تاریخ انتشار
پنجشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۲۵
کد مطلب : ۴۳۴۶۸۹
نامه فعال سیاسی-اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد به رهبر انقلاب پیرامون سد تنگسرخ؛
اجازه ندهید شهرستانهای بویراحمد، دنا و مارگون به غزهای در زاگرس تبدیل گردد / سدتنگسرخ به کام تولید و زیست بوم بویراحمد و دنا یا مانع تولید و علیه محیط زیست در این مناطق؟
۱
کبنا ؛«جانمحمد وطنپرست» فعال سیاسی - اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد نامهای در مورد وضع سد تنگ سرخ به رهبری نوشت.
به گزارش کبنا، متن این نامه در پی میآید:
محضر آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی
با سلام و تحیت
اجازه ندهید شهرستانهای بویراحمد، دنا و مارگون به غزهای در زاگرس تبدیل گردد.
با احترام به استحضار میرساند در یکی از مناطق شهرستان بویراحمد به عنوان شهرستان مرکزی استان کهگیلویه و بویراحمد، در منطقهای به نام “تنگ سرخ” واقع در مرز این استان و استان فارس، بر روی سرچشمه رودخانه بشار در بالادست سه شهرستان مارگون، دنا و بویراحمد و منطقه ابخیز استان کهگیلویه و بویراحمد، احداث سدی به نام “تنگ سرخ” در دستور کار قرار گرفته است. متأسفانه در تمام این سالها هر روز شاهد شدت گرفتن ابهامات و بدگمانیهای متعدد و عدم پاسخگویی و شفافیت قابل قبول پیرامون احداث این سد و نگرانی مردم این سه شهرستان هستیم. تناقضگویی و موارد تاسفبارِ گفتار برخی مسئولان(غیر علمی بودن آمار و اطلاعات مربوط به سد و عدم توجیه قابل قبول اهالی این سه شهرستان)، زمزمه عدم مطالعات ابتدایی کافی پیرامون احداث آن و شایعاتی مبنی بر دست داشتن مافیای آبِ وابسته به اصحاب قدرت و شایعهی دست داشتن زمینخواران، از جمله برخی وابستگان به بزرگان حکومت، سرداران نظامی و حتی علما در کنار عدم توجه طراحان و مجریان سد به وضعیت معیشت دهها هزار کشاورز و باغدار شهرستانهای بویراحمد، دنا و مارگون که پایین دست این سد در مسیر رودخانه تا خروج آن از مرز غربی استان کهگیلویه و بویراحمد قرار دارند و به تبع ان حاکم شدن فقر و فلاکت غیر تحمل بر زندگی این بخش از مردم، مواردی میباشند که در طول سالیان گذشته و به خصوص این روزها در میان مردم زبان به زبان میچرخد و درصورت اثبات صحت موارد فوق در آینده، شاهد ایجاد بحران ابی، تشنج، بدگمانیها، بیاعتمادی و کینه مردم این سه شهرستان نسبت به نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی خواهیم بود. لذا با توجه به موارد ذکر شده و برخی از تناقضگوییهای پیرامون ابهامات این سد، عدم شفافیت و برای دفاع از حقوق مردم محروم، مظلوم، همیشه در صحنه و وفادار استان کهگیلویه و بویراحمد و به خصوص ساکنین شهرستانهای بویراحمد، دنا و مارگون، به اجبار و در اثر ناچاری و عدم امید به پاسخگویی درست از طریق دیگر مسئولین و اٌرگانهای نظام در این سالها، حضرتعالی را مخاطب نامه خویش قرار دادیم و از شما معظمله به عنوان پرچمدار حمایت از مستضعفان منطقه، خواهشمندیم گروهی از متخصصین و متعهدین به نظام و شهدا، دلسوز و غیروابسته به اصحاب قدرت در کشور را جهت رفع ابهامات و تناقضگوییهای مطروحه پیرامون سد مذکور مشخص نمایید تا در صورت آشکار شدن خسارت به محیط زیست و خیانت به مردم این منطقه، بهویژه دهها هزار کشاورز، دامدار و باغدار مظلوم و محروم این مناطق که در تمام این سالها تنها افرادی بودند به شعارهای اقتصادی شما از جمله تولید ملی، رونق تولید و …جامه عمل پوشاندند،و به حرمت شهادت هزاران پدر و برادر این عزیزان قبل و بعد از انقلاب و در جنگ هشت ساله تحمیلی و حتی بعد از جنگ و برای مبارزه با گروهکهای معاند، تروریستی و تکفیری داخل و خارج کشور، که برای عزت و سربلندی انقلاب، نظام جمهوری اسلامی و شخص شما بوده اقدامات لازم را جهت توقف ساخت این سد مبذول فرمائید. بیشک در آینده نه چندان دور در صورت بروز مشکلات ذکر شده ناشی از احداث این سد و تاثیر بر معیشت، زندگی مردم و زیستبوم شهرستانهای بویراحمد، دنا و مارگون،و تضعیف گردشگری این سه شهرستان به عنوان پایتخت طبیعت ایران، مردم احساس خواهند کرد که به شدت مظلوم واقع شدهاند انهم توسط حکومتی که خود مدعی پرچمداریِ حمایت از مستضعفان منطقه، جهان و به ویژه مردم مظلوم فلسطین میباشد. بنابراین مردم دچار شک و تردید نسبت به سیاست و ادعای حکومت در حمایت از مظلومان منطقه خواهند شد. و این نامه توسط یکی از همان کشاورز زادگان روستایی مظلوم اما وفادار و ساکن حاشیه همین رودخانه خدمت شما ارسال میگردد و یقین دارم همانگونه که به فرموده مولایمان علی (ع)، به وقت یاری شما، در این سالها خواب نبودیم تا زیر لگد دشمن بیدار شویم امروز نیز انتظار میرود همانند دیگر مسائل کلان و مهم داخلی و خارجی، بیداری شما رهبر فرزانه را برای یاری این مردم زجر کشیده اما شجاع و کمنظیر را مشاهده کنیم و این مورد کمترین حقوق ما بر گردن حاکمیت است.
لازم است در ابتدا به برخی از مشخصات سد و اهداف آن بر اساس اظهارات مسئولین ذیربط اشاره نمایم:
سد تنگ سرخ از نوع خاکی با هسته رسی، حجم مغزن ۱۲۵ میلیون متر مکعب و حجم تنظیم سالیانه ۲۰۰ میلیون متر مکعب میباشد، ارتفاع آن از پی ۶۶.۵ و عرض تاج ۱۰ متر با طول تاج ۹۱۷ متر میباشد که مطالعات ابتدایی آن از سال ۱۳۸۶ آغاز و در آذر ماه ۱۳۹۱ توسط وزیر کشور کلنگزنی گردید و در ظاهر و به اظهارات مسئولین، تا به امروز با اهداف زیر طراحی و در حال احداث میباشد:
۱تأمین آب شرب بخشی از شهرستانهای بویراحمد و دنا به میزان ۲۵.۵ میلیون متر مکعب در سال. ۲ تامین آب صنعتی یاسوج به میزان ۱۷ میلیون مترمکعب.
۳_ تامین آب کشاورزی شهرستانهای بویراحمد و دنا به میزان ۴۲۰۴ میلیون متر مکعب در سال.
۴تامین آب زیست محیطی رودخانه به میزان ۳۳ میلیون متر مکعب. ۵ فراهم کردن امکانات تفریحی و سیاحتی با توجه به جذابیت توریستی منطقه.
۶کنترل سیلاب و جلوگیری از خسارت آن به سازههای موجود در حاشیهی رودخانه در پایین دست. ۷ تامین بخشی از آب شرب و صنایع شیراز به میزان ۷۲ میلیون متر مکعب در سال و احتمالاً تلاش برای بالا بردن این سهم در آینده.
در ادمه به بیان برخی ابهامات، در میان مردم راجع به احداث این سد، تناقضگویی مسئولین ذیربط، تجارب سدسازی در ایران و استدلالهایی، که بررسی مجدد پیرامون توجیه فنی، زیستمحیطی ، اقتصادی و گردشگری ساخت این سد در کمترین زمان ممکن و توسط دستگاههای ذیربط حاکمیت جمهوری اسلامی ایران به عنوان پرچمدار حمایت از مستضعفان منطقه را یک واجب عقلی و شرعی میداند، خواهم پرداخت.
۱_ برخی از مسئولین مرتبط با احداث “سد تنگ سرخ” در پاسخ به انتقادات برخی فعالان سیاسی، اجتماعی و زیستمحیطی متاسفانه سریعا گارد حق به جانب گرفته و عنوان مینمایند مگر میشود احداث چنین سدی با حجم ذخیره ۱۲۵ میلیون متر مکعب و این میزان هزینه در یک منطقه بکر و دست نخورده در کنار کوه دنا و جنگلهای زاگرس در بالادست شهر یاسوج پایتخت طبیعت ایران، بدون مطالعات صورت گرفته باشد و آمار و ارقام پیشبینی شده با آمار و ارقام واقعی در آینده متفاوت باشد؟
موضوع اول این است که تجارب متفاوت سدسازی برخی سدها در ایران از جمله سد ۱۵ خرداد، سد اسفراین، سد مارون، سد درودزن، سد خسروی، سد شهید پارسا، سد ستارخان، سد ارس، سد خوزستان، سد زاینده رود، سد اکباتان، سد استقلال و سد نکوآباد با گذشت زمان میان اعداد و ارقام طراحی و پیش بینی شده با واقعیت به خصوص در هنگام خشکسالی و بحران اب فاصله افتاد!
