تاریخ انتشار
پنجشنبه ۳ تير ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۴۹
کد مطلب : ۴۳۶۰۰۳
یادداشت ارسالی؛
نتیجه تلخ قهرمان بازی آقای معاون و حذف فرماندار بومی
۱۰
کبنا ؛شاید شنیده باشید هستند افرادی که تنها در ظاهر، خود را شبیه قهرمانها میکنند. البته همین شکل ظاهری میتواند احترام دیگران را جلب و از تعرض دیگران جلوگیری کند، تا جایگاهشان محفوظ بماند و حتی ترقی یابد.
بنابراین نمایش دادن، تظاهر به موفقیت و ادای تسلط بر اوضاع برای برخی مسئولان، دارای کارکرد است و گاهاً سر خادمان شایسته مردم را به هر قیمتی، بنابر اعمال نفوذ نمایندگان مردم میبرد.
اکنون که انتقال مسالمت آمیز قدرت در استان کهگیلویه و بویراحمد، آن هم در سطح شورای شهر چالش برانگیز شده است، باید روندی که در عزل و نصب مدیریتهای اجرایی قهرمانانه و موفقیت آمیز جلوه داده میشد بازاندیشی شود:
استان کهگیلویه و بویراحمد بنا به دلایلی همچون طایفه گرایی، نفوذ عمیق سنتها در ابعاد سیاسی-اجتماعی، جغرافیای صعب العبور و موانع فکری و اجتماعی برای دولت سازی، اندکی دیرتر پا به عرصه نو شدن گذاشت. اما دست کم از نیم قرن اخیر میتوان نفوذ دولت مدرن و میزانی از تغییرات ناشی از آن را دنبال کرد.
نتیجه بسیاری از تحقیقات نشان میدهد که محرومیت در محدودهی کنونی استان کهگیلویه و بویراحمد نسبت به بسیاری مناطق، از سال 1345 تاکنون بازتولید میشود؛ به گونهای که در ابعاد مختلف همواره جزء پنج استان محروم کشور بودهایم.
اگر با این پیش فرض که توسعه و خصوصاً توسعه سیاسی در ایران دولت محور است به مسئله نگاه کنیم، متوجه اهمیت عملکرد و دستاوردهای مجموعهی استانداری، مسئولان عالی دولت و فرمانداریها در استان کهگیلویه و بویراحمد میشویم.
با کمی دقت میتوان دریافت که بسیاری از مسئولان عالی رتبه در استان ما تاکنون غیربومی بودهاند. این مسئولان به ندرت سابقه حضور موفقیت آمیز در مراتب سیاسی بالاتر یا همتراز با استان ما را داشتهاند؛ بنابراین استان ما پلهی خوبی برای ترقی شخصی آنان بوده است.
اکنون سوء مدیریت از سوی نمونهای از همین مدیران، بی سامانی در دستگاههای اجرایی، برخی نگرانیها را به ارمغان آورده است.
در کمال ناباوری عاملان پدیدههای قبل و بعد از انتخابات اخیر همچنان با بی مسئولیتی تمام ادای پهلوانان را در میآورند.
معاون سیاسی و امنیتی استاندار پیش از این انتخابات به جای توجه به سازماندهی مناسب ساختارهای اداری برای خدمت، بارها دست به قهرمان بازی آن هم با ادبیاتی سطح پایین و رفتارهای غیرصحیح زده بود. استاندار محترم نیز بارها میدان را برایش خالی گذاشت تا مدیران باتجربه و باظرفیتی کنار گذاشته شوند.
جناب استاندار! اکنون نزاع و شکافهای طایفهای، زخمی عمیق بر پیکر امنیت روانی و اجتماعی شهروندان مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد وارد آورده است.
این زخم بیش از هرچیز حاصل بی تدبیری معاون استانداری در جابجایی هدفمند فرماندار بومی، دغدغه مند و باتجربه بویراحمد با فردی غیر بومی، ناشناخته و کم تجربه بود که نتوانست با چالشهای انتخابات بویراحمد به درستی روبرو شود.
اعتدال، تعامل و گفتگوی منسجم با مردم، ارتباط مکرر با رسانهها و نخبههای علمی و اجتماعی از خصوصیات بارز دوران مدیریت فرماندار سابق بود. علی رغم سنگ اندازی های مغرضانه تعامل و گفتگوی به موقع ایشان با مردم، در کنار قدرت کارشناسانه، بارها و در موقعیتهای پیچیدهتر از اکنون، اعتماد و امنیت روانی و اجتماعی را به مردم هدیه داد.
