مجلس و از اعضای لیست امید ازجمله افرادی است که با انتقاد از وضعیت ناهمگون اصلاحطلبان معتقد به تسویه و پاکسازی اساسی در جبهه اصلاحات است.
وکیلی به مشرق میگوید: دوجریان برانداز نزدیک به آمریکایی ها و لیبرالهای حزب کارگزاران سالها به چپهای عدالتخواه و خط امامی آسیبزدهاند، وکیلی اعتقاد دارد که این دو جریان چون دو لبه قیچی بالهای جریان اصلاحطلب چیده و آن را بیهویت و از درون تهی کردهاند. مدیرمسئول روزنامه اصلاحطلب ابتکار صریح و بدون تعارف بخش های رادیکال جناح چپ را نقد کرده و فاصله گذاری دقیقی با آن ها دارد.
وکیلی اعتقاد دارد که وقت آن رسیده که اصلاحطلبان تندرو از بدنه جبهه اصلاحات جدا شوند، او می گوید مدت هاست که به خاطر مواضعش مورد غضب محافل تندرو اصلاح طلب قرار گرفته اما در مسیر خود مصمم است و می خواهد در سرمقاله های روزنامه اش نور بر گعده های محرمانه بتاباند.
در ادامه مشروح گفتگو با محمدعلی وکیلی را میخوانید:
محمدعلی وکیلی با اشاره به ایجاد همگرایی در کشور پس از انتخابات گفت: پس از پایان انتخابات و مشخص شدن نتایج آن باید بازیهای جناحی را کنار گذاشت، شرایط کشور دیگر اجازه نمیدهد بازیهای سیاسی و جناحی ادامه پیدا کند از سویی مردم نیز دیگر تاب این دست رفتارها راندارند. وکیلی ادامه داد: دلخوری و قهر برخی از مردم در انتخابات نشان میدهد که وضعیت ما چگونه است، پس باید دست از سیاسی کاری برداشت و فضای کشور را در مسیر تعامل و رفع مشکلات اقشار مختلف جامعه قرارداد.
نماینده مجلس دهم با اشاره به انتخاب سید ابراهیم رئیسی گفت: آقای رئیسی به دنبال یک دولت اجماعی و فراجناحی است؛ البته موانعی نیز پیش راه او است. وکیلی اضافه کرد در همه دولتهای پیشین عوارض شعاع قدرت باعث شد کارآمدی قوه مجریه کم شود، در همه ادوار گذشته روسای جمهور دلشان میخواست دولت اجماعی بهمنظور دسترسی به کارآمدی ایجاد کنند؛ اما شعاع قدرت مانع آنها شد.
نزدیکان و برادر روحانی مانع از کارآمدی دولت تدبیر شدند
وکیلی با تشریح مفهوم شعاع قدرت گفت: شعاع قدرت احزاب و اطرافیان رئیسجمهور و ذینفعان جناحی هستند که با انحصارطلبی مانع از تشکیل دولتهای اجماعی درگذشته شده اند، مثلا در دوران روحانی برادر او و برخی نزدیکانش مانع از آن شدند که دولت کارآمد شود.
آنها روحانی را به سمت خودشان کشانده و چوب لای چرخ دولت گذاشتند. اما رئیسی متفاوت با روحانی است؛ او در لایههای بالای نظام مقبولیت داشته و برخلاف روحانی از ویژگیهای اخلاقی برخوردار است، ازاینرو میتواند بر شعاع قدرت غلبه کند. رئیسی در جایجای رقابت انتخاباتی بر مستقل بودن و تعلق داشتن به مردم توجه داشتهاند. ایشان در اولین کنفرانس، خبری خود اعلام کرد که نیازی به واسطهای به نام «اطرافیان نزدیک» در ارتباط با مردم نداشته و عوارض شعاع قدرت را بهخوبی میشناسد و میتواند یک دولت وحدت ملی را تشکیل دهد.
مردم از اصلاحطلبان به ستوه آمدهاند
نماینده لیست امید در مجلس دهم با اشاره به اصلاحطلبانی که انتخابات را تحریم کردهاند گفت: این جریان مانع از ایجاد وحدت در جامعه میشوند، وکیلی ادامه داد: جریان تحریم در اصلاحطلبان با مغلطه سعی کرده تا دلخوری مردم از وضعیت فعلی را به سود خود مصادره کند.
وکیلی ادامه داد: واقعیت آن است که اگر بخشی از مردم در انتخابات رأی ندادهاند؛ به معنای آن نیست که برانداز شده و نظام را قبول ندارند، بلکه آن ها از بیکفایتی دولت روحانی و اصلاحطلبان به ستوه آمده و اعتراض خود را بارأی ندادن نشان داده اند.