و به عنوان مثالی قابل تامل در عدم مطالعات لازم و کافی سدها، میتوان به سد گتوند در خوزستان اشاره نمود که یکی از فجایع سدسازی کشور است. سدی که به عنوان بلندترین سد خاکی کشور و دومین دریاچه مصنوعی ایران با مخزنی تقریبا چهل ۴۰برابر مخزن سد تنگ سرخ میباشد که هنوز هزینه دقیق آن مشخص نیست و به نقل عدهای بالای ۴۴ هزار میلیارد تومان به پول امروز هزینه اجرای آن توسط شرکت خاتم الانبیا با این حجم از منابع و امکانات گردید، مشاوره و طراحی آن توسط شرکت مهاب قدس با همکاری یک شرکت خارجی به عنوان یکی از بزرگترین شرکتهای مشاور کشور با صدها متخصص حوزههای مختلف که تجربه مطالعه و طراحی صدها سد در کشور را دارا میباشد انجام گرفته است، در استان خوزستان احداث گردید و امروز با آب شدن کوه نمک پشت سد، به عنوان یک فاجعه عمرانی و مدیریتی از آن یاد میشود و به عنوان لکه ننگی بر پیشانی صنعت سدسازی ما خودنمایی میکند که بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند باید تخریب گردد. بنابراین چگونه میتوان با این صراحت گفت که در مطالعات سد تنگ سرخ احتمال کوچکترین خلل و اشتباهی نزدیک به صفر میباشد؟
۲_ یکی از اهداف دیگر احداث سد تنگسرخ را توسعه گردشگری و اقتصادی ساکنین محدوده اطراف دریاچهی سد عنوان نمودهاند.
ابهامی که راجع به چنین ادعایی وجود دارد این است که با یک بررسی ساده و ابتدایی متوجه میشویم که مناطق مذکور همین امروز به دلیل دسترسی به فاکتورهای لازم تنها با هزینهای ناچیز برای فراهم کردن زیرساختهای گردشگری و انتقال آب از طریق رودخانه با پمپاژ و مدیریت آب چشمههای اطراف میتوانند تا حد قابل قبولی به سمت توسعه اقتصادی و گردشگری حرکت نمایند و در نگاه برخی از مردم، موضوع توسعه گردشگری و اقتصادی شبیه کلاه گشادیست که قرار است برای دلخوشی و جلوگیری از بخشی از معارضات محلی بر سر مردم گذاشته شود. نباید فراموش کرد که به دلیل شیب نزولی کاهش آب رودخانهها و چشمهها در سالهای گذشته، آب مسیر رودخانه در صورت احداث سد قطعاً در فصول گرم به دلیل مصارف بالای آب پشت سد و احتمال افزایش سهم آب شیراز به بهانه تنش ابی شیراز و نیاز به آب شرب این شهر، شاهد کاهش شدید آب رودخانه در مسیر ۱۴۰ الی ۱۵۰ کیلومتری آن در استان کهگیلویه و بویراحمد خواهیم بود که این کاهش آب، پتانسیل ۱۵۰ کیلومتر مربعی گردشگری با شعاع ۵۰۰ متر اطراف رودخانه را به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد و ان را نابود میکند. بنابراین، به باور مردم معایب احداث سد در بحث توسعه گردشگری به مراتب صدها برابر بیشتر از محاسن آن میباشد.و جالب است بدانیم سهم حقابه گردشگری مسیر پایین دست تا مرز خروجی استان که یکی از موارد مهم گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد می باشد در طراحی در نظر گرفته نشده است.و این در حالیست که این سه شهرستان به دلیل نزدیکی به استانهای جنوبی تنها امید مردم محروم جنوب کشور برای مسافرت با کمترین هزینه ممکن هستند و حاشیه رودخانه بشار در این مناطق از اصلیترین موارد گردشگری محسوب میشود که با احداث سد کم کم به سمت نابودی پیش خواهد رفت.
۳_ تخصیص ۴۳ میلیاردی به صورت ناگهانی در ماههای ابتدایی امسال برای اجرای سد و همچنین در نظر گرفتن رقم عجیب ۲۱۰ میلیارد از ۳۳۵ میلیارد مبلغ اجرایی ماده ۵۶ مربوط به استان کهگیلویه و بویراحمد به نقل از استاندار استان جناب حسین کلانتری به سد تنگ سرخ، و ۱۲۰میلیاردی به نقل از برخی مسئولین، نیز باعث ایجاد شبهاتی در میان برخی از مردم گردیده و احساس مردم این است که پشت این اختصاصهای کلان و عجلهای در این شرایط سخت اقتصادی و کسری بودجه شدید، به خصوص ۲۱۰ میلیارد ذیل ماده ۵۶، دست مافیای آب و در سوی دیگر نوعی استثمار مرکز_پیرامون وجود دارد که به دلیل شدت گرفتن انتقادات، مطالبهگری مردم، ترس از شفاف شدن ابهامات و واقعیات پشت ساخت این سد، نداشتن کوچکترین مطالعات زیست محیطی، عدم توجیه فنی و اقتصادی و گردشگری برای پایین دست و مشخص شدن خسارت بزرگ احداث این سد، به ویژه خسارت به دهها هزار کشاورز، دامدار و باغدار مسیر ۱۵۰ کیلومتری ساکن در صدها روستای حاشیه رودخانه، در تلاشند هر چه سریعتر احداث سد به پایان برسد، انهم به نقل عدهای تا به امروز برخی از همین ابهامات و تناقضات باعث گردیده بود وزارت نیرو، سازمان محیط زیست و دستگاههای دیگر از ترس تنش و تشنج اینده این سد، دچار تردید بودند که ساخت این سد با اهدف مطروحه، هیچ گونه توجیه زیست محیطی و اقتصادی و گردشگری برای مناطق پایین دست نخواهد داشت.
۴_ یکی دیگر از مواردی که توسط سرپرست سابق آب منطقهای استان کهگیلویه و بویراحمد عنوان گردید، پرداخت بهای آب ورودی به شیراز، توسط سازمان آب منطقهای استان فارس به حساب سازمان آب منطقهای استان کهگیلویه و بویراحمد میباشد
این مورد نیز نه تنها سودی برای مردم استان و به ویژه سه شهرستان بویراحمد، دنا و مارگون ندارد بلکه خام فروشی آنهم آبفروشی به عنوان تنها نیروی محرکه و عامل اصلی تولید ناخالص این سه شهرستان از جمله در بحث دامداری، کشاورزی و باغداری را کدام شرع، عقل، علم و قانون خواهد پذیرفت؟ زیرا تولید ناخالص داخلی و تولیدات کشاورزی، باغی و دامداری به عنوان تنها منابع درآمدزایی مردم محروم و درمانده این سه شهرستان به شدت کاهش پیدا خواهد کرد تا درآمد فروش آب به حساب سازمان آب منطقهای استان که معلوم نیست چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد واریز گردد، آنهم زمانیکه کشاورزان، دامداران و باغداران تنها کسانی میباشند که در تمام این سالها با وجود درآمد اندک و قطره چکانی، از این طریق به شعارهای اقتصادی حضرتعالی جامه عمل پوشاندهاند. و شما رهبر فرزانه انقلاب به خوبی میدانید این مردم محروم، صادق و شجاع ولی نعمتان انقلاب می باشند که شما را در هیچ بزنگاهی تنها نخواهند گذاشت و با همین اندک نان حاصل از دامداری و کشاورزی، فرزندانی بی نظیری را برای شهادت در راه ارمانهای انقلاب پرورش و تحویل نظام جمهوری اسلامی دادهاند که هر کدام برای شما و امت مسلمان حکم لشکر تک نفره را داشتهاند و دارند.
۵_یکی دیگر از ادعاهای طراحان و مجریان “سد تنگ سرخ”، احداث این سد با هدف جلوگیری از سیلاب و تخریب سازههای حاشیه رودخانه به ویژه در شهر یاسوج میباشد.
اما این در حالیست که سازمان آب منطقهای استان کهگیلویه و بویراحمد در پاسخ به مطالبه فعالان و حامیان محیط زیست مبنی بر اینکه سد تنگ سرخ به نام یاسوج اما به کام شیراز است و بخش زیادی از آب رودخانه بشار و زیست بوم منطقه در پشت سد به شیراز انتقال داده میشود، مدعی شدهاند بخش اعظم آورد رودخانه بشار، بعد از ساختگاه سد تنگ سرخ، چشمههای پایین دست از جمله خرمناز، گردوکنکک، قلات می باشد. این موضوع یکی از تناقضات بزرگ ساخت این سد میباشد که از یک سو ادعا میکنند احداث سد باعث جمع شدن، کنترل سیلابها و روانآبهای نرسیده به یاسوج و چسبیده به این شهر خواهد شد، در نتیجه از سیلاب و ویرانی جلوگیری خواهد کرد و از سوی دیگر ادعا میکنند سد در بالاترین محل ممکن ساخته شده و تاثیر آنچنانی بر آب رودخانه بشار، آبریز و آبخیر و رواناب های پشت یاسوج ندارد.
به راستی چگونه ممکن است سدی در بالاترین قسمت سرچشمه اصلی رودخانه در حال ساخت باشد اما روانآبها و سیلابها را در فصل زمستان در مسیر پایین دست سد را کنترل نماید؟! (شایعات زیادی نیز وجود دارد که به دلیل اینکه جامعه هدف احداث چنین سدی شیراز می باشد ساخت ان را به بالترین کد ارتفاعی انتقال داده اند و قرار است دو چشمه دیگر پایین دست و نزدیک به سد را در سالهای اینده به بهانه بحران ابی شیراز با لوله گذاری و پمپاژ به انجا انتقال دهند)
۶_ موضوع مهم و پرحاشیهی دیگر پیرامون “سد تنگ سرخ” یاسوج واقع بر رودخانه بشار، مربوط به مطالعات محیط زیست و توجیه زیست محیطی این سد میباشد. کارفرما، مجریان و برخی مسئولان استانی بارها ادعا نمودهاند که “سد تنگ سرخ” مجوز محیط زیستی دارد و ادعای فعالان محیط زیست، مبنی بر نداشتن مجوز از اساس رد خواهد شد.