جناب استاندار! اکنون در کنار برخی حواشی در خیابانهای یاسوج و تنش بین هواداران نامزدهای شورای شهر بیایید باهم به یاد آوریم که چگونه در انتخابات مجلس معاون سیاسی استانداری بی پروا در فرمانداری نشست و حاصلش بعضی حواشی و اتفاقات شبانه بود. بیایید با هم به یاد آوریم که چگونه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر، فرمانداری بویراحمد با اقدام شتاب زده معاون سیاسی استاندار برای عزل و نصب مواجه شد و حاصلش نگرانی از هیئت اجرایی انتخابات و حواشی خیابانی شد.
بنظر میرسد حال فارغ از اتفاقات تلخی که قابل پیش بینی بود و پیش آمد، میتوان در آسیب شناسی عرصههای مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد به حذف مدیران ارزشمند هم استانی توسط مدیران غیربومی توجه بیشتری کرد.
حذفهایی که علاوه بر توهین به سرمایههای با تجربه انسانی در آن مقطع، اکنون آثار و زخمهای جبران ناپذیری بر هویت فرهنگی و سیاسی این خطه محروم وارد کرده است.
مع الوصف ضعف فرماندار فعلی در ایجاد بستری برای مشارکت و نظارت عموم شهروندان بر انتخابات، ابهام در بیطرفی سیاسی، عدم اراده برای تعامل به موقع با مردم و عدم شفافیت عملکردی، علاوه بر اینکه بخشی از سرمایههای اجتماعی و اعتماد عمومی حاصل فرهنگ بومی و عملکردهای مدیریتی قبل را بر باد داده است، نشانگر دخالتهایی مغرضانه از سوی صاحبان نفوذ رسمی و غیر رسمی است.
حاصل کاهش اعتماد شهروندان به عملکرد سازمانها و هیئتهای اجرایی - نظارتی انتخابات؛ که در اذهان عمومی جدای از عملکرد نماینده مردم در مجلس بنظر نمیرسد، نگرانی، شکاف اجتماعی بین طوایف، زخمهای عمیق امنیتی و حواشی در خیابانهای دردمند پایتخت طبیعت ایران بوده است.
البته این جسارت ابهام در میدان دموکراسی از سوی برخی در بدنه استانداری و فرمانداری نشانهای از جسارت بیشتر برای حامی پروری نمایندگان، فساد پروری و رانت خواری درونی دستگاههای اجرایی است.
قطعاً دلسوزان این نظام، نخبگان، و عموم مردم از چنین نشانهای نخواهند گذشت و بیش از این اجازه نمیدهند مدیران بیتدبیر با پنبه صاحبان قدرت سر سرمایههای انسانی این استان را ببرند تا حاصلش ناکارآمدی و حواشی تلخ خیابانی باشد.
حال میتوان به یکی از دلایل بازتولید محرومیت در استان طی چند دهه اخیر پی برد؛ حضور مهرههای نچندان قوی از هر لحاظ به عنوان مسئولان عالی در استانداری و بی مهری نسبت به سرمایههای انسانی بومی.
این مهرههای نچندان توانمند، با تظاهر و گاهاً ارتباطاتی چرب با برخی نمایندگان پلهایی برای ترقی و دیده شدن خود میسازند. این پلهای کاغذی و تظاهر به توانمندی در استانی محروم، به قیمت کاهش اعتماد به نظام اجرایی و بازتولید محرومیت طی سالهای اخیر تمام شده و میشود.
هرچند تشخیص کار واقعی از تظاهر دشوار است اما با پیوند چند مصداق از عملکرد معاون سیاسی و امنیتی کنونی و دستاوردهای ناشی از آن، این تشخیص در مورد ایشان به عنوان یک مصداق چندان دشوار نیست.
شاید بخشی از مشکلات اجتماعی کنونی متوجه اقدامات نامناسب مردی باشد که توصیفش با مفهوم مدیریت بدون تدبیر دور از واقعیت نیست؛ مردی با ادبیاتی تند برای گرفتن «دمب» مدیرکل وقت بحران، مردی که رفتارهای مدیریتی او برخی نگرانی و مشکلاتی را پیش آورد، مردی که مردم حاضر در یک مراسم را تلویحاً احمق خواند و سرانجام مردی که با اقدامات شتاب زده، فرمانداران سه شهرستان بزرگ در بحبوحه انتخاباتتر و خشک را با هم سوزاند.
