تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۲۲
کد مطلب : ۴۳۱۷۸۲
سعید محمد استعفا داد یا برکنارشد؟
۱
کبنا ؛آرمان ملی نوشت: خبری که یک قطعیت برای حضور کسی است که بهعنوان پدیده انتخابات ریاستجمهوری از او یاد میکنند؛ پدیدهای که هم جوان نامیده میشود، هم انقلابی، هم اصولگرای سنتی و هم یک نظامی؛ سعید محمد فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا. محمد حالا بیشتر از هر زمان دیگری از دید بسیاری همان گزینه موردنظر برای ریاستجمهوری است؛ بهخصوص که سه ماه بیشتر نمانده به خرداد 1400، از قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا هم خداحافظی کرده است. روز گذشته خبر آمد که سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حکمی سردار سرتیپ دوم پاسدار سید حسین هوشیسادات را به سمت فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا (ص) سپاه منصوب کرد. فرمانده کل سپاه همچنین با قدردانی از زحمات و تلاشهای سردار سرتیپ دوم پاسدار سعید محمد طی دوره تصدی فرماندهی قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا (ص) وی را بهعنوان مشاور فرمانده کل سپاه منصوب کرد. خروج محمد از این سمت و مسئولیت او در نقش مشاور بیانگر عزم جزمتر از قبل سعید محمد برای 1400 است.
دولت جوان حزباللهی
دولت جوان حزباللهی عنوانی بود که خیلی از اصولگرایان از آن نام میبردند، درباره اینکه چه کسی این دولت را تشکیل میدهد حرف و حدیثها بسیار بود. مجلس یازدهم در همین راستا اقداماتی صورت داد مثلا وضع قوانینی بعضا عجیب در ارتباط با قانون انتخابات ریاستجمهوری؛ قوانینی که ابتدا تحت عنوان بازتعریف رجال سیاسی مورد بحث قرار گرفت و اندکی بعدتر آنقدر شکل و شمایل خاصی به خود گرفت که اذهان را تنها به چند چهره خاص به عنوان رئیسجمهور معطوف کرده است. لغو استعفای ششماهه برای برخی سمتها، مخالفت با اعتراض به کاندیداتوری نظامیان، اینکه شورای نگهبان باید برنامه نامزدهای ریاستجمهوری را مطرح کند، اقدامات مجلس یازدهم برای محدود کردن رقبای ریاستجمهوری و همینطور حضور راحتتر نامزدهای موردنظر ارزیابی شد. در طول این مدت اما بسیاری از چهرههای جریان راست از حضور یک رئیسجمهور نظامی سخن میگفتند و به شیوههای مختلف عنوان سعید محمد را هم ذکر میکردند، البته کار به جایی رسید که حتی برخی از جریانات اصولگرا که محمد را بهعنوان گزینه اصلی اصولگرایان قبول نداشتند در برابر اقدام اصولگرایان موضع گرفتند از جمله حمید رسایی که در توئیتی نوشت: «ازجمله راههای به ابتذال کشیدن موضوع دولت جوان حزباللهی این است که یک ستاد عملیات روانی انتخابات، برخی نورسیدههای فضای سیاسی مجازی کشور را باد کنند و بودجهای هم برایشان هزینه و به کانالهای تلگرامی، اسم این جوانان جویای نام بدهند تا در لیست نظرسنجیهای سفارشی قرار گیرند.» اما این پایان ماجرا نبود. موضوع سعید محمد و نقشآفرینیاش در عرصه انتخابات ریاستجمهوری زمانی وارد فاز عملیاتی شد که خبر آمد او به
همراه علی نیکزاد و مهرداد بذرپاش، برای راهاندازی ستاد انتخاباتی آیتالله سیدابراهیم رئیسی اقدام و بین خود تقسیم کار کردهاند. اما این خبر بیش از آنکه خبری برای ورود آیتا... رئیسی باشد، بیشتر تبلیغاتی از جنس اصولگرایی برای سه نفری بود که به دنبال تشکیل این ستاد بودند. چراکه پرواضح بود آیتالله رئیسی که هماکنون رئیس قوه قضاییه است هرچند که طبق قانون جدید مجلس میتواند بدون استعفا شانس خود را برای رئیسجمهور شدن هم بیازماید، ریسک و هزینه چنین کاری را نپذیرد. ولی ازسویی علی نیکزاد به عنوان نایبرئیس مجلس هم بعید است سودای ریاستجمهوری داشته باشد، بهخصوص که شانس چندانی برای رایآوری ندارد و دراین میان سعید محمد به مراتب بیش از بذرپاش دوباره نامش را به عنوان نامزد ریاستجمهوری با این خبر تشکیل ستاد بر سر زبانها انداخت.