در پاسخ به ادعای کارفرما و مسئولان مربوطه باید گفت در طول سالیان گذشته حرف و حدیثهای بسیار مهمی بر عدم وجود مجوز زیست محیطی و مطالعات زیست محیطی این سد به گوش میرسد که متاسفانه مسئولان ذیربط سریعاً به پروژه دیگری با همین عنوان تنگ سرخ در شمال غرب شیراز اشاره مینمایند و ادعا میکنند فعالان محیط زیستی، آن سد تنگ سرخ که فاقد مجوز و توجیه زیست محیطی بوده را با این سد تنگ سرخ اشتباه گرفتهاند و این سد از ابتدا مجوز زیست محیطی داشته است در غیر اینصورت مجوز شروع ساخت نمیگرفت. اگرچه متخصصان زیست محیطی بارها اعلام کردهاند میزان و تنوع مخاطرات زیست محیطی این سد چندین برابر سد تنگسرخ شمال غرب شیراز است. و اگر با دقت مطالب و اتفاقات سالهای اخیر را بررسی نماییم به این موضوع پی خواهیم برد که بر اساس شواهد دقیقاً همین سد تنگسرخ در شرق یاسوج فاقد مطالعات زیست محیطی بوده است! و بدون مجوز کار احداث این سد شروع شده است و بر اساس برخی شنیدهها هر چند وقت اختلافاتی در این زمینه بین مسئولان سازمان محیط زیست کشور، استانداران، فعالان زیست محیطی و وزارت نیرو وجود داشته است و گاها در پشت درهای بسته تا مرز متوقف کردن کامل این سد پیش رفتهاند که میتوان به صحبتهای دوپهلوی این افراد در سالهای گذشته از طریق سایتهای خبری در این زمینه اشاره کرد.
اما مردم اعتقاد دارند با نفوذ گروهای ذینفع و مافیای اب و زمین، این موضوع مسکوت مانده است و مجدد شروع به فعالیت بر روی سد شده است.
موارد فوق حکایت از آن دارد که یقیناً سدی که باید قبل از ساخت، هزینه کردن منابع ملی(بیتالمال) مطالعات زیست محیطی آن انجام میگرفت، حتی تا چندین سال بعد از شروع ساخت هنوز چنین مجوزی نداشته است و هنوز نیز به احتمال زیاد مطالعات اصولی راجع به مسائل زیست محیطی این سد صورت نگرفته است. و اگر چنین چیزی وجود داشت چرا به صورت مشخص برای مردم تا به امروز شفافسازی نشده است؟و چه کسی باور میکند کاهش اب چنین رودخانهای دائمی چند صدهزار ساله با این شرایط خاص جغرافیایی خسارت زا نباشد و همین یک مورد به گمان فعالان حوزه سد سازی و محیط زیست، به دلیل وضعیت خاص زیست بوم این سه شهرستان و تاثیرپذیری از رودخانه مذکور به تنهایی کافیست تا روند احداث این سد برای همیشه متوقف گردد.
۷_در بحث حقآبه زیست بوم رودخانه، کارفرما مدعی شده که ۳۳ میلیون متر مکعب برای این حق آبه زیست بوم رودخانه در نظر گرفته شده است.
ابهامی که در این زمینه وجود دارد این است که به این آمار و ارقام تا چه اندازه میتوان استناد کرد و اعتماد داشت؟ و این مقدار دقیقا قرار است کدام کمبود حقابه زیستبوم را تامین کند؟ وقتی هزینه برخی مطالعات و پژوهشها در سالیان گذشته میلیاردها تومان بوده اما تنها اندک زمانی کوتاه صرف چنین مطالعاتی شده است. در ثانی، موضوعی که در هیچ کدام از بررسیها و تحقیقات راجع به حقآبهها به آن پرداخت نشده، عدم توجه و در نظر گرفتن حقآبه چند هزار هکتاری زمین های ابی حاشیه رودخانه، به عنوان تنها منبع درامد مردم مظلوم و محروم در مناطق بویراحمد، دنا و مارگون میباشد؛ مردمی که نه تنها درآمد زندگی، بلکه شکل زنده ماندن خود و اعضای خانواده انها، تا حدود زیادی وابسته به کشاورزی و باغداری در حاشیه مسیر رودخانه بشار با تولید محصولاتی از جمله گندم، برنج، عدس، جو، سایر حبوبات و باغداری و دامداری برای تامین مایحتاج ابتدایی سالیانه دارد.
احداث این سد در صورت کاهش آب رودخانه و انتقال به مناطق مختلف از پشت سد و همچنین روند نزولی بارشها در سالهای گذشته و آینده، قطعاً بزرگترین خیانت به قشر زحمتکش و همیشه در صحنه کشور در عرصه تولید میباشد.
و مورد بعدی که وجود دارد و به ان پرداخته نشده قابلیت بالای گردشگری این سه شهرستان، به عنوان قطب گردشگری جنوب در اینده در حاشیه این رودخانه میباشد که متاسفانه کوچکترین اشارهای به این حقابه، و بحث گردشگری در حاشیه رودخانه در مسیر ۱۴۰کیلومتری ان در استان نشده است و مردم ان واژه گردشگری ذکر شده در اهداف سد برای یک وسعت ناچیز را تنها فریب و سراب گردشگری میدانند و هیچ منطقی این موضوع را نخواهد پذیرفت.
۸_ یکی دیگر از اهداف سد تنگ سرخ تامین آب ۵۵۰۰ هکتار از زمینهای کشاورزی شهرستانهای بویراحمد و دنا در نظر گرفته شده است.
ابهامی که در این زمینه وجود دارد این است که کدام پشتوانه فنی و اقتصادی قابل قبول تایید میکند هنگامی که در پاییندست سد و در شهرستان دنا به جای ۱۰۰ تا ۱۱۰ کیلومتر لولهگذاری از سد تا زمینهای این شهرستان(فارغ از هزینه خود سد)، میتوان فقط با ده تا بیست کیلومتر لولهگذاری از رودخانهیِ کنار این زمینها به طرق متفاوت به جای ۵۵۰۰ هکتار، ۱۳۷۰۰هکتار زمین کشاورزی و باغداری را فقط در شهرستان دنا به تنهایی و بدون در نظر گرفتن شهرستان بویراحمد، به بهترین شکل تامین آب نمود و با بیست درصد هزینه فوق ۵۰۰۰ هکتار زمین را نیز در شهرستان بویراحمد متحول کرد، بدون اینکه اینهمه منابع ملی را بدون توجیه اقتصادی هزینه نماییم. البته شاید عدهای با اشاره به حجم آب ذخیره پشت سد برای سالهای کم آب این حرکت را توجیه نمایند اما ذخیره و ظرفیت آب پشت سد به حدی نیست که بتوان توجیه مناسبی برای این ضعف بزرگ باشد.
تاسف بارترین قسمت ماجرا در این موضوع زمانیست که مقدار زمین کشاورزی که قرار است در هر دو شهرستان دنا و بویراحمد از طریق سد تنگ سرخ تامین آب گردد ۵۵۰۰ هکتار اعلام شده اما میزان زمین کشاورزی آبی مردم به عنوان مهمترین منبع امرار معاش فعلی سه شهرستان، که امروز در حاشیه رودخانه بشار بدون هزینه خاصی آبیاری میشوند، و در صورت ایجاد سد تنگ سرخ قطعاً به دلیل کاهش تدریجی، نمودار نزولی بارشها، ذخایر آب پشت سد و انتقال حجم بالای آن به شیراز همگی به سمت بیآبی خواهند رفت، چندین برابر عدد ۵۵۰۰ هکتاری میباشد که بر روی آن برای دلخوشی مردم در تمام این سالها مانور میدهند آنهم هنگامی که قرار است چند صد میلیارد برای احداث این سد و لولهگذاری تا زمینهای فوق الذکر هزینه گردد؛ این مورد نیز به گفته عدهای کلاه گشاد دیگریست که قرار است بر سر مردم شهرستانهای دنا و بویراحمد گذاشته شود تا دلخوش به واژه قشنگ تامین آب کشاورزی از طریق سد باشند اما چندین برابر میزان هکتار پیش بینی شده، سبب دیم شدن زمینای ابی امروز مردم در حاشیه رودخانه و خسارت به مردم مظلوم و مغفول این مناطق خواهد گردید.
بر اساس شواهد و ابهامات موجود، بخاطر تناقضگویی برخی از مسئولین در بیان اهداف سد و تجارب سدسازی کشور در سالهای اخیر، امروز بسیاری از مردم به این نتیجه رسیدهاند که هدف اصلی از ساخت “سد تنگسرخ” تامین ۷۲ میلیون متر مکعبی آب شرب، صنعتی شیراز و در آینده افزایش این مقدار به بهانه بحران اب در شیراز و همچنین تامین آب کشاورزی بخشی از زمینهای مسیر ابرسانی به شیراز، با فشار برخی مافیای آبِ وابسته به اصحاب قدرت و زمینخوار استان فارس میباشد و همین مقدار در نظر گرفته فعلی یک ظلم آشکار به مردم سه شهرستان بویراحمد، دنا و مارگون به ویژه کشاورزان، دامداران، باغداران، خانوادههای معظم شهدا، جانبازان و آزادگان این دیار میباشد که با وجود غرق بودن در فقر و مشکلات فراوان، هنوز نظام، انقلاب و شما رهبر فرزانه انقلاب را تنها نگذاشتهاند و در عرصههای مختلف همانند مشارکتهای اجتماعی و تقابل با دشمنان خارجی و داخلی کنار نظام ایستادهاند و بیشترین هزینههای را متحمل شدهاند.