قطع به یقین بینظمی در نظام اجرایی در شهرستان بویراحمد بی ارتباط به اقدامات برخی کارها قبل از انتخابات نیست.
اگر به چگونگی انتخاب هیئتهای اجرایی انتخابات در بویراحمد توجه کنیم، نمودهایی از ضعف نظام اجرایی در این شهرستان قابل پیش بینی بود. چه نخبگانی که از حضور منع و چه جانبدارانی از طیف و ندایی خاص که منتخب هیئتها شدند.
اقدام و حرکت شتاب زده او به فرمانداری بویراحمد، باعث شد علاوه بر زمینه سازی برای عدم رعایت عدالت در هیئتهای اجرایی و نظارت، شدت اثر حذف فرمانداری بومی و توانمند که اهل اقدام و عمل بود، اکنون نمایان شود.
فوکویاما معتقد است در غیاب یک نظام اداری منضبط و شایسته سالارانه، دموکراسی به حامی پروری و فساد منتهی میشود. با این وصف اقدامات مجموعه استانداری به خصوص تصمیمات اخیرشان در مورد فرمانداری بویراحمد، اشکالات اداری و قابلیت ضعیف سازمانیشان جهت استواری در مقابل گروههای فشار و اشخاص صاحب نفوذ را نشان داد.
به نظر میرسد وقت آن رسیده است که مردم ظلم ستیز استان کهگیلویه و بویراحمد به دنبال بهبود قابلیت سازمانهای دولتی استان با فرزندان بومی خود باشند، تا کمتر مورد تبعیض از سوی مهرههای نچندان توانمند غیر بومی واقع شوند.
آقای کلانتری! این مرقومه را با یک سؤال با جواب به پایان میبریم؛
آیا معاون سیاسی و امنیتی دائماً مدعی موفقیت و فرماندار بویراحمد با توجه به خدشه جبران ناپذیر اخیر به اعتماد عمومی صلاحیت و ظرفیت ماندن را دارند؟
قبل از پاسخ بعنوان نماینده عالی دولت در استان بدانید که شکاف اجتماعی بوجود آمده در شهر و دیارمان، به پای کسی که همچنان از حضور ناکارآمدان دفاع کند نیز نوشته خواهد شد.
بنابراین نمایش دادن، تظاهر به موفقیت و ادای تسلط بر اوضاع برای برخی مسئولان، دارای کارکرد است و گاهاً سر خادمان شایسته مردم را به هر قیمتی، بنابر اعمال نفوذ نمایندگان مردم میبرد.
اکنون که انتقال مسالمت آمیز قدرت در استان کهگیلویه و بویراحمد، آن هم در سطح شورای شهر چالش برانگیز شده است، باید روندی که در عزل و نصب مدیریتهای اجرایی قهرمانانه و موفقیت آمیز جلوه داده میشد بازاندیشی شود:
استان کهگیلویه و بویراحمد بنا به دلایلی همچون طایفه گرایی، نفوذ عمیق سنتها در ابعاد سیاسی-اجتماعی، جغرافیای صعب العبور و موانع فکری و اجتماعی برای دولت سازی، اندکی دیرتر پا به عرصه نو شدن گذاشت. اما دست کم از نیم قرن اخیر میتوان نفوذ دولت مدرن و میزانی از تغییرات ناشی از آن را دنبال کرد.
نتیجه بسیاری از تحقیقات نشان میدهد که محرومیت در محدودهی کنونی استان کهگیلویه و بویراحمد نسبت به بسیاری مناطق، از سال 1345 تاکنون بازتولید میشود؛ به گونهای که در ابعاد مختلف همواره جزء پنج استان محروم کشور بودهایم.
اگر با این پیش فرض که توسعه و خصوصاً توسعه سیاسی در ایران دولت محور است به مسئله نگاه کنیم، متوجه اهمیت عملکرد و دستاوردهای مجموعهی استانداری، مسئولان عالی دولت و فرمانداریها در استان کهگیلویه و بویراحمد میشویم.