وکیلی در ادامه گفت: اصلاحطلبان تحریمی با نسبت دادن مردم ناراحت از ۸ سال ناکارآمدی دولت، به سبد خود در حق آنها جفا میکنند، زیرا این دسته که پای صندوق رأی نیامدهاند؛ از نظام قهر نکردهاند، بلکه به اصلاحطلبان و دولت وابسته به آنها اعتراض دارند؛ حتی برخی به خاطر شرایط کرونایی حاکم بر کشور رأی ندادهاند و نباید آنها را در دسته براندازان قرارداد.
وکیلی افزود:اصلاحطلبان و براندازان بابی شرمی جریان قهر و دلخور از دولت روحانی را به نام خودشان مصادره میکنند؛ که این امر با واقعیت تطبیق ندارد.
همتی با حمایت خاتمی رأی کمتری میآورد
مدیرمسئول روزنامه اصلاحطلب ابتکار با تشریح وضعیت جبهه اصلاحات گفت: جریان اصلاحطلب به من هجمه میکند؛ که چرا این وضعیت آن ها را بهصورت عریان به رخ جامعه میکشم؛ اما آنها باید بدانند که مردم با شرایط فعلی دیگر با اصلاح طلبان آشتی نمیکند.
وکیلی ادامه داد: اصلاحطلبان با ۴ بحران موقعیت؛ بحران مزیت؛ بحران حکمرانی و بحران کارآمدی روبرو هستند و تا این موارد حل نشود مردم با آنها آشتی نمیکنند. واقعیت آن است که حتی اگر همتی امضاء خاتمی و جبهه اصلاحات را نیز میگرفت؛ رأی او بیش از نتیجه لیست جمهور در انتخابات شورای شهر تهران نشده و حتی ممکن بود سبدش از همین رأی فعلی نیز کوچکتر شود.
عضو جبهه اصلاحات افزود: اصلاحطلبان با بحران سرمایه اجتماعی روبرو شده و با فرار و فرافکنی نمی تواند از پاسخ به آن شانه خالی کند. اگر اصلاحطلبان بحران سرمایه اجتماعی را حل نکنند؛ قطعاً دو سال بعد در انتخابات مجلس و چهار سال بعدتر در انتخابات ریاست جمهوری بازهم شکست میخورند.
اصلاحطلبان باید تعریف کنند در جمهوری اسلامی هستند یا بر آن!
وکیلی با اشاره به آنکه افراطیهای اصلاحطلب بخشی از جبهه اصلاحات را که رأی دادهاند سرزنش میکند گفت: این جماعت تندرو با براندازان همنوا شدهاند؛ اصلاحطلبان باید تعریف کنند در جمهوری اسلامی هستند یا بر آن! در حال حاضر متأسفانه مشخص نیست که متولی اصلاحات چه کسی است، آیا اصلاحطلبانی که خودشان را در نظام تعریف میکنند را باید صاحب این جریان دانست یا امثال تاجزاده و حجاریان را که در جبهه براندازان قرار دارند.
وکیلی ادامه داد: باید مشخص شود که آنهایی که جبهه اصلاحات را به لب پرتگاه براندازی بردهاند اصلاح طلبند یا جریانی که خودش را موظف به حفظ ارکان جمهوری اسلامی و قانون اساسی میداند.
قربانی حزب کارگزاران هستیم!
نماینده سابق مجلس گفت: از آن نیروی اصلاحطلب پر سابقه، ریشهدار و مورد تائید امام(ره) تنها ابتذال و مشتی برانداز باقی مانده است. ما تکلیفمان با اصلاحطلبان تحریمی و برانداز مشخص است و با آنها همراه نمیشویم. آنها باید از جبهه اصلاحات تسویه شوند. اصلاحطلب واقعی همان جریانی بود که شما در مناظرههای انتخاباتی دیدید. اصلاحطلبانی که نظریههای شاذ سیاسی چون جدا کردن دین از سیاست و بیرنگ کردن دین مردم می دهد؛ باید از گفتمان اصیل اصلاح طلب جدا شود؛ هرچند صدای آنها بلند است، اما حالا به مرحلهای رسیدهایم که باید مرزشان مشخصشده و چپهای خط امامی خودشان را بازسازی کنند. درگذشته عدالت خط اصلی اصلاحطلبی بود؛ اما بهمرور دوگانه عدالت و آزادی و بعد آن عدالت و لیبرالیسم را به چپهای سنتی تحمیل شد.
