تاریخ انتشار
جمعه ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۰۰
کد مطلب : ۴۳۵۳۷۷
زاکانی در برنامه «دستخط»؛
هرکس میگوید اختیارات رئیس جمهور کافی نیست، از بیعرضگی است/ پولدارها را مستحق دریافت یارانه نمیدانم/ فرد انقلابی اگر خطا کرد باید ۲ تا چوب بخورد/ ریشه فساد در حوزه اقتصادی و اداری را خواهیم خشکاند / باید قیام کرد!
۱
کبنا ؛کاندیدای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: اختیارات ریاست جمهوری کاملا کافی است و آنهایی که می گویند کافی نیست، از بی فکری، بیارادگی و بیعرضگیشان است.
به گزارش کبنا، برنامه تلویزیونی «دستخط» با حضور علیرضا زاکانی کاندیدای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از شبکه سوم سیما پخش شد. متن کامل این برنامه به شرح ذیل است:
*با توجه به شرایط حساس کشور چه شد که در عرصه انتخابات وارد شدید؟
پاسخ در سوال خودتان وجود دارد؛ چرا که شرایط سخت و حساس بود و بنده یاد گرفتم از ابتدای انقلاب اسلامی هر کجا که شرایط سخت و حساس باشد به میدان بیایم. در دوره دفاع مقدس، در 15 سالگی به منطقه رفتم و بیش از 62 ماه در منطقه در تخریب و اطلاعات عملیات با مسئولیت های مختلف کار کردم و بعد از آن امام (ره) فرمود که جهاد علمی کنید، به همین واسطه بعد از 7 سال ترک تحصیل، آمدم درس خواندم و دانشگاه علوم پزشکی تهران، پزشکی قبول شدم.
از بدو ورود به دانشگاه، فکر کنم تنها 2 تا 3 هفته کسی با ما کاری نداشت، بعد از آن تعدادی از رزمندگان جنگ به سراغمان آمدند و رئیس گروه 220 نفره پزشکی شدیم و بعد از آن هم به تشکل دانشجویی رفتیم و در نهایت هیات علمی دانشگاه شدیم. هم با جریانات دانشجویی و هم با کار علمی و تلاش علمی دو وجهی بود که در دانشگاه به عنوان یک کار سخت شروع کردیم. در کنار آن، در سال 68 ازدواج کردم و 3 فرزند داشتم و این ادوار، ادوار سختی بود.
سال 82 ناخواسته وارد عرصه سیاست شدم، دوستان سراغم آمدند و گفتند بیا و در مجلس هفتم، همزمان عضو هیات رئیسه مجلس هفتم و هیات رئیسه کمیسیون آموزش بودم و بعد هم این روند ادامه پیدا کرد و نائب رئیس کمیسیون اصل 90، رئیس کمیسیون برجام و ... کارهای مختلفی در مجلس دنبال شد. همزمان وارد عرصه سیاست به معنی کارکردهای انقلابی آن شدم. همیشه به دوستان می گفتم ما از عرصه اعتقادی به عرصه سیاسی آمده ایم، نه اینکه کسی باشیم که به دنبال سیاست بدویم و خوشبختانه آنجا توانستم سلسله فعالیت های کشوری را داشته باشم و هم کل کشور را چندین بار بگردم و هم سازماندهی کشوری انجام دهم.
چه در بسیج دانشجویی که با 2200 دفتر مسئولیت کشوری آن را داشتم و چه در جریان سیاسی که برای کل استان ها و شهرستان ها تلاش می کردم، نکته این بود که ماحصل آن سختی های فراوان داشت. به خاطر دارم می خواستیم در استان ها فعالیت کنیم، یکبار چهارشنبه بعدازظهر از تهران حرکت کردم، غروب همان روز در زنجان خدمت آقای اسماعیلی سیستمی را راه اندازی کردیم، دوباره به اراک رفتیم و در کنار آقای امراللهی سیستم آنجا را راهاندازی کردیم، فردا ظهر در خرم آباد، همان شب در اهواز، دوباره روز بعد در یاسوج، ظهر آن روز درش یراز و شب هم در بوشهر بودم. یعنی ظرف 2 روز و نیم، 7 استان کشور را با ماشین رفتم. همین طور هم شده بود که در ماموریت ها به یزد، کرمان، زاهدان، بیرجند، بجنورد، گرگان، ساری، سمنان و تهران را هم در یک ماموریت می رفتم.
کار سخت، کاری است که مانند رزمندگان انجام شود. انسان مانند ماهی است که آن را در آب می اندازند و از آن لذت می برد. الان هم یک دهه است که دوستان جریان انقلاب به من اصرار می کردند، که با قابلیت ها و شرایطی که البته همهشان لطف خداست، وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری شوید و من هم سال 92 و 96 ثبت نام کردم، اما سال 96 به دلیل مبارزه با مفاسد اقتصادی آن اتفاق افتاد. چرا که بنده در مبارزه با مفاسد اقتصادی یک الگو و ایده دارم و ندیده ام که کس دیگری این الگو را داشته باشد و بنده معتقدم باید از قوی ترین و گردنکلفت ترین آدم ها شروع کنیم و لذا برای اولین بار در سال 83 به سراغ وزیر اطلاعات رفتم و برای تحقیق و تفحص هم به سراغ قوه قضائیه رفتم،برای برخورد به سراغ معاون رئیس جمهور رفتیم، به سراغ وزیر نفت، برادر رئیس جمهور، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی و دادستان تهران هم رفتیم. برخی مواقع نمایندگان مجلس دست مرا می گرفتند و می گفتند برویم تا بنده جواب فلان شخص را بدهم، می گفتم خودتان جواب دهید، آنها می گفتند ما هیچگاه در این وادی ها وارد نمی شویم. به یاد دارم 20 سال پیشس یک روزی دوستان امنیتی زمانی که بنده به صورت جدی دنبال کردم، قبل از آن صحبت از آن بود که پرونده ای که بنده دنبال آن هستم، برای رفیق های خودمان هست، به وزیر محترم در دفتر دکتر حداد در مجلس قدیم گفتم که از رفیق های خودمان شروع کردیم تا شما حساب کار خودتان را بکنید. بعد 6 ماهی به کمیسیون آمدیم و بنده آنجا قانع نشدم و 6 ماهی تا صحن علنی مجلس زمان باقی مانده بود. دو بار وزیر دیدار داشت که یک بار آن آقای نادران هم بود، آنجا وزیر گفت که حق با شماست اما بنده زورم نمی رسد ...
*اتفاقا سوال بعدیام این بود که چه قابلیت هایی در خودتان دیده اید؟
حالا عرض میکنم؛ شب قبل از روزی که قرار بود مسئله در صحن مطرح شود، به بنده گفتند که بروم و معامله کنم، بنده هم گفتم صبح بیاید و قیمت دینم را بیاورید و آنها را بیرون کردم. صبح یک فردی به نام حاج حسن که همسایه ما بود را فرستادم و به او از وزارتخانه گفته بودند که از زاکانی هیچ مدرکی نداریم اما از دوستانش مدرک داریم بنده گفتم دوستان من در بهشت زهرا خوابیده اند و افرادی هم که شما می گویید رفیق بنده هستند، شخصا پول بهتان می دهم تا آنها را لو دهید، اما بنده برای اینکه مرا تهدید می کنید، پدرتان را در می آورم. زمانی که مسئله در صحن مطرح شد، وزیر برای اولین بار بعد از سال 63 به صحن مجلس آمد و محکوم شد.
اینکه چه قابلیتهایی دارم، عرض من این است که ما در موضوع مفاسد اقتصادی و مسائل مختلف جدی هستیم و با چپ و راست، بالا و پایین تعارف نداریم و اتفاقا معتقدم هر کسی گفت که بنده انقلابی تر هستم اگر خطا کرد باید 2 تا چوب بخورد برعکس دیگران که می گویند اگر فلانی دوست ما بود، رهایش کنید. هیچ رفیقی نداشتم که اگر خطا کرده باشد خودم یقه اش را نگرفته باشم. از این رو بین دوستانم مشهور است که به هر حال کسی نمی تواند در کنار ما خطا کند.
3 ویژگی اساسی وجود دارد؛ اول ویژگی ای که به هر حال بنده هر کجا که سختی و هزینه دادن بوده، تلاش کرده ام که در صحنه حضور داشته باشم و امروز نیز روز هزینه دادن است؛ جنگ، دانشگاه، سیاست و مبارزه با مفاسد اقتصادی ...؛ ویژگی دوم برنامه داشتن و کادر داشتن است، به این معنا که بنده در طول فعالیتم بعد از ورود به دانشگاه، یعنی از حدود 32 سال قبل با نسلی در جریان دانشجویی و بعد از در جریان سیاسی و جریان مسئولیتی کشور آشنا شدم که ذخیره بسیار مهمی است، چرا که به اعتقادم ما کادر بالایی داریم اما قدر نیروی انسانی را نمی دانیم و نکته دوم هم ناظر بر برنامه است.
چه زمانی که در مجمع عالی بسیج بودم و 88 هزار نفر را در کشور در 21 پژوهشکده ساماندهی کردم و 19 پروژه را انجام دادیم و چه در مرکز پژوهش های مجلس که امروز با هزاران متخصص در سراسر کشور کار می کنیم، اینها یک سرمایه انسانی بالا در کنار یک فکر پیشرو و اساسی است، امروز جامعه ما به نیروی انسانی خلاق، آگاه و دانشمند نیاز دارد. بعد از آن ارتباط با نیروهای انقلاب و شناخت معضلات کشور است؛ بنده حداقل 4 بار کل کشور را گشته ام و بسیار از شهرستان ها را دیده ام و تمام کشور عناصر موفق و موثر دارد.
این مولفه ها باعث شد تا بنده با یک مدل جدید وارد عرصه شوم. بنده 4 رویکرد تحولی را اختیار کردم که اولین آن در حوزه اقتصاد و مدیریت، دوم در حوزه فرهنگ و اجتماع، سوم حوزه سیاست و امنیت و چهارم هم درباره سیاست خارجی است، بالغ بر 25 هدف عملیاتی دارد که وعدههای ما ناظر بر این اهداف عملیاتی است و برخی از آنها، 60 سال است که در کشور ما اجرا نشده است.