اما مهر تایید حضور انتخاباتی او زمانی زده شد که یک کلیپ ۳ دقیقهای حاوی فعالیتهای سازندگی قرارگاه خاتم الانبیا با سرودی که «نگهت آتشین، سخنت دلنشین» محور آن است به همراه عکسهایی در کنار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، منتشر شد؛ همان کلیپ نشانی از این بود که او وارد صحنه تبلیغات انتخاباتی شده است. سعید محمد پیشتر هم در گفتوگویی تلویحا گفته بود تمایل دارد در انتخابات شرکت کند و اگر خواستهها افزایش یابد این کار را خواهد کرد. فقط در اینستاگرام چندین هزار محتوای تبلیغاتی با هشتگ سعید محمد ساخته شده و کمپینهایی برای جمعآوری امضا جهت دعوت او برای نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری راه افتاد. تا اینکه بعد از خبر دیروز درباره سعید محمد، او بیان کرد که از آنجا که احتمال دارد به دلیل حضور اینجانب در فضای انتخاباتی شائبههایی متوجه نهاد سپاه شود از سمت خود استعفا میدهم؛ البته اینکه او استعفا داده یا برکنار شده هم موضوعی است که رسانهها با روایات متفاوت بدان میپردازند. دراین میان، تغییر تصویر صفحه توئیتر او بعد از استعفا یا کنارهگیری نیز قابل توجه است؛ تصویری که پیشتر با لباس سبز سپاه بود و ناگهان تبدیل به شخصی با کت و شلوار و یقه سفید شد.
سعید محمد کیست؟
متولد 47 است و پیشتر مدیرعامل گروه ایرانیان اطلس (وابسته به بنیاد تعاون سپاه) بود، مدیرعامل سپاسد (وابسته به قرارگاه خاتم) و بعدهم، فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا. موافقان او را قهرمان مبارزه با تحریمها میدانند و یکی از مردان نظام برای تشکیل دولت با محوریت جوانان معتقد به ایدئولوژی انقلاب اسلامی. اما این بخشی از ماجراست. همانطور که گفته شد محمد مخالفان کمی هم در بین یاران خود ندارد. چند گروه از اصولگرایان با او زاویه دارند. گروهی که او را اصطلاحا کارنابلد و جبههندیده میدانند و معتقدند با آنکه سپاهی است اما پیوندی با نسل اول انقلاب ندارد و گروه دیگری که حتی او را بهعنوان رجل سیاسی نیز نمیشناسند، گروهی هم هستند که به ناشناخته بودن او اشاره میکنند و میگویند تا قبل از کاندیداتوریاش برای ریاستجمهوری نام او را هم نشنیده بودند. در این بین هم نئواصولگرایان و قالیبافیها که شاید وی را رقیب خود میدانند یا جبهه پایداریها نیز روی خوشی به او نشان ندادهاند. دستبهدست شدن تصویر سعید محمد و مهدی جهانگیری و موضوع رابطه این دو با یکدیگر در حالتی که جهانگیری متهم به بسیاری از مسائل مالی است نیز نشان داد که گروههای اصولگرایی هستند که بدشان نمیآید با مطرح کردن چنین مسائلی ریشه او را بزنند. با این حال اما محمد از سویی دیگر، همان چهره نظامی جوانی است که نظام دلش میخواهد و ازاین رو در نهایت او کاندیدای اصلی اصولگرایان خواهد شد؟ مشخص هم هست که زمینهسازیها برای ورود او به عرصه 1400 از خیلی وقت پیش شده است؛ بهخصوص اینکه او گزینه جدیدی است که قبلا در رایگیریها نبوده و اصطلاحا نسوخته است. اما پرسش اینجاست که حضور این گزینه نظامی خاص منجربه آن میشود که بازهم گروهی از مردم را پای صندوقهای رای بکشاند تا برای عدم رایآوری او به شخص دیگری رای بدهند؟!