بیشک با انتقال آب حوضهی آبریز و به ویژه آبخیز مناطق بویراحمد، دنا و مارگون از این استان به استان فارس و به واقعیت پیوستن اتفاقاتی که در میان مردم زبان به زبان میچرخد نه تنها ممکن است امنیت منطقه در اینده به شدت به خطر بیافتد بلکه شاهد بدبینی و کینه مردم این مناطق نسبت به نظام جمهوری اسلامی خواهیم بود که به بیان استانهای همجوار، وفادارترین و عاشقترین مردم نسبت به نظام جمهوری اسلامی در طول این چهل سال بودهاند و با وجودی زیر فشارهای اقتصادی کمر خم کردهاند اما رگهای گردنشان از پیر تا جوان برای رگههای حیاتی این آب و خاک و نظام جمهوری اسلامی همیشه باد کرده است. برای این مردم این تناقض قابل هضم نیست چرا نظامی که در منطقه خاورمیانه خود را پرچمدار حمایت از مستضعفان معرفی میکند و بالاترین هزینهها برای دفاع از مستضعفان منطقه و آزادی غزه پرداخت کرده است و اگر مفاخر تاریخ این سرزمین همانند کوروشها و خواجه نصیر الدینها و اریوبرزنها و… به عنوان شهروند سر از خاک برون ارند قطعا به دلیل روحیه ظلم ستیزی کنار این نظام برای حمایت از مستضعفان منطقه قرار خواهند گرفت اما در همین نظام مردم استان ما دچار شک شبهه شدهاند که چگونه با سکوت ارکان مختلف حاکمیت، شاهد چنین خیانت آشکاری از جانب گروههای فشار و مافیای آب و زمین به صدها هزار مردمی میباشند تا آنها را به مستضعفانی در این مناطق و شهرستانهای بویراحمد دنا و مارگون را به غزهای در زاگرس تبدیل کنند که آبِ آن را میبرند اما بیآبی در آینده، نان و اعتماد این مردم عاشق را نیز بر باد خواهد داد و جای ان بی اعتمادی، خشم و دشمنی را بنشانند.
با روند نزولی بارشها، گرم شدن کره زمین و بالا رفتن مصارف مختلف، قطعاً در آینده سد ۱۲۵میلیون متر مکعبی قادر نخواهد بود حقآبه طبیعی و زیست محیطی رودخانه و کشاورزان و باغداران پاییندست رودخانه( حقآبه چند هزار هکتار زمین آبی حاشیه رودخانه در هیچ سندی مربوط به مطالعات سد در نظر گرفته نشده) تا مرز غربی استان کهگیلویه و بویراحمد و حق ابه گردشگری را تامین کند و برخی از مردم اعتقاد دارند در چند سال اول فقط برای دلخوشی طبیعت و زیست بوم منطقه، تنها مقداری از حقابه محیط زیست تامین می شود اما کم کم به دست فراموشی سپرده خواهد شد و کم کم ما شاهد مشکلات فراوان زیست محیطی، ایجاد جرقهی نابودی زیست بوم منطقه، حیات وحش منطقه و ظلم آشکار به کشاورزان و دامداران و کسانی که امروز فرزندان و برادران و زندگی خود را فدای انقلاب اسلامی کردهاند خواهیم بود.
و در پایان رهبر فرزانه و مدبر انقلاب اسلامی، ما از سرزمینی با شما سخن میگوییم که وسعت و جمعیت اندکی دارد و همین خصوصیتش موجب گردیده کمتر مورد توجه رسانه ها و بزرگان مدعی قدرشناسی این کشور قرار بگیرد، اما سهمش از هزینههای انقلاب و تاریخ این سرزمین برای امت اسلام، ملت ایران و خاک این کشور اگر بیشتر از کلانشهرها نباشد کمتر نیست، اگرچه هیچگاه به دنبال نام و آوازه و تظاهر نبودهاند.
فرزندان این استان در طول تاریخ همیشه در بزنگاهها، از پشت کوهها با اگاهی و شجاعت، برای همراهی و همدلی با دیگر هموطنان خویش و دفاع از اب، خاک و ناموس این سرزمین آمدند، آرزوهای خود را قربانی کردند تا آرزوی خواهران و برادرانشان در این کشور قربانی نشود و در آخر بدون هیچ چشمداشتی، باز به پشت کوهها بازگشتند و گمنامی صدها شهید این استان همانند شهید عبدالرسول زرین، به عنوان بزرگترین تک تیرانداز جنگهای معاصر جهان و فرماندهان ولامقامی همچون شهید سردار سید عبدالحسین ولیپور، سردار نورالله یزدانپناه، سردار عنایتالله بازگیر، سردار جانمحمد کریمی، سردار جواد دولتابادی و شهدای زندهای همچون سردار سید شکرالله واهبی زاده، سردار عوض شهابیفر، سردار علیمردان روستاد، سردار جواد عظیمیفر و صدها ازادمرد دیگر، گواهی بر اثبات گمنامی بزرگمردان این دیار میباشد که هر کدام حکم یک لشکر تک نفره را داشتند و دارند. بعد از جنگ تا به امروز نیز مرزها و مرزبانیها از میرجاوه تا تایباد، از ارس تا ماکو و از کارون تا خلیج نیلگون همیشه فارس بر مردانگی، شجاعت، صداقت و وفاداری کمنظیر فرزندان این سرزمین کوچک گ، همچون شهید سردار ستار اورنگ، سردار گودرز نجفی و… نسبت به نظام و رهبری مهر تایید خواهند زد. جالب است خدمت شما عرض نمایم روستاهای حاشیه همین رودخانه بعد از جنگ نیز هر کدام برای حفظ تمامیت ارضی کشور و سربلندی شما و نظام جمهوری اسلامی در مجامع بینالمللی، در مقابله با گروهکهای تروریستی داخلی، فرزندان ارزشمندی متعددی تقدیم این نظام کردهاند، لذا حضرتعالی به عنوان پرچمدار حمایت از مستضعفان در مقابل استکبار جهانی، اجازه ندهید که کوچکترین خیانتی در حق این مردم مظلوم، محروم اما مقتدر، همیشه در صحنه و عاشق نظام و رهبری گردد، انهم با مردمی که تا این اندازه با شما و نظام جمهوری اسلامی صادق هستند و شجاعانه با مشارکت حداکثری در اجتماعات، انتخابات و شهادت فرزندان خود حتی در این روزها در مرزهای مختلف کشور، به پای شما تا آخرین نفس ایستادهاند.
نباید مادران، پدران، برادران و خواهران این شهدا با دستان پینه بسته در حاشیهی این رودخانه در آینده احساس نمایند صداقت انها توسط حکومتی که تا مغز قرمز استخوان، درگیر عشق به ان بودند، به بازی گرفته شده و کم کم این عشق به بیاعتمادی و کینه تبدیل گردد. همانگونه که شما میدانید در برابر مردمی صادق و شجاع، با دو زبان هیچگاه نباید سخن گفت ابتدا با زبان زور و سپس با بیصداقتی!!! رضاشاه اشتباه اول را مرتکب شد و طعم تلخ سخن گفتن با زبان زور با این سرزمین کوچک را با هدف ادغام جامعه ایلی این مردم در جامعه ملی و توسعه قدرت خویش تجربه کرد زیرا مردم نوع رفتار قلدرمابانه ایشان را نوعی سلطهگری با زبان زور معنی کردند. و خاندان پهلوی زمانی که ادعا داشتند تمام منطقه از آنان بیم دارند، نه تنها از استان کوچک ما، بلکه از منطقهی کوچک جلیل و بابکان ما در هراس بودند و وای به روزی که خدای ناکردی ابهامات و شبهات پیرامون این سد واقعیت داشته باشد و مردم با وجود صدها مشکل، اما وفادار به نظام پی ببرند نظامی که تا این اندازه برایش هزینه میدادند با آنها صادق نبوده است و اینگونه، چنین خیانتی، عشق را به نفرت تبدیل خواهد کرد.
و درخواست آخر:
رهبر فرزانه انقلاب، به عنوان رهبر دینی امت به تبعیت از ائمه (ع) دستور فرمایید تا گروهی متخصص و متعهد مسئولیت بررسی معایب و محاسن این سد را بررسی کرده و واقعیت برای همه مردم شفاف شود تا بیشتر از این دچار شبهه و ابهامات متعدد نگردیم و در موضوع تامین اب شیراز نیز به تبعیت از قران، بهترین راه را انتخاب نمایند نه اینکه راحت ترین کار را به هر قیمتی گزینش کنند. زیرا اگر برای ما، شما و نظام جمهوری اسلامی راحت ترین انتخاب بر بهترین انتخاب در اولویت می باشد قید محور مقاومت را بزنیم و با وادادگی و پذیرفتن سلطه غرب و شرق، راحت زیستن و در رفاه بودن در کمترین زمان ممکن را به جای شرافتمندانه و عزتمندانه زیستن گزینش کنیم. ما نیز اعتقاد داریم دسترسی به اب سالم حق مسلم مردم شریف و نجیب شرافتمند شیرازیست اما اولویتها در یک حکومت اسلامی نباید فراموش شوند و باید زنده ماندن مردمی که تنها منبع زنده بودن و زندگی کردنشان کشاورزی و دامداری حاشیه این رودخانهست در اولویت باشد و قطع کردن حقآبه کشاورزی هزاران هکتار از زمینهای کشاورزی این مردم فقیر، مظلوم و وفادار به نظام، کاهش شدیدحقآبه زیست بوم و حیات وحش سه شهرستان دنا، بویراحمد و مارگون و قطع شدن حقآبه گردشگری حاشیه این رودخانه در تمام طول عبوری از استان کهگیلویه و بویراحمد، به بهانه آبرسانی به بخشی از شهر شیراز، راحتترین کاریست که نظام جمهوری اسلامی به قیمت ذبح نان، اعتماد و وفاداری مردم شهرستانهای بویراحمد دنا و مارگون میتواند انجام دهد تا با هدف آبدهی به یک منطقه از منطقه دیگر نانبُری کرده و اعتماد و وفاداری مردم به نظام را بگیرد.