*شما اختیاراتی که در قانون اساسی آمده را برای رفع مشکلات کافی می دانید یا مانند برخی که امروز آنها را کافی می داند، اما زمانی که وارد عرصه اجرایی شد، عنوان می کند که اختیارات کافی نیست؟
این اختیارات کاملا کافی است و آنهایی که می گویند کافی نیست، از بی فکری، بی ارادگی و بیعرضگیشان است. بنده ساختار کشور را به خوبی می شناسم و 4 دوره نماینده مردم در مجلس بوده ام و مجلس را در راس امور می دانسته، می دانم و خواهم دانست و انشالله در دولت خودم امکانی را فراهم می کنم که این نقش و نسبت ها دوباره برقرار شود.
همچنین نسبت به دستگاه قضایی شناخت دقیقی دارم و با روحیه ای که امروز در این دستگاه وجود دارد، می توانیم به خوبی با یکدیگر هماهنگ شده و کشور را با شتاب فراوانی به پیش ببریم. ما امروز از یک رهبر حکیم و فرزانه، ملت در صحنه، جمع جوانان پرشور و عالم، زنان و اقوام و مذاهب مختلف هستیم و امکان بالایی در کشور وجود دارد و بنده به این مسئله واقف هستم و می دانم که این حرف ها بهانهجویی است.
*به نظر میرسد دو نوع نگاه برای حل مشکلات اقتصادی وجود دارد که یکی اتکا به درون و بعد از آن استفاده از ارتباطات بین المللی است و دیگری هم اولویت نخستش را روابط بین الملل و سیاست خارجی قرار داده و در اصل نگاه به بیرون از کشور، کدام نگاه مورد پسند شماست؟
حتما نگاه اول درست است. ما فوریتمان را اقتصاد و مدیریت گذشته ایم، کانون آن را جهش تولید قرار دادهایم و به واسطه تجربه 2 دهه خودم، مخالفتمان را هم با دیوان سالاری، یعنی فساد اداری و اقتصادی قرار داده ایم. در حوزه فرهنگ و اجتماع نیز کانونمان را تعلیم و تربیت قرار داده ایم و در حوزه سیاست و امنیت هم اساس کار را بر مشارکت و تحقق مردم سالاری دینی گذاشته ایم و این 3 جزء داخلی است به ترتیب فوریت، اولویت و ضرورت هستند، اما جزء 4 که همان سیاست خارجی است، فرصت ما تلقی می شود. فرصت ما دیپلماسی فعال و هوشمند است و از همه ظرفیت جهانی و منطقه ای استفاده می کنیم اما تا زمانی که در داخل کشور به یک قابلیت نرسیم، در خارج از کشور، کسی برای ما تره خورد نخواهد کرد.
*سهم تحریم ها را در مشکلات فعلی کشور چقدر می دانید؟
حداکثر 15 تا 20 درصد.
*سهم سوءمدیریت را چقدر می دانید؟
80 درصد. اگر بیشتر از این نباشد، کمتر نخواهد بود.
*برخی ها از سوءمدیریتها به عنوان خودتحریمی نام میبرند، اگر این مسئله را قبول دارید به صورت مصداقی درباره آن صحبت کنید.
همین مسئله مرغ که می بینید چه وضعی دارد؛ ما سالانه باید 21 میلیون تن نهاده برای دام، مرغ و آبزیان تامین کنیم که حدود 16 تا 17 میلیون تن آن واردات است و 9 میلیون و 200 هزار تن ذرت، 4 میلیون و 600 هزار تن جو و 3 میلیون و 400 تا 600 هزار تن هم سویا و کنجاله سویا است. از قبل مشخص است که باید چه اتفاقی در این زمینه رخ دهد و فصل های کشت و برداشت و خرید در عرصه جهانی در حوزه آمریکای جنوبی، اوراسیا و ... مشخص است و قیمت ها هم معلوم است اما بیکفایتی سبب می شود که در نهایت اجازه خرید نمیدهند و عملا وارد فصل گرانی می شویم و بعد از اینکه خرید انجام می شود، پول آن را نمی توانند تامین کنند و در نهایت هم پول آن را به دست افراد به اصطلاح از ما بهتران می دهند و بعد هم بخش دولتی وارد می شود و قیمت تمام شده گران تری را از بخش خصوصی وارد می کند و در آخر هم مرغ 14 هزار تومانی به 35 هزار تومان می رسد و این ظلم و نامردی است.
نکته دوم هم این است که وقتی سال 98 ما بحث واردات را با اختصاص ارز 4200 تومانی دنبال کردیم، متوجه شدیم که 15 میلیارد دلار در اقلام مختلف اعم از کالای اساسی، دارو و ... واردات داشتهایم، اما در سال 99 گفتند که 6 میلیارد دلار آن را کم میکنییم و تنها 9 میلیارد دلار در نظر می گیریم، اولا در همین مجلس دیدیم که بین وزارت صمت و وزارت جهاد کشاورزی دعوای شدیدی هست، از طرف دیگر بین بانک مرکزی و وزارت اقتصاد دعوا وجود دارد و در نهایت هم هر 4 بخش با یکدیگر دعوا داشتند. مسئله بعدی هم این بود که وزارت نفت امکان انتقال ارز داشت، اما این کار را نمی کردم و شنیدم که وزیر اقتصاد و عزیزی که در سازمان برنامه متولی کار است، معترض بودند که وزارت نفت به وظایف خودش عمل نمی کند.
یک جلسه ای در حدود 2 ماه پیش بود که وزیر نفت، وزیر صمت، کشاورزی، اقتصاد و رئیس بانک مرکزی حضور داشتند، رئیس بانک مرکزی عنوان کرد که ما مشکل انتقال ارز داریم که بنده گفتم ما چنین مشکلی نداریم و شما دقیق صحبت کنید. رئیس بانک مرکزی اعلام کرد که چطور این حرف را می زنید که بنده در جواب گفتم ارز حداکثر با 2 ماه اختلاف وارد می شود اما در حساب های وزارت نفت است، حتی اسامی حسابها و بانک ها را هم گفتم. آقای همتی گفت بنده از این مسئله خبر ندارم، در جواب گفتم مشکل کشور این است که شما خبر ندارید، از وزیر نفت سوال کنید. وزیر نفت گفت که این پول ها 14.5 درصد خودمان است، گفتم نه، اینطور نیست و حساب خودمان نداریم و این پول ها در حساب های وزارت نفت است. البته بعدا دیدیم که این پول ها را جابه جا کردند.
اینجا باید این نکته را هم درباره نهاده های دامی بگویم که همان قیمتی که سال 98 بود، برای سال 99 در نظر گرفتند، اما سال 99 به دلیل کرونا قیمت آن بالا رفت و 11 درصد ورود نهاده ها به کشور کاهش یافت، در حالی که بانک مرکزی اعلام کرد همان پول سال 98 را برای 99 هم در نظر گرفته است و مشکل کجاست؟ در حالی که اصلا دقت نکردند در عرصه جهانی به دلیل کرونا قیمت نهاده ها بالا رفته است!
مثال دیگر؛ ما 125 میلیون تن تولید پروتینی، کشاورزی و باغداری در داخل کشور داریم که از این تعداد 109 میلیون تن کشاورزی و باغداری و 16 میلیون تن آن پروتئینی است، 360 میلیون دلار برای سم، کود و بذر اصلاح شده لازم بود و دولت در آن 6 میلیارد دلاری که کم کرده بود، این 360 میلیون دلار را حذف و اعلام کرد آن را از طریق ارز آزاد وارد کنید و عملا شرایطی را به گونه ای رقم زد که قیمت کود 100 برابر شد، خود جهاد کشاورزی اصرار داشت و اعلام می کرد که در حال نابودی هستیم، ولی به آنها میگوییم چرا این کار میکنید، میگویند نه، مصوب است! ببینید، متاسفانه این غیرت دینی وجود ندارد.
*اولین گام شما برای بیکاران چیست؟
بنده گامهای متفاوتی برمی دارم. اولین کار این است که دولت را از رقابت با تولید عقب میکشم و بانک را از پیمانکاری و دلالی و بازارسیاه چرخوانی، به کمک کار تولید منتقل می کنم و دولت امروز به جای اینکه دست تولیدکننده را بگیرد، پای او را می گیرد و وقتی تولیدکننده با کله زمین می خورد، به او می خندد و تازه می گوید در حال کمک کردن هستم.
حکایت ما مانند ماشینی است که از 4 طرف، افرادی در حال هل دادنش هستند و علی رغم اینکه خسته می شوند، میگویند چرا ماشین حرکت نمی کند؟ در حالی که نمی بینند خودشان تلاش همدیگر را خنثی می کنند و این مسئله در بخشی از کشور وجود دارد. از طرف دیگر در همین دولت حالی برای انجام دادن وجود ندارد.
اولین کاری که بنده انجام می دهم، مقرراتزدایی از تولید است، سهولت صدور مجوز هم دیگر اقدام ما است، در حالی که الان 80 درصد مجوزها به واسطه رانت صادر می شود. همچنین امکانی را فراهم می کنم که تولیدکننده سیاست باثباتی را ببیند، همین که تولید شروع شد اثراتش در بیکاری، در تورم، در زندگی شاداب خانواده ها و ... ایجاد میشود. اشکالی که در کشور ما وجود دارد این است که در گذشته دولت نفت میفروخت، خودش را سرپا نگه می داشت و تصور هم می شد که رئیس دولت تنها رئیس کارمندان خودش است و کاری با مردم نداشته است.
طی سال های اخیر دولت موجود کاری که کرده این است که با افزایش تورم خودش را اداره کرده و مانند بچه پولدارها هم خرج کرده است. اولین تلاشم این است که از اصلاح خود دولت شروع کنم و دولت را در حمایت از تولید و مردم قرار دهم؛ آن زمان شما می بینید که چه جهشی در تولید و صادرات انجام میشود.
*می دانید سن ازدواج چقدر است؟
آقایان 30 سال و خانم ها 24 سال و 29 سالگی هم بچه دار می شوند. جالب است بدانید که آقایان به صورت میانگین در 33 سالگی به سر کار می روند!
*فکر می کنید سن ازدواج چقدر باید باشد؟
بنده 3 دختر دارم که بچه اولم در دبیرستان ازدواج کرد و بچه دوم و سوم بعد از کنکور ازدواج کردند و بدون اینکه اصلا بنده بخواهم فشاری را بیاورم و الان هم 4 نوه دارم و تحصیلات عالیه دارند و در جامعه نیز به فعالیت می پردازند. ازدواج نه تنها مانع تحصیلشان نشد، بلکه بچه دار شدن هم مانع این کار نشد.