وکیلی با اشاره به پارادوکسهای حاکم بر اصلاحطلبان گفت: اصلاحطلبان اصیل قربانی دو جریان برانداز آمریکایی و نیز لیبرالیسم حزب کارگزاران شده است، حزب کارگزاران سعی کرد اقتصاد آزاد را جایگزین عدالت محوری کرده و محتوای اصلاحطلبی را تهی کند.
وکیلی اضافه کرد: ما قربانی دولبه قیچی شده ایم. یکی اصلاحطلبان رادیکال که زبان براندازان خارجی و منافقین است و دیگری لیبرالهای حزب کارگزاران که فرزندخوانده سرمایهداری جهانی شده است. این دودسته اصلاحات را از درون تهی و بی هویت کرده است.
وکیلی با اشاره به نقش خاتمی در شکلگیری این وضعیت گفت: در دورانی هستیم که دیگر اصلاحطلبان قانع و وابسته به خاتمی یا هر فرد دیگری نخواهند بود.
علوی تبار استعفا داد؟ بهتر که رفت
وکیلی با اشاره به استعفای علیرضا علوی تبار از جبهه اصلاحات گفت: در نقطه کنونی تمرکز بر دموکراتیزه کردن قدرت با هزینههای سرسامآور و نسخههای کلیشهای علوم سیاسی دیگر معنایی ندارد.
افرادی مانند علوی تبار با مردم فاصله بسیاری دارند. روشنفکران جبهه اصلاحات نتوانستند با تز دموکراتیزه کردن دولتها باعث کارآمدی آن شوند؛ مردم میپرسند این شعارهایی چون آزادی؛ دموکراسی چه شد؟ آیا وضع ما بهتر شده است؟ پاسخ به این سؤالات منفی است. علوی تبار فهمیده است که فاقد نظریه برای جامعه فعلی است و این فقر تئوریک باعث دلزدگی از آنها شده است. بیرون رفتن امثال آقای علوی تبار از میان اصلاحطلبان با تحمیل هزینههای آنها بر این جبهه اصلاحات را باید به فال نیک گرفت.
به گزارش کبنا به نقل از مشرق، چپ ها خودشان را دوباره احیا میکنند، این آغاز سخنان یکی از اعضای جبهه اصلاحات پس از شکست در انتخابات است. محمدعلی وکیلی نماینده سابق مجلس و از اعضای لیست امید ازجمله افرادی است که با انتقاد از وضعیت ناهمگون اصلاحطلبان معتقد به تسویه و پاکسازی اساسی در جبهه اصلاحات است.
وکیلی به مشرق میگوید: دوجریان برانداز نزدیک به آمریکایی ها و لیبرالهای حزب کارگزاران سالها به چپهای عدالتخواه و خط امامی آسیبزدهاند، وکیلی اعتقاد دارد که این دو جریان چون دو لبه قیچی بالهای جریان اصلاحطلب چیده و آن را بیهویت و از درون تهی کردهاند. مدیرمسئول روزنامه اصلاحطلب ابتکار صریح و بدون تعارف بخش های رادیکال جناح چپ را نقد کرده و فاصله گذاری دقیقی با آن ها دارد.
وکیلی اعتقاد دارد که وقت آن رسیده که اصلاحطلبان تندرو از بدنه جبهه اصلاحات جدا شوند، او می گوید مدت هاست که به خاطر مواضعش مورد غضب محافل تندرو اصلاح طلب قرار گرفته اما در مسیر خود مصمم است و می خواهد در سرمقاله های روزنامه اش نور بر گعده های محرمانه بتاباند.
در ادامه مشروح گفتگو با محمدعلی وکیلی را میخوانید:
محمدعلی وکیلی با اشاره به ایجاد همگرایی در کشور پس از انتخابات گفت: پس از پایان انتخابات و مشخص شدن نتایج آن باید بازیهای جناحی را کنار گذاشت، شرایط کشور دیگر اجازه نمیدهد بازیهای سیاسی و جناحی ادامه پیدا کند از سویی مردم نیز دیگر تاب این دست رفتارها راندارند. وکیلی ادامه داد: دلخوری و قهر برخی از مردم در انتخابات نشان میدهد که وضعیت ما چگونه است، پس باید دست از سیاسی کاری برداشت و فضای کشور را در مسیر تعامل و رفع مشکلات اقشار مختلف جامعه قرارداد.