با تشکر و آرزوی سربلندی برای ملت ایران و امت اسلام و طول عمری با عزت برای جنابعالی و رزمندگان خط مقدم محور مقاومت.
به گزارش کبنا، متن این نامه در پی میآید:
محضر آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی
با سلام و تحیت
اجازه ندهید شهرستانهای بویراحمد، دنا و مارگون به غزهای در زاگرس تبدیل گردد.
با احترام به استحضار میرساند در یکی از مناطق شهرستان بویراحمد به عنوان شهرستان مرکزی استان کهگیلویه و بویراحمد، در منطقهای به نام “تنگ سرخ” واقع در مرز این استان و استان فارس، بر روی سرچشمه رودخانه بشار در بالادست سه شهرستان مارگون، دنا و بویراحمد و منطقه ابخیز استان کهگیلویه و بویراحمد، احداث سدی به نام “تنگ سرخ” در دستور کار قرار گرفته است. متأسفانه در تمام این سالها هر روز شاهد شدت گرفتن ابهامات و بدگمانیهای متعدد و عدم پاسخگویی و شفافیت قابل قبول پیرامون احداث این سد و نگرانی مردم این سه شهرستان هستیم. تناقضگویی و موارد تاسفبارِ گفتار برخی مسئولان(غیر علمی بودن آمار و اطلاعات مربوط به سد و عدم توجیه قابل قبول اهالی این سه شهرستان)، زمزمه عدم مطالعات ابتدایی کافی پیرامون احداث آن و شایعاتی مبنی بر دست داشتن مافیای آبِ وابسته به اصحاب قدرت و شایعهی دست داشتن زمینخواران، از جمله برخی وابستگان به بزرگان حکومت، سرداران نظامی و حتی علما در کنار عدم توجه طراحان و مجریان سد به وضعیت معیشت دهها هزار کشاورز و باغدار شهرستانهای بویراحمد، دنا و مارگون که پایین دست این سد در مسیر رودخانه تا خروج آن از مرز غربی استان کهگیلویه و بویراحمد قرار دارند و به تبع ان حاکم شدن فقر و فلاکت غیر تحمل بر زندگی این بخش از مردم، مواردی میباشند که در طول سالیان گذشته و به خصوص این روزها در میان مردم زبان به زبان میچرخد و درصورت اثبات صحت موارد فوق در آینده، شاهد ایجاد بحران ابی، تشنج، بدگمانیها، بیاعتمادی و کینه مردم این سه شهرستان نسبت به نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی خواهیم بود. لذا با توجه به موارد ذکر شده و برخی از تناقضگوییهای پیرامون ابهامات این سد، عدم شفافیت و برای دفاع از حقوق مردم محروم، مظلوم، همیشه در صحنه و وفادار استان کهگیلویه و بویراحمد و به خصوص ساکنین شهرستانهای بویراحمد، دنا و مارگون، به اجبار و در اثر ناچاری و عدم امید به پاسخگویی درست از طریق دیگر مسئولین و اٌرگانهای نظام در این سالها، حضرتعالی را مخاطب نامه خویش قرار دادیم و از شما معظمله به عنوان پرچمدار حمایت از مستضعفان منطقه، خواهشمندیم گروهی از متخصصین و متعهدین به نظام و شهدا، دلسوز و غیروابسته به اصحاب قدرت در کشور را جهت رفع ابهامات و تناقضگوییهای مطروحه پیرامون سد مذکور مشخص نمایید تا در صورت آشکار شدن خسارت به محیط زیست و خیانت به مردم این منطقه، بهویژه دهها هزار کشاورز، دامدار و باغدار مظلوم و محروم این مناطق که در تمام این سالها تنها افرادی بودند به شعارهای اقتصادی شما از جمله تولید ملی، رونق تولید و …جامه عمل پوشاندند،و به حرمت شهادت هزاران پدر و برادر این عزیزان قبل و بعد از انقلاب و در جنگ هشت ساله تحمیلی و حتی بعد از جنگ و برای مبارزه با گروهکهای معاند، تروریستی و تکفیری داخل و خارج کشور، که برای عزت و سربلندی انقلاب، نظام جمهوری اسلامی و شخص شما بوده اقدامات لازم را جهت توقف ساخت این سد مبذول فرمائید. بیشک در آینده نه چندان دور در صورت بروز مشکلات ذکر شده ناشی از احداث این سد و تاثیر بر معیشت، زندگی مردم و زیستبوم شهرستانهای بویراحمد، دنا و مارگون،و تضعیف گردشگری این سه شهرستان به عنوان پایتخت طبیعت ایران، مردم احساس خواهند کرد که به شدت مظلوم واقع شدهاند انهم توسط حکومتی که خود مدعی پرچمداریِ حمایت از مستضعفان منطقه، جهان و به ویژه مردم مظلوم فلسطین میباشد. بنابراین مردم دچار شک و تردید نسبت به سیاست و ادعای حکومت در حمایت از مظلومان منطقه خواهند شد. و این نامه توسط یکی از همان کشاورز زادگان روستایی مظلوم اما وفادار و ساکن حاشیه همین رودخانه خدمت شما ارسال میگردد و یقین دارم همانگونه که به فرموده مولایمان علی (ع)، به وقت یاری شما، در این سالها خواب نبودیم تا زیر لگد دشمن بیدار شویم امروز نیز انتظار میرود همانند دیگر مسائل کلان و مهم داخلی و خارجی، بیداری شما رهبر فرزانه را برای یاری این مردم زجر کشیده اما شجاع و کمنظیر را مشاهده کنیم و این مورد کمترین حقوق ما بر گردن حاکمیت است.
لازم است در ابتدا به برخی از مشخصات سد و اهداف آن بر اساس اظهارات مسئولین ذیربط اشاره نمایم:
سد تنگ سرخ از نوع خاکی با هسته رسی، حجم مغزن ۱۲۵ میلیون متر مکعب و حجم تنظیم سالیانه ۲۰۰ میلیون متر مکعب میباشد، ارتفاع آن از پی ۶۶.۵ و عرض تاج ۱۰ متر با طول تاج ۹۱۷ متر میباشد که مطالعات ابتدایی آن از سال ۱۳۸۶ آغاز و در آذر ماه ۱۳۹۱ توسط وزیر کشور کلنگزنی گردید و در ظاهر و به اظهارات مسئولین، تا به امروز با اهداف زیر طراحی و در حال احداث میباشد:
۱تأمین آب شرب بخشی از شهرستانهای بویراحمد و دنا به میزان ۲۵.۵ میلیون متر مکعب در سال. ۲ تامین آب صنعتی یاسوج به میزان ۱۷ میلیون مترمکعب.
۳_ تامین آب کشاورزی شهرستانهای بویراحمد و دنا به میزان ۴۲۰۴ میلیون متر مکعب در سال.
۴تامین آب زیست محیطی رودخانه به میزان ۳۳ میلیون متر مکعب. ۵ فراهم کردن امکانات تفریحی و سیاحتی با توجه به جذابیت توریستی منطقه.
۶کنترل سیلاب و جلوگیری از خسارت آن به سازههای موجود در حاشیهی رودخانه در پایین دست. ۷ تامین بخشی از آب شرب و صنایع شیراز به میزان ۷۲ میلیون متر مکعب در سال و احتمالاً تلاش برای بالا بردن این سهم در آینده.
در ادمه به بیان برخی ابهامات، در میان مردم راجع به احداث این سد، تناقضگویی مسئولین ذیربط، تجارب سدسازی در ایران و استدلالهایی، که بررسی مجدد پیرامون توجیه فنی، زیستمحیطی ، اقتصادی و گردشگری ساخت این سد در کمترین زمان ممکن و توسط دستگاههای ذیربط حاکمیت جمهوری اسلامی ایران به عنوان پرچمدار حمایت از مستضعفان منطقه را یک واجب عقلی و شرعی میداند، خواهم پرداخت.
۱_ برخی از مسئولین مرتبط با احداث “سد تنگ سرخ” در پاسخ به انتقادات برخی فعالان سیاسی، اجتماعی و زیستمحیطی متاسفانه سریعا گارد حق به جانب گرفته و عنوان مینمایند مگر میشود احداث چنین سدی با حجم ذخیره ۱۲۵ میلیون متر مکعب و این میزان هزینه در یک منطقه بکر و دست نخورده در کنار کوه دنا و جنگلهای زاگرس در بالادست شهر یاسوج پایتخت طبیعت ایران، بدون مطالعات صورت گرفته باشد و آمار و ارقام پیشبینی شده با آمار و ارقام واقعی در آینده متفاوت باشد؟
موضوع اول این است که تجارب متفاوت سدسازی برخی سدها در ایران از جمله سد ۱۵ خرداد، سد اسفراین، سد مارون، سد درودزن، سد خسروی، سد شهید پارسا، سد ستارخان، سد ارس، سد خوزستان، سد زاینده رود، سد اکباتان، سد استقلال و سد نکوآباد با گذشت زمان میان اعداد و ارقام طراحی و پیش بینی شده با واقعیت به خصوص در هنگام خشکسالی و بحران اب فاصله افتاد!