*جهیزیه و مهریه دختران چطور بوده است؟
مهریهشان 14 سکه طلا بوده است و تمام خواهرانم هم همین میزان مهریه دارند.
*برای جهزیه چقدر هزینه کردید؟
قیمت جهیریه متفاوت بود اما همه آنها از کالای ایرانی بوده است. یعنی الان که رسم شده باید کالای ایرانی باشد، اما ما از دهه 70 این کار را انجام می دادیم. من سال 66 به مکه رفتم و زمانی که برگشتم هیچ سوغاتی از مکه نیاوردم و تنها 4 لیتر آب زمزم آوردم و زمانی که به فرودگاه تهران رسیدم، از آنجا کالای ایرانی خریدم.
*الان می دانید قیمت کالای ایرانی چقدر است؟
بله. خیلی بالاست.
*با همه این اوصاف، اولین گام تان برای ازدواج جوانان چیست؟
اولین گامم در این زمینه، در خصوص اشتغال است که البته این با حلوا حلوا دهن شیرین نمی شود؛ در این زمینه و در حوزه مسکن و تنظیم آن و ایجاد تسهیلات برای ازدواج و تسهیلاتی که به یک نوعی امکان فعال کردن تولید داخل را داشته باشد، اقدام میکنم. به عبارت دیگر کاری می کنیم که افراد کالای تولید داخل را بخرند.
یکی از ویژگی های تحریم این بود که در داخل کشور یک فرم قابل قبولی در حوزه لوازم خانگی رسیدیم. لذا نوع مواجهه بنده با نوع مواجهه برخی از آقایان که مدام توصیه می کنند و پول ... میکنند، متفاوت است و بنده چون 13 سال بودجه بسته ام و می دانم هزینه و درآمد یعنی چه و از وضعیت کشور آگاهم، تمام تلاشم این است که از ظرفیت های داخل مجموعه بودجه و امکانات استفاده و برای زوج های جوان تسهیلات ایجاد کنم. ما الان 3 و نیم میلیون زن سرپرست خانوار داریم و 21 میلیون زن خانهدار داریم و همچنین بسیاری از جوانان ما امروز بیکار هستند و سعیام این است که از طریق یک نوع نگاه جدید به عرصه و قبول مسئولیت های لازم کار را پیش ببرم. متاسفانه دولت های ما مسئولیتپذیر نبوده اند.
*از فضای مجازی خبر دارید؟
بسیار زیاد.
*با خیال راحت فرزندان و نوه هایتان از فضای مجازی استفاده می کنند و دغدغه این حوزه را دارید یا خیر ؟
معمولا یک چیزی گفته می شود که کاسه داغتر از اش نشوید، عین این قضیه برای فضای مجازی هم وجود دارد! انگلیس قانون مستحکمی ناظر به صیانت کودک و نوجوان از فضای مجازی دارد، ولی داخل کشور عده ای با جوانان ما نامردی می کنند و نمی گذارند این اتفاق رخ بدهد.
بنده با فضای مجازی موافقم و آن را یک موهبت بزرگ الهی می دانم که به دست انسان مهیا شده است اما در خصوص نقاطی که به سلامت اخلاقی نوجوانان و امنیت خانواده ها هجوم می برد، حتما دقت میکنم. مگر می شود که اوباما زن و بچههایش را از پرسه در فضای مجازی جلوگیری می کند اما ما این مسیر را باز بگذاریم. بنده حکمرانی بر فضای مجازی و دولت الکترونیک را در سال اول دولتم به مردم وعده می دهم، نکته دیگر اپلیکیشن های موجود در فضای مجازی است که داخلی ها را تقویت کرده و خارجی ها را هم ملزم می کنم که به داخل کشور آمده و با قواعد کشور کار کنند. ما که کمتر از ترکیه نیستیم؛ این کشور برای آنها تعیین تکلیف می کنند اما مسئولین ما پایشان در مقابل آنها می لرزد.
تا زمانی که ما در کشور قابلیت ایجاد نکنیم ممکن است آنها مسیر خودشان را بروند و به همین دلیل توسعه فضای مجازی از وظایف ماست و این هم ربطی به الان ندارد. سال 80 در مشهد جلوی 1250 دانشجو سخنرانی کردم و گفتم اینترنت یک موهبت است و باید از آن استفاده کرد. بله اگر عرضه استفاده از آن را نداریم مسئله دیگری است. متاسفانه دولت فعلی و کسانی که نگاه ابزاری به جامعه دارند، دائما مردم را می ترسانند؛ من معتقدم با همه وجود باید این حوزه را توسعه داده و ضابطهمند کرد.
(بخش دوم برنامه)
*متولد 1344 در تهران هستید؛ شغل پدرتان چه بود؟
شغل پدرم آزاد بود و در کنار آن داور بینالمللی کشتی بودند و از دوستان جوان پهلوان تختی.
*پدر و مادرتان در قید حیات هستند؟
پدرم از دنیا رفته اما مادرم هستند.
*چند خواهر و برادر هستید؟
دو خواهر و 4 برادر هستیم.
*از بین خواهر و برادرها تنها شما در مسئولیت های سیاسی و اجتماعی حضور دارید؟
بله. البته آنها از من بهترند.
*چه سالی ازدواج کردید؟
سال 68
*چطور با همسرتان آشنا شدید؟
به صورت محلی و مادرم در هیات ایشان را دیده بودید.
*مهریه همسرتان چقدر است؟
50 مثقال نقره.
*خطبه عقدتان را چه کسی خواند؟
مرحوم عموی همسرم.
*تحصیلات همسرتان چقدر است؟
ایشان تحصیلات حوزوی داشته و فعال فرهنگی هستند.
*زمانی که شما به مدرسه می رفتید زمانی که به شما برای انشاء می گفتند، می خواهند چه کار شوید، تصور می کردید روزی نامزد انتخابات ریاست جمهوری شوید؟
نه. ولی همیشه تصور می کردم یا خلبان و یا پزشک می شوم.
*چند فرزند دارید؟
3 دختر و 4 نوه
*تحصیلات فرزندان تان چیست؟
همه شان فوق لیسانس هستند و یکی در حال تحصیل در این مقطع تحصیلی است. یکی از فرزندانم معلم، دیگری در حوزه نرم افزار و دیگری هم در حال تحصیل در علوم شناختی است و علاقه زیادی هم به هوش مصنوعی دارد.
*در فضای مجازی مطرح شد که شما دو همسر دارید و حتی اعلام کردید که بر اساس فتوای رهبر انقلاب این مسئله اشکالی هم ندارد، در این زمینه صحبت کنید.
بله، متاسفانه وقتی دستشان به جایی بند نیست، دروغ جعل می کنند و مایه خجالت است. نمی دانم چرا عده ای اینقدر ترسیده اند که انگار خبرهایی هست! بله خبرهایی هست! و معتقدم با تجربه 2 دهه در مبارزه با مفاسد و یا بک نگاه سیستم و هوشمندانه و با به میدان آوردن مردم، ریشه فساد چه در حوزه اقتصادی و چه اداری را خواهیم خشکاند.
*در کارهای منزل به همسرتان کمک می کنید؟
وقت نمی کنم که بخواهم آن را انجام دهم. زحمت ما بر دوش همسرم است.
*آشپزی بلد هستید؟
بله. انواع و اقسام تخم مرغ را می توانم بپزم.
*تفریح تان چیست؟
هفته ای یکبار فرزندانم در منزل ما جمع می شوند و تفریح ام زمانی که فرزندان و نوه هایم می آیند و با آنها کشتی می گیرم. همین امروز نوه هایم آمده بودند و آنها اجازه نمی دادند که من بیایم. علاوه بر آن با برخی از دوستانم هفتگی به کوه می روم.
*اهل ورزش هستید؟
ورزشکار بوده ام و ورزشکاران را نیز دوست دارم. ورزشکار بوده ام به این معنا که چون پدرم داور بین المللی کشتی بود، در خون و وجودمان کشتی وجود دارد اما سال 62 که دستم را خدا پذیرفت و شکرش میکنم، هر چند که با یک دست کشتی می گرفتم، اما آن را کنار گذاشتم و الان نیز کوه را دنبال می کنم اما نه به معنی کوه پیمایی حرفه ای، بلکه همین کوه هایی مانند سوهانک می روم.
*آخرین فیلم سینمایی و سریالی که دیده اید، چه بود؟
هر چند که شاید خوب هم نباشد، اما واقعا فرصت ندارم. از صدا و سیما اخبار را دنبال می کنم اما مسئولیت خطیری بر گردنم است و در حدود 10 ماهی که مسئول مرکز پژوهش ها هستم، برخی هفته ها 3 شب در محل کار می خوابیدم و از روز اول با خانمم در همان سال 68 شرط کردم و گفتم که وقف انقلاب اسلامی و مردم هستم، زندگیات را طوری تنظیم کن که این مسئله را بپذیری و همسرم هم لطف کرده و آن را پذیرفته است.
*تا به حال به اطراف شهرهای بزرگ سر زده اید؟
بله؛ به صورت هفتگی. آن زمان که نماینده تهران بودم به صورت هفتگی به اسلامشهر و دیگر نقاط مختلف و شرق، غرب و جنوب تهران سر میزدیم و الان که نماینده قم هستم، هر پنجشنبه بین مردم میروم و حتی به منازلشان هم میروم.
*اوضاع را چطور میبینید؟
خیلی خراب است.
*باید چه کاری انجام داد؟
باید قیام کرد!
*بهتر از هر کسی می دانید که یکی از پایه های ازدواج، تامین مسکن است، می دانید طی سال های اخیر چقدر در این حوزه افزایش قیمت داشته و علت آن چیست؟
بله، علتش این است که طی 5 - 6 سال گذشته دولت اراده ای برای ساخت مسکن نداشته و با انباشتی از تقاضا روبرو هستیم. ما سالانه 700 هزار ازدواج داریم و حدود 170 هزار طلاق هم ثبت می شود و هیچ قید و بندی را دولت برای کمک به حوزه مسکن قبول نکرده و نتوانسته نیاز این بخش را تامین کند.