دولت جوان حزباللهی
دولت جوان حزباللهی عنوانی بود که خیلی از اصولگرایان از آن نام میبردند، درباره اینکه چه کسی این دولت را تشکیل میدهد حرف و حدیثها بسیار بود. مجلس یازدهم در همین راستا اقداماتی صورت داد مثلا وضع قوانینی بعضا عجیب در ارتباط با قانون انتخابات ریاستجمهوری؛ قوانینی که ابتدا تحت عنوان بازتعریف رجال سیاسی مورد بحث قرار گرفت و اندکی بعدتر آنقدر شکل و شمایل خاصی به خود گرفت که اذهان را تنها به چند چهره خاص به عنوان رئیسجمهور معطوف کرده است. لغو استعفای ششماهه برای برخی سمتها، مخالفت با اعتراض به کاندیداتوری نظامیان، اینکه شورای نگهبان باید برنامه نامزدهای ریاستجمهوری را مطرح کند، اقدامات مجلس یازدهم برای محدود کردن رقبای ریاستجمهوری و همینطور حضور راحتتر نامزدهای موردنظر ارزیابی شد. در طول این مدت اما بسیاری از چهرههای جریان راست از حضور یک رئیسجمهور نظامی سخن میگفتند و به شیوههای مختلف عنوان سعید محمد را هم ذکر میکردند، البته کار به جایی رسید که حتی برخی از جریانات اصولگرا که محمد را بهعنوان گزینه اصلی اصولگرایان قبول نداشتند در برابر اقدام اصولگرایان موضع گرفتند از جمله حمید رسایی که در توئیتی نوشت: «ازجمله راههای به ابتذال کشیدن موضوع دولت جوان حزباللهی این است که یک ستاد عملیات روانی انتخابات، برخی نورسیدههای فضای سیاسی مجازی کشور را باد کنند و بودجهای هم برایشان هزینه و به کانالهای تلگرامی، اسم این جوانان جویای نام بدهند تا در لیست نظرسنجیهای سفارشی قرار گیرند.» اما این پایان ماجرا نبود. موضوع سعید محمد و نقشآفرینیاش در عرصه انتخابات ریاستجمهوری زمانی وارد فاز عملیاتی شد که خبر آمد او به
همراه علی نیکزاد و مهرداد بذرپاش، برای راهاندازی ستاد انتخاباتی آیتالله سیدابراهیم رئیسی اقدام و بین خود تقسیم کار کردهاند. اما این خبر بیش از آنکه خبری برای ورود آیتا... رئیسی باشد، بیشتر تبلیغاتی از جنس اصولگرایی برای سه نفری بود که به دنبال تشکیل این ستاد بودند. چراکه پرواضح بود آیتالله رئیسی که هماکنون رئیس قوه قضاییه است هرچند که طبق قانون جدید مجلس میتواند بدون استعفا شانس خود را برای رئیسجمهور شدن هم بیازماید، ریسک و هزینه چنین کاری را نپذیرد. ولی ازسویی علی نیکزاد به عنوان نایبرئیس مجلس هم بعید است سودای ریاستجمهوری داشته باشد، بهخصوص که شانس چندانی برای رایآوری ندارد و دراین میان سعید محمد به مراتب بیش از بذرپاش دوباره نامش را به عنوان نامزد ریاستجمهوری با این خبر تشکیل ستاد بر سر زبانها انداخت.