و به عنوان مثالی قابل تامل در عدم مطالعات لازم و کافی سدها، میتوان به سد گتوند در خوزستان اشاره نمود که یکی از فجایع سدسازی کشور است. سدی که به عنوان بلندترین سد خاکی کشور و دومین دریاچه مصنوعی ایران با مخزنی تقریبا چهل ۴۰برابر مخزن سد تنگ سرخ میباشد که هنوز هزینه دقیق آن مشخص نیست و به نقل عدهای بالای ۴۴ هزار میلیارد تومان به پول امروز هزینه اجرای آن توسط شرکت خاتم الانبیا با این حجم از منابع و امکانات گردید، مشاوره و طراحی آن توسط شرکت مهاب قدس با همکاری یک شرکت خارجی به عنوان یکی از بزرگترین شرکتهای مشاور کشور با صدها متخصص حوزههای مختلف که تجربه مطالعه و طراحی صدها سد در کشور را دارا میباشد انجام گرفته است، در استان خوزستان احداث گردید و امروز با آب شدن کوه نمک پشت سد، به عنوان یک فاجعه عمرانی و مدیریتی از آن یاد میشود و به عنوان لکه ننگی بر پیشانی صنعت سدسازی ما خودنمایی میکند که بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند باید تخریب گردد. بنابراین چگونه میتوان با این صراحت گفت که در مطالعات سد تنگ سرخ احتمال کوچکترین خلل و اشتباهی نزدیک به صفر میباشد؟
۲_ یکی از اهداف دیگر احداث سد تنگسرخ را توسعه گردشگری و اقتصادی ساکنین محدوده اطراف دریاچهی سد عنوان نمودهاند.
ابهامی که راجع به چنین ادعایی وجود دارد این است که با یک بررسی ساده و ابتدایی متوجه میشویم که مناطق مذکور همین امروز به دلیل دسترسی به فاکتورهای لازم تنها با هزینهای ناچیز برای فراهم کردن زیرساختهای گردشگری و انتقال آب از طریق رودخانه با پمپاژ و مدیریت آب چشمههای اطراف میتوانند تا حد قابل قبولی به سمت توسعه اقتصادی و گردشگری حرکت نمایند و در نگاه برخی از مردم، موضوع توسعه گردشگری و اقتصادی شبیه کلاه گشادیست که قرار است برای دلخوشی و جلوگیری از بخشی از معارضات محلی بر سر مردم گذاشته شود. نباید فراموش کرد که به دلیل شیب نزولی کاهش آب رودخانهها و چشمهها در سالهای گذشته، آب مسیر رودخانه در صورت احداث سد قطعاً در فصول گرم به دلیل مصارف بالای آب پشت سد و احتمال افزایش سهم آب شیراز به بهانه تنش ابی شیراز و نیاز به آب شرب این شهر، شاهد کاهش شدید آب رودخانه در مسیر ۱۴۰ الی ۱۵۰ کیلومتری آن در استان کهگیلویه و بویراحمد خواهیم بود که این کاهش آب، پتانسیل ۱۵۰ کیلومتر مربعی گردشگری با شعاع ۵۰۰ متر اطراف رودخانه را به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد و ان را نابود میکند. بنابراین، به باور مردم معایب احداث سد در بحث توسعه گردشگری به مراتب صدها برابر بیشتر از محاسن آن میباشد.و جالب است بدانیم سهم حقابه گردشگری مسیر پایین دست تا مرز خروجی استان که یکی از موارد مهم گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد می باشد در طراحی در نظر گرفته نشده است.و این در حالیست که این سه شهرستان به دلیل نزدیکی به استانهای جنوبی تنها امید مردم محروم جنوب کشور برای مسافرت با کمترین هزینه ممکن هستند و حاشیه رودخانه بشار در این مناطق از اصلیترین موارد گردشگری محسوب میشود که با احداث سد کم کم به سمت نابودی پیش خواهد رفت.
۳_ تخصیص ۴۳ میلیاردی به صورت ناگهانی در ماههای ابتدایی امسال برای اجرای سد و همچنین در نظر گرفتن رقم عجیب ۲۱۰ میلیارد از ۳۳۵ میلیارد مبلغ اجرایی ماده ۵۶ مربوط به استان کهگیلویه و بویراحمد به نقل از استاندار استان جناب حسین کلانتری به سد تنگ سرخ، و ۱۲۰میلیاردی به نقل از برخی مسئولین، نیز باعث ایجاد شبهاتی در میان برخی از مردم گردیده و احساس مردم این است که پشت این اختصاصهای کلان و عجلهای در این شرایط سخت اقتصادی و کسری بودجه شدید، به خصوص ۲۱۰ میلیارد ذیل ماده ۵۶، دست مافیای آب و در سوی دیگر نوعی استثمار مرکز_پیرامون وجود دارد که به دلیل شدت گرفتن انتقادات، مطالبهگری مردم، ترس از شفاف شدن ابهامات و واقعیات پشت ساخت این سد، نداشتن کوچکترین مطالعات زیست محیطی، عدم توجیه فنی و اقتصادی و گردشگری برای پایین دست و مشخص شدن خسارت بزرگ احداث این سد، به ویژه خسارت به دهها هزار کشاورز، دامدار و باغدار مسیر ۱۵۰ کیلومتری ساکن در صدها روستای حاشیه رودخانه، در تلاشند هر چه سریعتر احداث سد به پایان برسد، انهم به نقل عدهای تا به امروز برخی از همین ابهامات و تناقضات باعث گردیده بود وزارت نیرو، سازمان محیط زیست و دستگاههای دیگر از ترس تنش و تشنج اینده این سد، دچار تردید بودند که ساخت این سد با اهدف مطروحه، هیچ گونه توجیه زیست محیطی و اقتصادی و گردشگری برای مناطق پایین دست نخواهد داشت.
۴_ یکی دیگر از مواردی که توسط سرپرست سابق آب منطقهای استان کهگیلویه و بویراحمد عنوان گردید، پرداخت بهای آب ورودی به شیراز، توسط سازمان آب منطقهای استان فارس به حساب سازمان آب منطقهای استان کهگیلویه و بویراحمد میباشد
این مورد نیز نه تنها سودی برای مردم استان و به ویژه سه شهرستان بویراحمد، دنا و مارگون ندارد بلکه خام فروشی آنهم آبفروشی به عنوان تنها نیروی محرکه و عامل اصلی تولید ناخالص این سه شهرستان از جمله در بحث دامداری، کشاورزی و باغداری را کدام شرع، عقل، علم و قانون خواهد پذیرفت؟ زیرا تولید ناخالص داخلی و تولیدات کشاورزی، باغی و دامداری به عنوان تنها منابع درآمدزایی مردم محروم و درمانده این سه شهرستان به شدت کاهش پیدا خواهد کرد تا درآمد فروش آب به حساب سازمان آب منطقهای استان که معلوم نیست چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد واریز گردد، آنهم زمانیکه کشاورزان، دامداران و باغداران تنها کسانی میباشند که در تمام این سالها با وجود درآمد اندک و قطره چکانی، از این طریق به شعارهای اقتصادی حضرتعالی جامه عمل پوشاندهاند. و شما رهبر فرزانه انقلاب به خوبی میدانید این مردم محروم، صادق و شجاع ولی نعمتان انقلاب می باشند که شما را در هیچ بزنگاهی تنها نخواهند گذاشت و با همین اندک نان حاصل از دامداری و کشاورزی، فرزندانی بی نظیری را برای شهادت در راه ارمانهای انقلاب پرورش و تحویل نظام جمهوری اسلامی دادهاند که هر کدام برای شما و امت مسلمان حکم لشکر تک نفره را داشتهاند و دارند.
۵_یکی دیگر از ادعاهای طراحان و مجریان “سد تنگ سرخ”، احداث این سد با هدف جلوگیری از سیلاب و تخریب سازههای حاشیه رودخانه به ویژه در شهر یاسوج میباشد.
اما این در حالیست که سازمان آب منطقهای استان کهگیلویه و بویراحمد در پاسخ به مطالبه فعالان و حامیان محیط زیست مبنی بر اینکه سد تنگ سرخ به نام یاسوج اما به کام شیراز است و بخش زیادی از آب رودخانه بشار و زیست بوم منطقه در پشت سد به شیراز انتقال داده میشود، مدعی شدهاند بخش اعظم آورد رودخانه بشار، بعد از ساختگاه سد تنگ سرخ، چشمههای پایین دست از جمله خرمناز، گردوکنکک، قلات می باشد. این موضوع یکی از تناقضات بزرگ ساخت این سد میباشد که از یک سو ادعا میکنند احداث سد باعث جمع شدن، کنترل سیلابها و روانآبهای نرسیده به یاسوج و چسبیده به این شهر خواهد شد، در نتیجه از سیلاب و ویرانی جلوگیری خواهد کرد و از سوی دیگر ادعا میکنند سد در بالاترین محل ممکن ساخته شده و تاثیر آنچنانی بر آب رودخانه بشار، آبریز و آبخیر و رواناب های پشت یاسوج ندارد.
به راستی چگونه ممکن است سدی در بالاترین قسمت سرچشمه اصلی رودخانه در حال ساخت باشد اما روانآبها و سیلابها را در فصل زمستان در مسیر پایین دست سد را کنترل نماید؟! (شایعات زیادی نیز وجود دارد که به دلیل اینکه جامعه هدف احداث چنین سدی شیراز می باشد ساخت ان را به بالترین کد ارتفاعی انتقال داده اند و قرار است دو چشمه دیگر پایین دست و نزدیک به سد را در سالهای اینده به بهانه بحران ابی شیراز با لوله گذاری و پمپاژ به انجا انتقال دهند)
۶_ موضوع مهم و پرحاشیهی دیگر پیرامون “سد تنگ سرخ” یاسوج واقع بر رودخانه بشار، مربوط به مطالعات محیط زیست و توجیه زیست محیطی این سد میباشد. کارفرما، مجریان و برخی مسئولان استانی بارها ادعا نمودهاند که “سد تنگ سرخ” مجوز محیط زیستی دارد و ادعای فعالان محیط زیست، مبنی بر نداشتن مجوز از اساس رد خواهد شد.