نماینده مجلس دهم با اشاره به انتخاب سید ابراهیم رئیسی گفت: آقای رئیسی به دنبال یک دولت اجماعی و فراجناحی است؛ البته موانعی نیز پیش راه او است. وکیلی اضافه کرد در همه دولتهای پیشین عوارض شعاع قدرت باعث شد کارآمدی قوه مجریه کم شود، در همه ادوار گذشته روسای جمهور دلشان میخواست دولت اجماعی بهمنظور دسترسی به کارآمدی ایجاد کنند؛ اما شعاع قدرت مانع آنها شد.
نزدیکان و برادر روحانی مانع از کارآمدی دولت تدبیر شدند
وکیلی با تشریح مفهوم شعاع قدرت گفت: شعاع قدرت احزاب و اطرافیان رئیسجمهور و ذینفعان جناحی هستند که با انحصارطلبی مانع از تشکیل دولتهای اجماعی درگذشته شده اند، مثلا در دوران روحانی برادر او و برخی نزدیکانش مانع از آن شدند که دولت کارآمد شود.
آنها روحانی را به سمت خودشان کشانده و چوب لای چرخ دولت گذاشتند. اما رئیسی متفاوت با روحانی است؛ او در لایههای بالای نظام مقبولیت داشته و برخلاف روحانی از ویژگیهای اخلاقی برخوردار است، ازاینرو میتواند بر شعاع قدرت غلبه کند. رئیسی در جایجای رقابت انتخاباتی بر مستقل بودن و تعلق داشتن به مردم توجه داشتهاند. ایشان در اولین کنفرانس، خبری خود اعلام کرد که نیازی به واسطهای به نام «اطرافیان نزدیک» در ارتباط با مردم نداشته و عوارض شعاع قدرت را بهخوبی میشناسد و میتواند یک دولت وحدت ملی را تشکیل دهد.
مردم از اصلاحطلبان به ستوه آمدهاند
نماینده لیست امید در مجلس دهم با اشاره به اصلاحطلبانی که انتخابات را تحریم کردهاند گفت: این جریان مانع از ایجاد وحدت در جامعه میشوند، وکیلی ادامه داد: جریان تحریم در اصلاحطلبان با مغلطه سعی کرده تا دلخوری مردم از وضعیت فعلی را به سود خود مصادره کند.
وکیلی ادامه داد: واقعیت آن است که اگر بخشی از مردم در انتخابات رأی ندادهاند؛ به معنای آن نیست که برانداز شده و نظام را قبول ندارند، بلکه آن ها از بیکفایتی دولت روحانی و اصلاحطلبان به ستوه آمده و اعتراض خود را بارأی ندادن نشان داده اند.
وکیلی در ادامه گفت: اصلاحطلبان تحریمی با نسبت دادن مردم ناراحت از ۸ سال ناکارآمدی دولت، به سبد خود در حق آنها جفا میکنند، زیرا این دسته که پای صندوق رأی نیامدهاند؛ از نظام قهر نکردهاند، بلکه به اصلاحطلبان و دولت وابسته به آنها اعتراض دارند؛ حتی برخی به خاطر شرایط کرونایی حاکم بر کشور رأی ندادهاند و نباید آنها را در دسته براندازان قرارداد.
وکیلی افزود:اصلاحطلبان و براندازان بابی شرمی جریان قهر و دلخور از دولت روحانی را به نام خودشان مصادره میکنند؛ که این امر با واقعیت تطبیق ندارد.
همتی با حمایت خاتمی رأی کمتری میآورد
مدیرمسئول روزنامه اصلاحطلب ابتکار با تشریح وضعیت جبهه اصلاحات گفت: جریان اصلاحطلب به من هجمه میکند؛ که چرا این وضعیت آن ها را بهصورت عریان به رخ جامعه میکشم؛ اما آنها باید بدانند که مردم با شرایط فعلی دیگر با اصلاح طلبان آشتی نمیکند.
وکیلی ادامه داد: اصلاحطلبان با ۴ بحران موقعیت؛ بحران مزیت؛ بحران حکمرانی و بحران کارآمدی روبرو هستند و تا این موارد حل نشود مردم با آنها آشتی نمیکنند. واقعیت آن است که حتی اگر همتی امضاء خاتمی و جبهه اصلاحات را نیز میگرفت؛ رأی او بیش از نتیجه لیست جمهور در انتخابات شورای شهر تهران نشده و حتی ممکن بود سبدش از همین رأی فعلی نیز کوچکتر شود.