اما مهر تایید حضور انتخاباتی او زمانی زده شد که یک کلیپ ۳ دقیقهای حاوی فعالیتهای سازندگی قرارگاه خاتم الانبیا با سرودی که «نگهت آتشین، سخنت دلنشین» محور آن است به همراه عکسهایی در کنار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، منتشر شد؛ همان کلیپ نشانی از این بود که او وارد صحنه تبلیغات انتخاباتی شده است. سعید محمد پیشتر هم در گفتوگویی تلویحا گفته بود تمایل دارد در انتخابات شرکت کند و اگر خواستهها افزایش یابد این کار را خواهد کرد. فقط در اینستاگرام چندین هزار محتوای تبلیغاتی با هشتگ سعید محمد ساخته شده و کمپینهایی برای جمعآوری امضا جهت دعوت او برای نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری راه افتاد. تا اینکه بعد از خبر دیروز درباره سعید محمد، او بیان کرد که از آنجا که احتمال دارد به دلیل حضور اینجانب در فضای انتخاباتی شائبههایی متوجه نهاد سپاه شود از سمت خود استعفا میدهم؛ البته اینکه او استعفا داده یا برکنار شده هم موضوعی است که رسانهها با روایات متفاوت بدان میپردازند. دراین میان، تغییر تصویر صفحه توئیتر او بعد از استعفا یا کنارهگیری نیز قابل توجه است؛ تصویری که پیشتر با لباس سبز سپاه بود و ناگهان تبدیل به شخصی با کت و شلوار و یقه سفید شد.
سعید محمد کیست؟
متولد 47 است و پیشتر مدیرعامل گروه ایرانیان اطلس (وابسته به بنیاد تعاون سپاه) بود، مدیرعامل سپاسد (وابسته به قرارگاه خاتم) و بعدهم، فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا. موافقان او را قهرمان مبارزه با تحریمها میدانند و یکی از مردان نظام برای تشکیل دولت با محوریت جوانان معتقد به ایدئولوژی انقلاب اسلامی. اما این بخشی از ماجراست. همانطور که گفته شد محمد مخالفان کمی هم در بین یاران خود ندارد. چند گروه از اصولگرایان با او زاویه دارند. گروهی که او را اصطلاحا کارنابلد و جبههندیده میدانند و معتقدند با آنکه سپاهی است اما پیوندی با نسل اول انقلاب ندارد و گروه دیگری که حتی او را بهعنوان رجل سیاسی نیز نمیشناسند، گروهی هم هستند که به ناشناخته بودن او اشاره میکنند و میگویند تا قبل از کاندیداتوریاش برای ریاستجمهوری نام او را هم نشنیده بودند. در این بین هم نئواصولگرایان و قالیبافیها که شاید وی را رقیب خود میدانند یا جبهه پایداریها نیز روی خوشی به او نشان ندادهاند. دستبهدست شدن تصویر سعید محمد و مهدی جهانگیری و موضوع رابطه این دو با یکدیگر در حالتی که جهانگیری متهم به بسیاری از مسائل مالی است نیز نشان داد که گروههای اصولگرایی هستند که بدشان نمیآید با مطرح کردن چنین مسائلی ریشه او را بزنند. با این حال اما محمد از سویی دیگر، همان چهره نظامی جوانی است که نظام دلش میخواهد و ازاین رو در نهایت او کاندیدای اصلی اصولگرایان خواهد شد؟ مشخص هم هست که زمینهسازیها برای ورود او به عرصه 1400 از خیلی وقت پیش شده است؛ بهخصوص اینکه او گزینه جدیدی است که قبلا در رایگیریها نبوده و اصطلاحا نسوخته است. اما پرسش اینجاست که حضور این گزینه نظامی خاص منجربه آن میشود که بازهم گروهی از مردم را پای صندوقهای رای بکشاند تا برای عدم رایآوری او به شخص دیگری رای بدهند؟!