خود مسکن هم به یک کالای سوداگری تبدیل شده و بانک ها و دیگر مجموعه ها در این حوزه سرمایه گذاری کردهاند و این باعث شده تا 28.9 درصد از هزینه یک خانوار برای اجاره در استان ها و در تهران 58 درصد از هزینه یک خانوار برای اجاره یک خانه 75 متری صرف شود. وقتی متراژ خانه به 100 متر می رسد در استان ها به 30 درصد در شهرستانها و در تهران 61 درصد هزینه خانوار را شامل می شود؛ یعنی مردم در حال له شدن هستند. الان اگر کسی می خواهد در تهران صاحبخانه شود اگر یک سوم درآمدش را کنار بگذارد بعد از 75 سال صاحب خانه می شود و دولت باید حرکت جدی داشته باشد و بنده 9 پیشران تحول اقتصادی را در بخش جهش تولید دنبال می کنم که یکی از آنها حوزه مسکن است.
*در حوزه مسکن اولین طرح جدیدی که دارید، چیست؟
ما 130 هزار هکتار بافت فرسوده و سکونتگاههای غیررسمی داریم و یک میلیون واحد در سال الزام مجلس به دولت برای ساخت مسکن است که 350 هزار خانه توسط خود مردم ساخته می شود. اگر یک بازه 3 ساله را برای ساخت مسکن در نظر بگیریم و حتی آن را 30 ماهه در نظر بگیریم، حداقل بیش از 8 تا 9 ماه صرف گرفتن مجوز می شود. ما 10 مرحله را باید برای گرفتن مجوز داشته باشیم که در کشورهای خارج این کار با یک نصف روز انجام می شود. متاسفانه هزار و یک مفسده تنها برای گرفتن مجوز ایجاد می شود.
اولین کاری که انجام می دهم به کمک شورای عالی استان ها این است که امکانی را فراهم می کنم که در روند صدور مجزوها تسریع ایجاد شود.
نکته دوم ایجاد تسهیلات دقیقی است که با استفاده از ابزارهای نوین مالی ایجاد می شود تا بتوان در حوزه مسکن ثبات ایجاد کرد. نکته بعدی ناظر بر 2.6 میلیون خانه خالی است که در تهران و شهرستان ها وجود دارد و درباره آنها ما حتما یک تصمیم جدی و قاطع می گیریم و اینطور نمی شود که سوداگران کاری کنند که خانه ها خالی بماند اما جوان ها خانه نداشته باشند.
بحث دیگر هم صنعتیسازی است که به شیوه نوین دنبال میشود و باعث بازسازی نوسازی بافت های فرسوده و سکونتگاه های غیررسمی می شود و این کار ظرفیت بزرگی را فراهم می کند و همچنین از منابع طبیعی در صورت نیاز استفاده می کنیم تا هزینه زمین به حداقل برسد و بعد از طریق تولید مسکن بازار اشتغال بالا و ایجاد تسهیلات برای مسکن خواهد بود. همچنین برای زوج های جوان و زنان سرپرست خانوار و کسانی که در دهک های پایین هستند، بسته تامین اجتماعی فراهم کرده که هم ناظر بر اعطای پول نقد، خدمات بن کالا، خدمات آموزش و سلامت است و یکی از ویژگی های آن هم ناظر بر مسکن است، به خصوص مسکنی که دولت به عنوان مسکن ملی می سازد. بنده خودم را مکلف می دانم که قانون اساسی را اجرا کنم.
*اگر رئیس جمهور شوید، قانون واقعی هدفمندسازی یارانه ها را اجرا می کنید؟ چرا که امروز برخی پولدارها همچنان یارانه دریافت می کنند، شما آنها را مستحق این کار می دانید؟
به هیج وجه! 3 دهک بالای جامعه، 4 دهک میانی و 3 دهک ضعیف جامعه، 3 نوع رفتار مختلف ناظر به آنها صورت می گیرد و آن 5 خدمتی که در حوزه سلامت، کمک مالی، آموزش، بن کالا و ... برای افراد طبقهبندی شده و منابع و مصارف آن را هم مشخص کرده ایم. کسی که ضعیفترین بخش جامعه، ما مکلف به کمک به او هستیم و به این قشر علاوه بر خدمات آموزشی و سلامتی، باید پول نیز به میزان مکلفی به آنها پرداخته شود چراکه باید به عدالت نزدیک شد تا این قشر هم با عزت زندگی کند.
*رئیس جمهوری جایگاهی است که هر تصمیمی بگیرد، مورد نقد عده ای قرار می گیرد، برخوردتان با نقدها چطور خواهد بود و پیشنهادتان به منتقدان چیست؟
بنده 14 سال متعلق به جریان جنبش دانشجویی هستم و اساس کارم هم نقد کردن و نقد شنیدن بوده است، لذا در مناظرات همیشه پیشقدم بودهام و باید سعه صدر هم داشته باشیم. در مجلس هم جنس ما همینطور است و محکم حرف مان را می زنیم و حرف هم می شنویم.
برای این ماجرا در حوزه سیاست و امنیت یک نهادسازی نوین می کنم، در بخش مدیریت تمرکززدایی می کنم که به شهرستان های کل کشور اختیار تام مالی، تصمیم گیری، برنامه ریزی و ... بدهم که در قالب سیاستگذاری هایی که به صورت کلی در کشور و میانی در استان ها انجام می شود، کارها را دنبال کنند. هر استان فرمانده محور کار است و این 450 شهرستان با یکدیگر رقابت کرده و یا هم افزایی می کنند، برای یک گام بالاتر و طبق یک کار جدی آمایشی که در همان سال اول انجام می شود، این مهم را دنبال می کنیم.
در دل این کار، در هر شهرستان یک نهادسازی نوین صورت می گیرد که اصل هشتم و 27 قانون اساسی را برای ما عملیاتی ند. امر به معروف و نهی از منکر مسئولین یک اصل است و اینکه مردم حق اعتراض دارند بر اساس اصل 27 قانون اساسی هم مسئله دیگری است و همه دغدغه ام این است که قانون اساسی را اجرا کنم. برای این کار نهادسازی نوین انجام می دهیم که در آن در ستادهای نمازجمعه از شنبه تا چهارشنبه امکانی فراهم شود که اگر مثلا کارگران هپکو اعتراض دارند، طرح اعتراضی را بدهند و در جلسه ای که جمعی که از عناصر موثر و کارشناسان فعال در هر شهرستان حضور دارند، مسئول هپکو و نماینده کارگران می آید و جواب می دهد و کارگران نظارت می کند. اولین کار ما این است که تمام فرمانداران، استانداران و خودم را در معرض مردم قرار می دهم و این نهادسازی نوین امکانی را فراهم می کند که ما مردمسالاری دینی را حاکم کنیم و این هم شدنی است و نقد از خود دولت اولویت اول و دولت را در معرض دیگران قرار داد، اولویت بعدی است. ایجاد شفافیت و امکان اعتراض مسئله دیگری است که دنبال می کنیم.
*عنوان کرده بودید که کارگزاران و اصلاح طلبان «خودی های متاخر» هستند، این مسئله را توضیح دهید! در حوزه نقد هم بین خودیها و خودیهای متاخر تفاوتی قائل هستید؟
نسبت به محور حق که ولی جامعه است، برخی متقدم و برخی متاخر هستند و این در زیارت جامعه، صلوات شعبانه و نهج البلاغه است و ادبیات دینی ما است. متاخر کسانی هستند که عملا از ولی و امام جامعه عقب افتاده و متقدم کسانی هستند که از ولی و امام 4 قدم جلوتر می روند و به امام اعتراض می کنند که چرا فلان کار را انجام نمی دهند.
متاخرین به تعبیر خودشان با عقلانیت بدون دقت نسبت به ارمان ها حرکت می کنند و عقلانیت شان، عقلانیت مادی و حداقلی است و متقدمین هم اشکال خاص خودشان را دارند. موضوع اصلاح طلبان و کارگزاران از این جنس است، البته فتنهگران شان کسانی هستند که دیگر سقوط می کنند.
*در بحث نقد خط قرمزی برای اینها دارید؟
برای حزباللهی هم خط قرمزی ندارم؛ بنده نه چپ و نه راست و نه بالا و نه پایین می شناسم. آنچه فهم می کنم این است که رهبری حکیم و مردم خوبی داریم و از تدابیر رهبری نهایت استفاده و تبعیت را میبرم و با مسئولین حداکثر مشارکت و با مردم حداکثر محبت و اغماض را خواهم داشت؛ یعنی نامه 53 نهجالبلاغه. ما مشکل مان این است که اسلامی عمل نمی کنیم.
*اگر رئیس جمهور شدید و نزدیک تان دچار فساد اقتصادی شدند، چه برخوردی می کنید؟
برخورد با آنها حتما سنگین تر از برخورد با کسان دیگر است.
*گفته بودید که چرا باید 70 درصد سپرده های بانکی متعلق به یک درصد جامعه باشد، آمار درست است؟
بله.
*اگر رئیس جمهور شوید برای متوازن سازی آن چه می کنید؟
بانک باید علاج شده و بازاز سرمایه احیا شود. بورس سطح تلاش اصلی ما است و بانک باید در خدمت تامین سرمایه قرار بگیرد، نه اینکه بانک برای خودش کارگزاری راه بیندازد و بانک خصوصی دست به دامن بانک دولتی شود و بانک های دولتی هم دستشان در جیب بانک مرکزی باشد و این سیستم معیوبی است. بنده بانک را سر جای خودش قرار مید هم و با یک منطق درست بازار سرمایه را تقویت کرده و افرادی که در بورس آسیب دیدند، امکانی را فراهم می کنیم برای کل کشور که بورس تنها یک منبع درآمد برای دولت نشود که 300 هزار میلیارد تومان در سال 99 از آن برداشت کند، بلکه به محلی تبدیل شود که مردم با اطمینان و سیاستگذاری درستی که دولت انجام می دهد بتوانند سرمایه گذاری دقیق کنند.
*مهمترین ویژگی مثبتی که در خودتان می بینید برای جایگاه ریاست جمهور کمک کند چیست؟
نوکری مردم و صداقت. یعنی بنده همه حرف هایی که الان زدم، همان حرف هایی است که 10 سال پیش، زمان دانشجویی و دوران جنگ می زدم. بنده نوکر مردم هستم و با مردم بودن برایم افتخار است و تمام تلاشم این است که قدر و منزلت ولی و امام جامعه را فهم کنم و این رهبر حکیم و بینظیر در جهان امروز را دریابم و بتوانم به خوبی خدمت گذار مردم تحت سایه ایشان باشم و همه آنچه در وجودم است را وقف مردم کنم.