با کمی دقت میتوان دریافت که بسیاری از مسئولان عالی رتبه در استان ما تاکنون غیربومی بودهاند. این مسئولان به ندرت سابقه حضور موفقیت آمیز در مراتب سیاسی بالاتر یا همتراز با استان ما را داشتهاند؛ بنابراین استان ما پلهی خوبی برای ترقی شخصی آنان بوده است.
اکنون سوء مدیریت از سوی نمونهای از همین مدیران، بی سامانی در دستگاههای اجرایی، برخی نگرانیها را به ارمغان آورده است.
در کمال ناباوری عاملان پدیدههای قبل و بعد از انتخابات اخیر همچنان با بی مسئولیتی تمام ادای پهلوانان را در میآورند.
معاون سیاسی و امنیتی استاندار پیش از این انتخابات به جای توجه به سازماندهی مناسب ساختارهای اداری برای خدمت، بارها دست به قهرمان بازی آن هم با ادبیاتی سطح پایین و رفتارهای غیرصحیح زده بود. استاندار محترم نیز بارها میدان را برایش خالی گذاشت تا مدیران باتجربه و باظرفیتی کنار گذاشته شوند.
جناب استاندار! اکنون نزاع و شکافهای طایفهای، زخمی عمیق بر پیکر امنیت روانی و اجتماعی شهروندان مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد وارد آورده است.
این زخم بیش از هرچیز حاصل بی تدبیری معاون استانداری در جابجایی هدفمند فرماندار بومی، دغدغه مند و باتجربه بویراحمد با فردی غیر بومی، ناشناخته و کم تجربه بود که نتوانست با چالشهای انتخابات بویراحمد به درستی روبرو شود.
اعتدال، تعامل و گفتگوی منسجم با مردم، ارتباط مکرر با رسانهها و نخبههای علمی و اجتماعی از خصوصیات بارز دوران مدیریت فرماندار سابق بود. علی رغم سنگ اندازی های مغرضانه تعامل و گفتگوی به موقع ایشان با مردم، در کنار قدرت کارشناسانه، بارها و در موقعیتهای پیچیدهتر از اکنون، اعتماد و امنیت روانی و اجتماعی را به مردم هدیه داد.
جناب استاندار! اکنون در کنار برخی حواشی در خیابانهای یاسوج و تنش بین هواداران نامزدهای شورای شهر بیایید باهم به یاد آوریم که چگونه در انتخابات مجلس معاون سیاسی استانداری بی پروا در فرمانداری نشست و حاصلش بعضی حواشی و اتفاقات شبانه بود. بیایید با هم به یاد آوریم که چگونه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر، فرمانداری بویراحمد با اقدام شتاب زده معاون سیاسی استاندار برای عزل و نصب مواجه شد و حاصلش نگرانی از هیئت اجرایی انتخابات و حواشی خیابانی شد.
بنظر میرسد حال فارغ از اتفاقات تلخی که قابل پیش بینی بود و پیش آمد، میتوان در آسیب شناسی عرصههای مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد به حذف مدیران ارزشمند هم استانی توسط مدیران غیربومی توجه بیشتری کرد.
حذفهایی که علاوه بر توهین به سرمایههای با تجربه انسانی در آن مقطع، اکنون آثار و زخمهای جبران ناپذیری بر هویت فرهنگی و سیاسی این خطه محروم وارد کرده است.
مع الوصف ضعف فرماندار فعلی در ایجاد بستری برای مشارکت و نظارت عموم شهروندان بر انتخابات، ابهام در بیطرفی سیاسی، عدم اراده برای تعامل به موقع با مردم و عدم شفافیت عملکردی، علاوه بر اینکه بخشی از سرمایههای اجتماعی و اعتماد عمومی حاصل فرهنگ بومی و عملکردهای مدیریتی قبل را بر باد داده است، نشانگر دخالتهایی مغرضانه از سوی صاحبان نفوذ رسمی و غیر رسمی است.
حاصل کاهش اعتماد شهروندان به عملکرد سازمانها و هیئتهای اجرایی - نظارتی انتخابات؛ که در اذهان عمومی جدای از عملکرد نماینده مردم در مجلس بنظر نمیرسد، نگرانی، شکاف اجتماعی بین طوایف، زخمهای عمیق امنیتی و حواشی در خیابانهای دردمند پایتخت طبیعت ایران بوده است.