در پاسخ به ادعای کارفرما و مسئولان مربوطه باید گفت در طول سالیان گذشته حرف و حدیثهای بسیار مهمی بر عدم وجود مجوز زیست محیطی و مطالعات زیست محیطی این سد به گوش میرسد که متاسفانه مسئولان ذیربط سریعاً به پروژه دیگری با همین عنوان تنگ سرخ در شمال غرب شیراز اشاره مینمایند و ادعا میکنند فعالان محیط زیستی، آن سد تنگ سرخ که فاقد مجوز و توجیه زیست محیطی بوده را با این سد تنگ سرخ اشتباه گرفتهاند و این سد از ابتدا مجوز زیست محیطی داشته است در غیر اینصورت مجوز شروع ساخت نمیگرفت. اگرچه متخصصان زیست محیطی بارها اعلام کردهاند میزان و تنوع مخاطرات زیست محیطی این سد چندین برابر سد تنگسرخ شمال غرب شیراز است. و اگر با دقت مطالب و اتفاقات سالهای اخیر را بررسی نماییم به این موضوع پی خواهیم برد که بر اساس شواهد دقیقاً همین سد تنگسرخ در شرق یاسوج فاقد مطالعات زیست محیطی بوده است! و بدون مجوز کار احداث این سد شروع شده است و بر اساس برخی شنیدهها هر چند وقت اختلافاتی در این زمینه بین مسئولان سازمان محیط زیست کشور، استانداران، فعالان زیست محیطی و وزارت نیرو وجود داشته است و گاها در پشت درهای بسته تا مرز متوقف کردن کامل این سد پیش رفتهاند که میتوان به صحبتهای دوپهلوی این افراد در سالهای گذشته از طریق سایتهای خبری در این زمینه اشاره کرد.
اما مردم اعتقاد دارند با نفوذ گروهای ذینفع و مافیای اب و زمین، این موضوع مسکوت مانده است و مجدد شروع به فعالیت بر روی سد شده است.
موارد فوق حکایت از آن دارد که یقیناً سدی که باید قبل از ساخت، هزینه کردن منابع ملی(بیتالمال) مطالعات زیست محیطی آن انجام میگرفت، حتی تا چندین سال بعد از شروع ساخت هنوز چنین مجوزی نداشته است و هنوز نیز به احتمال زیاد مطالعات اصولی راجع به مسائل زیست محیطی این سد صورت نگرفته است. و اگر چنین چیزی وجود داشت چرا به صورت مشخص برای مردم تا به امروز شفافسازی نشده است؟و چه کسی باور میکند کاهش اب چنین رودخانهای دائمی چند صدهزار ساله با این شرایط خاص جغرافیایی خسارت زا نباشد و همین یک مورد به گمان فعالان حوزه سد سازی و محیط زیست، به دلیل وضعیت خاص زیست بوم این سه شهرستان و تاثیرپذیری از رودخانه مذکور به تنهایی کافیست تا روند احداث این سد برای همیشه متوقف گردد.
۷_در بحث حقآبه زیست بوم رودخانه، کارفرما مدعی شده که ۳۳ میلیون متر مکعب برای این حق آبه زیست بوم رودخانه در نظر گرفته شده است.
ابهامی که در این زمینه وجود دارد این است که به این آمار و ارقام تا چه اندازه میتوان استناد کرد و اعتماد داشت؟ و این مقدار دقیقا قرار است کدام کمبود حقابه زیستبوم را تامین کند؟ وقتی هزینه برخی مطالعات و پژوهشها در سالیان گذشته میلیاردها تومان بوده اما تنها اندک زمانی کوتاه صرف چنین مطالعاتی شده است. در ثانی، موضوعی که در هیچ کدام از بررسیها و تحقیقات راجع به حقآبهها به آن پرداخت نشده، عدم توجه و در نظر گرفتن حقآبه چند هزار هکتاری زمین های ابی حاشیه رودخانه، به عنوان تنها منبع درامد مردم مظلوم و محروم در مناطق بویراحمد، دنا و مارگون میباشد؛ مردمی که نه تنها درآمد زندگی، بلکه شکل زنده ماندن خود و اعضای خانواده انها، تا حدود زیادی وابسته به کشاورزی و باغداری در حاشیه مسیر رودخانه بشار با تولید محصولاتی از جمله گندم، برنج، عدس، جو، سایر حبوبات و باغداری و دامداری برای تامین مایحتاج ابتدایی سالیانه دارد.
احداث این سد در صورت کاهش آب رودخانه و انتقال به مناطق مختلف از پشت سد و همچنین روند نزولی بارشها در سالهای گذشته و آینده، قطعاً بزرگترین خیانت به قشر زحمتکش و همیشه در صحنه کشور در عرصه تولید میباشد.
و مورد بعدی که وجود دارد و به ان پرداخته نشده قابلیت بالای گردشگری این سه شهرستان، به عنوان قطب گردشگری جنوب در اینده در حاشیه این رودخانه میباشد که متاسفانه کوچکترین اشارهای به این حقابه، و بحث گردشگری در حاشیه رودخانه در مسیر ۱۴۰کیلومتری ان در استان نشده است و مردم ان واژه گردشگری ذکر شده در اهداف سد برای یک وسعت ناچیز را تنها فریب و سراب گردشگری میدانند و هیچ منطقی این موضوع را نخواهد پذیرفت.
۸_ یکی دیگر از اهداف سد تنگ سرخ تامین آب ۵۵۰۰ هکتار از زمینهای کشاورزی شهرستانهای بویراحمد و دنا در نظر گرفته شده است.
ابهامی که در این زمینه وجود دارد این است که کدام پشتوانه فنی و اقتصادی قابل قبول تایید میکند هنگامی که در پاییندست سد و در شهرستان دنا به جای ۱۰۰ تا ۱۱۰ کیلومتر لولهگذاری از سد تا زمینهای این شهرستان(فارغ از هزینه خود سد)، میتوان فقط با ده تا بیست کیلومتر لولهگذاری از رودخانهیِ کنار این زمینها به طرق متفاوت به جای ۵۵۰۰ هکتار، ۱۳۷۰۰هکتار زمین کشاورزی و باغداری را فقط در شهرستان دنا به تنهایی و بدون در نظر گرفتن شهرستان بویراحمد، به بهترین شکل تامین آب نمود و با بیست درصد هزینه فوق ۵۰۰۰ هکتار زمین را نیز در شهرستان بویراحمد متحول کرد، بدون اینکه اینهمه منابع ملی را بدون توجیه اقتصادی هزینه نماییم. البته شاید عدهای با اشاره به حجم آب ذخیره پشت سد برای سالهای کم آب این حرکت را توجیه نمایند اما ذخیره و ظرفیت آب پشت سد به حدی نیست که بتوان توجیه مناسبی برای این ضعف بزرگ باشد.
تاسف بارترین قسمت ماجرا در این موضوع زمانیست که مقدار زمین کشاورزی که قرار است در هر دو شهرستان دنا و بویراحمد از طریق سد تنگ سرخ تامین آب گردد ۵۵۰۰ هکتار اعلام شده اما میزان زمین کشاورزی آبی مردم به عنوان مهمترین منبع امرار معاش فعلی سه شهرستان، که امروز در حاشیه رودخانه بشار بدون هزینه خاصی آبیاری میشوند، و در صورت ایجاد سد تنگ سرخ قطعاً به دلیل کاهش تدریجی، نمودار نزولی بارشها، ذخایر آب پشت سد و انتقال حجم بالای آن به شیراز همگی به سمت بیآبی خواهند رفت، چندین برابر عدد ۵۵۰۰ هکتاری میباشد که بر روی آن برای دلخوشی مردم در تمام این سالها مانور میدهند آنهم هنگامی که قرار است چند صد میلیارد برای احداث این سد و لولهگذاری تا زمینهای فوق الذکر هزینه گردد؛ این مورد نیز به گفته عدهای کلاه گشاد دیگریست که قرار است بر سر مردم شهرستانهای دنا و بویراحمد گذاشته شود تا دلخوش به واژه قشنگ تامین آب کشاورزی از طریق سد باشند اما چندین برابر میزان هکتار پیش بینی شده، سبب دیم شدن زمینای ابی امروز مردم در حاشیه رودخانه و خسارت به مردم مظلوم و مغفول این مناطق خواهد گردید.
بر اساس شواهد و ابهامات موجود، بخاطر تناقضگویی برخی از مسئولین در بیان اهداف سد و تجارب سدسازی کشور در سالهای اخیر، امروز بسیاری از مردم به این نتیجه رسیدهاند که هدف اصلی از ساخت “سد تنگسرخ” تامین ۷۲ میلیون متر مکعبی آب شرب، صنعتی شیراز و در آینده افزایش این مقدار به بهانه بحران اب در شیراز و همچنین تامین آب کشاورزی بخشی از زمینهای مسیر ابرسانی به شیراز، با فشار برخی مافیای آبِ وابسته به اصحاب قدرت و زمینخوار استان فارس میباشد و همین مقدار در نظر گرفته فعلی یک ظلم آشکار به مردم سه شهرستان بویراحمد، دنا و مارگون به ویژه کشاورزان، دامداران، باغداران، خانوادههای معظم شهدا، جانبازان و آزادگان این دیار میباشد که با وجود غرق بودن در فقر و مشکلات فراوان، هنوز نظام، انقلاب و شما رهبر فرزانه انقلاب را تنها نگذاشتهاند و در عرصههای مختلف همانند مشارکتهای اجتماعی و تقابل با دشمنان خارجی و داخلی کنار نظام ایستادهاند و بیشترین هزینههای را متحمل شدهاند.