معتقدم کشور نیاز به یک جهش و حرکت همه جانبه دارد و 25 محور تحولی را احصا کردهایم که بر مبنای الگوی جدید مدیریتی خواهد بود که در گذشته در دفاع مقدس آن را تجربه کردهایم و آن هم مشارکت کل مردم بر محور نخبگان و علم و عقلانیت بالا و شور و نشاط است، تا بتوانیم کل کشور را متحول کنیم. بزرگترین وظیفه خودم را نوکری مردم می دانم و کشور را به عنوان یک الگوی فرا روی جهان قرار دهیم.
به گزارش کبنا، برنامه تلویزیونی «دستخط» با حضور علیرضا زاکانی کاندیدای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از شبکه سوم سیما پخش شد. متن کامل این برنامه به شرح ذیل است:
*با توجه به شرایط حساس کشور چه شد که در عرصه انتخابات وارد شدید؟
پاسخ در سوال خودتان وجود دارد؛ چرا که شرایط سخت و حساس بود و بنده یاد گرفتم از ابتدای انقلاب اسلامی هر کجا که شرایط سخت و حساس باشد به میدان بیایم. در دوره دفاع مقدس، در 15 سالگی به منطقه رفتم و بیش از 62 ماه در منطقه در تخریب و اطلاعات عملیات با مسئولیت های مختلف کار کردم و بعد از آن امام (ره) فرمود که جهاد علمی کنید، به همین واسطه بعد از 7 سال ترک تحصیل، آمدم درس خواندم و دانشگاه علوم پزشکی تهران، پزشکی قبول شدم.
از بدو ورود به دانشگاه، فکر کنم تنها 2 تا 3 هفته کسی با ما کاری نداشت، بعد از آن تعدادی از رزمندگان جنگ به سراغمان آمدند و رئیس گروه 220 نفره پزشکی شدیم و بعد از آن هم به تشکل دانشجویی رفتیم و در نهایت هیات علمی دانشگاه شدیم. هم با جریانات دانشجویی و هم با کار علمی و تلاش علمی دو وجهی بود که در دانشگاه به عنوان یک کار سخت شروع کردیم. در کنار آن، در سال 68 ازدواج کردم و 3 فرزند داشتم و این ادوار، ادوار سختی بود.
سال 82 ناخواسته وارد عرصه سیاست شدم، دوستان سراغم آمدند و گفتند بیا و در مجلس هفتم، همزمان عضو هیات رئیسه مجلس هفتم و هیات رئیسه کمیسیون آموزش بودم و بعد هم این روند ادامه پیدا کرد و نائب رئیس کمیسیون اصل 90، رئیس کمیسیون برجام و ... کارهای مختلفی در مجلس دنبال شد. همزمان وارد عرصه سیاست به معنی کارکردهای انقلابی آن شدم. همیشه به دوستان می گفتم ما از عرصه اعتقادی به عرصه سیاسی آمده ایم، نه اینکه کسی باشیم که به دنبال سیاست بدویم و خوشبختانه آنجا توانستم سلسله فعالیت های کشوری را داشته باشم و هم کل کشور را چندین بار بگردم و هم سازماندهی کشوری انجام دهم.
چه در بسیج دانشجویی که با 2200 دفتر مسئولیت کشوری آن را داشتم و چه در جریان سیاسی که برای کل استان ها و شهرستان ها تلاش می کردم، نکته این بود که ماحصل آن سختی های فراوان داشت. به خاطر دارم می خواستیم در استان ها فعالیت کنیم، یکبار چهارشنبه بعدازظهر از تهران حرکت کردم، غروب همان روز در زنجان خدمت آقای اسماعیلی سیستمی را راه اندازی کردیم، دوباره به اراک رفتیم و در کنار آقای امراللهی سیستم آنجا را راهاندازی کردیم، فردا ظهر در خرم آباد، همان شب در اهواز، دوباره روز بعد در یاسوج، ظهر آن روز درش یراز و شب هم در بوشهر بودم. یعنی ظرف 2 روز و نیم، 7 استان کشور را با ماشین رفتم. همین طور هم شده بود که در ماموریت ها به یزد، کرمان، زاهدان، بیرجند، بجنورد، گرگان، ساری، سمنان و تهران را هم در یک ماموریت می رفتم.
کار سخت، کاری است که مانند رزمندگان انجام شود. انسان مانند ماهی است که آن را در آب می اندازند و از آن لذت می برد. الان هم یک دهه است که دوستان جریان انقلاب به من اصرار می کردند، که با قابلیت ها و شرایطی که البته همهشان لطف خداست، وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری شوید و من هم سال 92 و 96 ثبت نام کردم، اما سال 96 به دلیل مبارزه با مفاسد اقتصادی آن اتفاق افتاد. چرا که بنده در مبارزه با مفاسد اقتصادی یک الگو و ایده دارم و ندیده ام که کس دیگری این الگو را داشته باشد و بنده معتقدم باید از قوی ترین و گردنکلفت ترین آدم ها شروع کنیم و لذا برای اولین بار در سال 83 به سراغ وزیر اطلاعات رفتم و برای تحقیق و تفحص هم به سراغ قوه قضائیه رفتم،برای برخورد به سراغ معاون رئیس جمهور رفتیم، به سراغ وزیر نفت، برادر رئیس جمهور، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی و دادستان تهران هم رفتیم. برخی مواقع نمایندگان مجلس دست مرا می گرفتند و می گفتند برویم تا بنده جواب فلان شخص را بدهم، می گفتم خودتان جواب دهید، آنها می گفتند ما هیچگاه در این وادی ها وارد نمی شویم. به یاد دارم 20 سال پیشس یک روزی دوستان امنیتی زمانی که بنده به صورت جدی دنبال کردم، قبل از آن صحبت از آن بود که پرونده ای که بنده دنبال آن هستم، برای رفیق های خودمان هست، به وزیر محترم در دفتر دکتر حداد در مجلس قدیم گفتم که از رفیق های خودمان شروع کردیم تا شما حساب کار خودتان را بکنید. بعد 6 ماهی به کمیسیون آمدیم و بنده آنجا قانع نشدم و 6 ماهی تا صحن علنی مجلس زمان باقی مانده بود. دو بار وزیر دیدار داشت که یک بار آن آقای نادران هم بود، آنجا وزیر گفت که حق با شماست اما بنده زورم نمی رسد ...
*اتفاقا سوال بعدیام این بود که چه قابلیت هایی در خودتان دیده اید؟
حالا عرض میکنم؛ شب قبل از روزی که قرار بود مسئله در صحن مطرح شود، به بنده گفتند که بروم و معامله کنم، بنده هم گفتم صبح بیاید و قیمت دینم را بیاورید و آنها را بیرون کردم. صبح یک فردی به نام حاج حسن که همسایه ما بود را فرستادم و به او از وزارتخانه گفته بودند که از زاکانی هیچ مدرکی نداریم اما از دوستانش مدرک داریم بنده گفتم دوستان من در بهشت زهرا خوابیده اند و افرادی هم که شما می گویید رفیق بنده هستند، شخصا پول بهتان می دهم تا آنها را لو دهید، اما بنده برای اینکه مرا تهدید می کنید، پدرتان را در می آورم. زمانی که مسئله در صحن مطرح شد، وزیر برای اولین بار بعد از سال 63 به صحن مجلس آمد و محکوم شد.
اینکه چه قابلیتهایی دارم، عرض من این است که ما در موضوع مفاسد اقتصادی و مسائل مختلف جدی هستیم و با چپ و راست، بالا و پایین تعارف نداریم و اتفاقا معتقدم هر کسی گفت که بنده انقلابی تر هستم اگر خطا کرد باید 2 تا چوب بخورد برعکس دیگران که می گویند اگر فلانی دوست ما بود، رهایش کنید. هیچ رفیقی نداشتم که اگر خطا کرده باشد خودم یقه اش را نگرفته باشم. از این رو بین دوستانم مشهور است که به هر حال کسی نمی تواند در کنار ما خطا کند.
3 ویژگی اساسی وجود دارد؛ اول ویژگی ای که به هر حال بنده هر کجا که سختی و هزینه دادن بوده، تلاش کرده ام که در صحنه حضور داشته باشم و امروز نیز روز هزینه دادن است؛ جنگ، دانشگاه، سیاست و مبارزه با مفاسد اقتصادی ...؛ ویژگی دوم برنامه داشتن و کادر داشتن است، به این معنا که بنده در طول فعالیتم بعد از ورود به دانشگاه، یعنی از حدود 32 سال قبل با نسلی در جریان دانشجویی و بعد از در جریان سیاسی و جریان مسئولیتی کشور آشنا شدم که ذخیره بسیار مهمی است، چرا که به اعتقادم ما کادر بالایی داریم اما قدر نیروی انسانی را نمی دانیم و نکته دوم هم ناظر بر برنامه است.
چه زمانی که در مجمع عالی بسیج بودم و 88 هزار نفر را در کشور در 21 پژوهشکده ساماندهی کردم و 19 پروژه را انجام دادیم و چه در مرکز پژوهش های مجلس که امروز با هزاران متخصص در سراسر کشور کار می کنیم، اینها یک سرمایه انسانی بالا در کنار یک فکر پیشرو و اساسی است، امروز جامعه ما به نیروی انسانی خلاق، آگاه و دانشمند نیاز دارد. بعد از آن ارتباط با نیروهای انقلاب و شناخت معضلات کشور است؛ بنده حداقل 4 بار کل کشور را گشته ام و بسیار از شهرستان ها را دیده ام و تمام کشور عناصر موفق و موثر دارد.
این مولفه ها باعث شد تا بنده با یک مدل جدید وارد عرصه شوم. بنده 4 رویکرد تحولی را اختیار کردم که اولین آن در حوزه اقتصاد و مدیریت، دوم در حوزه فرهنگ و اجتماع، سوم حوزه سیاست و امنیت و چهارم هم درباره سیاست خارجی است، بالغ بر 25 هدف عملیاتی دارد که وعدههای ما ناظر بر این اهداف عملیاتی است و برخی از آنها، 60 سال است که در کشور ما اجرا نشده است.
*شما اختیاراتی که در قانون اساسی آمده را برای رفع مشکلات کافی می دانید یا مانند برخی که امروز آنها را کافی می داند، اما زمانی که وارد عرصه اجرایی شد، عنوان می کند که اختیارات کافی نیست؟
این اختیارات کاملا کافی است و آنهایی که می گویند کافی نیست، از بی فکری، بی ارادگی و بیعرضگیشان است. بنده ساختار کشور را به خوبی می شناسم و 4 دوره نماینده مردم در مجلس بوده ام و مجلس را در راس امور می دانسته، می دانم و خواهم دانست و انشالله در دولت خودم امکانی را فراهم می کنم که این نقش و نسبت ها دوباره برقرار شود.