البته این جسارت ابهام در میدان دموکراسی از سوی برخی در بدنه استانداری و فرمانداری نشانهای از جسارت بیشتر برای حامی پروری نمایندگان، فساد پروری و رانت خواری درونی دستگاههای اجرایی است.
قطعاً دلسوزان این نظام، نخبگان، و عموم مردم از چنین نشانهای نخواهند گذشت و بیش از این اجازه نمیدهند مدیران بیتدبیر با پنبه صاحبان قدرت سر سرمایههای انسانی این استان را ببرند تا حاصلش ناکارآمدی و حواشی تلخ خیابانی باشد.
حال میتوان به یکی از دلایل بازتولید محرومیت در استان طی چند دهه اخیر پی برد؛ حضور مهرههای نچندان قوی از هر لحاظ به عنوان مسئولان عالی در استانداری و بی مهری نسبت به سرمایههای انسانی بومی.
این مهرههای نچندان توانمند، با تظاهر و گاهاً ارتباطاتی چرب با برخی نمایندگان پلهایی برای ترقی و دیده شدن خود میسازند. این پلهای کاغذی و تظاهر به توانمندی در استانی محروم، به قیمت کاهش اعتماد به نظام اجرایی و بازتولید محرومیت طی سالهای اخیر تمام شده و میشود.
هرچند تشخیص کار واقعی از تظاهر دشوار است اما با پیوند چند مصداق از عملکرد معاون سیاسی و امنیتی کنونی و دستاوردهای ناشی از آن، این تشخیص در مورد ایشان به عنوان یک مصداق چندان دشوار نیست.
شاید بخشی از مشکلات اجتماعی کنونی متوجه اقدامات نامناسب مردی باشد که توصیفش با مفهوم مدیریت بدون تدبیر دور از واقعیت نیست؛ مردی با ادبیاتی تند برای گرفتن «دمب» مدیرکل وقت بحران، مردی که رفتارهای مدیریتی او برخی نگرانی و مشکلاتی را پیش آورد، مردی که مردم حاضر در یک مراسم را تلویحاً احمق خواند و سرانجام مردی که با اقدامات شتاب زده، فرمانداران سه شهرستان بزرگ در بحبوحه انتخاباتتر و خشک را با هم سوزاند.
قطع به یقین بینظمی در نظام اجرایی در شهرستان بویراحمد بی ارتباط به اقدامات برخی کارها قبل از انتخابات نیست.
اگر به چگونگی انتخاب هیئتهای اجرایی انتخابات در بویراحمد توجه کنیم، نمودهایی از ضعف نظام اجرایی در این شهرستان قابل پیش بینی بود. چه نخبگانی که از حضور منع و چه جانبدارانی از طیف و ندایی خاص که منتخب هیئتها شدند.
اقدام و حرکت شتاب زده او به فرمانداری بویراحمد، باعث شد علاوه بر زمینه سازی برای عدم رعایت عدالت در هیئتهای اجرایی و نظارت، شدت اثر حذف فرمانداری بومی و توانمند که اهل اقدام و عمل بود، اکنون نمایان شود.
فوکویاما معتقد است در غیاب یک نظام اداری منضبط و شایسته سالارانه، دموکراسی به حامی پروری و فساد منتهی میشود. با این وصف اقدامات مجموعه استانداری به خصوص تصمیمات اخیرشان در مورد فرمانداری بویراحمد، اشکالات اداری و قابلیت ضعیف سازمانیشان جهت استواری در مقابل گروههای فشار و اشخاص صاحب نفوذ را نشان داد.
به نظر میرسد وقت آن رسیده است که مردم ظلم ستیز استان کهگیلویه و بویراحمد به دنبال بهبود قابلیت سازمانهای دولتی استان با فرزندان بومی خود باشند، تا کمتر مورد تبعیض از سوی مهرههای نچندان توانمند غیر بومی واقع شوند.
آقای کلانتری! این مرقومه را با یک سؤال با جواب به پایان میبریم؛
آیا معاون سیاسی و امنیتی دائماً مدعی موفقیت و فرماندار بویراحمد با توجه به خدشه جبران ناپذیر اخیر به اعتماد عمومی صلاحیت و ظرفیت ماندن را دارند؟
قبل از پاسخ بعنوان نماینده عالی دولت در استان بدانید که شکاف اجتماعی بوجود آمده در شهر و دیارمان، به پای کسی که همچنان از حضور ناکارآمدان دفاع کند نیز نوشته خواهد شد.