بیشک با انتقال آب حوضهی آبریز و به ویژه آبخیز مناطق بویراحمد، دنا و مارگون از این استان به استان فارس و به واقعیت پیوستن اتفاقاتی که در میان مردم زبان به زبان میچرخد نه تنها ممکن است امنیت منطقه در اینده به شدت به خطر بیافتد بلکه شاهد بدبینی و کینه مردم این مناطق نسبت به نظام جمهوری اسلامی خواهیم بود که به بیان استانهای همجوار، وفادارترین و عاشقترین مردم نسبت به نظام جمهوری اسلامی در طول این چهل سال بودهاند و با وجودی زیر فشارهای اقتصادی کمر خم کردهاند اما رگهای گردنشان از پیر تا جوان برای رگههای حیاتی این آب و خاک و نظام جمهوری اسلامی همیشه باد کرده است. برای این مردم این تناقض قابل هضم نیست چرا نظامی که در منطقه خاورمیانه خود را پرچمدار حمایت از مستضعفان معرفی میکند و بالاترین هزینهها برای دفاع از مستضعفان منطقه و آزادی غزه پرداخت کرده است و اگر مفاخر تاریخ این سرزمین همانند کوروشها و خواجه نصیر الدینها و اریوبرزنها و… به عنوان شهروند سر از خاک برون ارند قطعا به دلیل روحیه ظلم ستیزی کنار این نظام برای حمایت از مستضعفان منطقه قرار خواهند گرفت اما در همین نظام مردم استان ما دچار شک شبهه شدهاند که چگونه با سکوت ارکان مختلف حاکمیت، شاهد چنین خیانت آشکاری از جانب گروههای فشار و مافیای آب و زمین به صدها هزار مردمی میباشند تا آنها را به مستضعفانی در این مناطق و شهرستانهای بویراحمد دنا و مارگون را به غزهای در زاگرس تبدیل کنند که آبِ آن را میبرند اما بیآبی در آینده، نان و اعتماد این مردم عاشق را نیز بر باد خواهد داد و جای ان بی اعتمادی، خشم و دشمنی را بنشانند.
با روند نزولی بارشها، گرم شدن کره زمین و بالا رفتن مصارف مختلف، قطعاً در آینده سد ۱۲۵میلیون متر مکعبی قادر نخواهد بود حقآبه طبیعی و زیست محیطی رودخانه و کشاورزان و باغداران پاییندست رودخانه( حقآبه چند هزار هکتار زمین آبی حاشیه رودخانه در هیچ سندی مربوط به مطالعات سد در نظر گرفته نشده) تا مرز غربی استان کهگیلویه و بویراحمد و حق ابه گردشگری را تامین کند و برخی از مردم اعتقاد دارند در چند سال اول فقط برای دلخوشی طبیعت و زیست بوم منطقه، تنها مقداری از حقابه محیط زیست تامین می شود اما کم کم به دست فراموشی سپرده خواهد شد و کم کم ما شاهد مشکلات فراوان زیست محیطی، ایجاد جرقهی نابودی زیست بوم منطقه، حیات وحش منطقه و ظلم آشکار به کشاورزان و دامداران و کسانی که امروز فرزندان و برادران و زندگی خود را فدای انقلاب اسلامی کردهاند خواهیم بود.
و در پایان رهبر فرزانه و مدبر انقلاب اسلامی، ما از سرزمینی با شما سخن میگوییم که وسعت و جمعیت اندکی دارد و همین خصوصیتش موجب گردیده کمتر مورد توجه رسانه ها و بزرگان مدعی قدرشناسی این کشور قرار بگیرد، اما سهمش از هزینههای انقلاب و تاریخ این سرزمین برای امت اسلام، ملت ایران و خاک این کشور اگر بیشتر از کلانشهرها نباشد کمتر نیست، اگرچه هیچگاه به دنبال نام و آوازه و تظاهر نبودهاند.
فرزندان این استان در طول تاریخ همیشه در بزنگاهها، از پشت کوهها با اگاهی و شجاعت، برای همراهی و همدلی با دیگر هموطنان خویش و دفاع از اب، خاک و ناموس این سرزمین آمدند، آرزوهای خود را قربانی کردند تا آرزوی خواهران و برادرانشان در این کشور قربانی نشود و در آخر بدون هیچ چشمداشتی، باز به پشت کوهها بازگشتند و گمنامی صدها شهید این استان همانند شهید عبدالرسول زرین، به عنوان بزرگترین تک تیرانداز جنگهای معاصر جهان و فرماندهان ولامقامی همچون شهید سردار سید عبدالحسین ولیپور، سردار نورالله یزدانپناه، سردار عنایتالله بازگیر، سردار جانمحمد کریمی، سردار جواد دولتابادی و شهدای زندهای همچون سردار سید شکرالله واهبی زاده، سردار عوض شهابیفر، سردار علیمردان روستاد، سردار جواد عظیمیفر و صدها ازادمرد دیگر، گواهی بر اثبات گمنامی بزرگمردان این دیار میباشد که هر کدام حکم یک لشکر تک نفره را داشتند و دارند. بعد از جنگ تا به امروز نیز مرزها و مرزبانیها از میرجاوه تا تایباد، از ارس تا ماکو و از کارون تا خلیج نیلگون همیشه فارس بر مردانگی، شجاعت، صداقت و وفاداری کمنظیر فرزندان این سرزمین کوچک گ، همچون شهید سردار ستار اورنگ، سردار گودرز نجفی و… نسبت به نظام و رهبری مهر تایید خواهند زد. جالب است خدمت شما عرض نمایم روستاهای حاشیه همین رودخانه بعد از جنگ نیز هر کدام برای حفظ تمامیت ارضی کشور و سربلندی شما و نظام جمهوری اسلامی در مجامع بینالمللی، در مقابله با گروهکهای تروریستی داخلی، فرزندان ارزشمندی متعددی تقدیم این نظام کردهاند، لذا حضرتعالی به عنوان پرچمدار حمایت از مستضعفان در مقابل استکبار جهانی، اجازه ندهید که کوچکترین خیانتی در حق این مردم مظلوم، محروم اما مقتدر، همیشه در صحنه و عاشق نظام و رهبری گردد، انهم با مردمی که تا این اندازه با شما و نظام جمهوری اسلامی صادق هستند و شجاعانه با مشارکت حداکثری در اجتماعات، انتخابات و شهادت فرزندان خود حتی در این روزها در مرزهای مختلف کشور، به پای شما تا آخرین نفس ایستادهاند.
نباید مادران، پدران، برادران و خواهران این شهدا با دستان پینه بسته در حاشیهی این رودخانه در آینده احساس نمایند صداقت انها توسط حکومتی که تا مغز قرمز استخوان، درگیر عشق به ان بودند، به بازی گرفته شده و کم کم این عشق به بیاعتمادی و کینه تبدیل گردد. همانگونه که شما میدانید در برابر مردمی صادق و شجاع، با دو زبان هیچگاه نباید سخن گفت ابتدا با زبان زور و سپس با بیصداقتی!!! رضاشاه اشتباه اول را مرتکب شد و طعم تلخ سخن گفتن با زبان زور با این سرزمین کوچک را با هدف ادغام جامعه ایلی این مردم در جامعه ملی و توسعه قدرت خویش تجربه کرد زیرا مردم نوع رفتار قلدرمابانه ایشان را نوعی سلطهگری با زبان زور معنی کردند. و خاندان پهلوی زمانی که ادعا داشتند تمام منطقه از آنان بیم دارند، نه تنها از استان کوچک ما، بلکه از منطقهی کوچک جلیل و بابکان ما در هراس بودند و وای به روزی که خدای ناکردی ابهامات و شبهات پیرامون این سد واقعیت داشته باشد و مردم با وجود صدها مشکل، اما وفادار به نظام پی ببرند نظامی که تا این اندازه برایش هزینه میدادند با آنها صادق نبوده است و اینگونه، چنین خیانتی، عشق را به نفرت تبدیل خواهد کرد.
و درخواست آخر:
رهبر فرزانه انقلاب، به عنوان رهبر دینی امت به تبعیت از ائمه (ع) دستور فرمایید تا گروهی متخصص و متعهد مسئولیت بررسی معایب و محاسن این سد را بررسی کرده و واقعیت برای همه مردم شفاف شود تا بیشتر از این دچار شبهه و ابهامات متعدد نگردیم و در موضوع تامین اب شیراز نیز به تبعیت از قران، بهترین راه را انتخاب نمایند نه اینکه راحت ترین کار را به هر قیمتی گزینش کنند. زیرا اگر برای ما، شما و نظام جمهوری اسلامی راحت ترین انتخاب بر بهترین انتخاب در اولویت می باشد قید محور مقاومت را بزنیم و با وادادگی و پذیرفتن سلطه غرب و شرق، راحت زیستن و در رفاه بودن در کمترین زمان ممکن را به جای شرافتمندانه و عزتمندانه زیستن گزینش کنیم. ما نیز اعتقاد داریم دسترسی به اب سالم حق مسلم مردم شریف و نجیب شرافتمند شیرازیست اما اولویتها در یک حکومت اسلامی نباید فراموش شوند و باید زنده ماندن مردمی که تنها منبع زنده بودن و زندگی کردنشان کشاورزی و دامداری حاشیه این رودخانهست در اولویت باشد و قطع کردن حقآبه کشاورزی هزاران هکتار از زمینهای کشاورزی این مردم فقیر، مظلوم و وفادار به نظام، کاهش شدیدحقآبه زیست بوم و حیات وحش سه شهرستان دنا، بویراحمد و مارگون و قطع شدن حقآبه گردشگری حاشیه این رودخانه در تمام طول عبوری از استان کهگیلویه و بویراحمد، به بهانه آبرسانی به بخشی از شهر شیراز، راحتترین کاریست که نظام جمهوری اسلامی به قیمت ذبح نان، اعتماد و وفاداری مردم شهرستانهای بویراحمد دنا و مارگون میتواند انجام دهد تا با هدف آبدهی به یک منطقه از منطقه دیگر نانبُری کرده و اعتماد و وفاداری مردم به نظام را بگیرد.
با تشکر و آرزوی سربلندی برای ملت ایران و امت اسلام و طول عمری با عزت برای جنابعالی و رزمندگان خط مقدم محور مقاومت.
اگر چه ایشان را نمی شناسم ولی همین جا دست مریزاد و خدا قوت به ایشان می گویم .