همچنین نسبت به دستگاه قضایی شناخت دقیقی دارم و با روحیه ای که امروز در این دستگاه وجود دارد، می توانیم به خوبی با یکدیگر هماهنگ شده و کشور را با شتاب فراوانی به پیش ببریم. ما امروز از یک رهبر حکیم و فرزانه، ملت در صحنه، جمع جوانان پرشور و عالم، زنان و اقوام و مذاهب مختلف هستیم و امکان بالایی در کشور وجود دارد و بنده به این مسئله واقف هستم و می دانم که این حرف ها بهانهجویی است.
*به نظر میرسد دو نوع نگاه برای حل مشکلات اقتصادی وجود دارد که یکی اتکا به درون و بعد از آن استفاده از ارتباطات بین المللی است و دیگری هم اولویت نخستش را روابط بین الملل و سیاست خارجی قرار داده و در اصل نگاه به بیرون از کشور، کدام نگاه مورد پسند شماست؟
حتما نگاه اول درست است. ما فوریتمان را اقتصاد و مدیریت گذشته ایم، کانون آن را جهش تولید قرار دادهایم و به واسطه تجربه 2 دهه خودم، مخالفتمان را هم با دیوان سالاری، یعنی فساد اداری و اقتصادی قرار داده ایم. در حوزه فرهنگ و اجتماع نیز کانونمان را تعلیم و تربیت قرار داده ایم و در حوزه سیاست و امنیت هم اساس کار را بر مشارکت و تحقق مردم سالاری دینی گذاشته ایم و این 3 جزء داخلی است به ترتیب فوریت، اولویت و ضرورت هستند، اما جزء 4 که همان سیاست خارجی است، فرصت ما تلقی می شود. فرصت ما دیپلماسی فعال و هوشمند است و از همه ظرفیت جهانی و منطقه ای استفاده می کنیم اما تا زمانی که در داخل کشور به یک قابلیت نرسیم، در خارج از کشور، کسی برای ما تره خورد نخواهد کرد.
*سهم تحریم ها را در مشکلات فعلی کشور چقدر می دانید؟
حداکثر 15 تا 20 درصد.
*سهم سوءمدیریت را چقدر می دانید؟
80 درصد. اگر بیشتر از این نباشد، کمتر نخواهد بود.
*برخی ها از سوءمدیریتها به عنوان خودتحریمی نام میبرند، اگر این مسئله را قبول دارید به صورت مصداقی درباره آن صحبت کنید.
همین مسئله مرغ که می بینید چه وضعی دارد؛ ما سالانه باید 21 میلیون تن نهاده برای دام، مرغ و آبزیان تامین کنیم که حدود 16 تا 17 میلیون تن آن واردات است و 9 میلیون و 200 هزار تن ذرت، 4 میلیون و 600 هزار تن جو و 3 میلیون و 400 تا 600 هزار تن هم سویا و کنجاله سویا است. از قبل مشخص است که باید چه اتفاقی در این زمینه رخ دهد و فصل های کشت و برداشت و خرید در عرصه جهانی در حوزه آمریکای جنوبی، اوراسیا و ... مشخص است و قیمت ها هم معلوم است اما بیکفایتی سبب می شود که در نهایت اجازه خرید نمیدهند و عملا وارد فصل گرانی می شویم و بعد از اینکه خرید انجام می شود، پول آن را نمی توانند تامین کنند و در نهایت هم پول آن را به دست افراد به اصطلاح از ما بهتران می دهند و بعد هم بخش دولتی وارد می شود و قیمت تمام شده گران تری را از بخش خصوصی وارد می کند و در آخر هم مرغ 14 هزار تومانی به 35 هزار تومان می رسد و این ظلم و نامردی است.
نکته دوم هم این است که وقتی سال 98 ما بحث واردات را با اختصاص ارز 4200 تومانی دنبال کردیم، متوجه شدیم که 15 میلیارد دلار در اقلام مختلف اعم از کالای اساسی، دارو و ... واردات داشتهایم، اما در سال 99 گفتند که 6 میلیارد دلار آن را کم میکنییم و تنها 9 میلیارد دلار در نظر می گیریم، اولا در همین مجلس دیدیم که بین وزارت صمت و وزارت جهاد کشاورزی دعوای شدیدی هست، از طرف دیگر بین بانک مرکزی و وزارت اقتصاد دعوا وجود دارد و در نهایت هم هر 4 بخش با یکدیگر دعوا داشتند. مسئله بعدی هم این بود که وزارت نفت امکان انتقال ارز داشت، اما این کار را نمی کردم و شنیدم که وزیر اقتصاد و عزیزی که در سازمان برنامه متولی کار است، معترض بودند که وزارت نفت به وظایف خودش عمل نمی کند.
یک جلسه ای در حدود 2 ماه پیش بود که وزیر نفت، وزیر صمت، کشاورزی، اقتصاد و رئیس بانک مرکزی حضور داشتند، رئیس بانک مرکزی عنوان کرد که ما مشکل انتقال ارز داریم که بنده گفتم ما چنین مشکلی نداریم و شما دقیق صحبت کنید. رئیس بانک مرکزی اعلام کرد که چطور این حرف را می زنید که بنده در جواب گفتم ارز حداکثر با 2 ماه اختلاف وارد می شود اما در حساب های وزارت نفت است، حتی اسامی حسابها و بانک ها را هم گفتم. آقای همتی گفت بنده از این مسئله خبر ندارم، در جواب گفتم مشکل کشور این است که شما خبر ندارید، از وزیر نفت سوال کنید. وزیر نفت گفت که این پول ها 14.5 درصد خودمان است، گفتم نه، اینطور نیست و حساب خودمان نداریم و این پول ها در حساب های وزارت نفت است. البته بعدا دیدیم که این پول ها را جابه جا کردند.
اینجا باید این نکته را هم درباره نهاده های دامی بگویم که همان قیمتی که سال 98 بود، برای سال 99 در نظر گرفتند، اما سال 99 به دلیل کرونا قیمت آن بالا رفت و 11 درصد ورود نهاده ها به کشور کاهش یافت، در حالی که بانک مرکزی اعلام کرد همان پول سال 98 را برای 99 هم در نظر گرفته است و مشکل کجاست؟ در حالی که اصلا دقت نکردند در عرصه جهانی به دلیل کرونا قیمت نهاده ها بالا رفته است!
مثال دیگر؛ ما 125 میلیون تن تولید پروتینی، کشاورزی و باغداری در داخل کشور داریم که از این تعداد 109 میلیون تن کشاورزی و باغداری و 16 میلیون تن آن پروتئینی است، 360 میلیون دلار برای سم، کود و بذر اصلاح شده لازم بود و دولت در آن 6 میلیارد دلاری که کم کرده بود، این 360 میلیون دلار را حذف و اعلام کرد آن را از طریق ارز آزاد وارد کنید و عملا شرایطی را به گونه ای رقم زد که قیمت کود 100 برابر شد، خود جهاد کشاورزی اصرار داشت و اعلام می کرد که در حال نابودی هستیم، ولی به آنها میگوییم چرا این کار میکنید، میگویند نه، مصوب است! ببینید، متاسفانه این غیرت دینی وجود ندارد.
*اولین گام شما برای بیکاران چیست؟
بنده گامهای متفاوتی برمی دارم. اولین کار این است که دولت را از رقابت با تولید عقب میکشم و بانک را از پیمانکاری و دلالی و بازارسیاه چرخوانی، به کمک کار تولید منتقل می کنم و دولت امروز به جای اینکه دست تولیدکننده را بگیرد، پای او را می گیرد و وقتی تولیدکننده با کله زمین می خورد، به او می خندد و تازه می گوید در حال کمک کردن هستم.
حکایت ما مانند ماشینی است که از 4 طرف، افرادی در حال هل دادنش هستند و علی رغم اینکه خسته می شوند، میگویند چرا ماشین حرکت نمی کند؟ در حالی که نمی بینند خودشان تلاش همدیگر را خنثی می کنند و این مسئله در بخشی از کشور وجود دارد. از طرف دیگر در همین دولت حالی برای انجام دادن وجود ندارد.
اولین کاری که بنده انجام می دهم، مقرراتزدایی از تولید است، سهولت صدور مجوز هم دیگر اقدام ما است، در حالی که الان 80 درصد مجوزها به واسطه رانت صادر می شود. همچنین امکانی را فراهم می کنم که تولیدکننده سیاست باثباتی را ببیند، همین که تولید شروع شد اثراتش در بیکاری، در تورم، در زندگی شاداب خانواده ها و ... ایجاد میشود. اشکالی که در کشور ما وجود دارد این است که در گذشته دولت نفت میفروخت، خودش را سرپا نگه می داشت و تصور هم می شد که رئیس دولت تنها رئیس کارمندان خودش است و کاری با مردم نداشته است.
طی سال های اخیر دولت موجود کاری که کرده این است که با افزایش تورم خودش را اداره کرده و مانند بچه پولدارها هم خرج کرده است. اولین تلاشم این است که از اصلاح خود دولت شروع کنم و دولت را در حمایت از تولید و مردم قرار دهم؛ آن زمان شما می بینید که چه جهشی در تولید و صادرات انجام میشود.
*می دانید سن ازدواج چقدر است؟
آقایان 30 سال و خانم ها 24 سال و 29 سالگی هم بچه دار می شوند. جالب است بدانید که آقایان به صورت میانگین در 33 سالگی به سر کار می روند!
*فکر می کنید سن ازدواج چقدر باید باشد؟
بنده 3 دختر دارم که بچه اولم در دبیرستان ازدواج کرد و بچه دوم و سوم بعد از کنکور ازدواج کردند و بدون اینکه اصلا بنده بخواهم فشاری را بیاورم و الان هم 4 نوه دارم و تحصیلات عالیه دارند و در جامعه نیز به فعالیت می پردازند. ازدواج نه تنها مانع تحصیلشان نشد، بلکه بچه دار شدن هم مانع این کار نشد.
*جهیزیه و مهریه دختران چطور بوده است؟
مهریهشان 14 سکه طلا بوده است و تمام خواهرانم هم همین میزان مهریه دارند.