عضو جبهه اصلاحات افزود: اصلاحطلبان با بحران سرمایه اجتماعی روبرو شده و با فرار و فرافکنی نمی تواند از پاسخ به آن شانه خالی کند. اگر اصلاحطلبان بحران سرمایه اجتماعی را حل نکنند؛ قطعاً دو سال بعد در انتخابات مجلس و چهار سال بعدتر در انتخابات ریاست جمهوری بازهم شکست میخورند.
اصلاحطلبان باید تعریف کنند در جمهوری اسلامی هستند یا بر آن!
وکیلی با اشاره به آنکه افراطیهای اصلاحطلب بخشی از جبهه اصلاحات را که رأی دادهاند سرزنش میکند گفت: این جماعت تندرو با براندازان همنوا شدهاند؛ اصلاحطلبان باید تعریف کنند در جمهوری اسلامی هستند یا بر آن! در حال حاضر متأسفانه مشخص نیست که متولی اصلاحات چه کسی است، آیا اصلاحطلبانی که خودشان را در نظام تعریف میکنند را باید صاحب این جریان دانست یا امثال تاجزاده و حجاریان را که در جبهه براندازان قرار دارند.
وکیلی ادامه داد: باید مشخص شود که آنهایی که جبهه اصلاحات را به لب پرتگاه براندازی بردهاند اصلاح طلبند یا جریانی که خودش را موظف به حفظ ارکان جمهوری اسلامی و قانون اساسی میداند.
قربانی حزب کارگزاران هستیم!
نماینده سابق مجلس گفت: از آن نیروی اصلاحطلب پر سابقه، ریشهدار و مورد تائید امام(ره) تنها ابتذال و مشتی برانداز باقی مانده است. ما تکلیفمان با اصلاحطلبان تحریمی و برانداز مشخص است و با آنها همراه نمیشویم. آنها باید از جبهه اصلاحات تسویه شوند. اصلاحطلب واقعی همان جریانی بود که شما در مناظرههای انتخاباتی دیدید. اصلاحطلبانی که نظریههای شاذ سیاسی چون جدا کردن دین از سیاست و بیرنگ کردن دین مردم می دهد؛ باید از گفتمان اصیل اصلاح طلب جدا شود؛ هرچند صدای آنها بلند است، اما حالا به مرحلهای رسیدهایم که باید مرزشان مشخصشده و چپهای خط امامی خودشان را بازسازی کنند. درگذشته عدالت خط اصلی اصلاحطلبی بود؛ اما بهمرور دوگانه عدالت و آزادی و بعد آن عدالت و لیبرالیسم را به چپهای سنتی تحمیل شد.
وکیلی با اشاره به پارادوکسهای حاکم بر اصلاحطلبان گفت: اصلاحطلبان اصیل قربانی دو جریان برانداز آمریکایی و نیز لیبرالیسم حزب کارگزاران شده است، حزب کارگزاران سعی کرد اقتصاد آزاد را جایگزین عدالت محوری کرده و محتوای اصلاحطلبی را تهی کند.
وکیلی اضافه کرد: ما قربانی دولبه قیچی شده ایم. یکی اصلاحطلبان رادیکال که زبان براندازان خارجی و منافقین است و دیگری لیبرالهای حزب کارگزاران که فرزندخوانده سرمایهداری جهانی شده است. این دودسته اصلاحات را از درون تهی و بی هویت کرده است.
وکیلی با اشاره به نقش خاتمی در شکلگیری این وضعیت گفت: در دورانی هستیم که دیگر اصلاحطلبان قانع و وابسته به خاتمی یا هر فرد دیگری نخواهند بود.
علوی تبار استعفا داد؟ بهتر که رفت
وکیلی با اشاره به استعفای علیرضا علوی تبار از جبهه اصلاحات گفت: در نقطه کنونی تمرکز بر دموکراتیزه کردن قدرت با هزینههای سرسامآور و نسخههای کلیشهای علوم سیاسی دیگر معنایی ندارد.
افرادی مانند علوی تبار با مردم فاصله بسیاری دارند. روشنفکران جبهه اصلاحات نتوانستند با تز دموکراتیزه کردن دولتها باعث کارآمدی آن شوند؛ مردم میپرسند این شعارهایی چون آزادی؛ دموکراسی چه شد؟ آیا وضع ما بهتر شده است؟ پاسخ به این سؤالات منفی است. علوی تبار فهمیده است که فاقد نظریه برای جامعه فعلی است و این فقر تئوریک باعث دلزدگی از آنها شده است. بیرون رفتن امثال آقای علوی تبار از میان اصلاحطلبان با تحمیل هزینههای آنها بر این جبهه اصلاحات را باید به فال نیک گرفت.