*برای جهزیه چقدر هزینه کردید؟
قیمت جهیریه متفاوت بود اما همه آنها از کالای ایرانی بوده است. یعنی الان که رسم شده باید کالای ایرانی باشد، اما ما از دهه 70 این کار را انجام می دادیم. من سال 66 به مکه رفتم و زمانی که برگشتم هیچ سوغاتی از مکه نیاوردم و تنها 4 لیتر آب زمزم آوردم و زمانی که به فرودگاه تهران رسیدم، از آنجا کالای ایرانی خریدم.
*الان می دانید قیمت کالای ایرانی چقدر است؟
بله. خیلی بالاست.
*با همه این اوصاف، اولین گام تان برای ازدواج جوانان چیست؟
اولین گامم در این زمینه، در خصوص اشتغال است که البته این با حلوا حلوا دهن شیرین نمی شود؛ در این زمینه و در حوزه مسکن و تنظیم آن و ایجاد تسهیلات برای ازدواج و تسهیلاتی که به یک نوعی امکان فعال کردن تولید داخل را داشته باشد، اقدام میکنم. به عبارت دیگر کاری می کنیم که افراد کالای تولید داخل را بخرند.
یکی از ویژگی های تحریم این بود که در داخل کشور یک فرم قابل قبولی در حوزه لوازم خانگی رسیدیم. لذا نوع مواجهه بنده با نوع مواجهه برخی از آقایان که مدام توصیه می کنند و پول ... میکنند، متفاوت است و بنده چون 13 سال بودجه بسته ام و می دانم هزینه و درآمد یعنی چه و از وضعیت کشور آگاهم، تمام تلاشم این است که از ظرفیت های داخل مجموعه بودجه و امکانات استفاده و برای زوج های جوان تسهیلات ایجاد کنم. ما الان 3 و نیم میلیون زن سرپرست خانوار داریم و 21 میلیون زن خانهدار داریم و همچنین بسیاری از جوانان ما امروز بیکار هستند و سعیام این است که از طریق یک نوع نگاه جدید به عرصه و قبول مسئولیت های لازم کار را پیش ببرم. متاسفانه دولت های ما مسئولیتپذیر نبوده اند.
*از فضای مجازی خبر دارید؟
بسیار زیاد.
*با خیال راحت فرزندان و نوه هایتان از فضای مجازی استفاده می کنند و دغدغه این حوزه را دارید یا خیر ؟
معمولا یک چیزی گفته می شود که کاسه داغتر از اش نشوید، عین این قضیه برای فضای مجازی هم وجود دارد! انگلیس قانون مستحکمی ناظر به صیانت کودک و نوجوان از فضای مجازی دارد، ولی داخل کشور عده ای با جوانان ما نامردی می کنند و نمی گذارند این اتفاق رخ بدهد.
بنده با فضای مجازی موافقم و آن را یک موهبت بزرگ الهی می دانم که به دست انسان مهیا شده است اما در خصوص نقاطی که به سلامت اخلاقی نوجوانان و امنیت خانواده ها هجوم می برد، حتما دقت میکنم. مگر می شود که اوباما زن و بچههایش را از پرسه در فضای مجازی جلوگیری می کند اما ما این مسیر را باز بگذاریم. بنده حکمرانی بر فضای مجازی و دولت الکترونیک را در سال اول دولتم به مردم وعده می دهم، نکته دیگر اپلیکیشن های موجود در فضای مجازی است که داخلی ها را تقویت کرده و خارجی ها را هم ملزم می کنم که به داخل کشور آمده و با قواعد کشور کار کنند. ما که کمتر از ترکیه نیستیم؛ این کشور برای آنها تعیین تکلیف می کنند اما مسئولین ما پایشان در مقابل آنها می لرزد.
تا زمانی که ما در کشور قابلیت ایجاد نکنیم ممکن است آنها مسیر خودشان را بروند و به همین دلیل توسعه فضای مجازی از وظایف ماست و این هم ربطی به الان ندارد. سال 80 در مشهد جلوی 1250 دانشجو سخنرانی کردم و گفتم اینترنت یک موهبت است و باید از آن استفاده کرد. بله اگر عرضه استفاده از آن را نداریم مسئله دیگری است. متاسفانه دولت فعلی و کسانی که نگاه ابزاری به جامعه دارند، دائما مردم را می ترسانند؛ من معتقدم با همه وجود باید این حوزه را توسعه داده و ضابطهمند کرد.
(بخش دوم برنامه)
*متولد 1344 در تهران هستید؛ شغل پدرتان چه بود؟
شغل پدرم آزاد بود و در کنار آن داور بینالمللی کشتی بودند و از دوستان جوان پهلوان تختی.
*پدر و مادرتان در قید حیات هستند؟
پدرم از دنیا رفته اما مادرم هستند.
*چند خواهر و برادر هستید؟
دو خواهر و 4 برادر هستیم.
*از بین خواهر و برادرها تنها شما در مسئولیت های سیاسی و اجتماعی حضور دارید؟
بله. البته آنها از من بهترند.
*چه سالی ازدواج کردید؟
سال 68
*چطور با همسرتان آشنا شدید؟
به صورت محلی و مادرم در هیات ایشان را دیده بودید.
*مهریه همسرتان چقدر است؟
50 مثقال نقره.
*خطبه عقدتان را چه کسی خواند؟
مرحوم عموی همسرم.
*تحصیلات همسرتان چقدر است؟
ایشان تحصیلات حوزوی داشته و فعال فرهنگی هستند.
*زمانی که شما به مدرسه می رفتید زمانی که به شما برای انشاء می گفتند، می خواهند چه کار شوید، تصور می کردید روزی نامزد انتخابات ریاست جمهوری شوید؟
نه. ولی همیشه تصور می کردم یا خلبان و یا پزشک می شوم.
*چند فرزند دارید؟
3 دختر و 4 نوه
*تحصیلات فرزندان تان چیست؟
همه شان فوق لیسانس هستند و یکی در حال تحصیل در این مقطع تحصیلی است. یکی از فرزندانم معلم، دیگری در حوزه نرم افزار و دیگری هم در حال تحصیل در علوم شناختی است و علاقه زیادی هم به هوش مصنوعی دارد.
*در فضای مجازی مطرح شد که شما دو همسر دارید و حتی اعلام کردید که بر اساس فتوای رهبر انقلاب این مسئله اشکالی هم ندارد، در این زمینه صحبت کنید.
بله، متاسفانه وقتی دستشان به جایی بند نیست، دروغ جعل می کنند و مایه خجالت است. نمی دانم چرا عده ای اینقدر ترسیده اند که انگار خبرهایی هست! بله خبرهایی هست! و معتقدم با تجربه 2 دهه در مبارزه با مفاسد و یا بک نگاه سیستم و هوشمندانه و با به میدان آوردن مردم، ریشه فساد چه در حوزه اقتصادی و چه اداری را خواهیم خشکاند.
*در کارهای منزل به همسرتان کمک می کنید؟
وقت نمی کنم که بخواهم آن را انجام دهم. زحمت ما بر دوش همسرم است.
*آشپزی بلد هستید؟
بله. انواع و اقسام تخم مرغ را می توانم بپزم.
*تفریح تان چیست؟
هفته ای یکبار فرزندانم در منزل ما جمع می شوند و تفریح ام زمانی که فرزندان و نوه هایم می آیند و با آنها کشتی می گیرم. همین امروز نوه هایم آمده بودند و آنها اجازه نمی دادند که من بیایم. علاوه بر آن با برخی از دوستانم هفتگی به کوه می روم.
*اهل ورزش هستید؟
ورزشکار بوده ام و ورزشکاران را نیز دوست دارم. ورزشکار بوده ام به این معنا که چون پدرم داور بین المللی کشتی بود، در خون و وجودمان کشتی وجود دارد اما سال 62 که دستم را خدا پذیرفت و شکرش میکنم، هر چند که با یک دست کشتی می گرفتم، اما آن را کنار گذاشتم و الان نیز کوه را دنبال می کنم اما نه به معنی کوه پیمایی حرفه ای، بلکه همین کوه هایی مانند سوهانک می روم.
*آخرین فیلم سینمایی و سریالی که دیده اید، چه بود؟
هر چند که شاید خوب هم نباشد، اما واقعا فرصت ندارم. از صدا و سیما اخبار را دنبال می کنم اما مسئولیت خطیری بر گردنم است و در حدود 10 ماهی که مسئول مرکز پژوهش ها هستم، برخی هفته ها 3 شب در محل کار می خوابیدم و از روز اول با خانمم در همان سال 68 شرط کردم و گفتم که وقف انقلاب اسلامی و مردم هستم، زندگیات را طوری تنظیم کن که این مسئله را بپذیری و همسرم هم لطف کرده و آن را پذیرفته است.
*تا به حال به اطراف شهرهای بزرگ سر زده اید؟
بله؛ به صورت هفتگی. آن زمان که نماینده تهران بودم به صورت هفتگی به اسلامشهر و دیگر نقاط مختلف و شرق، غرب و جنوب تهران سر میزدیم و الان که نماینده قم هستم، هر پنجشنبه بین مردم میروم و حتی به منازلشان هم میروم.
*اوضاع را چطور میبینید؟
خیلی خراب است.
*باید چه کاری انجام داد؟
باید قیام کرد!
*بهتر از هر کسی می دانید که یکی از پایه های ازدواج، تامین مسکن است، می دانید طی سال های اخیر چقدر در این حوزه افزایش قیمت داشته و علت آن چیست؟
بله، علتش این است که طی 5 - 6 سال گذشته دولت اراده ای برای ساخت مسکن نداشته و با انباشتی از تقاضا روبرو هستیم. ما سالانه 700 هزار ازدواج داریم و حدود 170 هزار طلاق هم ثبت می شود و هیچ قید و بندی را دولت برای کمک به حوزه مسکن قبول نکرده و نتوانسته نیاز این بخش را تامین کند.
خود مسکن هم به یک کالای سوداگری تبدیل شده و بانک ها و دیگر مجموعه ها در این حوزه سرمایه گذاری کردهاند و این باعث شده تا 28.9 درصد از هزینه یک خانوار برای اجاره در استان ها و در تهران 58 درصد از هزینه یک خانوار برای اجاره یک خانه 75 متری صرف شود. وقتی متراژ خانه به 100 متر می رسد در استان ها به 30 درصد در شهرستانها و در تهران 61 درصد هزینه خانوار را شامل می شود؛ یعنی مردم در حال له شدن هستند. الان اگر کسی می خواهد در تهران صاحبخانه شود اگر یک سوم درآمدش را کنار بگذارد بعد از 75 سال صاحب خانه می شود و دولت باید حرکت جدی داشته باشد و بنده 9 پیشران تحول اقتصادی را در بخش جهش تولید دنبال می کنم که یکی از آنها حوزه مسکن است.
*در حوزه مسکن اولین طرح جدیدی که دارید، چیست؟
ما 130 هزار هکتار بافت فرسوده و سکونتگاههای غیررسمی داریم و یک میلیون واحد در سال الزام مجلس به دولت برای ساخت مسکن است که 350 هزار خانه توسط خود مردم ساخته می شود. اگر یک بازه 3 ساله را برای ساخت مسکن در نظر بگیریم و حتی آن را 30 ماهه در نظر بگیریم، حداقل بیش از 8 تا 9 ماه صرف گرفتن مجوز می شود. ما 10 مرحله را باید برای گرفتن مجوز داشته باشیم که در کشورهای خارج این کار با یک نصف روز انجام می شود. متاسفانه هزار و یک مفسده تنها برای گرفتن مجوز ایجاد می شود.
اولین کاری که انجام می دهم به کمک شورای عالی استان ها این است که امکانی را فراهم می کنم که در روند صدور مجزوها تسریع ایجاد شود.
نکته دوم ایجاد تسهیلات دقیقی است که با استفاده از ابزارهای نوین مالی ایجاد می شود تا بتوان در حوزه مسکن ثبات ایجاد کرد. نکته بعدی ناظر بر 2.6 میلیون خانه خالی است که در تهران و شهرستان ها وجود دارد و درباره آنها ما حتما یک تصمیم جدی و قاطع می گیریم و اینطور نمی شود که سوداگران کاری کنند که خانه ها خالی بماند اما جوان ها خانه نداشته باشند.
بحث دیگر هم صنعتیسازی است که به شیوه نوین دنبال میشود و باعث بازسازی نوسازی بافت های فرسوده و سکونتگاه های غیررسمی می شود و این کار ظرفیت بزرگی را فراهم می کند و همچنین از منابع طبیعی در صورت نیاز استفاده می کنیم تا هزینه زمین به حداقل برسد و بعد از طریق تولید مسکن بازار اشتغال بالا و ایجاد تسهیلات برای مسکن خواهد بود. همچنین برای زوج های جوان و زنان سرپرست خانوار و کسانی که در دهک های پایین هستند، بسته تامین اجتماعی فراهم کرده که هم ناظر بر اعطای پول نقد، خدمات بن کالا، خدمات آموزش و سلامت است و یکی از ویژگی های آن هم ناظر بر مسکن است، به خصوص مسکنی که دولت به عنوان مسکن ملی می سازد. بنده خودم را مکلف می دانم که قانون اساسی را اجرا کنم.
*اگر رئیس جمهور شوید، قانون واقعی هدفمندسازی یارانه ها را اجرا می کنید؟ چرا که امروز برخی پولدارها همچنان یارانه دریافت می کنند، شما آنها را مستحق این کار می دانید؟
به هیج وجه! 3 دهک بالای جامعه، 4 دهک میانی و 3 دهک ضعیف جامعه، 3 نوع رفتار مختلف ناظر به آنها صورت می گیرد و آن 5 خدمتی که در حوزه سلامت، کمک مالی، آموزش، بن کالا و ... برای افراد طبقهبندی شده و منابع و مصارف آن را هم مشخص کرده ایم. کسی که ضعیفترین بخش جامعه، ما مکلف به کمک به او هستیم و به این قشر علاوه بر خدمات آموزشی و سلامتی، باید پول نیز به میزان مکلفی به آنها پرداخته شود چراکه باید به عدالت نزدیک شد تا این قشر هم با عزت زندگی کند.
*رئیس جمهوری جایگاهی است که هر تصمیمی بگیرد، مورد نقد عده ای قرار می گیرد، برخوردتان با نقدها چطور خواهد بود و پیشنهادتان به منتقدان چیست؟
بنده 14 سال متعلق به جریان جنبش دانشجویی هستم و اساس کارم هم نقد کردن و نقد شنیدن بوده است، لذا در مناظرات همیشه پیشقدم بودهام و باید سعه صدر هم داشته باشیم. در مجلس هم جنس ما همینطور است و محکم حرف مان را می زنیم و حرف هم می شنویم.
برای این ماجرا در حوزه سیاست و امنیت یک نهادسازی نوین می کنم، در بخش مدیریت تمرکززدایی می کنم که به شهرستان های کل کشور اختیار تام مالی، تصمیم گیری، برنامه ریزی و ... بدهم که در قالب سیاستگذاری هایی که به صورت کلی در کشور و میانی در استان ها انجام می شود، کارها را دنبال کنند. هر استان فرمانده محور کار است و این 450 شهرستان با یکدیگر رقابت کرده و یا هم افزایی می کنند، برای یک گام بالاتر و طبق یک کار جدی آمایشی که در همان سال اول انجام می شود، این مهم را دنبال می کنیم.
در دل این کار، در هر شهرستان یک نهادسازی نوین صورت می گیرد که اصل هشتم و 27 قانون اساسی را برای ما عملیاتی ند. امر به معروف و نهی از منکر مسئولین یک اصل است و اینکه مردم حق اعتراض دارند بر اساس اصل 27 قانون اساسی هم مسئله دیگری است و همه دغدغه ام این است که قانون اساسی را اجرا کنم. برای این کار نهادسازی نوین انجام می دهیم که در آن در ستادهای نمازجمعه از شنبه تا چهارشنبه امکانی فراهم شود که اگر مثلا کارگران هپکو اعتراض دارند، طرح اعتراضی را بدهند و در جلسه ای که جمعی که از عناصر موثر و کارشناسان فعال در هر شهرستان حضور دارند، مسئول هپکو و نماینده کارگران می آید و جواب می دهد و کارگران نظارت می کند. اولین کار ما این است که تمام فرمانداران، استانداران و خودم را در معرض مردم قرار می دهم و این نهادسازی نوین امکانی را فراهم می کند که ما مردمسالاری دینی را حاکم کنیم و این هم شدنی است و نقد از خود دولت اولویت اول و دولت را در معرض دیگران قرار داد، اولویت بعدی است. ایجاد شفافیت و امکان اعتراض مسئله دیگری است که دنبال می کنیم.
*عنوان کرده بودید که کارگزاران و اصلاح طلبان «خودی های متاخر» هستند، این مسئله را توضیح دهید! در حوزه نقد هم بین خودیها و خودیهای متاخر تفاوتی قائل هستید؟
نسبت به محور حق که ولی جامعه است، برخی متقدم و برخی متاخر هستند و این در زیارت جامعه، صلوات شعبانه و نهج البلاغه است و ادبیات دینی ما است. متاخر کسانی هستند که عملا از ولی و امام جامعه عقب افتاده و متقدم کسانی هستند که از ولی و امام 4 قدم جلوتر می روند و به امام اعتراض می کنند که چرا فلان کار را انجام نمی دهند.
متاخرین به تعبیر خودشان با عقلانیت بدون دقت نسبت به ارمان ها حرکت می کنند و عقلانیت شان، عقلانیت مادی و حداقلی است و متقدمین هم اشکال خاص خودشان را دارند. موضوع اصلاح طلبان و کارگزاران از این جنس است، البته فتنهگران شان کسانی هستند که دیگر سقوط می کنند.
*در بحث نقد خط قرمزی برای اینها دارید؟
برای حزباللهی هم خط قرمزی ندارم؛ بنده نه چپ و نه راست و نه بالا و نه پایین می شناسم. آنچه فهم می کنم این است که رهبری حکیم و مردم خوبی داریم و از تدابیر رهبری نهایت استفاده و تبعیت را میبرم و با مسئولین حداکثر مشارکت و با مردم حداکثر محبت و اغماض را خواهم داشت؛ یعنی نامه 53 نهجالبلاغه. ما مشکل مان این است که اسلامی عمل نمی کنیم.
*اگر رئیس جمهور شدید و نزدیک تان دچار فساد اقتصادی شدند، چه برخوردی می کنید؟
برخورد با آنها حتما سنگین تر از برخورد با کسان دیگر است.
*گفته بودید که چرا باید 70 درصد سپرده های بانکی متعلق به یک درصد جامعه باشد، آمار درست است؟
بله.
*اگر رئیس جمهور شوید برای متوازن سازی آن چه می کنید؟
بانک باید علاج شده و بازاز سرمایه احیا شود. بورس سطح تلاش اصلی ما است و بانک باید در خدمت تامین سرمایه قرار بگیرد، نه اینکه بانک برای خودش کارگزاری راه بیندازد و بانک خصوصی دست به دامن بانک دولتی شود و بانک های دولتی هم دستشان در جیب بانک مرکزی باشد و این سیستم معیوبی است. بنده بانک را سر جای خودش قرار مید هم و با یک منطق درست بازار سرمایه را تقویت کرده و افرادی که در بورس آسیب دیدند، امکانی را فراهم می کنیم برای کل کشور که بورس تنها یک منبع درآمد برای دولت نشود که 300 هزار میلیارد تومان در سال 99 از آن برداشت کند، بلکه به محلی تبدیل شود که مردم با اطمینان و سیاستگذاری درستی که دولت انجام می دهد بتوانند سرمایه گذاری دقیق کنند.
*مهمترین ویژگی مثبتی که در خودتان می بینید برای جایگاه ریاست جمهور کمک کند چیست؟
نوکری مردم و صداقت. یعنی بنده همه حرف هایی که الان زدم، همان حرف هایی است که 10 سال پیش، زمان دانشجویی و دوران جنگ می زدم. بنده نوکر مردم هستم و با مردم بودن برایم افتخار است و تمام تلاشم این است که قدر و منزلت ولی و امام جامعه را فهم کنم و این رهبر حکیم و بینظیر در جهان امروز را دریابم و بتوانم به خوبی خدمت گذار مردم تحت سایه ایشان باشم و همه آنچه در وجودم است را وقف مردم کنم.
معتقدم کشور نیاز به یک جهش و حرکت همه جانبه دارد و 25 محور تحولی را احصا کردهایم که بر مبنای الگوی جدید مدیریتی خواهد بود که در گذشته در دفاع مقدس آن را تجربه کردهایم و آن هم مشارکت کل مردم بر محور نخبگان و علم و عقلانیت بالا و شور و نشاط است، تا بتوانیم کل کشور را متحول کنیم. بزرگترین وظیفه خودم را نوکری مردم می دانم و کشور را به عنوان یک الگوی فرا روی جهان قرار دهیم.